به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب عصمت باروتی

  • عصمت باروتی*، سارا نعمتی
    مقدمه

    دیابت بارداری (Gestational Diabetes Mellitus) از اختلالاترایج در بارداری  می باشد که بهبود وضعیت متابولیک وکاهش عوارض بارداری  در آن اهمیت بسزایی دارد . در این زمینه پروبیوتیک ها به  تازگی مورد توجه قرار گرفته اند ولی یافته های کمی وجود دارد، لذا ما به بررسیاثر پروبیوتیک بر روی کنترل قند، بهبود پروفایل لیپید و نتایج بارداری در بیماران  مبتلابه دیابت بارداری پرداختیم.

    مواد وروش ها

    در این مطالعه ی کار آزمایی بالینی ، 120 بیمار مبتلا به دیابت بارداری تحت رژیم درمانی، بررسی شدند.. بیماران به طور تصادفی در دو گروه (هر گروه 60 نفر)پروبیوتیک و کنترل تقسیم شدند ،مشاوره تغذیه انجام شد و به مدت 6 هفته تحت درمان قرار گرفتند. ویژگی های بیوگرافیک(سن، سن بارداری، تعداد بارداری،BMI) بررسی و سطح سرمی  FBS، TG، Total cholesterol ، LDL و HDL قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد.همچنین وزن موقع تولد، نمره ی آپگار ، نیاز بهشروع انسولین و عوارض بارداری در کلیه بیماران بررسی شد. نتایج با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. 

    نتایج

     بیماران دو گروه از نظر معیار های بیوگرافیک همسان بودند، و تمامی بیماران در ابتدای سه ماه ی دوم بارداری قرار داشتند. در گروه تحت پروبیوتیک FBS کاهش معنا داری داشت((P=0/01، و نسبت به گروه کنترل نیاز به شروع انسولین به طور معنا داری کمتر بود (P=0/026). در هر دو گروه افزایش لیپید ها را داشتیم که در گروه کنترل افزایش LDL(P=0/01) و در گروه پروبیوتیک افزایش HDL(P=0/01) معنی دار بود.وزن موقع تولد(P=0/001) و عوارض باداری P=0/028)) در گروه تحت پروبیوتیک به طور معنی داری کمتر بود.

    نتیجه گیری

    استفاده از پروبیوتیک ها در GDM منجر به کنترل بهتر قند،کاهش نیازبه انسولین و کنترل بهتر سطح لیپید می شود. همچنین عوارض بارداری در مصرف پروبیوتیک کاهش می یابد. برای تایید نتایج این مطالعه و به دست آوردن الگوی مصرفی مناسب پروبیوتیک ها انجام مطالعات وسیعتر پیشنهاد می شود. 

    کلید واژگان: لاکتوفم, دیابت بارداری, پروفایل لیپید}
    Esmat Barouti*, Sara Nemati
    Background

    gestational diabetes mellitus (GDM) is one of the common metabolic diseases among pregnants that needs delicate monitoring and control to improve the metabolic condition and reduce pregnancy complications. Despite scarce data on the effect of probiotic supplementation on glycemic control and serum lipids concentrations in women with GDM, probioticsupplements and their effect on pregnancy outcome has become the center of focus in research. We aim to determine the impact of probiotic supplementation on glycemic control, lipid profiles, pregnancy, and infancy outcomes in GDM patients. 

    Method

    in this clinical trial study, 120 GDM patients underwent a specific diet. Patients are divided into two separate groups to receive either probiotic supplements (N=60) or a matching placebo (n=60). Through the study group, nutrition counseling performed and the patients received treatment for 6 weeks. Demographic characteristics (age of participants, gestational age, gravidity, and BMI) evaluated and serum levels of fasting blood sugar (FBS), Triglyceride, Total cholesterol, LDL cholesterol, HDL cholesterol examined before and after the intervention, respectively. Besides, Weight of newborn infants, Apgar scores, the requirement of using insulin among pregnants, and pregnancy outcomes examined carefully. SPSS version 20 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) software was used for statistical analysis. 

    Results

    there were no significant differences in demographic characteristics criteria between the two groups. All the participants were in the early second trimester period. After 6 weeks of intervention, probiotic supplementation resulted in a significant decrease in FBS (p=0.01) and the requirement for insulin administration was significantly lower in comparison with the control group (P=0.026). In addition, we observed elevated lipid profiles in both groups. A significant rise in serum HDL (P=0.01) was seen following supplementation with the probiotics and a significantly elevated serum level of LDL was seen in the control group (P=0.01). In the group with the probiotic supplementation diet, the weight of newborn infants (P=0.001) and pregnancy complications (P=0.028) were also significantly lower in comparison with the control group.

    Conclusion

    the result of our study demonstrated that using probiotic supplements in women with GDM had beneficial effects on glycemic control, reduce the requirement of insulin treatment, serum LDL cholesterol concentration, serum HDL cholesterol concentration, and less adverse pregnancy and infancy outcomes

    Keywords: .Keywords: Lactofem, Gestational diabetes mellitus, probiotics, pregnancy complications, infant outcome}
  • فرح فرزانه، عصمت باروتی، زهره امیری، فرزانه رحیمی، مسعود کیقبادی، مریم شهامی
    سابقه و هدف
    با توجه به روند رو به افزایش شیوع HIV و اهمیت مطالعات اپیدمیولوژی آن، هدف از این مطالعه بررسی اسمیر سرویکس در افراد مبتلا به عفونت HIV و همچنین ارتباط سطح CD4 با اسمیر غیرطبیعی سرویکس در میان یک جمعیت ایرانی بوده است.
    مواد و روش ها
    247 زن در یک مطالعه مورد شاهدی (58 بیمار HIV مثبت ثبت شده در مراکز بهداشتی شمال و شرق تهران و 189 فرد سالم) وارد مطالعه شدند. سیتولوژی سرویکس که به صورت سیتولوژی در محلول (Liquid based) تهیه شد به همراه یافته های هماتولوژیک بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    در افراد شاهد 6 نفر (2/3%) و در گروه مورد 12 نفر (7/20%) در مراجعه دارای اسمیر غیرطبیعی سرویکس بودند (001/0p<). به عبارت دیگر در این تحقیق بیماران مبتلا به عفونت HIV 9/7 برابر بیشتر از گروه شاهد دارای اسمیر غیرطبیعی سرویکس بودند (4/2=OR). میانگین CD4 در بیماران دارای اسمیر غیرطبیعی (6/123±7/383) به طور معنی داری پایینتر از بیماران با اسمیر طبیعی (9/306 ± 0/573) بود (042/0p =).
    نتیجه گیری
    این نتایج مطرح کننده ضرورت ارائه خدمات مراقبتی ژنیکولوژی و غربالگری سرطان سرویکس در زنان مبتلا به عفونت HIV می باشد.
    کلید واژگان: سرطان سرویکس, HIV, سلولهای CD4+}
    Farah Farzaneh, Esmat Barouti, Zohreh Amiri, Farzaneh Rahimi, Masoud Keyghobadi, Maryam Shahami
    Background And Aim
    Today with an increasing frequency of HIV infection around the world، its epidemiological studies is becoming more important. This study aimed to evaluate the cervical smear in human immunodeficiency virus (HIV) infected patients and also its association with CD4 counts among an Iranian population.
    Materials And Methods
    In a case-control study، 247 women، 58 HIV infected cases and 189 healthy controls، were included. Liquid-based cytology cervical smears and hematologic findings were compared between cases and controls.
    Results
    The frequency of abnormal smear was significantly higher in cases 20. 7% compared with controls 3. 2% (p<0. 001). The mean CD4 count was significantly lower in cases with abnormal smear compared with cases with normal smear (573. 0 ± 306. 9 vs. 383. 7± 123. 6; p=0. 042). ‍
    Conclusion
    Undertaking a serious effort toward provision of gynecological care and cervical cancer screening at the same health center as HIV care، in Iranian HIV infected women is suggested.
    Keywords: Uterine Cervical Dysplasia, HIV, CD4, Positive T, Lymphocytes}
  • حمید یعقوبی، معصومه کریمی، عبدالله امیدی، عصمت باروتی، میلاد عابدی
    مقدمه
    هدف از انجام این پژوهش، بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سلامت عمومی فرم 12 سوالی در جمعیت دانشجویان بود.
    روش
    در این مطالعه، 500 دانشجو از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران با روش نمونه گیری سهمی انتخاب شدند. مشارکت کنندگان به پرسشنامه سلامت عمومی فرم 12 سوالی پاسخ دادند و توسط مصاحبه گران آموزش دیده با فرم مصاحبه تشخیصی بین المللی مرکب (CIDI) مورد مصاحبه قرار گرفتند.
    یافته ها
    تحلیل عاملی تاییدی با روش تحلیل مولفه های اساسی ساختار 2 عاملی این پرسشنامه را تایید کرد. این پرسشنامه در دانشجویان از دو عامل تشکیل می شود که عامل اول بیشترین مقدار واریانس را تبیین می کند. حساسیت، ویژگی و خطای کلی طبقه‎بندی برای بهترین نقطه برش پرسشنامه 12-GHQ که 9 بود به ترتیب 5/81 درصد، 1/77 درصد و 8/17 درصد به‎دست آمد. همچنین نقطه برش با احتساب حساسیت حداکثری (5/95 درصدی) نمره 5 و ویژگی حداکثری (8/95 درصدی) نمره 15 به‎دست آمد. اعتبار سازه پرسشنامه از طریق بررسی همبستگی بین خرده مقیاس ها با یکدیگر و با نمره کل محاسبه شد که همگی دارای همبستگی معنادار با شدت قوی بودند. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه 92/0 و ضریب اعتبار تصنیف و اسپیرمن- براون 91/0 به‎دست آمد.
    نتیجه گیری
    بهترین نقطه برش این پرسشنامه برای مطالعات دو مرحله ای نمره 9 و در مطالعات یک مرحله ای نمره 15 می باشد. اعتبار سازه و ضرایب اعتبار به‎دست آمده نشان می دهد که این پرسشنامه برای غربالگری آسیب ‎شناسی روانی در دانشجویان مناسب است.
    کلید واژگان: 12, GHQ, ویژگی های روانسنجی, سلامت عمومی, دانشجو}
    Hamid Yaghubi, Masoome Karimi, Abdollah Omidi, Esmat Barooti, Milad Abedi
    Introduction
    The aim of this study was to investigate psychometric properties of General Health Questionnaire of the students.
    Method
    In this study, 500 students of medical universities in Tehran were selected in a relative sampling. Participants responded to the General Health Questionnaire 12 items form and interviewed by trained interviewers with the Composite International Diagnostic Interview Form (CIDI).
    Results
    Exploratory factor analysis through principle component analysis showed the two-factor structure of this questionnaire. This questionnaire was made of two components, of which the first factor explained the greatest amount of variance. The best cut-off point of GHQ-12 questionnaire was 9, and the sensitivity, specificity, and overall classification error for the best cut-off point were81.5%, 77.1%, and 17.8%, respectively. The cut-off point with maximum sensitivity index (95.5%) was five and the maximum specificity score (95.8%) was 15. Construct validity by examining correlations between the subscales of the questionnaire together with the total score was calculated, which were strongly significantly correlated. Cronbach's alpha coefficient was 0.92 and the split-half and Spearman-Brown reliability was 0.91.
    Conclusion
    The best cut-off point for this questionnaire was 9 for two-stage studies and 15 for one-stage studies. Obtained construct validity and reliability coefficients indicate that this questionnaire is suitable for screening psychopathology in university students.
    Keywords: GHQ, 12, Psychometric Properties, General Health, University Students}
  • عصمت باروتی، محمد رضازاده کرمانی، بهنام صادقی راد، شهرزاد متقی پیشه، مینو عربی، سامان صلاحی، علی اکبر حق دوست
    زمینه و هدف
    کم خونی فقر آهن شایع ترین اختلال هماتولوژیک در طی بارداری بشمار می روند که با عوارض قابل توجه ای برای مادر (افزایش مرگ و میر مادر) و جنین (کم وزنی و تولد پیش از موعد) همراه است. اطلاع از میزان شیوع این اختلالات در دوران بارداری می تواند در برنامه ریزی مداخلات پیشگیرانه و درمانی موثر باشد. در کشور ما مطالعات پراکنده ای وجود دارد که هر یک شیوع انواع مختلفی از کم خونی را در زنان باردار در نواحی مختلف کشور بررسی کرده اند. در این مطالعه سعی شده است تا با استفاده از روش های مرور ساختار یافته و متاآنالیز، تخمینی از شیوع کم خونی در زنان باردار ایرانی ارائه شود.
    روش بررسی
    به منظور دستیابی به مستندات فارسی و انگلیسی مرتبط، مهم ترین بانک های اطلاعاتی داخلی و خارجی در بازه زمانی 1372 تا 1386 و با استفاده از کلید واژه های استاندارد مورد جستجو قرار گرفتند. کیفیت مطالعات واردشده پس از ارزیابی معیارهای ورود و خروج، سنجیده شده و اطلاعات مورد نیاز از مطالعات واجد شرایط استخراج شد.
    نتایج
    بعد از بررسی مستندات فارسی و انگلیسی چاپ شده، تعداد 10 مطالعه واجد شرایط، در مجموع با حجم نمونه 11037 نفر وارد این مرور ساختاریافته شدند. کمترین و بیشترین میزان شیوع گزارش شده کم خونی در مطالعات واجد شرایط به ترتیب 3/4 و 5/21 درصد بود. بر اساس نتایج حاصل از فراتحلیل مطالعات، میزان شیوع تجمعی اختلال کم خونی در زنان باردار ایرانی بر مبنای تعریف سازمان جهانی بهداشت (هموگلوبین کمتر از gr/dl 11) معادل 6/13 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد: 9/18-3/8 درصد) برآورد شد. این برآورد پس از حذف تنها مطالعه خارج از محدوده (با شیوع گزارش شده 1/26%) معادل 4/12 درصد با دامنه اطمینان 95 درصد: 9/17-9/6 درصد برآورد شد.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این تحقیق میزان شیوع کم خونی در دوران بارداری به صورت قابل توجهی کمتر از سایر کشورهای حوزه مدیترانه شرقی است؛ همچنین این برآورد از مقدار تخمین زده شده برای کشور توسط سازمان بهداشت جهانی (بیش از 40 درصد) نیز کمتر است. هرچند تخمین سازمان جهانی بهداشت بر اساس یک مطالعه نسبتا کوچک بوده است که 16 سال قبل انجام شده است. اگرچه مقدار کمتر شیوع برآورد شده در این مطالعه می تواند به علت افزایش پوشش برنامه های مراقبت دوران بارداری در ایران در سال های اخیر باشد.
    کلید واژگان: کم خونی, هموگلوبین, فریتین, حاملگی, شیوع, مرور ساختار یافته, متاآنالیز, ایران, مراقبت دوران بارداری}
    Esmat Barooti, Mohammad Rezazadehkermani, Behnam Sadeghirad, Shahrzad Motaghipisheh, Soodabeh Tayeri, Minoo Arabi, Saman Salahi, Ali-Akbar Haghdoost
    Introduction
    Anemia, particularly Iron Deficiency Anemia (IDA), is the most common hematological disorder during pregnancy with considerable complications in both mothers and fetuses. The estimation of anemia prevalence is an important step for health policy makers. Despite being considered a hot topic in epidemiological studies in Iran for the last twenty years, lack of a comprehensive overview on the findings encouraged the authors to carry out this study.
    Materials And Methods
    All published papers in main national and international databases were systematically searched for some specific keywords to find the related studies between the years 1993 and 2007. All published studies which had reported the prevalence of anemia were included in the study except studies on refugees, patients undergoing hemodialysis, patients with thalassemia or cancer or other selective subpopulations. Two trained reviewers independently assessed the inclusion/exclusion criteria and the quality of the selected papers, summarized them and eventually analyzed the data.
    Results
    Ten eligible papers including 11,037 participants were entered into the analysis. The maximum and minimum reported prevalence rates of anemia during pregnancy were 4.3% and 21.5%, respectively. The overall estimate of anemia prevalence in Iranian pregnant women was 13.6 (95% CI: 8.3 - 18.9). Excluding the only out-layer from the meta-analysis, the overall estimated prevalence was 12.4% (95% CI: 9.6% - 17.9%).
    Conclusion
    The prevalence of anemia in Iranian women during pregnancy is considerably lower than that of most EMRO countries or the one reported by WHO for Iran (> 40%) which had been performed on a small group 16 years ago. The lower prevalence rate of anemia in pregnant women versus the regional rates could be due to the improvements of the national health system and prenatal programs in recent years.
  • فرشته موتابی، لادن فتی، شیما شکیبا، عصمت باروتی، سودابه طایری
    به منظور بررسی رابطه هوش - اجتماعی و رضایت شغلی و نیز تعیین مولفه های هوش هیجانی -اجتماعی پیش بینی کننده رضایت شغلی در زنان و مردان، 274 زن و 129 مرد از کارکنان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در 14 استان کشور که برای شرکت در کارگاه مهارت های زندگی دعوت شده بودند، قبل از شرکت در کارگاه، به پرسشنامه های هوش بهر هیجانی - اجتماعی با ر-اون و رضایت شغلی پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان دادند که در زنان احترام به خود، روابط بین فردی و ابراز وجود، رضایت شغلی را به طور کلی پیش بینی کرده و دو متغیر احترام به خود و روابط بین فردی پیش بینی کننده رضایت از ماهیت کار، ابراز وجود پیش بینی کننده رضایت از سرپرست و احترام به خود و انعطاف پذیری پیش بینی کننده رضایت از حقوق بودند. رضایت از ترفیع و پیشرفت شغلی در زنان توسط متغیر روابط بین فردی و رضایت از همکاران نیز توسط متغیر تحمل استرس قابل پیش بینی بود.
    در مردان رضایت شغلی به طور کلی توسط تحمل استرس وشادکامی قابل پیش بینی بود و تحمل استرس به تنهایی پیش بینی کننده رضایت از ماهیت کار نیز بود. خوشبینی رضایت از سرپرست را در مردان پیش بینی می کرد و خودآگاهی هیجانی و آزمون واقعیت قادر به پیش بینی رضایت از حقوق در مردان بودند. متغیر پیش بینی کننده رضایت از ترفیع در مردان آزمون واقعیت بود و انعطاف پذیری و تحمل استرس رضایت همکاران را پیش بینی می کردند. نتایج این پژوهش الگویی برای مداخله در هوش هیجانی- اجتماعی کارکنان دولت به تفکیک جنسیت پیشنهاد می کند که از این طریق می توان رضایت شغلی افراد را در ابعاد مختلف افزایش داد.
    کلید واژگان: رضایت شغلی, هوش هیجانی اجتماعی, زنان, مردان}
    Fereshteh Mootabi, Ladan Fata, Shima Shakiba, Esmat Baroot, Soodabeh Tayeri
    The current study was designed to investigate ESI as predictors of job satisfaction, based on gender differences, to identify the effective intervention targets in Iranian office workers.Measures relevant to the above constructs were administered to 403 office workers (274 women and 129 men) in 14 provinces throughout Iran. These measures included the Persian versions of the Emotional Quotient Inventory (EQI; Bar-On, 1997), and Job Descriptive Index (JDI; Smith et al, 1969). Stepwise multivariate regression analyses were used for statistical analyses, predicting job satisfaction. There was a significant regression effect for ESI scales and job satisfaction and the best predictors of ESI for job satisfaction in men were stress tolerance, happiness, optimism, self-awareness, reality testing and flexibility, while for women the predictors were interpersonal relations, self-respect, assertion flexibility and stress tolerance Emotional social intelligence (ESI) is a significant predictor of job satisfaction. These results suggest that ESI enhancement, especially skills in mood-state control and adaptability skills like effective reality- testing for problem solving and flexibility in interpersonal relations, assertion training, and stress management leads to increased job satisfaction. The results revealed somewhat different predictors of job satisfaction for men and women. Although these results do not specifically indicate optimal treatments to enhance job satisfaction, CBT based ESI promotion programs could be applicable interventions.
    Keywords: Job satisfaction, Emotional social intelligence, Gender}
  • لادن فنی، فرشته موتابی، شیما شکیبا، عصمت باروتی
    این پژوهش به منظور بررسی رابطه هوش هیجانی- اجتماعی با سلامت روان و نیز تعیین مؤلفه های هوش هیجانی- اجتماعی پیش بینی کننده ابعاد مختلف سلامت روان در افراد بزرگسال انجام شد. به این منظور 410 نفر از کارکنان وزارت بهداشت در 14 استان کشور به دو پرسشنامه هوش بهر هیجانی بار-اون (EQi) و سلامت عمومی (GHQ) پاسخ دادند. پرسشنامه هوش بهر هیجانی مشتمل بر پنج عامل و 15 مؤلفه است که عبارت هستند از عوامل درون فردی (شامل مؤلفه های خودآگاهی هیجانی، ابراز وجود، احترام به خود، خودشکوفایی و استقلال)، بین فردی (شامل مؤلفه های همدلی، مسئولیت پذیری، روابط بین فردی)، سازگاری (شامل مؤلفه های حل مسئله، واقعیت سنجی و انعطاف پذیری)، مدیریت استرس (شامل مؤلفه های تحمل استرس و کنترل تکانه) و خلق عمومی (شامل مؤلفه های شادکامی و خوش بینی). پرسشنامه سلامت عمومی نیز در چهار مقیاس جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی، سلامت روانی عمومی را اندازه می گیرد. داده های حاصل از پرسشنامه هوش هیجانی به تفکیک برای کسانی که نمره بالاتر و پایین تر از نقطه برش 23 در پرسشنامه سلامت عمومی داشتند (94 نفر بالاتر از نقطه برش و 298 نفر پایینتر از نقطه برش) با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری گام به گام نشان داد که در افرادی که در پرسشنامه سلامت عمومی نمره بالاتر از نقطه برش داشتند، مولفه تحمل استرس پیش بینی کننده سلامت روانی عمومی، مؤلفه های کنترل تکانه و مسئولیت پذیری پیش بینی کننده نشانه های جسمی، مؤلفه های خوش بینی و واقعیت سنجی پیش بینی کننده کارکرد اجتماعی و مؤلفه شادکامی پیش بینی کننده علائم اضطراب، افسردگی و سلامت روان به طور کلی بودند. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد در افرادی که سلامت روانی عمومی بیشتری دارند مؤلفه تحمل استرس پیش بینی کننده کلیه ابعاد بهداشت روان است و علاوه براین، مؤلفه کنترل تکانه پیش بینی کننده علائم اضطراب، مؤلفه شادکامی پیش بینی کننده علائم افسردگی، واقعیت سنجی پیش بینی کننده نشانه های جسمی و سلامت روان به طور کلی بودند. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که هوش هیجانی – اجتماعی، پیش بینی کننده معنادار سلامت روان عمومی است. این نتایج حاکی از این بودند که ارتقاء هوش هیجانی به ویژه مهارتهای مدیریت استرس، مدیریت خلق، و مهارتهای سازگاری باعث افزایش سلامت روانی می شود. همچنین پیش بینی کننده های سلامت روانی عمومی در افراد با سلامت روان بیشتر نسبت به افراد با سلامت روان کمتر متفاوت است. به این ترتیب به نظر می رسد به منظور دستیابی به حداکثر اثربخشی ممکن، باید برنامه های ارتقاء هوش هیجانی متفاوتی برای افراد با سطوح مختلف سلامت روان طراحی شود.
    کلید واژگان: هوش هیجانی, اجتماعی, سلامت روان, پرسشنامه هوش بهر هیجانی بارون, کارکنان دانشگاه}
    Ladan Fata, Fereshteh Mootabi, Shima Shakiba, Esmat Barooti
    The Present study was designed to investigate Social-Emotional intelligence and its components, as predictors of general mental health dimensions in adults.
    Method
    Bar-on Emotional Quotient Inventory and General Health Questionnaire adiministered 410 Ministry of health officers in 14 provinces throughout Iran. The EQ- i consists of 5 factors and 15 components including intrapersonal (emotional self-awareness, assertiveness, self-regard, self-actualization, independency), interpersonal (empathy, responsibility, interpersonal relations), adaptability (problem solving, reality testing, flexibility) stress management (stress tolerance, impulse control), and general mood factor (happiness, optimism). The GHQ also includes scores for somatic preoccupations, anxiety, social function, and depression. GHQ cut-off point (23) was used to differentiate less mentally healthy (N=94) and more healthy (N= 298) participants to run separate analysis.
    Results
    Stepwise multivariate regression analyses were used for statistical analyses. There was a significant regression effect for EI scales in less healthy group. The best predictors of EI in this group were stress tolerance for general health, impulse control and responsibility for somatic symptoms, optimism and reality testing for social function and happiness for depression, anxiety and general health. Also there was a significant regression effect between EI components and GHQ scales in more mentally healthy group. The best predictors of EI in this group were stress tolerance for all GHQ subscales and total score. Impulse control was found to be predictor of anxiety while depression could be predicted by happiness and realtiy testing was predictor of both social function and general health.
    Conclusion
    Emotional intelligence (EI) is a significant predictor of general mental health, These results suggest that EI enhancement, especially stress management skills, skills in mood-state control and adaptability skills like effective reality- testing for problem solving and flexibility in interpersonal relations, leads to increased mental health. The results revealed somewhat different predictors of mental health for less healthy and more mentally healthy groups. It may also be that such programs will need to be tailored differently to less healthy and more mentally healthy individuals, to maximize intervention benefits.
  • عصمت باروتی، الهام نیسانی سامانی، ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت شیرمادر در بقا و سلامت نوزادان و تداوم شیردهی، اثر مهاری قرص های پیشگیری از حاملگی بر شیردهی، یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث می باشد. به منظور بررسی موارد استفاده از Minipill در زنان شیرده، هم چنین طول مدت استفاده و علل قطع آن، این تحقیق روی مراجعین به مراکز آموزشی بهداشتی شهر تهران انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روشCross Sectional بر روی کلیه نمونه های واجد شرایط که جهت به کاربردن روش های جلوگیری از بارداری در دوره شیردهی مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. روش جلوگیری از حاملگی و در صورت استفاده از minipill، مدت زمان استفاده و علت قطع و عوارض مربوط به آن، بررسی شده و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    سن نمونه های مورد بررسی 3/5 ± 8/24 سال و تعداد فرزندان آن ها 8/0± 2/2 بود. میزان مصرف minipill، 47 درصد بود و در پیگیری 18 ماهه، 8/61 درصد قطع مصرف داشتند. عوارض ناشی از مصرف minipill به ترتیب شیوع عبارت بود از؛ 4/71 درصد اختلالات قاعدگی، 3/52 درصد تاخیر پریود، 38 درصد ترشحات واژینال، 5/28 درصد لکه بینی، 8/23 درصد سردرد و طپش قلب و 76/4 درصد احساس کاهش شیر و درد پستان.
    نتیجه گیری
    میزان مصرف minipill، کم تر از حد قابل انتظار و نگران کننده است. به علاوه میزان عوارض مصرف دارو و عوامل قطع آن، مساله مهمی است که جای نگرانی دارد و بررسی آن ها توصیه می گردد.
    کلید واژگان: Minipill, روش جلوگیری از حاملگی, Family planning}
    Baroti E., Neissani Samani E., Valaei N
    Background
    The benefits of breastfeeding for both the infant and the mother are indisputable and the necessity of contraception during breast feeding is one of the most important issues in this regard. This study was conducted to evaluate the usage of minipill (progesterone only pills), its related problems, reasons for give it up and other factors.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, the contraception method, duration of minipill consumption, side effects and reasons for discontinuation were evaluated.
    Results
    The mean age of participants was 24.8±5.3 years old and mean number of their children was 2.2±0.8. 47% used the minipill and 41.8% gave it up during an 18-month follow up. Side effects of minipill were as follow: 71.4% bleeding disturbances, 52.3% menstrual retard, 38% vaginal discharge, 28.5% spotting, 23.8% headache and palpitation, 4.76% dwindling flow of excreted milk and mastalgia.
    Conclusion
    The usage of minipill is lower than what we expect which is of great concern. Moreover, the side effects and other related problems, are important issues that should be rigorously investigated.
  • عصمت باروتی، فیروزه بلاش، محمدرضا محمودی، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    کابرگولین آنگونیست دو پامینی طولانی اثر جدید با کمترین عوارض جانبی و تحمل پذیری بالا و موثر در درمان هیپرپرولاکتینمی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ایمنی، اثر بخشی، عوارض جانبی و تحمل پذیری بیماران با دو داروی کابرگولین و بروموکریپتین (درمان استاندارد) در بیماران دچار گالاکتوره ایدیوپاتیک انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر روی 96زن دچار گالاکتوره ایدیوپاتیک به طور تصادفی در دو گروه 48 نفری، با کابرگولین 0.5-0.25 دو بار در هفته و بروموکریپتین 1.25-2.5mgدو بار در روز به مدت12هفته و به صورت دو سو بی خبر انجام شد. وضعیت بالینی، علایم، عوارض و تنظیم دوز بر اساس سطح پرولاکتین در ماه اول 2هفته یکبار و بعدا ماهانه بررسی شد.
    یافته ها
    در گروه های تحت درمان با بروموکریپتین و کابرگولین به ترتیب بهبود گالاکتوره در 60.4و 81 درصد، طبیعی شدن پرولاکتین در 64.5و 85.5درصد و طبیعی شدن قاعدگی در 37.5 و 61.3درصد بیماران مشاهده شد. پاسخ به درمان در 92 و 100درصد گروه های تحت درمان با بروموکریپتین و کابرگولین مشاهده شد. شیوع کلی عوارض در بیماران تحت درمان با بروموکریپتین و کابرگولین 85.4 و 41.6 درصد و شایع ترین عوارض در هر دو گروه مشابه و شامل عوارض گوارشی، نورولوژیک و کاردیوواسکولار بود. خروج از مطالعه در گروه بروموکریپتین 4 نفر (به دلیل عدم تحمل) و در گروه کابرگولین 1نفر (به دلیل بارداری) بود.
    نتیجه گیری
    هر دو داروی بروموکریپتین و کابرگولین در درمان گالاکتوره ایدیوپاتیک و طبیعی شدن پرولاکتین موثر بود اما تاثیر کابرگولین واضحا بیشتر بود و توسط بیماران بهتر و پذیرش شد و عوارض جانبی با این داروی از شیوع و شدت کمتری برخوردار بود.
    کلید واژگان: گالاکتوره ایدیوپاتیک, هیپرپرولاکتینمی, آگونیست دوپامین}
  • عصمت باروتی، پریسا عبدلی سرشکی، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    نظر به اهمیت برآورد وزن نوزاد و عوارض شناخته شده تخمین ناصحیح آن و اختلاف نظری که در مورد روش های بالینی و سونوگرافی در برآورد وزن نوزاد وجود دارد و کاستی های تحقیقات قبلی و به منظور تعیین وزن نوزاد با روش های سونوگرافی و بالینی این تحقیق بر روی مراجعین به بیمارستان بوعلی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی مقطعی بر روی 300 زن حامله بالای 38 هفته حاملگی واجد شرایط انجام گرفت. تخمین وزن به روش بالینی با استفاده از ارتفاع قله رحم و روش استاندارد آن ها تعیین شد و در روش سونوگرافی نیز به وسیله متخصص مربوطه و با استفاده از دور سر، دور شکم و طول فمور و BPD انجام گرفت و نمونه ها پیگیری شد و پس از زایمان وزن آن ها دقیقا محاسبه تخمین قابل قبول برای مقیاس 10± درصد وزن واقعی هنگام تولد و 200± گرم وزن واقعی هنگام تولد هر یک از روش ها تعیین شد و با استفاده از آزمون مجذور کای و آزمون دقیق فیشر مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    در 300 نمونه واجد شرایط در سنین 26±5.4 سال و سن حاملگی 39.3±1.1 هفته با BMI 26±4.2 کیلوگرم بر مترمربع تحقیق انجام گرفت. وزن واقعی نوزادان هنگام تولد 3229±416.7 گرم بود و 3.7 درصد وزن بالای 4000 گرم، 2 درصد وزن کمتر از 2500 گرم و بقیه وزنی بین 2500 تا 4000 گرم داشتند. در روش تخمینی 74.6 درصد و در سونوگرافی 89.3 درصد برآوردها براساس مقیاس وزن 10± درصد قابل قبول بودند (P<0.05). این روش ها با مقیاس 20± گرم به ترتیب 51.6 درصد و 78.3 درصد نتیجه قابل قبول داشتند (P<0.000) و تخمین وزن با سونوگرافی در نوزادان کمتر از 4000 گرم بهتر از بررسی بالینی بوده است و برعکس تخمین در روش بالینی نوزادان بالای 4000 گرم بهتر از سونوگرافی بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که با توجه به دقت سونوگرافی، بعضی از عوارض هزینه و صرف وقت برای تخمین وزن جنین بهتر است از روش های بالینی استفاده شود و استفاده از سونوگرافی به موارد خاصی محدود شود.
    کلید واژگان: وزن هنگام تولد, روش بالینی در تخمین وزن تولد, روش سونوگرافی در تخمین وزن تولد, وزن هنگام تولد, وزن بالای هنگام تولد}
  • عصمت باروتی، پریسا عبدلی سرشکی، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت برآورد وزن نوزاد و عوارض شناخته شده تخمین ناصحیح آن و اختلاف نظری که در مورد روش های بالینی و سونوگرافی در برآورد وزن نوزاد وجود دارد، این مطالعه به منظور تعیین وزن نوزاد با روش های سونوگرافی و بالینی بر روی مراجعین بیمارستان بوعلی تهران طی سال 1382 تا 1383 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی مقطعی بر روی 300 خانم باردار (بالای 38 هفته حاملگی) واجد شرایط انجام گرفت. تخمین وزن به روش بالینی با استفاده از ارتفاع قله رحم و روش استاندارد اندازه گیری آن ها تعیین گردید. تخمین وزن در روش سونوگرافی نیز به وسیله متخصص مربوطه و با استفاده از اندازه دور سر، دور شکم، طول فمور و فرمول مربوطه انجام شد. نمونه ها پی گیری و پس از زایمان وزن آن ها به طور دقیق محاسبه شد. تخمین قابل قبول برای مقیاس های 10± درصد وزن واقعی هنگام تولد و200± گرم وزن واقعی هنگام تولد در هر یک از روش ها تعیین و با استفاده از آزمون آماری کای دو و آزمون دقیق فیشر مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    پژوهش بر روی 300 خانم باردار واجد شرایط در سنین 26±5.4 سال و سن حاملگی 39.3±1.1 هفته با شاخص توده بدنی 26±4.2 کیلوگرم بر متر مربع انجام گرفت. میانگین وزن واقعی نوزادان هنگام تولد 3229±416.7 گرم بوده و 7/3 درصد آنان بالای 4000 گرم، 2 درصد کمتر از 2500 گرم و بقیه بین 2500 تا 4000 گرم وزن داشتند. در روش بالینی 6/74 درصد و در سونوگرافی 3/89 درصد برآوردها براساس مقیاس 10± درصد وزن واقعی قابل قبول بودند (P=0.0005). روش های مذکور با مقیاس 200± گرم وزن واقعی نوزاد به ترتیب 6/51 درصد و 3/78 درصد نتیجه قابل قبول داشتند (P=0.0005). تخمین وزن با سونوگرافی در نوزادان کمتر از 4000 گرم بهتر از بررسی بالینی بوده است و برعکس تخمین به روش بالینی در نوزادان بالای 4000 گرم بهتر از سونوگرافی بود (P=0.0005).
    نتیجه گیری و توصیه ها: به نظر می رسد با توجه به میزان دقت سونوگرافی، بعضی از عوارض آن، هزینه و صرف وقت برای تخمین وزن جنین، بهتر است در شرایط معمولی از روش بالینی و در موارد خاص از روش سونوگرافی استفاده شود.
    کلید واژگان: وزن هنگام تولد, روش بالینی تخمین وزن, سونوگرافی, وزن کم هنگام تولد, وزن بالای هنگام تولد (ماکروزومی)}
  • عصمت باروتی، زهرا فرهادی
    سابقه و هدف
    باتوجه به شیوع قابل توجه حاملگی های ناخواسته در کشور و عوارض متعدد آن برای مادر، خانواده و جامعه و نظر به اینکه نقش عمده در بروز آنرا عامل آگاهی و نگرش و عملکرد ارائه دهندگان خدمات بهداشتی و مصرف کنندگان آن دارند در اولین مرحله به منظور تعیین میزان آگاهی کارکنان ارائه دهنده خدمات بهداشتی شهر تهران نسبت به روش های پیشگیری از بارداری این تحقیق در سال 1375 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    روش تحقیق توصیفی بوده ابزار تحقیق پرسش نامه تنظیم شده که توسط پرسشگران که پزشکان متخصص زنان و کارشناسان مامایی آموزش دیده در کلیه مراکز دولتی دهنده خدمات بهداشتی درمانی شهر تهران از تعداد 167 پرسنل ارائه دهنده خدمات بهداشتی شامل پزشکان کارشناسان مامایی و کادر درمانی انجام شده است میزان آگاهی کارکنان تعیین و نقش عوامل مرتبط با میزان آگاهی بررسی گردید.
    یافته ها
    در 120 مرکز بهداشتی تعداد 167 نفر کادر بهداشتی و تنظیم خانواده با تعداد 7 نفر (4درصد) پزشک و تعداد 106 نفر (64درصد)کارشناس و 54 نفر (32درصد) کادر پرستاری مورد بررسی قرار گرفتند و میزان آگاهی عمومی در مورد تنظیم خانواده در حد خیلی خوب (30درصد) و 6/17 درصد در حد بسیار کم و ضعیف داشته اند. میزان آگاهی خیلی خوب در مورد نحوه مصرف وسایل پیشگیری از بارداری قرص 5 درصد، IUD 6 درصد و کاندوم 23 درصد بود. بین سابقه کار و میزان آگاهی همبستگی بسیار ضعیف و یا کم وجود داشته است.
    نتیجه گیری و توصیه ها: میزان آگاهی کارکنان در حد قابل انتظار نبوده و به نظر می آید آموزش مجدد، برقراری دوره های بازآموزی، سمینارها و جلسات توجیهی برای بهبود خدمات تنظیم خانواده ضروری باشد. همچنین نقش مشاوره کافی و مناسب میتواند در بالا بردن میزان آگاهی مصرف کننده و کاهش شکست روش پیشگیری از حاملگی موثر باشد.
    کلید واژگان: روش های پیشگیری از بارداری, کارکنان خدمات بهداشتی}
  • عصمت باروتی*
    سابقه و هدف

