آرشیو سه‌شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۸، شماره ۳۴۶۴
صفحه اول
۱
سرمقاله

نام «خلیج فارس» و امنیت ملی ما

کوروش احمدی (کارشناس روابط بین الملل)

به کارگیری نام مجعول «خلیج عربی» از سوی بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، در سفر هفته گذشته اش به اسرائیل را می توان تسری بحران جاری در روابط ایران و آمریکا به این حوزه مهم دانست. البته این نخستین بار نیست که یک مقام ارشد دولت کنونی آمریکا از این نام مجعول استفاده می کند. ترامپ خود در 13 اکتبر 2017 و حین قرائت بیانیه ای کتبی درباره استراتژی ضدایرانی اش، همین نام مجعول را به کار برد. یک دلیل اهمیت این موضوع، این است که مقامات ارشد دولت های پیشین آمریکا هرگز از این نام مجعول استفاده نکرده بودند. این در حالی است که تا قبل از جنگ سرد بین ایران و آمریکا، نام خلیج فارس در همه سطوح دولتی و غیردولتی در آمریکا رواج کامل داشت. «هیئت نام های جغرافیایی آمریکا» (Board of Geographical Names) که نهاد فدرال عهده دار استاندارد و یکسان سازی نام های جغرافیایی برای استفاده در سطوح فدرال و ایالتی است، از 1917 به بعد همواره خلیج فارس را نام استاندارد و تاریخی پهنه آبی مربوطه دانسته است. این نهاد معتبر که در این حوزه پیشگام بوده و مبدع اصل «یک مکان، یک نام» است، محل رجوع طرف های غیرآمریکایی برای حل اختلافات درباره اسامی جغرافیایی نیز هست؛ حتی در سال 1991 که نیروی دریایی آمریکا در ارتباط با جنگ کویت در حال استقرار در کشورهای عربی خلیج فارس بود، BGN درخواست فرماندهان این نیرو را که تحت فشار میزبانان خود خواستار تغییر نام خلیج فارس بودند، رد کرد. یکی از استدلال های BGN برای رد این درخواست، این بود که «هیچ کشوری راسا نمی تواند نام سنتی یک مکان جغرافیایی را که در ورای حاکمیت ملی یک کشور خاص واقع است، تغییر دهد». علاوه بر BGN، دوایر ذی ربط در وزارت خارجه آمریکا، یعنی GGI و وزارت دفاع آمریکا، یعنی NGA نیز همواره به صورت رسمی بر اصالت و اعتبار نام خلیج فارس تاکید کرده اند.بر چنین مبنایی، نهادهای دولت های فدرال و ایالتی آمریکا تا اواخر دهه 1980 به نحوی مستمر و ثابت از نام خلیج فارس استفاده می کردند. از این تاریخ به بعد و به طور مشخص با پیشگامی واحدهای نیروی دریایی آمریکا که در خلیج فارس مستقر بودند و ازجمله در جنگ نفت کش ها با کشورهای عربی همکاری داشتند، تحت فشار این کشورها شروع به استفاده از نام جعلی کردند. دستیابی آمریکا به پایگاه های نظامی در این کشورها و همکاری فزاینده و متقابل با اعراب منطقه، بر تمایل ناوگان پنجم و بخشی از وزارت دفاع آمریکا به استفاده از این نام مجعول افزود. با تشدید جنگ سرد بین تهران و واشنگتن، تمایل به وانهادن نام تاریخی خلیج فارس، هرچند به کندی، به دیگر بخش های دولت فدرال نیز سرایت کرد و شاید به عنوان اهرم فشاری علیه ایران مدنظر قرار گرفت. این روند در دولت اوباما اندکی تشدید شد و در سطوح عالی به استفاده گهگاه از اصطلاح «خلیج» انجامید؛ برای مثال اوباما در سخنرانی مهم خود خطاب به منطقه در سال 2009 در دانشگاه قاهره، از اصطلاح «خلیج» استفاده کرد. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه او نیز در ژوئن 2009 در بیانیه ای دنیس راس را به عنوان مشاور وزارت خارجه در امور «خلیج» و آسیای غربی منصوب کرد. در دولت اوباما حداقل در دو مورد نیز در سطح معاون وزیر خارجه از نام جعلی «خلیج عربی» استفاده شد؛ ازجمله در اکتبر 2010 که اندرو شاپیرو، معاون امور سیاسی و نظامی وزارت خارجه آمریکا، در بیانیه ای هدف از فروش 60 میلیارد دلار سلاح به عربستان را تحکیم امنیت «خلیج عربی» قلمداد کرد.متاسفانه دولت ترامپ به موازات دشمنی حداکثری با ایران، در مقایسه با دولت های پیشین آمریکا، ظاهرا استفاده از نام جعلی را در عالی ترین سطوح در دستور کار خود قرار داده است. مهم تر اینکه تحولات سیاسی و نظامی چهار دهه گذشته، ازجمله جنگ تحمیلی، جنگ کویت، حمله آمریکا به عراق و...، بیش از پیش زمینه ساز تمرکز فعالیت های دیپلماتیک و رسانه ای بین المللی بر خلیج فارس شده و چون کشورهای عربی بیشتر عرصه انجام این فعالیت ها بوده اند، از خلال آن تحمیل نام مجعول نیز تسهیل شده است... .

به طوری که تعداد استفاده از نام مجعول «خلیج عربی» از 184 بار در روزنامه های اصلی بین المللی در دهه 1980، به دو هزار و 471 بار در دهه 2000 افزایش یافت و در دهه 2010 نیز قطعا افزایش بیشتری داشته است. در این میان، اگرچه رسانه های آمریکایی عمدتا به «خلیج فارس» وفادارند، اما آثار فتور در آنها نیز مشهود است. مسئله این است که اهمیت نام «خلیج فارس» تنها از جهات ملی گرایانه و میراث تاریخی ایرانیان و امثال آن نیست؛ این موضوع ممکن است از این جهات برای کسانی فاقد هرگونه معنا و ارزش باشد؛ مسئله این است که با اولویت یافتن امنیت فیزیکی و معیشت روزمره برای ایرانیانی که تاکنون نسبت به این موضوع حساس بوده اند و لاجرم محو شدن تدریجی این نام تاریخی در اعماق تاریخ، امنیت ملی ما دچار خسارت خواهد شد. زمانی در قرن نوزدهم حاج میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه، در یادداشتی به دولت انگلیس استدلال می کرد نام «خلیج فارس» که محل شناسایی شماست، دلیل تعلق تمام این پهنه آبی و تمام جزایر و بنادر آن به پرشیا (ایران) است. این تعبیر البته اغراق آمیز میرزا، واجد معنایی مهم است و آن اینکه میزان رواج نام تاریخی «خلیج فارس» می تواند وسیله سنجش میزان تفوق و حتی نفوذ ایران در این آبراه باشد و برافتادن یکی نشانه برافتادن دیگری تلقی شود. حداقل از این نظر، زعمای قوم ما باید به این مهم عنایت کنند و توجه داشته باشند که امنیت ملی، یک کل منسجم است که تضعیف بخشی از آن به تضعیف کل آن خواهد انجامید.