فهرست مطالب

ره آورد نور - سال پانزدهم شماره 54 (پیاپی 71، بهار 1395)

فصلنامه ره آورد نور
سال پانزدهم شماره 54 (پیاپی 71، بهار 1395)

  • ویژه نامه فضای مجازی و نامه های رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی
  • بهای روی جلد: 11,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1395/04/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • صفحه 2

     
    استفاده از نامه نگاری برای معرفی و تبلیغ اسلام، از همان سال های نخستین و با پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) آغاز شد. آن حضرت، پس از تاسیس حکومت اسلامی، نامه هایی به سران سرزمین های اطراف، مانند: پارس، روم، مصر، نجران و نیز طایفه های گوناگون فرستادند و آنها را به پذیرفتن اسلام دعوت نمودند. این سنت، در رفتار امامان معصوم شیعه (علیهم السلام) نیز وجود داشت و ایشان برای راهنمایی مردم و ارشاد ایشان، از ابزار رسانه ای «نامه نگاری» استفاده می کردند.
    در میان علما و فقهای بزرگ شیعه در ادوار گوناگون نیز نگاشتن نامه به این منظور، مرسوم بود. در عصر حاضر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (رحمت الله علیه)، نامه ای تاریخی به میخاییل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی نوشتند و با توصیف وضعیت موجود و آینده شوروی و جهان، وی را به شناخت اسلام دعوت کردند.
    رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای نیز در وضعیتی که مستکبران از هر ابزار و شیوه ای برای مبارزه با اسلام ناب استفاده می کنند، به مقدساتش توهین می نمایند و از اسلام چهره ای خشن و هراسناک نشان می دهند، دو نامه در فاصله ای کمتر از یک سال برای عموم جوانان غرب ارسال کردند تا در مقابل این هجمه ها از اسلام دفاع کنند.
    این نامه ها، هم واکنشی به ستیزه جویی استکبار با اسلام بود و هم در وضعیتی که همه جا سخن از اسلام به میان می رفت و فرصتی برای دعوت از جوانان برای شناخت اسلام از منابع اصیل و معتبر پیش آمده بود، تبلیغ خوبی برای اسلام به شمار می رفت. خطاب قراردادن جوانان به عنوان سرمایه های تحول اجتماعی، از نکات برجسته این نامه هاست.
    استفاده از فناوری های ارتباطی در نشر نامه نیز از نکات بسیار با اهمیت درباره نامه نگاری های مقام معظم رهبری بود. قابلیت انتشار سریع، دردسترس بودن و محدود نبودن به زمان و مکان خاص در فضای مجازی، فرصتی به دست داد تا نامه با سرعت و وسعت بسیاری انتشار یابد و این موضوع، از محاسن فضای مجازی و فناوری های نوین ارتباطی است که رهبر معظم انقلاب به شایستگی از آن سود جستند.
    نامه های یادشده را می توان به مثابه نمونه ای ویژه از دیپلماسی عمومی و استفاده بهینه و بجا از شبکه های اجتماعی به شمار آورد؛ زیرا انتشار وسیع نامه ایشان در این شبکه ها و بازنشر نامه توسط غیر ایرانی ها، نشانه ای روشن و مبارک مبنی بر اثبات موثربودن نامه و قدرت نفوذ آن در سطح جهانی می باشد.
    نشر این نامه در فضای مجازی، در شرایطی صورت گرفت که مخاطبانی با دیدگاه ها، سلایق و سطح دانش گوناگون در آن فعال بودند و از این روی، واکنش آنان به نامه نیز گوناگون بود؛ به این گونه که گروهی منطق موجود در این پیام را به درستی درک کردند، گروه دیگر تحت تاثیر تبلیغات رسانه های غربی با پیش داوری درباره اسلام و رهبر معظم انقلاب به این نامه نظر داشتند، دسته دیگر از مخاطبان، مسلمانان و متفکرانی بودند که از انتشار این نامه استقبال کردند و یک گروه نیز رسانه های وابسته به نظام سلطه و صهیونیست ها بودند که به مقابله با این نامه پرداختند.
    با وجود این تنوع مخاطبان و واکنش های گوناگون، انتشار نامه در شبکه های مجازی با مخاطبان عموما جوان، نشان از درک درست از فنون و ابزارهای نوین ارتباطی در اندیشه رهبر معظم انقلاب است.
    با توجه به رسالت فصلنامه ره آورد نور در اطلاع رسانی مطالعات اسلامی در حوزه رایانه و اینترنت، و نیز ضرورت و اهمیت تبیین، بررسی و پی گیری مفاد نامه های مقام معظم رهبری و تاثیر آن بر کاربران اینترنت، به همت نویسندگان و دست اندرکاران این فصلنامه، ویژه نامه ای به همین منظور تهیه و تدوین شده است. هدف این ویژه نامه، بررسی جایگاه نامه ها در فضای مجازی و واکنش کاربران نسبت به آنها، و نیز زمینه یابی اجراء منویات رهبر معظم انقلاب در این نامه ها با استفاده از ابزارها و قابلیت های فضای مجازی است. در همین راستا، مقالاتی چند در محورهای ذیل سامان دهی شده است:

