به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب ریحانه مسعودی

  • ریحانه مسعودی، غلامرضا زهتابیان*، حسن احمدی، شهرام خلیقی سیگارودی
    بیابان زایی مشکل بسیاری از کشورهاست؛ تا کنون به منظور جلوگیری و مقابله با این پدیده اقدامات و کوشش هایی انجام گرفته است. یکی از مهم ترین اقدامات صورت گرفته در این زمینه کنوانسیون مقابله با بیابان زایی سازمان ملل است. در این پژوهش، با استفاده از مدل IMDPA و با نرم افزار GIS، به ارزیابی بیابان زایی در دشت کاشان پرداخته شد. دو معیار آب و اقلیم انتخاب شد و برای هر یک، با توجه به شرایط منطقه، شاخص هایی انتخاب شد. با تعیین میانگین هندسی شاخص ها و سپس معیارها، شدت بیابان زایی کل محاسبه شد و ارزش کمی در پنج کلاس غیرقابل ملاحظه، کم، متوسط، شدید و بسیار شدید تقسیم شد و با استفاده از GIS نقشه شدت بیابان زایی منطقه در دوره های مطالعاتی رسم شد. بر طبق نتایج به دست آمده از ارزش عددی معیارها و شاخص های مورد مطالعه، سه شاخص افت آب زیرزمینی، هدایت الکتریکی آب و شاخص خشکی ترانسو به ترتیب با ارزش عددی 82/3، 04/3 و 01/3 بیشترین تاثیر را دارا بودند. آستانه های هشدار برای افت آب زیرزمینی بیش از 50 سانتی متر در سال، شاخص هدایت الکتریکی 2250 5000 و شاخص خشکی ترانسو 05/0 2/0 تعیین شد. همچنین، کل منطقه با ارزش عددی DS=2/4 در کلاس متوسط شدت بیابان زایی قرار گرفت. با توجه به آستانه های به دست آمده بر اساس روش پایش، مناطق حساس شناسایی شد و تجهیزات لازم برای نصب در این نواحی به منظور رصد آستانه ها پیشنهاد شد تا در صورت عبور از حد آستانه هشدار لازم صادر شود.
    کلید واژگان: آستانه, بیابان زایی, شاخص, کاشان, مدل IMDPA, معیار}
    Reyhaneh Masoudi, Gholamreza Zehtabian *, Hassan Ahmadi, Shahram Khalighi Sigarudi
    Desertification is a major problem in many countries. International efforts have been considered to combat and prevent this phenomenon. The most important cases of these measures are the United Nations Convention to Combat Desertification. In this study, IMDPA model and GIS were used to assess desertification phenomena in Kashan Plain. Some indices of Climate and water criteria were selected to consider for each condition of the region. Final desertification intensity was calculated based on geometric average of the selected criteria and their indices. The numerical value was classified in 5 classes including non-significant, low, medium, severe and very severe and desertification intensity map was drawn using GIS in the studied period. According to the results, among the studied indices, the groundwater level depletion, EC and Transu aridity index with 3/82, 3/04 and 3/01 numerical values are the most effective factors. The threshold of ground water level, EC and Transu aridity index were determined respectively: more than50 cm/year, 2250-5000((μmohs)⁄(cm)) and 0/05-0/2. Also, the case study has classified in medium class of desertification with DS=2/4. Regarding the determined thresholds were specified the sensitive areas, and the required equipment are proposed to install on these areas for observing the thresholds.
