فهرست مطالب
نشریه تدبیر
پیاپی 298 (آبان 1396)
- 64 صفحه، بهای روی جلد: 85,000ريال
- تاریخ انتشار: 1396/09/05
- تعداد عناوین: 16
- سرمقاله
-
صفحه 2
تغییر و تحول در همه ابعاد زندگی بشر با سرعت رو به تزاید موجبات پیچیدگی و آشفتگی و تهدیدهای فراوان را در کنار فرصتهای طلایی فزونتر برای تحقق آرزوها و آرمانهای بشر فراهم نموده است. امروزه توان انسان در تحقق واقعی تصورات و آرزوهای بزرگ به ظاهر دست نیافتنی، به حد فوقالعادهای رسیده و پیشرفتهای علم و فناوری ناشی از انقلاب صنعتی چهارم، زندگی ما را به معنی واقعی دگرگون کرده است و به راستی دچار شکاف فرهنگی و شوک ناشی از عدم هضم این همه تغییرات بزرگ شدهایم. بسیاری از انسانهای پیرامون ما به قول «الوین تافلر» دچار بیماری تغییر شدهاند؛ تغییراتی که دنیای مجازی را به دنیای واقعی تبدیل کرده و خواهد کرد. برخی از ما نگران غریب شدن و بیگانگی با دنیایی هستیم که ناگزیر باید در آن زندگی کنیم و صد البته پیشنهاد درست و منطقی این است که دست از خشکمغزی برداریم و بهگونهای این روند را مدیریت و طی کنیم که از مزایا و فرآوردههای آن به خوبی و به درستی لذت ببریم و در عین حال، از خود بیگانه نشویم.
- یادداشت سردبیر
-
صفحه 3
با پیشرفت روزافزون فناوری در دنیای امروز، نهتنها شیوه زندگی مردم، بلکه حتی مدلهای کسبوکار آنها نیز دستخوش تغییراتی شده است. تغییراتی که هدف از آنها، تسریع و تسهیل امور روزمره بوده است.
هرچند در کشور ما طرح کسبوکار، راهاندازی کسبوکار جدید را به ذهن متبادر میسازد، اما لزوما اینگونه نیست و طرح کسبوکار در مورد شرکتهای در حال فعالیت و حتی سازمانهای غیرانتفاعی و دولتی کاربرد دارد. اما آنچه مفهومی جدید از کسبوکار را به ذهن متبادر میسازد، مدلهای جدید یا نوین کسبوکار است. مدل کسبوکار مشخص میکند که یک سازمان چگونه خلق ارزش میکند، از چه طریقی آن را ارایه میکند و به چه صورتی کسب ارزش میکند تا به اهداف خود دست یابد. به عبارت دیگر، مدل کسبوکار چارچوبی برای خلق پول و ثروت است. این چارچوب نشان میدهد که یک بنگاه چه مجموعه فعالیتهایی را، چگونه و در چه زمانی میبایست انجام دهد تا مشتریان از آنچه که از بنگاه انتظار دارند، بهرهمند شوند و بنگاه نیز به سود دست یابد. - گفتگو
-
صفحه 4
دنیای کسبوکار دنیای بیرحمی است. شرکتهایی که زمانی با نوآوریهابی خود، مدلهای جدیدی در کسبوکار خلق کردند و به بزرگترین غولهای جهانی کسبوکار تبدیل شدند، امروز خود را با مدلهای جدیدی رو در رو میبینند که پارادایمهای کسبوکار را تغییر داده و اگر خود را با این مدلها تطبیق ندهند، حتی خطر نابودی را نیز باید به جان بخرند. در واقع، مدل کسبوکار که همان ابزاری بود که زمانی باعث برتری جهانی برخی کسبوکارها شد، امروز به ضد خود تبدیل شده و در حال گرفتن برتری از برترینهاست، زیرا بازیگرانی جدید با مدلهایی کمسابقه و نوآورانه وارد بازار شدهاند و بهگونهای که کمتر سابقه داشته است، به خلق ارزش برای مشتریان میپردازند.
