فهرست مطالب

مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران
سال سی و پنجم شماره 3 (پیاپی 139، پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/08/30
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مقاله مروری
  • سولماز اوحدیان مقدم، عرفان امینی، علی نوروزی، محسن آیتی، حسن جمشیدیان، محمدرضا نوروزی * صفحه 233
    سرطان پروستات از شایع ترین سرطانها و عامل مرگ و میر و عوارض قابل توجهی برای مردان در تمام دنیا می باشد. گزارشات متعددی نشان داده اند که بروز سرطان پروستات در حال افزایش بوده و در دهه های آینده این میزان بیشتر نیز خواهد شد. در سال های اخیر برای درک نقش التهاب در سرطان پروستات مطالعات زیادی صورت گرفته است. امروزه نقش التهاب عود کننده و یا مزمن در ایجاد بسیاری از سرطان های انسانی مثل مری، معده، کبد، روده بزرگ و مثانه به اثبات رسیده است و اخیرا نیز برخی، مطالعات، ارتباط التهاب و سرطان پروستات را مطرح نموده اند. تشکیل تومور در پروستات با فاکتورهای متعددی در ارتباط می باشد. شواهد تجربی و بالینی نیز ارتباط بین التهاب و سرطان پروستات را مطرح می نمایند. در این مقاله سعی بر آن است تا به نقش احتمالی التهاب و عفونت در ایجاد سرطان پروستات پرداخته شود.
    کلیدواژگان: سرطان پروستات، التهاب، عفونت
  • مقاله تحقیقی
  • افشین موسوی چلک، عارف ریاحی *، امین زارع صفحه 240
    زمینه
    بررسی تولیدات علمی، ابزار مناسبی برای سیاست‏گذاری و برنامه ریزی صحیح و شناخت وضعیت گذشته را فراهم آورده و موجب هدف‏دارکردن حرکات علمی و تعیین اولویت‏های پژوهشی و شناسایی نقاط ضعف و کمبودهای موجود می‏شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی مقالات و مدارک علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه سرطان صورت گرفته است.
    روش کار
    پژوهش حاضر به روش پیمایشی-توصیفی (مقطعی) و با استفاده از ابزارهای علم سنجی صورت گرفته است. جامعه آماری مطالعه حاضر را 9289 مقاله و مدرک علمی پژوهشگران کشورمان در حوزه سرطان تشکیل می‏دهند که طی سال‏های 2015-2006 در مجلات متعلق به پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس منتشر و نمایه شده‏اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم‏افزارهای SPSS، NodeXL و VOSviewer استفاده شده است.
    یافته ها: یافته ها نشان داد که تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه سرطان طی یک دهه اخیر از رشدی سالیانه 25 درصدی برخوردار بوده است. همچنین ضریب همکاری علمی بین المللی مقالات و مدارک علمی حوزه سرطان 3/19 درصد بوده است. دانشگاه های علوم پزشکی تیپ برتر از مهمترین مراکز تولید کننده مدارک علمی و پژوهشگران کشورهای صنعتی و توسعه‏یافته جهان از مهمترین شرکای متخصصان ایرانی در تولید علم مشترک بوده‏اند. همچنین تحقیقات و مطالعات صورت گرفته در برخی حوزه های علم سرطان از قبیل سرطان سیستم صفراوی، رحم و کودکان در سطح قابل قبولی قرار نداشته است.
    نتیجه‏ گیری: هر چند به لحاظ کمی تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی طی سال‏های اخیر رشد نسبتا قابل قبولی داشته ولی به لحاظ کیفی این مقالات در مجلات معتبر و با کیفیت بالا منتشر نشده‏اند. حمایت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه های علوم پزشکی وابسته به آن از محققان و متخصصان پزشکی، افزایش تعاملات و ارتباطات علمی پژوهشگران ایرانی با همکاران خارجی‏شان، افزایش بودجه های مربوط به تحقیق و پژوهش، فراهم نمودن امکانات آزمایشگاهی و برگزاری دوره های آموزشی شیوه های نگارش مقالات علمی جهت افزایش سطح کمی و کیفی مقالات علمی، لازم و ضروری بنظر میرسد.