    Keywords: Desertification, IMDPA model, Kashan, criterion, indices, threshold}
  • ریحانه مسعودی*، غلامرضا زهتابیان، حسن احمدی، آرش ملکیان
    در این پژوهش، به منظور تعیین تغییر کمی و کیفی آب زیرزمینی دشت کاشان از دو شاخص افت آب زیرزمینی و هدایت الکتریکی (EC) بهره گیری شد. هیدروگراف های تراز آب با روش تیسن[1] و بر پایه دادهای چاه های پیزومتری ترسیم شدند. نقشه خطوط هم افت، هم ارتفاع و هم EC با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)[2] ترسیم شدند. نتایج حاصل از نقشه ها نشان می دهد که جریان آب از قسمت جنوبی دشت که اراضی کشاورزی قرار دارند به سمت شمال دشت است و به کویر تخلیه می شود. هم چنین رابطه بین هدایت الکتریکی با آنیون ها و کاتیون های اصلی (Ca2+، Mg2+، K+، Cl-، Na+، So 42-، Hco3-) بررسی شد. شاخص معیار بارش سالانه (SIAP)[3] محاسبه شده برای پنج ایستگاه هواشناسی نشان می دهد که بیشترین درصد فراوانی متعلق به بارش نرمال است. بیشترین مقدار افت و برداشت آب به طور میانگین در بخش های جنوبی و جنوب شرقی دشت رخ داده است که می تواند به علت تمرکز زمین های کشاورزی در این دو منطقه باشد. هدایت الکتریکی در همه قسمت ها (به غیراز آنیون بی کربنات) با غلظت یون های اصلی موجود در آب رابطه مستقیم دارد. هیدروگراف های تراز آب زیرزمینی نشان می دهد که طی 19 سال به مقدار02/10 متر سطح آب کاهش یافته است که به نوبه خود موجب کاهش کیفیت آب زیرزمینی شده است.
    کلید واژگان: آب زیرزمینی, افت, هیدروگراف واحد, هدایت الکتریکی (EC)}
    Reyhaneh Masoudi, Gholam Reza Zehtabian, Hassan Ahmadi, Arash Malekian
    In this study, the groundwater level depletion and electrical conductivity (EC) were chosen to assess the water quality and quantity changes in Kashan plain, Iran. The relevant hydrographs were drawn using Thiessen polygons based on the piezometric data. Moreover, the groundwater depletion, the elevation contour line and iso- electrical conductivity maps were provided using GIS. Also, the relation between EC and Anions and Cations (such as Ca2+, Mg2+, K+, Cl-, Na+, SO42-, HCO3-) were determined. The calculated Standard Index of Annual Precipitation (SIAP) in five meteorological stations showed that normal precipitation has the most percentage of frequency. Also, the results of drawn maps showed that the groundwater flows from south of the plain towards the Kavir in the north part of the plain. The most depletion of groundwater level and the withdrawal have also occurred in the south and south-eastern parts of the plain mainly due to the concentration of agricultural lands. Electrical conductivity has direct relation with concentration of ions in all cases, except bicarbonate. According to the hydrographs; the average level of groundwater has decreased 10.02 meters over 19 years and the groundwater level depletion has consequently decreased poor water quality.
    Keywords: Groundwater, Depletion, Hydrograph, Electrical conductivity}
  • مهدی گنجی، غلامرضا زهتابیان، محمد جعفری، حسن خسروی، ریحانه مسعودی
    ایران به دلیل قرار گیری بخش گسترده ای از آن در منطقه خشک و نیمه خشک، فعالیت های کشاورزی از جمله روش های غلط آبیاری و مدیریت نادرست اراضی می تواند بطور گسترده ای تخریب خاک و بیابان زایی را باعث شود. بنابراین برای جلوگیری از تخریب هرچه بیشتر خاک این مناطق، باید تحقیقاتی برروی اراضی کشاورزی و نحوه بهره گیری از آنها انجام گیرد، تا مشخص گردد که آیا کشاورزی منجر به تخریب اراضی می شود یا خیر؟ برای دست یابی به این منظور، منطقه کویر میقان اراک (حوزه آبخیز سوارآباد) بعنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید. نقشه های مختلف منطقه، شامل نقشه خاک، طبقات ارتفاعی و کاربری اراضی به کمک تیم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. پنج کاربری غالب منطقه شامل اراضی باغی، اراضی دیم، اراضی آبی، مرتع و اراضی بایر بعنوان تیمار مورد مطالعه در نظر گرفته شدند، نمونه برداری از خاک انجام شد و فاکتورهای خاک در دو گروه فاکتورهای اصلاحی خاک شامل ازت، کلسیم،منیزیم، هوموس و فاکتورهای تخریب خاک شامل شوری، نسبت جذب سدیم و اسیدیته، سدیم، کربنات و بی کربنات در عمق 0 تا 30 سانتی متری و 60-30 سانتی متر بررسی شدند. مطالعه فاکتورها در نرم افزار آماری SPSS بر اساس تجزیه واریانس انجام شد و در نهایت مطالعات نشان داد که بین تیمارها اختلاف معنی داری وجود دارد. همچنین در فاکتورهای اسیدیته، سدیم، بی کربنات و نسبت جذب سدیم، کاربری مرتع تیمار مطلوب در لایه سطحی مشخض گردید. با توجه به بررسی های انجام شده بر روی فاکتورهای اصلاحی و تخریبی خاک در لایه سطحی و تحتانی خاک مشخص شد که اراضی مرتعی از شرایط ایده آلی برخوردار است و تیمار اراضی دیم و بایر نامطلوب ترین تیمار می باشند.
