فهرست مطالب

مطالعات عرفانی - پیاپی 9 (بهار و تابستان 1388)

نشریه مطالعات عرفانی
پیاپی 9 (بهار و تابستان 1388)

  • 224 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/05/13
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمد ابراهیم ایرج پور صفحه 5
    از آنجا که در ادبیات و فرهنگ این مرز و بوم، عرفان و تصوف اسلامی بیشترین گستره و حجم را به خود اختصاص داده است، بررسی و تحلیل همه جانبه آن از دربایست هایی است که بر دوش پژوهندگان و ادبای ماست. در این راستا، گونه ای نادر از تبرک، کرامت و شفابخشی از خلال متون عرفانی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت.
    به کرات خوانده ایم که پیران عرفانی به سبب قوت و قدرت باطنی و پرداختن مدام به روح خویش، می توانند در نفوس اشخاص، مریدان حتی اشیا و طبیعت اثرگذار باشند. این تاثیر گاه از راه نگاه و نظر(آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند) و گاه با دعا و توجه قلبی است که غالبا به همت تعبیر شده است(همت طلب از باطن پیران سحرخیز) و در مواردی نیز مشایخ تصوف برای تیمن، دست یا انگشت بر سر و روی شخصی می کشیدند.
    اما نوع نادر و شگفت از تبرک و شفابخشی که موضوع این مقاله است آن بوده که گاه عارف «آب دهان» خود را به دهان مرید یا اندامی که مبتلا به درد و بیماری بوده، می رسانده است و نتایجی شگرف و دیرباور از این «آب دهان» حاصل می شده است. این نوع از تبرک به ندرت در آثار صوفیه دیده می شود و در متن مقاله به قدر وسع، شواهد آن جمع آوری و تحلیل گردیده است. در این مقاله، کوشیده تا ریشه های تاریخی این نوع از کرامت پیدا شود که نمونه های متعدد در زندگی حضرت رسول(ص) و یک نمونه از حضرت مسیح(ع) نیز در انجیل نشان داده شده است.
    در نگاه اسطوره ای، آب دهان با آب حیات قابل انطباق است و شواهد شعری متعددی نیز در دست است که آب دهان را با آب حیات در یک ردیف می نهد که همگی در اصل مقاله موجود است.
    کلیدواژگان: آب دهان، تبرک، شفابخشی، متون عرفانی، حضرت رسول (ص)
  • حسن حیدری صفحه 29
    هرگونه بررسی و شناخت آثار و افکار مولوی بدون توجه به منابع فکری و تحصیلی او جامع نیست. از میان این منابع، آنچه بیشتر جلب نظر می کند، سه ماخذ است: قرآن کریم، شعر و نثر فارسی، و تعلیمات بهاء ولد، پدر او که در کتاب معارف آمده است. در این مقاله به همین منبع سوم توجه شده و مقایسه ای بین محتوای معارف با غزلیات شمس صورت گرفته است. از میان موضوعات مشترک مطرح در هر دو متن، عمدتا به موضوع هایی پرداخته شده که منشا قرآنی دارد و از آن طریق، به متون عرفانی دیگر و از آنجا به کتاب معارف و سپس به غزلیات شمس راه یافته است. اگرچه این موضوع ها در غزلیات شمس جامه نظم پوشیده، نوع تفکر و برداشت از آیات و شیوه بیان مطالب، همان گونه است که در کتاب معارف آمده است. از جمله موضوع ها، خالقیت و فاعلیت خداوند است. دوم منحصر نبودن تسبیح خداوند به انسان است. سوم، آفرینش خداوند بر اساس فضل وکرم و مسئله مترتب برآن یعنی ترک اسباب است. این اشتراک دیدگاه ها همچنین در به-کارگیری زبان روزمره و محاوره و سبک موعظه و بیان منبری نیز در هر دو متن قابل تبیین است.
    کلیدواژگان: مولوی، بهاء ولد، خلاقیت خداوند، تسبیح خداوند، محتوا
  • سعید رحیمیان صفحه 53
    آنچه از نظریه مهم تجلی در عرفان ابن عربی بیشتر مورد تبیین و تشریح قرار گرفته است، بیان مفاهیم و قواعد و کاربردهای این نظریه در عرفان نظری وی است، و اغلب از نقش این مفهوم و قواعد و کاربردهای آن در عرفان عملی غفلت شده است.