    1. شیوه های اسلام هراسی در غرب: با توجه به اینکه در نامه های مقام معظم رهبری به مسیله: ستیزه جویی با اسلام، سیاست های اسلام هراسی استکبار و معرفی اسلام متحجرانه توسط برخی کشورهای واپس گرا و مدعی دین به افکار عمومی جهان، اشاره هایی شده بود، این مباحث در ویژه نامه بررسی گردیده است.


    2. تقابلات و تعاملات فرهنگی - تمدنی اسلام و غرب و امکان گفت وگو: در این بخش، در خصوص اینکه تمایزات بنیادین میان تمدن اسلام و غرب و نیز رفتارهای مستکبرانه سردمداران غربی، سبب ایجاد شکافی میان این دو فرهنگ شده است و نامه مقام معظم رهبری و دعوت از جوانان غرب برای شناخت اسلام اصیل، زمینه ای برای پل زدن میان این دو فرهنگ و شناخت مستقیم و بی واسطه اسلام خواهد بود، مطالبی چند ارایه شده است.


    3. ظرفیت های فضای مجازی در معرفی اسلام اصیل: این بخش از ویژه نامه، پایگاه ها و نیز ابزارهایی را که اینترنت به دست می دهد تا بتوان از طریق آن ندای اسلام اصیل را به گوش جوانان غرب رساند، معرفی می نماید.


    4. بازخوردهای مشاهیر و کاربران به نامه: در این قسمت، نظرات کاربران، ذیل نامه های مقام معظم رهبری در پایگاه های گوناگون و نیز مصاحبه ها و سخنرانی هایی که مشاهیر و بزرگان علمی و هنری و شخصیت های سیاسی درباره نامه رهبری انجام داده اند، انعکاس یافته است.


    5. معرفی برنامه های نرم افزاری در زمینه نامه های رهبری: در بخشی دیگر از ویژه نامه، برخی برنامه های نرم افزاری موجود که در حوزه نامه های رهبری در بسترهای همراه و رایانه، برون خط و برخط تولید شده، معرفی می شود.


    مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، از مراکز فعال در عرصه فضای مجازی است و محصولات برخط و برون خط آن، گواه این ادعاست. این مرکز، در خصوص نامه های مقام معظم رهبری در فضای مجازی، فعالیت هایی را در پایگاه های برخط خود به انجام رسانده است. این ویژه نامه نیز با هدف تبیین بخشی از مسایل نامه و بازتاب آن و به قصد انجام تکلیفی کوچک که مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی احساس می نمود، شکل گرفته است. امید است که این اقدام، مورد پذیرش درگاه الهی قرار گیرد و افق های تازه ای را فراسوی اندیشمندان و علاقه مندان بگشاید.

