فهرست مطالب

Pathobiology Reaearch - Volume:16 Issue: 4, 2014

Journal of Pathobiology Reaearch
Volume:16 Issue: 4, 2014

  • تاریخ انتشار: 1393/02/01
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مریم سادات دانشپور، محمد صادق فلاح، پریسا اشراقی صفحات 1-13
    تعیین توالی DNA یکی از مهم ترین دستاوردهای بشر محسوب می شود. امروزه روش های متفاوتی به منظور تعیین توالی نوکلئوتیدها (آدنین، گوانین، سایتوزین و تیمین) در یک مولکول DNA به کار گرفته می شود. آشنایی با دانش تعیین توالی DNA از ارکان اجتناب ناپذیر پژوهش های مرتبط با علم زیست شناسی است و در گرایش های پژوهشی و کاربردی وسیعی مانند تشخیص بیماری ها، زیست فنآوری، زیست شناسی جنایی و زیست شناسی سیستماتیک استفاده می شود. امکان تعیین توالی DNA به طور چشمگیری پژوهش در زیست شناسی و کشفیات در این زمینه را سرعت بخشید. پس از ابداع روش های خودکار تعیین توالی با استفاده از فنآوری های پیشرفته، پروژه های بزرگی به واسطه همکاری های علمی بین المللی انجام شد که منجر به تعیین توالی کامل ژنوم انسان و بسیاری از حیوانات، گیاهان و میکروب ها شد.
    هدف اصلی نسل سوم فنآوری تعیین توالی، افزایش توان عملیاتی، کاهش هزینه ها، زمان و مواد مصرفی است. در این راستا امروزه دانشمندان در صدد طراحی یک میکروسکوپ ژنی هستند که در این سیستم با نشاندار کردن DNA پلیمراز، توالی ژنوم هنگام عبور از حفره های ریز با روش های میکروسکوپی خوانده می شود. با نشاندار کردن نوکلئوتید با اجزای سنگین تر مانند هالوژن ها، شرایطی فراهم می شود تا جایگاه نوکلئوتید ها در قطعات بزرگ تر از 5000 نوکلئوتید با چشم مشاهده و ثبت شود.
    از آن جا که پژوهشگران علم ژنتیک در ایران نیز از این فنآوری استفاده می نمایند و با توجه به نیاز به منابع فارسی قابل فهم در این زمینه، مولفان مقاله حاضر بر آن شدند تا به ترجمه و نگارش مجموعه ای از مقالات مروری در این زمینه بپردازند. مقاله حاضر اولین مقاله از این سری مقالات است که تنها به معرفی مختصر روش ها بسنده کرده است.
    کلیدواژگان: تعیین توالی ژن، توان عملیاتی بالا، دستگاه های تعیین توالی خودکار
  • مرضیه جلالی، ایرج رسولی، کبری احمدی زانوس، ابوالفضل جهانگیری، محمدرضا جلالی ندوشن، شکیبا درویش علیپور آستانه صفحات 15-26
    هدف
    اسینتوباکتر بومانی یکی از پاتوژن های اصلی بیمارستانی است و ظرفیت بالایی برای مقاومت به انواع مواد ضد میکروبی موجود دارد. اسینتوباکتر بومانی انواع متفاوتی از عفونت ها شامل پنومونی، مننژیت و عفونت های مرتبط با خون را ایجاد می کند. پروتئین های مربوط به بیوفیلم (Bap) پروتئینی اختصاصی در سطح سلول است که مستقیما در تشکیل بیوفیلم در اسینتوباکتر بومانی مورد نیاز است و نقش اصلی را در عفونت زایی باکتری بازی می کند. در مطالعه قبلی محققان حاضر نواحی متعددی از این پروتئین بررسی شد و با در نظر گرفتن معیارهای مختلف، چند ناحیه به عنوان نواحی حفاظت شده و ایمنی زا معرفی و ایمنی زایی یکی از این نواحی مطالعه شد. این ناحیه به اسید های آمینه شماره 706- 1076 از پروتئین بالغ مربوط می شود که طی بیان این ناحیه و تزریق آن به موش میزان بالایی آنتی بادی تولید شد که از موش در برابر این باکتری محافظت می کرد. در مطالعه پیش رو، ایمنی زایی ناحیه معرفی شده دیگری (ناحیه 4) از پروتئین Bap بررسی می شود تا ضمن تایید مطالعات بیوانفورماتیکی قبلی میزان ایمنی زایی آن ارزیابی شود.
    مواد و روش ها
    در مطالعه حاضر ژن ناحیه ای از پروتئینBap با 1620 جفت باز به وسیله واکنش زنجیره ای پلیمراز تکثیر و در pET32a کلون شد. این ناحیه از پروتئین بزرگ Bap با موفقیت بیان و توسط آنتی بادی های مونوکلونال تایید شد. در این پژوهش موش های BALB/c به وسیله تزریق زیرپوستی پروتئین نوترکیب خالص، ایمن شده و ایجاد آنتی بادی در بدن موش با استفاده از الایزا ارزیابی شد.
    نتایج
    تیتر آنتی بادی تولید شده در سرم موش بالا بود که این امر بیانگر آنتی ژنسیته و ایمنی زایی بالای این پروتئین نوترکیب است.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد که این پروتئین می تواند گزینه مناسبی برای تولید یک واکسن جدید نوترکیب باشد.
    کلیدواژگان: اسینتوباکتر بومانی، پروتئین بیوفیلمی، ایمنی زایی
  • هدی جهاندار، وحید خلج، لیلا نعمت الهی، فاطمه زندی، سمیه عنایتی، بهروز وزیری* صفحات 27-37
    هدف

