فهرست مطالب

نشریه پژوهش و سازندگی
سال هجدهم شماره 4 (پیاپی 70، بهار 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/05/06
  • تعداد عناوین: 85
|
  • جنگل و مرتع
  • تعیین مناسب ترین زمان جنگل کاری با گونه بلندمازو (Quercus castaneifolia) در گیلان
    صفحه 2
    جهت بررسی و تعیین مناسب ترین زمان جنگل کاری با بلند مازو (Quercus castaneifolia C.A.M.Subsp.Castaneifolia Browicz & Menitsky1971) در منطقه حوزه شفارود غرب استان گیلان در پایین بند، در سال 1374 تا ارتفاع حدود 350 متر از سطح دریا، به روش آماری بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و شش تیمار که شامل کاشت نهال یک ساله در آذر ماه، دی ماه، بهمن ماه، اسفند ماه، دپوی اسفند کاشت فروردین و فروردین ماه برای مدت 15 سال، هر ساله در هر پلات 100 اصله نهال با فاصله کاشت 1×1 مجموعا 1800 اصله نهال، در سال به مرحله اجرا درآمد. پس از پایان دوره رویش هر ساله درصد زنده مانی و ارتفاع 36 اصله نهال وسطی اندازه گیری شدند و نتیجه پایان دوره پنج سال اول با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SAS داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج 5 ساله اول نشان می دهد تفاوت معنی داری از نظرآماری در درصد زنده مانی و ارتفاع نهال ها در تیمارها و تکرار ها در سطح 5 درصد وجود ندارد. با رعایت اصول فنی کاشت نهال، بعد از پایان فصل رویش نهال ها در خزانه از اواخر آذر ماه تا اواسط فروردین ماه می توان با بلند مازو با موفقیت بالای 80 درصد زنده مانی در عرصه های پایین بند و در رویشگاه های بلند مازو و بدون اینکه تیمار ها از نظر آماری با همدیگر تفاوت معنی داری داشته باشند جنگل کاری نمود.
    کلیدواژگان: بلند مازو، مناسب ترین زمان، جنگل کاری، غرب گیلان
  • به زراعی گیاهان زراعی
  • بررسی روش های شکست خواب و جوانه زنی بذر گیاه روناس(Rubia tinctorum)
    صفحه 2
    گیاه روناس (Rubia tinctorum) از گیاهان بومی ایران است که از دیرباز جایگاه ویژه ای در طب سنتی و صنایعی چون رنگرزی داشته است. این تحقیق به منظور بررسی و انتخاب تیمارهای مناسب جهت غلبه بر خواب بذر روناس که از مشکلات عمده تولید و زراعت آن می باشد، در دانشکده کشاورزی دانشکاه آزاد اسلامی واحد شوشتر انجام شد. تیمارهای به کار رفته جهت غلبه بر خواب بذر عبارت بودند از: روشنایی 24 ساعته، اسید جیبرلیک 500ppm، خراش پوسته بذر با سمباده، خراش پوسته بذر با اسید سولفوریک 90 درصد به مدت 10، 15 و 20 دقیقه، خراش پوسته بذر با آب گرم 70 و 90 درجه سانتیگراد به مدت 5 و 10 دقیقه و سرمادهی بذر به مدت 2، 4 و 6 هفته در دمای 4+ درجه سانتیگراد. مقایسه تیمارها در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. بیشترین میزان جوانه زنی بذور در اثر اعمال تیمار، کاربرد اسید سولفوریک 90 درصد به مدت 15 دقیقه به دست آمد. تیمار بذرها با آب گرم و سمباده نیز نتایجی مشابه کاربرد اسید سولفوریک داشت و تفاوت معنی داری بین آنها دیده نشد. روشنایی و اسید جیبرلیک تاثیری بر جوانه زنی بذر روناس نداشت. طول ریشه چه، طول ساقه چه، مدت جوانه زنی و وزن تر گیاهچه نیز تحت تاثیر تیمارهای آزمایش قرار گرفت. تیمار بذر با اسید سولفوریک به مدت 20 دقیقه سبب آسیب به گیاهچه روناس و کاهش وزن خشک گیاهچه، طول ریشه چه و ساقه چه شد. آب گرم 90 درجه سانتی گراد به مدت 10 دقیقه تنها بر طول ریشه چه و وزن خشک گیاهچه تاثیر سو داشت. با توجه به نتایج تیمار بذر با کاغذ سمباده مناسب ترین روش غلبه بر خواب بذر روناس است.
    کلیدواژگان: خواب بذر، روناس، جوانه زنی، خصوصیات گیاهچه، خراش دهی
  • به زراعی باغبانی و سبزی کاری
  • صفحه 8
    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف آبیاری و زمان برداشت ریشه روی عملکرد و برخی خصوصیات کیفی ریشه چغندرقند، آزمایش در قالب طرح آماری فاکتوریل اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1381 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب به اجرا درآمد. کم آبیاری در 3 سطح 40، 70 و 100 درصد نیاز آبی گیاه و 4 رقم چغندرقند (رسول، شیرین، دورتی و BR1) به صورت فاکتوریل در کرت های اصلی و 7 مرحله برداشت (91، 107، 123، 139، 171، 155 و 187 روز پس از سبز شدن) در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان عملکرد ریشه و عملکرد شکر سفید به رقم دورتی توام با آبیاری کامل تعلق داشته و مقادیر آنها با گذشت زمان از اولین برداشت تا آخرین برداشت، در همه ارقام افزایش پیدا کردند. اثر رقم بر روی عملکرد ریشه و سدیم، اثر زمان برداشت روی پتاسیم، سدیم و درصد قند معنی داری بود. اثر متقابلی بین سطوح آبیاری و زمان برداشت روی عملکرد ریشه و عملکرد شکر سفید و اثر متقابلی نیز بین نوع رقم و زمان برداشت روی نیتروژن و آلکالیته مشاهده گردید. آزمایش نشان داد که رقم دورتی کمترین ناخالصی در ریشه و بیشترین عملکرد می باشد. از طرف دیگر چین استنباط می شود که در صورتی که شرایط محیطی اجازه دهد تاخیر در برداشت، باعث بهبود کیفیت ریشه می گردد.
    کلیدواژگان: آبیاری محدود، ارقام چغندرقند، زمان برداشت، عملکرد و خصوصیات کیفی، نمو ریشه
  • آبخیزداری
  • صفحه 10
    گروه سازندهای زمین شناسی و واحد های سنگی با الگوگیری از چهار گروه هیدرولوژیکی خاک، در گروه های هیدرولوژیکی معادل آنها تقسیم بندی شده و درصد مساحت هر یک در حالت چهار گانه و تلفیقی از آنها در 12 زیر حوزه در محدوده البرز جنوبی حوزه سفید رود محاسبه شده اند. تعداد 628 آبنمود برای آموزش و 54 مورد دیگر برای آزمون شبکه عصبی انتخاب گردیده و بارندگی روزانه سیل زا، بارندگی پنج روز قبل و عمق رواناب نظیر محاسبه شده اند. رابطه عمق رواناب به عنوان متغیر خروجی با متغیر های ورودی شامل مساحت حوزه، درصد مساحت هر یک از گروه های هیدرولوژیکی معادل در حالت های چهار گانه و تلفیقی سه و دو گانه، میزان بارندگی یک روزه سیل زا، بارندگی پنج روز قبل نظیر در قالب معادله همبستگی چند متغیره خطی و شبکه عصبی مصنوعی پیشخور مدل گردیده اند. عمق رواناب با استفاده از مدل های ریاضی بدست آمده و با فرض اینکه کل مساحت حوزه تنها توسط یکی از گروه های هیدرولوژیکی معادل پوشیده شده باشد، شبیه سازی شده و توسط آزمون t دو دامنه با هم مقایسه شده است. نتایج آزمون نشانگر تفاوت سری عمق های رواناب برآورد شده با همدیگر می باشد. به دلیل وجود تفاوت معنی دار در میزان رواناب شبیه سازی شده ولی وجود بعضی ضرایب رگرسیونی غیر معنی دار در معادلات رگرسیون چند متغیره خطی، دوباره با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی آموزش یافته، نیم رخ تغییرات عمق رواناب نظیر بارندگی یک روزه سیل زا و با رعایت فرض مذکور ترسیم و بصورت چشمی تفسیر گردیده است. نتایج حاصله بیانگر آشوب در رفتار هیدرولوژیکی برخی از گروه های هیدرولوژیکی و در نتیجه ابهام در مرز گروه بندی های ها و لزوم کاهش در تعداد آنها و تغییر در نحوه مجتمع سازی سازندهای زمین شناسی و واحد های سنگی است.
    کلیدواژگان: ایران، بارندگی، رواناب، سفیدرود، شبکه عصبی، گروه بندی هیدرولوژیکی
  • صفحه 10
    By: A. Rezaei; Instructor of Agriculture and Natural Resources Research Center of Zanjan.
    M. Mahdavi: Prof. Of Tehran University.
    S.Feiznia: Prof. Of Tehran University.
    C. Lucas: Prof. Of Tehran University.
    M. Mahdian: Assi. Prof. Of Soil Conservation and Watershed Management Institute.
    The Geological formations and Rock Units (GFRUs) of 12 sub - basins in south zone of Sefidrood basin have been classified to four or some combination of them by inspiration of four soil hydrologic groups and measured their occupied area. The 628 hydrographs have been selected for training and 54 other for testing and their similar daily flooding rainfall and five days antecedent rainfall depths were extracted and runoff depths was calculated. The relations among runoff depths with sub basins areas, daily flooding rainfall depths, five days antecedent rainfall depths and percent occupied by any of Geological Formations units (GFRUs) have been modeled based on Multiple Linear Regression (MLR) and Artificial Perceptron Neural Networks (APNN). The results show significance differences among (GFRUs) at error level of %1 and occasionally %5 for producing of runoff based on (APNN) and (MLR). The rainfalls depths have been simulated by (APNN) with stabilize of all entrances exclusive of rainfall depths and hypothesis of sub basins area was occupied only by one type of (GFRUs). The conclusion states that there are some chaos hydrologic behaviors and vague borders among (GFRUs) and will better to decline number of hydrologic groups to three and changing the form of complexity of them.
    کلیدواژگان: Hydrological grouping، Iran، Neural network، Rainfall runoff Sefidrood
  • Phytoplankton abundance and distribution in Bahoo-Kalat estuary at southeast of Iran
    صفحه 15
  • به نژادی گیاهان زراعی
  • اثرات کاربرد باکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) بر عملکرد ذرت علوفه ای
    صفحه 16
    کاربرد کودهای بیولوژیک به ویژه باکتری های محرک رشد گیاه به صورت تلفیق با مصرف کودهای شیمیایی مهمترین راهبرد تغذیه تلفیقی گیاه برای مدیریت پایدار بوم نظام های کشاورزی و افزایش تولید آنها در سیستم کشاورزی پایدار با نهاده کافی می باشد. به منظور بررسی تاثیر کاربرد مایه تلقیح باکتری های Azotobacter chroococcum، As. Lipoferum، Azospirillum brasilensets و Pseudomonas fluorescens بر عملکرد علوقه سیلویی دورگ های ساده دیررس ذرت 700، 704 و یک دورگ ساده امید بخش (B73×K18)، آزمایشی به صورت فاکتوریل اجرا شد. تلقیح بذرهای این دورگ ها با تک تک باکتری ها، مخلوط دو به دو باکتری ها و یا هر چهار باکتری با هم و عدم تلقیح باکتریایی بذر (شاهد) به عنوان تیمارهای کاربرد باکتری های محرک رشد گیاه در نظر گرفته شدند. در مرحله شیری شدن دانه ها و بوته ها بردشات شده و عملکرد علوفه در هکتار، وزن تر هر بوته، وزن خشک بوته در هکتار، وزن خشک هر بوته، تعداد برگ هر بوته، تعداد برگ های بالای بلال در هر بوته، ارتفاع بوته و قطر ساقه اندازه گیری شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که تمامی ویژگی های مورد بررسی تحت تاثیر تیمارهای آزمایش قرار گرفتند، به طوری که اثر متقابل دورگ های ذرت و باکتری های محرک رشد گیاه برای وزن تر هر بوته و تعداد برگ های بالای بلال معنی دار (0.5 < p) و برای سایر ویژگی ها بسیار معنی دار (0.01 p<) بود. همچنین مشخص گردید که دو رگ ساده 704 که بذرهای آن با هر چهار باکتری تلقیح شده بودند از لحاظ عملکرد علوفه سیلویی در هکتار و سایر ویژگی های مورد بررسی نسبت به دیگر دورگ ها برتری داشت.
    کلیدواژگان: ذرت علوفه ای، عملکرد علوفه سیلویی، باکتری های محرک رشد گیاه، Az، chroococcum، وAz، lipoferum، وAs، brusilenseو P، fluorescens
  • آبخیزداری
  • صفحه 23
    از ویژگی های اصلی مطالعه ژئومورفولوژی در هر منطقه کمک به تشریح و ارزیابی حوزه ای است که آب در آن جریان دارد. وجود ارتباط بین ژئومورفولوژی و هیدرولوژی این امکان را فراهم می آورد تا در حوزه هایی که از نظر ژئومورفولوژی تشابه وجود داد با ایجاد روابط بین این دو، برآورد هیدرولوژی در حوضه های فاقد آمار را به دست آورد. در یک حوزه آبخیز دو دسته عناصر ثابت (پارامترهای ژئومورفولوژی) و پویا (متغیر های بارش و سرعت جریان) در پاسخ هیدرولوژی حوزه تاثیر می گذارند. پارامترهای ژئومورفولوژی نظیر نسبت انشعاب، نسبت طول، نسبت مساحت، طول آبراهه اصلی و شیب آبراهه از عناصر ثابت و سرعت جریان، شدت و مقدار بارش از عناصر پویا می باشند. با روابط بین این عناصر می توان هیدروگراف یک حوزه را در خروجی برآورد نمود. این ایده به هیدروگراف واحد لحظه ای ژئومورفولوژی (GIUH) موسوم است، با استفاده از این روش هیدروگراف برای حوزه آبخیز کسیلیان استخراج شده و با هیدروگراف های مشاهده ای و مصنوعی استخراج شده از روش های اشنایدر و SCS مثلثی مقایسه شده است. بر اساس تحلیل های آماری بین روش های مختلف اختلاف قابل ملاحظه ای وجود نداشته است لیکن بر اساس آزمون کارایی نسبی نتایج به دست آمده نشان دهنده کارایی نسبی، خوب این روش بوده است.
    کلیدواژگان: هیدروگراف واحد لحظه ای، پارامترهای ژئومورفولوژی، کسیلیان، کارائی نسبی
  • Efficiency of geomorphologic instantaneous unit hydrograph and compare with Snyder, SCS, and triangular synthetic unit hydrograph in Kasilian watershed.
    صفحه 23
    The usage of geomorphologic parameters for estimating of unit hydrograph are a basic role in hyrological science. Due to lack of observed data in basins. Relationship between hydrology and geomorphologic parameters can lead to estimate hydrologic response of a basin. Dynamics and static parameters such as velocity and rainfall intensity plus bifraction ratio length ratio, area ratio length and slope of the main stream affect on response of basin. To make relation between these two elements can estimate the output hydrograph of a basin. In this research project by this method for representative basin of Kasilian in north Iran hydrograph were estimated and then by other synthetic methods such as Snayder, SCS and triangular SCS were compared. It is mentioned that the giuh by ROSSO method also acquised. After then these methods compared by observed hydrograph, the result was satisfied and they have no significant differences.
    کلیدواژگان: Hydrograph، Geomorphologic instantaneous unit hydrograph، SCS، Snyder
  • به نژادی گیاهان زراعی
  • صفحه 23
    به منظور مکان یابی ژن های کنترل کننده صفات مورفولوژیکی گیاه خردل وحشی در شرایط تنش خشکی تعداد 93 لاین اینبرد نوترکیب (RIL) حاصل از تلاقی دو اکوتیپ کلمبیا و نیدرزنز در دو شرایط آبی و تنش در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تکرار مورد آزمایش قرار گرفتند. در طول دوره رشد صفات تعداد برگ، اندازه رزت، ارتفاع گیاه، تعداد شاخه، تعداد کپسول و تاریخ گلدهی مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه (Quantitative Trait Loci) QTL با استفاده از نتایج صفات مورفولوژیکی و 53 نشانگر SSR نشان داد که در شرایط تنش خشکی سه QTL ص بر روی کروموزوم های 1و 4 صنعت تاریخ گلدهی را کنترل می کنند. ارتفاع گیاه توسط یک QTL کنترل می شود که بر روی کروموزوم شماره یک قرار دارد. این QTL، حدود 36 درصد از واریانس ژنتیکی را کنترل می کند. تعداد برگ و اندازه رزت هر یک توسط دو QTL کنترل می شوند که بر روی کروموزوم شماره 1 قرار گرفته اند. تعداد شاخه با 89 درصد از واریانس ژنتیکی و تعداد کپسول با 47 درصد از واریانس ژنتیکی، نیز هریک توسط یک QTL کنترل می شوند که بر روی کروموزوم شماره یک قرار دارند.
    کلیدواژگان: خردل وحشی، تنش خشکی، لاین های اینبرد نوترکیب، تجزیه QTL
  • به زراعی گیاهان زراعی
  • صفحه 28
    این پژوهش تاثیر عوامل طبیعی و مصنوعی بر شکستن خواب غده و تسریع در جوانه زنی که در راستای طرح استمرار کشت سیب زمینی در کشور است در قالب آزمایش فاکتوریل 7*4 با طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار، در سال زراعی 1377 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی همدان مورد بررسی قرار گرفت. عامل اول، چهار رقم سیب زمینی به نام های آگریا، مارفونا، درآگا، و مورن و عامل دوم شش تیمار شکستن دوره خواب شامل درجه حرارت، تیوره، شوک سرما- گرما، اسید جیبرلیک، دی سولفید کربن، دی اکسید کربن و شاهد می باشد. تجزیه آماری نشان داد که در کلیه مراحل جوانه زنی اختلاف بین ارقام و تیمارها و اثر متقابل آنها در سطح 1 درصد معنی دار می باشد. تیمار سرما- گرما کمترین اثر را در شکستن خواب ارقام سیب زمینی داشته و تیمارهای دی اکسید کربن، اسید جیبرلیک و دی سولفید کربن بیشترین تاثیر را نشان داده است. و از دی اکسید کربن جهت شکستن خواب غده استفاده شود.
    کلیدواژگان: شکستن خواب، ارقام سیب زمینی
  • گیاه شناسی
  • صفحه 33
    مواد صمغی موجود در بافت ساقه های گون را کتیران می نامند، کتیرا از مهمترین محصولات فرعی مرتعی کشور محسوب شده و در مداوای بیماران از آن استفاده می شود. به منظور بررسی اثر دفعات و نحوه تیغ زنی در زمان های مختلف بر میزان استحصال کتیرا از یک طرح استریپ اسپلیت پلات در زمان با 4 تکرار در دو سال (1374 – 1373) و با فاکتورهای A: تعداد دفعات تیغ زنی در دو سطح در کرت اصلی (یکبار، دوبار) B: زمان تیغ زنی در نوار ها در 4 سطح (15 تیر، 30 تیر، 15 مرداد، 31 مرداد) و C: نحوه تیغ زنی در کرت های فرعی در سه سطح (عمودی، افقی و مورب) استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس سالانه و مرکب نشان دهنده عدم تاثیر دفعات تیغ زنی و اهمیت زمان دم تیغ زنی و روش تیغ زنی عمودی در میزان استحصال کتیرا بود. بیشترین میزان استحصال کتیرا در زمان دوم و با روش تیغ زنی عمودی حاصل شد و کمترین مقدار نیز در اواخر مرداد و با روش تیغ زنی افقی حاصل شد. شرایط محیطی نیز بر میزان استحصال تاثیر معنی دار داشت و با کاهش رطوبت هوا، خاک و همچنین افزایش درجه حرارت محیط استحصال کتیرا کاهش یافت.
    کلیدواژگان: گون، کتیرا، زمان، سال، تیغ زنی
  • متفرقه
  • تعیین عوامل موثر بر مشارکت مرتعداران در تعاونی های مرتع داری استان کردستان
    محمدجلالی، عزت الله کرمی صفحه 35

    در دهه های اخیر مقابله با عوامل تخیب مراتع و تلاش درجهت احیا مراتع به عنوان گامی اساسی در راستای توسعه پایدار لازم و ضروری نموده است. اما با توجه به وسعت زیاد عرصه های منابع طبیعی و نیاز به نیروی انسانی بسیار زیاد جهت حفاظت و احیا این منابع به نظر می رسد، مشارکت بهره برداران عرصه های مذکور بهترین وسیله توسعه این منابع باشد. نظام تعاونی به عنوان یکی از الگوهای مشارکت مردمی در حفظ و احیا مراتع مد نظر مجریان سازمان های اجرایی قرار گرفته است. از این رو در این مطالعه به بررسی تعاونی های مرتع داری استان کردستان به منظور تعیین سازه های موثر بر مشارکت مرتع داران پرداخته شده است. این پژوهش به شکل پیمایشی، از طریق تکمیل نمودن پرسشنامه برای اعضای 26 تعاونی مرتع داری هشت شهرستان استان کردستان که طول مدت فعالیت آنها حداقل سه سال بوده، صورت گرفته است. بدین منظور بین 15-20% اعضای هر تعاونی به شکل نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد، از میان سازه های ارتباط با کارمندان منابع طبیعی، تقدیرگرایی، موفقیت مداری، دانش فنی فرد، سطح سواد، منفعت - هزینه، پیامد اجتماعی مشارکت، خدمات ترویجی و تامین نهاده که دارای همبستگی معنی داری با متغیر میزان مشارکت فرد در تعاونی می باشند، سازه های خدمات ترویجی و سطح سواد در تابع رگرسیونی چندگانه به شیوه مرحله ای وارد و به ترتیب 37% و 2% تغییرات متغیر میزان مشارکت فرد در تعاونی را توضیح می دهند.

    کلیدواژگان: مشارکت، تعاونی، حفظ و احیاء منابع طبیعی، مرتع داری
  • گیاه شناسی
  • صفحه 41
    در این مطالعه تغییرات مکانی 63 متغیر اقلیمی که از نظر رستنی های طبیعی اهمیت دارند با استفاده از تجزیه عاملی و تحلیل خوشه ایبررسی شد. این بررسی نشان می دهد 5 عامل اول 95.95 درصد پراش متغیر های اولیه را بیان می کند. این عوامل عبارتند از: بارش، دمای گرمایشی، جهت و سرعت باد، بارش تابستانه و غبار که به تربیت 35.1، 26.8، 17.5، 11.2، 5.4 درصد از تغییرات را نشان می دهند. داده های ماتریس امتیاز عاملی با روش سلسله مراتبی وارد خوشه بندی شده و 8 پهنه اقلیم رویشی تفکیک، ترسیم و نامگذاری شد. گونه های ذیل به عنوان متمایز کننده اقلیم های مختلف شناسایی شد.
    Agropyron spp., Bromus tomentellus, Stipa Arabica, Astragalus adscendens, Daphne mucronata, Salsola spp., Zygophylum atriplicoides, Artemisia aucheri
    کلیدواژگان: گیاه-اقلیم شناختی، حوضه آبخیز زاینده رود، تجزیه عاملی، تحلیل خوشه ای، طبقه بندی
  • صفحه 46
    به منظور مطالعه اثر محل قرار گرفتن بذر در عمق های مختلف خاک به همراه کشت بذر با غلات و بدون غلاف بر بانک بذر خاک و زادآوری طبیعی یونجه های یکساله، آزمایشی در قالب طرح اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در 2 سال متوالی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان مورد مطالعه قرار گرفت. در این تحقیق 6 رقم یونجه یکساله مورد مطالعه به عنوان عامل اصلی و 3 عمق کاشت 2، 4 و 6 سانتی متر به همراه کشت بذر با غلاف و بدون غلاف به عنوان عوامل فرعی اول و دوم در نظر گرفته شدند. کشت بذر یونجه های یکساله در عمق 2 سانتی متری به صورت بدون غلاف سبب سبز شدن سریع تر، یکنواخت تر و استقرار مناسب تر گیاهچه ها شد که نهایتا عملکرد بیولوژیک یونجه و بانک بذر خاک نسبت به سایر تیمارها برتری دارد. رقم Rigidula از گونه Medicago rigidula به طور میانگین بیشترین عملکرد بیولوژیک را در شرایط مختلف کشت نسبت به سایر ارقام یونجه های یکساله تولید نمود. در همین شرایط بیشترین عملکرد بذر و بالاترین ذخیره بذری خاک به رقم Caliph از گونه Medicago truncatula تعلق گرفت. با افزایش عمق قرار گرفتن بذر در خاک به دلیل کاهش قدرت جوانه زنی بذور و استقرار ضعیف گیاهچه ها، تراکم گیاهی کاهش یافته و در نتیجه عملکرد ماده خشک کل و بانک بذر خاک نیز کاهش می یابد همچنین کشت بذور با غلاف همزمان با افزایش عمق قرار گرفتن بذر در خاک، این کاهش را تشدید می نماید. با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می گردد که در سال اول کشت یونجه های یکساله (در مرحله آغاز سیستم تناوبی غله - یونجه یکساله) کشت بذر به صورت بدون غلاف و پس از خراش دادن پوسته بذر در عمق 2 سانتی متری خاک زراعی انجام شود.
    کلیدواژگان: یونجه یکساله، عمق کشت، زاد آوری طبیعی، ذخیره بذری خاک
  • صفحه 54
    تالاب امیرکلایه بین دو طول شرقی 50o10''-50o12''30" و عرض های شمالی 37o19''30"-37o22''30" در شمال غربی لنگرود واقع است. این تالاب در سال 1349 با وسعت 1230 هکتار از سوی سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام گردید. در پژوهش حاضر پوشش گیاهی تالاب براساس مکتب براون- بلانکه (زیگماتیست) مورد مطالعه قرار گرفت و طی آن 15 جامعه بر پایه تجزیه و تحلیل داده های جامعه شناختی گیاهی به روش های تجزیه و تحلیل ارتباط های عاملی و طبقه بندی سلسله مراتب بالارونده تشخیص داده شد. این جوامع به 3 رده، 3 راسته و 7 اتحادیه تعلق دارند. جوامع زیر بخش وسیعی از پوشش طبیعی منطقه حفاظت شده امیرکلایه را تشکیل می دهند: Phrogmitetum australis, Potametum, Cladietum marisci, Nitelletum sp. Pectinati, ceratophylletum demersi. پراکنش جوامع گیاهی این تالاب اساسا تحت تاثیر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب (نظیر غلظت املاح و آلاینده ها، شفافیت، دما، BOD، COD، DO، EC، pH)، عمق و شدت جریان آب، رسوبات بستر و عوامل زیستی قرار دارد. نقشه جامعه شناسی گیاهی تالاب امیرکلایه با مقیاس 1:25000 بر پایه مطالعات جامعه شناختی گیاهی با طیفی از رنگ های مختلف تهیه شد.
    کلیدواژگان: جامعه شناسی گیاهی، نقشه جامعه شناسی گیاهی، گیاهان آبزی، منطقه حفاظت شده امیرکلایه
  • به نژادی باغبانی و سبزی کاری
  • صفحه 56
    در این پژوهش ابتدا تعدادی بذر به طور متوالی در شرایط استریل کشت و پرورش داده شد. بذرها در شرایط طبیعی جوانه زدند و پس از یک ماه دانه رسته ای که از نظر سرعت رشد یکسان بودند، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه شاهد و تیمار تقسیم شدند. گروه تیمار در مرحله رویشی در معرض میدان مغناطیسی ثابت با شدت 30 میلی تسلا در یک بازه زمانی 10 روزه و هر روز به مدت 5 ساعت قرار گرفت و سپس نمونه ها جهت انجام آنالیزهای شیمیایی در زمان های مناسب برداشت گردید. بر بنای نتایج به دست آمده، میدان مغناطیسی ثابت با شدت 30 میلی تسلا می تواند عاملی برای تحریک رشد بعدی در گیاه کلم قرمز باشد. قرار گرفتن گیاه در مرحله رویشی در معرض میدان مغناطیسی ثابت با شدت 30 میلی تسلا سبب کاهش فعالیت آنزیم PAL، کاهش لیگنین و افزایش فنل های متصل به دیواره در هر دو بخش هوایی و ریشه گردید که تاخیر در بلوغ و کاهش چوبی شدن دیواره ها در این اندام ها را تحت تاثیر میدان مغناطیسی پیشنهاد می کند. میدان مغناطیسی مزبور همچنین سبب افزایش محتوای آنتوسیانین بخش هوایی و کاهش محتوای قند محلول در هر دو بخش هوایی و ریشه گردید.
    کلیدواژگان: گندم نان، تجزیه پایداری، ضرائب همبستگی، تجزیه علیت
  • گیاه شناسی
  • تاثیر میدان مغناطیسی ایستا بر متابولیسم برخی از ترکیبات فنلی در گیاه کلم قرمز (Brassica oleracea L. cv. Saccata)
    صفحه 63
    در این پژوهش ابتدا تعدادی بذر به طور متوالی در شرایط استریل کشت و پرورش داده شد. بذرها در شرایط طبیعی جوانه زدند و پس از یک ماه دانه رسته ای که از نظر سرعت رشد یکسان بودند، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه شاهد و تیمار تقسیم شدند. گروه تیمار در مرحله رویشی در معرض میدان مغناطیسی ثابت با شدت 30 میلی تسلا در یک بازه زمانی 10 روزه و هر روز به مدت 5 ساعت قرار گرفت و سپس نمونه ها جهت انجام آنالیزهای شیمیایی در زمان های مناسب برداشت گردید. بر بنای نتایج به دست آمده، میدان مغناطیسی ثابت با شدت 30 میلی تسلا می تواند عاملی برای تحریک رشد بعدی در گیاه کلم قرمز باشد. قرار گرفتن گیاه در مرحله رویشی در معرض میدان مغناطیسی ثابت با شدت 30 میلی تسلا سبب کاهش فعالیت آنزیم PAL، کاهش لیگنین و افزایش فنل های متصل به دیواره در هر دو بخش هوایی و ریشه گردید که تاخیر در بلوغ و کاهش چوبی شدن دیواره ها در این اندام ها را تحت تاثیر میدان مغناطیسی پیشنهاد می کند. میدان مغناطیسی مزبور همچنین سبب افزایش محتوای آنتوسیانین بخش هوایی و کاهش محتوای قند محلول در هر دو بخش هوایی و ریشه گردید.
    کلیدواژگان: میدان مغناطیسی، ترکیبات فنلی، کلم قرمز، پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز، فنیل آلانین آمونیالیاز، لیگنین
  • صفحه 65
    در این مطالعه تغییرات مکانی 63 متغیر اقلیمی که از نظر رستنی های طبیعی اهمیت دارند با استفاده از تجزیه عاملی و تحلیل خوشه ایبررسی شد. این بررسی نشان می دهد 5 عامل اول 95.95 درصد پراش متغیر های اولیه را بیان می کند. این عوامل عبارتند از: بارش، دمای گرمایشی، جهت و سرعت باد، بارش تابستانه و غبار که به تربیت 35.1، 26.8، 17.5، 11.2، 5.4 درصد از تغییرات را نشان می دهند. داده های ماتریس امتیاز عاملی با روش سلسله مراتبی وارد خوشه بندی شده و 8 پهنه اقلیم رویشی تفکیک، ترسیم و نامگذاری شد. گونه های ذیل به عنوان متمایز کننده اقلیم های مختلف شناسایی شد.
    Agropyron spp., Bromus tomentellus, Stipa Arabica, Astragalus adscendens, Daphne mucronata, Salsola spp., Zygophylum atriplicoides, Artemisia aucheri
    کلیدواژگان: آبیاری، رویش طولی، زربین، خاک، فراوانی، نهال، وجین
  • جنگل و مرتع
  • بررسی فلوریستیک و تعیین اشکال زیستی گیاهان منطقه حفاظت شده خان گرمز در استان همدان
    صفحه 70
    در این تحقیق فلور منطقه حفاظت شده خان گرمز مورد بررسی قرار گرفته است. منطقه مذکور در 34 کیلومتری غرب شهر تویسرکان و 25 کیلومتری شرق شهر اسدآباد قرار گرفته است. روش جمع آوری گیاهان منطقه مذکور روش مرسوم مطالعات فلوریستیک منطقه ای بوده است. نمونه های جمع آوری شده براساس روش های مرسوم تاکسونومی گیاهی و به کارگیری منابع لازم شناسایی شد و خانواده، جنس و گونه هر یک از آنها تعیین گردید. اسامی تاکسون های منطقه به صورت فهرست الفبایی و به ترتیب خانواده، جنس و گونه تنظیم شد. نمونه های جمع آوری شده در این بررسی در هر باریوم مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان و هر باریوم دانشگاه اصفهان نگهداری می گردد. شکل زیستی هر یک از عناصر گیاهی منطقه با استفاده از روش (Raunkier) مشخص شد. گونه های اندمیک ایران در منطقه مورد بررسی با استفاده از منابع تعیین شد و با استناد به طبقه بندی IUCN و Red data book of Iran گونه های دارای طبقات حفاظتی تعیین گردید.
    این بررسی نشان داد که در منطقه حفاظت شده خان گرمز 45 خانواده، 164 جنس و 213 گونه حضور دارد. اشکال زیستی گیاهان منطقه شامل %4 فانروفیت، %13 ژئوفیت، %48 همی کریپتوفیت، %4 کامفیت و %31 تروفیت می باشد. از 213 گونه گیاهی موجود در منطقه 17 گونه گیاهی، اندمیک ایران می باشد.
    کلیدواژگان: فلور، شکل زیستی، گونه های اندمیک، طبقه حفاظتی، خان گرمز، استان همدان
  • به زراعی گیاهان زراعی
  • صفحه 70
    کاشت لگوم هایی مانند یونجه معمولا در فصل بهار صورت می گیرد ولی در مناطق سردسیر و نیمه سردسیر زمان کاشت این گونه گیاهی با مشکلات مواجه است. به نحوی که کاشت پاییزه این گیاهان باعث از بین رفتن آنها در سرمای زمستان می شود. کاشت بهاره نیز به دلیل آماده نبودن عرصه برای ورود انسان و ماشین آلات جهت کشت بذور زمان مناسب برای کاشت این گیاهان نیست. در این تحقیق سعی شد با استفاده از برخی از ترکیبات آللوپاتیک زمان شروع جوانه زنی تا رسیدن دمای مناسب و رطوبت کافی به تاخیر انداخته شود. در مرحله اول تاثیر برخی از ترکیبات آللوپاتیک (کافئین، وانیلین، افدرین، اسید آبسیسیک، عصاره های برگ اکالیپتوس و برگ گردو و عصاره بذر اسپرس) روی درصد جوانه زنی، زمان شروع جوانه زنی، ضریب سرعت جوانه زنی و ضریب آلومتری بررسی گردید. ترکیباتی که روی رشد گیاهچه ها و درصد جوانه زنی تاثیر منفی نداشتند و زمان شروع جوانه زنی را به مدت طولانی به تاخیر می اندازند به عنوان بازدارنده های مناسب انتخاب گردید (وانیلین، عصاره برگ اکالیپتوس و ABA). در مرحله دوم ترکیبات انتخاب شده توسط تکنیک seed pelleting در اطراف بذور پوشش داده شده شاخص های درصد جوانه زنی، زمان شروع جوانه زنی و ضریب سرعت جوانه زنی اندازه گیری و محاسبه گردید. ترکیبات آللوپاتیک ABA و برگ اکالیپتوس که در اطراف بذور پوشش داده شده بود زمان شروع جوانه زنی را به مدت طولانی تری به تاخیر انداختند.
    کلیدواژگان: پوشش دادن بذر، ترکیبات آللوپاتیک، جوانه زنی بذر، خواب بذر
  • گیاه شناسی
  • خصوصیات آناتومیکی 5 گونه درمنه (Artemisia) در شمال ایران
    صفحه 79
    جنس درمنه (Artemisia) از تیره کاسنی (Compositae) Asteraceae و دارای 34 گونه در ایران است و پس از جنس گون (Astragalus) وسیع ترین پراکنش را دارد. این جنس از جنبه های مختلف (دارویی، علوفه ای، حفاظت خاک، گیاه شناسی، اکولوژی و...) دارای خصوصیات مفید و با ارزش است. گونه های این جنس دارای ویژگی های آناتومیکی خاصی هستند که به طور یقین در پراکنش وسیع و سازگاری این گونه ها با محیط های دشوار موثر می باشند.
    در این تحقیق خصوصیات آناتومیکی 5 گونه درمنه در شمال ایران شامل:A. absinthium L., A. Scoparia waldst & kit, A. annua L., A. Spiciyera CKoch, A. Vulgaris L.
    مورد بررسی قرار گرفت. پس از برداشت نمونه های گیاهی از عرصه های موردنظر و فیکس نمودن آنها در محلول FAA، مراحل آزمایشگاهی جهت مطالعات آناتومیکی انجام گردید. برش های تهیه شده از برگ، ساقه و ریشه این گیاهان توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه و اندازه گیری قرار گرفتند. براساس نتایج بدست آمده از آنالیز PCA داده های حاصل، گونه های A. annua و A. scoparia به دلیل داشتن کانال های ترشحی، تعداد لایه های پارانشیم نردبانی و تراکم روزنه ها در سطح فوقانی برگ از سایر گونه ها تفکیک می شوند. گونه های A. vulgaris و A. absinthium نیز به سبب قطر بیشتر ساقه، تعداد بیشتر دستجات آوندی و لایه های پارانشیم پوست ساقه از گونه های دیگر متمایز می گردند. همچنین براساس دندروگرام حاصل از آنالیز A. annua Cluster و A. spicigera به علت داشتن تیپ برگ ایزوبی لترال در یک خوشه و با گونه A. scoparia به علت تشابه بیشتر در قطر ساقه، تعداد لایه های پارانشیم پوست ساقه و تعداد دستجات آوندی ساقه در خوشه بزرگتر و گونه های A. vulgaris و A. absinthium در خوشه دیگر به طور مجزا قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: آناتومی، درمنه، _ Cluster، PCA، Artemisia SPP، شمال ایران
  • نقش حفاظتی آسکوربیک اسید در مقابل تنش اکسیداتیو ناشی از نیکل در گیاه سویا
    صفحه 80
    در این پژوهش به بررسی اثر آسکوربیک اسید (AsA) به عنوان یک آنتی اکسیدان بسیار قوی در گیاه سویا (Glycine max. L. cv Union × Elp) از نظر مقابله با تنش اکسیداتیو ناشی از نیکل پرداخته شد. دانه رست های هفت روزه ای که در شرایط هیدروپونیک رشد یافته بودند در معرض غلظت های مختلفی از NiCl2, 6H2O (0 و 0.5 و 1 میلی مولار) و AsA (0 و 1 میلی مولار) قرار گرفتند. تجمع نیکل در ریشه ها به مراتب بیشتر از بخش های هوایی گیاه بود. نتیجه جالب توجه در این تحقیق، کاهش شدید انتقال نیکل از ریشه به اندام های هوایی در تیمارهای دارای AsA بود. در غیاب AsA، مقادیر بالای نیکل موجب کاهش تولید زیست توده در ریشه ها و اندام های هوایی و نیز کاهش کلروفیل در برگ شد، در الی که AsA سبب برطرف شدن این اثرات گردید. تنش اکسیداتیو ناشی از تیمار Ni با افزایش تولید مالون دی آلدئید (MDA) قابل اثبات و این افزایش به فعالیت بالای آنزیم لیپوکسی ژناز (1.13.11.12 EC و LOX) مرتبط بود، در حالی که افزودن آسکوربیک اسید به همراه یون های نیکل، تقریبا به طور کامل سبب تعدیل فعالیت آنزیم LOX و کاهش تولید MDA شد. از طرف دیگر فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز (1.11.1.11 EC و APX) و کاتالاز (1.11.1.6 EC و CAT) در ریشه ها و برگ ها به طور قابل توجهی به وسیله تنش نیکل کاهش یافته بود، ولی ASA به شدت فعالیت این دو آنزیم را در شرایط تنش نیکل افزایش داد. بنابراین آسکوربیک اسید از یک طرف با توقیف نیکل در ریشه ها و از طرف دیگر با افزایش همه جانبه فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان تا حد زیادی آسیب های اکسیداتیو ناشی از نیکل را کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: نیکل، تنش اکسیداتیو، آنزیم های آنتی اکسیدان، آسکوربیک اسید، سویا
  • Path analysis of the characters influencing essential oil in three Thymus species
    صفحه 88
  • صفحه 88
    آویشن یکی از مهمترین گیاهان دارویی است که دارای تنوع وسیعی در سطح گونه ای و درون گونه ای است. گونه های متعددی از این گیاه در عرصه های طبیعی ایران پراکنده است و در بیشتر رویشگاه های کشور حداقل یک گونه از این گیاه وجود دارد. ده جمعیت از سه گونه آویشن به نام های T. pubscense, Thymus kotschyanus و T. persicus از رویشگاه های این جنس در مناطق مختلف اقلیمی کشور جمع آوری شد و در یک طرح بلوک های کامل تصادفی کاشته شدند. تعدادی از صفات مورفولوژیک در سطح مزرعه مورد مطالعه قرار گرفته و پس از استخراج اسانس آنها، ترکیبات اسانس جداسازی و شناسایی شدند. پس از تشخیص تفاوت های معنی دار آماری از نظر ویژگی های مورد مطالعه بین جمعیت های تحت بررسی و تعیین همبستگی های دو گانه بین صفات، تجزیه علیت به کار گرفته شد تا روابط بین صفات مورفولوژیک و ویژگی های مربوط به اسانس این گونه ها مورد بررسی قرار گیرد. از نظر میزان همبستگی روابط قابل توجهی بین صفات مورفولوژیک و اسانس وجود داشت. تجزیه اثرات همبستگی دوگانه بین میزان اسانس به عنوان صفات وابسته و سایر صفات به عنوان صفات مستقل اثرات غیرمستقیم چشمگیری را از صفات مورد بررسی بر میزان اسانس آشکار نمود. تعداد روزنه و طول برگ بیشترین اثرات مستقیم بر افزایش اسانس را از خود نشان دادند ولی همین صفات با اثرات غیرمستقیم خود از طریق سایر صفات موجب کاهش اسانس گردیدند. به طوری که در مجموع اثر کلی طول برگ ناچیز (0.222) و اثر کلی تعداد روزنه بر اسانس منفی بود (-0.498). همین پدیده در صفاتی نظیر تعداد کرک های محافظتی و تعداد ساقه نیز مشاهده گردید. به تعبیر دیگر می توان گفت که طول برگ از طریق صفت تعداد روزنه موجب کاهش میزان اسانس می گردد. همین طور صفت تعداد کرک های محافظتی نیز از طریق طول برگ موجب کاهش اسانس می گردد (اثر غیرمستقیم = -2.034). اثر مستقیم طول کل کروموزوم بر میزان اسانس منفی است (-0.494) ولی از طریق طول برگ اثر زیادی در افزایش میزان اسانس دارد (2.602). این اثر با اثرات غیرمستقیم منفی از طریق سایر صفات خنثی می شود.
    کلیدواژگان: آویشن، تجزیه علیت، اسانس، اجزاء اسانس، تیمول و کارواکرول
  • به زراعی باغبانی و سبزی کاری
  • صفحه 88
    این آزمایش در محیط انکوباتور به منظور بررسی درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه چهار ژنوتیپ چغندرقند به نام های مادیسون، P21- 7233، P29- 7233 و رقم تجاری IC در شرایط پتانسیل منفی با استفاده از نمک کلرور سدیم و همچنین مخلوط نمک های کلرور سدیم + کلرورت کلسیم به نسبت مولی به یک انجام شد. تیمارها شامل جوانه زنی بذور در آب مقطر به عنوان شاهد و سه تیمار پتانسیل منفی شامل 0.37-، 0.59- و 0.81- مگاپاسکال بود. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و به صورت فاکتوریل در پتری دیش هایی به قطر 11 سانتی متر با 30 عدد بذر در چهار تکرار اجرا گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات پتانسیل منفی آب، نوع نمک ایجاد کننده پتانسیل منفی و ژنوتیپ بر درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و طول ریشه چه و ساقه چه معنی دار است. به طور کلی با کاهش پتانسیل آب، درصد و سرعت جوانه زنی کاهش یافت ولی واکنش درصد جوانه زنی بیشتر از سرعت جوانه زنی بود. بیشترین درصد جوانه زنی به ژنوتیپ مادیسون و P21 و کمترین آن به ژنوتیپ IC مربوط بود. نوع نمک ایجاد کننده پتانسیل منفی بر درصد و سرعت جوانه زنی تاثیر داشت بطوری که در پتانسیل منفی 0.37-، ایجاد شده با مخلوط نمک های کلرور سدیم + کلرور کلسیم (به نسبت مولی 5 به یک) درصد و سرعت جوانه زنی در کلیه ژنوتیپ ها نسبت به زمانی که فقط از نمک کلرور سدیم برای ایجاد این پتانسیل استفاده شد بیشتر بود اما در پتانسیل های منفی 0.59- و 0.81-، تاثیر بازدارندگی مخلوط نمک های کلرور سدیم + کلرور کلسیم بر درصد و سرعت جوانه زنی بیشتر از نمک کلرور سدیم بود. بذور جوانه نزده کلیه تیمار در طول مدت 20 روز به پتری دیش هایی که کاغذ صافی آنها با آب مقطر خیس شده بود منتقل شدند و بهبود جوانه زنی در آنها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که درصد جوانه زنی در شرایط جدید از 27 تا 79 درصد بهبود یافت. ژنوتیپ های P21 – 7233 و مادیسون بیشترین و ژنوتیپ IC کمترین بهبود در جوانه زنی را داشتند.
    کلیدواژگان: چغندر قند، جوانه زنی، تنش شوری، پتانسیل منفی آب
  • آفات و بیماریها
  • صفحه 94
    آزمون های فنوتیپی، بیوشیمیایی، تغذیه ای و بیماریزایی روی 48 جدایه عامل پژمردگی سیب زمینی جمع آوری شده از شهرستان های جیرفت، کهنوج، بم، بافت و بردسیر نشان داد که عامل این بیماری در نواحی جنوب استان کرمان، باکتری Relstonia solanacearum می باشد. این جدایه ها از همگونی نسبتا بالایی برخوردار بودند و تنها در 24 خصوصیت فنوتیپی و تغذیه ای واکنش های متفاوت نشان دادند. بر اساس توانایی جدایه ها در استفاده از منابع کربنی لاکتوز، مالتوز و سلوبیوز، عدم توانایی استفاده از مانیتول، سوربیتول، دولسیتول، ترهالوز و رایبوز، تولید رنگدانه شبه ملانین، عدم تولید گاز از نیترات، لهانیدن سیب زمینی، بیماریزایی نسبت روی سیب زمینی، گوجه فرنگی و بادمجان و عدم بیماریزایی روی فلفل، توتون و بادام زمینی، تمامی جدایه ها به بیوتیپ A- 2 (فنوتیپ B بیووار 2) و نژاد 3 این باکتری تعلق دارند. نقوش الکتروفورزی پروتئین های سلولی جدایه های مورد بررسی، از تشابه بالایی برخوردار بوده و تفاوت قابل ملاحظه ای نداشتند. آزمون سرولوژیکی نشت دو طرفه در آگار با استفاده از آنتی سرم پلی کلونال، منجر به تفکیک جدایه ها به سروار (Serovar) نشد و تمام جدایه ها به دلیل شباهت زیاد، در یک گروه قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: سیب زمینی، پژمردگی باکتریایی، پوسیدگی قهوه ای، استان کرمان
  • جنگل و مرتع
  • صفحه 95
    به منظور بررسی پتانسیل ذخیره کربن توسط دو گونهEucalyptus camaldulensis Dehnh وAcacia salicina Lindl در طرح های سازگاری استان فارس، دو پایگاه از این جنگل کاری ها را در نورآباد ممسنی به عنوان قطعات نمونه انتخاب و آماربرداری صد در صد از قطر برابر سینه انجام گرفت. از هر کلاسه قطری تعداد حداقل 3 اصله به صورت تصادفی قطع و پس از تبدیل، اندام های مختلف از قبیل تنه، سرشاخه، برگ به تفکیک توزین گردیدند. جهت بررسی وضعیت ریشه ها نیز از هر کلاسه یک اصله انتخاب و ریشه ها تا عمق دو متری جمع آوری و وزن کشی شدند. به منظور برآورد میانگین وزن لاش ریزه در هکتار تعداد30 قطعه نمونه یک متر مربعی بصورت تصادفی پیاده و وزن لاشریزه موجود در آنها تعیین گردید. هم چنین نمونه برگ ولاش ریزه و ریشه و تنه به آزمایشگاه منتقل و درصد کربن آلی هر کدام از آنها اندازه گیری شد. جهت برآورد مقدار کربن ذخیره شده در خاک نیز نیمرخ هایی حفر و آزمایش های مربوطه انجام گرفت و با مقایسه با نمونه های شاهد میزان کربن ذخیره شده در خاک برآورد گردید. به طور کلی Eucalyptus camaldulensis در رویشگاه نسبتا حاصل خیز سالانه 8 / 7 تن در هکتار و در رویشگاه ضعیف سالانه 1 / 1 تن در هکتار و Acacia salicina در رویشگاه ضعیف سالانه 5 / 1 تن کربن در هکتار کربن ذخیره کرده است. بیشترین میزان ذخیره کربن در چوب تنه می باشد که اختلاف معنی داری با سایر اندام ها و قسمت های مختلف توده نشان می دهد. بین مقادیر ذخیره کربن گونه اکالیپتوس در رویشگاه نسبتا حاصل خیز و ضعیف در سطح 1 درصد اختلاف معنی داری مشاهده شد.. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که در استان فارس و به طور کلی در کشور ایران می توان با جنگل کاری در شرایط دیم علاوه بر ایجاد فضای سبز مناسب و تولید چوب، با ذخیره میزان قابل توجهی از کربن اتمسفر،در امر کاهش اثر گلخانه ای و جلوگیری از افزایش دمای کره زمین اقدام نموده و بدین طریق از تخصیص های اعتبار مربوطه از سوی مراجع جهانی نیز برخوردار گردیم.
    کلیدواژگان: ذخیره کربن، جنگلکاری، Eucalyptus camaldulensis Dehnh، _ Acacia salicina Lindl
  • بیماریهای دام و طیور
  • صفحه 2
    در بیماری انگلی توکسوپلاسموزیس، ورود T. gondii به خون و سایر بافت های بدن ممکن است شاخص های خونی را تغییر دهد. در این مطالعه میزان تغییرات سطح مقادیر خونی RBC, WBC, Hb, HCT MCV MCH, MCHC, PLT و درصد شمارش سلولی در رت هایی که به طور تجربی به T. gondii آلوده شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور تعداد 116 سر رت عاری از آلودگی را به دو گروه 87 سر رت مورد و 29 سر رت شاهد تقسیم شدند. گروه مورد با تزریق 50000 عدد تاکی زوئیت از طریق داخل صفاقی آلوده شدند. ابتدا در ساعات 4، 8، 12، 16، 20، 24، 36 و48 و72 و سپس هر سه روز یکبار تا مدت 60 روز از یک گروه سه تایی مورد به همراه یک شاهد نمونه برداری و میزان تغییرات سطح مقادیر مذکور بررسی شد. طبق نتایج بدست آمده گلبول قرمز خون و هماتوکریت در هفته چهارم دچار افزایش، گلبول های سفید در هفته های دوم، سوم، چهارم، هفتم، هشتم، نهم، دهم دچار افزایش، نوتروفیل خون محیطی در هفته های دوم تا پنجم دچار افزایش ودر بقیه هفته ها به حالت طبیعی برگشتند. در مقادیر هموگلوبین، MCV، MCH، MCHC، پلاکت تغییر قابل ملاحظه ای یافت نشد. به طور کلی ابتلاء رت به توکسوپلاسموزیس می تواند سبب ایجاد تغییرات موقت و غیر اختصاصی در برخی شاخص های خونی شود این تغییرات عمدتا به علت حضور انگل در خون و بافت های مختلف بدن است. متعاقب استقرار انگل در مغز و یا عضلات و تشکیل کیست نسجی این تغییرات روند طبیعی به خود می گیرند.
    کلیدواژگان: Toxoplasma gondii، رت، شاخص های خونی
  • شیلات
  • غلامرضا دریانبرد صفحه 9

    در تابستان سال 1382 طی گشت تحقیقاتی پروژه تعیین میزان توده زنده کفزیان آب های استان سیستان و بلوچستان به روش مساحت جاروب شده، که به وسیله شناور تحقیقاتی فردوس یک و به روش ترال کف و استاندارد از تور ترال ماهی انجام شد، گونه ای جدید از خانواده گوازیم ماهیان با نام علمی (Russell&Golani 1993) Parascolopsis baranesi صید و شناسایی گردید. منطقه مورد بررسی محدوده آب های ساحلی این استان و از ''55 °58 طول شرقی (منطقه میدانی) تا ''25 °61 طول شرقی (خلیج گواتر) بوده و این ماهی در سراسر این منطقه و در محدوده عمقی 68 تا 102 متر مشاهده شد. صید آن در تمامی ایستگاه ها همراه با گونه ای ماهی از خانواده Ttiglidae بود. دو قطعه از این ماهی با کدهای OFRC 0036 و 0037 OFRC به ترتیب با طول استاندارد 97.1 و 107.8 میلی متر در فرمالین 10 درصد فیکس شده و هم اکنون در آزمایشگاه مرکز تحقیقات شیلانی آب های دور نگهداری می شود. همچنین یک قطعه از آن با کد NTM S.15736-001 با طول استاندارد 98.3 میلی متر در یکی از موزه های تاریخ طبیعی کشور استرالیا نگهداری می شود. این گونه جثه ای کوچک داشته و در سال 1993 برای اولین بار در خلیج عقبه صید و گزارش گردید. تا قبل از صید آن در ایران، محدوده پراکنش جغرافیایی این گونه منحصر به شمال دریای سرخ بود. این گزارش در واقع بیان کننده دومین مکان صید و پراکنش جغرافیایی این گونه در دنیا می باشد و تاکنون به جز خلیج عقبه و دریای عمان درجای دیگری صید و گزارش نشده است.

    کلیدواژگان: ایران، دریای عمان، ترال کف، گوازیم ماهیان، گوازیم خال قرمز، Parascolopsis baranesi
  • صفحه 15
    پراکنش و فراوانی پلانکتون های گیاهی خور باهوکلات در جنوب شرقی ایران، از آذر 1375 تا آبان 1376 به صورت ماهانه مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از اعماق مختلف 8 ایستگاه و توسط بطری نانسن یک لیتری انجام شد. میانگین سالانه فراوانی پلانکتون های گیاهی درخور 1955±8825 کمترین فراوانی در آذرماه و بیشترین آن در مهرماه بدست آمد که طبق آزمون توکی با دیگر ماه ها اختلاف معنی دار داشت. در نواحی میانی خور تراکم پلانکتون های گیاهی بیش از ابتدا و انتهای آن بود. اما طبق نتایج آزمون توکی بین ایستگاه های مختلف، و طبق آزمون t بین لایه های مختلف آب هر ایستگاه اختلاف معنی داری وجود نداشت. تراکم توده پلانکتون های گیاهی در زمستان جنس های مختلف دیاتومه ها به ویژه Pleurosigma، در ماه های پیش مانسون دینوفلاژله جنس Ceratium و انواعی از دیاتومه ها، در مانسون نیز جنس های مختلف دیاتومه ها، و در پس مانسون جلبک سیانوفیسه Gloeotrichia بودند. به نظر می رسد که مهمترین عامل تعیین کننده فراوانی و انتشار پلانکتون های گیاهی در خور باهوکلات، تغییرات حاصل از حاکم شدن شرایط مانسون باشد.
    کلیدواژگان: پلانکتون گیاهی، فراوانی، پراکنش، باهوکلات، ایران
  • صفحه 23
    این تحقیق در مرکز تکثیر و پرورa آبزیان اصفهان به منظور بررسی تاثیر میزان تراکم ماهی قزل آلای رنگین کمان درواحد سطح بر افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک انجام شد. برای این منظور 4 تراکم مختلف شامل 44 (به عنوان شاهد)، 62، 76 و 95 قطعه در متر مربع در 8استخر سیمانی یکسان، به مدت 135 روز مورد استفاده قرار گرفتند. برای این آزمایش از آب چاه و هوادهی دراستخرهای سیمانی استفاده گردید. بچه ماهیان تحت آزمایش دارای میانگین وزنی برابر 3±18 گرم بودند. در پایان آزمایش تیمارها از نظر افزایش وزن، رشد ویژه و ضریب تبدیل خوراک به کمک نرم افزار آماری SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تراکم های 44 و 62 قطعه در مترمربع به ترتیب با 167.7 و 165.25 گرم به ازای هر قطعه بیشترین افزایش وزن را ایجاد کرده اند و با سایر تراکم ها اختلاف معنی دار داشتند (P<0.05). از نظر میزان رشد ویژه و ضریب تبدیل خوراک نیز تراکم های یاد شده نتایج بهتری ارایه نمودند به طوری که با بالاترین تراکم یعنی 95 قطعه در مترمربع تفاوت معنی داری نشان دادند (P<0.05). همچنین با افزایش تراکم میزان تلفات نیز افزایش یافت. به هر حال با توجه به شرایط آزمایش و نتایج حاصله تعداد 62 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان در مترمربع توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، تراکم، آب چاه، هوادهی، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک
  • فرآورده های دامی و صنایع غذایی
  • صفحه 28
    به منظور بررسی عوامل موثر بر کیفیت شیرخام جمع آوری شده در استان لرستان 2560 رکورد مربوط به بار میکروبی شیرخام کل استان که طی سال های 1378 الی 1381 در آزمایشگاه کارخانه شیر پگاه لرستان انجام شده جمع آوری گردید و آنالیز واریانس به روش GLM برای بررسی اثرات سال، فصل و ماه بر روی میزان با میکروبی شیر صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثرات سال، فصل و ماه بر روی بار میکروبی کاملا معنی دار (p<0.01) می باشد. بین مناطق مختلف استان از لحاظ بار میکروبی اختلاف کاملا معنی دار مشاهده شده است (p<0.01) به طوری که بیشترین بار میکروبی مربوط به شهرستان های بروجرد و دورود با11.59±0.37 CFu/ml و کمترین با میکروبی مربوط به شهرستان خرم آباد و بخش مرکزی با 6.59±0.37 CFu/ml می باشد. بین فصول بهار و تابستان با پاییز و زمستان اختلاف معنی دار وجود داشت به طوری که بیشترین بار میکروبی مربوط به فصول بهارو تابستان بود. همچنین بین سال های مختلف اختلاف معنی داری مشاهده شده است به طوری که کمترین بار میکروبی مربوط به سال 1381 و بیشترین آن مربوط به سال 1378 می باشد. در بین ماه های سال کمترین بار میکروبی در فصل آذر با میزان 6.75±0.44 CFu/ml و بیشترین بار میکروبی در ماه های مرداد و شهریور به ترتیب با میزان CFu/ml و 8.69±0.56 و CFu/ml و 8.67±0.57 مشاهده گردید که می توان با اتخاذ اقدامات بهداشتی و آموزشی در روستاها از مرحله دوشش شیر خام تا مراحل مختلف جمع آوری درکاهش میزان آلودگی و از بین بردن کانون های آلودگی اقدام نمود.
    کلیدواژگان: شیر خام، بار میکروبی کل، استان لرستان
  • صفحه 34
    رشد قارچ در پنیر فتای UF یکی از مهمترین عوامل برگشت آن در ایران است. متابولیت های Propionibacterium shermanii به صورت یک مخلوط تجارتی حاوی نمک اسیدهای آلی مختلف که عمدتا شامل پروپیونات کلسیم بوده همراه با رتنتیت در مقادیر 0.05 و 1 درصد جهت جلوگیری از این معضل مورد استفاده قرارگرفت. پس از انکوباسیون و رسیدن به pH مطلوب، نمونه های پنیر در دو شرایط گرمخانه 25 درجه و سردخانه 4 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. pH، شمارش قارچ، با میکروبی کل و ویژگی های حسی شامل بو، مزه، رنگ و قابلیت پذیرش پس از 1 ساعت، 1، 14، 28، 56 و 90 روز (برای شرایط سردخانه) و پس از 1 ساعت، 1، 10، 30، 20، 40، 60، 50 و 70 روز (برای شرایط گرمخانه) مورد ارزیابی قرار گرفتند. رشد ظاهری قارچ به عنوان شاخص ماندگاری و توان مخلوط متابولیتی در به تعویق انداختن فساد منظور گردید. نتایج بیانگر آن است که ماندگاری بین 42-35 درصد بر حسب شرایط مختلف نگهداری افزایش یافته است. نتایج ارزیابی گروه پانل نشان می دهد تیمار 0.5 درصد که در شرایط سردخانه نگهداری شده بود بالاترین امتیاز را از نظر مزه و بو کسب نموده و گروه کنترل بافت بهتری نسبت به سایرین داشت اما اختلاف به لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. از نظر رنگ نیز هیچگونه اختلاف آماری بین گروه های مورد بررسی مشاهده نگردید. تیمار 1 درصد کمترین امتیاز را در مجموع امتیازات کسب نمود. البته بین pH و شمارش قارچ گروه های مورد آزمون اختلاف معنی دار وجود داشت که نتایج آن مورد بحث قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: روپیونی باکتریوم، متابولیت، پنیر، ماندگاری
  • تغذیه و مدیریت دام و طیور
  • صفحه 40
    این آزمایش جهت مقایسه دو روش جیره نویسی براساس اسیدهای آمینه کل و قابل هضم با استفاده از سطوح مختلف گندم و جو بر روی عملکرد جوجه های گوشتی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با 10 تیمار در 4 تکرار و 5 جوجه نر در هر تکرار صورت گرفت. جیره های آزمایشی شامل سطوح 0، 15 و 30 درصد گندم و 0، 10 و 20 درصد جو بودند که هر کدام بر اساس اسیدهای آمینه قابل هضم و کل تنظیم شده بودند. تنظیم جیره های حاوی سطوح گندم و جو براساس اسید های آمینه قابل هضم در مقایسه با اسیدهای آمینه کل تاثیر معنی داری بر فراسنجه های عملکردی جوجه های گوشتی نداشت (P>0.05). تنظیم جیره های حاوی سطوح مختلف گندم و جو براساس اسیدهای آمینه کل در مقایسه با اسیدهای آمینه قابل هضم درصد گوشت سینه را به طور معنی داری افزایش داد (p<0.05). با افزایش سطوح گندم و جو خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و درصد امعا و احشا افزایش یافت (P<0.05). اثر متقابلی بین سطوح گندم و جو و روش جیره نویسی مشاهده نشد. براساس نتایج این آزمایش تنظیم جیره ها براساس اسیدهای آمینه قابل هضم نسبت به معیار اسیدهای آمینه کل در جیره های حاوی مواد خوراکی معمول با قابلیت هضم بالای اسیدهای آمینه برتری ندارد.
    کلیدواژگان: جوجه گوشتی، اسیدهای آمینه قابل هضم، گندم، جو
  • صفحه 50
    By: S. Varmaghani, Member of Scientific Board of Agricutural and Natural Resources Research Center of Ilam Province.
    A. Yaghobfar, and A. Gharadaghi, A. Members of Scientific Board of Animal Sciences Research Institute. H. Jafari, Member of Scientific Board of Agricutural and Natural Resources Research Center of Ilam Province.
    This experiment was conducted to determine the nutritive value and utilization of detannificated oak kernel (DOK) included in broiler diets. The experiment was carried out with randomized complete design by 5 treatments (diets) and 4 replication with 25 observations. The experiment period was 49 days. Chemical compositions of DOK were analysed by AOAC (1990) methods. Metabolizable energy (ME) content of DOK were determined according to the bioassay method described by Sibbald (1986). The dry matter, crude protein, crude fiber, ash, Ca, P, starch, tannin and ME of DOK were 91.5, 5.7, 4.45, 3.75, 0.86, 0.2, 0.12, 53.36, 1.76 percent and 3239 kcal / kg dry matter respectively. The results of experiment indicated that DOK at 0, 5, 10, 15, 20 levels were not significantly effected the broilers performance including daily body weight gain, daily feed intak, feed conversion (feed intak e/ gain), live weight and mortality. Average of daily body weight gain(g / day), daily feed intake (g / day) and feed conversion were 40.27, 38.16, 40.09, 37.82, 37.97 and 84.95, 84.48, 84.62, 85.21, 85.38 gr and 2.11, 2.21, 2.11, 2.25, 2.25 respectively for treatments 1 to 5 at the end of 7th week. Carcass charactristics including breast, legs, abdominal fat and total carcass at the 6th and 7th weeks of age were not significant except breast weight at the 7th week and abdominal fat weight at the 6th week (P<0.05). In general, the results of this expriment indicated that the performance of broilers was not affect by feeding different levels of DOK . The experiment confirmed that, DOK can be used up to 20 percent in broilers diet.
    کلیدواژگان: Detannificated of Oak Kernel، Tannin، Metabolizable Energy، Broiler، Performance
  • صفحه 50
    به منظور تعیین ارزش غذایی مغز میوه بلوط تانن گیری شده و تاثیر آن بر روی توان تولیدی و خصوصیات لاشه جوجه های گوشتی آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی متعادل با 5 تیمار (جیره های غذایی) و 4 تکرار با 25 قطعه جوجه گوشتی درهر تکرار (تعداد 500 قطعه جوجه گوشتی یکروزه) به مدت 49 روز در شرایط پرورش یکسان اجرا گردید. ترکیبات شیمیایی میوه بلوط تانن گیری شده شامل ماده خشک، پروتئین خام، چربی خام، فیبر خام، خاکستر، کلسیم، فسفر، نشاسته و تانن به ترتیب 91.5، 5.7، 4.45، 3.75، 0.86، 0.20، 0.12، 53.36 و 1.76 درصد در ماده خشک بود. انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری (AME) و تصحیح شده برای ازت (AMEn) به ترتیب 3085 و 3239 کیلوکالری در کیلوگرم ماده خشک بود. جیره های آزمایشی شامل سطوح 0، 5، 10، 15 و 20 درصد میوه بلوط تانن گیری شده براساس توصیه های NRC تعدیل شده به 2900 کیلوکالری در کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز و غلظت یکسان سایر مواد مغذی دردوره های آغازین (0 تا 3 هفتگی) و رشد (4 تا 7 هفتگی) تنظیم گردیدند. صفات افزایش وزن، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی در دوره های آغازین، رشد، 1 تا 6 هفتگی و 6 و 7 اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که تیمارهای آزمایشی برای صفات افزایش وزن، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی در دوره آغازین، رشد، 1 تا 6 هفتگی و کل دوره اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند. میانگین این صفات درکل دوره برای تیمارهای 1 تا 5 به ترتیب 40.27، 38.16، 40.09، 37.82، 37.97 گرم در روز برای افزایش وزن روزانه و 84.95، 84.48، 84.62، 58.21 و 58.38 گرم در روز برای مصرف خوراک و 2.11، 2.21، 2.11، 2.25 و 2.25 برای ضریب تبدیل غذایی بود. در کل دوره آزمایش، اختلاف میانگین وزن زنده و درصد تلفات در بین تیمارهای آزمایشی معنی دار نبود. در مورد صفات مربوط به لاشه، وزن سینه در پایان دوره پرورش و وزن چربی محوطه شکمی در پایان 6 هفتگی در بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری را نشان داد (p<0.05) نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که استفاده از میوه بلوط تانن گیری شده در جیره غذایی جوجه های گوشتی تا سطح 20 درصد، بدلیل نداشتن اثرات نامطلوب بر عملکرد و اقتصادی بودن قابل توصیه است.
    کلیدواژگان: میوه بلوط تانن گیری شده، تانن، انرژی قابل سوخت وساز، عملکرد و جوجه گوشتی
  • شیلات
  • صفحه 59
    نتایج حاصل از بررسی زیستی ساردین سند (Saradinella sindensis) صید شده توسط شناورهای مجهز به تورپرسارین از آبان ماه 80 تا آبان 81 ساحلی منطقه جاسک نشان داد که اوج اصلی تخم ریزی مشاهده شده در اردیبهشت ماه سال 1381 بود. و دو اوج دیگر نیز در تیرماه و مهرماه همان سال مشاهده شد. میانگین و انحراف معیار هم آوری مطلق به دست آمده برابر با 9607±18366 عدد تخم بود. مقدار LM50 برای ساردین سند 155 میلی متر محاسبه شد. نسبت جنسی ماده به نر طی دوره بررسی اختلاف معنی دار را در سطح قابل انتظار (1:1) نشان نداد (p<0.05). رابطه بین طول کل و هم آوری مطلق برای این گونه y=3E-0.9x5.8048 بدست آمد.
    کلیدواژگان: دریای عمان، منطقه جاسک، Sardinella sindensis، تور پرساین، هم آوری، LM50، نسبت جنسی
  • صفحه 59
    Reproduction biology of sind sardine (Sardinella sindensis) caught by purse seiner boats along coastal waters of Jask area investigated from November 2000 to November 2001. The results indicated that major breeding peak occurs in May with two others in July and October. Mean and Sd of absolute fecundity was estimated at 18366±9607. LM50 estimated 155 mm in total length for females. The research showed that sex ratio of this species was not significantly different from (1:1) ratio (p>0. 05). Length - absolute fecundity relationship was calculated as: y=3E-0/9x5/ 8048.
    کلیدواژگان: Oman Sea، Jask، Sind sardine (Sardinella sindensis)، Purse seine، Fecundity، Lm50، sex ratio
  • تغذیه و مدیریت دام و طیور
  • صفحه 65
    به منظور مطالعه روند تجزیه پذیری ماده خشک، پروتئین خام و تعیین نوع پروتئین قابل تجزیه کنجاله منداب فرآیند نشده و تف داده شده، آزمایشی با تلفیق روش کیسه های نایلونی و تکنیک الکتروفورز ژل پلی آکریلامید (SDS-PAGE) انجام شد. با استفاده از روش کیسه های نایلونی، مقدار 5 گرم نمونه کنجاله منداب (فرآیند نشده و تف داده شده) به مدت صفر، 2، 4، 6، 8، 12، 24 و 48 ساعت در شکمبه سه راس گاو نر اخته بالغ سیستانی فیستوله دار انکوباسیون شد. پس از انکوباسیون و سشتشوی کیسه ها، مواد باقی مانده منجمد و با فریز درایر (خشک برودتی) خشک شد. ماده خشک، پروتئین خام، الگوی زیر واحدهای پروتئین های کنجاله منداب و دنسیتومتری پروتئین ها تعیین شد. تفاوت معنی دار بین فراسنجه های مختلف تجزیه پذیری و تجزیه پذیری موثر ماده خشک و پروتئین خام کنجاله منداب فرآیند نشده و تف داده مشاهده شد (p<0.05). تجزیه پذیری موثر پروتئین خام کنجاله منداب فرآیند نشده و تف داده شده در سرعت عبور 5 درصد در ساعت به ترتیب 65.18 و 51.36 درصد بود. دو نوع پروتئین عمده در کنجاله منداب شامل آلبومین 2S (ناپین) با دو زیر واحد به وزن مولکولی 8.5 و 10.8 کیلودالتون و گلوبولین 11S (کروسیفرین) با چهار زیر واحد به وزن مولکولی 32.0، 26.8، 21.1 و 20.5 کیلودالتون مشاهده شد که به ترتیب 18.8 و 52.9 درصد از کل پروتئین کنجاله منداب را شامل شدند. زیرواحدهای ناپین کنجاله منداب فرآیند نشده درزمان صفر دیده نشد. این پروتئین در زمان صفر انکوباسیون کنجاله فرآیند شده دیده شد و پس از 12 ساعت انکوباسیون تجزیه شد. تجزیه پذیری کروسیفرین کمتر از ناپین بود، به طوری که چهار زیرواحد این پروتئین در کنجاله فرآیند نشده و فرآیند شده پس از 48 ساعت انکوباسیون درشکمبه به طور کامل تجزیه نشد. قابلیت هضم پروتئین خام کنجاله منداب فرآیند نشده در زمان صفر، 8، 12 و 48 انکوباسیون به ترتیب 65.32، 73.38، 73.50 و 75.30 درصد و برای کنجاله تف داده شده به ترتیب 66.28، 71.38، 73.12 و 75.50 درصد بود.
    کلیدواژگان: کنجاله منداب، فرآیند تف دادن، تجزیه پذیری پروتئین، روش کیسه های نایلونی، الکتروفورز
  • صفحه 73
    هدف اصلی این مقاله اندازه گیری کارآیی اقتصادی و تعیین میزان سوددهی واحدهای پرورش جوجه گوشتی استان همدان به تفکیک اندازه مقیاس واحدهای تولید است. بدین منظور، با استفاده از روش طبقه بندی متناسب با حجم نمونه، تعداد 92 واحد پرورش دهنده جوجه گوشتی (20 درصد واحدهای فعال در نیمه سال 1379) درسطح استان انتخاب گردید و از طریق تکمیل پرسشنامه داده های لازم برای دو نوبت جوجه ریزی پاییز و زمستان جمع آوری شد و با استفاده از روش «تحلیل فرآگیر داده ها» نتایج زیر به دست آمد: میانگین کارآیی فنی، کارآیی تخصیصی و کارآیی اقتصادی تحت شرایط بازده متغیر نسبت به مقیاس به ترتیب 64.4 درصد، 65.3 درصد و 5.43 درصد است. به علاوه، اختلاف بین بهترین واحد پرورش دهنده و میانگین نمونه برای کارآیی اقتصادی 65.5 درصد است. از سوی دیگر، از 85 واحد مورد مطالعه 48.33 درصد (41 واحد) سودده و بقیه زیانده هستند. از دیدگاه سوددهی، طبقه دوم (15000- 5001 قطعه) درمقایسه با سایر طبقات از وضعیت مطلوب تری برخوردار است.
    کلیدواژگان: کارآیی فنی، کارآیی تخصیصی، کارآیی اقتصادی، سوددهی، واحدهای پرورش جوجه گوشتی، استان همدان
  • صفحه 80
    این پژوهش به منظور مطالعه اثرات بنتونیت فن آوری شده و نشده و کلینوپتیولیت بر میزان نیتروژن آمونیاکی درون شیشه ای پروتئین قابل هضم در روده و پروتئین قابل حل در شرایط درون شیشه ای انجام شد. در مرحله اول سه سطح (0، 2 یا 4 درصد) از هر یک از افزودنی های معدنی ذکر شده به بیست و یک جیره که از نظر انرژی و پروتئین خام مشابه، ولی از نظر پروتئین قابل تجزیه در شکمبه، متفاوت بود، اضافه و در ساعت های مختلف پس از انکوباسیون غلظت نیتروژن آمونیاکی اندازه گیری شد. براساس نتایج آزمایشات، استفاده از 2 درصد بنتونیت فراوری شده و نشده یا کلنوپتیولیت، تاثیری بر غلظت نیتروژن آمونیاکی در شراط درون شیشه ای نداشت (p>0.05). زمانی که نسبت پروتئین قابل تجزیه در شکمبه پایین بود، بنتونیت فرآوری نشده تاثیر بیشتری نسبت به کلینوپتیلولیت داشت ولی در سطوح بالاتر پروتئین قابل تجزیه تفاوتی بین این دو افزودنی معدنی مشاهده نشد. در مجموع استفاده از 4 درصد از این مواد معدنی، به طور موثرتری غلظت نیتروژن آمونیاکی را خصوصا در 4 ساعت پس از انکوباسیون (در مقایسه با شاهد) کاهش دادند (p<0.05). این اثر با بالاتر رفتن میزان تجزیه پروتئین بیشتر شد. اضافه کردن بنتونیت سدیم (فرآوری شده و نشده) و کلینوپتیلولیت تاثیری بر قابلیت حل پروتئین کنجاله سویا نداشت (p<0.05) ولی اضافه کردن بنتونیت فرآوری نشده، قابلیت حل پروتئین یونجه را افزایش داد (p<0.05). اضافه کردن بنتونیت فرآوری نشده و کلینوپتیلولیت باعث کاهش قابلیت هضم پروتئین جیره درروده شدند (p<0.05).
    کلیدواژگان: نیتروژن آمونیاکی، کلینوپتیلولیت، بنتونیت، قابلیت هضم، قابلیت حل، پروتئین
  • بیماریهای دام و طیور
  • صفحه 91
    به منظور ارزیابی میزان دقت و رعایت موازین بهداشتی مصرف داروهای ضدباکتریایی در مزارع پرورش طیور گوشتی استان تهران، کل استان به چهار منطقه تقسیم گردید: شرق (شهرستان دماوند)، جنوب شرقی (شهرستان های ورامین و شهرری)، جنوب غربی (شهرستانهای شهریار و اسلام شهر) و غرب (شهرستان های کرج و ساوجبلاغ). براساس مطالعات انجام شده، مشخص گردید که کمترین مصرف داروهای ضدباکتریایی در منطقه شرق استان بود، که دلیل این امر را می توان عدم تراکم مزارع و شرایط کوهستانی و آب و هوای مناسب منطقه دانست. حداکثر مصرف داروهای ضدباکتریایی در قسمت غرب استان بود که دلیل آن را نیز می توان به تراکم زیاد مزارع و نامناسب و ضعیف بودن شرایط بهداشتی و مدیریتی در بعضی از مزارع این منطقه دانست.
    کلیدواژگان: گذشته نگر، داروهای ضدباکتریایی، مزارع پرورش طیور گوشتی، استان تهران
  • صفحه 97
    میکزوسارکوما توموری کمیاب و غیرمعمول در سگ ها بوده و اغلب در پوست و به ندرت در قلب و کبد اتفاق می افتد. میکزوما و میکزوسارکوما در تمام گونه ها دامی بالغ اتفاق می افتد. در طول سال 1381 سگ نر، نژاد مخلوط، 10 ساله به کلینیک دام های کوچک دانشگاه آزاد اسلامی تبریز به علت دیس فاژی و حضور توده تومورال بر روی لثه حیوان رجوع داده شد. از نظر پاتولوژی ماکروسکوپی تومور غیرکپسوله و ندولار بوده و دارای مناطق پرخون، خونریزی و اکسودای موکوسی- چرکی بود. برای انجام مطالعات پاتولوژی میکروسکوپی از توده فوق نمونه های لازم برداشته شد و پس از طی مراحل تهیه مقاطع میکروسکوپی و رنگ آمیزی های (هماتوکسیلن- ائوزین، آلسیان بلو و تری کروم ماسون) بررسی ها نشان دادند که تومور فوق اختصاص تومور میکزوسارکوم را دارا می باشد.
    کلیدواژگان: میکزوسارکوما، تومور های دهانی، بیماری های حفره دهانی سگ ها