آرشیو یکشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۷، شماره ۶۹۲۰
صفحه آخر
۲۴
سینما

«هارمونی های ورکمایستر» فیلمی که می توان بارها دید و لذت برد

مالیخولیای مقاومت

زهرا نی چین (نویسنده و مترجم)

«هارمونی های ورکمایستر» بر اساس رمانی با نام «مقاومت مالیخولیایی» نوشته لاسلو کراسناهورکایی «(1989) با شیوه منحصربه فردی به کارگردانی «بلا تار» مجاری ساخته شد. «مقاومت مالیخولیایی» که می توان آن را به مالیخولیای مقاومت نیز تعبیر کرد در یکی از نقطه های اوج فیلم کاملا درهم می شکند. یکی از انحصارات فیلم این است که با وجود 39 نمای آهسته گام و چند نمای طولانی بیننده را دچار ملال نمی کند و حتی در نماهای طولانی، بیننده با تعداد بالای اشخاص همگام می گردد. نقطه های اوج داستان بسیار آهسته و بدون تنش هستند. در واقع به گونه ای ناباورانه تنش زدا هستند. بازی درخشان لارس ردولف در نقش یانوش و موسیقی قابل مدح فیلم ساخته «میالی ویگ» در همراهی بیننده با فیلم قطعا نقطه های روشن دیگری در فیلم هستند که نمی توان به آنها بی توجه بود.

این فیلم هارمونیک ماجرای غریبی در یکی از شهرهای کوچک متروک و ویرانه مجارستان را در دوران کمونیستی به تصویر می کشد. شهری که خود غریب و ناشناخته است و با آدم های عجیبی پر شده. آدم های سودازده ای که در کشاکش مقاومت خود از عقلانیت فاصله گرفته اند و گویی دیگر هیچ چیز برایشان اهمیت ندارد. یانوش شاهدی ست که بی انگیزگی، تسلیم شدن و ناامیدی مردم شهرش را می بیند. او اما سرسپرده نیست و با وجود آنکه مبهوت تمام رخدادهاست بی آنکه در صدد تغییر چیزی یا حتی تغییر خود باشد، در جست و جوی چیزی ست و می خواهد با واقعیت ها روبه رو شود.

رنگ ها، نورها، بی اتفاقی ها، بی هیجانی ها، شخصیت ها، اشیا و هر آنچه در فیلم می بینیم همگی نمادهایی پرمحتوا هستند. نمادهایی که پیوستگی میانشان وجودشان در فیلم را ارزشمندتر می کند. رو به رویی یانوش با ذات انسانیت که در شرایطی این چنینی خود را هویداتر می کند.

هارمونی های ورکمایستر داستان به ظاهر پرماجرایی نیست، اما فیلم فراتر از ماجراپردازی ست. روایت ترسناکی ست از هویت پرماجرای ذهن آدمی، روایتی غمگین از آنچه جبر می خوانندش و تسلیمش می شوند. بلاتار چون همیشه با فرم خاص فیلمبرداری و روایتش و با آمیختن معنادارش با خود داستان، درگیر «مفهوم زمان» می شود و به قول سوزان سانتاگ، که همیشه تار را تحسین می کند، کار او «جدال با زمان» است.