    کلیدواژگان: سرطان، تولیدات علمی، مطالعات تطبیقی، علم سنجی، پایگاه اطلاعاتی، ایران، اسکوپوس
  • آذر کفاش پور، فاطمه آبادی، احمد زنده دل، تورج صادقی، مریم رمضانی * صفحه 250
    زمینه
    امروزه سازمان های بهداشتی درمانی به دلیل مواجهه با افزایش آگاهی و انتظارات مردم در خصوص کیفیت خدمات سلامت و ایجاد رقابت در ارائه ی خدمات، با فرصت ها و چالش های مهمی روبرو هستند. بنابراین، اغلب مدیران مراقبت بهداشتی درمانی و سیاست گذاران عرصه ی سلامت، استانداردسازی و ارزیابی مراکز ارائه دهنده ی خدمات بهداشتی را امری اجتناب ناپذیر در جهت بهبود کیفیت می دانند. در این راستا، مدل های ارزیابی متفاوتی وجود دارد که از بین این مدل های ارزیابی، مدل اعتباربخشی به دلیل اختصاص به بخش بهداشت و درمان مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است، در ایران نیز از سال 1391 این استاندارد به بیمارستان های ایران ابلاغ و اجرایی گردید. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ابعاد کیفیت خدمات با نتایج اعتباربخشی می باشد.
    روش کار
    جامعه ی آماری این پژوهش کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های درجه 1، 2 و 3 خراسان رضوی می باشند. از تعداد 46 بیمارستان خراسان رضوی، تعداد 13 بیمارستان درجه مثبت یک، 19 بیمارستان درجه یک و 14 بیمارستان درجه دو یا سه را از استانداردهای اعتباربخشی کسب نموده اند که با استفاده از فرمول کوکران جهت جامعه آماری نامحدود تعداد 384 نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این بررسی از پرسشنامه استاندارد کیفیت خدمات پاراسورامان که میزان پایایی آن 85/0 بدست آمد جهت گردآوری داده ها استفاده گردیده و از داده های ثانویه نتایج اعتباربخشی (کسب شده بیمارستان ها در ارزشیابی انجام شده توسط وزارت بهداشت و درمان) با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS19 جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد اعتبار و اطمینان، اعتماد، پاسخگویی، دارایی های ملموس و همدلی به ترتیب با ضرایب63/0، 47/0، 42/0، 36/0 و 29/0 با نتایج اعتباربخشی رابطه مثبت و معنی دار دارند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می گردد بیمارستان ها جهت ارتقاء امتیاز اعتباربخشی به ترتیب به مولفه های اعتبار و اطمینان، اعتماد، پاسخگویی، دارایی های ملموس و همدلی توجه نمایند. وزارت بهداشت و درمان نیز با در نظر گرفتن مولفه های کیفیت خدمات در بخش نامه های خود به بیمارستان ها در جهت دریافت امتیاز بهتر از استانداردهای اعتباربخشی کمک کند.
    کلیدواژگان: کیفیت خدمات، اعتباربخشی، بیمارستان ها، خراسان رضوی
  • حسن تیموری، محمد مهدی جهانگیری *، حجت الله طهماسبیان صفحه 259
    زمینه
    اگرچه در بدو امر ناباروری به عنوان یک اختلال فیزیولوژیک طبقه بندی می شود اما تجربه ناباروری فراتر از یک نارسایی فیزیولوژیک،ابعاد روانی-اجتماعی فوق العاده ای می یابد.این،پژوهش با هدف اثربخشی طرح واره درمانی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان نابارور شهر اراک انجام شد.
    روش کار
    پژوهش حاضر از نوع تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کلیه زنان ناباروری بودند، که در سال 1395 به متخصصین نازایی در شهر اراک مراجعه کرده اند. تعداد30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس براساس تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15نفر) گمارده شدند.سپس 35 جلسه طرح واره درمانی بر روی گروه آزمایش انجام شد. جهت جمع آوری داده ها، از آزمون افسردگی بک و اضطراب بک استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    تفاوت بین میانگین اضطراب و افسردگی ، پس از کنترل متغیر پیش آزمون در دو گروه آزمون و گواه معنی دار بود . هم چنین میانگین نمرات اضطراب و افسردگی گروه آزمون نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معنی داری پیدا کرد (001/0=P).
    نتیجه گیری
    ضروری می رسد که در مداخلات بالینی ناباروری ،برنامه ریزی لازم برای مداخله در سطوح شناختی و هیجانی نیز صورت گیرد و بدلیل اثر بخشی طرح واره درمانی بر کاهش افسردگی و اضطراب زنان نابارور ،می توان از آن به عنوان درمان تکمیلی در کنار درمان های پزشکی سود جست.
