فهرست مطالب

سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران - سال سی و چهارم شماره 2 (پیاپی 134، تابستان 1395)

مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران
سال سی و چهارم شماره 2 (پیاپی 134، تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ابراهیم عباسی صفحه 125
    زمینه
    ویبراسیون عمومی بدن یکی از روش های نوین و مفید در ارتقاء پاسخ های عصبی عضلانی است که تا به حال تاثیر آن در بیماران مبتلا به استئو آرتریت زانو در ایران بررسی نشده است. لذاهدف اصلی از این تحقیق ، بررسی اثرات کوتاه مدت ویبراسیون تراپی بر شدت درد ، دامنه حرکتی و عملکرد فیزیکی بیماران مبتلا به استئو آرتریت زانو می باشد.
  • حسین حاتمی صفحه 138
    زمینه و هدف
    واکسن پنتاوالان از سال 1393 به برنامه واکسیناسیون اطفال ایران افزوده شد و تا کنون مطالعات کافی و قابل توجهی در زمینه عوارض زودرس آن در ایران انجام نشده است. لذا این مطالعه به منظور تعیین شیوع عوارض زودرس واکسن مورد اشاره که معمولا طی یک هفته بعد از تزریق در کودکان رخ می دهند، صورت گرفت.
    روش کار
    این پژوهش توصیفی مقطعی بر روی 676 کودک واکسینه شده با واکسن پنتاوالان از خرداد ماه 1394 تا 30 آذرماه 1394 در مناطق تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی در شهر تهران و شبکه بهداشت دماوند انجام شد. نمونه ها از هر دو جنس و در گروه سنی 2-6 ماه بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای بود که بعد از تکمیل مشخصات کودک و دریافت شماره تلفن تماس توسط مسئول واکسیناسیون به والدین کودک تحویل داده می شد تا پس از توجیه آنها طی یک هفته کلیه عوارض مشاهده شده در کودک را علامت گذاری نمایند و یک هفته بعد از تاریخ تزریق، به مرکز واکسیناسیون عودت دهند. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی در نرم افزار SPSS نسخه 13 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    30 نفر از کودکان مورد بررسی از مرکز آبسرد، 291 نفراز مرکز امام حسن، 43 نفراز مرکز کادوس، 190 نفراز مرکز خواجه نظام و 122 نفر از مرکز بهداشت رودهن بودند. 6/47 درصد از کودکان مونث و 4/52 درصد مذکر بودند. 3/97 درصد از افراد مورد بررسی ایرانی، 5/2 درصد افغانی و 1 نفر از سایر ملیت ها بودند. 79 درصد از تزریق های واکسن در سمت چپ بدن کودکان انجام شده بودند. بیشترین عوارض مورد مشاهده به ترتیب شامل تب (2/71 درصد)، درد (5/52 درصد)، بیقراری (8/17درصد) و اندوراسیون (3/12 درصد) بودند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه تب شایعترین علامت گزارش شده بعد از تزریق واکسن پنتاوالان بود که به طرز معنی داری شایع تر از این عارضه در واکسن سه گانه یا هپاتیت B بود و لذا مراقبت کودکان از نظر تب بعد از تزریق، قابل توصیه موکد می باشد
  • مرادی فرد علی، علیجان پور شایان، مصطفی زاده بورا مصطفی، * حاجیان سعید صفحه 143
    زمینه وهدف
    جو سازمانی تاثیر قابل توجهی برعملکرد سازمان دارد و پاسخگویی از شاخصه های سنجش سازمان به خصوص بیمارستان است بررسی رابطه بین این دو عامل می تواند منجر به ارتقاء پاسخگویی که از مهم ترین اهداف سازمان جهانی بهداشت است، گردد.
    موادها و
    روش ها
    این مطالعه به صورت توصیفی - تحلیلی و به روش تصادفی در بیمارستان های آموزشی نمازی و فقیهی شیراز در سال1393 انجام گرفت. 360 پرسشنامه استاندارد پاسخگویی و جوسازمانی توسط بیماران وکارکنان تکمیل گردید و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t-test،chi squre توسط SPSS 21 برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
    نتایج
    امتیاز جوسازمانی در بیمارستان فقیهی (10.15±62.53) و در بیمارستان نمازی(11.47±62.13) بدست آمد که بالاتر از امتیاز معیار(60) بود. رابطه بین جوسازمانی و ابعاد آن نشان داد در بیمارستان نمازی فقط حیطه« وضوح و روشنی هدف» با جنسیت(مرد،زن) (01.0P =، 13،13.32) رابطه معنادار و در بیمارستان فقیهی فقط بعد« رضایت از پاداش» با جنسیت(مرد،زن) (01.0 = P 13.8،12.8،) رابطه معنادار داشتند. حیطه «رضایت از پاداش» با پاسخگویی در بیمارستان نمازی (،r=0.2302.0= P) رابطه معنادار داشت. و جوسازمانی با پاسخگویی در بیمارستان نمازی رابطه معنادار نداشت(p=0.17 ،r=0.14). در بیمارستان فقیهی حیطه «رضایت از پاداش» (،r=0.85001.0 > P) و جوسازمانی با پاسخگویی (،r=0.2203.0 = P) رابطه معنادارداشت.