    مطالعه تغییرات فیزیولوژیک سلول های نوترکیب در مقایسه با سلول های والد، اطلاعات مفیدی برای بهبود کارآیی فرایند تولید فراهم می نماید. در این مطالعه تاثیر بیان IgG4 کایمریک علیه نشانگر CD33 بر رشد سلول Sp2.0 بررسی شده است.

    مواد و روش ها

    ژن های نواحی متغیر زنجیره های سبک و سنگین آنتی بادی تولید شده توسط سلول M195 به ترتیب در ناقل های pFUSE-CLIg-hk و pFUSE-CHIg-hG4 همسانه سازی شد. پلاسمیدهای نوترکیب در دو مرحله با استفاده از لیپوفکتامین به سلول های Sp2.0 منتقل شد. سلول های پایدار در محیط حاوی آنتی بیوتیک های بلاستیسیدین و زئوسین انتخاب شدند. الحاق سازه نوترکیب به ژنوم سلول های تراریخت مقاوم به آنتی بیوتیک ها و همچنین بیان IgG4 با استفاده از روش های PCR، RT-PCR و وسترن بلات بررسی شد. برای مطالعه پارامترهای کینتیکی، سلول های والد و نوترکیب با چگالی 105×1 سلول در هر میلی لیتر محیط کشت در پلیت 12 خانه به مدت 9 روز انکوبه شدند و هر 24 ساعت از سلول ها نمونه برداری شد و شمارش تعداد سلول زنده و محاسبه درصد زنده بودن انجام گرفت.

    نتایج

    بر اساس نتایج PCR، RT-PCR و وسترن بلات، ایجاد سلول تولید کننده پایدار IgG4 تایید شد. این مطالعه نشان داد که حداکثر چگالی سلولی برای سلول های نوترکیب در مقایسه با سلول های والد 46 درصد کاهش یافته است در حالی که در این نمونه ها درصد سلول های زنده تغییری نکرده است.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این تحقیق بیان IgG4 کایمریک در سیستم Sp2.0/pFUSE-CHIg-hG4-pFUSE-CLIg-hk باعث تغییر برخی از پارامترهای رشدی سلول میزبان می شود.

