آرشیو دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷، شماره ۴۳۰۰
جلد دوم
۷
یادداشت

طلسم آب

سینا قنبرپور

طلسم 330 روزه باران، دیروز در چابهار شکست. همین دیروز بود که دوستی تماس گرفت و گفت برای روستای «سیدآباد» از توابع چابهار کاری کنید. در اطراف چابهار روستاهای بسیاری هستند که آب شرب و بهداشتی ندارند و عموما با تانکر آبرسانی می شوند یا از محل حوضچه هایی طبیعی که آب در آن جمع شده استفاده می کنند. این حوضچه های طبیعی را «هوتک» می نامند و عموما آب شرب هم برای انسان هاست و هم برای دام. هوتکی که خانوارهای «سیدآباد» از آن استفاده می کردند کاملا خشک شده بود و دیگر آب نداشت. همین دیروز مصاحبه با استاندار سیستان و بلوچستان را در «اعتماد» منتشر کردیم که گفته بود یک هزار و 375 روستا را با تانکر آبرسانی می کند. حالا امروز دو خبر خوب در رسانه ها منتشر شد؛ یکی خبر بارش برف سه متری در گردنه «ژلانه» در هورامان کردستان و دیگری بارش باران پس از 330 روز در چابهار. اما باید از نظر بگذرانیم که در همین روزهای بهمن مردم خوزستان در شوش و روستاهای اطراف آن گرفتار سیل بودند؛ به عبارت دیگر ما در اقلیمی زندگی می کنیم که هیچ تناسبی بین مناطق آن وجود ندارد. در همان روزهایی که هوتک اهالی روستای «سیدآباد» چابهار خشک شده بود خوزستان را سیل فراگرفته بود و در همان روزهایی که فقط قرار است به مدت 20 روز زاینده رود آب و جریان داشته باشد، کردستان و کرمانشاه بارش های بسیاری را تجربه کرده است. این عدم توازن مفاهیم و پیام های متعددی دارد؛ نخست اینکه نباید به بارش در یک نقطه کشور خوشحال شویم و گمان بریم مشکل آب و هوا با این بارش برطرف شده است. نکته دیگر در عدم توانایی مدیریت منابع آب است. وقتی ما در شهر خودمان بنشینیم و فقط وضعیت خودمان را جلوی چشم ببینیم طبیعی است که از حال آنهایی که در دل بیابان زندگی می کنند بی خبریم. مدیران کشورمان عملا به همین شیوه منابع آب را مدیریت می کنند. در تهران نشسته اند و از حال چابهاری ها و زابلی ها بی خبرند. در نهایت هم پیش خود فرض می کنند که خوزستان آب دارد پس آب را به جاهای دیگر ببریم. اما غافلند از آنکه مردمان ایران سال ها به تناسب اقلیم زندگی و آب را مدیریت کردند. تا وقتی نقشه و راهبرد مشخصی برای هر منطقه و مطابق با اقلیم آن منطقه نداشته باشیم هر بارانی ما را خوشحال می کند.