فهرست مطالب

علوم زمین - پیاپی 37-38 (پاییز و زمستان 1379)

نشریه علوم زمین
پیاپی 37-38 (پاییز و زمستان 1379)

  • 72 صفحه، بهای روی جلد: 3,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1379/08/24
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سخن سردبیر
    صفحه 1
  • خاستگاه کانسار آنتیموان، آرسنیک و طلا در مجموعه ولکانوپولوتونیک داشکسن (خاور قره، استان کردستان)
    ابراهیم راستاد، شجاع الدین نیرومند، محمد هاشم امامی، نعمت الله رشید نژاد عمران صفحه 2
    کانسار آنتیموان - آرسنیک - طلای داشکسن در باختر ایران و 42 کیلومتری شمال خاوری شهرستان قروه واقع گردیده است. این کانسار از دیدگاه تقسیمات زمین ساختی، در زون دگرگونی - ماگمایی سنندج - سیرجان قرار می گیرد. بر پایه مشاهدات زمین شناسی، کهن ترین سنگ های منطقه را اسلیت، فیلیت و کوارتزیت های ژوراسیک و جوانترین آن ها را کنگلومرای ولکانو کلاسیک نئوژن و جریان های بازالتی، گدازه های بلوکی و آگلومرای کواترنری تشکیل می دهد. سنگ های نفوذی منطقه مورد بررسی را یک توده نیمه عمیق میکروگرانیتی - میکروگرانودیوریتی با ماهیت کالکو آلکالن و بافت میکروگرانولار - پورفیری به سن نئوژن (احتمالا پلیوسن؟) تشکیل می دهد که در بخش های فوقانی به صورت گنبد (Dome) های داسیتی - ریوداسیتی (آق داغ و ساری داغ) رخنمون پیدا کرده است. کانه زایی در کانسار داشکسن از نوع رگه ای و زون های سیلیسی - سولفیدی طلادار است که بوضوح توسط ساختارهای گسلی کنترل می شود. سنگ میزبان رگه ها و زون های کانه دار را سنگ های نفوذی نیمه عمیق و سنگهای داسیتی - ریوداسیتی سازنده گنبدهای آق داغ و ساری داغ تشکیل می دهند که با انواع دگرسانی هیدروترمال بویژه آرژیلی و سیلیسی شدن همراهی می گردند. کانی شناسی رگه ها شامل: کوارتز، استیبنیت، پیریت، رآلگار، ارپیمان، پیروتیت - کالکوپیریت، بورنیت، گالن، بولانژریت، آروستیبیت (؟)، طلا، استیبکونیت، کرمزیت و هیدروکسیدهای آهن می باشد. عیار طلا در رگه های کانه دار از 55 تا 266 پی پی ام و در زون های سیلیسی سولفیدی از 10 تا 18 پی پی ام تغییر می کند. طلا در ابعاد 10 تا 150 میکرون بیشتر بهمراه کوارتز و در اندازه های کوچکتر در داخل کانی های پیریت اکسیده مشاهده می شود. مطالعات میکروپروب الکترونی (SEM) مقادیری از عناصر آنتیموان، نقره و جیوه را در درون ذرات طلا نشان میدهد. نتایج آزمایشگاهی نمونه های شش مقطع لیتوژئوشیمیایی عمود بر روند رگه های اصلی استیبینیت در نواحی آق داغ و ساری داغ نشانگر آن است که مقادیر بالای طلا محدود به رگه های استیبنیت و همچنین زونهای دگرسانی سیلیسی - پیریتی است. مطالعات میکروترمومتری سیالات درگیر معرف دمای هموژنیزاسیون بین 255- 183 درجه سانتیگراد و درجه شوری از 8.3 تا 18.8 معادل درصد وزنی کلرید سدیم برای سیالات درگیر اولیه است. در نهایت مجموعه بررسی های صحرایی، میکروسکپی، سیالات درگیر و سایر شواهد و داده های موجود نشان از رابطه نزدیک بین کانی سازی آنتیموان - آرسنیک - طلا و محلولهای سیلیسی مربوط به توده ساب ولکانیک در ناحیه داشته و حاکی از آن است که کانسار داشکسن بیشترین شباهت را با کانسارهای تیپ اپی ترمال، بویژه نوع اسید - سولفات دارد.