    کلیدواژگان: آنتی بادی تک دودمانی، IgG4، سلول Sp2، 0، حداکثر چگالی سلولی
  • فاطمه حسینی، مهرداد روانشاد، مهرداد نوروزی نیا صفحات 39-46
    هدف
    یکی از حوزه های مهم در اپی ژنتیک، متیلاسیون DNA است که دی نوکلئوتیدهای CpG در ژنوم را تحت تاثیر قرار داده و رونویسی بیان ژن های مورد نظر را کنترل می کند. در ژنوم ویروس هپاتیت B، سه جزیره غنی از دی نوکلئوتید CpG وجود دارد که تمایل شدیدی به متیله شدن دارد. هدف از این مطالعه تعیین الگوی متیلاسیون ژن x ویروس هپاتیت B در بیماران مبتلا به این ویروس است.
    مواد و روش ها
    جمعیت هدف بررسی در این مطالعه 45 بیمار مبتلا به ویروس هپاتیت B بود. ابتدا DNA ژنومی ویروس برای تعیین میزان متیلاسیون با بی سولفیت سدیم تیمار شد. سپس با دو گروه آغازگر متیله و غیر متیله توسط روش MSP تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میزان متیلاسیون در نمونه های سرمی مبتلا به ویروس به طور کلی 5/35 درصد بود و این نرخ در بیماران HBeAg مثبت 8/20 درصد و در مبتلایان HBeAg منفی 3/52 بود. به این ترتیب میزان متیلاسیون در نمونه سرمی افراد مبتلابه هپاتیت B مزمن HBeAg منفی به طور معنی داری بیشتر از میزان متیلاسیون DNA ویروس در افراد مبتلا HBeAg مثبت است که این فرضیه با Student T-test با 02/0=P تایید شد.
    نتیجه گیری
    متیلاسیون ژنوم هپاتیت B می تواند به عنوان یک مکانیسم جدید برای کنترل پیشرفت عفونت ویروسی و همچنین تعیین مرحله بالینی بیماری مبتلا در نظر گرفته شود، بنابراین دانستن الگو های مختلف متیلاسیون DNA از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه میزان متیلاسیون در بیماران HBeAg منفی به طور معنی داری بالاتر از افراد HBeAg مثبت تعیین شد (02/0=P).
    کلیدواژگان: بررسی الگوی متیلاسیون ژن x ویروس هپاتیت B
  • معصومه عبدالهی، مژده صالح نیا، ساغر صالح پور صفحات 47-58
    هدف
    هدف از این مطالعه ارزیابی وقوع مرگ سلولی برنامه ریزی شده (آپوپتوز) در بافت تخمدان انسانی انجماد شیشه ای شده در مقایسه با گروه کنترل به وسیله مطالعات مورفولوژیک و چندین روش ارزیابی آپوپتوز بود.
    مواد و روش ها
    قطعات قشر بافت تخمدان انسان از 30 نفر تحت عمل سزارین گرفته شد و در محیط Leibovitz L-15 طی 2 ساعت به آزمایشگاه منتقل شدند. سپس قشر تخمدان به قطعات کوچکی بریده و به صورت تصادفی در دو گروه انجماد شیشه ای و کنترل غیر انجمادی تقسیم بندی شد. ارزیابی میزان وقوع آپوپتوز به وسیله مطالعات ریخت شناسی و روش هایی چون تانل، طرح نردبانی DNA و بررسی سطح بیان پروتئین های کاسپاز 7/3 به روش لومینوسنت، در بافت تخمدان صورت گرفت.
    نتایج
    نشانه ای از تغییرات ریخت شناسی مرتبط با مرگ سلولی آپوپتوز در بافت تخمدان انسان پس از انجماد شیشه ای و ذوب دیده نشد. نشانه های آپوپتوزی و طرح نردبانی DNA در گروه انجمادی مشاهده نشد. سطح کاسپاز 7/3 در دو گروه غیر انجمادی و انجمادی به ترتیب 271/89±2231، 19/169±2294 RLU بر میلی گرم پروتئین بود و بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    ریخت شناسی بافت تخمدان انسان پس از انجماد شیشه ای به خوبی حفظ شد به طوری که روش انجمادی ارایه شده در مطالعه حاضر باعث افزایش آپوپتوز و نیز فعالیت کاسپاز 7/3 در بافت تخمدان نشد.
    کلیدواژگان: انجماد شیشه ای، تخمدان، انسان، آپوپتوز، کاسپاز 3، کاسپاز 7
  • فاطمه فزون گری، عبدالحسین دلیمی، میهن پورعبدالله، مجید پیرستانی صفحات 59-66
    هدف
    انگل تریکوموناس معمولا در دهان و گاهی اوقات در مجاری تنفسی و حتی ریه انسان یافت می شود. گرچه بیماری زا بودن این انگل در سیستم تنفسی تا به حال به اثبات نرسیده است ولی در افرادی که توجهی به بهداشت دهان و دندان ندارند یا از بیماری های مزمن تنفسی رنج می برند حضور این انگل در مجاری تنفسی شایع تر است. از این رو در این مطالعه توصیفی وجود انگل تریکوموناس با استفاده از PCR لانه گزین در نمونه خلط بیماران ریوی مزمن شامل افراد مبتلا به سرطان ریه یا بدخیمی در ریه، بیماری مزمن انسداد ریه، برونشکتازی و آسمی بستری شده در بیمارستان مسیح دانشوری در سال 1391 بررسی شد.
    مواد و روش ها
    بدین منظور تعداد 133 نمونه خلط صبحگاهی از بیماران برای انجام آزمایش مشاهده مستقیم میکروسکوپی اخذ شد. به علاوه DNA از 60 نمونه با استفاده از کیت سیناژن استخراج شد. سپس از روش Nested-PCR برای تکثیر ژن ITS1 انگل استفاده شد. در نهایت توالی بازی نمونه های مثبت تعیین شد.
    نتایج
    طبق نتایج به دست آمده از مشاهده میکروسکوپی اسمیر های رنگ آمیزی شده تنها 4 نمونه آلودگی به تریکوموناس مثبت تشخیص داده شد. در آزمایش Nested-PCR از 60 نمونه، تعداد 22 نمونه(66/36 درصد) به انگل تریکوموناس آلوده بودند که 33/33 درصد از زنان و 46/38 درصد از مردان را شامل می شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به میزان آلودگی این انگل در گروه تحت مطالعه، احتمالا ابتلا به بیماری تنفسی مزمن و آسم، زمینه را برای ابتلا بیشتر به این انگل فراهم می سازد.
    کلیدواژگان: تریکوموناس، بیماری های ریوی مزمن، آسم
  • صدیقه قائدی، مجید حسن پورعزتی*، طاهره ناجی، محمدصفی رحمانی فر صفحات 67-81
    هدف

