فهرست مطالب حمیدرضا فریدونی
-
مقدمه
با توجه به اهمیت فرسودگی شغلی و رضایت شغلی در کارکنان بخش بهداشت و درمان و نقش هوش هیجانی در ارتقاء این دو مورد، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط هوش هیجانی با رضایت و فرسودگی شغلی در پرستاران انجام شد.
روش کارجامعه آماری این پژوهش، شامل پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهرستان خرم آباد بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 467 نفر از پرستاران انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، هوش هیجانی برادبری و گریوز، فرسودگی شغلی مازلاک و رضایت شغلی ویسوکی و کروم می باشد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافته هابین هوش هیجانی و رضایت شغلی، رابطه معنادار وجود ندارد ولی بین هوش هیجانی و فرسودگی شغلی، رابطه ای معنادار دیده می شود.
نتیجه گیریبر اساس نتایج، به نظر می رسد پرستارانی که هوش هیجانی بالاتری دارند، کمتر دچار فرسودگی شغلی خواهند شد.
کلید واژگان: پرستاران, رضایت شغلی, فرسودگی, هوش هیجانی}Investigating the relationship of emotional intelligence with job satisfaction and burnout in nursesIntroductionConsidering the importance of burnout and job satisfaction in health care workers and the role of emotional intelligence in promoting these two issues, the present study aimed to investigate the relationship between emotional intelligence and job burnout in nurses.
Materials and MethodsThe statistical population of this study concluded all nurses who working in educational hospitals in Khorramabad city, Iran. Amongst them, 467 nurses were selected using the multi stage cluster sampling method. The instruments used in this study were Demographic Information Questionnaire, Bradbury and Graves' Emotional Intelligence Questionnaire, Maslach Job Burnout Questionnaire, and Viscombe and Chromas' Job Satisfaction Questionnaire. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics including Pearson correlation coefficient.
ResultsThe findings showed that there was no significant relationship between emotional intelligence and job satisfaction, but there was a significant relationship between emotional intelligence and burnout.
ConclusionIt can be said that nurses who have higher emotional intelligence will be less likely to burn out.
Keywords: Burnout, Emotional intelligence, Job satisfaction, Nurses} -
زمینه و هدف
کودکان احتیاج به تحریکات حسی مناسب دارند، تحریکات حسی مناسب باعث رشد و بهبود مهارتهای حرکتی، و کفایتهای تحصیلی کودکان میشود. از جمله این تحریکات تحریک دهلیزی است. بسیاری از کودکان کم توان ذهنی آموزشپذیر، دارای هماهنگی ضعیف حرکتی و تعادلی، مشکلات مربوط به مهارتهای حرکتی میباشند که بعضی از این کودکان به عنوان مبتلایان به اختلال هماهنگی رشدی شناخته میشوند. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تحریک دهلیزی در بهبود مهارتهای حرکتی دانشآموزان کم توان ذهنی با اختلال هماهنگی رشدی بود.
مواد و روشروش پژوهش از نوع شبه آزمایشی (طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر شهر اصفهان در مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 30 دانشآموز با استفاده از سیاهه اختلال هماهنگی رشدی (DCD-Q,07) غربال شده و به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند. ایزار این پژوهش مقیاس رشد حرکتی لینکنن- اوزرتسکی و سیاهه اختلال هماهنگی ر[1]شدی (DCD-Q,07) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل و تحلیل کوواریانس چند متغیری(Mancova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتههاروش مداخلهای تحریک دهلیزی بر بهبود مهارتهای حرکتی، این کودکان موثر بود (001/0<p).
نتیجهگیرینتایج این پژوهش نشان داد که روش مداخلهای تحریک دهلیزی در بهبود مهارتهای حرکتی دانشآموزان کم توان ذهنی با اختلال هماهنگی رشدی موثر بوده، بنابراین استفاده از این روش به عنوان روشی در بهبود، بخشی از مشکلات حرکتی این کودکان پیشنهاد میشود.
کلید واژگان: تحریک دهلیزی, مهارت های حرکتی, کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با اختلال هماهنگی رشدی}Background and AimChildren need to have appropriate sensory stimulation, sensory stimulation improve motor skills and competence for the children to school. Such as of these stimulations is vestibular stimulation. Many of the educable mentally disability child are the poor motor coordination and balance that some of these children, who are known as developmental coordination disorder (DCD). The aim of the present study was to evaluate the effectiveness of vestibular stimulation on improving motor skills in children educable mental retardation with developmental coordination disorder.
Materials and MethodsThis study is a quasi-experimental(pretest,posttest control group desingn). The statistical population of this study included all children with educable mentally disability in Elementary school in city of Isfahan. The sample included 30 children who were randomly selected from one dual-shift school. Then they were randomly assigned in to 2 equal groups: the experimental and control groups. The material used in this study was: Lincolen- Osertsky Motor test and Developmental Coordination Disorder List (DCD-Q,07; Wilson, 2007). Data were analyzed using Independent t-test and Mancova statistical method.
ResultsStatistically significant differences were observed in motor skills (Fine and gross) improvement in children with educable mental retardation using Vestibular stimulation (P<0.001).
ConclusionVestibular stimulation therapy to have important positive effects on child’s ability to improve motor skills in subjects with mental retardation with DCD. Our results also showed that Vestibular stimulation therapy can significantly increase the motor skills perception development in educable mental retardation children.
Keywords: Vestibular stimulation, motor skills, Educable mental retardation, Children, with developmental coordination disorder} -
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.