آرشیو دوشنبه ۵‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۱۶۹
صفحه آخر
۱۶
نگاه آخر

شاخ کرگدن...!

هارون یشایایی

این روزها در دنیای مجازی موضوع کرگدن و شکار کرگدن و شکارچیان کرگدن مورد توجه و نوشتن گزارشات فراوان قرار گرفته است. خلاصه قصه اینکه شکارچیان بی رحم به شکلی ناجوانمردانه کرگدن ها را در جنگل های آفریقا هدف قرار می دهند و با اسلحه سنگین آنها را از پای درمی آورند و بعد از کشتن پودر شاخ کرگدن را که احتمالا به عنوان دارو و یا به دلیل اعتقادات خرافی خریدار فراوان دارد در بازارهای مختلف جهان به قیمت گزاف می فروشند. در این سوداگری دست مسوولان محلی در دست شکارچیان بی رحم است و با هم از یک کاسه خون کرگدن می خورند.از سوی دیگر ماموران محیط زیست و حمایت از حیوانات برای جلوگیری از نابودی نسل کرگدن و اقدامات سازمان یافته قاچاقچیان شکارچی دست به ابتکار و تمهیدات عجیبی زده اند، به این معنی که خود کرگدن ها را در محل زندگی آنها در جنگل های آفریقا نشانه می گیرند و با گلوله های بیهوش کننده کرگدن ها را با شرایط انسانی...! بیهوش می کنند و در شرایط بیهوشی با اره برقی شاخ کرگدن را می برند و با خود می برند...! و شاید با قیمتی گران تر از فروشندگان سوداگر به همان خریداران می فروشند و احتمالا برای اینکه نسل کرگدن برای شکارچیان آینده باقی بماند.

که از چنگال گرگم در ربودی

بدیدم عاقبت گرگم تو بودی

مشکل این است که در این گیرودار نمی توان از کرگدن با آن قدرت و هیبت و متانت پرسید: ترجیح می دهد، با شاخ بمیرد یا بی شاخ زندگی کند...؟