در گفتوگو با دکتر هومن تصدیقی، مدرس و مشاور حوزه تحلیل و مدل های کسبوکار، به واشکافی مفهوم مدل کسبوکار و تحول و تحولات آن در طول زمان پرداختیم. - مقاله
-
صفحه 8
همه ما شاهد تغییرات بسیار زیادی در دنیای اطراف خود هستیم. شرکتهای بزرگی که صحنه رقابت را به شرکتهای کوچک تازهوارد واگذار میکنند کم نیستند، به همین دلیل است که نوآوری و خلاقیت در هر کسبوکاری جز جداییناپذیر آن است. با نگاه به دوره عمر شرکتها میبینیم که همه شرکتها و سازمانها دارای یک چرخه عمری هستند، به دنیا میآیند، رشد میکنند، بالغ میشوند ودر نهایت، پیری و افول و مرگ را تجربه میکنند. سازمانها و کسبوکارهایی موفق هستند که دوره رشد و بلوغ طولانیتری داشته باشند که این امر میسر نمیشود، مگر با توجه به محیط و داشتن نوآوری در مدلهای کسبوکار.
تا همین چند دهه قبل مدلهای کسبوکار تقریبا همگی مشابه بودند. یک صنعتگر مواد اولیه را میخرید، نیروی انسانی را به خدمت میگرفت، با استفاده از آنها کالای مورد نظر خود را تولید میکرد، یک حاشیه سود مشخص در نظر میگرفت و محصول را میفروخت، بازرگانی و عرضه خدمات هم شاهد تفاوت چندان چشمگیری نبود، اما اکنون وضعیت کاملا تغییر کرده است. در استراتژی میگوییم از برخورد روندها و نیازها، نقطهای به وجود میآید که به آن فرصت میگویند، نیازها تغییر کرده است و فرصتهایی جدید خلق شده است که کارآفرینان و مدیران و مشتاقان کسبوکار باید با نوآوری و ایجاد تمایز و تحول در مدل کسبوکار خود گوی رقابت را بربایند که در سالهای اخیر شاهد این بودهایم که برخی کارآفرینان و شرکتهای نوآور با مدلهای کسبوکار منحصربهفرد خود، پای را از این دایره بیرون نهادهاند و به جای اینکه منتظر اعلام نیاز و تشخیص نیاز مشتریان بمانند، آن را برای مشتریان خلق میکنند، نوآوری نیز حرکت خود را مدیون توانایی دیدن پیوندها و بهره مند شدن از آنها است، نوآوری فرایند پرورش ایدهها تا مرحله کاربرد عملی آن است، نوآوری میتواند در هر چیزی مثل محصول، فرایند، موقعیت، پارادایم یا مدل کسبوکار و... باشد، مدل کسبوکار در واقع مشخص می کند که یک سازمان چگونه خلق ارزش می کند، از چه طریقی آن را ارایه کرده و به چه صورتی کسب ارزش می کند، نوآوری در مدل کسبوکاریعنی خلق مدلهایی از کسبوکارکه بتواند ارزش ویژهای را برای مشتریان خلق کند، مدل کسبوکار بخشی از طرح کسبوکار شما است. در واقع بیشتر به این می پردازد که کدام مشتریان حاضرند برای محصول (کالا یا خدمت) شما هزینه پرداخت کنند.
سازمانهای مختلف شرایط مختلفی را نیز تجربه میکنند، شرکتهای دانشبنیان مثل شرکتهای داروسازی، زمان زیادی را صرف تحقیق و توسعه و پژوهش میکنند، شرکتهای خردهفروشی علاوه بر شناخت مشتریان، بر بازاریابی نیز توجه ویژه ای دارند. شرکتهای بزرگ مهندسی بر چگونگی طراحی، مدیریت پروژه اهمیت زیادی قایل هستند، اما فرایند نوآوری چه در بخش تولیدی و چه در بخش خدماتی بسیار به یکدیگر شباهت دارند و تقلید نوآوریها در بخش خدماتی بسیار راحتتر است، زیرا حمایت ضعیفتری از مالکیت معنوی نوآوری وجود دارد، امروزه بسیاری از کالاهای تولیدی حجم قابل توجهی از خدمات را نیز شامل میشوند. شرکتهای تولیدکننده موتور هواپیما بخش زیادی از درآمد خود را از خدمات پشتیبانی موتور هواپیما کسب میکنند، جهانی شدن و تغییر ساختار اقتصادی کسبوکارها، راهکارهای مختلفی را پیش چشم شرکتها قرار داده است. دنیای امروز این سوال را برای کسبوکارها به وجود آورده است که آیا خود تمام فعالیتها را انجام دهند یا به این سمت بروند که فعالیت اصلی را خود انجام دهند و فعالیتهای دیگر را به شرکتهای دیگر واگذار یا برونسپاری کنند. سازمان با مرزهای گسترده مفهومی است که اکنون باید آن را جدی گرفت، اما همه سازمانها نیاز به نوآوری در کسبوکارو مدلهای آن دارند، زیرا منابع کمیاب است و آنها میخواهند بهتر و کاملتر پاسخگوی ذینفعان و سهامداران خود باشند.
