آرشیو چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷، شماره ۴۲۵۴
هنر و ادبیات
۹
ادبیات جهان

تازه ترین رمان جان لوکاره در راه است

روایت جهان گرفتار تفرقه و خشم

جان لوکاره، نویسنده بریتانیایی، در تازه ترین اثرش به تفرقه و خشمی که در دل جهان مدرن موج می زند، پرداخته است. این اثر با عنوان «مامور در میدان می دود»، بیست وپنجمین رمان لوکاره است که طبق گفته های مسوولان انتشارات «وایکینگ بوکس»؛ روایت مرد 26 ساله منزوی است که برای مقاومت در برابر اغتشاشات دنیای پیرامونش بیهوده به هر دری می زند و روابط و مناسباتی که واردش می شود، مسیر خطرناکی را پیش رویش می گذارد. این رمان اکتبر سال آینده منتشر می شود. طبق زندگینامه این نویسنده که آدام سیسمان آن را به رشته تحریر درآورده است، «مامور در میدان می دود» عنوان موقتی رمان «یک جاسوس تمام عیار» بود؛ رمانی که در سال 1986 روانه کتابفروشی ها شد. ماری ماونت از انتشارات وایکینگ می گوید: «لوکاره مثل همیشه با پیرنگ و شخصیت پردازی مخاطب را به لرزه می اندازد و با نگاهی که به دوران ما دارد بار دیگر ثابت کرده است که بزرگ ترین تاریخ نگار عصر ماست. در چنین دورانی به نویسندگانی همانند او نیاز داریم.»

لوکاره نخستین رمانش را در سال 1961 با عنوان «تلفن به مرد مرده» منتشر کرد. همین اثر بود که مسیر شهرت را برای او هموار کرد. تازه ترین کتاب او در سال 2017 با عنوان «میراث جاسوس ها» منتشر شد که بازگشت مشهورترین شخصیت داستان های او «جورج اسمایلی» را رقم زد. داستان این رمان به دوران جنگ سرد و سومین رمان او، «جاسوسی که از سردسیر آمد» بازمی گردد. این کتاب در صدر جدول پرفروش ترین کتاب های سال قرار گرفت و جان بنویل، نویسنده ایرلندی در تحلیلی که در روزنامه گاردین درباره این کتاب نوشت، گفته بود: «نبوغ و مهارتی که داستان را پیش می برد، نفس گیر است.»

دیوید کورن ول سال 1931 در شهر پول شهرستان دورست به دنیا آمد اما در سی سالگی که «تلفن به مرد مرده» را به دست ناشر سپرد، هفت سالی از همکاری اش با سازمان اطلاعاتی بریتانیا می گذشت. ناظران این سازمان از دست به قلم بودن ماموران شان استقبال نمی کردند. زمانی این نویسنده در این باره گفته بود: «حتی اگر درباره پروانه می نوشتی، می گفتند باید با اسم مستعار بنویسی.»

کورن ول هم نام لوکاره را انتخاب کرد و گفته بود این اسم را روی سردر خیاطی دیده ام و از آن خوشم آمده است. اما همان زمان تایید کرده بود که برای جلب رضایت ناظران فضول این دروغ را گفته است.

پدرش رانی جاعل مدارک قانونی بود که به دوستی با دوقلوهای کری می بالید. دیوید دو ساله بود که پدرش روانه زندان شد و وقتی پنج ساله شد، مادرش آنها را ترک کرد. پس از گذراندن مدرسه به دانشگاهی در برن سوییس رفت. در آنجا بود که در سال 1950 به استخدام سازمان حفاظت اطلاعات ارتش بریتانیا درآمد.

او درباره وظایفش در این سازمان گفته بود: «یکی از وظایفم این بود که در اردوگاه مهاجران اتریش بچرخم و افرادی را که پناهنده های دروغین هستند، شناسایی کنم.» در واقع این افراد جاسوس های کمونیست بودند و ارتش آنها را به عنوان جاسوس دوجانبه به پشت پرده آهنین فرستاده بود. به همین دلیل است که مفهوم نام نویسی در ارتش و نقض عهد به یکی از درون مایه های اصلی رمان های او بدل شدند.

وقتی کورن ول در دانشگاه آکسفورد مشغول تحصیل بود به MI5 پیوست. یکی از وظایفش در این سازمان این بود که با فعالان کمونیست نشست وبرخاست کند و گزارش شنیده هایش را تحویل مقامات بدهد.