آرشیو دوشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۷، شماره ۶۸۹۴
بچه های کوچه پشتی
۱۶

نهال ها همقد خودت هستند

یگانه خدامی

فکر کنم روزهای آخر زمستان بود و تازه نهال های روز درختکاری را کاشته بودند. ظهر بود و مدرسه ها تعطیل شده بودند. در پیاده رو پسری را دیدم که کوله پشتی مدرسه روی دوشش بود و راه می رفت و با چوبی که دستش گرفته بود، به نهال های تازه می زد. فکر کنم 8 یا 9 ساله بود. هم سن و سال خیلی از شما.

نهال ها تکان می خوردند و این اصلا برای آنها که تازه کاشته شده بودند خوب نبود. دلم برایشان سوخت و برای همین نتوانستم بگذرم و با پسر حرف نزنم. رفتم کنارش و گفتم: «می دانی این نهال ها مثل خودت کوچک هستند؟ درست همقد خودت؟» نگاهم کرد و گفت: «نه!»

گفتم: «پس بیا ببینیم همین طور است یا نه.» بهش گفتم کنار یکی از نهال ها بایستد. قدش اندازه نهال ها بود. شاید کمی بلندتر یا کوتاه تر. فقط کمی. گفتم: «ببین هم اندازه اید. اینها مثل تو کوچک هستند. حتما وقتی با چوب به آنها بزنیم دردشان می آید. باید با آنها مهربان باشیم وگرنه اذیت می شوند و حتی ممکن است هیچ وقت برگ ندهند.»

نگاهی به نهال کرد و چوبی را که دستش بود انداخت. بعد هم خداحافظی کرد و رفت. به نظرم برای همیشه با نهال ها و همه درخت ها دوست شد. مثل شما که حتما هم درخت ها و گل ها را دوست دارید و هم حیوانات را. به آنها آسیب نمی زنید تا دردشان نیاید و آزار نبینند. حتما هم می دانید تمام موجودات روی زمین مثل ما حق دارند راحت زندگی کنند و باید حواس مان به این باشد. زمین با وجود همه ما قشنگ است و قشنگ تر می شود.