همه ما شاهد تغییرات بسیار زیادی در دنیای اطراف خود هستیم. شرکتهای بزرگی که صحنه رقابت را به شرکتهای کوچک تازهوارد واگذار میکنند کم نیستند، به همین دلیل است که نوآوری و خلاقیت در هر کسبوکاری جز جداییناپذیر آن است. با نگاه به دوره عمر شرکتها میبینیم که همه شرکتها و سازمانها دارای یک چرخه عمری هستند، به دنیا میآیند، رشد میکنند، بالغ میشوند ودر نهایت، پیری و افول و مرگ را تجربه میکنند. سازمانها و کسبوکارهایی موفق هستند که دوره رشد و بلوغ طولانیتری داشته باشند که این امر میسر نمیشود، مگر با توجه به محیط و داشتن نوآوری در مدلهای کسبوکار.
تا همین چند دهه قبل مدلهای کسبوکار تقریبا همگی مشابه بودند. یک صنعتگر مواد اولیه را میخرید، نیروی انسانی را به خدمت میگرفت، با استفاده از آنها کالای مورد نظر خود را تولید میکرد، یک حاشیه سود مشخص در نظر میگرفت و محصول را میفروخت، بازرگانی و عرضه خدمات هم شاهد تفاوت چندان چشمگیری نبود، اما اکنون وضعیت کاملا تغییر کرده است. در استراتژی میگوییم از برخورد روندها و نیازها، نقطهای به وجود میآید که به آن فرصت میگویند، نیازها تغییر کرده است و فرصتهایی جدید خلق شده است که کارآفرینان و مدیران و مشتاقان کسبوکار باید با نوآوری و ایجاد تمایز و تحول در مدل کسبوکار خود گوی رقابت را بربایند که در سالهای اخیر شاهد این بودهایم که برخی کارآفرینان و شرکتهای نوآور با مدلهای کسبوکار منحصربهفرد خود، پای را از این دایره بیرون نهادهاند و به جای اینکه منتظر اعلام نیاز و تشخیص نیاز مشتریان بمانند، آن را برای مشتریان خلق میکنند، نوآوری نیز حرکت خود را مدیون توانایی دیدن پیوندها و بهره مند شدن از آنها است، نوآوری فرایند پرورش ایدهها تا مرحله کاربرد عملی آن است، نوآوری میتواند در هر چیزی مثل محصول، فرایند، موقعیت، پارادایم یا مدل کسبوکار و... باشد، مدل کسبوکار در واقع مشخص می کند که یک سازمان چگونه خلق ارزش می کند، از چه طریقی آن را ارایه کرده و به چه صورتی کسب ارزش می کند، نوآوری در مدل کسبوکاریعنی خلق مدلهایی از کسبوکارکه بتواند ارزش ویژهای را برای مشتریان خلق کند، مدل کسبوکار بخشی از طرح کسبوکار شما است. در واقع بیشتر به این می پردازد که کدام مشتریان حاضرند برای محصول (کالا یا خدمت) شما هزینه پرداخت کنند. -
صفحه 10
مدلهای کسبوکار سازوکارهای موجود در کسبوکار را به صورتی بصری در اختیار مدیران و صاحبان مشاغل و کسبوکارهای مختلف قرار میدهند و ارتباط بین بخشهای مختلف را نمایان میسازند. این بصری شدن میتواند کمک شایانی به یافتن چالشها و گلوگاههای کسبوکارها کند و در نتیجه، میتوان ارتباطات بین بخشهای مختلف کسبوکار را به خوبی درک کرد. در خصوص مدلهای کسبوکار دو رویکرد وجود دارد: یکی ایجاد تحول و بهبود مستمر در مدل کسبوکار و بخشهای مختلف آن، که میتواند موجب رشد و بهبود مداوم یک کسبوکار باشد و دیگری مدلهای کسبوکاری که از اساس با مدلهای قبلی متفاوت هستند و در نتیجه، این تفاوتها میتوانند منشا آثار بزرگی باشند. در این مقاله، به معرفی این دو رویکرد و نتایج حاصل از آنها پرداخته میشود.
-
صفحه 13
"رساله جالب توجهی است، اما کلمه پلتفرم را در عنوان آن به کار نبر! هیچ کس معنی آن را نمی داند".
