فهرست مطالب

نشریه علوم سیاسی
سال چهارم شماره 1 (پیاپی 13، بهار 1380)

  • تاریخ انتشار: 1380/02/11
  • تعداد عناوین: 20
|
  • سرمقاله
  • گفت و گو
  • مقالات
  • صفحه 32
  • علیرضا صدرا صفحه 36
    ماهیت و چیستی فقه سیاسی، اعم از اصل وجود و ضرورت، سنخ موجودیت، خاستگاه، نقش و آثار آن و رابطه اش با سیاست، موضوعی است که از نظر فلاسفه اسلامی دور نمانده است، به ویژه آن که آنان علم فقه را جزء و زیرمجموعه سیاست و علم سیاست قرار می دادند. این مقاله کوششی است جهت تبیین فلسفه فقه سیاسی که به صورت کلی، در ضمن فلسفه سیاسی مطرح گردیده است.
  • علی خالقی صفحه 59
    از دیدگاه شیخ ابی الصلاح حلبی (فقیه و متکلم قرن پنجم هجری) انسان موجودی مکلف آفریده شده و برای انجام درست تکالیفش و رهایی از شر نیازمند ریاستی مقتدر و با تدبیر است تا او را به خیر و رستگاری رهنمون کند. چنین ریاستی در عصر حضور، توسط معصوم 7 که اعلم الناس به احکام دینی و تدبیر سیاسی است محقق می گردد و در عصر غیبت از طریق فقیه عادل، که نیابت در ولایت از سوی معصوم را دارد، عملی می گردد؛ از این رو هر حاکمیتی غیر از دو مورد فوق متغلب بوده و از مشروعیت تهی است.
  • سید محمد علی حسینی زاده صفحه 82
    کرکی از فقهای بزرگ قرن دهم هجری است که از اوایل ظهور دولت صفوی به همکاری با آن دولت پرداخت و از این جهت وی را می توان پایه گذار همگرایی علما و دولت در دوره صفوی دانست. به لحاظ نظری، اهمیت کرکی در طرح نظریه ولایت فقیه است. به دلیل شهرت علمی و سیاسی کرکی، نظریه ولایت فقیه در این دوره شیوع گسترده ای یافت به طوری که شاه طهماسب نیز در فرمان سال 936 بر آن صحه گذاشت.
    کرکی به رغم ارتباط نزدیک با دولت صفوی، هرگز در آثار خود به دنبال اثبات مشروعیت مستقل صفویان و یا به عبارت دیگر، مشروعیت مستقل سلطنت نیست، گر چه بقا و تقویت دولت صفوی را در آن شرایط به نفع شیعه می دانست و از این رو همواره در تقویت آن می کوشید.
  • نجف لک زایی صفحه 103
    جدی ترین تاملات در حوزه زندگی سیاسی در عصر صفویه از سوی محمد باقر سبزواری صورت گرفته است. وی از زاویه کارکردگرایانه به بحث از انواع نظام های سیاسی پرداخته و آن را تحلیل کرده است. در این نوشتار تعریف ویژه سبزواری از زندگی اجتماعی، زندگی سیاسی، قانون، حاکم عادل، اهداف حکومت، نظام سیاسی فاضله، نظام سیاسی ناقصه، ویژگی های هیات حاکمه، انواع طبقات و اصناف، طراحی سازمان حکومت، وظایف و حقوق مردم و تاکید بر ساده زیستی کارگزاران حکومتی در جهت تبیین ادعای مذکور تفسیر شده است.
  • سید عبدالقیوم سجادی صفحه 124
    مؤلفه هایی چون قدرت، امنیت و آزادی به عنوان غایات حاکمیت سیاسی که در اندیشه برخی از متفکران قدیم و جدید مطرح گردیده، به نحوی در مفهوم عدالت محقق نراقی گنجانده شده است. به نظر ایشان قدرت سیاسی صرفآ نقش ابزاری را برای اجرای عدالت بر عهده دارد. امنیت نیز به عنوان کار ویژه اساسی حکومت در پرتو عدالت اجتماعی مورد تاکید قرار می گیرد و بالاخره برابری فرصت ها و امکانات اجتماعی برای کلیه شهروندان و افراد جامعه اسلامی جز از طریق عدالت حکام امکان پذیر نخواهد بود؛ بدین ترتیب عدالت، جوهره اصلی حکومت است که دیگر مؤلفه ها در پرتو آن معنا و مفهوم خود را باز می یابند.