    کلید واژگان: کشاورزی, تخریب اراضی, تیمار مطلوب و نامطلوب, کویر میقان}
    Mehdi Ganji, Gholamreza Zehtabian, Mohammad Jafary, Hasan Khosravi, Reyhaneh Masoudi
    In many parts of arid and semi-arid regions of Iran, agricultural activities such as mismanagement of land as well as inappropriate irrigation systems have seriously led to land degradation and desertification. Therefore, it is necessary to do some researches in order to determine which region is suitable for agriculture or not and if the region is suitable, what type of agriculture management should be applied prevalently. To achieve this goal, a region in Arak Mighan playa (Savarabad watershed) was chosen. At first, different maps of region including soil map, elevation and land use maps were prepared by ArcGIS 10.1. Five land uses were recognized as treatments including garden lands, dry farming systems, irrigation lands, dry lands and rangelands. Soil samples were taken and soil factors including N, Ca, Mg, and Humus as well as degradation factors such as EC, SAR, pH, Na and Hco3 were measured at two depths of 0-30 cm and 30-60 cm. The analysis of factors was done by SPSS software and results showed that there were significant differences among treatments based on Duncan test. In addition, rangeland was identified as a favorable treatment in terms of EC, pH, SAR in the surface layer. According to the results, it was found that rangelands had ideal conditions and dry farming and dry lands were identified as the most unfavorable treatments.
    Keywords: Agriculture, land degradation, suitable, unsuitable treatment, Mighan playa}
  • کامران کریمی، ریحانه مسعودی*، سارا نخعی نژادفرد، بهناز زهتابیان
    با توجه به اهمیت کشاورزی در دشت مهران در این پژوهش با بهره گیری از مدل ایرانی IMDPA وضعیت بیابان زایی آن ارزیابی شد. دو معیار اقلیم و آب طی دو دوره 86-1381 و 91-1387 بررسی شد. دو شاخص اقلیمی بارندگی و شاخص خشکسالیSPI و سه شاخص هیدرولوژیک افت آب زیرزمینی به همراه شاخص های کیفییت آبTDS و EC برای کمی کردن معیارها و محاسبه شدت بیابان زایی تعیین شد. شدت بیابان زایی درچهار طبقه ناچیز، کم، میانگین، شدید و خیلی شدید طبقه بندی شد. از میانگین هندسی شاخص ها، معیار مدنظر و از میانگین هندسی دو معیار شدت نهایی بیابان زایی به دست آمد و با بهره گیری از نرم افزار 9.03Arc GIS نقشه های شاخص ها و معیارها ترسیم شد. نتایج حاصل از جداول و نقشه های هر دو دوره ی مطالعاتی نشان داد که از بین شاخص های مورد مطالعه، شاخص های خشکسالی SPI و افت آب زیرزمینی به ترتیب با ارزش های عددی45/2 و 78/2 و شاخص با ارزش های عددی68 /3 و 97/3 در هر دو دوره ی بیشترین تاثیر را در بیابان زایی دشت مهران دارند. بیابان زایی در منطقه دشت مهران به علت کاهش بارندگی و خشکسالی های فراوان و افزایش افت آب زیرزمینی رو به افزایش می باشد و در این میان معیار هیدرولوژیک بیشتر از معیار اقلیم در بیابان زایی منطقه نقش دارد.