شاید باورپذیر نیست که این عکسالعمل یکی از اساتید دانشگاه مطرح MIT در سال 2000 در مورد رساله آنابل گاور بود. البته آنابل گاور که در حال حاضر یکی از مدیران مرکز اقتصاد دیجیتالی در دانشگاه سوری انگلستان است، به پیشنهاد آن استاد دانشگاه MIT عمل نکرد. با این وجود، اگر خانم گاور امروز هم میخواست رسالهای بنویسید که در آن، از عبارت پلتفرم استفاده شده بود، باز هم نهی میشد، اما این بار به دلیل "استفاده و تکرار بیش از حد پلتفرم در مطالب علمی".
رشد کسبوکارهای مبتنی بر پلتفرم در این چند سال به طرز عجیبی چشمگیر بوده؛ به نحوی که اغلب کسبوکارهای جدید و قدیمی را تحت تاثیر خود قرار داده است. بسیاری از کسبوکارهای جدید اساسا بر پایه این مدل شکل گرفته و رشد کردهاند. همچنین بسیاری از کسبوکارهای جاافتاده نیز برای اینکه از گردونه عقب نیفتند، با تغییرات ساختاری بزرگ، ادغام یا مشارکت با دیگران، قدم در این راه گذاشتهاند.
دلایل زیادی برای رویاپردازی و علاقه کارآفرینان و سرمایهگذاران به مدلهای مبتنی بر پلتفرم وجود دارد. جذابترین بخش این رویا، شاید قابلیت مدلهای مبتنی بر پلتفرم در مقیاسپذیری و رشد بالا با هستهای کوچک باشد و در عین حال این موضوع مهم که شما به عنوان کسبوکار، مسئولیت بزرگی (مانند کسبوکارهای سنتی) در پاسخگویی نسبت به کیفیت ارایه خدمات و کالاها بر عهده ندارید. نگاهی به آمار و ارقام کسبوکارهای پلتفرمی در مقایسه با رقبای سنتی آنها بهراحتی نشان میدهد بعضا راه چند دهه و حتی بیش از صد ساله، توسط یک کسبوکار پلتفرمی در کمتر از چند سال پیموده شده و علاوه بر آن، رشد این کسبوکارها بقای کسبوکارهای جاافتاده و حتی خیلی بزرگ فعلی را هم به خطر انداخته است. یکی از بارزترین مثالهای رشد و مقابله، مثالهای مرتبط با پلتفرمهای اجاره مکانهای اقامتی در مقابل هتلهاست. بارزترین پلتفرم اجاره اماکن اقامتی دنیا، یعنی Airbnb، با کمتر از 10 سال تجربه، بیش از 2.3 میلیون مرکز اقامتی دارد. در مقابل، در سال 2016، گروه هتلهای ماریوت با خرید گروه هتلهای استاروود به مبلغ 13 میلیارد دلار، توانست 330 هزار اتاق به اتاقهای پیشین خود اضافه و خود را به بزرگترین زنجیره هتلی دنیا تبدیل کند. در کل، این صنعت حدود 7 میلیون اتاق وجود دارد و این یعنی تنها یکی از چند پلتفرم اجاره اماکن اقامتی و البته مهمترین آنها، بهتنهایی از بزرگترین زنجیره هتلی دنیا اتاقهای بیشتری در اختیار دارد. -
صفحه 17
پیش از این در سال 2007 میلادی، 90 درصد از سهم سود صنعت تولید موبایل مجموعا متعلق به پنج شرکت نوکیا، سامسونگ، موتورولا، سونی اریکسون و ال اجی بود. در آن سال، محصول آیفون شرکت اپل با ورود به صحنه رقابت، سهم بازار را به سوی خود متمایل کرد.
در انتهای سال 2015، محصول آیفون به تنهایی 92 درصد از سود جهانی را جذب خود نمود و بقیه رقبا جز یکی از شرکتهای معتبر موفق به سودآوری نشدند.
چگونه میتوان چیره شدن سریع آیفون در صنعت را شرح داد؟ توجیه سقوط آزاد رقبایش چیست؟ نوکیا و سایرین دارای چند مزیت استراتژیک و کلاسیک بودند: تمایز در محصولات قوی، برندهای قابل اطمینان، سیستمهای عملیاتی پرنفوذ، لجستیک عالی، قوانین حمایتی، بودجه عظیم در تحقیقات و توسعه و نیز مقیاس انبوه که این عوامل در اغلب شرکتهای مذکور باثبات و سودآور به نظر میآمدند.