    کلیدواژگان: طرح واره درمانی، اضطراب، افسردگی، زنان نابارور
  • هاشم جری نشین، منوچهر کمالی، فرزام رجایی*، فاطمه دگلی صفحه 264
    زمینه
    لرز عبارت از لرزش غیر ارادی بدن در اثر عللی مثل سرما و هیپوترمی می باشد.
    در هنگام هیپوترمی سیستم مرکزی تنظیم حرارت بدن سعی می کند تا با شروع لرز دمای بدن را افزایش دهد. هیپوترمی در جریان عمل جراحی به دلیل مواجهه با مواد بیهوشی و همچنین محیط سرد اتاق عمل همچنان یک مساله شایع می باشد و باعث شروع لرز ، طولانی شدن زمان عملکرد داروها، کواگولوپاتی و کاهش مقاومت به عفونت های زخم جراحی می گردد.
    روش کار
    در این مطالعه که از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور بود، 120 بیمار که تحت عمل جراحی فتق اینگوئینال قرار گرفته بودند و دارای معیارهای ورود بودند، وارد مطالعه شدند. بیماران در صورت تمایل با ارائه توضیحات لازم و کسب رضایت نامه آگاهانه در مطالعه وارد شدند. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول 8mg اندانسترون (4ml) و گروه کنترل نیز 4ml نرمال سالین را بلافاصله قبل از عمل جراحی دریافت کردند. همه بیماران با 500cc سرم کریستالویید هیدراته شدند و بعد از ضدعفونی کردن و آماده سازی محیط، بی حسی نخاعی(اسپاینال) در فضای L4 و L5 و در وضعیت نشسته و با نیدل کویینکه سایز 25 انجام شد (قبل از آن علایم حیاتی اندازه گیری شد). سپس mg 5/12 بوپیواکایین (مارکایین) هایپرباریک تزریق گردید و بعد از stable شدن بیحسی منطقه ای درسطح T10، عمل جراحی شروع شد.
    یافته ها
    مطالعه ما نشان داد که میانگین بروز لرز بین دو گروه اندانسترون و نرمال سالین در قبل از عمل، ابتدا و انتهای عمل تفاوت معنی داری نداشت. ولی در بخش ریکاوری میزان لرز در گروه اندانسترون بیشتر از گروه نرمال سالین بود. بین میزان میانگین درجه لرز در هر دو گروه در زمان های مختلف تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که بیشترین میزان بروز لرز در ریکاوری بود.
    در مطالعه حاضر میانگین فشار خون سیستولی، دیاستولی و فشار متوسط شریانی در هردو گروه اندانسترون و نرمال سالین بعد ازعمل کاهش پیداکرد که این کاهش در دو گروه با هم برابر بود و تفاوت معنی داری بین متغیر های ذکر شده در دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به داده های حاصل از این مطالعه، نتیجه گیری می شود که استفاده از اندانسترون در عمل جراحی فتق اینگوئینال باعث کمتر شدن تعداد ضربان قلب می شود ولی تاثیر قابل توجه ومعنی داری بر کاهش میزان بروز لرز پس از عمل ندارد.
    کلیدواژگان: لرز، اندانسترون، فشارخون، تب، فتق اینگوئینال
  • محمد عباسزاده، ناصر صمدی آیدنلو *، قادر مترجمی زاده، پردیس طلا احمری صفحه 270
    زمینه
    پژوهشگران آسیب های اکسیداتیوی که در نتیجه تابش مستقیم نور خورشید بر روی عدسی چشم ایجاد می شوند را به عنوان علت اصلی آب مروارید هسته ای به شمار می آورند. از این رو، بنظر می رسد که آنتی اکسیدانهایی چون ویتامین C بتوانند خطر تشکیل آب مروارید را کاهش دهند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین سطوح سرمی ویتامین C و خطر بروز آب مروارید هسته ای در افراد مسن می باشد.
    روش کار
    در این پژوهش مورد- شاهدی، سطح سرمی ویتامین C به صورت ناشتا و به روش الایزا در 410 بیمار اندازه گیری شد و نتایج حاصل با مقادیر مربوط به 410 فرد سالم مقایسه گردید. در کل، جمعیت مورد مطالعه شامل 393 مرد و 427 زن در رده سنی 40 تا 91 سال بودند و به چهار گروه سنی به قرار زیر تقسیم شدند: گروه I (40 تا 50 ساله)، گروه II (51 تا 60 ساله)، گروه III (61 تا 70 ساله) و بالاخره گروه IV (که از افراد بیش از 70 سال تشکیل می شد). اندازه گیری و درجه بندی میزان کدورت عدسی به ترتیب با استفاده از روش اسلیت لمپ (Slit lamp illumination) و با توجه به نسخه سوم سامانه رده بندی کدورت عدسی چشم (The Lens Opacities Classification System III) انجام گردید.
