فهرست مطالب

مطالعات خاورمیانه - سال بیست و چهارم شماره 2 (پیاپی 88، تابستان 1396)

نشریه مطالعات خاورمیانه
سال بیست و چهارم شماره 2 (پیاپی 88، تابستان 1396)

  • بهای روی جلد: 200,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1397/05/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • صفحه 1
  • مقالات
  • حمید احمدی*، نجم الدین تمری صفحه 5

    منشا و تاریخ بیداری یا ظهور جنبش های اسلامی عراق را می توان وابسته به جنبش های اصلاحی و اسلامی کسانی چون سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده و محمد رشیدالرضا دانست. اندیشه اسلامی این افراد در جهت بیداری کشورهای اسلامی زیر سلطه ی استبداد و استعمار بود که این فکر به شکل وسیعی در میان مسلمانان گسترش پیدا کرد. کردستان عراق، واقع در شمال کشور عراق کنونی نیز از این آرا و اندیشه ها بی تاثیر نبوده است. با شکل گیری اولین جنبش های اسلامی به شکل رسمی به نام جنبش اخوان المسلمین در مصر به رهبری حسن البنا، در کردستان عراق نیز به پیروی از این اتفاق و به دنبال این حرکت در شهر حلبچه در سال 1943 م. عبدالله بگ بن احمد بگ و محمد سعید، یک حزب اسلامی به نام «حزب اسلامی کرد» را تشکیل دادند، اما علیرغم پیشینه ی قدیمی و تاریخی در بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی کردستان عراق، غلبه یافتن مباحث قومی و قوم گرایی (گفتمان ناسیونالیستی)، غلبه ی جریانهای رقیب حزبی سکولار و حضور نیروهای خارجی (ایالات متحده آمریکا) باعث ناکامی جریان های اسلام گرا در کردستان عراق شده است. ازاین رو در مقاله حاضر پس از بررسی پیشینه اسلام سیاسی در کردستان عراق، متغیرهای تاثیرگذار فوق الذکر در ناکامی جریان های اسلامی مورد تحلیل و مطالعه تفصیلی قرار می گیرد.

    کلیدواژگان: احزاب اسلامی، کردستان عراق، قومیت گرایی، سکولاریسم
  • خلیل قلخانباز صفحه 39

    روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران در پیچیده ترین شرایط خود در سال ها و دهه های اخیر قرار دارد. این شرایط به گونه ای است که به نظر می رسد به سمت حادتر شدن در حرکت است. عوامل گوناگونی بر روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار است و باعث افزایش تنش در این روابط شده است. مسیله اصلی این مقاله مشخص نبودن عوامل تاثیرگذار تنش زا بر روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران است. این مقاله در پی پاسخ به این سوال بوده که مهم ترین عوامل تنش زا در روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران پس از روی کار آمدن ملک سلمان کدام اند؟ فرضیه مطروحه در این مقاله این است که عوامل تاثیرگذار در روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران شامل سه دسته عوامل داخلی (عربستان سعودی)، منطقه ای و فرا منطقه ای می باشند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که عوامل داخلی ریاض از قبیل رویکرد سیاسیون جدید این کشور نسبت به ایران، تلاش مقامات سعودی برای فرافکنی مشکلات داخلی و نحوه گردش نخبگان در این کشور، احساس باخت های منطقه ای، تلاش برای تقویت گفتمان وهابی- سنی در مقابل گفتمان شیعی و احساس ناامنی و تلاش برای ایتلا ف سازی در مقابل ایران و همچنین رویکرد جدید غرب به منطقه، کاهش وابستگی غرب به نفت عربستان و توافق هسته ای بین ایران و غرب مهم ترین عوامل تنش زا در روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران است. این تحقیق از نوع کاربردی و با روش توصیفی انجام شده و در گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شده است.

    کلیدواژگان: جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، تنش های مدیریت شده، نگرانی چندجانبه، سیاست خارجی
  • فرزاد رستمی*، عبد علی اسفندیاری صفحه 65