    این پژوهش به بررسی آسیب های بافتی ناشی از تجویز زیرجلدی مزمن میکرو و نانو ذره اکسید منگنز بر بافت های کبد، کلیه و بیضه موش های بزرگ پرداخته است.

    مواد و روش ها

    موش ها (210 سر) به سه گروه کنترل، دریافت کننده نانو و میکرو ذره اکسید منگنز تقسیم شدند. موش ها در گروه های تجربی، هر دو هفته یک بار به مدت 14 هفته به صورت زیرجلدی محلول حاوی نانو یا میکروذرات دی اکسید منگنز (100 میکروگرم/کیلوگرم) را دریافت کردند. تعداد 5 سر موش از هر گروه به طور تصادفی هر دو هفته انتخاب و بافت های کبد، کلیه و بیضه آن ها برای بررسی بافت شناسی جمع آوری شد. ابتدا آسیب های بافتی توسط رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین ارزیابی شد، سپس برش های بافت کلیه و کبد به ترتیب توسط رنگ آمیزی جونز و تری کروم ماسون رنگ آمیزی شدند. تغییر در ضحامت غشای پایه و تعداد سلول های بخش های مختلف نفرون های کلیه در گروه های مختلف توسط نرم افزار Image Tools 2 اندازه گیری شد.

    نتایج

    بافت کبدی در گروه های نانو و میکرو ذره از نظر بافت شناسی آسیب های شدیدی را نشان داد. توده های ابری شکلی در درون سیتوپلاسم سلول های کبدی مشاهده شدند. ساختار بافتی و مجاری صفراوی کبد دچار به هم ریختگی شدید شدند و علایم التهاب و واکنش مجاری در بافت کبدی مشاهده شد. رسوب ذرات در غشای پایه نفرون ها و کاهش معنی دار در سلول های گلومرول ها و لوله خمیده نزدیک نفرون ها در گروه نانو ذرات در مقایسه با کنترل و میکرو ذرات مشاهده شد. برخی معیارهای ساختاری و عملکردی بافت بیضه در گروه دریافت کننده نانو ذرات تغییرات پاتوبیولوژیکی معنی داری را نشان دادند.

    نتیجه گیری

    تجویز نانو ذرات دی اکسید منگنز در مقایسه با میکرو ذرات با یک دوز ثابت سبب بروز آسیب های بافتی شدیدتری در بافت های مورد بررسی شدند. کاهش اندازه ذرات اکسید منگنز از حد میکرومتر به نانومتر به نظر می رسد که سبب تشدید مکانیسم های آسیب رسان این ذرات بر بافت های مورد بررسی شده است.

    کلیدواژگان: نانو ذره، میکرو ذره، دی اکسید منگنز، آسیب های بافتی
  • علی قنبری، علیرضا عسگری، غلامرضا کاکا، حمیدرضا فلاحت پیشه، آسیه نادری، معصومه جرجانی * صفحات 83-97
    هدف

    با توجه به اهمیت نقش التهاب و سایتوکین های پیش التهابی محل ضایعه بافت عصبی در ایجاد و تداوم درد ناشی از آسیب عصبی و وجود گزارش های اندک در خصوص تغییرات غلظتی این عوامل در مناطق دورتر از محل آسیب، در این تحقیق تغییرات رها شدن سایتوکین های فاکتور نکروز تومور آلفا و اینترلوکین 6 در هسته شکمی پشتی- جانبی تالاموس به دنبال درد ناشی از آسیب عصبی حاصل از ضایعه نخاعی در موش صحرایی بررسی شد.

