آرشیو سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸، شماره ۳۴۴۷
صفحه اول
۱
سرمقاله

هشدار غفلت از ادبیات دیپلماتیک

دکتر جاوید قربان اوغلی (دیپلمات ارشد)

ایران در هفته های اخیر بیش از گذشته مرکز رایزنی های دیپلماتیک قرار دارد. بعد از خروج ترامپ از برجام و تنش های فزاینده میان دو کشور که نگرانی جدی برای تنش نظامی هم ایجاد کرد، کشورهای متعددی فعال شدند تا برای منافع منطقه و جهان، اجازه افزایش سطح تنش ها میان دو کشور را ندهند. با این حال اگر از این فرصت ها با تکیه بر ظرافت های دیپلماتیک و تکنیک های مذاکره به درستی بهره گرفته نشود، اقدامی ضد منافع ملی و حتی اقتدار منطقه ای ایران انجام شده است. مقامات دیپلماسی ایران باید بدانند میان ادبیات عالی ترین مقام دیپلماسی با مسئولان بخش های دیگر کشور باید تفاوت روشن وجود داشته باشد. اگر بنا باشد همگی با یک ادبیات سخن بگویند، چه نیازی به دستگاه دیپلماسی در یک کشور وجود دارد؟ معمولا در جلسات مذاکرات پشت درهای بسته، طرفین دیدگاه های خود را با صراحت به یکدیگر انتقال می دهند ولی در نشست خبری، تلاش می کنند جلسه را دارای بالاترین سطح تفاهمات نشان دهند. نباید برای برخی موضوعات داخلی، این نوع قواعد را نادیده گرفت. هنر دیپلماسی این است که در شرایط دشوار، راهگشا باشد و مرزبندی لازم با وظایف دستگاه ها از جمله دستگاه های نظامی را ایجاد کند. سیاسیون با توجه به آموزش ها و تجربیات چهار دهه پس از انقلاب می دانند زبان دنیاپسند به یک شکل از منافع کشور صیانت می کند و فعالیت های میدانی و آمادگی بالای نیروهای مسلح نیز به یک شکل. درعین حال هر شنونده ای باید تفاوت محسوس بین سخنان فرمانده نظامی و فرمانده دیپلماسی کشور را به وضوح متوجه شود. نظامیان کار خود را با قدرت سخت و دیپلمات ها با تکیه بر منطق مذاکره و قدرت نرم به پیش می برند تا برآیند آنها، منافع ملی را تحقق ببخشد. گفت وگو حتی با فرعون با «قول لین»، تجربه ای است که خداوند از پیامبر خود خواسته است. نشست خبری روز گذشته وزرای خارجه ایران و آلمان، به نظر نگارنده همراه با این ظرافت ها از سوی طرف ایرانی نبود. می دانیم اروپا در موقعیت ویژه ای قرار دارد. بر کارشناسان اقتصادی و سیاست خارجی واضح و مبرهن است که قاره سبز امکان نادیده گرفتن پیوند های خود با ایالات متحده را ندارد، بااین حال به دلیل منافع، امنیت و اعتباری که برای توافق نامه برجام با ایران دارد، همچنان به اشکال مختلف درصدد اثبات پایبندی به تعهدات است. خوشبختانه تصمیم مدبرانه نظام برای ماندن در برجام، ایران را پشت سنگری محکم قرار داده و حقانیت تعهد ایران 14 بار توسط آژانس انرژی اتمی و کشورهای موثر دنیا، تایید شده و در مقابل، آمریکای ترامپ در مظان اتهام است.