    یافته ها
    هیچگونه رابطه معنی داری بین میزان سرمی ویتامین C و آب مروارید هسته ای بین گروه های شاهد و مورد و همچنین در بین گروه های سنی مختلف بیماران مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    فقدان ارتباط بین آب مروارید هسته ای و سطوح ویتامین C هسته ای به احتمال قوی مربوط به این واقعیت است که مقادیر اندازه گیری شده ویتامین C در یک مقطع زمانی واحد، معیار مناسبی جهت نشان دادن تاثیر طولانی مدت اسید آسکوربیک بر عدسی چشم نیست.
    کلیدواژگان: اسید اسکوربیک، آب مروارید هسته ای، مطالعه مورد، شاهدی، سامانه رده بندی کدورت عدسی
  • سمیه زالی پور، حسن تیموری *، کامران یزدانبخش صفحه 276
    زمینه
    سندرم پیش از قاعدگی عود دوره ای علایم جسمی، شناختی، هیجانی و رفتاری است که در طی فاز لوتئال رخ می دهد و چند روز پس از شروع قاعدگی از بین می رود و عملکرد و ارتباطات شخص را در طول دوران پیش از قاعدگی مختل می کند. این مطالعه به منظور بررسی شیوع سندرم پیش از قاعدگی و برخی عوامل مرتبط با آن انجام شد.
    روش کار
    این تحقیق توصیفی– تحلیلی در سال تحصیلی 94-1393 در دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. جامعه این تحقیق شامل کلیه دانشجویانی بود که در خوابگاه های دخترانه دانشگاه رازی اقامت داشتند و نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ایانجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سنجش روزانه شدت علایم سندرم پیش از قاعدگی برگرفته از معیارهای DSM-IV (این پرسشنامه ها برای مدت دو سیکل پر شدند)، و پرسشنامه دموگرافیک جمع آوری شدند. داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون مجذور کای، تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که از 247 نفری که پرسشنامه ها را به صورت صحیح پر کرده بودند 173نفر (70%) از دانشجویان طبق تعریف، ملاک های سندرم پیش از قاعدگی را دارا بودند. 63 نفر (36%) مبتلا به نوع خفیف، 81 نفر (46%) مبتلا به نوع متوسط و 29 نفر (16%) مبتلا به نوع شدید این اختلال بودند (05/0>P). ارتباط آماری معنی داری بین سن، تعداد روزهای قاعدگی و تعداد روزهای سیکل قاعدگی، سن منارک، وضعیت تاهل، سطح وضعیت اقتصادی و سطح تحصیلات والدین با ابتلا به سندرم پیش از قاعدگی وجود نداشت، اما بین ابتلا به این سندرم و شاخص توده بدنی (BMI) و سابقه وجود علایم در نزدیکان، ارتباط آماری معنی داری وجود داشت. علایمی که بیشترین شیوع را داشتند به ترتیب علایم جسمانی، افسردگی، نوسان خلق و اضطراب بودند.
    نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر، تقریبا بیش از دو سوم از زنان در سنین باروری مبتلا به درجاتی از سندرم پیش از قاعدگی بودند و احتمال ابتلا به این اختلال در افرادی که سابقه خانوادگی مثبت، و شاخص توده بدنی بیشتری داشته باشند، بالاتر است.
    کلیدواژگان: سندرم پیش از قاعدگی، عوامل مرتبط، زنان، دانشجو
|
  • Mohamadreza Nowroozi * Page 233
    Prostate cancer is one of the leading causes of cancer death among men worldwide. Several recent studies have shown that the incidence of prostate cancer has increased and will increase in the coming decades. Recently, there has been a surge in understanding the role of inflammation in prostate cancer. Recurrent and chronic inflammation is now proven as an important risk factor for the development of many human cancers including esophageal, stomach, liver, colon and bladder cancers. Several factors are associated with tumor formation in prostate. There are both experimental and clinical evidences suggesting an association between inflammation and prostate cancer. This article tries to address the potential role of inflammation and infection in the development of prostate cancer.