قطعا آیفون دارای نوآوری و قابلیتهای خیلی خوبی بود، ولی در سال 2007 ، آیفون نقش یک بازیگر بیخطر را در میان شرکتهایی که مثل گوریل 800 تنی او را احاطه کرده بودند، داشت. در آن زمان، آیفون تنها 4 درصد سهم بازار سیستمهای عامل دسکتاپ را داشت و هنوز بهرهای در بازار گوشیهای موبایل کسب نکرده بود. اپل همزمان در رقابت با سیستم اندروید گوگل، شرکتهای رقیب را با قدرت پلتفرم و نفوذ قوانین جدید استراتژی غافلگیر کرد. کسبوکار پلتفرمی، تولیدکننده و مصرفکننده را با هم وارد مبادلات پرسود میکند. سرمایههای اصلی آنها، اطلاعات و تعاملات هستند که هر دو، منبع خلق ارزش و مزیت رقابتی تلقی میشوند.
شرکت اپل، گوشی آیفون و سیستم عامل آن را فراتر از یک محصول یا کانال برای سرویسها مطرح ساخت، به طوری که آنها را به عنوان روشی برای مرتبط کردن بازارهای دو سویه در نظر گرفت: توسعهدهندگان اپها از یک سو و کاربران اپها از سوی دیگر. این کار منجر به خلق ارزش برای هر دو دسته شد.
به موازات رشد کاربران در هر طرف، ارزش ایجاد شده افزایش مییافت، پدیدهای که «اثر شبکهای» نامیده میشود و هسته مرکزی استراتژی پلتفرم محسوب میگردد. -
صفحه 20
انقلاب چهارم صنعتی کل فرایند تولید را تحت تاثیر قرار میدهد. در واقع، با تبدیل آنالوگ به دیجیتال تولید غیرمتمرکز جایگزین شیوه سنتی یا همان تولید متمرکز خواهد شد. از ویژگیهای کلیدی این تحول دیجیتال کاهش هزینههای تولید از یک طرف و مشتریمداری آن از طرف دیگر است. در عین حال، مدلهای جدید کسبوکار، محصولات خلاقانه و سرویسهای جدید ایجاد خواهد کرد. به این ترتیب، تحقق سیستمهای تولید خودکنترلگر با بهرهگیری از فناوری سنسورها و نیز اینترنت، آینده را شکل میدهد. در واقع، در این سیستم جدید سایبری تولید، سفارشها در سراسر زنجیره ارزش قادر به هدایت و کنترل خود هستند.
هنگامی که هنری فورد خط مونتاژ خود را در 1913 راهاندازی کرد، انقلاب دوم صنعتی آغاز شد و صنعت خودروسازی پا به عرصه گذاشت. اکنون بعد از یک قرن، با ظهور انقلاب چهارم صنعتی، صنعت خودرو یکبار دیگر با تحولی جدی مواجه شده است. در واقع، انقلاب چهارم صنعتی در حوزه صنایع خودرویی پیامدهایی مثبت در برداشته و فرصتهای تجاری تازه ایجاد کرده است.
پیشرفت روند هوشمندسازی تولید و خط تولید، همچنان چشمانداز تولید خودرو را تغییر میدهد، در حالی که خودروسازان و تامینکنندگان قطعات به سرعت در حال پیادهسازی و اجرای I4.0 هستند، باید دید چه مزایایی برای این عرصه میتوان متصور بود و در عین حال، چه چالشهایی به همراه دارد؟ در واقع، انقلاب چهارم صنعتی رابطه بین تولیدکنندگان خودرو و انقلاب دیجیتال را مورد توجه قرار میدهد که دربرگیرنده موارد زیر است:تمرکز بر کاربرد عملی تولید داده محور رایزنی با تولیدکنندگان اصلی و تامینکنندگان قطعات در راستای تحقق I4.0
مطالعه موردی در فرایند تولید خودرومحرکهای آینده صنعت خودرو
فناوری و تحول دیجیتال
شبکه اجتماعی اشیا
رباتیک، کنترل و هدایت خودکار، و چاپ سهبعدی
خودروهای به هم متصل، رانندههای به هم متصل و پویایی مشتریان
داده، فراگیری ماشین، و امنیت سایبری
پتنتهای متن باز و رابط برنامهنویسی کاربردی
ماهیت متغیر رقابت و منابع رقابت -
صفحه 24
تحقیقی جامع در ایالات متحده (2001) نشان داد که رابطه تنگاتنگی بین سبک مدیریت و اثربخشی سازمانهای بزرگ وجود دارد. محققان در این پژوهش دریافتند که مشاوران مدیریت با کمک به مدیران عالی در شناخت بهترین سبک مدیریت نقش مهمی را در توسعه عملکرد و بهبود بهرهوری در سازمانهای بزرگ بازی میکنند. این پژوهش همچنین نشان داد که مدیران در سازمانهای بزرگ میبایست نیازهای نیروی انسانی خود را به شکل دقیقی بشناسند و مشاوران مدیریت در ایفای این نقش با کمک به مدیران از طریق ارایه بهترین روشهای سنجش نیازهای نیروی انسانی، نقش مهمی را در کارآمدی سازمانهای بزرگ ایفا میکنند.