    تحولات روی داده ی اخیر در شمال آفریقا و خاورمیانه ی عربی که با عناوینی چون بیداری اسلامی و بهار عربی از آن نام برده می شود تقریبا از اواخر سال 2010 م. از تونس آغاز و اکثر جوامع عربی منطقه را یکی پس از دیگری درنوردید که منجر به سقوط حکومتهای دیکتاتوری بن علی در تونس، حسنی مبارک در مصر قذافی در لیبی و درگیری ها و اعتراضات دامنه دار و خونین در کشورهای بحرین و سوریه گردید. در این میان بحران سوریه آوردگاه رقابت دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی شده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که علت رفتار متعارض جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی در بحران سوریه چیست؟ مقاله ی حاضر بر این فرض استوار است که بنیان های متفاوت هویتی حاکم بر سیاست خارجی ایران و عربستان زمینه ی اتخاذ رویکرد متعارض در بحران سوریه را از سوی دو بازیگر فراهم ساخته است. لذا از چارچوب نظری سازه انگاری برای آزمون فرضیه بهره برده شد. مهمترین یافته ی این پژوهش با رویکردی سازه انگارانه این است که ادراکات و برداشت های هویت بنیان در شکل گیری منافع دو کشور و تاثیر آن بر سیاست خارجی، عامل رفتار متفاوت و متعارض دو کشور در سوریه است.

    کلیدواژگان: هویت، سازه انگاری، تعارض، سیاست خارجی، ایران، عربستان، سوری
  • مختار نوری صفحه 105

    تحولات اخیر دنیای عرب و به طور مشخص تحولات سیاسی کشور مصر، موجی از نظریه پردازی ها و تحلیل های سیاسی و علمی را به دنبال داشته است. در این راستا، مقاله حاضر به دنبال کاربست نظریه ی مناسب برای تحلیل تحولات سیاسی مصر است. ازاین رو از میان نظریات موجود در حوزه ی مطالعات نظری انقلاب، نظریه ی «انقلاب های اجتماعی جهان سوم» جان فوران را به دلیل توان تحلیلی مناسبی که در تجزیه و تحلیل این وقایع برخوردار است انتخاب نموده ایم. پرسش این است که آیا انقلاب مصر توانسته است منطبق با رهیافت تیوریک جان فوران نمونه ی موفقی از انقلابهای اجتماعی در جهان سوم را به تصویر بکشد؟ پاسخ موقت به پرسش مذکور به عنوان فرضیه این است که «تحولات منتهی به انقلاب مصر» با نظریه انقلابهای اجتماعی جهان سوم جان فوران، انطباق و سازگاری مناسبی دارد. نتایج حاصل شده نشانگر آن است که عواملی چون توسعه ی وابسته، حکومت سرکوبگر و متکی به شخص حسنی مبارک، شکل گیری فرهنگ سیاسی مقاومت در اشکال دمکراسی خواهی و اسلا مگرایی، رکود و معضلات اقتصادی و تاثیرات نظام جهانی که از مولفه های اصلی نظریه ی فوران هستند، زمینه را برای بروز انقلاب در مصر فراهم ساختند. درنتیجه می توان انقلاب مصر را به عنوان یکی دیگر از نمونه های موفق انقلاب های اجتماعی در جهان سوم معرفی نمود.

    کلیدواژگان: انقلاب های اجتماعی جهان سوم، انقلاب مصر، توسعه ی وابسته، حکومت سرکوبگر، فرهنگ سیاسی مقاومت، رکود اقتصادی، نظام جهان
  • حسین ربیعی، احمد غم پرور صفحه 129

    آب سرچشمه ی زندگی بشر است و همه فعالیتها و روندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع در سطح خرد و کلان از آن تاثیر می پذیرد. کمبودآب قابل مصرف برای انسانها، آن را به منبع کمیابی تبدیل کرده که به راحتی می تواند کنش های مربوط به دست یابی به آن را به خشونت های پایدار یا گذرا تبدیل کند. ازجمله مناطق جهان که با کمبود آب روبروست، جنوب غرب آسیا است که کارشناسان و تحلیلگران بسیاری در مورد تنشهای احتمالی بر سر دست یابی به آب در آن هشدار میدهند. منطقه حوضه ی آبریز دجله و فرات نیز وضعیت ویژه ای دارد. عبور رودخانه های بین المللی از مرزهای سه کشور ترکیه، سوریه و عراق که از یک سو نیاز فراوانی به آب دارند و از سوی دیگر تنشهای داخلی و بین کشوری آنها را آسیب پذیر می کند، کلاف پیچیدهای را ایجاد کرده است. پیچیدگی این وضعیت با در نظر گرفتن نظامهای سیاسی  اقتصادی متفاوت بی ثباتی سیاسی و جایگاه فوق العاده مهم این منطقه که هر حرکتی در آن واکنشهای منطقه ای و جهانی در پی دارد، شدت بیشتری می یابد. به منظور واکاوی این وضعیت و تحلیل روند حاکم بر آن و برآورد سناریوهای پیش رو، مقاله حاضر با در پیش گرفتن رویکرد سیستمی و با روش توصیفی تحلیلی؛ تلاش دارد تا ضمن تشریح وضع موجود ابعاد سیستمی و وابستگی های متقابل این کشورها را تحلیل و راه کارهای مناسب را پیشنهاد کند.