    Keywords: Prostate cancer, Inflammation, Infection
  • Aref Riahi *, Amin Zare Page 240
    Introduction
    Investigation of scientific production is a suitable method for making policies and taking decision in the field of scientific growth. It will provide knowledge on the past situation and also can be effective in aiming scientific movement, determining research priorities and identifying present weaknesses. This study aimed to evaluate the quality and quantity of scientific production among Iranian researchers in the field of cancer.
    Methods
    This was a survey-descriptive study (sectional) and Scientometrics approach was used. The statistical population include 9289 articles and documents in the field of cancer which were published in Scopus’ scientific journals during 2006-15. To analyze the data and draw graphs, SPSS, NodeXL and VOS viewer were used.
    Results
    Findings show that Iranian scientific production increased during the period of the study and the rate of growing was 25% every year. Also the ratio of international scientific collaboration in the field of cancer was 19.3%. Top medical universities were considered as the most important producer center and developed and industrials countries were regarded as the most important co-worker in publishing scientific outputs. Also measure of scientific production in some categories such as bone, uterus and child cancer were not at a good level.
    Conclusion
    Although Iranian scientific production in the recent years has shown a great growth, articles are not published in very valid and high quality journals. Support of Ministry of Health and Medical Education and their affiliated medical universities to researches, will increase the rate of Iranian scientific researchers’ interaction and collaboration with their co-worker in other countries. Also financially supporting the related researches, providing laboratory facilities and training courses related to scientific writing methods could be useful and effective in improving the quality and quantity of scientific production.
    Keywords: Cancer, Scientific Production, Comparative studies, Scientometrics, Scientific Database, Iran, Scopus
  • Maryam Ramezani *, Tiraj Sadeghi, Fatemeh Abadi Page 250
    Introduction
    Healthcare organizations today are facing important opportunities and challenges due to the increasing of awareness and people’s expectations about the quality of health services and creating competition in service delivery. Hence, most health care managers and policy makers in the field of health consider standardization and evaluation of health service providers as an inevitable issue to improve the quality. In this regard, there are different assessment models, of which accreditation model is frequently selected by healthcare leaders as a method to improve quality and is an integral part of healthcare systems in many countries. Since the year 2012, this standard was formulated and communicated to hospitals in Iran for implementation. The purpose of this study was to investigate the relationship between service quality dimensions and accreditation results.
    Methods
    The study population included all patients admitted to Razavi Khorasan hospitals grades A, B and C classifications. From the 46 hospitals in Khorasan Razavi, 13 hospitals have received grade , 19 hospitals received grade A and 14 hospitals received grade B or C of the accreditation standards. By Using Cochran’s formula, 384 patients were chosen as sample. In this study the Parasuraman standard questionnaire was used to collect the quality of service data that obtained the reliability of 0.85 and validating the results of secondary data (obtained from hospitals in the evaluation conducted by the Ministry of Health). SPSS software was used to conduct multiple regression analysis
    Results
    The results of the analysis showed confidence, reliability, responsiveness, and empathy tangible, respectively with coefficients of 0.63, 0.47, 0.42, 0.36 and 0.29 along with a significant positive correlation with the results of accreditation.
    Conclusion
    The results suggest that in order to improve accreditation rating, the hospitals must pay attention to the reliability, reliability, responsiveness, and empathy tangible components.
    Keywords: Quality of service, Accreditation, Hospitals, Khorasan Razavi
  • Dr Mohamadmehdi Jahangiri *, Dr Hassan Teymori Page 259
    Introduction
    Although infertility is categorized as a physiological disorder at the first level, its experience has a huge psychological and social aspect. The present study aims at determining the effectiveness of Schema therapy on reducing anxiety and depression in infertile women of arak city.
    Methods
    The study was experimental with pre and post- test control group. The study population included all infertile women, who referred to Infertility specialist in Arak city in 2016. A total of 30 cases were selected for sampling and were then randomly assigned into two experiment and control groups (n = 15 for each group). The experimental group received 35 sessions on Schema therapy. To gather data, Beck Depression Inventory and Beck Anxiety Inventory was used. Data were analyzed with covariance.
    Results
    The difference between mean anxiety and depression was significant after controlling of the pretest variables in the two groups. The mean anxiety and depression score of the experimental group significantly decreased compared to the control group in the post-test (P=0. 001).
    Conclusion
    Hence, programming for cognitive and emotional interventions is assumed necessary in clinical interventions for infertility and due to the effect of Schema therapy in reducing depression and anxiety in infertile women, we can benefit from this method as a complementary therapy besides medical treatments with good application.