  • صفحه 4

    بسم الله الرحمن الرحیم

    حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی، مرا متقاعد کرد که درباره آنها مستقیما با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار می دهم؛ نه به این علت که پدران و مادران شما را ندیده می انگارم، بلکه به این سبب که آینده ملت و سرزمینتان را در دستان شما می بینم و نیز حس حقیقت جویی را در قلب های شما زنده تر و هوشیارتر می یابم. همچنین، در این نوشته به سیاست مداران و دولت مردان شما خطاب نمی کنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده اند. سخن من با شما، درباره اسلام است و به طور خاص، درباره تصویر و چهره ای که از اسلام به شما ارایه می گردد. از دو دهه پیش به این سو، یعنی تقریبا پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تلاش های زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره گیری از آن، متاسفانه سابقه ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمی خواهم به «هراس های» گوناگونی که تاکنون به ملت های غربی القا شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می بینید که در تاریخ نگاری های جدید، رفتارهای غیرصادقانه و مزورانه دولت های غربی با دیگر ملت ها و فرهنگ های جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا، از برده داری شرمسار است، از دوره استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین پوستان و غیرمسیحیان خجل است؛ محققین و مورخین شما، از خونریزی هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیت و قومیت در جنگ های اول و دوم جهانی صورت گرفته، عمیقا ابراز سرافکندگی می کنند. این، به خودی خود، جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست؛ بلکه از شما می خواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تاخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله، بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته های دور باشد، نه مسایل روز؟ چرا در موضوع مهمی همچون شیوه برخورد با فرهنگ و اندیشه اسلامی، از شکل گیری آگاهی عمومی جلوگیری می شود؟ شما به خوبی می دانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه مشترک تمام آن سودجویی های ستمگرانه بوده است. اکنون من می خواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس افکنی و نفرت پراکنی، این بار با شدتی بی سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز، مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزش هایی در اسلام، مزاحم برنامه قدرت های بزرگ است و چه منافعی در سایه تصویرسازی غلط از اسلام، تامین می گردد؟ پس، خواسته اول من، این است که درباره انگیزه های این سیاه نمایی گسترده علیه اسلام، پرسش و کاوش کنید. خواسته دوم من، این است که در واکنش به سیل پیش داوری ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضا می کند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن می گریزانند و می ترسانند، چیست و چه ماهیتی دارد. من اصرار نمی کنم که برداشت من یا هر تلقی دیگری از اسلام را بپذیرید؛ بلکه می گویم اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اول آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلی الله علیه وآله وسلم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیما به قرآن مسلمانان مراجعه کرده اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) و آموزه های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزش هایی طی قرون متمادی، بزرگ ترین تمدن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکران را تربیت کرد؟ من از شما می خواهم اجازه ندهید با چهره پردازی های موهن و سخیف، بین شما و واقعیت، سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بی طرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچ کس به صورت فردی نمی تواند شکاف های ایجادشده را پر کند؛ اما هر یک از شما می تواند به قصد روشنگری خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکاف ها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگرچه ناگوار است، اما می تواند پرسش های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جست وجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت های نو پیش روی شما قرار می دهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیش داوری از اسلام، از دست ندهید تا شاید به یمن مسیولیت پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان، این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده تر به نگارش درآورند.