    کلیدواژگان: بحران آب، دجله و فرات، هیدروپلیتیک، رویکرد سیستمی
  • مهدی عباس زاده فتح آبادی، مژگان خواجوی صفحه 155

    منطقه خلیج فارس یکی از مناطق پراهمیت جهان است که از زمان های بسیار دور مورد توجه قدرت های بزرگ بوده است. ویژگی بارز این منطقه ذخایر عظیم این منطقه است و هشت کشور حاکم در این منطقه بیشترین ذخایر نفت و گاز جهان را در اختیار دارند. علاوه بر وجود ذخایر در این منطقه عوامل پراهمیت دیگری مثل عمر ذخایر این منطقه که بیش از پنجاه سال است و کم بودن هزینه استخراج در این منطقه، اهمیت آن را دوچندان کرده است منطقه ی خلیج فارس یک منطقه مهم و استراتژیک برای قدرت های بزرگ است. از میان این قدرت ها آمریکا از مدت ها قبل و از زمان خروج انگلستان از این منطقه حضور فو ق العاده گسترده ای داشته است و منافع اقتصادی و سیاسی آن به این منطقه گره خورده است، اما مسیله ای که در قرن بیست و یکم پررنگ شده است خیزش چین و تلاش این کشور آسیایی پس از گذراندن دوره اصلاحات جهت حضور فعال و موثر در مناطق استراتژیک دنیا ازجمله خلیج فارس است و چون این کشور در رشد اقتصادی خود به منابع نفتی ارزان منطقه ی خلیج فارس نیازمند است، سعی می کند به طرق مختلف ازجمله روابط تجاری گسترده با این کشورها نفوذ خود را افزایش دهد؛ بنابراین حضور چین برای آمریکا که از مدت ها در این منطقه حضور داشته، به منزله ی تهدید منافع تلقی می شود. سوال اصلی مقاله ی حاضر این است که، سیاست خارجی چین در منطقه ی خلیج فارس چه تاثیری بر منافع آمریکا دارد؟ پاسخ موقت به پرسش مذکور به عنوان فرضیه چنین مطرح می شود که، خیزش چین در منطقه ی خلیج فارس و تلاش برای حرکت از حاشیه به متن خلیج فارس، موجب به تحلیل رفتن منافع حیاتی آمریکا در این منطقه شده است. در این مقاله از چارچوب نظری سیکل قدرت به عنوان مناسب ترین چارچوب در بررسی این مسیله استفاده شده و پژوهش حاضرتوصیفی -   تحلیلی است.

    کلیدواژگان: خلیج فارس، چین، آمریکا، منافع، نظریه سیکل قدرت
|
  • Hamid Ahmadi*, Najm alDin Tamari Page 5


    The history of awakening or emergence of Islamist movements in Iraq date back to the Islamic reform movements led by such figures as Seyed Jamal al-Din Assadabadi, Muhammed Abduh and Muhammed Rashid Rida. Islamic thinking among these individuals were oriented towards the awakening of Muslim countries under despotism and colonialism; a way of thinking that spread among Muslims dramatically. Iraqi Kurdistan in northern Iraq has also been affected by such opinions and thinking. With the formation of the first Islamic movements in formal shape called Muslim Brotherhood movement in Egypt led by Hassan al- Banna, Abdullah Beg ben Ahmad Beg and Mohammad Said created an Islamic party entitled the Islamic Kurdish Party in Halabja in 1943. Despite its long historical background, as a result of domination of ethnic and ethnonationalist debates, rise of secular political parties and presence of foreign forces (e.g. the United States), the Islamist currents have failed in the Iraqi Kurdistan. Thus this article addresses a variety of factors leading to the failure of Islamist parties after examining the history of
    political Islam in the Iraqi Kurdistan.

    Keywords: Islamist Parties, Iraqi Kurdistan, Ethnocentrism, Secularism Islamism
  • Khalil Gholkhanbaz Page 39

    Iranian-Saudi relations are experiencing the most complicated conditions in recent years and decades as they seem to move in the direction of further deterioration. There are several factors that have caused tension in bilateral relations. This article seeks to explore the factors that generate tension in relations between Saudi Arabia and the Islamic Republic of Iran following King Salman’s rise to power. The hypothesis indicates that there are three categories of factors that influence Iranian-Saudi relations including the domestic (Saudi Arabia), regional and transregional parameters. The findings of the research demonstrate that the domestic parameters include Riyadh’s new leaders’ attitude towards Iran, Saudi authorities’ efforts at projecting domestic problems and the type of circulation of elites in the country, feeling regional losses, efforts made at reinforcing the Wahhabi-Sunni discourse
    vis-à-vis the Shia discourse as well as sense of insecurity leading to forging coalitions against Iran. The other parameters involve the new Western attitude towards the region, decline in Western reliance upon the Saudi oil and the nuclear deal between Iran and the West, which generate tension in Iranian-Saudi relations.