    نتیجه گیری
    هردوبیمارستان نمره متوسط جوسازمانی بدست آوردند. وضعیت بیمارستان فقیهی ازنظر جوسازمانی مطلوب تر از بیمارستان نمازی بود و از دیدگاه کارکنان، اقدامات سازمان در رابطه با اهداف، ارتباطات و پاداش ها قابل بهبود است. پیشنهاد می گردد با تشکیل کمیته تخصصی ، اختصاص منابع بیشتر، ایجاد انگیزه و پاداش برای ارتقای پاسخگویی و جوسازمانی اقدامات لازم صورت گیرد.
  • فرشاد صفری صفحه 151
    پیش
    زمینه
    مشکلات ترومبوامبولیک یکی از چالش برانگیز ترین عوارض جراحی های تعویض مفصل است. هپارین با وزن مولکولی پایین (LMWH) یکی از داروهای مهم در ترومبوپروفیلاکسی است. این دارو با نام تجاری کلگزان در بسیاری از مناطق دنیا از جمله در ایران به فراوانی استفاده می شود. به تازگی این دارو با نام تجاری انوکسان در ایران تولید شده است. ما در این مطالعه به مقایسه کارایی و ایمنی این دو برند مختلف LMWH در ترومبوپروفیلاکسی پس از جراحی های تعویض مفصل زانو (TKA) و هیپ (THA) پرداختیم.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی تصادفی، 60 بیمار دچار استئوآرتریت اولیه زانو یا هیپ که در سال 1393 در بیمارستان اختر تحت TKA یا THA یک طرفه قرار گرفتند، بررسی شدند. بیماران به صورت تصادفی در یکی از دو گروه مساوی انوکسان یا کلگزان قرار گرفتند. در گروه THA، 14 روز و در گروه TKA، 21 روز دارو تجویز شد (mg 40 روزانه). بیماران مشکوک به مشکلات ترومبوامبولیک با سونوگرافی داپلر بررسی شدند. بیماران سه ماه پیگیری شدند.در نهایت اطلاعات دو گروه با هم مقایسه شد.
    یافته ها
    موردی از مشکلات ترومبوامبولیک یا هماتوم محل جراحی در بیماران مورد بررسی دیده نشد.
    نتیجه گیری
    انوکسان، یک LMWH مناسب و ایمن برای ترومبوپروفیلاکسی بدنبال تعویض مفصل هیپ یا زانو است و با توجه به اینکه در داخل کشور تولید می شود، می توان از آن به خوبی استفاده کرد که با صرفه جویی اقتصادی قابل توجهی همراه است. البته کارایی و ایمنی آن باید در مطالعات بیشتر و وسیع تری بررسی شود.
  • میترا توحیدی صفحه 157
    سلامت محور توسعه ومعضلات بهداشتی ریشه درعدم توسعه دارد. جلب مشارکت افراد جامعه برای حل مشکلات بهداشتی تا رسیدن به سطح قابل قبولی از بهداشت برای همه افراد جامعه که منشور بین المللی بهداشت در سپتامبر 1978 میلادی نیز به آن تاکید ورزید لازم است.مشارکت افراد جامعه اقدام سازمان یافتهای است جهت حصول به دستاوردهای عینی است که در نهایت سبب افزایش آگاهی تک تک افراد جامعه جهت نیل به اهداف بهداشتی می گردد. در این راستا حضور داوطلبان بهداشتی یک پدیده منحصر بفرد است که افق دستیابی به سطح بهتر سلامتی را نوید می دهد. حضور داوطلبان بهداشتی نه تنها در عرصه بهداشت بلکه در بخش های فرهنگی و در کلیه سازمانها نشانه توسعه یافتگی یک کشور است(1و2).
    مشارکت جامعه در روند فعالیت های بهداشتی از سطوح پائین مانند شرکت در همایش های بهداشتی آغاز شد که به معنی درگیر نشدن واقعی جامعه بود. بتدریج وبا گسترش نیازمندی و وابستگی توسعه پایدار درون زا به مشارکت جامعه در سطوح بالاتر ، یعنی در تصمیم گیری ، قدرت و اختیار ،استفاده ازانواع الگوهای مشارکت جهت حل مشکلات بهداشتی در تمامی کشور احساس نیاز شد. وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی با انگیزه حل مشکلات بهداشتی حاشیه نشینان شهری برای اولین بار در پایان دهه 60 اقدام به طراحی و اجرای ” طرح رابطین بهداشت “ بصورت آزمایشی در جنوب شهر تهران نمود. نیاز اولیه برای شروع طرح و تداوم آن، فعال نمودن خدمات بهداشتی درمانی در شهرهای بزرگ و بخصوص حاشیه شهرها بود .در واقع این طرح در مناطقی شکل گرفت که شبکه بهداشت و درمان بدلیل گسترش بی رویه شهرها کمترین پوشش را برای گروهی از نیازمندترین بخش جامعه شهری داشت. این تجربه از چهار مرکز در حاشیه شهر ری با 160 مادر داوطلب تحت عنوان ” رابط بهداشت “ شروع و سپس به 10 مرکز افزایش یافت وبنابراین روند جلب مشارکت مردم از حاشیه تهران به حاشیه شهرهای شیراز، مشهد، تبریز و اصفهان و... گسترش یافت، بتدریج تجربه ها کامل و کاملتر شد و برنامه داوطلبان شهری با هدف ارتقاء سطح سلامتی مردم در قالب طرح رابطین بهداشت ایجاد گردید. وبعد از آن با توجه به دستاوردهای مهم درسال 1371 به صورت برنامه ای کشوری در آمد(1و3).
    مشارکت مردمی همیشه ودر تمامی کشورها یکی از مفاهیم اصلی درمباحث توسعه بوده است، مشارکت عنصر اساسی پروژه های توسعه و کاهش فقر بیان شده است . در کنفرانس آلما آتای سازمان جهانی بهداشت مشارکت به عنوان قسمت اساسی از سیاست های بهداشتی، شناخته شد.در بررسی که توسط دفتر منطقه ای یونیسف در آسیای جنوبی در مورد مدلهای مختلف مشارکت داوطلبان سلامت در کشورهای آسیای جنوبی انجام گرفت بیان شد که در بسیاری از کشورها پروژه هایی با مدلهای مشارکت فعال مردمی بر اساس شرایط منطقه ای و منابع و نقاط قوت و ضعف آن مناطق اجرا می شود. در بنگلادش، داوطلبان سلامت در حال دستیابی به پوشش کامل توسط داوطلبان سلامت هستند و تعداد 21000 همیار سلامت و 23500 همیار رفاه خانواده، برنامه های خانواده و محدودیت های سرویس های خدمات بهداشتی اولیه در کشور را حمایت می کنند. در کشور بوتان برنامه داوطلبان سلامت روستایی توسط معاونت سلامت از 1979 به اجرا درآمده وارتباطی بین مراکز بهداشتی و جامعه برقرار نموده. این گروه داوطلبان مفاهیم بهداشتی را در جامعه توسعه می دادند واقدامات آنها شامل توسعه بهداشت اولیه و اقدامات بهداشتی، تشویق به واکسیناسیون ،تشویق موارد پیشگیری و سایر جنبه های بهداشتی می باشد(4).
    در سال 1977 در هند بزرگترین مجمع تسهیل گران در توسعه سلامت عمومی به صورت نیروهای سلامت جامعه کار می کردند که مدتی بعد اسم داوطلبان سلامت در 1980 و در سال 1981 به نام راهنماهای سلامت روستایی تغییر نام دادند. در سال 2000 تا 2002 در حدود 32300 راهنمای سلامت روستایی در قالب طرح تحت حمایت دولت در کل هند در حال انجام وظیفه می باشند.در نپال دولت اولین برنامه داوطلبان سلامت جامعه را در سال1970 اجرا کرد و در طی سه دهه برنامه داوطلبان توسعه پیدا کرد و در سطح ملی بصورت برنامه داوطلبان سلامت بانوان اجرا گردید و تعداد بیش از 48550 داوطلب تربیت شده در 75 شهرستان از کشور در حال اجرا می باشد.در پاکستان تعداد 70000 نیروی زن خدمات تنظیم خانواده و بهداشت اولیه را برای زنان پاکستانی و کودکان فراهم می کنند هر نیرو در حدود 150 تا 200 خانوار یا حدود 1000 نفر را تحت پوشش قرار می دهد. در کشور سری لانکا تاریخچه برنامه داوطلبان به سال 1915 برمی گردد، بیشترین رشد برنامه در اواسط 1970 اتفاق افتاد. از سال 1976 تعداد داوطلبان سلامت افزایش یافت هم اکنون آمار تعداد داوطلبان که بصورت منظم کار می کنند متفاوت است ولی در حدود 15000 نفر می باشد(2).درایران رابطین پل ارتباطی بین کارکنان مراکز بهداشتی درمانی و مردم محسوب می شوند. سازمان هلال احمربا تشکیل سازمان داوطلبان ، جمعیت قابل توجهی در راستای اهداف خود سازماندهی نمود . بعلاوه وزارت آموزش و پرورش با تشکیل شوراهای دانش آموزی و معاونت توسعه مشارکت های مردمی و سازماندهی خیرین مدرسه ساز تجربه موفقی از برنامه جلب مشارکت مردمی را نشان داد. این برنامه دارای اهداف مختلفی است که طبیعتا وصول به آنها با اتخاذ استراژی های علمی،منطقی و جامعه شناختی امکان پذیراست،اهداف واستراتژی های برنامه عبارتند از:هدف کلی : « جلب مشارکت جامعه در توسعه و تعمیق برنامه های نظام سلامت ».