مدیران نقش مهمی را در توسعه یادگیری سازمانی ایفا میکنند و کارکنان سازمان را در جهت تحقق اهداف شرکت توانمند میسازند. مشاوران مدیریت از طریق ارایه راهکارها و خدمات مشاورهای میتوانند مدیران شرکتهای بزرگ را از این مهم آگاه سازند و آنها را در شکل دادن به یک سازمان کارآمدتر در پاسخگویی به تغییرات محیط کسبوکار کمک کنند. این مشاوران همچنین میتوانند با آموزش مدیران سازمانهای بزرگ، آنها را در توسعه یادگیری سازمانی و گسترش بیش از پیش جریان دانش در سطح کلان سازمان یاری کنند. سازمانهای بزرگ در محیط کسبوکار امروز نیازمند نیروی کار با انگیزش هستند که در مواجهه با تغییرات، تمامی توان فکری و فیزیکی خود را صرف کمک به اهداف سازمانی کنند. مشاوران مدیریت از طریق آموزش نیروی کار و ارایه خدمات مشاورهای به مدیران، سازمانها را در هدفگذاری اثربخش و توسعه انگیزش نیروی انسانی کمک میکنند.
مشاوران سازمانی همچنین با ارایه خدمات مشاورهای، مدیران را در توسعه اعتماد سازمانی توانمند میکنند، مدیران میتوانند تعهد نیروی انسانی خود را در جهت تحقق اهداف سازمانی بسیج کنند و با تفویض اثربخش قدرت تصمیمگیری، نیروی کار خود را در چشماندازهای بلندمدت سازمان سهیم سازند. از اینرو، دور از ذهن نیست، اگر دیکس (2013) استدلال میکند که ساختن یک سازمان اثربخش تنها در گرو مشاورانی بامهارت است که مدیران سازمان را از اهمیت یادگیری، اعتماد و تعهد نیروی انسانی به اهداف سازمانی آگاه سازند و با ارایه خدمات مشاورهای بهموقع سازمانهای بزرگ را در تحقق اهدافشان یاری سازند. -
صفحه 28
سرمایه یکی از ارکان اصلی رشد و توسعه اقتصادی کشورها محسوب میشود. منبع انباشت سرمایه، سرمایهگذاری است و مکانیزم انتقال پسانداز که در بازارهای مالی صورت میگیرد، پیششرط سرمایهگذاری است. این موضوع در کشورهای در حال توسعه از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است، زیرا از یکسو، منابع مالی به مقدار کافی در دسترس نیست و از سوی دیگر، انتقال پسانداز به بخشهای تولیدی و صنعتی، به دلیل فقدان بازارهای مالی کارآمد با سهولت انجام نمیپذیرد.