ممکن است تیتر برخی روزنامه های وابسته به جریان خاص، بخواهد آدرس غلط داده و سوال کند چه فرقی می کند ایران در برجام باشد و از منافع اقتصادی آن بهره مند نباشد؟ همان ها می دانند اگر ترامپ رئیس جمهور آمریکا نبود، معادله به شکل دیگری پیش می رفت و دو سال ابتدای برجام نشان داد چه فرصت های سرمایه گذاری و ثبات اقتصادی ای برای ایران ایجاد شده بود. به هر حال این یک اشتباه مهلک است که تصور شود با تندی کردن و نادیده گرفتن ظرایف دیپلماتیک و ادبیات مذاکره، می توان اروپا را وادار به ایستادن مقابل ایالات متحده کرد بلکه برعکس باعث آن خواهد شد که اتحادیه اروپا به سمت آمریکا هل داده شود. اقتصاد چند صد میلیارددلاری درهم تنیده اروپا و آمریکا و استیلای شرکت های خصوصی که در جایگاه غول های اقتصادی، حاضر به آسیب رساندن به منافع خود نیستند، واقعیت دنیای موجود است و حفظ برجام، به تلاش برای بازگردان آمریکا به آن و پذیرفتن مسئولیت توافق دولت ایالات متحده با ایران، نیازمند است. نباید اسیر ادبیات غیردیپلماتیک برخی محافل شد. وزیر خارجه آلمان و نخست وزیر ژاپن باید با منطق روشن ایران و ابراز علاقه مندی مسئولان برای مذاکره در چارچوب برجام با هر کشوری، ایران را ترک کنند. اروپا به دلیل پایبندی به برجام و قراردادی که ابعاد بین المللی بزرگ داشته، سعی می کند از شکست نهایی آن جلوگیری کند و آلمانی ها هم به عنوان رئیس سازوکار اینستکس در این چارچوب از ایران حمایت می کنند. موضوع موشکی و اقدامات منطقه ای ایران موضوع بعد از برجام نیست. نباید فریب این سخنان برخی رسانه های تندرو را خورد؛ اروپا از گذشته به دلیل لابی صهیونیست ها، نگران فعالیت های منطقه ای ایران بوده است و اتفاقا همواره گفته و نوشته ام ایران در این حوزه در هر مذاکره ای، دست پر را خواهد داشت؛ چراکه قراردادهای چندصد میلیاردی فروش سلاح توسط غربی ها به کشورهای منطقه و تجربه جنگ تحمیلی هشت ساله، راهی جز تقویت بنیه دفاعی ایران باقی نمی گذارد. مذاکره هرگز به معنای قبول نظرات طرف های مقابل نیست بلکه دو سو دارد و ایران می تواند به تمام دغدغه های طرف های دیگر، پاسخ مستدل بدهد به شرط آنکه اعتمادبه نفس به دستگاه دیپلماسی برگردانده شود. چرا نخست وزیر ژاپن بعد از 40 سال قرار است به ایران بیاید؟ چرا وزرای خارجه اروپایی و حتی مقامات اول این کشورها در شش سال گذشته به ایران آمده اند؟ چون ایران در چارچوب مذاکرات هسته ای و با منطق خود توانست تصویر دولت احمدی نژاد را پاک کند و تهدیدات قطع نامه های شورای امنیت و اجماع ایجاد شده علیه کشور را بشکند. ژاپن می خواهد برای حضور در صحنه بین المللی گام بردارد و به دلیل نیاز به انرژی و امنیت ایران، به دنبال همکاری و تعامل است. ایجاد موازنه با استفاده از ظرفیت این قدرت بزرگ شرق آسیا و جهان ایجاب می کند مانند رویه مذاکراتی عجیب با هایکو ماس وزیر خارجه آلمان، با آبه برخورد نشود. ایران حتما در مقابل منطق زور مقاومت می کند اما این به معنای بستن درهای مذاکره یا سخن گفتن با ادبیات غیرتخصصی دیپلماسی نیست. هنر مدیریت جمع میان این دو است و باید با منطق قدرتمند مذاکره و آداب ایرانی میزبانی، قدر فرصت حضور کشورهای مهم در ایران را دانست. بخش عمده ای از روابط امروز ایران، مدیون منطق مذاکراتی ایران و توافق برجام است اما متاسفانه دولت در دفاع از بزرگ ترین دستاورد دیپلماسی کشور دچار تردید شده و جریانی توانسته با زیرسوال بردن دستاوردهای آن، دولت را به لاک دفاعی ببرد. آقای روحانی و ظریف باید از موضع طلبکارانه نسبت به برخی فرصت سوزی ها در استفاده از مواهب بزرگ ترین دستاورد دیپلماسی، ابراز گلایه کرده تاکید کند منافع ملی نباید خرج مصرف داخلی مواضع برخی جریان ها شود. امروز در منطقه و جهان، همه از ابتکارعمل ایران در بعد استفاده از ظرفیت های محاکم حقوقی بین المللی و دیپلماسی هسته ای، تجلیل می کنند و همین منطق جهانی و البته اقتدار دفاعی است که موقعیت ایران را به شکلی درآورده که کشورهای مهم دنیا مسئولان خود را برای مذاکره به تهران بفرستند. نباید با تضعیف بعد دیپلماسی ایران، این ظرفیت را هدر داد.