    سید علی خامنه ای 10 / 11 /1393

  • صفحه 7

    بسم الله الرحمن الرحیم

    حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفت وگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تاسف بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد؛ اما واقعیت این است که اگر مسایل دردناک، زمینه ای برای چاره اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به خودی خود برای همنوعان اندوه بار است. منظره کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان می دهد، مادری که شادی خانواده اش به عزا مبدل می شود، شوهری که پیکر بی جان همسرش را شتابان به سویی می برد و یا تماشاگری که نمی داند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبت و انسانیت بهره ای برده باشد، از دیدن این صحنه ها متاثر و متالم می شود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعا یک ونیم میلیارد مسلمان، همین احساس را دارند و از عاملان و مسببان این فجایع، منزجر و بیزارند؛ اما مسیله این است که رنج های امروز اگر مایه ساختن فردایی بهتر و ایمن تر نشود، فقط به خاطره هایی تلخ و بی ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوان هایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سد بیراهه هایی شوید که غرب را به نقطه کنونی رسانده است. درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شماست، اما لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه و افغانستان طی سال های متمادی تحمل کرده اند، دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی به مراتب وسیع تر، در حجمی انبوه تر و به مدت بسیار طولانی تر، قربانی وحشت افکنی و خشونت بوده است و دوم اینکه متاسفانه این خشونت ها همواره از طرف برخی از قدرت های بزرگ، به شیوه های گوناگون و به شکل موثر حمایت شده است. امروز، کمتر کسی از نقش ایالات متحده آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله های شوم آنان، بی اطلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته شده تروریسم تکفیری، علی رغم داشتن عقب مانده ترین نظام های سیاسی، همواره در ردیف متحدان غرب جای گرفته اند و این، در حالی است که پیشروترین و روشن ترین اندیشه های برخاسته از مردم سالاری های پویا در منطقه، بی رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه گویایی از تضاد در سیاست های غربی است. چهره دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسراییل دیده می شود. مردم ستمدیده فلسطین، بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه می کنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه های خود پناه می گیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیت پرهیز می کنند، یک خانواده فلسطینی ده ها سال است که حتی در خانه خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه، چه نوع خشونتی را می توان از نظر شدت قساوت، با شهرک سازی های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به طور جدی و موثر مورد سرزنش متحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای به ظاهر مستقل بین المللی قرار گیرد، هر روز خانه فلسطینیان را ویران و باغ ها و مزارعشان را نابود می کند؛ بی آنکه حتی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد و همه اینها، اغلب در برابر دیدگان وحشت زده و چشمان اشک بار زنان و کودکانی روی می دهد که شاهد ضرب وجرح اعضاء خانواده خود و در مواردی، انتقال آنها به شکنجه گاه های مخوف اند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می شناسید؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان، فقط به جرم اعتراض به سرباز تا دندان مسلح، اگر تروریسم نیست، پس چیست؟ این بربریت، چون توسط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام می شود، نباید افراطی گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر، فقط به این علت که شصت سال مکررا از صفحه تلویزیون ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند. لشکرکشی های سال های اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی شماری داشت، نمونه ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارت های انسانی، زیرساخت های اقتصادی و صنعتی خود را ازدست داده اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه، به توقف یا کندی گراییده و در مواردی ده ها سال به عقب برگشته اند. با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته می شود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه می توان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس، به آنها گفت که لطفا خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه ها، آیا عذرخواهی صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سال ها دنیای اسلام از دورویی و چهره آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارت های مادی نیست. جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من، نخستین مرحله در ایجاد امنیت و آرامش، اصلاح این اندیشه خشونت زاست. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولت ها بر ارزش های انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه های خشونت را در جای دیگر جست وجو کرد. متاسفانه، این ریشه ها طی سالیان متمادی، به تدریج در اعماق سیاست های فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا، به فرهنگ بومی و ملی خود افتخار می کنند؛ فرهنگ هایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را به خوبی تغذیه کرده است. دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است؛ اما در دوره معاصر، جهان غرب با بهره گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری می کند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملت ها و کوچک شمردن فرهنگ های مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان بار تلقی می کنم. تحقیر فرهنگ های غنی و اهانت به محترم ترین بخش های آنها، در حالی صورت می گیرد که فرهنگ جایگزین، به هیچ وجه از ظرفیت جانشینی برخوردار نیست؛ به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی بندوباری اخلاقی» که متاسفانه به مولفه های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیت و جایگاه آن را حتی در خاستگاهش تنزل داده است. اینک، سوال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه می شود، مقصریم؟ من اهمیت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمی کنم. این پیوندها هرگاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفق و خسارت بار بوده است. با کمال تاسف، باید بگویم که گروه های فرومایه ای مثل داعش، زاییده این گونه وصلت های ناموفق با فرهنگ های وارداتی است. اگر مشکل واقعا عقیدتی بود، می بایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده ها در جهان اسلام مشاهده می شد؛ در حالی که تاریخ، خلاف آن را گواهی می دهد. مستندات مسلم تاریخی، به روشنی نشان می دهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکر افراطی و مطرود، آن هم در دل یک قبیله بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت؛ وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی ترین و انسانی ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادین خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه کشتن همه بشریت می داند، زباله ای مثل داعش بیرون بیاید؟ از طرف دیگر، باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولد شده اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته اند، جذب این نوع گروه ها می شوند؟ آیا می توان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن قدر افراطی شوند که هم وطنان خود را گلوله باران کنند؟ قطعا نباید تاثیر یک عمر تغذیه فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت؛ تحلیلی که آلودگی های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طی سال های شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری ها و احیانا تبعیض های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده می شود. به هر حال، این شما هستید که باید لایه های ظاهری جامعه خود را بشکافید، گره ها و کینه ها را بیابید و بزدایید. شکاف ها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنش های عجولانه ای است که گسست های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب زده که جامعه مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکل از میلیون ها انسان فعال و مسیولیت پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی شان محروم سازد و از صحنه اجتماع کنار گذارد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد، بلکه فاصله ها را عمق، و کدورت ها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی، مخصوصا اگر وجاهت قانونی بیابد، جز اینکه با افزایش قطب بندی های موجود، راه را بر بحران های آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامی دارد. این رفتارها، ظالمانه است و همه می دانیم که ظلم، خواه ناخواه خاصیت برگشت پذیری دارد. وانگهی، مسلمانان، شایسته این ناسپاسی ها نیستند. دنیای باختر، قرن هاست که مسلمانان را به خوبی می شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین، من از شما جوانان می خواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف بینی و استفاده از تجربه های ناگوار، بنیان های یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی ریزی کنید. در این صورت، در آینده ای نه چندان دور، خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده ای استوار کرده اید، سایه اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش می گستراند، گرمای امنیت و آرامش را به آنان هدیه می دهد و فروغ امید به آینده ای روشن را بر صفحه گیتی می تاباند.