    مواد و روش ها

    موش های صحرایی نر از نژاد Sprague-Dawley و با محدوده وزنی 200-230 گرم انتخاب و پس از بیهوشی و لامینکتومی در قطعه نخاعی 10T-9T، تحت ضایعه مسیر نخاعی- تالاموسی قرار گرفتند. آلودینیای مکانیکی و حرکت حیوان 3، 7، 14، 21 و 28 روز پس از ضایعه به ترتیب با استفاده از تارهای وون فری و آزمون میدان باز در هر دو گروه ضایعه دیده و کنترل شم ارزیابی شد. غلظت اینترلوکین 6 و فاکتور نکروز تومور آلفا نمونه های دیالیزی هسته شکمی پشتی- جانبی تالاموس طی چهار هفته بعد از آسیب نخاعی با روش الایزا تعیین مقدار شد.

    نتایج

    آسیب مسیر جانبی نخاعی- تالاموسی موجب کاهش آستانه درد مکانیکی در هر دو پای خلفی حیوان شد به نحوی که دو هفته بعداز آسیب، آستانه عقب کشیدن پا در گروه دارای ضایعه تفاوت معنی داری نسبت به گروه شم نشان داد (05/0P<). آسیب مسیر نخاعی- تالاموسی جانبی تاثیری بر عملکرد حرکتی حیوانات نداشت. در بررسی میکرودیالیز، میزان فاکتور نکروز تومور آلفا هسته شکمی پشتی- جانبی در روزهای 3 و 7 بعد از آسیب کاهش معنی داری نسبت به گروه شم نشان داد (05/0P<) ولی با افزایش تدریجی به میزان پایه قبل از آسیب نزدیک شد. غلظت اینترلوکین 6 در نمونه های دیالیزی روز 21 بعد از آسیب افزایش یافت و اختلاف معنی داری با گروه شم داشت (05/0P<).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد تخریب مسیر آوران های درد در نخاع موش صحرایی، موجب تغیییر در تولید عوامل التهابی در مناطق فوق نخاعی دورتر از ضایعه می شود. این تغییرات احتمالا موجب افزایش تحریک پذیری نورون های پس سیناپسی در مسیر تالاموسی- قشری و در نهایت به کاهش آستانه درد و بروز درد ناشی از آسیب عصبی مداوم منتهی می شود.

