کهگیلویه و بویراحمد استانی است در جنوب غربی ایران؛ استانی سر سبز که جنگل های بلوط زیبا دارد و کودکانی که عاشق قصه اند. من اسماعیل آذری نژاد هستم. بیشتر از 5 سال است برای کودکان 60 روستا کتاب قصه می برم تا آنان با یار مهربان دوست باشند و در این سال ها چقدر دوستان خوبی شدند. کودکان روستایی هر روز عصر که از چوپانی در کوه برمی گردند، زیر درختان بلوط جمع می شوند و باهم قصه می خوانند، نقاشی می کشند و در مورد کتاب هایی که خوانده اند با هم حرف می زنند. اینجا قصه بچه ها را برایتان می نویسم. هر هفته یک قصه کوتاه از بچه های روستایی کهگیلویه و بویراحمد بخوانید.

نقاشی از خوشایندها

چند وقت پیش به روستای «آب بلوطک» رفتم. به بچه ها دفتر نقاشی و مداد رنگی دادم و گفتم: «در محیط روستا از هرچیزی که خوشتان می آید بنشینید و از آن نقاشی بکشید. بچه ها نشستند و شروع کردند به نقاشی کشیدن. آنها از گاو، گوسفند، کوه، درخت و سگ نقاشی کشیده بودند. بچه ها را تشویق کردم و به هرکدامشان یک کتاب امانت دادم. وقتی دوباره سراغشان رفتم دیدم همه کتاب ها را خوانده اند و برایم از داستانشان تعریف کردند. به خاطر همین دوباره به آنها کتاب دادم تا بخوانند.