سرمایهگذاری اغلب به جریان تولید تحرک بخشیده و موجب رشد تجارت بینالمللی، افزایش سطح رفاه زندگی و گسترش موزون توسعه اقتصادی در سطح جامعه میشود، اما کمبود سرمایه یکی از علل اصلی عقبماندگی بسیاری از کشورهای درگیر این موضوع شده و موجب ایجاد تسلسل دور باطل فقر میشود. به همین جهت و به منظور گریز از مشکل کمبود سرمایه و تشکیل آن در اقتصاد داخلی کشور، خیلی از کشورهای سرمایه فرصت جهان حتی کشورهای در حال گذار به توسعهیافتگی که وضعیت اقتصادی آنها فراتر از کشورهای در حال توسعه است، به تسهیل قوانین و مقررات خود برای جذب سرمایههای خارجی روی آوردهاند. سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) عبارت است از سرمایهگذاری به منظور کسب منفعت دایمی و همیشگی در موسسهای مستقر در کشوری غیر از کشور سرمایهگذار. -
صفحه 31
در اقتصاد امروز، انتقال اطلاعات صحیح مالی به مراکز تصمیمگیری، اهمیت بسیار زیادی دارد. سهامدارانی که سرمایه خود را در اختیار شرکتها قرار میدهند، برای آگاهی از چگونگی اداره سرمایههای خود و صحت عمل و کارایی مدیران، ابزاری جز صورتهای مالی و گزارشهای سالانه شرکتها در اختیار ندارند. دولت نیز به دلایل مختلفی از جمله، اطمینان از صحت مصرف وجوه و منابع کسب درآمد از طریق وصول مالیات و... نیازمند گزارشهای دقیق و صحیح مالی است. از طرفی، اطلاع دقیق از نتایج فعالیتهای مختلف اقتصادی و دقت در اجرای اصول حسابداری و برقراری سامانه مناسب انتقال اطلاعات به صورت گزارشهای مالی، عامل موثری در تحقق برنامههای اقتصادی کشور به حساب میآید. در ارزیابی عملکرد و توان سودآوری یک شرکت، علاوه بر اینکه رقم سود گزارش شده برای سرمایهگذاری مهم است و بر تصمیمهای آنها تاثیر دارد، ارتباط سود با سایر اجزای صورتهای مالی نیز، مورد توجه خاص سرمایهگذاران است. عدم توجه به نقاط ضعف در سیستم کنترلهای داخلی سبب بروز زیانها و احتمالا سوءاستفادههای مهمی خواهد شد و عملکرد سازمان را از زوایای غیرمنطقی برنامهریزی و هدایت مینماید و اشتباه در تصمیمگیری را موجب خواهد شد. لذا مدیران موسسات و سازمانها توجه وافری به سیستمهای کنترل داخلی دارند.
-
صفحه 34
امروزه توسعه سرمایه انسانی یک امر ناگزیر برای رشد اقتصادی است. اهداف اقتصادی یک کشور را میتوان از طریق خلق سرمایه انسانی مناسب محقق کرد. بسیاری از مردم توافق دارند که نهتنها بهبود مهارتهای افراد بلکه روشهای عملی مدیریت و سیستم کلی منابع انسانی از عاملهای مهم و تعیینکننده در میزان کامیابی و رقابتپذیری بلندمدت ملتها هستند. تلاشهای بسیاری در کشورهای مختلف جهان، در زمینه سیاستهای توسعه منابع انسانی صورت پذیرفتهاند. ایران برای حفظ جایگاه خود در دنیای رقابت نیازمند رفتن به سوی خلق جامعه دانشمحور است. در این راستا، ما با کمبودهایی از نظر مهارتهای فنی، حرفهای و نیروهای انسانی آموزش دیده روبهرو هستیم. برنامه توسعه منابع انسانی امروزه در کشورهای مختلف به عنوان یکی از برنامههای اصلی توسعه کشور محسوب میشود. در این مقاله طرح توسعه منابع انسانی ملی در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و توسعه منابع انسانی در ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است. در نهایت، مدل توسعه منابع انسانی ملی و نحوه تدوین برنامه توسعه منابع انسانی در سطح ملی شرح داده شده است.
-
صفحه 43
امروزه مصرفکنندگان، اغلب برای کاهش دردهای زندگی روزمره و رسیدن به رضایت عاطفی، ساعاتی را به گردش و قدمزنی و مرور میپردازند. زندگی خستهکننده و یک روز سخت بهراحتی میتواند با خرید یک جفت کفش و یا یک شلوار جین به یک تجربه مثبت تبدیل شود، اما برای برخی از خریداران، خرید میتواند فراتر از تفریح و سرگرمی باشد و به اعتیاد و افراط تبدیل شود. اگرچه خرید و گردآوری اموال به طور گسترده از رفتارهای انسان است و مانند بسیاری از رفتارها، خرید میتواند رفتاری عادی و یا افراطی و وسواسگونه باشد اما افزایش در بدهیهای مصرفکنندگان ممکن است تا اندازهی زیادی به اعتیاد به خرید (خرید وسواسی) مرتبط باشد. در واقع، زمانی که مصرفکنندگان اجازه میدهند تا هزینههای خریدشان بیش از حد بالا رود، از اختلال اعتیاد به خرید رایج رنج میبرند که از رفتارهای منفی مصرفکننده است. اعتیاد به خرید در سال 1915 توسط امیل کراپلین به عنوان یک اختلال و مشکل روانی شناخته شد و در سه دهه اخیر مورد مطالعهی عمیق قرار گرفته است. این شکل از خرید، نشاندهنده شکل بیمارگونه یک رفتار طبیعی است که با تبلیغات و روشهای فروش تحریک میشود و به عنوان یک نشانگر جمعی و فردی مورد توجه قرار میگیرد. اشتغال ذهنی فرد به خرید باعث بالا رفتن استرس شده و او را وادار به خرید غیرمنطقی میکند. در لحظهی خرید، فرد احساس شادی میکند و مدتی کوتاه پسازآن احساس گناه و پشیمانی او را در برمیگیرد.