    Keywords: Schema Therapy, Anxiety, Depression, Infertile Women
  • Dr Faramarz Rajaei * Page 264
    Introduction
    Shivering is defined as unintentional and involuntary movement of body due to cold weather or hypothermia. Thermoregulation is an important characteristic of mammals. When the mammalian body temperature starts to show fluctuations from the base level, the metabolic rate demonstrates variation which ultimately leads to its death. With the onset of hypothermia, the central nervous system triggers the shivering reflex with the aim of increasing the core body temperature. Hypothermia is a common situation encountered in cold operation theaters/rooms; it is also seen with the usage of anesthetic medication. This situation could lead to shivering, delay in the onset of action of anesthetic medication, coagulopathy, and decreased resistance to surgical infections.
    Methods
    This double blind clinical trial was conducted on 120 patients that had undergone surgery for inguinal hernia and fulfilled the study criteria. After obtaining the patients consent, they entered the study. They were randomly divided in to two groups; one group received Ondansetron (case group) 8 mg (4 ml), while the other group (control) received 4 ml of normal saline, both groups pre-operatively. For hydration all patients received 500 ml of crystalloid solution. Vital signs were recorded and spinal anesthesia was given with Bupivacaine (12.5 mg).
    Results
    Our study showed that there was no significant statistical difference in the occurrence of shivering between the case and control groups before, during and after the operation. However during the post operation recovery period patients in the case group complained of more shivering as compared to controls. Also results demonstrated significant difference in the mean shivering score in both groups at different times, with maximum shivering observed in the recovery period. In the present study, mean systolic, diastolic and arterial pressures showed decrease in both the groups which were insignificant.
    Conclusion
    Based on the results of this study, administration of Ondansetron in inguinal hernia surgery reduces heart rate but does not have considerable effect on the occurrence of post-operative shivering.
    Keywords: Shivering, Ondansetron, Blood pressure, Fever, Inguinal hernia
  • Naser Samadi Adnlo *, Mohammad Abbaszadeh Page 270
    Introduction
    The purpose of this study was to investigate the relationship between plasma concentration of vitamin C and nuclear cataracts in elderly Iranians.
    Methods
    The Lens Opacities Classification System (LOCS) III was utilized to grade nuclear lens opacities. In order to evaluate plasma concentrations of vitamin C, fasting blood samples were taken from 410 cases and 410 control participants. The study population comprised 393 men and 427 women between the ages of 40 and 91 years. Subjects were classified in four categories according to their age: group I (40–50 years), group II (51–60 years), group III (61–70 years) and group IV (over 70 years). An enzyme-based assay in serum stabilized with metaphosphoric acid was used to measure serum vitamin C concentration.
    Resutls: No significant association was observed between serum concentrations of vitamin C and nuclear cataract neither between cases and controls nor between different age categories within the case group.
    Conclusion
    Lack of association between nuclear cataract and vitamin C status may result from the fact that blood levels of this vitamin at one point in time do not adequately reflect the past activity of ascorbic acid in the lens.
    Keywords: Ascorbic acid, Nuclear cataract, Case-control study, The Lens Opacities Classification System
  • Hassan Teimouri *, Kamran Yazdanbakhsh, Somaye Zalipoor Page 276
    Introduction
    Premenstrual Syndrome (PMS) is a periodical experience of specific physical and psychological symptoms during the luteal phase of the menstruation cycle and will disappear within a few days of the onset of menstruation. These symptoms are severe and very disabling in some women and interfere with their career, social function and family relations. In this study we aimed to evaluate the prevalence of PMS and some of its related factors.
    Methods
    This descriptive-analytic study was performed on a group of female students from Razi University. Samples were selected using the probability cluster sampling method. PMS and demographic questionnaire were used. Statistical analysis was performed using Chi-square tests and descriptive method by SPSS 19 software.
    Results
    Seventy percent of samples suffered from PMS; 16% suffered from severe type, 46% average type and 36% mild type (p>0.05). PMS did not have any significant relation with menstrual cycle, menstruation days, menarche, marital status, economic status, and parents’ education status; however it had significant relation with BMI and history of PMS in the family. The more prevalent symptoms were respectively physical symptoms, depression and anxiety.
    Conclusion
    PMS affects more than 70% of reproductive aged women and probably this disorder is more prevalent in women with high BMI and history of PMS in family.
    Keywords: Premenstrual Syndrome (PMS), Menstruation, Women