  • غلامحسن مقیمی صفحه 136
    دانشواژه «ولایت» علاوه بر کاربرد سیاسی، در حوزه های دیگر علوم اسلامی، مانند کلام، فلسفه، فقه و عرفان نیز به طور وسیعی استعمال می شود. در فقه سیاسی شیعه یکی از مهم ترین مفاهیم سیاسی، ولایت به معنای «تدبیر سیاسی جامعه» است که بدون درک صحیح آن، فهم نظام سیاسی شیعه نیز ممکن نیست؛ از این رو فقها ضمن مفروض گرفتن اصل ولایت به معنای تدبیر سیاسی همواره از آن به عنوان حدود اختیارات حکومت مجتهدان بحث کرده اند. این «کلید واژه فقه حکومتی شیعه» در تاریخ معاصر، وارد عرصه نظریه پردازی نیز شده است و حضرت امام خمینی 1 با توجه به الزامات عصر خود، از آن، نظریه کارآمدتری ارائه کرده و بر مبنای آن نظام جمهوری اسلامی را تاسیس کردند. نوشته حاضر برای درک صحیح مفهوم «ولایت سیاسی» در اندیشه سیاسی شیعه به نگارش درآمده است.
  • شریف لک زایی صفحه 159
    آیه الله بهشتی آزادی را گوهر آدمی و نشان دهنده هویت و شخصیت انسان می داند و معتقد است انسان می تواند در زندگی خود دست به انتخاب گری بزند و زندگی، محیط، جامعه و نظام سیاسی خویش را ساخته و در آن تاثیر بگذارد. در این راستا مردم در نظام سیاسی از حق رای و آزادی انتخاب برخوردارند و می توانند در برابر امور نامطلوب واکنش نشان داده، انتقاد و اعتراض کنند و بر عملکرد مسؤولان نظارت داشته باشند. از دیگر سوی، کارگزاران نظام سیاسی نیز در هر سطحی می باید به مردم پاسخ گو باشند.
  • حسین توسلی صفحه 180
    امروزه با شبکه نسبتا سامان یافته تری از مفاهیم مواجهیم که می تواند در مقام تبیین منظومه فکر سیاسی اندیشمندان و ساماندهی انبوه اظهارات پراکنده، نقش مهمی ایفا کند؛ از جمله مفاهیم معدودی که می توان آن را از مقوله های کلیدی در حوزه فلسفه سیاسی قلمداد کرد، «حق» است که در زمره مقوله های ارزشی قرار می گیرد. دیدگاه هر متفکر در این باره پایه های اصلی نظریه او را درباب نظم مطلوب سیاسی تشکیل می دهد.
    در این مقاله مؤلف سعی کرده است تا بخشی از اندیشه سیاسی آیه الله مطهری را ذیل عنوان «حق» تشریح و تبیین کند
  • جلال درخشه صفحه 206
    سال های پس از انقلاب مشروطیت ایران یکی از دوره های اساسی تبیین و تطور اندیشه سیاسی شیعه به شمار می آید که فرآیند تاریخی ادبیات شیعه را وارد مرحله جدیدی کرد و موجب شد تا دانشوران و متفکران دینی، کاوشی بنیادین، به منظور پاسخ گویی به شرایط جدید را آغاز نمایند؛ اما مهم ترین کوشش در جهت پاسخ به بحران نظری و خلا تئوریک موجود در عرصه حکومت را امام خمینی 1 انجام داد. طرح نظریه ایجابی ایشان در حکومت به منظور پیوند میان امامت شیعی، اصل اجتهاد و قانون بشری یک تحول اساسی در ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی بود. این مقاله تلاش می کند تا دیدگاه امام خمینی 1 را در عرصه حکومت مورد پژوهش قرار دهد.