  • تغییرات میزان جابجایی و عرض پهنه برشی بر روس سیستم گسله راستالغز نهبندان
    محمد مهدی خطیب صفحه 24
    گسله های راستالغز دارای متغیرهای فراوانی بوده که در طول گسل تغییرات آنها یکسان نمی باشد. از جمله مهمترین متغیرها، تغییرات میزان جابجایی و عرض پهنه برشی می باشند. مطالعه این متغیرها بر روی سیستم گسله راستالغز نهبندان در خاور ایران و اندازه گیری آنها بر روی مدلهای تجربی در آزمایشگاه نشان می دهد که بیشترین میزان جابجایی و بیشترین عرض پهنه برشی در بخش میانی گسله های راستالغز روی می دهد. از بخش میانی به طرف پایانه های گسله از میزان جابجایی به صورت نمایی کاسته می شود، آهنگ کاهش میزان جابجایی و عرض پهنه برشی را می توان در رابطه Y=C.e g d بررسی کرد. ضریب کاهش پذیری g از سرشاخه های فرعی بخش انتهایی گسله های راستالغز کوچکتر از بخش اصلی گسله می باشد. به طرف پایانه گسله های راستالغز هم مقدار جابجایی و هم عرض پهنه برشی به سمت صفر میل می کند. در مدل تجربی بر روی ماده فلکسی گلاس نیز مشاهده گردید که بیشترین میزان جابجایی و عرض پهنه برشی در بخش میانی گسله بوده و به طرف پایانه ها از مقدار آن به صورت نمایی کاسته شده و به صفر می رسد. مقایسه منحنی های جابجایی بر حسب مسافت و یا عرض پهنه برشی بر حسب مسافت به دست آمده در طبیعت و آزمایشگاه نشان می دهد که منحنی های داده های آزمایشگاهی به نسبت متقارن در حالیکه منحنی های داده های طبیعی نامتقارن می باشند. این اختلاف بدلیل همگنی نمونه آزمایشگاهی و ناهمگنی پوسته قاره ای که در آن گسله راستالغز رخ داده می باشد. شکل منحنی های جابجایی بر حسب مسافت یا عرض پهنه برشی بر حسب مسافت تقریبا سهمی است.
  • چینه شناسی سازند آکچاگیل در دشت مغان
    احمد زواره ای، ایراج مغفوری مقدم صفحه 34
    گسله های راستالغز دارای متغیرهای فراوانی بوده که در طول گسل تغییرات آنها یکسان نمی باشد. از جمله مهمترین متغیرها، تغییرات میزان جابجایی و عرض پهنه برشی می باشند. مطالعه این متغیرها بر روی سیستم گسله راستالغز نهبندان در خاور ایران و اندازه گیری آنها بر روی مدلهای تجربی در آزمایشگاه نشان می دهد که بیشترین میزان جابجایی و بیشترین عرض پهنه برشی در بخش میانی گسله های راستالغز روی می دهد. از بخش میانی به طرف پایانه های گسله از میزان جابجایی به صورت نمایی کاسته می شود، آهنگ کاهش میزان جابجایی و عرض پهنه برشی را می توان در رابطه Y=C.e g d بررسی کرد. ضریب کاهش پذیری g از سرشاخه های فرعی بخش انتهایی گسله های راستالغز کوچکتر از بخش اصلی گسله می باشد. به طرف پایانه گسله های راستالغز هم مقدار جابجایی و هم عرض پهنه برشی به سمت صفر میل می کند. در مدل تجربی بر روی ماده فلکسی گلاس نیز مشاهده گردید که بیشترین میزان جابجایی و عرض پهنه برشی در بخش میانی گسله بوده و به طرف پایانه ها از مقدار آن به صورت نمایی کاسته شده و به صفر می رسد. مقایسه منحنی های جابجایی بر حسب مسافت و یا عرض پهنه برشی بر حسب مسافت به دست آمده در طبیعت و آزمایشگاه نشان می دهد که منحنی های داده های آزمایشگاهی به نسبت متقارن در حالیکه منحنی های داده های طبیعی نامتقارن می باشند. این اختلاف بدلیل همگنی نمونه آزمایشگاهی و ناهمگنی پوسته قاره ای که در آن گسله راستالغز رخ داده می باشد. شکل منحنی های جابجایی بر حسب مسافت یا عرض پهنه برشی بر حسب مسافت تقریبا سهمی است.
  • نقش آذر آواری ها در گسترش ترجیحی دگرسانی گرمابی در منطقه آتشفشانی آبترش
    علی درویش زاده، عباس آسیابانها صفحه 48
    منطقه آتشفشانی آبترش با دارا بودن رخنمونهایی تراکی آندزیتی و نهشته های آذر آواری ریزشی (کریستال لیتیک توف، لاپیلی توف و ساختمان فرو نشسته کالدرایی نقش ایفا کرده باشد، زمینه خروج ماگمار را به سطح زمین فراهم کرده است (فوریتهای شکافی) و سپس چرخش محلولهای گرمابی بعدی را آسان نموده است...
  • بررسی سنگ شناسی سنگهای آتش فشانی نئوژن در منطقه تودشک (جنوب باختری نائین)
    منیره خیرخواه صفحه 60
    منطقه تودشک در جنوب باختری نائین در ایران مرکزی واقع شده است این منطقه در کمربند ماگمایی ارومیه - دختر قرار دارد و بخشی از نقشه 1:100,000 کجان می باشد. در منطقه تودشک رخنمونهای سنگی وابسته به دورانهای میانه زیستی و نوزیستی حضور دارند واحدهای سنگی از آهکهای کرتاسه بالا، سنگهای ولکانیکی ترشیری (گدازه ها و آذرآواری ها) و نهشته های کواترنری تشکیل شده اند.
    نهشته های نئوژن این منطقه با سازند قرمز فوقانی (U.R.F) آغاز می گردد و پس از آن واحدهای الیوین بازالت (Ngb) آندزی بازالت و پیروکسن آندزیت (Ngpa)، نهشته های لاهار (Ngla)، داسیت آندزیتی (Ngad)، و داسیت (Ngd)، قرار گرفته اند.
    شواهد و مطالعات سنگ شناسی و ژئوشیمیایی بر تنوع واحدهای نئوژن در منطقه تودشک دلالت دارد ترکیب این سنگها از بازالت تا داسیت تغییر می کند. اغلب سنگهای آتشفشانی منطقه گرایش سدیک دارند. و از پدیده مهم این منطقه فرآیند تبلور بخشی و اختلاط ماگمایی (AFC) می باشد.
    سنگهای بازیک منطقه تحت تاثیر دگرسانی واقع شده اند که در این دگرسانی فشار سیالات و درجه حرارت و نیز عملکرد گازهای فومرولی نقش عمده ای داشته اند.
    منطقه تودشک از لحاظ تکتونیکی دارای تکتونیک شکننده بوده و گسله ها و شکستگی ها فراوان موجود در این منطقه از روند ساختاری اصلی کمربند ماگمایی ارومیه - دختر تبعیت می کند. این رژیم تکتونیکی سبب جاگیری - مواد آتشفشانی شده و با توجه به نمودارهای مختلف ژئوشیمیایی و تکتونوماگمایی بازالتهای منطقه متعلق به یک محیط کششی می باشند که تحت تاثیر آلایش پوسته ای و تبلور تفریقی قرار گرفته اند.
    با بررسی های ژئوشیمیایی، این بازالتها در قلمرو ماگمای ساب آلکالن قرار گرفته اند و با مطالعه دیاگرامهای عنکبوتی، ماگمای اولیه با مواد پوسته ای بویژه گنیس آمفیبولیتی آلایش یافته است و در مقایسه ای که بین سنگهای بازالتی منطقه و انواع بازالتهای ساب آلکالن پارانا، دکن و اتیوپی و ریوگراند صورت گرفته است، بازالت نئوژن منطقه تودشک بیشترین شباهت را با بازالتهای ریفت ریوگراند نشان می دهد و با توجه به این مساله، ذوب بخشی از یک گوشته تهی گرفته شده، مسوول تشکیل این بازالتها می باشد و با بازالتهای Steans در شمال آمریکا (Basin and Rang) از نظر منشا مشابهت دارد.
  • تازه های انتشاراتی
    صفحه 72