    Keywords: Islamic Republic of Iran, Saudi Arabia, ManagedTensions, Multilateral Concern, Foreign Policy
  • Farzad Rostami *, Abd Ali Esfandiari Page 65

    Recent developments in North Africa and the Arab Middle East known as the Arab Spring or Islamic Awakening began in Tunisia in 2010 and affected most of the Arab countries, leading to the overthrowing of Ben Ali’s dictatorship in Tunisia, Hosni Mubarak’s in Egypt, Qaddafi’s in Libya and vast bloody clashes in Bahrain and Syria. In the meantime, Syria has turned into a battlefield for rivalry between the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia. This article  seeks to answer the following question: What gives rise to conflicting conduct of Iran and Saudi Arabia in the Syrian crisis? The hypothesis indicates that different identity foundations governing the foreign policies of Iran and Saudi Arabia have led the two governments to adopt conflicting attitudes towards the Syrian crisis. The authors have drawn upon the constructivist theoretical framework in order to conduct this research. The salient finding of the research includes that identity-based perceptions in shaping the two nations’ interest and their effects on foreign policy account for the conflicting conduct in Syria on part of the two governments.

    Keywords: Identity, Constructivism, Conflict, Foreign Policy, Islamic Republic of Iran, Saudi Arabia, Syria
  • Mokhtar Nouri Page 105

    Recent developments in the Arab World in general and in Egypt in particular have given rise to a torrent of theorizations and political analyses. This article seeks to apply an appropriate theory to analyze political developments in Egypt. The author has adopted John Foran’s theory of Third World social revolutions as the conceptual framework capable of analyzing those events. The question is as follows: Has the Egyptian revolution been able to present a successful example of social revolutions in the Third World according to John Foran’s theoretical approach? The hypothesis indicates that the developments leading to the Egyptian revolution have been consistent with Johan Foran’s theory of social revolutions. The findings of the research demonstrate that such factors as the dependent development, repressive government relying personally on Mubarak, formation of resistance political culture featured
    in democratic and Islamist forms, economic depression and hardship and the impact of the world system are among the main parameters of Foran’s theory that paved the way for the advent of the revolution. The author concludes that the Egyptian revolution can be considered as one of the successful social revolutions in the Third World.

    Keywords: Third World, Social Revolutions, EgyptianRevolution, Dependent Development, Repressive Government, Resistance Political Culture
  • Hossein Rabiei, Ahmad Ghamparvar Page 129

    Water constitutes the source of human life and drinkable water scarcity has led to outbreak of lasting or ephemeral conflicts and violence. Southwest Asia is among the world’s regions that are faced with water scarcity in such a way that many experts and analysts warn about the possible tensions over access to water in this area. The Euphrates and Tigris rivers’ basin encounters significant challenges in this regard. Passage of international rivers across three countries including Turkey, Syria and Iraq, which on the one hand need plenty of water and domestic and international tensions leave them vulnerable on the other has created a complex dilemma. The complicated nature of such a situation, considering different political-economic systems, political instability and the region’s highly significant status where every move will bring about regional and global reactions, is exacerbated. In order to analyze the situation and current trends and future scenarios, this article adopts a systemic approach in order to examine the existing circumstances, systemic dimensions and interdependence between these nations, offering suitable suggestions.

    Keywords: Water Crisis, Euphrates, Tigris, Hydropolitics, Systemic Approach
  • Effects on U.S. Interest, )Mahdi Abbaszadeh Fathabadi, Mojgan Khajavi Page 155

    The Persian Gulf is one of the most important regions of the world in strategic terms that has long received the attention of great powers. Huge oil and gas reserves in the region have added to the importance of the region. Among the great powers, the United States has expanded its presence in the region following the British withdrawal, but what has gained significance during the 21st century is the rise of China and its efforts at making reforms in order to play an active role in the world’s strategically significant areas including the Persian Gulf. Since this Asian country is highly dependent upon the region’s cheap oil resources, it seeks to enlarge its influence by establishing vast trade relations with the regional nations. Hence, China’s presence poses a threat to long-term U.S. interest. The main question of the research deals with the impact of Chinese foreign policy in the Persian Gulf region on U.S. interest. The hypothesis indicates that the rise of China in the Persian Gulf and moving from the margins of the region into its core have undermined U.S. vital interest in the region. The authors draw upon the conceptual framework of power cycle to conduct this research.

    Keywords: Persian Gulf, China, America, Interests, Powercycle theory