    مقاله پیش رو، عهده دار تبیین این بعد از نظریه «تجلی» در عرفان عملی ابن عربی است. اگر تجلی در عرفان نظری محیی الدین در ظهور مظاهر از مبدا و رجوع آن ها به او در دو قوس نزول و صعود نقش دارد، اما این مفهوم در عرفان عملی وی عبارت است از تابش نور الهی بر قلب سالک که باعث ترقی وی در قوس صعود می گردد و کارکردهای متفاوتی با تجلی در عرفان نظری دارد. در این مقاله، ضمن اشاره به این کارکردها به وجه تمایز تجلی از مرادفات آن مانند کشف و شهود، همچنین احکام پنج گانه تجلی در عرفان عملی ابن عربی، و بالاخره اقسام آن از جمله تجلی ذاتی، تجلی صفاتی و تجلی افعالی نیز تلاش جهت حل معضل (پارادوکس) تجلی ذات در عرفان ابن عربی پرداخته می شود
    کلیدواژگان: عرفان ابن عربی، عرفان عملی، تجل، تجلی ذاتی، شهود
  • غلامحسین غلامحسین زاده، زهرا لرستانی صفحه 69
    آیرونی، نوعی شیوه بیانی است که تقریبا معادل اصطلاحات ادبی رایجی همچون تجاهل العارف طنزآمیز، مجاز به علاقه تضاد، مدح شبیه به ذم، ذم شبیه به مدح، کنایه طنزآمیز، طعنه، استهزا و ای هام به کار می رود. به بیان دیگر، نوعی دوگانگی بیانی خلاف انتظار، یا نوعی استنباط خلاف مقصود گوینده است که با عنوان آیرونی از قرن هجدهم به بعد در ادبیات اروپا شایع شده است. اما ریشه لغوی آن به زمان سقراط و یونان باستان و شیوه های بیانی آن حتی به پیش تر از آن برمی گردد، زیرا این شیوه سخن گفتن همواره با زبان همراه بوده است، چنان که در بسیاری از آثار ادبی کلاسیک فارسی نیز نمونه های آن را می توان یافت از جمله در مقالات شمس که دارای زبان وشیوه های بیانی خاصی است، انواع مختلف آیرونی را می توان نشان داد. در واقع شمس برای برجسته کردن کلام خویش، به طور طبیعی و به گونه ای که اصلا مصنوعی به نظر نمی رسد، از این شیوه به خوبی بهره جسته است. سخن و اندیشه شمس به طور طبیعی آیرونیک است، یعنی نوع اندیشه و شیوه سخن گفتن او به گونه ای است که موجب می شود، به طور طبیعی ساختارهای عادی زبان شکسته شود و نوعی پوشیده گویی و رندمعنایی(کلام آیرونیک) در سخن او پدید آید.
    کلیدواژگان: آیرونی، شمس تبریزی، بلاغت، مقالات شمس، رند معنایی
  • ابولاقاسم قوام، عباس واعظ زاده صفحه 99
    «تنهایی» از مسائلی است که آدمی همیشه با آن مواجه بوده و در حوزه های مختلفی چون عشق، عرفان و تصوف، روانشناسی، فلسفه و... معنی و مفهومی خاص داشته است. ادبیات به عنوان تجلی گاه اندیشه و عواطف انسانی به طرق مختلف به انعکاس این معانی و مفهوم ها پرداخته است. در شعر صوفیانه فارسی که یکی از پربارترین شاخه های ادبیات فارسی است، در دو دوره کلاسیک و معاصر، توجه ویژه ای به این مسئله شده و «تنهایی» در آن به عنوان یکی از درونمایه های اصلی شعر مطرح شده است.
    نگارندگان در این گفتار به بررسی تنهایی در شعر صوفیانه فارسی می-پردازند و در پایان نتیجه می گیرند که مفهوم «تنهایی» در شعر شاعران صوفیانه سرای کلاسیک، مفهومی برگرفته از عرفان و تصوف ایرانی اسلامی رایج در آن روزگار و به معنی عام خلوت و عزلت است، اما تفاوت هایی نیز بین برداشت های شاعران از تنهایی وجود دارد. برخی چون سنایی بیشتر بر جنبه ظاهری خلوت و عزلت تاکید دارند و بعضی چون مولوی بر جنبه ظاهری و باطنی آن، و عده ای چون حافظ بیشتر بر جنبه باطنی آن. کسانی چون سعدی نیز بیشتر به علت رواج این مضمون در آن دوره بدان پرداخته اند و حتی گاهی نیز با نیش و کنایه از آن سخن گفته اند. تنهایی در شاخه سنتی شعر صوفیانه معاصر نیز که نماینده بارز آن شهریار است، ادامه همان تنهایی موجود در شعر صوفیانه کلاسیک، به ویژه تنهایی مطرح در شعر حافظ است، اما این مضمون در شاخه نوگرا و نیمایی یعنی در شعر سهراب سپهری بیشتر تحت تاثیر زندگی و آموزه های بودا و به معنی سکوت و خلوتی پاک و معنوی برای فکر و اشراق است. موضوع اخیر، یعنی تنهایی در شعر سهراب با توجه به این دیدگاه، در مقاله حاضر نقد و شرح و تحلیل شده است.