  • میراث سیاسی
  • نقد و معرفی
  • گزارش های علمی
|
  • Ali Reza Sadra Page 36
    The nature and the existence of political Fiqh, in addition to its type and necessity of existence, its origin, function, and effects, and its relevance to politics, have received the attention of Moslem philosphers, who categorized Fiqh under politics and political sciences. This is an attempt to clarify the philosophy of political Fiqh in the framework of political philosophy.
  • Ali Khaleghi Page 59
    According to Halabi, a theologian and jurist in fifth century (AH), a human being is a responsible creature who needs a guide to carry out his responsibilities. While Imam Mahdi was present, one had to refer to him for guidence, but in his absence one has to refer to a just Faqih. Thus, there is no other choice; all other ruling systems lacking legitimacy.
  • Seyyed Mohammad-Ali Hossaynizadeh Page 82
    Karaki, an outstanding Faqih in 10th century (AH), was the first to cooperate with the Safavids, hence founding the basis for the convergence of the ulama and the state in the Safavid era. His theoretical contribution lies on the proposal of the theory of the Sovereignty of Faqih.With Karaki being scientifically and politically famous, his theory soon became wide-spread in this period and was even reflected in Shah Tahmasb's commandment in 937 (AH).Despite having a close relationship to the Safavids, Karaki was by no means after proving an independent legitimacy for them and for sultanate as a whole, though he believed supporting the Safavids was beneficial for the Shiites at that time.
  • Najaf Lakzaee Page 103
    Mohaghegh-e_Sabzevari_did_the_most_serious_contemplations over political life in the Safavid era, discussing various political systems from a pragmatic view point. Social life, law, just ruler, the objectives of state, utopian political system, defective political system, the charactristics of ruling system, the types of social classes and guilds, the organization of state, emphasis on the asceticism of political authorities, and the responsibilities and rights of people are the terms discussed and defined according to Sabzevari in this article.
  • Abd Al-Ghayyum Sajjadi Page 124
    Power, security, and liberty, considered as the objectives of political sovereignty by some scholars, are also incorporated in Naraghi's conception of justice. In his view, political power is a mere instrument for the application of justice, and providing security is a major function of state and can be maintained only in the light of justice. The citizens and members of the Islamic society, too, will benefit from equal social facilities and oportunities only through justice. Thus, justice is the essence of state and elements such as power, security, and liberty become meaningful only in the light of justice
  • Ghulam Hassan Mughimi Page 136
    The notion Welayat (sovereignty), is widely refered to in branches of Islamic sciences such as theology (Kalam), philosophy, jurisprudence (Fiqh) and mysticism (Irfan). Welayat interpreted as "the political management of the society" is a significant term in the Shiite political Fiqh and one would fail to comprehend the Shiite political system of ideas without having a true underestanding of this term. That is why Islamic jurists have discussed over the domain of the authority of ruling jurists only by assuming Welayat as political management. This notion has recently been subject to theoretical studies by some scholars among which Iman Khomayni presented a more efficent theory on the basis of which the Islamic Revolution was founded. This article attempts to clarify this notion in Shiite political system.
  • Sharif Lakzaee Page 159
    Ayatollah Beheshti assumes freedom to be the essence of human personality, believing that man has the right to choose, and the right to make and influence on his own life, environment and political system. People also have the right to vote, and to criticize authorities, and the possibility to react towards the undesireable. The authorities, too, at any level, have to be responsible to the people.
  • Hossain Tavassoli Page 180
    Nowadays, we face an organized network of concepts which can play an important role in organizing and explaining seemingly unrelated political ideas. One such key concept in political philosophy is "right" (haq). Infact, an intellectual's conception of a desireable political order is based on his conception of this notion. The present article is to study "right" as presented in Shahid Motahhari's works.
  • Jalal Derakhshg, Aring Page 206
    After the Iranian MashrootÅ Revolution, the Shiite Political Thought Faced a new era of much attention, contemplation and explanation, when religious scholars embarked on a new research project to address the new situation. The most serious attempt to deal with the theoretical gap and crisis in Islamic state was contributed by Imam Khomaini. In his theory of state, he conjoined the Shiite principle of Imamate, the jurisprudence principle, and human law, which brought about radical changes in the socio-political structure of the Islamic society. This article is to study Imam Khomaini's perspctive on the Islamic state.