به بهانه چاپ سوم رمان «هشت و چهل وچهار»، نوشته کاوه فولادی نسب
زمانی که در ما ابدی می ماند
«گاهی اوقات برای فهمیدن نیازی به دیدن نیست.» این جمله ای است که در صفحه دوم داستان «هشت و چهل وچهار» رمز خوانش خود را به مخاطب می دهد. برای فهمیدن این داستان باید به حواس دیگری رجوع کرد؛ همان طور که به هنگام خیال کردن، چشم فرو می بندیم. داستان از زمان حال نیاسان (شخصیت اصلی داستان) آغاز می شود که بر اثر حادثه ای در اتاق بیمارستانی خوابیده است. کتاب به فصل های کوتاهی تقسیم بندی شده که اگر چه هر کدام شان به طور مستقل بخشی از داستان را روایت می کنند، ولی وقتی به انتها می رسند، یک کل واحد را به نمایش می گذارند. هر یک از این فصل ها زمانی مستقل از دیگری دارد. اما آیا زمان، ساختاری یکپارچه همچون رودی رونده دارد؟
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.