    کلیدواژگان: شعر فارسی، تنهایی، تصوف ایرانی اسلامی، عرفان بودایی، سهراب سپهری
  • سیدعلی اصغر میرباقری فرد، زهره نجفی صفحه 133
    در سیر تطور عرفان اسلامی، قرن هفتم، به سبب تلاقی مشرب های مختلف اهمیت ویژه ای دارد. یکی از چهره های برجسته این دوره سعدالدین حمویه (م: 649 . ق) است که علی رغم جایگاه مهمش در عرفان اسلامی، اطلاعات زیادی درباره وی در دست نیست و هر منبعی که ما را در شناخت بیشتر او و پیرامونیان او یاری دهد، بی تردید از اهمیتی خاص برخوردار است.
    مراد المریدین، نوشته نوشناخته خواجه غیاث الدین هبه الله ابن یوسف ابن ابراهیم، از نوادگان سعدالدین حمویه، زنده در اوایل قرن هشتم، در شرح احوال و زندگی شیخ حاوی اطلاعات دست اول و قابل اطمینانی در باب آرا و اندیشه های اوست که ضمنا مناسبات اجتماعی و خانوادگی، مشایخ و مریدان وی را هم معرفی می کند. به علاوه درباره بعضی از بزرگان عالم عرفان از جمله نجم-الدین کبری و ابن عربی، علما و دانشمندان، چهره های تاریخی، شاعران و عده ای از صوفیان گمنام هم در آن مطالب مفیدی می توان یافت. این کتاب به زبان عربی است و تنها نسخه شناخته شده آن در قرن نهم کتابت شده است. این مقاله بعضی از ارزش های مراد المریدین را معرفی می کند.
    کلیدواژگان: عرفان اسلامی، مراد المریدین، سعدالدین حمویه، صوفیه قرن هفتم
  • بهمن نزهت صفحه 155
    عرفا با اندیشه ها و تجارب اصیل عرفانی خود دیدگاه های مهمی را در مورد «نور» مطرح ساخته اند که می توان از آن تحت عنوان بیانیه صوفیه درباره نور یاد کرد. نور خدا که انسان با طی مراحل و مراتبی می تواند به آن برسد، نشانه اصلی و یا کلید معنایی متون عرفانی است. یافتن دلالت معنایی نشانه-های متون عرفانی به خاطرمناسبات منطقی و منظم درونی نشانه ها، درک ژرفای معانی را آسان می کند. به گمان، در تفسیری که صوفیه از نور خدا ارائه می-دهند «اندیشه عرفانی اتحاد با مطلق» سرمشق مفسرین بوده است. نور خدا دارای مراتبی است که این مراتب بنا به تجارب عرفانی و روحانی صوفیه مختلف است. لیکن با همه این مراتب مختلف و کشف آن ها در لایه نهانی خود، واقعیت دیگری است و آن حضور مسائلی چون، خودشناسی، خداشناسی و دیگر موضوعات بنیادین دینی و عرفانی در چارچوب اساسی این تجربه عرفانی است. در این نوشته سعی شده است که ضمن مطالعه و بررسی پیشینه مفهوم نماد «نور» در تفاسیر کهن عرفانی، به سیر و تطور آن در متون برجسته عرفان و تصوف اسلامی نیز پرداخته شود.
