آرشیو پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۷، شماره ۴۲۲۲
اندیشه
۱۴
مکتوب

توهم برساخته

اسلام هراسی طبق مصطلح رایج، ایجاد هراس و نفرت برنامه ریزی شده از اسلام و مظاهر اسلامی و در نتیجه، روا شمردن گونه های مختلف تبعیض، خشونت و اعمال محرومیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارتباطی علیه مسلمانان و نهادها و سازمان های ذی ربط است. امروزه جریان اسلام هراسی به عنوان هجمه ای همه جانبه علیه کلیه آثار و مظاهر اسلام در غرب و زندگی عادی و روزمره مسلمانان آن دیار فعالانه عمل می کند. این جریان، حتی برای خود جوامع غربی نیز خسارات قابل توجهی به بار آورده است. از یک سو، تلاش در جهت اجرای سیاست های عقلایی همچون اصالت دادن به تکثرگرایی و چندفرهنگ گرایی و نیز یکپارچه سازی گروه های مختلف حول اصول مشترک مدنی که تا کنون در عمل به نتیجه درخوری منجر نشده است. متقابلا اعمال فشارها و تبعیض های ظالمانه و غیرموجه بر مسلمانان، در دهه های اخیر به صورت واکنشی، موجب بروز موج های کنترل ناپذیر خشونت رفتاری از سوی برخی گروه های مسلمان افراطی شده است. جریان اسلام هراسی با وجود نشات یافتن از ریشه های تاریخی کهن، طی نیم قرن گذشته، تحت تاثیر برخی رویدادهای سیاسی- اجتماعی تلاش برای تک قطبی کردن جهان با محوریت امریکا و مهم تر از همه، حوادث تروریستی نظیر 11 سپتامبر 2001 مجددا شدت یافته است. در این میان، وسایل ارتباط جمعی به واسطه نفوذ عمیق و قابلیت تاثیرگذاری گسترده بر افکار عمومی، بیش از همه در جوسازی، التهاب آفرینی، تحریک اذهان، ایجاد حساسیت و ترغیب دولتمردان و نهادهای مسوول به اعمال سیاست های تبعیض آمیز و فشارهای مدنی، حقوقی و روانی علیه مسلمانان اثرگذار بوده اند. بنابراین، تردیدی نیست که بخش قابل توجهی از گفتمان و فضای اسلام هراسی موجود در جوامع غربی، ناشی از عملکرد سوگیرانه رسانه های جمعی است. موضوع بسیار مهم و تقریبا بی سابقه در رابطه با پدیده اسلام هراسی این است که با وجود شواهد و نشانه های عینی و مدارک پرشمار مبنی بر فعال بودن این سیاست نژادپرستانه و استعماری، بحث و جدال بر سر اصل و کم و کیف آن همچنان ادامه دارد؛ جمعی از منتقدان با طرح ادله و ارایه مستنداتی، منکر وجود اسلام هراسی در غرب بوده و آن را به سوءظن برخی مدعیان و اسلام گرایان نسبت داده اند؛ برخی نیز قویا بر این باورند که اصل وجود این جریان در جوامع غربی انکارناپذیر است؛ اگرچه میزان و مصادیق مورد ادعای آن محل مناقشه است؛ از این رو، مطالعه تحلیلی و انتقادی ابعاد مختلف این پدیده ضرورت اجتناب ناپذیر دارد. فرضیه پژوهش آن است که هرچند جمع اندکی از محققان، منتقد یا منکر وجود این پدیده هستند، اسلام هراسی نه یک توهم که واقعیتی انکارناپذیر است؛ به بیان دیگر، شواهد دال بر این واقعیت به ویژه شکل رسانه ای آن، چنان آشکار و عیان شده که حتی موج جدید مخالف ها و انتقادات به مفهوم اسلام هراسی نتوانسته است مانع از طرح این مبحث و متعاقب آن، توجه خاص به وضعیت اسفبار مسلمانان مقیم غرب و مصائب روزافزون آنان شود. به همین علت است که طی سه دهه اخیر، شاهد رشد قابل توجه مطالعات و تحقیقات مرتبط با موضوع اسلام هراسی بوده ایم. طبق داده های پایگاه علمی (Google Scholar)، در سراسر دهه 80 میلادی، تنها یک مقاله با نامی متضمن واژه «اسلام هراسی» منتشر شد؛ حال آنکه در دهه 90، این تعداد به 24 و در دهه 2000 به 296 مقاله بالغ شده است. همچنین، تعداد مقالاتی که به نوعی واژه «اسلام هراسی» در متن آنها انعکاس یافته، در دهه 80؛ 50 مورد؛ در دهه 90؛ 287 مورد و در دهه 2000؛ 5650 مورد گزارش شده است. جالب اینکه، دهه 2010 نقطه اوج عرصه مطالعاتی و پژوهشی اسلام هراسی محسوب می شود. به نحوی که، تقریبا نیمی از کل پژوهش های انجام شده در دو بخش «عنوان» (225 نمونه از 556) و «متن مقالات» (6240 نمونه از 12227 مورد)، پس از سال 2010 صورت پذیرفته و تنها در سال 2011، بیش از 3100 مقاله در ارتباط با این موضوع تالیف شده است.

ویژگی های پژوهش

1- تمرکز بر دیدگاه های متفکران غربی

2- بررسی نظرات موافق و مخالف

به طورکلی، عدم توجه جدی به نظرات منتقدان اسلام هراسی و مدعیات و استدلال های آنان، یکی از نقاط ضعف پژوهش های موجود در این حوزه به شمار می آید. جهت رفع این نقصان، مولف کتاب درصدد است تا دلایل و شواهد منتقدان و منکران وجود «اسلام هراسی (رسانه ای) در غرب» را نیز مورد تحلیل و واکاوی قرار داده، تا حد امکان با استناد به شواهد عینی و ایجابی، بی اعتباری ادعای آنان را آشکار سازد.

سازمان کتاب

کتاب اسلام هراسی در رسانه های غربی از پنج بخش و سیزده فصل تشکیل شده است. در بخش اول، مباحثی مقدماتی پیرامون سه مفهوم اصلی کتاب؛ «اسلام هراسی»، «رسانه های جمعی» و «تهدید اسلامی» مطرح می شود. بخش دوم به بررسی دو مبنای نظری پژوهش، شرق شناسی و برخورد تمدن ها و همچنین مروری بر پیشینه تحقیقات اسلام هراسی اختصاص دارد. بخش سوم به زمینه ها و نقاط عطف عمدتا بحرانی توجه به اسلام و مسلمانان در غرب طی نیم قرن اخیر پرداخته است. در بخش چهارم، شواهد و مویدات وجود اسلام هراسی در انواع گوناگون وسایل ارتباط جمعی اعم از رسانه های چاپی، تصویری و آنلاین تشریح شده است و نهایتا در بخش پنجم، ادله منتقدان و منکران وجود اسلام هراسی در غرب به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. «اسلام هراسی در رسانه های غربی» نام کتابی است به قلم عباس عیسی زاده، دانشجوی دوره دکترای علوم ارتباطات دانشگاه تهران، که مهرماه 1397، از سوی انتشارات دانشگاه امام صادق (ع) منتشر شد.