    کلیدواژگان: ضایعه نخاعی، درد ناشی از آسیب عصبی مرکزی، فاکتور نکروز تومور آلفا، اینترلوکین 6، میکرودیالیز مغزی
  • نامه به سردبیر
  • مجید جدیدی صفحات 99-100
    اخیرا مقاله ای با عنوان «بررسی آثار قرار گرفتن در معرض امواج تلفن همراه (900 مگاهرتز) در اوایل تولد بر حافظه و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در بافت مغز موش صحرایی» را مطالعه نمودم که در آن فصلنامه پژوهشی [1] به چاپ رسیده بود. همان طور که محققین محترم نیز در ابتدای مقاله مذکور اشاره نموده بودند «در دنیای امروز علاقه زیادی برای بررسی آثار زیان بار امواج الکترومغناطیسی به ویژه تلفن همراه وجود دارد.» از این رو تحقیقات گسترده ای در کشورهای مختلف صورت می گیرد که بیانگر نگرش ویژه محققین در بررسی آثار این تکنولوژی نوین بر زندگی انسان است. چاپ نتایج حاصل از فعالیت تحقیقاتی مذکور به صورت یک مقاله اصیل با همت دو نفر از متخصصین محترم رشته فیزیولوژی در آن مجله علمی جای بسی تشکر را دارد. همانند همه رشته های تخصصی، تحقیق روی آثار امواج الکترومغناطیسی نیز یک مبحث اختصاصی است؛ اما به نظر می رسد که موارد مندرج در این مقاله نشانگر فقدان اطلاعات کافی در این زمینه باشد، بنابراین سبب حذف برخی نکات اساسی شده است. از این رو لازم می دانم که ضمن احترام به نویسندگان عزیز و با در نظر گرفتن این که روش تحقیق مقاله فوق برگرفته از منبع درج شده شماره 15 [2] است، نکات مبهم موجود در مقاله حاضر را با استناد به منبع مذکور یادآوری نمایم:در بخش مواد و روش ها به منظور تامین تشعشعات الکترومغناطیسی، با وجود این که جمله «بر اساس کار پژوهشی قبلی [15]» ذکر شده، از گوشی تلفن همراه Nokia N72 استفاده شده است در صورتی که برای تامین تشعشعات در منبع 15، از یک دستگاه سیگنال ژنراتور (Rode & Schwarz، آلمان) برای تولید فرکانس 840 مگاهرتز استفاده شده است. قابل ذکر است که گوشی تلفن همراه مورد استفاده در آزمایش (Nokia N72)، از گوشی های نسل دوم بوده و در ایران با سیم کارت های همراه اول و ایرانسل فعال خواهد شد. در بخش مواد و روش ها هیچ اشاره ای به شیوه فعال سازی گوشی برای استفاده از امواج 840 مگاهرتز نشده که نکته ای بسیار اساسی است.
    کلیدواژگان: بیوالکترومغناطیس، فیزیک پزشکی، فیزیولوژی
|
  • Maryam Alsadat Daneshpour, Mohammad Sadegh Fallah, Parisa Eshraghi Pages 1-13
    DNA sequence determination is a tremendous human achievement. DNA sequencing includes several methods and technologies in use for determining the order of the nucleotide bases (adenine، guanine، cytosine، and thymine) in a molecule of DNA. Knowledge of DNA sequences has become indispensable for basic biological research، other research branches utilizing DNA sequencing، and in numerous applied fields such as diagnostic، biotechnology، forensic biology and biological systematics. The advent of DNA sequencing has significantly accelerated biological research and discovery. Rapid sequencing، the result of modern DNA sequencing technology، is instrumental in the sequencing of the human genome for the Human Genome Project. Related projects، often by scientific collaboration across continents، have generated complete DNA sequences of humans as well as numerous animals، plants and microbial genomes. DNA sequencing methods currently under development include labeling DNA polymerase and reading the sequence as a DNA strand transits through nanopores. Additional methods include microscopy-based techniques such as atomic force microscopy or transmission electron microscopy that are used to identify the positions of individual nucleotides within long DNA fragments (>5000 bp) by nucleotide labeling with heavier elements (e. g.، halogens) for visual detection and recording. Third generation technologies aim to increase throughput and decrease the time to result and cost by eliminating the need for excessive reagents and harnessing the processivity of DNA polymerase. Researchers in the field of genetics in Iran use this technology in their studies، but unfortunately our literature lack proper Persian language resources. The authors intend to write a series of review articles in this field. The present paper is an introduction to the summary of important techniques in DNA sequencing.
    Keywords: DNA sequencing, High throughput, Automated sequencer
  • Marziyeh Jalali, Iraj Rasooli, Kobra Ahmadi Zanoos, Abolfazl Jahangiri, Mohammadreza Jalali Nadooshan, Shakiba Darvish Alipour Astaneh Pages 15-26
    Objective
    Acinetobacter baumannii (A. baumannii) is a major hospital pathogen with a high capacity to resist most common anti-microbial agents. A. baumannii is the etiologic agent for various illnesses including pneumonia، meningitis، and bloodstream infections. Biofilm associated proteins (Bap) are specific cell surface proteins essential for the formation of biofilm and play a main role in its pathogenicity. Previously، we have studied various regions of this protein. Considering different criteria، some regions were introduced as conserved and immunogenic. The immunogenicity of one of those regions pertaining to amino acids 706-1076 previously examined has shown that its expression triggers high antibody levels when injected to mice thereby protecting the animals against the bacterium. The present study examines region 4 of the Bap protein in order to validate the previous bioinformatics studies and its immunogenicity.
    Methods
    In order to obtain immunity against this pathogen، a 1620 bp gene from Bap was amplified and cloned in pET32a. This region from Bap was cloned، expressed and verified by monoclonal antibodies. BALB/c mice were immunized by subcutaneous injection of the pure recombinant protein. Mice immune response was determined by ELISA.
    Results
    High titer of raised antibodies implied that the recombinant protein was a strong antigen and immunogen.
    Conclusion
    The results indicate that this protein can be a suitable choice for developing a new recombinant vaccine against A. baumannii.
    Keywords: Acinetobacter baumannii, Biofilm associated protein, Immunogenicity
  • Hoda Jahandar, Vahid Khalaj, Leila Nematollahi, Fatemeh Zandi, Somayeh Enayati, Behrouz Vaziri Pages 27-37
    Objective

    The study of physiological changes in recombinant cell lines provides useful information to improve production performance. In this study، we investigate the effects of an anti-CD33 chimeric IgG4 expression on Sp2. 0 cell growth.

