جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ترکمنستان » در نشریات گروه « هنر و معماری »
-
طبیعت، مادر همیشگی جان و روح آدمی، بستر هستی بخش جاودانه ای است که همواره مغتنم بوده است. انسان در طول اعصار گوناگون پیوسته به دامان طبیعت تمسک جسته، به کوه ها پناه برده، آب را تقدیس کرده، آتش را پرستیده و خاک را مبارک دانسته است و برای هر یک داستان هایی سروده و بزم ها و رزم هایی بپا کرده است؛ که همگی در گذر زمان، سبب پدید آمدن آیین ها برای جوامع بشری گشته است. تعامل انسان امروز با محیط پیرامونش، با برگزاری آیین ها پیوندی ناگسستنی داشته و توانسته است تا عقاید و ذهنیات خود را با فعالیت های جمعی به منصه ظهور برساند. «جشن نوروز»، یکی از کهن ترین اعیاد ایران زمین، هر ساله به هنگام رسیدن فصل بهار نزد ایرانیان جشن گرفته می شود و با معانی متعالی خود روح آدمی را طراوت می بخشد. برگزاری جشن نوروز با آیین ها و تمهیدات خاصی همراه است که در عصر امروز، جلوه ای متفاوت از منظر آیینی را در محیط به نمایش می گذارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی_تحلیلی و با رویکرد مقایسه ای، ضمن معرفی جشن نوروز و آیین هایی که با خود به همراه دارد، به بررسی شباهت ها و تفاوت های برگزاری این آیین ها در کشور ایران و ترکمنستان به عنوان نمادی مشترک، از نگرش معماری منظر پرداخته و منظر آیینی حاصل از این جشن را در این دو اقلیم تحلیل نموده است. نتایج حاکی از این هستند، که برگزاری جشن نوروز در این دو سرزمین بر بایستگی و شیوه تعامل انسان با محیط طبیعی و مصنوع خویش اثر می گذارد؛ و سبب تقویت ارتباط و هماهنگی وی با آنها می گردد؛ که در پی آن، موجب ظهور مناظر آیینی متنوع و منحصر به فردی، در فضای شهری و محیط های طبیعی می گردد. رصد نمودن قابلیت ها و کنش های موجود در برگزاری آیین های جشن نوروز؛ فرصت های ارزشمندی در جهت بهره وری از معماری منظر به عنوان راه حلی انسان محور؛ در زمینه ساماندهی جمعی، مناظر آیینی و گسترش افق های جذاب در ادای این جشن در دو کشور پیش رو می گذارند.
کلید واژگان: منظر آیینی, ایران, جشن نوروز, ترکمنستان, مقایسه تطبیقی} -
هویت و معماری برخوردار از هویت ملی و منطقهای مسیلهای است که در سالهای اخیر و در همه کشورها مورد توجه خاص قرار گرفته است. در شرایط کنونی و با وجود جریاناتی که به دنبال معماری خودی هستند، تبیین چگونگی اثرپذیری آثار معماری معاصر از آثار معماری ماقبل خود به ویژه آن دسته از آثاری که در زمینه تاریخی-فرهنگی یکدیگر قرار دارند، بسیار مهم و حایز اهمیت است؛ لذا در این پژوهش با بررسی ویژگیهای مهم و تاثیرگذار و اجزای درون متنی هویت ساز در سنت معماری تیموری، به عنوان یکی از مهمترین سنتهای معماری در خراسان بزرگ و در کشورهای حوزهی تمدنی آن و در بناهای شاخص این دوره در کشورهای موردمطالعه، تلاش شده به صورت منسجم به بیان چگونگی و مراتب ارتباط میان سنت معماری تیموری با آثار معماری معاصر و بر اجزا و لایههای مختلف آن پرداخته شود. در این تحقیق به واسطه بررسیهای کتابخانهای و با مطالعه اسناد تاریخی و منابع متعدد دیگر، از روش تحقیق کیفی با استفاده از تدابیر چندگانه تحلیلی-توصیفی و روش تاریخی-تفسیری و روش مقایسهای استفاده شده و جامعه آماری بناهای معاصر عمومی سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در فاصله سالهای 1960 تا 1990 میلادی است. تجزیه و تحلیل دادهها و نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بناهای معاصر در این کشورها با تلاش به ترکیب لایههای مختلف در معماری بنا به برقراری مکالمه و ارتباط با سنت معماری تیموری پرداختهاند.اهداف پژوهشبازشناسی شاخصهای هویتبخش معماری تیموری در بناهای عمومی معاصر کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان.2. مقایسه چگونگی ارتباط در لایههای مختلف میان سنت معماری تیموری و آثار معماری معاصر در سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان.سوالات پژوهش1. بازتاب شاخصهای هویتبخش سنت معماری تیموری در بناهای عمومی معاصر سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان، چگونه است؟2. مراتب ارتباط در لایههای مختلف و میان سنت معماری تیموری و آثار معماری معاصر در سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان چگونه تبیین میشود؟
کلید واژگان: معماری معاصر, ازبکستان, تاجیکستان, ترکمنستان, معماری تیموری}Islamic Art Studies, Volume:18 Issue: 44, 2022, PP 222 -241With the advent of modernism in the world, there have been many discussions about the interaction or confrontation between modern architecture and architectural traditions in many countries. Identity and architecture with national identity is an issue that has received special attention in recent years in all countries. In spite of the currents that seek their own architecture, it is very important to explain how the works of contemporary architecture are influenced by their pre-architectural works, especially those that are in each other's historical-cultural context. This study examines the important and influential features and intra-textual components of identity building in the Tymurid architectural tradition, as one of the most important architectural traditions in Greater Khorasan and in the countries of its civilization, and in landmarks. This period in the countries under study, an attempt has been made to express in a coherent manner how and to what extent the connection between the Tymurid architectural and the works of Contemporary architecture and its various components and layers should be discussed. In this research and through library studies and by studying historical documents and various other sources, qualitative research method using measures Multiple analytical-descriptive and historical-interpretive methods and comparative methods have been used and the statistical population of public buildings of three countries is Uzbekistan, Tajikistan and Turkmenistan between 1960 and 1990. Data analysis and research results show that contemporary buildings in these countries have tried to combine different layers in architecture according to the conversation and connection with the Tymurid architectural tradition.
Keywords: Uzbek Contemporary Architecture, Tajik Contemporary Architecture, Torkmen Contemporary Architecture, intertextuality, Timurid Architecture} -
مطالعه و تحلیل موسیقی باغشی های ترکمن صحرا و رابطه ی آن ها با این موسیقی در تقابل وضعیت گذشته و حال، علاوه بر آن که آشکارکننده ی تغییرات در این سنت موسیقایی است، صورتی خاص از تغییرات موسیقایی را بر ما عیان می کند. همچون دیگر جمهوری های آسیای مرکزی، سنت باغشی گری در ترکمنستان تحت فشار سیاست های توسعه ی فرهنگی که توسط مراجع فراموسیقایی اعمال شده اند، تغییراتی اساسی کرده است. آنچه در وضعیت کنونی در ترکمن صحرا، در غیاب چنین فشار هایی، به صورت تغییرات از پایین یعنی بر اساس میل و انتخاب باغشی های منطقه مشاهده می شود، مجموعه ی پیچیده ای از پاسخ های واگرا و همگرای باغشی های ترکمن صحرا به تغییرات روی داده در ترکمنستان و فرآورده های آن است. در این مطالعه که به روش کیفی و مبتنی بر پژوهش میدانی و مطالعه ی کتابخانه ای انجام شده، نشان داده می شود که واکنش های باغشی ها به تحولات اخیر با در نظر گرفتن دوگانه ی باغشی گری حرفه ای/غیرحرفه ای محصول تغییرات اجتماعی اخیر ترکمن صحرا، سکونت و یکجا نشینی، معنادار می شوند. در این میان، حرفه ای ها حافظان عناصر تداوم بخش سنت بوده و غیرحرفه ای ها مهم ترین تحولات را در این سنت موسیقایی در منطقه رقم زده اند. تحولاتی که به صورت تقلید و اقتباس و از آن خود کردن تغییرات از پایین، بر اساس میل و انتخاب، به نظر می رسند اما در باطن صورتی ویژه از انتقال فرهنگی به صورت غیرمستقیم را تبیین می کنند.
کلید واژگان: باغشی, موسیقی ترکمنی, تغییرات موسیقایی, ترکمن صحرا, ترکمنستان}The musical tradition of Turkmen bagshy (bagshychylyk) is the core of Turkmen culture in Turkmen-Sahra (Iran) and Turkmenistan. Since the last decades of the 19th century, this tradition has faced various degrees of transformation due to the Socio-political evolutions. In this paper, we focus on the musical culture in Turkmen-Sahra and explore the changes by juxtaposing its past with its present. Our study is based on several fieldworks in Turkmen-Sahra including hours of interviews with informants from Turkmen-Sahra and Turkmenistan from 2010 to 2015. Moreover, monographs, travelogues, and audio-visual materials are considered as well. To provide a basis for comparison we cast light on the Turkmen-Sahra case according to the concept of musical change. Taking various aspects of musical change into account the Turkmen-Sahra case seems to be a special one mostly through a particular type of acculturation which we refer to as indirect acculturation. While various cultural policies were followed in Turkmenistan since the Russian revolution to manipulate music, in Turkmen-Sahra, by contrast, the musical culture has been almost free from such governmental pressures. It is worth mentioning that the musical change in Turkmen-Sahra is not the result of the bagshys’ individual preferences and the changes in Turkmenistan play a major role here. In this process, the change does not occur simply by borrowing and modifying what bagshy receives from the other side of the border, but a complicated set of divergent and convergent responses should be considered in analyzing the process of musical change. The above-mentioned responses become significant in the duality of professional and non-professional bagshy. Non-professionals belong to the new social class of educated Turkmens emerged in the 1940s following the social changes in Turkmen-Sahra caused by the settlement of nomad Turkmens. They adopt a distinct approach to Turkmen musical tradition as a problem of identity, while the professionals consider it just a profession. Despite the professionals' tendency to maintain continuity and the non-professionals keen interest in change as the prevailing aspects of musical change in Turkmen-Sahra, the two group adopt either convergent or divergent responses depending on the situations. We study the duality of responses within the parameters of education, drawing distinctions with Turkmenistan, utilizing new musical instruments, individual/group performances, and reterritorialization. In conclusion, the musical change in Turkmen-Sahra grounded in the processes of imitation and adaptation while the continuity is based on rejecting the musical products of Turkmenistan. This demonstrates how the musical change in Turkmen-Sahra is defined as indirect acculturation rather than a model in which the changes in Turkmenistan are imported and accepted by bagshys of Turkmen-Sahra in a passive manner
Keywords: Bagshy, Turkmen Music, Musical Change, Turkmen-Sahra, Turkmenistan}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.