فهرست مطالب

معرفت - سال هفدهم شماره 5 (پیاپی 128، امرداد 1387)

ماهنامه معرفت
سال هفدهم شماره 5 (پیاپی 128، امرداد 1387)

  • فلسفه
  • 164 صفحه، بهای روی جلد: 4,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/05/25
  • تعداد عناوین: 12
|
  • صفحه 4
  • استاد محمدتقی مصباح صفحه 5
    در آموزه های دینی خوف، رجاء، اندوه، ترس، فرح و شادی چه جایگاهی دارند؟ به عبارتی، از میان این ویژگی ها و احوال نفسانی کدام یک مطلوب و پسندیده است و کدام یک نامطلوب و ناپسند؟ به بیانی دیگر، آیا خوف و حزن و اندوه پسندیده هم می تواند باشند؟ و بعکس آیا شادی و خوشحالی ممکن است ناپسند هم باشند؟ چرا و چگونه؟
    این مجموعه از سخنرانی های استاد علامه مصباح، بر آن است که از منظر اسلام، شادی، حزن و ترس مطلوبند، اما نه به صورت مطلق؛ مطلوبیت شادی از آن روست که انسان در صدد استفاده از نعمت های الهی در مسیر صحیح برآید. از سوی دیگر، ترسو و اندوهی در اسلام مطلوب است که مثبت، سازنده و منشا اثر باشد.
    کلیدواژگان: خوف، رجاء، شادی، نعمت های اخروی، دنیا، نعمت الهی
  • ویژه نامه فلسفه
  • رحیم قربانی صفحه 15
    تزکیه نفس در هندسه معرفتی حکمت متعالیه، جایگاه ویژه ای دارد که بدون آن نمی توان به عمق محتوای بسیاری از مسائل آن رسید. اما رسیدن به روشی مناسب برای این منظور، اندکی دشوار است. نوشته حاضر درصدد تبیین روش های ملاصدرا برای تزکیه نفس است که انسان را در مسیر فهم و معرفت صحیح قرار می دهد. ملاصدرا به این منظور، دو دسته از توصیه ها را در لابه لای آثارش مطرح کرده است: توصیه های کلی و اجمالی که جنبه موعظه یا تشویق دارند؛ و توصیه های کاربردی که جنبه عملی و اصلاحی دارند. نوشته حاضر با بررسی برخی از مبانی و اصول فلسفی عرفانی مسئله، به نقد و بررسی روش های تهذیب نفس برای دست یافتن به سطح والایی از درک حقایق هستی از نظر ملاصدرا می پردازد.
    کلیدواژگان: معرفت، کمال اخلاقی، تزکیه نفس، دستورالعمل
  • علیرضا دهقانپور صفحه 39
    اثر تفسیری ملاصدرا در میان دیگر آثارش مزیت ویژه ای در رهیافت قرآنی او داشته و چگونگی راه یابی حکمت صدرایی به پیشگاه تفسیر قرآن را بهتر نشان می دهد. دقت در مواضع تلاقی تفسیر و فلسفه، تاثیر فلسفه در تفسیر را پیش چشم ما قرار می دهد.
    این نوشتار، گوشه هایی از فهم و تفسیر ملاصدرا از آیات الهی را، که مبتنی بر بحث علم در فلسفه و حکمت متعالیه بوده است، ارائه می کند. مسائلی نظیر عدم اکراه در دین، عدم امکان تسمیه ذات احدی، لهو و لعب بودن دنیا، راز سه گانه بودن اصناف مردم (اصحاب مشئمت، میمنت و سابقون)، چگونگی فریب خویشتن، مراد از نور مؤمن، فرق قرآن و فرقان و تمایز امت خاتم از سایر امت ها، همگی بر پایه بحث علم در حکمت متعالیه، پاسخی خاص دارد. در این بحث، «وما رمیت اذ رمیت» معنا می شود و وجوب رزق مقدر برای مخلوقات اثبات می گردد.
    کلیدواژگان: تفسیر، تفسیر ملاصدرا، فلسفه، حکمت متعالیه، علم، علم الهی
  • خادم حسین احمدی صفحه 53
    بحث از حقیقت صدق و چگونگی مطابقت قضایا با واقع، از قدیم مورد توجه فیلسوفان بوده است، به گونه ای که سابقه این بحث را می توان تا دوران یونان باستان ره یابی کرد. حکمای اسلامی عموما «صدق» را به «قضیه ذهنیه (یقین، علم، و...) مطابق با واقع» تعریف نموده اند. فلاسفه اسلامی از ابن سینا به بعد، این تعریف از صدق قضایا را به صورت صریح در آثارشان مطرح نموده اند. اما پیش از او، گرچه در کلمات آنها به صراحت مطرح نشده است، اما با توجه به فضای حاکم بر آثارشان، می توان گفت: آنان «مطابقت» را یک امر مفروض می گرفتند.
