آرشیو شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷، شماره ۴۲۳۹
صفحه آخر
۸
شوکران نوش

میلاد پیامبر رحمت و مهربانی بر ما مبارک

ای روح روح مناجات

چشم من از گریه ناچار، چشم تو سرچشمه ذات

با تو خدا در زمین است، آن سوی هر نفی و اثبات

هستی و صبح و بهار است، هستی به چشمت دچار است

هستی که هستیم اما هستی بدون تو؟ هیهات!

پس باش و بر غربت خاک آرام تر گام بردار

تا چشم انسان ببیند، صبح عزیز ملاقات

اینک بیابان و صحرا تصویر تنهایی ماست

تنهایی ما همین جاست تنهایی ماست میقات

ای روح روح مناجات! بعد از تو میقات یعنی

آن وقت ناب شکفتن در زیر باران آیات

وقتی که از بودن تو باران گرفته است یعنی:

وقتی که ما وقت داریم، وقتی به وقت اند اوقات

بی تو چه دل ها که دیوار، دیوارها عین آوار

رفتار آوار: انکار، آیین آیینه ها: مات

کی می شود بار دیگر چشمان انسان ببیند

از کوه پایین می آید، لرزان درخت مناجات

ما از تو گفتیم و گفتیم شاید به چشمت بیاییم

یعنی که گاهی نگاهی، چیزی نظیر مراعات

ای شرح شیرین تر از قند در شرح تو هرچه گفتند

یک از هزاران نگفتند با آن بضاعات مزجات