    کلید واژگان: افت آب زیرزمینی, معیار اقلیم, معیار هیدرولوژیک, دشت مهران}
    Kamran Karimi, Reyhaneh Masoudi*, Sara Nakhaee Nejad Fard, Behnaz Zehtabian
    In this study, IMDPA model was used to assess desertification phenomena regarding the importance of agriculture in Mehran plain. Climatic and hydrologic criteria were selected to consider over two periods 2002-2007 and 2008-2012. Two climatic indices (Precipitation index and SPI) and three hydrologic indices (Groundwater level depletion, EC and TDS) were chosen to quantify climatic and hydrologic criteria, with which desertification intensity was calculated and classified for mapping by Arc GIS 9.03. Desertification intensity was classified in four classes including negligible and low, medium, high and very high. According to the results, among studied indices, SPI with the values of 2.45 and 2.78 and the groundwater level depletion with the values of 3.68 and 3.97 were the most effective factors. The results of analysis indicated that drought, decreased precipitation and groundwater level depletion cause an increase in desertification in Mehran Plain.
    Keywords: Groundwater level depletion, Climatic criteria, Hydrologic criteria, Mehran Plain}
  • علی آذره، الهام رفیعی ساردویی، علی اکبر نظری سامانی، ریحانه مسعودی، حسن خسروی*
    مدیریت منابع آب به ویژه آب های زیر زمینی، در مناطق خشک و نیمه خشک اهمیت زیادی دارد. در چند دهه اخیر به دلیل عوامل طبیعی و انسانی، افت سطح آب زیرزمینی در بیشتر مناطق کشور گزارش شده است. با توجه به اهمیت موضوع روند تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت گرمسار در سال های1390-1381 به کمک بهترین روش تخمین گر زمین آماری مورد بررسی قرارگرفت. در آغاز داده های سطح آب زیرزمینی دشت گرمسار (شامل 45 حلقه چاه مشاهده ای) جمع آوری شد و کیفیت و صحت آماری و اطمینان از نرمال بودن آن ها مورد آزمون قرار گرفت. از بین روش های مختلف درون یابی (بر پایه معیار RMSE) همانند کریجینگ ((kriging و عکس فاصله (IDW) با توان های یک تا سه، بهترین روش میان یابی تعیین و نقشه های مورد نظر در نرم افزار ArcGIS9.3 ترسیم شد. نتایج بدست آمده نشان داد که روش کریجینگ بهترین روش پهنه بندی سطح آب زیرزمینی در آغاز و پایان دوره مورد بررسی می باشد. همچنین نقشه های پهنه بندی مکانی سطح آب زیرزمینی در این دوره نشان دهنده ی روند افت شدید سطح تراز آب زیرزمینی در شمال غرب منطقه است و هر چه به سمت جنوب شرق می رویم از مقدار افت سفره آب زیرزمینی کاسته می شود. در قسمت های شمال شرقی و جنوب غربی منطقه نیز طی این دوره سطح آب بالا آمده است و افتی مشاهده نشد. علت آن قرار داشتن منطقه مورد بررسی روی مخروط افکنه و ویژگی آن است. همچنین نتایج نشان دهنده متوسط افت 5/3 متر سطح آب زیرزمینی در کل دشت طی 10 سال گذشته است، که علت اصلی آن کاهش بارندگی و پمپاژ بیش از حد آب زیرزمینی برای کشاورزی طی این دوره بوده است. بنابراین با بهره گیری از مدیریت صحیح و استفاده از سیستم های آبیاری تحت فشار، به کاهش مقدار افت در منطقه کمک خواهد کرد.
    کلید واژگان: تغییرات مکانی, سطح آب زیرزمینی, زمین آمار, کریجینگ, دشت گرمسار, بارندگی}
    Ali Azareh, Elham Rafiei Sardoii, Ali Akbar Nazari Samani, Reyhaneh Masoudi, Hassan Khosravi*
    Water resources management especially for groundwater resources is a very important task in arid and semi-arid regions. Over last decades, because of various natural and anthropogenic factors, critical condition and declined groundwater level have been reported in most regions of the country. With regard to importance of this issue variation pattern of groundwater level in Garmsar plain was assessed using the best geostatistics estimator method over 2002-2011 period.‌‌ Among the various interpolation methods including Kriging and inverse distance weighting (IDW) with power 1-3, Kriging method was determined as the best interpolation method based on RMSE criterion. Results showed that spatial zoning maps of groundwater level in this period indicates intense depletion of groundwater level in the northwest of the region. Results also show that the average level of groundwater in the whole plain has decreased 3.5 m because of decreased rainfall and over-pumping of groundwater for agricultural uses in the period.
