آرشیو دوشنبه ۱۹‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۶۸۷۲
صفحه آخر
۲۴
متن گفتار

کافکا در کرانه

چون این طوفان چیزی نیست که دورادور بدمد، چیزی که به تو مربوط نباشد. این طوفان خود توست. چیزی است در درون تو. بنابراین تنها کاری که می توانی بکنی تن دادن به آن است، یکراست قدم گذاشتن درون طوفان، بستن چشمان و گذاشتن چیزی در گوش ها که شن تویش نرود و گام به گام قدم نهادن در آن. در آن نه ماهی هست، نه خورشیدی، نه سمتی و نه مفهوم زمان... و طوفان که فرونشست، یادت نمی آید چی به سرت آمد و چه طور زنده مانده ای. در حقیقت حتی مطمئن نخواهی شد که طوفان واقعا به سر رسیده. اما یک چیز مشخص است.«ازطوفان که درآمدی، دیگر همان آدمی نخواهی بود که به طوفان پانهاده بودی». معنی این طوفان همین است.

هاروکی موراکامی / ترجمه: مهدی غبرایی