    Methods

    Variable region genes of light and heavy chains of monoclonal antibody produced by M195 were cloned in pFUSE-CLIg-hk and pFUSE-CHIg-hG4 expression vectors، respectively. Transfection of recombinant plasmids into Sp2. 0 cell lines was performed using lipofectamine in two steps. Positive transformant cells were isolated and subjected to PCR، RT-PCR and Western blot analysis to confirm the integration of gene cassettes and the expression of recombinant IgG4. To assess the growth parameters، recombinant and parent Sp2. 0 cell lines were seeded at a density of 1×105 cells/ml in duplicate into 12-well plates. For nine days، culture plates were sampled daily and viable cell count and viability determined.

    Results

    The results of PCR، RT-PCR and Western blot analyses confirmed the generation of stable producer cell lines. In recombinant cells، the maximum cell density decreased by 46%. However، it was observed that IgG4 expression had no effect on cell viability of these transfectants.

    Conclusion

    Our results showed that the expression of recombinant IgG4 can change growth parameters in Sp2. 0 cell lines that express the pFUSE-CHIg-hG4-pFUSE-CLIg-hk construct.

    Keywords: Monoclonal antibody, IgG4, Sp2.0 cell line, Maximum cell density
  • Fatemeh Hosseini, Mehrdad Ravanshad, Mehrdad Noruzinia Pages 39-46
    Objective
    A recent field of research in epigenetics is DNA methylation which involves the CpG island in the genome that subsequently controls transcription and translation of targeted genes. In the hepatitis B virus (HBV) genome، there are three CpG islands which tend to be methylated. The aim of the current study is to determine the methylation pattern of the HBV X gene in chronically infected HBV patients.
    Methods
    Study participants comprised 45 chronically infected HBV patients. According to the presence of the HBeAg، patients were divided into two groups، HBeAg positive (n=24) and HBeAg negative (n=21). Initially، viral DNA was treated with natrium bisulfate. Then، analysis was performed with two sets of methylated and non-methylated primers by the MSP method.
    Results
    The overall methylation rate in serum samples of hepatitis B infected patients was 35. 5%; the rate in the HBeAg positive patients was 20. 8%، whereas it was 52. 3% in HBeAg negative patients. There was a significantly higher rate of methylation in serum samples of HBeAg negative patients compared to HBeAg positive patients (student''s t-test; P=0. 02).
    Conclusion
    Methylation of HBV can be used as a new mechanism to control the progression of viral infection. This methodology can be useful for determining the characteristics of clinical stages of this infection.
    Keywords: Hepatitis B, DNA methylation, Epigenetic
  • Maasoume Abdollahi, Mojdeh Salehnia, Saghar Salehpour Pages 47-58
    Objective
    This study aimed to evaluate the incidence of apoptosis in vitrified and non-vitrified human ovarian tissue by the use of morphological analysis and apoptosis assay techniques.
    Methods
    We obtained human ovarian tissue biopsies from 30 women who underwent elective caesarean sections. Tissues were transported to the laboratory in pre-warmed، equilibrated Leibovitz L-15 medium within 2 hours. The tissues were cut into small pieces and divided into two groups، vitrified and non-vitrified (control). Apoptosis incidence was assessed by light microscope and the TUNEL assay and DNA laddering. Evaluation of caspase 3/7 protein levels was performed by the luminescent assay.
    Results
    We observed no morphological signs of apoptosis in the vitrified samples. There were no apoptosis signals as evidenced by TUNEL staining and no DNA laddering pattern observed in the vitrified group. Caspase 3/7 activity was 2294±169. 19 RLU/µg protein in the non-vitrified control group and 2231±89. 271 RLU/µg protein in the vitrified group، which was not significantly different.
    Conclusion
    The structure of human vitrified ovarian tissue was well preserved. Vitrification could not increase apoptosis and caspase 3/7 activity in human ovarian tissue.
    Keywords: Vitrification, Ovary, Human, Apoptosis, Caspase 3, Caspase 7
  • Pages 59-66
    Objective
    Trichomonas species usually reside in the mouth and occasionally in the respiratory tract. These species can be found in the lungs of humans. Although the pathogenicity of the parasite in the respiratory system has not been proven, it is more prevalent in people who lack good oral health or suffer from asthma or chronic pulmonary diseases. In the present descriptive study, we have identified Trichomonas by direct microscopic observation of stained smears and by PCR on the lung sputum of patients with asthma and chronic lung diseases that include lung cancer, bronchiectasis, COPD, and malignant pulmonary disease who were admitted to MasihDaneshvariHospital, Tehran, Iran.
    Methods
    For direct examination of 133 sputum samples, we stained the smears with giemsa. In addition a total of 60 samples were used for DNA extraction by an extraction kit (Cinnagen). Nested-PCR was used for amplifying the ITS1 target gene of the parasite. Finally the DNA sequence of the gene was determined.
    Results
    According to the results, in direct examination of the sputum smears there were only 4 positive cases identified, whereas 22 (36.66%) of the samples were identified as Trichomonasby nested PCR. According to gender, 33.33% of the female samples and 38.46% of the male samples were found to be positive.
    Conclusion
    Considering the high prevalence of this parasite in the study group, chronic pulmonary disease and asthmatic patients may be more susceptible to Trichomonas.
    Keywords: Trichomonas, Asthma, Chronic pulmonary diseases
  • Sedigeh Ghaedi, Majid Hassanpour, Ezatti, Tahereh Naji, Mohammad Safi Rahmanifar Pages 67-81
    Objective