    سید علی خامنه ای 8 آذر 1394

  • نقش فضای مجازی در صدور پیام انقلاب اسلامی / گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید شهریاری، رئیس مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
    صفحه 16
    اشاره
    حجتالاسلام دکتر حمید شهریاری، از صاحب نظران برجسته بحث های مربوط به فضای مجازی به شمار می روند. ایشان از سال 1377 تاکنون رئیس مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی هستند و برخی مسوولیت هایی که تاکنون ایشان در کارنامه علمی و اجرایی خود ثبت کرده اند، عبارت اند از: عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی، معاون فناوری قوه قضاییه، رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه، دبیر شورای عالی اطلاع رسانی، عضو هیئت علمی مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت» و عضو هیئت منصفه مطبوعات.
    وی طراح و مدیر ارشد بسیاری از طرح های مهم اطلاع رسانی در فضای مجازی است که بیشتر این پروژه ها، در معاونت فناوری اطلاعات قوه قضاییه و مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در حال اجرا می باشد. با توجه به نقش و جایگاه ایشان در فعالیت های فضای مجازی و به مناسبت انتشار نامه های مقام معظم رهبری به جوانان غربی از طریق فضای مجازی، فصلنامه ره آورد نور گفت وگوی ذیل را با ایشان ترتیب داده است.
  • احمد اکبری صفحه 22
    نامه های رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان غربی، موجی در رسانه های اطلاع رسانی ایجاد کرد. فضای مجازی و ظرفیت های متفاوتی که دارد، مهم ترین و فراگیرترین رسانه برای انتشار و تحلیل و بررسی این نامه ها به شمار می آید. پس از صدور هر یک از دو نامه رهبری، تلاش های بسیاری به صورت خودجوش از سوی علاقه مندان در داخل و خارج از کشور برای انتشار و ابلاغ این پیام ها صورت گرفت. در این نوشتار، مهم ترین پایگاه ها، نرم افزارها و فعالیت های صورت گرفته در فضای مجازی در راستای نشر، توسعه و تحلیل نامه های رهبری به جوانان غربی معرفی می شود.
    کلیدواژگان: فضای مجازی، نامه های رهبری، letter4u، جوانان غربی
  • هادی رضازاده صفحه 27
    پس از حملات تروریستی در فرانسه، رهبر معظم انقلاب در نخستین نامه خود به جوانان غربی، بر لزوم شناخت مستقیم و بی واسطه از دین اسلام تاکید کرده و از آنان خواستند که اجازه ندهند مقامات کشورهای غربی، تروریست های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به آنان معرفی کرده، به این بهانه، بر آتش اسلام هراسی بدمند. در این مقاله، قصد داریم با بررسی دو حادثه تروریستی صورت گرفته در اروپا و آمریکا، نشان دهیم همان طور که رهبر معظم انقلاب بیان کردند، میان این گونه حملات و ایجاد اسلام هراسی، نوعی همبستگی وجود دارد. تمرکز اصلی مقاله حاضر، بر نشان دادن همبستگی میان وقوع حملات تروریستی و ایجاد اسلام هراسی در فضای مجازی است.
    کلیدواژگان: اسلام هراسی، فضای مجازی، حملات تروریستی، نامه رهبر معظم انقلاب، جوانان غربی
  • صفحه 36

    عناوین گزیده های اظهارات:

    • محمود حیدر، رییس مرکز پژوهش های ژرف لبنان: نامه نگاری آیت الله خامنه ای، تلاشی در راستای ایجاد ساختار جدید جهت گفت وگو و تفاهم با جوانان غربی است.

    • الهامی الملیجی، عضو شورای نویسندگان و تحلیلگران روزنامه الاهرام مصر: پیام رهبر انقلاب، نقش سران غرب در تروریسم را افشا کرد.

    • دکتر بثینه شعبان، دکترای زبان و ادبیات انگلیسی و مشاور بشار اسد: مقام معظم رهبری، دنیا را به دیده یک خانواده انسانی می نگرند.

    • طلال عتریسی، مدیر مرکز منطقه ای و مطالعات سیاسی و اجتماعی دانشگاه لبنان: این نامه، در زمانی مناسب جوانان غربی را مخاطب قرار داده است.

    • امین حطیط، ژنرال بازنشسته ارتش لبنان: نامه امام خامنه ای، در ایجاد فضای گفت وگو بین ملت ها بسیار موثر است.

    • عبدالعلیم موسی، امام جماعت «مسجد الاسلام» در واشنگتن و رهبر جنبش «السابقون» مستقر در کالیفرنیا و واشنگتن: محتوای نامه اول، بسیار روشنگرانه بود.

    • ریچارد فالک (Richard Anderson Falk)، پروفسور و استاد دانشگاه در آمریکا و فرستاده ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل به مناطق خودمختار فلسطین از سال 2008م: محورهای این نامه را می توان سنگ بنای معنوی و اخلاقی جوامع قرار داد.

    • دکتر کوین بارت (Kevin Barrett)، اسلام شناس و تحلیل گر آمریکایی: آیت الله خامنه ای به خوبی دریافته که غرب برای دریافت اسلام، به پختگی لازم رسیده است.

    • آلیسون ویر (Alison Weir)، رییس انجمن «National Interest» و روزنامه نگار و سردبیر یکی از روزنامه های شمال کالیفرنیا: نامه آیت الله خامنه ای، جوانان سرزمین مرا به چیزی که نیاز دارند، دعوت می کند.

    • چارلز تالیافرو (Charles Taliaferro)، استاد دانشگاه های آکسفورد، کلمبیا و پرینستون و نیز استاد فلسفه دانشکده سنت اولاف در مینه سوتای آمریکا: رد قاطع تروریسم توسط آیت الله خامنه ای، اهمیت بسیاری دارد.

    • اسقف جان بریسون چین (John Bryson Chane)، اسقف کلیسای اپیسکوپال واشنگتن و مشاور ارشد کلیسای ملی گفت وگوی بین ادیانی واشنگتن: نامه رهبر عالی ایران، نه فقط جوانان، بلکه همه ما را به چالش کشاند.

    • دکتر رندی شورت (Randy Short)، کشیش و از فعالان حقوق بشر در آمریکا، دارای دکترای مطالعات آفریقا و مطالعات ادیان: باید به قشر جوان غربی یاد داد بسیاری از جنبه های مثبتی که امروز در تمدن غرب است، از تمدن اسلامی نشیت گرفته است.

    • والت پرتو (Walt Peretto)، روزنامه نگار، محقق، تحلیل گر و روان شناس سیاسی - اجتماعی در آمریکا: آیت الله خامنه ای، مخاطبان خودشان را به درستی انتخاب کرده اند.

    • دکتر جیمز ترینگ (Dr. James B Thring)، فعال سیاسی و هوادار صلح در انگلیس: نامه رهبر ایران، همگان را به تفکر و اندیشه فرا می خواند.

  • مصطفی علیمرادی صفحه 42
    چند سالی است که ستیزه گری غرب با اسلام، با شکل ها و ابزارهای نو تشدید شده است. در سده های پیشین، تنها به فرقه گرایی و تقابل سنت ها و مرزکشی میان قومیت ها و کم رنگ کردن اعتقادها تمرکز می شد؛ اما امروزه در کنار این اقدام ها، با استفاده از فناوری های نوین و فضای مجازی، به تحریف و معرفی ناقص از اسلام می پردازند و با ساخت فیلم ها، بازی های رایانه ای و نیز نشر کتاب های ضد اسلامی، چهره ای خشن از اسلام نشان می دهند.
    این نوشته با محور قرار دادن نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب، در پی تبیین حرکت های ضد اسلامی غرب و راهکارهای دفاع از اسلام در مقابل این حملات در فضای مجازی و معرفی اسلام از طریق منابع اصیل و دست اول است.
    کلیدواژگان: نامه مقام معظم رهبری به جوانان، تمدن اسلامی، تمدن غربی، اسلام هراسی، اسلام اصیل، استکبارستیزی، فضای مجازی
  • حمید مهاجرینی صفحه 52
    با پیشرفت فناوری ، هر روز ابزارهای جدیدتری پا به این عرصه می گذارد. گوشی های هوشمند، یکی از این ابزارهاست که با امکانات متنوعی که دارد، شرایط خوبی را برای استفاده های مختلف فراهم آورده است. نرم افزارهایی که برای این دسته از ابزارها تولید می شود، بسیار فراوان است. با توجه به جایگاه این وسیله در زندگی انسان ها و گستردگی آن، مناسب است که برای معرفی و ترویج اسلام و آموزه های اسلامی، از آن به خوبی بهره برداری شود. در شرایط کنونی، جایگاه نرم افزارهای اسلامی در میان انواع نرم افزارهای موبایلی، بسیار کم رنگ دیده می شود و شایسته است که مسلمانان با توجه به شرایط موجود، بیشترین بهره برداری را در این جهت داشته باشند.
    کلیدواژگان: نرم افزارهای اسلامی، حامل های همراه، معرفی اسلام
  • احمد عباسی صفحه 59
    حضرت آیت الله خامنه ای، دو نامه برای جوانان اروپایی و آمریکایی ارسال کردند و آنها را به درک بی واسطه از اسلام و قرآن کریم و آگاهی از سیاست های غرب در قبال اسلام و کشورهای اسلامی دعوت کردند. کاربران غربی، واکنش های مختلفی به نامه ها و پیام رهبر انقلاب نشان دادند. بسیاری از کاربران از سر علاقه و احساس مسئولیت، اقدام به بازنشر، پاسخ و یا تحلیل نامه های رهبر انقلاب نمودند و برخی کاربران نیز با توجه به عدم شناخت کافی از اسلام، آموزه های اسلامی، انقلاب اسلامی ایران و مقام معظم رهبری، موضع بجا نگرفتند. در همین راستا، در فضای مجازی، علاوه بر انتشار گسترده نامه های رهبری و پیام های اسلام و انقلاب، باید به تبیین و تفهیم سایر موضوعات و اطلاعاتی نیز که از مقدمات آن به شمار می آید، اقدام نمود و در این جهت، از همه امکانات، به ویژه بسترهای مجازی و ابزارهای الکترونیکی، بهره برد.
    کلیدواژگان: آیت الله خامنه ای، جوانان اروپایی و آمریکایی، کاربران فضای مجازی، سیاست های دوگانه غرب
  • محمد مصطفی حسینی صفحه 66
    امروزه، فضای مجازی، جزء تفکیک ناپذیر زندگی بشر شده و تقریبا تمام شئونات زندگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با این فضا درگیر شده است. مقوله های مرتبط با باورهای دینی، از جمله اولین و پراهمیت ترین موضوعات پرداخته شده در فضای مجازی است. شناخت بسترهای فضای مجازی در کاربردی نمودن مسئله معرفی اسلام، اهمیت ویژه ای دارد و این اهمیت، با انتشار نامه های مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غرب، از برجستگی بیشتری برخوردار شده است. مسلما بسترهای مجازی موجود با توجه به تلاش سازماندهی شده امپراتوری رسانه ای غرب برای سانسور نامه مقام معظم رهبری، فضایی بسیار مناسب برای رساندن این پیام و دعوت از جوانان غرب برای مطالعه در این نامه ها و اندیشیدن به پرسش های مطرح شده در آن و تلاش برای یافتن جواب صحیح می باشد.
    کلیدواژگان: معرفی اسلام، فضای مجازی، دسترس پذیری، منابع اسلامی
  • علی نعیم الدین خانی صفحه 74
    به دنبال انتشار نامه های رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای(مد ظله العالی) به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، پایگاه های اطلاع رسانی، خبرگزاری ها، وبلاگ ها، شبکه های مجازی و جنبش های دانشجویی در داخل و خارج کشور، به انتشار و توزیع آن اقدام نمودند و برای آنکه مخاطبان بیشتری نیز از محتوای این پیام بین المللی اطلاع یابند، به ده ها زبان زنده دنیا نیز ترجمه و منتشر گردید؛ زیرا مخاطب اصلی آن، جوانان غربی در اروپا و آمریکای شمالی است.
    در این میان، دست اندرکاران پایگاه های اطلاع رسانی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) نیز نسبت به این موضوع مهم و تاریخی، واکنش نشان دادند و با انتشار اخبار و مطالب متنوع، به معرفی، بررسی و تحلیل این نامه ها پرداختند.
    در این نوشتار، به واکاوی محتوای انعکاس یافته در سه پایگاه: حوزه نت، اندیشوران و مجلات تخصصی نور می پردازیم و نکاتی چند را در این باره یادآور می شویم. امیدواریم که گزارش حاضر، علاقه مندان و پژوهشگران را به کار آید و برای صاحب نظران نیز مفید باشد.
    کلیدواژگان: نامه رهبری، جوانان غربی، فضای مجازی، پایگاه اینترنتی نور