آرشیو سه‌شنبه ۳ مهر ۱۳۹۷، شماره ۴۱۹۱
صفحه اول
۱
سرمقاله

پیامدهای اقدام تروریستی

دکتر حمیدرضا جلایی پور

روز شنبه 31شهریور سال 97 در مراسم رژه سالروز جنگ تحمیلی در اهواز بر اثر یک حمله تروریستی بیش از بیست و پنج نفر شهید و بیش از شصت نفر مجروح شدند و در همان ساعات اولیه رسانه های ماهواره ای ذوق زده شدند و این رخداد را به عنوان یک جنایت تروریستی محکوم نکردند.

1- این اقدام ضدبشری، ضداخلاقی و ضدایرانی که به وسیله چهار تروریست انجام شد توسط چه سازمانی انجام شد؟

هنوز پاسخ دقیق روشن نیست. هم «داعش» و هم «جبهه مقاومت اهواز» خود را مجری این جنایت دانسته اند. فعلا علائم و شواهد نشان می دهد این جنایت محصول یک کار ترکیبی از نیروی های داخلی و خارجی بوده است. افراد عامل این جنایت زمینه سلفی گری داشته اند و بعید نیست جزو سلول های افقی داعش باشند که بی ارتباط با قوم گرایان تجزیه طلب در خوزستان نیستند ولی «اطلاعات» و «برنامه های عملیاتی و تبلیغی» این جنایت کار سازمان های اطلاعاتی- رسانه ای خبره مثل موساد و سیا با همکاری عربستان و اقمار آن بوده است. از این رو برنامه این جنایت در توان چهار نفر طرفدار داعشی در کف جامعه نبود. فرضیه من این است که این جنایت محصول یک کار ترکیبی از داخل - خارج بود.

2- پیامدهای این جنایت برای خوزستان و ایران چیست؟ حداقل از پنج پیامد می توان صحبت کرد.

یکم اینکه به نظر می رسد هدف این جنایت در سالروز شروع جنگ تحمیلی ضربه امنیتی و حیثیتی به جمهوری اسلامی در جهت اهداف براندازانه و جدایی طلبانه قومی بوده است.

ولی این جنایت و حمله قدرت نظامی جمهوری اسلامی را تضعیف نمی کند بلکه با رفع نقاط ضعف امنیتی این جنایت باعث تقویت قدرت نظامی حکومت می شود.

دوم اینکه برخلاف نظر جدایی طلبان و براندازان مردم ایران به خاطر «مصالح امنیتی کشور» از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشور بیشتر دفاع خواهند کرد.

سوم اینکه در روند توسعه مناطق عرب نشین خوزستان به خاطر امنیتی شدن فضا اخلال و کندی ایجاد می شود. به بیان دیگر برخلاف ادعای جدایی طلبان این مردم مظلوم عرب هستند که بیشترین آسیب را می بینند.

چهارم اینکه روابط ایران و عربستان بدتر شده و حل مساله کشور یمن بغرنج تر می شود.

پنجم اینکه این جنایت مقداری فضای کسب وکار مردم را ناامن می کند ولی از طرف دیگر به روند همبستگی بیشتر مردم در برابر دشمن خارجی کمک می شود.

3- اما چرا این جنایت ترکیبی در اهواز رخ می دهد؟ چند علت دارد ولی به نظر من دو عامل بیش از سایر علل موثر است؟

عامل اول اینکه باید توطئه عملی و هماهنگی اطلاعاتی و رسانه ای ائتلاف ترامپ، نتانیاهو، بن سلمان با جدایی طلبان و سلول های سلفی ها در ضربه زدن به جمهوری اسلامی و ایران را جدی تلقی کرد. این ائتلاف شیطانی یک سال بود که خبر انجام این جنایات را می داد.

عامل دوم زمینه های نارضایتی و تبعیض در مناطق عرب نشین خوزستان است که افراد «ناکام» تولید می کند. در این فضای نارضایتی، پیدا شدن چهار نفر داعشی یا سلفی یا جدایی طلب کار سختی نیست.

4- چه باید کرد؟

اول اینکه حاکمیت در ایران باید در فضای توطئه ائتلاف شیطانی علیه ایران نقاط ضعف امنیتی و اطلاعاتی خود را ترمیم کند چون جنایت اهواز نه اولین آن و نه آخرین آن است.

دوم اینکه شایسته است راهبرد اصلی حکمرانی در فضای این توطئه شیطانی به طرف توسعه پایدار و همه جانبه باشد و از گشایش سیاسی نهادی و رسانه ای، دیپلماسی نرمال و مبتنی بر منافع ملی به جای دیپلماسی تقابلی و قوه قضایی عدالت پیشه دفاع کند. (متاسفانه پس از اعتراضات دی ماه 1396 هنوز حاکمیت قدم های موثری در این زمینه های مذکور برنداشته است.)

سوم اینکه هویت گرایی قومی و ملی هر دو پدیده هایی مدرن هستند. ما ملی گرایی در بر گیرنده و مدنی داریم و ملی گرایی تک بعدی و ناعادلانه که به قوم گرایی دامن می زند نیز داریم. شایسته است حاکمیت و نیروهای جامعه مدنی و رسانه های عمومی از ملی گرایی انسانی، مدنی و عادلانه (و ایران برای همه ایرانیان) دفاع کنند.

چهارم اینکه راهبرد درست فعالیت و بهبودخواهی در مناطق قومی فعالیت مبتنی بر حقوق برابر شهروندی است و فعالیت هویت طلبانه جدایی طلبان نا امنی و درهای جهنم را بر مردم اهواز و ایران باز می کند.