    کلیدواژگان: تجربه، عرفان و تصوف، نماد، نور، آیه نور
  • ناصر نیکوبخت، سیدعلی قاسم زاده صفحه 185
    چگونگی اقتباس و تاثیرپذیری فرقه های مختلف تصوف، از برخی آداب، اعمال و عقاید مشارب و مکاتب غیر اسلامی، همواره در کانون توجه محققانی بوده است که در پی تحلیل و تشریح ریشه ها و خاستگاه رفتار و افکار موجود در بین برخی از صوفیان و عرفای ایرانی و اسلامی اند. غالب این محققان، بر این موضوع اتفاق نظر دارند که برخی از مشابهت های موجود در افکار و اعمال صوفیان با مکاتب عرفانی دیگر چون عرفان بودایی، گنوستیک و... نشانه ای از تاثیر عقاید و اعمال مکاتب غیر بومی در حوزه تصوف ایرانی اسلامی است. با وجود آنکه بسیاری از عقاید یا اعمال اقتباسی را نمی توان منفی و مانع سلوک دانست، بی گمان پاره ای از دیدگاه ها و رفتارها به دلیل الگوپذیری مردم ازکلام و رفتار صوفیان می تواند آثار بسیار منفی و ویرانگر به پیکره جامعه وارد کند. یکی از اقتباس های مخرب و خطرناک در سلوک صوفیانه، الگوبرداری پاره ای از فرقه های صوفیه و صوفی نماها از روش های شمنی در رسیدن به خلسه و نشئگی است؛ مسئله ای که تاکنون با جدیت به آن توجهی نشده و یا به صورت کاملا سطحی بدان اشاره شده است. این پژوهش، ضمن بررسی مرام فکری شمنیسم، به مسائلی مانند چرایی و چگونگی اقتباس برخی از صوفیان از روش های شمنیسمی برای ایجاد خلسه و توهم و رسیدن به استغراق و فنا پاسخ داده است.
    کلیدواژگان: تصوف ایرانی، اسلامی، شمنیسم، خلسگی، آسیب شناسی تصوف
|
  • M. I. Irajpoor Page 5
    Whereas Sufism and Islamic mysticism have played an essential role in the culture and civilization of our country, therefore it is duty of ous research scholars to do a comprehensive and minute investigation on various topics of Islamic mysticism. In this regard, an infrequent kind of benediction mentioned in the Sufi texts has been chosen and examined as the main subject of this article.We know that Sufi masters because of their spiritual potentialities can impress on human beings’ souls and even on the non- rexistent objects of nature. This impact sometimes made through a look, benediction or touch of head or face of disciples. But an unususal way of giving blessing and healing which is the theme of this paper has been the use of spiritual sheykh’s spittle.In the present paper the author attempts first to gather some examples of this way of giving blessing seen in the lifetime of Prophet Mohammad (p.b.u.h) and some Sufi saints, then to analyze their historical root. From a mythological view, spittle may be identified with the Watre of Life and there are a lot of poetic evidences that confirm the view in the terminology of Sufism.
  • H. Heydari Page 29
    Without paying a proper consideration to the sources of Rumi’s thought and education, examining his works and ideas can not be completed. Among the sources the most important ones are: The Holy Qurān, Persian prose and poetry and teachings of Rumi’s father, Bahā Walad mentioned in Ma‘āref.In the present paper a comparative study between Ma‘āref and Diwān Shams mostly based on those common themes that have a Qurānic origin, has been done. Although the themes have been put into verse in Diwān, but the method of thinking, the way of deduction from Qurānic verses and the diction of presenting subjects all are the same as Ma‘āref.The common subjects are: 1. The creativity and activity of God 2. The glorification of God is not confined to human beings 3. The creation of God is based on God’s bounteousness not casual means. Besides, the usage of colloquial language and the style of admonishing in both works are very close to each other.
  • S. Rahimiān Page 53
    What are more explained and classified in Ibn ‘Arabi’s theoritical mysticism are the concept, principles and functions of the theory of Tajalli while the important role of this theory in his practical Sufism is mostly ignored.If Tajjali in the theoritical teachings of Ibn ‘Arabi is the main cause of creation and through the arc of descent and ascend plays an important part in the appearance of creatures from and returning them to God, this concept in his practical teachings means the radiation of Divine Light on the heart of wayfarer that transcends him towards the Ultimate Reality.In this article, in addition to considering new functions of the theory in the practical mysticism of Ibn ‘Arabi, an attempt has been made to explain the various divisions of Tajalli i.e. manifestation of Essence, manifestation of Atributes and manifestation of Names and also to resolve the paradoxical problem of the manifestation of Essence in Ibn ‘Arabi’s school.
  • Gh. Gholāmhosseinzādeh, Z. Lorestāni Page 69
    Irony is a type of diction that is used nearly equivalent to current literary idioms such as comic rhetorical question, metaphor, antanagoge, blaming, comical allusion, sarcasm, mockery and punning. In other words irony is the amusing or strange aspect of a situation that is very different from what we expect, or the use of words that say the opposite of what we really mean. This kind of diction had been prevalent in the literature of Europe from the eighteen century but its origin comes back to the ancient Greece and even earlier than that.Some examples of irony can be found in the classic literary Persian works including maqālāt Shams of Tabriz. Shams in order to distinguish his sayings has used ironic expression very well. Shams’ speech and thought is naturaly ironical, namely his manner of thinking and diction are such that break the usual structurs of language and present an ironical speech.
  • A. Qawām, A. Wāezzādeh Page 99
    Loneliness is a matter with which man has been faced all the time. In different fields such as Sufism, mysticism, psychology, philosophy and so on, a particular concept of the word is meant. Literature as the appearance arena of human thoughts and emotions has manifested these concepts and meanings in different ways. In the mystical Persian poetry, as the most prolific branch of Persian literature, loneliness has become mooted as a subject matter and a special attention has been paid towards the subject both in the classic and contemporary periods.In the persent paper, the authors examine the term of solitude in the mystical Persian poetry and conclude that its meaning in the classical Sufi poetry has been originated from early Islamic mysticism and is the same as literary meaning of the word.Of course there are some differences in the viewpoints of Sufi poets. Some of them like Sanāyi emphasize more on the outward meaning of solitude but for some others like Hāfedh the inward meaning of it is more important, while in the eye of Rumi both sides are of the same value.The concept of solitude in the classical branch of contemporary Sufi poetry which its real representative is Shahriār, follows the literary meaning of the term, while in the Sufi free poetry i.e. in the poetry of Sohrāb, it is under the influence of Buddhism and mostly used in the meaning of a spiritual silence necessary for contemplation and illumination.
  • S.A.A. Mir Bāqeri, Z. Najafi Page 133
    In the process of Islamic mysticism, the seventh century, because of the confluence of various mystical methods and viewpoints is of a special importance. One of the distinguished figures of the period is Sa‘d al-din Hamouye (d.649 Lunar) that in spite of his significant place in the Islamic mysticism, these is not sufficient information about him. Without doubt any scientific source which helps us to know him and his age better will be very important.Morād al-Moridin, the new- known writing of khājeh Gheyāth al-Din Hebatollāh Ibn Yusof Ibn Ibrāhim, one of Sa‘d al-dins’ grandsons in the early eighth century, contains firsthand and reliable information concerning Sa‘d al-dins’ thoughts and viewpoints and introduces his familial and social relations as well as his masters and disciples. Besides it presents useful matters about some great mystics among them Najm al-Din kobrā and Ibn ‘Arabi, Muslim scientists, historical figures, poets and several unknown Sufis. The only known version of the work, written in ‘Arabic, belongs to the nineth century.
  • B. Nozhat Page 155
    Mystics have mooted significant viewpoint about Noor (Light) in their thoughts and genuine mystical experiences so that in this regard these opinions may be considered as the Sufi Manifesto. The main clue of understanding mystical texts is the Light of God which through different spiritual steps and stages man can reach it. The decoding of clues of mystical texts, because of their inner logical relations with each other, helps us to find out deep meanings. Probably in the interpretation of the Light of God, Sufis consider the mystical idea of annihilation (union with the Ultimate Reality). The various steps of the Light of God, according to the level of mystics’ spiritual and mystical experiences fluctuate.In addition of finding out these different steps, however, in the inward side of the self through mystical experiences, we face with another reality which is the presence of some fundamental religious issues such as God-knowledge and self- knowledge inside the same experience.In the present paper an attempt has been made to study the background of concept of Light symbol in classic mystical interpretation and its process of evolution in the popular Sufi texts.
  • N. Nikoubakht, S. A. Qāsemzādeh Page 185
    The influence of behaviours, traditions and beliefs of non- Islamic mystical schools on different Sufi sects has always been a research problem for those scholars who are interested in analysis of the roots and origins of thoughts and practices of Muslim mystics. Most of the scholars are unanimous that some similarities present between Sufism and other mystical traditions such as Buddhist mysticism, Gnosticism and so on, indicate that Sufism has been influenced by foreign mystical schools.Although no one can claim that all of adopted beliefs and practices used in the practical Sufism are worthless, but surely some of them have imposed very negative and destrctive effects on commoners, because they regard Sufi saints as paragons of humane virtues and try to immitate them. One example of these barrowed ideas which has not been considered properly so far is the use of Shamani methods for acheiving ecstatic states.The present paper while examining Shamanism generally, tries to clarify why and how some Sufi sects have adopted Shamani methods to experience ecstasy and annihilation state in particular.