    Keywords: Spatial variation, Groundwater level, Geostatistics, Kriging, Garmsar, Rainfall}
  • ناهید شوقی بدر*، ریحانه مسعودی
    امروزه ارزیابی پروژه های منابع طبیعی از بنیادی ترین مسائلی است که در کشورها به منظور برنامه ریزی های آینده، در رابطه با طرح های اجرایی و مدیریت در این عرصه انجام می گیرد. در این پژوهش، ارزیابی عملیات آبخیزداری در حوزه آبخیز توچال با بهره گیری از مطالعات اولیه و تلفیق آنها، انجام شد. علاوه بر عملیات آبخیزداری، عملیات بیولوژیک در منطقه مطالعاتی نیز بررسی شده است. با توجه به آمار چاه های پیزومتری در منطقه مطالعاتی در قبل و بعد از اجرای عملیات، تاثیر این عملیات در بهبود منابع آب منطقه مورد ارزیابی، قرار داده شده است. در ابتدا، وضعیت سازه ها از طریق بررسی میدانی مورد بازبینی قرار گرفت و درصد کارایی برای هر یک از سازه ها محاسبه شد. هدف از اجرای عملیات بیولوژیک علاوه بر کاهش تولید رسوب، افزایش مقدار نفوذپذیری در پشت سازه های احداثی بوده است. درسطح عملیات بیولوژیک، فعالیت هایی مانند قلمه کاری، نهال کاری، بذرپاشی، بذرکاری و قرق پیشنهاد شده است، که از این عملیات 10 هکتار نهال کاری، 1000 هکتار کپه کاری، 700 هکتار بذر پاشی و 500 هکتار قرق اجرا شده است. عملیات بیولوژیک در منطقه مطالعاتی برای کنترل فرسایش و حفاظت خاک صورت گرفته است. نتایج بررسی ها نشان داد که درصد کارایی سازه های گابیونی و سنگ و سیمان و خشکه چین به ترتیب 75%، 66% و 8/14% است. در پایان با در نظر گرفتن شاخص متغیر اقلیمی، SPI طی دوره آماری هیدروگراف آب زیرزمینی رسم شد و مقدار عملکرد عملیات بیولوژیک و سازه ها در افزایش سطح آب زیرزمینی بررسی شد. متوسط دبی پس از اجرای عملیات 30. 36 لیتر بر ثانیه افزایش یافته است.
    کلید واژگان: ارزیابی, کنترل رسوب, پوشش گیاهی, آب زیرزمینی}
    Nahid Shoghi Badr*, Reyhaneh Masoudi
    Assessment of natural resources projects is one of the most basic problems that are done to program the upcoming applied plans and management of these fields in different countries. In this study, the assessment of watershed operation in Tochal watershed basin was carried out through some primary studies and then integrating them together. In addition to watershed operation, was studied biological operation in study region. According to pizometric statistics wells in studied area, was appraised to improvement of water resources in before and after of Implementation of operation. At first, the efficiency percentage was determined for each of the applied structures by evaluating the condition of structures through field study. The aim of the execution of biological operation has been increase of the rate of permeability in construction operation, in addition of consolidation of sediment in area. The result of reviews show, the efficiency percentage of gabion, stone – cement, and the other structures were 75, 66, and 14. 8 respectively. In biological operation, some activities are offered, for example, nothing Spades, working Plant, seeding, drilling and protection. that among of this the proposed operation is executed: 10 hectare for working plant,1000 hectare for drilling, 700 hectare for seeding and 500 hectare for protection. The biological operation has just done for erosion controlling and soil conservation the volume of the precipitation behind the structures was calculated as 49775. 3 m3 and most of the structure capacity to control precipitation was for sediment control. Also with considering climatic parameters, SPI index statistical period was drawn. With drawing underground water hydrograph, the performance of biological and structural operation was considered in increasing of underground water level. The average of discharge has increased 30.36 liter/second.
    Keywords: assessment, vegetation cover, sediment control, ground water}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال