به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب yadollah dehghan

  • یدالله دهقان*

    بررسی های صورت گرفته توسط پلیس نشان دهنده این موضوع است که طی حداقل 5 سال اخیر میزان حوادث و سوانح رانندگی و به طبع آن میزان خسارات و تلفات رانندگی در شهر بیرجند افزایش قابل توجهی داشته و از سطح نگران کننده ای برخوردار است. بررسی های پلیس مشخص کرده که در اکثر این حوادث عامل انسانی و نوع رفتارهای ترافیکی و رانندگی نقش اصلی را داشته است.  این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی است. یافته های تحقیق نیز نشان دهنده این است که حجم و میزان تخلفات عمدی شهروندان بیش از تخلفات غیرعمدی آن ها است. همچنین 2/53٪ از مردم از عملکرد پلیس راهنمایی و رانندگی رضایت داشته اند، 5/24٪از مردم مبلغ جریمه ها را کم ارزیابی می دانند و اعتقاد دارند باید افزایش یابد،40٪ از مردم معتقدند ضعف قوانین در قانون گریزی افراد موثر است؛ 5/40٪ از مردم آموزش های پلیس را در بحث قوانین رانندگی کافی می دانند؛ 31٪ از مردم آموزش های صدا و سیما را در خصوص قوانین رانندگی کافی دانسته اند، 7/28٪ از مردم اعتقاددارند که سایر دستگاه ها مانند شهرداری وظایف خود را در قبال آموزش فرهنگ ترافیک به خوبی انجام داده اند؛/52٪ از مردم علت رفتار نادرست رانندگی را ناراحتی و مشکلات خانوادگی و 7/44٪ از مردم نارضایتی از وضعیت شغلی و درآمد را بر رفتار نادرست رانندگی موثر دانسته اند.

    کلید واژگان: قانون گریزی, رفتارهای پرخطر, آموزش, ضعف قانون, نظارت}
  • یدالله دهقان*، محمود کتابی، مسعود جعفری نژاد
    از زمان آغاز بحران سوریه درسال 2011 تاکنون بسیاری از تحلیلگران این بحران را ناشی از توطئه ای می دانند که از خارج ازاین کشور وبه وسیله آمریکا و انگلیس و متحدان منطقه ای آنها یعنی اسرائیل و عربستان برنامه ریزی و اجرا گردیده است. اما علارغم هدایت بحران از خارج، وجود برخی شکاف های اجتماعی در جامعه سوریه مانند شکاف های قومی ومذهبی که در قالب تعارضات درون گروهی شیعه - سنی و برون گروهی کردی – عربی بروز نموده بود، نیز بر افزایش دامنه بحران و رشد سریع تر گروه های رادیکال تاثیر گذاشت.
    سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه شکاف های اجتماعی موجود در کشور سوریه بخصوص شکاف های قومی و مذهبی چه تاثیری در شکل گیری ورشد رادیکالیسم در این کشور داشته است؟ فرض مقاله نیز این است که به نظر می رسد وجود دو شکاف عمده قومی و مذهبی در کشور سوریه وعدم توانایی دولت در مدیریت آنهاودخالت های گسترده خارجی باعث بالارفتن شدید سطح تعارضات ونارضایتی های اجتماعی در این کشور شد.لذا با آغاز بحران در سال 2011 وهجوم گسترده شورشیان خارجی به سوریه، شکاف های قومی و مذهبی نیز بشدت فعال شده و بر رشد و قدرت گیری گروه های رادیکال تاثیر زیادی گذاشت.
    کلید واژگان: سوریه, شکاف, قومی, مذهبی, رادیکالیسم}
    Yadollah Dehghan*, Mahmoud Ketabi, Masood Jafarinejhad
    Since the beginning of the Syrian crisis in 2011 so far,Many analysts consider this crisis as a result of a conspiracy from outside this country that by America and Britain and their regional allies, Israel and Saudi plan has been implemented. But despite driven out of crisis ,Existence some social gaps in Syrian society Such as ethnic and religious gaps in the form of internalgroup conflict Shiite - Sunni and outgroup Kurdish - Arabic expression had Affected in Increased range of crisis and faster growth of radical groups. The main question is that the social gaps in Syria Especially ethnic and religious gaps how effect on the formation and growth of radicalism in this country? assumption of this article is It seams There are two major ethnic and religious gap in Syria and State's inability to manage them and Extensive involvement of foreign Causing a sharp rise in the country's level of conflict and social unrest.So at the beginning of the crisis in 2011and The massive influx of foreign insurgents into the country,Religious Ethnic gaps have also been extremely active and was an influence on the growth of radical groups.
    Keywords: gaps, Ethnic, religious, radicalism, Syria}
  • یدالله دهقان *، محمود کتابی، مسعود جعفری نژاد
    اکنون قریب به پنج سال از آغاز بحران در کشور سوریه می گذرد و در تمام این سال ها نظریات و تئوری های مختلفی در خصوص علل وقوع بحران در این کشور مطرح شده است. یکی از این تئوری ها بحث وجود اختلافات و تعارضات گسترده قومی و مذهبی است که در قالب تعارضات درون گروهی شیعه - سنی و برون گروهی کردی – عربی بحث و بررسی شده است. پرسش اصلی مقاله عبارت است از اینکه وجود اختلافات قومی و مذهبی در سوریه چه تاثیری در شکل گیری و رشد رادیکالیسم در این کشور داشته است؟ و فرض مقاله نیز این است که به نظر می رسد وجود اختلافات گسترده قومی و مذهبی در کشور سوریه و ناتوانی دولت در مدیریت آنها، باعث بالارفتن شدید سطح تعارضات و نارضایتی های اجتماعی در این کشور شده است. این اختلافات و تعارضات پس از کسب استقلال سوریه از فرانسه( 1946) و در ادامه روی کار آمدن حزب بعث( 1963) و درنهایت، تسلط علویان بر حکومت سوریه(1970) بیشتر و عمیق تر شده و درنهایت، به تبدیل شدن اختلافات و تعارضات به تخاصم و شکل گیری و رشد گروه های رادیکال ضد دولت در سوریه منجر شده است.
    کلید واژگان: قومیت, مذهب, رادیکالیسم, سوریه, بحران}
    Yadollah Dehghan *, Mahmood Ketabi, Masoud Jaafarinejad
    The Syria crisis is passing through its sixth year and during these years several theories have been given to explain the causes of this crisis. One of these theories considers the existence of wide and extensive ethnic and religious differences and conflicts which shows itself in intergroup (Shiite-Sunni) and outer group (Kurdish-Arabic) differences. The present paper wants to examine how the existence of ethnic and religious differences has led to the growth of radicalism in Syria? The underlying hypothesis is that the existence of extensive ethnic and religious differences in Syria and the inability of the government to manage them have led to an increase in the level of conflict and social discontent. These differences and conflicts have become sharper and deeper after Syria got its independence from France (1946) and then the rise of Baath Party (1963) and subsequently the domination of Alawites on the Syrian government (1970). Eventually these ethnic and religious differences led to hostility and formation of radical groups against the government in Syria.
    Keywords: nationality, Radicalism, Syria, Crisis}
  • یدالله دهقان*، محمود کتابی، مسعود جعفری نژاد
    در حال حاضر قریب به 5 سال از آغاز بحران در کشور سوریه می گذرد و در تمام این سال ها نظریات و تئوری های مختلفی در خصوص علل آغاز بحران در این کشور مطرح شده است. یکی از مسائلی که در زمینه علل وقوع بحران در سوریه می بایستی مد نظر قرار گیرد بحث شکاف های اجتماعی است که مهم ترین این شکاف ها عبارتند از شکاف های قومی و مذهبی که در قالب تعارضات درون گروهی شیعه سنی و برون گروهی کردی عربی قابل بحث و بررسی است.
    سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه شکاف های اجتماعی موجود در کشور سوریه به خصوص شکاف های قومی و مذهبی چه تاثیری در شکل گیری و رشد رادیکالیسم در این کشور داشته است؟ فرض مقاله نیز این است که به نظر می رسد وجود دو شکاف عمده قومی و مذهبی در کشور سوریه و عدم توانایی دولت در مدیریت آن ها و دخالت های گسترده خارجی باعث بالارفتن شدید سطح تعارضات و نارضایتی های اجتماعی در این کشور شد. لذا با آغاز بحران در سال 2011 ، شکاف های قومی و مذهبی نیز به شدت فعال شده و بر رشد و قدرت گیری گروه های رادیکال تاثیر زیادی گذاشت. برای اثبات فرضیه نیز تلاش شده تا از نظریه شکاف های اجتماعی منزا و بروکز بهره گرفته شود. همچنین روش مورد استفاده در این تحقیق با توجه به ماهیت نظری آن، مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی است.
    یافته های تحقیق حاکی از این است که شکاف های قومی و مذهبی موجود در کشور سوریه، ریشه در تاریخ این کشور دارد. این شکاف ها بعد از کسب استقلال سوریه از فرانسه در سال 1946 و در ادامه روی کار آمدن حزب بعث در سال 1963 و درنهایت تسلط علویان بر حکومت سوریه در سال 1970 بیشتر و عمیق تر گردید و به رغم اینکه بخش عمده ای از این تعارضات و نارضایتی ها در تقابل با دولت علوی عربی سوریه بود، اما با پاسخ مناسبی از سوی دولتمردان این کشور روبه رو نشد که این موضوع درنهایت منجر به حرکت شکاف های اجتماعی به سمت تخاصم و شکل گیری و رشد گروه های رادیکال ضد دولت در سوریه گردید.
    کلید واژگان: شکاف اجتماعی, شکاف قومی و مذهبی, رادیکالیسم, سوریه, درون گروهی, برون گروهی}
    Yadollah Dehghan *, Mahmood Ketabi, Masood Jafarinejad
    Now almost five years have passed since the beginning of the crisis in Syria And in all these years different ideas and theories about the causes of the crisis in this country have been raised. This article argues that among other things one main factor is the social polarization and ethnic-religious Gap in the Syrian society which is manifested in the conflict between Shiite - Sunni and also Kurds and Arabs.
    The main question is that how this social gaps in Syria Especially ethnic and religious gaps affected the formation and growth of radicalism in this country? And the assumption of this article is that the State's inability to manage gap, and then the extensive involvement of foreign factors contributed to a sharp rise in the country's level of conflict and social unrest. So the existence of the gap on one hand and the massive influx of foreign insurgents into the country on other hand can be seen as two main reasons for escalation of conflict in Syria.
    Keywords: Syria, Syrian Conflict, Social Polarization. Ethnic-Religious Gap, Foreign Intervention}
  • Yadollah Dehghan, Mahmoud Ketabi, Masoud Jafari Nejad
    Now almost five years have passed since the beginning of the crisis in Syria And in all these years different ideas and theories about the causes of the crisis have been raised in this country. One of the things that the causes of the crisis in Syria must be considered is the social gaps that The most important religious and ethnic gaps are gaps in the form of internal conflict Shiite - Sunni and Kurdish outgroup - Arabic for discussion.The method used in this research is qualitative analytical-based approach. The main question is that the social gaps in Syria Especially ethnic and religious gaps have no effect on the formation and growth of radicalism in this country? The findings also suggest that appear Two major ethnic and religious gaps in Syria and the government's inability to manage them Causing intense level of conflict and social unrest in the country. Although the bulk of these conflicts and grievances were against the government in Alawite Arabic Syria, But the proper response of the government was not facing this country, This social gap that finally lead to the formation and growth of hostility towards radical antigovernment groups were in Syria.
    Keywords: Social Gaps, Gaps Ethnic, Religious, Radicalism, Syria, In, group, out, group}
  • محمود کتابی*، یدالله دهقان، سولماز حیدری
    روابط سیاسی واقتصادی کردستان عراق وترکیه در سال های اخیر روند رو به رشدی داشته است و ترکیه بر خلاف مواضع تند سال های نه چندان دور خود در قبال کردستان عراق در تلاش است تا به هر طریق ممکن نفوذ خود را در زمینه های مختلف در این منطقه افزایش دهد و البته این کشش و تمایل از سمت کردستان عراق به سمت ترکیه نیز به دلایل مختلف در سال های اخیر تقویت شده است. وجود مولفه های گوناگونی از قبیل داشتن مرزهای مشترک،مسائل مربوط به کردها،مسائل مذهبی،موضوع انرژی،مسائل اقتصادی وحمل ونقل می توانند از مهمترین عوامل دربرقراری روابط حسنه بین ایران وترکیه و کردستان عراق باشند و از طرف دیگر موضوعهای مربوط به سوریه،فعالیت احزاب وگروه هایی مانند پ.ک.ک،ارتباط و نزدیکی ترکیه و کردستان عراق با امریکا، نفوذاسرائیل در ترکیه،تلاش برای کسب استقلال کامل توسط کردهای عراق و...نیز از عوامل ومولفه ها منفی تاثیر گذار بر روابط ایران باترکیه و کردستان عراق است. روش مورد استفاده در این پژوهش، کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده که بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق دو روش موضوعی و تحلیل محتوا از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و سایر منابع و تحقیقات مرتبط با آن، گردآوری وجمع بندی شده است. سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه گسترش روابط سیاسی واقتصادی کردستان عراق با ترکیه در سال های اخیر چه تاثیری بر منافع وسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه داشته است؟ فرضیه مقاله نیزاین است که با توجه به مواضع و سیاست های ترکیه در منطقه وهمچنین رویکردهای کردستان عراق در سال های اخیر به نظر می رسدافزایش روابط سیاسی و اقتصادی کردستان عراق با ترکیه باعث دوری این منطقه از ایران در زمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی ودر نتیجه به خطر افتادن مناقع ایران در منطقه خواهد شد.
    یافته های این مقاله نشان می دهد که ترکیه در سال های اخیر درزمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی نفوذ گسترده ای در منطقه کردستان عراق داشته است و امروزه ترکیه بزرگترین سرمایه گذاری های اقتصادی را در کردستان عراق انجام داده و در زمینه سیاسی نیز توانسته نفوذ گسترده ای را در این منطقه کسب کند و این موضوع باعث نزدیکی بیش از پیش کردستان عراق به ترکیه و ایجاد فاصله ای هرچند اندک در روابط این منطقه با ایران وبه خطر افتادن منافع ایران در کردستان عراق شده است.
    کلید واژگان: متحد منطقه ای, دیپلماسی فعال, تنش زدایی, حسن همجواری, روابط استراتژیک}
    Mahmood Ketabi*, Yadollah Dehghan, Solmaz Haydari
    The political and economic relations of Iraqi Kurdistan and Turkey have an increasing trend in recent years. Turkey unlike her hard stand on Iraqi Kurdistan in the past is now trying to expand her influence in the region in every possible way. Of course this attraction and tendency of Iraqi Kurdistan towards Turkey have been strengthened and in recent years due to several determinants like having common borders, the question of Kurds, religious questions, the issue of energy, economic and transit issues are among the most important factors in establishing close ties among Iran, Turkey and Iraqi Kurdistan. On the other hand the question of unrest in Syria, the activities of parties and groups like PKK and close relations of Turkey with Iraqi Kurdistan and the United States, the spread of influence of Israel in Turkey, attempts by the Kurds to gain total independence etc. are among the negative factors affecting the relations of Iran with Turkey and Iraqi Kurdistan. The methodology used by the paper is qualitative based on descriptive-analytical approach. Based on library material, the required information and data are gathered and analyzed by two methods, thematic method and content analysis of library and internet sources. The main question raised by the paper is what has been the impact of expansion of political and economic relations of Iraqi Kurdistan with Turkey on foreign policy and interests of Islamic Republic of Iran in the region? The underlying hypothesis is that taking into consideration the positions of Turkey in the region and also Iraqi Kurdistan approach in recent years, the expansion of relations of the two leads to distancing of Iran from the region in political and economic fields and as a result the interests of Iran is jeopardized. The finding of the study shows that Turkey in recent years has extensively influenced in Iraqi Kurdistan. Today Turkey is the biggest economic investor in Iraqi Kurdistan. In political field also Turkey has greatly influenced in the region and this has led to closer ties with Iraq Kurdistan and Iran is lagging behind in this regard which cause a threat to Iran’s interests in Iraqi Kurdistan.
    Keywords: regional ally, active diplomacy, détente, good neighbouring policy, strategic relations}
  • محمود کتابی*، یدالله دهقان، مهدی کاظمی
    درسال های اخیر با توجه به رشد وتوسعه روز افزون هند در زمینه های مختلف به خصوص مسائل اقتصادی و نظامی وباتوجه به موقعیت استراتژیک وحساس این کشور در منطقه جنوب آسیا و قرار داشتن در همجواری کشورهای چین وپاکستان وایران، این کشورمورد توجه بازیگران عرصه بین الملل بخصوص اسرائیل قرار گرفته است. اسرائیل با توجه به شرایط مساعد کشور هند درمنطقه در سال های اخیر تلاش زیادی کرده است تا به هر نحو ممکن روابط خود را با این کشور گسترش دهد و بتواند با حضور ونفوذ در کشور هند به اهداف بلند مدت سیاسی و نظامی خود در منطقه دست یابد.روش مورد استفاده در این پژوهش، کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده که بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق دو روش موضوعی و تحلیل محتوا از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و سایر منابع و تحقیقات مرتبط با آن، گردآوری وجمع بندی شده است. سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه روابط استراتژیک هند با اسرائیل در سال های اخیر چه تاثیری بر منافع جمهوری اسلامی ایران درمنطقه داشته است؟ و فرضیه مقاله نیزاین است که به نظر می رسدافزایش ارتباطات هند با اسرائیل در سال های اخیرباعث به خطر افتادن منافع ملی ایران در منطقه در زمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی و نظامی به ویژه در ارتباط با هند شده است.
    یافته های این تحقیق نشان می دهد که روابط دو کشور هند و اسرائیل در سال های اخیر رو به افزایش بوده و عمده روابط این دو کشور در سال های اخیر مربوط می شود به همکاری در زمینه های نظامی وفروش تجهیزات دفاعی،فروش ماهواره های جاسوسی وعلمی و فناوری، که گسترش این روابط بین دو کشور یاد شده باعث شده است هند به پایگاه مناسبی برای حضور نیروهای اسرائیلی در منطقه تبدیل شود و لذا افزایش روابط دو کشور هند واسرائیل باعث ایجاد فاصله بین هند و ایران و مانع از تحقق اتحادی قوی بین دو کشور شده است که در مجموع روابط هند با اسرائیل در زمینه های مختلف اقتصادی و سیاسی و فناوری برخلاف منافع ملی جمهوری اسلامی ایران درمنطقه می باشد.
    کلید واژگان: متحد منطقه ای, دیپلماسی فعال, تنش زدایی, حسن همجواری, روابط استراتژیک}
    Mahmood Ketabi*, Yadollah Dehghan, Mehdi Kazemi
    In recent years India has progressed and developed considerably in different fields especially in economic and military aspects. India is also located in a sensitive and strategic location in South Asia. It is proximate to China, Iran and Pakistan and therefore has attracted the attention of international actors especially Israel. For the above reasons and the suitable place of India in the region Israel in recent years has tried to expand her relations with India in every possible way. In this way by her presence and influence in India achieve her long term political and military objectives in the region. The methodology used in this paper is qualitative based on descriptive analytical approach. The data and information for the paper have been collected from library sources, internet sources and other related research based on both thematic and content analysis method. The main question in this study is what is the effect of strategic relations of India with Israel on interest of Islamic Republic of Iran? The hypothesis of the study is the increase of relationship between India and Israel in recent years has jeopardized national interest of Iran in the region in political, economic and military aspect especially on bilateral relations of Iran and India. The finding of the study shows that in recent years the relations between India and Israel have been increasing and the topic of these cooperation pertains to scientific and technological field, military, sale of defense equipment, espionage satellites. As a result India has become a suitable base in the region for the presence of Israeli forces. Therefore, the expansion of relations between India and Israel has led to creation of a distance between India and Iran and an obstacle on close relations between the two. On the whole the relations of India with Israel in different fields like economy, political relations and technology is against the national interests of Islamic Republic of Iran in the region.
    Keywords: regional ally, active diplomacy, détente, good neighborliness, strategic relations}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال