نشریه تدبیر
پیاپی 234 (آبان 1390)

گذار از وضعیت درحال توسعه به وضعیت توسعه یافته نیازمند ایجاد زیرساختهای قابل اتکا اقتصادی، صنعتی و اجتماعی می باشد که به تبع آن دولتها و تصمیم گیران می بایست سهم قابل توجهی از ذخایر اقتصادی و انسانی خود را در این مسیر هدایت و سرمایه گذاری نمایند. یکی از راهکارهای نیل به این اهداف تعریف و اجرای پروژه های صنعتی در بخشهای مختلف می باشد که درحال حاضر با توجه به حرکت کشور در مسیر توسعه، تعریف پروژه ها در مقیاسهای بزرگ در حوزه های مختلف با روند افزایشی صورت می گیرد. با افزایش پیچیدگی و حجم پروژه های صنعتی و به تبع آن دشوارتر شدن مدیریت مولفه های تاثیرگذار در موفقیت پروژه، نیاز به یکپارچگی فرایندهای ارزش آفرین بیش از پیش احساس می شود که این مسئله کارفرمایان و پیمانکاران را به یکپارچه سازی فرایندهای مذکور در چرخه حیات پروژه سوق داده و آنها را به سمت اجرای پروژه ها به روش طرح و ساخت , (EPC (Engineering Procurement, Construction متمایل ساخته است که به موجب آن کارفرما امور طراحی، مهندسی، تهیه مصالح و تجهیزات، مدیریت طرح، اخذ مجوزهای لازم، ساخت و نصب پروژه را به پیمانکار واگذار می کند. توسعه نظامات پیمانکاری در جهت اجرای پروژه های صنعتی به صورت طرح و ساخت (EPC) همچون هر فعالیت توسعه ای دیگر با چالشهای عدیده ای روبرو خواهد بود به گونه ای که گام برداشتن در این مسیر نیازمند ترسیم و تعیین شرایط مطلوب عوامل تاثیر گذار در پروژه های طرح و ساخت و شفاف سازی مسیر حرکت به واسطه آن می باشد... پویایی، تداوم توسعه و بهبود بنگاه های اقتصادی منجر به رشد اقتصادی، فراهم کردن زیر ساختها و بهبود شاخص فضای کسب و کار شده و با ادامه این فرایند بستری مناسب برای افزایش جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی، ایجاد اشتغال و رشد تولید ناخالص داخلی را فراهم خواهد شد. از این رو سازمان مدیریت صنعتی به عنوان یک سازمان حرفه ای، مستقل و پیشتاز در زمینه رتبه بندی شرکتها در راستای رسالت و ماموریتها و رسالت خود در صدد رتبه بندی شرکتهایی که سابقه یا توان انجام کار در قالب EPC را دارند، بر آمده است. در همین راستا وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز با هدف استفاده از حداکثر توان ساخت داخل و توانمندسازی بخش خصوصی و به منظور حمایت از طرح رتبه بندی شرکتهای EPC ، طر حهای صنعتی و معدنی را که از طریق توسط شرکتهای EPC دارای رتبه سازمان مدیریت صنعتی به انجام برسد، در اولویت واگذاری تسهیلات ارزی و ریالی قرار خواهد داد. درهمین راستا، ماهنامه تدبیر به منظور بررسی و انعکاس چالشهای اجرای پروژه های EPC (مهندسی، تامین کالا و ساخت)، با برپایی نشستی در قالب یک گفت و گو از مدیران چند شرکت مشاور در اجرای پروژه های صنعتی و مهندسی و ساخت، دعوت بعمل آورد تا راهکارهای رفع تنگناها و مشکلات شرکتهای پیمانکار در اجرای پروژه های صنعتی را جویا شود. میهمانان شرکت کننده در گفت و گوی ماه این شماره تدبیر عبارتنداز:آقای مهندس محمود جنتیان، مدیرعامل بخش مهندسی و احداث نیروگاه شرکت مپنا آقای مهندس فرداد دلیری، مدیر بازاریابی و پیمانهای صنعتی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران آقای مهندس سهیل شیبانی، عضو هیات راهبردی شرکت مهندسان مشاور سازه آقای مهندس فرهاد فرمانی، مدیرعامل شرکت وریا طرح پارس - خدمات مهندسی تکنولوژی آقای مهندس مهدی مظهری، نایب رییس هیات مدیره و معاون مدیرعامل در بخش توسعه و کارآفرینی شرکت کیسون.

در ادبیات نوین مدیریت، هریک از وظایف مدیران مانند تجزیه وتحلیل، برنامه ریزی، اجرا و کنترل جلوه ای از نوعی تصمیم گیری هستند. در این میان تصمیم گیری راجع به انتخاب عناصر آمیخته ارتباطی بازاریابی (تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی، بازاریابی مستقیم) و تعیین اولویت نسبی هر کدام که شالوده اساسی سیستم ارتباطات بازاریابی را تشکیل می دهد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که علاوه بر ارضای نیازهای بازار هدف، باید با اهداف سازمانی و بازاریابی موسسه نیز منطبق باشد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا عوامل موثر بر شناساندن بانک توسعه تعاون بررسی گردد تا با کمک یافته های حاصل از این پژوهش در جهت دستیابی به الگوی مناسب ارتباطات بازاریابی، گامی برداشته شود. برای جمع آوری داده های مورد نیاز به منظور بررسی فرضیه های تحقیق، از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه می باشد، گروه اول مشتریان و گروه دوم کارشناسان بانک توسعه تعاون شهر تهران می باشند.

آنچه امروز، به عنوان یکی از مشکلات اساسی در عرصه سازمانی مطرح است، بحث جذب و استخدام، انگیزش و نگهداشت نیروی انسانی است که این سه مهم در حوزه مدیریت نیروی انسانی قابل طرح و بررسی هستند. از سویی مدیریت منابع انسانی نیز، خود، به طور مستقیم متاثر از جنسیت مدیران است. آنچه در این مقاله قابل تامل است، گرایش بیشتر زنان کارآفرین به سیستمهای مدیریتی تعهد مدار است، سیستمهایی که در عصر نوین به عنوان سیستم متعالی برای پاسخگویی به تحولات محیطی و کسب جایگاه رقابتی مطرح است. چارلز پرو مشاغل را به چهار دسته مشاغل عادی، فنی ، هنری و مشاغل پیچیده یا چالشی تقسیم بندی می کند. در سازمانها، داشتن کارهای چالشی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و در پیشرفت کاری و بهبود سطح انگیزه کاری افراد سازمانی نقش موثری دارد، بررسیها نشان داده است که زنان در سازمانها عمدتا در مشاغل عادی مشغول فعالیت اند که این مشاغل زنان را خارج از جریان فعال امور سازمان قرار می دهد و این عامل ناشی از سبکهای رهبری حاکم برجامعه است. مدیران سازمانها آنها را بیش از حد مورد حمایت خود قرار می دهند که این موجب تضعیف یا بی قدرتی آنها میگردد. زنان در پستهای عادی و کارهای تکراری گذاشته می شوند و به توانمندسازی زنان برای مشارکت در پستهای مدیریتی چندان توجه نشده است، که این امر ریشه در دیدگاه های سنتی حاکم بر جوامع بشری دارد. اما به نظر می رسد در هزاره سوم نقش زنان پررنگتر شده است بطوری که در بسیاری از جوامع زنان در پستهای کلان کشور عهده دار وظیفه هستند از جمله در آلمان، شیلی، فیلیپین، بنگلادش و.

تغییر، امروز، جزیی از محیط کسب و کار است و هیچ مدیری را از تغییر اجتنابی نیست. ایجاد سازمانی یادگیرنده به منظور درک و واکنش به تغییرات محیطی هرچند در کوتاه مدت، به منظور رهبری موفقیت آمیز پروژه، ضروری به نظر می رسد. با این حال یک رهبر موفق پروژه ابتدا بایستی تیم پروژه را به نحو مطلوبی رهبری نماید و رهبری تیم مستلزم داشتن مهارت ارتباطی بالایی نزد مدیران پروژه می باشد. موفقیت مدیران پروژه بیشتر در گرو عواملی است که خروجی های پروژه را تحت تاثیر قرار می دهد، و جزی لاینفک مدیریت پروژه محسوب می گردد. آنچه در این مقاله ضمن ارایه چهار مثال که برگرفته از چهار مورد کاوی است، به چالش کشیده می شود، توجیه چرایی، چگونگی اتصال به منبع قدرت و تاثیر آن در میزان موفقیت پروژه می باشد.

آمادگی الکرونیک به عنوان یک مفهوم نسبتا جدید، در اثر رشد فزاینده نفوذ اینترنت در جهان و همچنین پیشرفتهای چشم گیر در استفاده از فناوری اطلاعات در کسب و کار، صنعت، خدمات، آموزش و سایر زمینه ها، توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب نموده است. در این تحقیق ضمن بررسی مدلهای موجود ارزیابی آمادگی الکترونیکی، ابتدا با توجه به شرایط بنگاه های کوچک و متوسط حوزه صنعت و معدن استان بوشهر، مدلی شامل دو بعد ارتباطات و مدیریت و منابع انسانی توسعه داده شد. در این مدل بعد ارتباطات دارای مراحل شروع، حضور بهنگام، مبادله و تحول است و بعد مدیریت و منابع انسانی دارای مراحل اقدامات اولیه، برنامه ریزی، محقق شدن، نهادینه شدن و بهینه سازی است. سپس از طریق پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز مدل برای ارزیابی آمادگی الکترونیک بنگاه ها، از 20 بنگاه نمونه توسط خود محقق جمع آوری شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که امتیاز آمادگی الکترونیک بنگاه ها در بعد ارتباطات مدل 0.81از 1 و در بعد مدیریت و منابع انسانی 0.52 از 1 می باشدکه براساس مدل درجه 2 و آماده ورود به مرحله توسعه درجه 2 می باشد. به منظور کمک به افزایش میزان آمادگی الکترونیک بنگاه ها در بعد ارتباطات.

مدیران بازاریابی و بازاریابان، بایستی تلاش کنند که نیازهای پنهان مصرف کنندگان را آشکار نمایند. آنها می بایست میزان اهمیتی را که فرد برای یک محصول و مزایای آن در یک موقعیت خاص قایل است شناسایی کرده و با اطلاعات قبلی در مورد مفهوم درگیری کالا در جهت بهبود و ارضای محصول و بازاریابی آن برآیند. بسیاری از ترفیعات فروش به خاطر افزایش سطح درگیری طراحی شده است. سطح درگیری مصرف کننده مهم ترین عامل تعیین کننده در تصمیم گیری مصرف کننده است. در خرید محصولات کم درگیری معمولا مصرف کنندگان تا زمانی که وارد فروشگاه نشوند به خواسته خود پی نخواهند برد و همچنین خود را زیاد مشغول جستجوی اطلاعات یا تفکر در مورد محصول نمی کنند در نتیجه به منظور جلی توجه مصرف کنندگان نسبت به کالای کم درگیری بایستی بازاریابان از اعطای کوپن، محرک های درون فروشگاهی و طراحی بسته بندی و از تکرار تبلیغات تلویزیونی استفاده کنند.

با مطالعه سرگذشت بسیاری از کارآفرینان می توان به یک نکته مشترک در روند زندگی و شغل آنها پی برد و آن اتخاذ تصمیمات غیر مترقبه و بروز رفتارهایی است که به ندرت از سوی دیگران رخ می دهد. شجاعت اتخاذ تصمیمات خاص در شغل یا در زندگی مستلزم وجود جوهره ای است که در ذات و نهاد افراد متمایز با سایرین وجود دارد که این موجب می شود تا سنگ بنای اولیه خلق فرایند یک کارآفرینی نهاده شود و روند زندگی عده ای در این فرایند شکل بگیرد و یا دگرگون شود..

محتوای استراتژی عملیات بیان کننده موضوعات استراتژیک حوزه عملیات است و مدیران عملیات باید برای آن تصمیمامی اتخاذ نمایند. برای این کار، ضروری است، ابتدا محتوای استراتژی عملیات در قالب حوزه های تصمیم گیری استراتژیک مورد شناسایی قرار گیرند. از جمله حوزه های عملیات که سازمان درباره آنها تصمیمات استراتژیک اتخاذ می نماید، محصول و ظرفیت است. در این مقاله این دو حوزه تشریح و انواع استراتژیهای مطرح در آن بررسی و راهنمایی هایی جهت ارتباط آنها با استراتژی کسب و کار ارایه می گردد.

سیزدهمین همایش عرصه یادگیری مدیران منابع انسانی از سوی موسسه مطالعات بهره وری و منابع انسانی با موضوع توانمندسازی نیروی انسانی و جهاد اقتصادی برگزار شد و اطلاعات و تجربیات جدیدی را در دو بخش، 1) ارایه تجارب موفق سازمان های ایرانی در حوزه مدیریت منابع انسانی2) سخنرانی صاحب نظران حوزه منابع انسانی ارایه شد...

بسیاری از کارآفرینان کار خود را از همان بدو امر برنامه ریزی می کنند، در حالی که سایرین صرفا با انجام کاری که به آن علاقه دارند، وارد عرصه کارآفرینی می شوند و هرگز مجبور نیستند به طور ناگهانی پا به یک عرصه ناشناخته بگذارند.
اما واقعا عاملی که افراد را به سمت جاده کارآفرینی سوق می دهد، دقیقا چیست؟ پاسخ روشن به این سوال، فرصت به دست آوردن مقدار زیادی پول است. اما در بسیاری از موارد، پول تنها بخشی از این پاسخ است و گاهی اوقات اصلا پاسخ مناسبی برای آن به شمار نمی رود.
درست است که اغلب کارآفرینان موفق بواسطه خودباوری و اعتماد به نفس درونی برانگیخته می شوند، اما درمورد گروه کوچکی از آنها ترس از شکست محرک اولیه را رقم می زند. البته، نتیجه یکی است اما علت ها بسیار متفاوتند. بطورکلی، «عامل محرک آنها اراده ای است که از تجاربشان نشات می گیرد. خرده گیری و انتقاد در اوایل کار به نوعی ترس از شکست می انجامد، درحالیکه تشویق، میل رسیدن به هدف را در فرد برمی انگیزد».
به هر روی، اولین عامل محرک کارآفرینان میل به ثروتمند شدن نیست. پول عامل محرک اصلی کارآفرینان نمی باشد. اما آنها به واسطه علاقه به مسلط بودن، انجام کارهای موردعلاقه خود و زدن برچسب خود روی آنها برانگیخته می شوند. پول عامل ثانویه است. بدیهی است که آنها داشتن پول را به نداشتن آن ترجیح می دهند اما قبل از هر چیز می خواهند شاهد به ثمر رسیدن باور خود باشند. شاید به همین دلیل است که ریسک کردن پول برای یک کارآفرین از اهمیت کمتری برخوردار است.
با این تفاصیل این سوال مطرح می شود که چگونه می توان به یک کارآفرین تبدیل شد؟ باید گفت مهمترین عامل، داشتن نگرش درست است. در این راه، علاقه و احساسات و باور کلی نسبت به هدفی که سعی دارید به آن دست یابید، حرف اول را می زند.
راز کار در این نکته نهفته است که دقیقا انگشت روی چیزی بگذارید که در شما ایجاد انگیزه می کند. زیرا اگر به کاری که انجام می دهید علاقه داشته باشید و نسبت به آن احساسات به خرج دهید، احتمال رسیدن شما به موفقیت، بیشتر خواهدبود. همین احساسات است که به پایداری و استقامت شما در شب های تاریک و طولانی کمک خواهدکرد.
دومین عامل، این است که بتوانیم هر شکست را به منزله یک فرصت تلقی کنیم نه یک فاجعه. درواقع، بسیاری از کارآفرینان پس از آزمودن چندین ریسک کاری بود که به موفقیت دست یافتند.
بخش با کارآفرینان شماره آبان ماه تدبیر را به معرفی آقای مجید حسینی با درجه دکترای افتخاری در صنایع غذایی اختصاص داده ایم. ایشان مدیرعامل شرکت گلفام طلایی البرز هستند و یکی از کارآفرینان معرفی شده از سوی پنجمین جشنواره ملی کارآفرینان برتر می باشند. ضمن تشکر از ایشان به خاطر حضورشان در تدبیر، با هم دیدگاه ها و نظریات ایشان را درقالب یک گفت وگو می خوانیم.

این مقاله در پی خود شناسی و یافتن راه حلی برای برخی از ضعف های شخصی، به ویژه در حوزه کسب و کار است.

نقشه راهبرد به شرکتها این امکان را می دهد تا رابطه میان دارایی های ناملموس و ارزش آفرینی را تشریح کنند تا تمامی جنبه های راهبرد را بتوان به روشی اجرا نمود که متضمن ارزش آفرینی مستمر باشد. این مقاله، به فرایندهای نوآوری در مدیریت، نوآوری در عملیات و نقشه راهبرد مبتنی بر عوامل بنیادی سه گانه اشاره شده است و بیان می شود که چگونه نقشه راهبرد هر شرکت نشان دهنده تعهد شرکت نسبت به عملکرد اوست.