پژوهشگران رفتار مصرفکننده در تلاش برای توصیف و شناسایی این پدیده تا جای امکان هستند و بحثهای زیادی در مورد اینکه آیا اعتیاد به خرید یک بیماری روانی است و یا یک فعالیت تفریحی که افراد از آن برای کنترل احساسات و یا خوداظهاری استفاده میکنند، صورت گرفته است. این اختلال نهتنها در میان جوانان شیوع پیدا کرده بلکه این شیوع با سرعت در میان دیگر ردههای سنی نیز در حال افزایش است. باورهای نادرست در مورد فرایند خرید، اقلام خریداریشده و مشکلات تصمیمگیری باعث حفظ این اختلال در فرد میشود [1]. همچنین در عصر بازاریابی مسئولیت اجتماعی در صورتی که بازاریابان، آگاهانه و یا ناآگاهانه به ترغیب و تشویق خریداران به خرید بیشتر بپردازند، نتایج منفی گستردهای به بار میآورد و منجر به رواج مشکلات بیشتر میشود. بحثهای زیادی میان پژوهشگران رفتار مصرفکننده در تلاش برای توصیف و شناسایی اعتیاد به خرید وجود که آیا اعتیاد به خرید یک بیماری روانی است و یا یک فعالیت تفریحی که افراد از آن برای کنترل احساسات و یا خوداظهاری استفاده میکنند. این رفتار با عبارات متفاوت مانند اعتیاد به خرید، خرجکردن وسواسی، خرید وسواسی، مصرف وسواسی، خرید کنترل نشده، فراخرید، خرید آسیبزاد و شاپولیسم نامیده شده است [2]. -
صفحه 50
نتایج پایایی متغیرهای پژوهش در جدول 2 ارایه شده است. بر اساس آزمونهای ریشه واحد از نوع آزمون لوین، لین و چو چون مقدار احتمال کمتر از 5% بوده است، کل متغیرهای پژوهش در سطح پایا بودهاند. پایایی بدین معنی است که میانگین و واریانس متغیرها در طول زمان و کوواریانس متغیرها بین سالهای مختلف ثابت بوده است. انجام آزمون پایایی برای متغیرهای دو وجهی سرمایهگذاری بیش از حد، مخارج سرمایهای و زیانده بودن نامفهوم است و لذا از ارایه آن خودداری شده است.
- گزارش
-
جا به جایی قدرت در نظم نوین کسب و کار / در سی و چهارمین همایش MITM بررسی شدصفحه 58
در دهه اخیر، مدلهای جدید کسبوکار بر بستر فناوری اطلاعات چنان گسترش یافتهاند که تمام مفاهیم کسبوکار معنای گذشته خود را دست دادهاند و پارادایمهای جدیدی بر این فضا حاکم شده است. تحت تاثیر این پارادایم نوین، کسبوکارهای سنتی با مدلهای دیرپای خود به دایناسورهای کسبوکار تبدیل شدهاند که اگر هر چه زودتر خود را با این فضای جدید وفق ندهند و الزامات آن را نپذیرند، اکثر آنها محکوم به فنا هستند و مابقی نیز قلمرو مالوف خود را از دست خواهند داد. آنچه امروز در دنیای کسبوکار رخ داده است، چنان بدیع و بینظیر است که حتی تصور آن نیز در گذشت دور از ذهن بود.
سی و چهارمین همایش فصلی رشته MBA با گرایش مدیریت کسبوکار هوشمند و تحولگرا (MITM)، با موضوع "مدلهای کسبوکار آینده" با دعوت از صاحبنظران و فعالان کسبوکارهای نوین پلتفرمی، به بررسی تغییر پارادایمهای کسبوکار و قواعد بازی در فضای کسبوکار پلتفرمی پرداخت. گزیدهای از سخنرانیهای این همایش از نظرتان میگذرد. - معرفی
-
صفحه 64