    تغییرات دستگاه گوارش به شکل بروز تهوع و استفراغ در حاملگی شایع است و حدود 88 - 80 درصد زنان باردار را با درجات مختلف مبتلا می کند و از اینکه درمانهای دارویی در این دوران محدود می باشد و طب فشار و نقطه P6)) Neiguan می تواند در کاهش این حالات تاثیر داشته باشد، این مطالعه انجام شد.

    مواد و روش

    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی از نوع Cross over در سال 77 - 1376 در کلینیک زنان باردار انجام شد و نمونه گیری بصورت غیر احتمالی مبتنی بر هدف بصورت تصادفی در مرحله شاهد و آزمون مورد مطالعه قرار گرفتند. در مرحله آزمون به مدت پنج روز مداوم طب فشار بوسیله باند الاستیکی Seaband در مچ دست روی نقطه Pe6 اجراء شد و برای خنثی کردن اثر پلاسیبویی در مرحله شاهد باند الاستیکی در نقطه مقابل به همان مدت بسته شد.

    یافته ها

    در طی مدت مطالعه 100 خانم حامله مورد ارزیابی قرار گرفت که 76 درصد با حاملگی مرتبه اول و بقیه با حاملگی مرتبه دوم به بالا بودند و 84 درصد سن بین 24 - 17 سال را داشتند و در 58 درصد موارد سن جنین بین 12 - 10 هفته حاملگی بود و تحقیق نشان داد تعداد دفعات، مدت، شدت تهوع و تعداد دفعات استفراغ در گروه مورد تفاوت معنی دار نسبت به گروه شاهد داشته است.

    نتیجه

    با توجه به اینکه این روش بعنوان یک روش ساده و کم هزینه و بدون عوارض جانبی می باشد برای کاهش دفعات، مدت و شدت تهوع و کاهش تعداد دفعات استفراغ دوران بارداری توصیه می گردد.

    کلید واژگان: طب فشاری, تهوع و استفراغ حاملگی, نقطه Neiguan (Pe6), باند الاستیکی}
    Esmat Burooti*

    Pregnancy-induced nausea and vomiting is a common complaint and about 80-88% of pregnant women have experienced it. This study has been conducted regarding limited drug therapy and the efficacy of acupressure and Neiguan point (po). This clinical trial of cross over type has been performed in gyneocologic clinics with randomized sampling in two phase of control and case, 1998-99. In the case phase an elastic band (Sea band) has been fastened over the wrist on p6 for 5 days, then in the control phase the same elastic band has been fastened over the same area on the other wrist to fulfil our placebo effect 100 pregnant women have been assessed where 76% were primigravid and 84% were 17-24 years old. In 58% of all cases, gestational age of 10-12 wecks has been detected. Results have implied that number, duration, and severity of nausea and the number of vomiting were significantly different in the case group. Regarding the fact that acupressure is a simple method with minimum expenses and side effects, using such a method for eliminating the number, duration, and severity of nausea and vomiting in pregnant women is strongly recommended.

    Keywords: Acupressure, Pregnancy-Induced Nausea, Vomiting, Neiguan Point, and Elastic Band}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال