آرشیو چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۷، شماره ۶۹۵۲
اندیشه
۱۰

چرا برخی شهرها پایگاه «رادیکالیسم سیاسی» می شوند؟

شهر سرکش

پاریس همواره بستر و خاستگاه بروز انقلاب ها و رادیکالیزم بوده و این روزها هم به دنبال ناآرامی اخیر در وضعیت بی ثباتی به سر می برد، اما چرا پاریس؟

دیوید بل، استاد تاریخ دانشگاه پرینستون، چندی پیش، یادداشتی را با عنوان «Little Spartas»(اسپارت های کوچک) در وب سایت نیشن منتشر کرد که به تازگی توسط سالار کاشانی به فارسی بازگردانده و در وب سایت ترجمان منتشر شده است. او در یادداشت خود می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که «چه چیزی برخی شهرها را به میدان وقوع انقلاب تبدیل می کند؟» و برای پاسخ به این پرسش از کتاب «شهر سرکش: پاریس، لندن و نیویورک در عصر انقلاب» اثر مایک راپورت کمک می گیرد. این کتاب، از کانون های شکل گیری رادیکالیسم سیاسی در شهرهای پاریس، لندن و نیویورک گزارش خیره کننده ای ارائه می کند.

دیوید بل با استناد به آرای مایک راپورت، تراکم جمعیت، انتقال سریع اخبار و اطلاعات و امکان گردهمایی فوری را از جمله دلایلی می داند که برخی مکان های خاص شهری را به بستری برای انقلاب های ویرانگر بدل می کند.

به باور او، تاریخ انقلاب، جهانی شده است. امروز تاریخ نگاران راهی ندارند جز حساسیت نشان دادن جدی به اینکه چطور جریان جهانی سرمایه، کالا، مردم و ایده ها به اوضاع و احوال محلی شکل می دهند. این فهم اکنون، آنان را به تالیف مجموعه ای از آثار شایان توجه رهنمون کرده است که نشان می دهند چگونه نیروهایی مشابه در گذشته توانسته اند دولت ها و امپراطوری ها را در معرض فشارهایی عظیم قرار دهند؛ فشارهایی که به بحران های بالقوه انقلابی انجامیده اند.

دیوید بل معتقد است که کتاب «شهر سرکش» در نگاه نخست، مشارکتی در این چرخش جهانی به نظر می رسد. هر سه شهر، گره گاه های مهم تبادل جهانی جمعیت های متنوع و جهان وطن بودند و بخش قابل توجهی از کتاب به ارتباطات میان این شهرها و کشورهایشان اختصاص دارد.

کتاب «شهر سرکش» به معنای کامل کلمه، نوعی تاریخ جهانی نیست، چرا که به جایگاه شهرها در شبکه های مبادله جهانی توجه اندکی کرده است. در عوض کتاب راپورت نشان می دهد چگونه توجه به جغرافیا و نیروهای اجتماعی خاص یک شهر می توانند مبین مساله ای مهم باشند که تاریخ جهانی نوین کمتر از آن سخن گفته است: چرا مردم در برخی مناطق رادیکال می شوند و انقلاب هایی را به راه می اندازند؟

وی تاکید می کند که شهرها دارای کافه ها، باشگاه ها و کتابخانه هایی بودند که مشتریان می توانستند در آنجا مسائل سیاسی را به بحث بگذارند و روزنامه ها و جزوه ها را بخوانند. میدان ها و پارک هایی داشتند که انبوه مردم می توانستند در آنجا به تعداد زیاد گردهم آیند و شهرها از سنت های دیرینه آشوب و بسیج توده ای برخوردار بودند. شهرها و بویژه پایتخت ها ساختمان های حکومتی و بناهای یادبودی در خود داشتند که اهدافی حاضر و آماده برای این انبوه مردمان عرضه می کرد، جاهایی که تسخیرشان هم معنایی عملی داشت و هم مفهومی عمیقا نمادین. به عبارت دیگر شهرها دربرگیرنده آمیزه ای از عناصر اجتماعی و سیاسی بودند که می توانستند با سرعتی هراس آور به ناآرامی و حتی انفجار تبدیل شوند و به نحوی شگفت انگیز از محدوده چیزهایی که در سیاست متصور بود، فراتر روند. به باور او، پاریس انقلابی نمونه ای کلاسیک از این ماجرا است و راپورت در مقام محققی تعلیم دیده در تاریخ فرانسه، بخوبی به این شهر پرداخته است.