    با وجود توجهی که فلاسفه مسلمان به این مطلب نموده اند، به نظر می رسد جای یک تفسیر جامع و روشن از دیدگاه فیلسوفان مسلمان در این باره خالی است. از این رو، در این نوشتار، سعی شده است علاوه بر بررسی کلمات فیلسوفان سرشناس مسلمان در این باره، تفسیر روشنی از نظریه «مطابقت» بر اساس دیدگاه فیلسوفان مسلمان ارائه گردد.
    کلیدواژگان: مطابقت، فلسفه اسلامی، نظریه، نفس الامر، حق، صدق
  • ابراهیم شیرعلی نیا صفحه 67
    در دیدگاه علامه طباطبائی، هر علمی، حضوری یا مسبوق به حضور است. برای بیان یافته حضوری خود، از مفاهیم استفاده می کنیم. یافته حضوری با دو نوع مفهوم حکایت می شود: مفهوم ماهوی و مفهوم وجودی. مفاهیم ماهوی، حاکی از چیستی اشیا هستند و مفاهیم وجودی، حاکی از نحوه هستی آنها. علامه طباطبائی کوشیده است تا با تکیه بر علم حضوری، چگونگی ساختن مفاهیم ماهوی را بررسی نماید و چنان که شهرت یافته، واقع نمایی و کاشفیت مطابقی آنها را اثبات کند.
    در این نوشتار سعی بر آن است تا با تقریری دیگر از بیانات علامه طباطبائی، نشان داده شود که حتی با پذیرش علم حضوری، مفاهیم ماهوی از چیزی بیش از «مجموعه اثرات» حکایت می کنند. اثر وجودی دو پایه است، از یک سو، به مؤثر وابسته است و از سوی دیگر، به متاثر. تغییر وجودی مؤثر یا متاثر، نوع اثر و ماهیت منتسب به مؤثر را تغییر می دهد. با شناخت ویژگی های معرفت اثر مؤثری، اعتقاد به ماهیت اشیا و کاشفیت مطابقی مفاهیم ماهوی، باید مورد بازاندیشی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: علم حضوری، مفاهیم ماهوی، شناخت اثر، موثری، علامه طباطبایی، بدیهی، صور مجرد، واقع نمایی
  • محمد بدیعی صفحه 81
    در میان آثار عرفانی ابن عربی، کتاب فصوص الحکم از ویژگی های خاصی برخوردار است. این اثر عمیق بسیاری از دقایق معارف دینی و اسرار و رموز عرفان نظری را بیان نموده است و تاثیر غیرقابل انکاری در سیر اندیشه معنوی مسلمانان نهاده و سال های متمادی در مجامع علمی از مهم ترین کتب درسی در عرفان نظری به شمار آمده است. همچنین سالیان درازی استادان این فن در سطوح بسیار عالی به تدریس آن پرداخته، و شارحان بسیاری با نهایت دقت به شرح مشکلات و توضیح اشارات و کنایاتش همت گماشته اند.
    پس از ابن عربی اصول عرفان وی همواره محل تامل و موضوع بررسی عرفان پژوهان بزرگ قرار گرفته است، شارحان برجسته بسیاری به شرح و بررسی، و نقد اندیشه های عرفانی او پرداخته، در این زمینه آثار گران سنگ فراوانی به رشته تحریر درآورده اند. نوشتار حاضر عهده دار معرفی شارحان مکتب عرفانی ابن عربی می باشد.
    کلیدواژگان: ابن عربی، عرفان نظری، فصوص الحکم، فتوحات مکیه، شرح فصوص الحکم
  • سیداحمد غفاری قره باغ صفحه 99
    هرمنوتیک ابتدا به مجموعه قواعد تفسیر متن مقدس می پرداخت، ولی طولی نکشید که قدم به حوزه فلسفی نهاد، تا آنجا که در اواخر قرن بیستم، بحث غالب فلسفه غرب گردید. شناخت دوره های هرمنوتیکی و تفاوت نحله های متعدد هرمنوتیکی کمک زیادی به فهم مقصود طراحان آن می کند.
    هرمنوتیک فلسفی در این میان، در پی چاره جویی برای تاسیس فلسفه ای ناظر به ساختار هستی شناختی فهم، ابتدا توسط هایدگر و سپس توسط گادامر، طراحی گردید.
    این مقاله با بررسی نحله های هرمنوتیکی، به معرفی تفصیلی هرمنوتیک فلسفی و در انتها، به نقد آن پرداخته است.
    کلیدواژگان: هرمنوتیک، فهم، تفسیر
  • علی فتحی صفحه 113
    هرمنوتیک با هایدگر (18891976)، یکی از متفکران و فیلسوفان مغرب زمین، وارد مرحله جدیدی در دوران تاریخی خود می شود. دستاورد عظیم هایدگر این است که فلسفه ورزی را بر محور هرمنوتیک قرار داد. هرمنوتیک در هایدگر بحث و جدل درباره مفاهیم و مقولات نیست، بلکه اساسا آشکار کردن آن چیزی است که در درون ما می گذرد. «دازاین» (Da-sein) بودن = آنجا. اما آنجا بودن اساسا یعنی: عملی کردن حضور و حی و حاضر شدن؛ عملی که از طریق آن و برای آن معنا در زمان کنونی آشکار می شود. این مقاله، فلسفی بودن هرمنوتیک را در نظر هایدگر مورد بازکاوی قرار می دهد.
    کلیدواژگان: هرمنوتیک، دازاین، فرافکنی، در جهان بودن، فهم، دور هرمنوتیکی
  • طاهر کریم زاده صفحه 125
    «شکاکیت» به دیدگاهی گفته می شود که برای امکان معرفت، حد و مرزی قایل است. به طور کلی می توان تاریخ شکاکیت را به سه دوره تقسیم کرد:دوره اول که شکاکیت قدیم نیز نامیده می شود، به سه بخش شکاکیت سوفسطایی، پیرهونی و آکادمیک قابل تقسیم است. پروتاگوراس و گرگیاس از بزرگان شکاکان سوفسطایی هستند. آنان سخنانی در انکار واقعیت و رد جزمیت و علم به واقع دارند. ولی نخستین بار شکاکیت توسط پیرهون به صورت مکتب فلسفی درآمد. شکاکیت آکادمیک نیز در مکتب افلاطون رشد یافت.
    دوره دوم با ظهور شکاکان دینی آغاز شد. پرچمداران این دوره، مونتنی و پاسکال بودند. آنان برای حمایت از دین مسیحیت در مقابل یافته های علمی جدید، در دستاوردهای علمی و استدلالات عقلی اظهار شک کردند.
    دوره سوم یا شکاکیت جدید نیز با ظهور دیوید هیوم آغاز گردید و کانت نیز این شکاکیت را ادامه داد.
    کلیدواژگان: شکاکیت، شکاکان، سوفسطایی، پیرهونی، آکادمیک، مولتنی، پاسکال، هیوم، کانت
  • محمدحسین دهقانی محمودآبادی صفحه 139
    مقاله حاضر ابتدا به تعدد سخن در باب «سعادت» و علت اصلی گوناگونی دیدگاه ها در این باره اشاره نموده است. سپس به دیدگاه های سه فیلسوف بزرگ یونان قدیم، سقراط، افلاطون و ارسطو، از بنیانگذاران مکتب سعادتگرای اخلاقی، پرداخته است.
    مواجهه سقراط با حرکت سوفسطاییان مبنی بر تخریب اخلاق جامعه، از علل اصلی اقبال وی به مباحث و رفتارهای اخلاقی است. اصول فلسفی افلاطونی، که سنگ بنای دیدگاه اخلاقی اوست، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در این زمینه، به نکاتی بدیع اشاره شده است. گرچه ارسطو را به عنوان کسی می شناسند که اخلاق را مطلق می داند، اما با پذیرفتن دیدگاه اخلاقی وی، باید نسبیت در اخلاق را پذیرفت. جدول اعتدال طلایی ارسطویی و نیز مشروط دانستن فضیلت مندی بر شرط شانس مورد نقد و بررسی واقع شده است. نتیجه حاصل شده عدم کفایت توان و دانش متعارف بشر در تشخیص سعادت واقعی انسان است.
    کلیدواژگان: سعادت، سعادتگرایی سقراط، افلاطون، ارسطو
  • صفحه 158