آرشیو شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، شماره ۵۴۰۶
فرهنگ: کتاب
۱۲

کتاب «قصه دلبری» دل خیلی ها را برده است

تو... تمام منی!

محمدصادق علیزاده

از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش. شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می رفت کفش هایش را روی زمین می کشید. ابایی هم نداشت که در دانشگاه، سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم: «این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهه 60 پیاده شده و همون جا مونده!» اینها متن هایی است که پشت جلد کتاب «قصه دلبری» نوشته شده. کتاب پرفروشی که حالا به عنوان کتاب محوری یک مسابقه ملی کتابخوانی هم انتخاب شده و خبر رسیده به دلیل استقبالی که از آن شده، مدت زمان مسابقه تمدیده شده است. امروز می خواهیم کمی درباره این کتاب حرف بزنیم.

خبرش را همین یکی دو روز قبل روابط عمومی مجمع ناشران انقلاب اسلامی برایمان فرستاد. این که پویش کتابخوانی «کتاب و زندگی» با محور یت کتاب قصه دلبری تا انتهای تیرماه 98 تمدید شده است.

آن جور که در متن خبر هم آمده است، قصه دلبری، روایت مرجان درعلی، همسر شهید محمدحسین محمدخانی، از شهدای مدافع حرم کتاب محوری این دوره از پویش است. این کتاب به قلم محمدعلی جعفری به رشته تحریر آمده و انتشارات روایت فتح آن را منتشر کرده است. قصه دلبری، روایت پنج سال زندگی مشترک راوی کتاب با همسرش شهید محمدخانی است. جالب است بدانید شهید محمدخانی پیش از شهادت به همسرش گفته بود: «وقتی شهید شدم، خاطراتم را در قالب «نیمه پنهان ماه» انتشارات روایت فتح چاپ کن» و به نقل بعضی از خاطرات در این کتاب تاکید داشته است.

قصه چیست؟

کتاب، روایت زندگی مشترک محمدحسین محمدخانی و مرجان درعلی است. سوژه کتاب یک شهید دهه شصتی است که در روزهای داغ تیر 1364 به دنیا آمده. خانواده اش ساکن تهران بوده اند. محمدحسین اما در دانشگاه آزاد یزد قبول می شود و می‎رود پی تحصیل. آنجا بوده که با همسرش آشنا می شود. قصه اما به همین سادگی ها نبوده که محمدحسین برود خواستگاری و جواب بله را بگیرد. هر دو از مسوولان بسیج دانشجویی دانشگاه بوده اند. حتی روابط در چارچوب شان هم چندان حسنه نبوده و بگویی نگویی با هم کارد و پنیر بوده اند. دست تقدیر اما پرزورتر از این حرف هاست. محمدحسین و مرجان چشم که باز می کنند ، به همسری هم در آمده اند.

یحتمل در ذهن تان سوال شده که حتما باید اتفاق جالبی افتاده باشد که مرجان از مرکب شیطان پایین آمده و بله را به خانواده محمدحسین داده و در ادامه راهی زندگی مشترک شده اند؟ بله دقیقا همین است و این کتاب روایت همین فرآیند است. محمدعلی جعفری در مقام نویسنده نشسته پای صحبت های همسر شهید و خاطرات شان را از زاویه نگاه مرجان درعلی تنظیم کرده. این که محمدحسین محمدخانی از نگاه مرجان درعلی چگونه بوده و در نهایت چه اتفاقاتی افتاده که عروس خانم، بله را گفته. بخش دیگری از کتاب هم برمی گردد به زندگی پنج ساله مشترک شان تا شهادت محمد حسین. محمدحسین چهار ماه بعد از آن که 30 ساله شده بود در آبان 1394 در شهر حلب سوریه به شهادت رسید.

کتاب خوارها چه نظری دارند؟

اجمالا در جریان هستید که خوره کتاب ها در یک شبکه اجتماعی به نام «گودریدز» جمع شده‎اند و راجع به کتاب هایی که خوانده اند با هم صحبت می کنند و دل می دهند و قلوه می گیرند.

سری به صفحه کتاب قصه دلبری زدیم تا ببینیم کاربرهای گودریدز راجع به کتاب چه گفته اند. تا این را هم فراموش نکرده ایم بگوییم قصه دلبری موفق شده 84/3 امتیاز از پنج امتیاز را از کتاب‎ خوارهای گودریزدی بگیرد.

امتیازی که به نسبت بالا محسوب می شود. اینجا چند نمونه از نظرات این جماعت خوره کتاب را برایتان لیست کرده ایم.

سرود هم با سبزواری رفت

عبدالرحیم سعیدی راد که دستی در شعر و شاعری دارد در این روزها که همزمان با سالروز درگذشت مرحوم حمید سبزواری است به فارس گفته است ویژگی اصلی مرحوم حمید سبزواری ارتباط نزدیکش با افرادی بود که کار سرود می کردند. سعیدی راد در ادامه با اشاره به تجربه درخشان سبزواری با سرود «خمینی ای امام» تاکید دارد، خود سبزواری نیز به طور ویژه از روزهای اول انقلاب در این مسیر قرار داشت و با سرود «خمینی ای امام» که همزمان با ورود امام به کشور مطرح شد، جای خود را در شعر معاصر انقلاب باز کرد. او پیش از انقلاب هم شاعر قابلی بود، اما پس از انقلاب با سرودهایش شناخته تر شد و سرودهایی به مناسبت های متعدد ارائه می شد. این شاعر با بیان این که در کنار مرحوم سبزواری دیگرانی هم بودند که ترانه و سرود می گفتند، بیان کرد: دیگرانی هم بودند که توانستند پرچم سرود و ترانه را سرافراز نگه دارند اما نه به قوت و قدرت ایشان. در واقع حتی می توان گفت همزمان با فوت مرحوم سبزواری، سرود به افول گرایید .در حال حاضر اما شاهدیم کمتر سروده ساخته و پخش می شود.

رمان جدید نویسنده مشهدی

احتمالا حالا دیگر سعید آقای تشکری را می شناسید. نویسنده مشهدی که هرچند در حوزه ادبیات نمایشی و نمایشنامه نویسی استاد است اما در چند سال اخیر، رمان هایش هم جایی در بازار کتاب باز کرده اند. حالا هم آن طور که دوستان ما در خبرگزاری مهر خبر داده اند، رمان «اوسنه گوهرشاد» این نویسنده هم توسط انتشارات به نشر (آستان قدس رضوی) منتشر و راهی بازار شده است. این کتاب یکی از عناوین مجموعه «رمان انقلاب اسلامی» است که این ناشر چاپ می کند که در صفحه اول، عنوان «رمانک فانتزی» را همراه دارد. عرضه این کتاب از سی ودومین نمایشگاه کتاب تهران آغاز شد و تعدادی داستان کوتاه به هم پیوسته را در بر می گیرد که در کنار هم تشکیل یک رمان یا رمانک فانتزی با موضوع انقلاب اسلامی می دهند. در داستان این کتاب، گوهرشاد بیگم بانی ساخت مسجد گوهرشاد در مشهد، پس از هزار سال به این مسجد می آید و با ملکه ای روبه رو می شود که می خواهد مسجد گوهرشاد را خراب کند.

رکوردزنی اراکی ها

علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کل کشور که به اراک رفته بوده خبر داده که بزرگ ترین کتابخانه عمومی کشور در این شهر تا یک سال آینده ساخته خواهد شد. جناب مختارپور آماری هم از وضعیت تزریق بودجه به این پروژه داده و اظهار کرد: قرار شد استانداری ده میلیارد تومان و نهاد کتابخانه ها پنج میلیارد تومان در بخش ساخت کمک کنند، اما به دلیل وجود مراحل مختلف در ساخت، نحوه تامین و زمانبندی تخصیص این کمک ها باید در کارگروه مشترکی که از دستگاه های مختلف تشکیل شده تعیین شود. در اندازه و عظمت این کتابخانه همین بس که به گزارش ایسنا، کتابخانه مرکزی اراک در زمینی به مساحت 6200 مترمربع با زیربنایی معادل 18 هزار متر مربع در نظر گرفته شده که در هفت طبقه شامل دو طبقه پارکینگ و پنج طبقه کتابخانه و فضای اداری در اراک ساخته می شود. مخزن کتب مرجع، مخزن کتاب، چندین سالن مطالعه، کلاس های فرهنگی، آموزشی و هنری، رستوران، واحدهای تجاری، فرهنگی و اداری و آمفی تئاتر، نمازخانه، بخش صحافی، کانون نابینایان، بازارچه کتاب، سایت کامپیوتری و... از اجزای اصلی این کتابخانه خواهند بود. برآوردها نشان می دهد که برای تکمیل این پروژه به 25 میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

عزت شاهی در ایستگاه 23

کتاب خاطرات عزت شاهی حالا این قدر شناخته شده است که با آمدن اسمش خیلی ها آن را خوانده باشند. کتابی که شامل خاطرات سال های مبارزه عزت ا... مطهری است و تعقیب و گریزهایی است که با دستگاه امنیت رژیم پهلوی دارد و در نهایت هم دستگیر می شود. این کتاب که خواندن خیلی از قسمت های آن دل شیر می خواهد حالا به چاپ بیست و سوم خود رسیده است. راستش را بخواهید ما که این کتاب را می خواندیم در بخش هایی که مربوط به خاطرات دوران زندان و شکنجه راوی بود، حسابی موی تن مان سیخ می شد چه برسد بخواهیم تصور کنیم اگر خودمان جای ایشان بودیم چه اتفاقی برایمان می افتاد. عزت شاهی با بیان خاطراتش بی هیچ واهمه و تعارفی بسیاری از جریان ها و شخصیت های مطرح سیاسی تاریخ معاصر را به چالش کشیده است.

عمار حلب