    This study investigated tissue damages induced by chronic subcutaneous administration of nano- and microparticles of manganese dioxide (MnO2) on the liver, kidneys and testes of rats.

    Methods

    Rats (n=210) were divided into three groups: control, MnO2 nanoparticle injected and MnO2 microparticle injected. The experimental groups received subcutaneous injections with either nano- or microparticles of a solution that contained MnO2 (100 μg/kg) once per two weeks for 14 weeks. Once every two weeks, we randomly selected five rats from each group for histological evaluations of the liver, kidneys, and testes. Tissue lesions were initially evaluated by hematoxylin and eosin staining, then kidney and liver tissue sections were stained by the Jones and Masson's trichrome methods, respectively. The changes in diameter of basement membrane and cell numbers of the various parts of the nephrons in different groups were measured by Image Tools version 2 software.

    Results

    The liver tissues of the nano- and microparticle groups exhibited severe damage histopathologically. Cloudy swelling was observed in the cytoplasm of hepatocytes. The liver tissue and its canaliculi structures were severely damaged. Inflammation and ductular reaction signs were seen in liver tissue. Deposition of particles in the basement membrane of the nephrons were observed in the nanoparticle-treated group. There was a significant reduction in glomerular and tubular cells in the nanoparticle-treated group compared to the control and microparticle-treated groups. Some of the structural and functional parameters of the testes in the nanoparticle-treated group had significant pathobiological variations.

    Conclusion

    Administration of MnO2 nanoparticles when compared with the same dose of MnO2 microparticles caused more tissue damage in all examined tissues. Reduction in particle size from micrometer to nanometer appeared to exacerbate the damaging mechanisms of these particles in the examined tissues.

    Keywords: Nanoparticles, Microparticles, Manganese dioxide, Tissue injuries
  • Ali Ghanbari, Ali Reza Asgari, Gholam Reza Kaka, Hamid Reza Falahat Pishe, Asieh Naderi, Masoumeh Jorjani Pages 83-97
    Objective

    Inflammation and proinflammatory cytokines play an important role in the initiation and maintenance of central neuropathic pain. There are several reports that cytokine production is increased at the lesion site following spinal injury. A few studies have investigated the supraspinal levels of these cytokines. This study intended to determine TNF-α and IL-6 release in the ventroposterolateral nucleus of the thalamus in spinal cord injury-related neuropathic pain in rats.

    Methods

    Male Sprague-Dawley rats that weighed 200-230 g were used. Following administration of anesthesia, spinothalamic tract injury was performed by a laminectomy at the T9-T10 level in male rats. Mechanical allodynia and motor performance were evaluated at 3, 7, 14, 21 and 28 days after spinal injury by Von Frey filament and the open field test, respectively, in the sham and lesion groups. Concentrations of TNF-α and IL-6 in the VPL microdialysate were detected by ELISA in both spinal cord injured and sham groups during four weeks after surgery.

    Results

    Mechanical pain threshold reduced in both hind paws following lateral spinothalamic tract injury. Paw withdrawal threshold in the Spinothalamic tract-injured group was significantly (P<0.05) lower than in sham group at day 14 post-surgery. Motor performance did not show any significant change after surgery. In the microdialysate, TNF-α reduced significantly (P<0.05) at days 3 and 7 post-injury compared to the sham group which returned to a level close to the pre-surgery level. VPL concentration of IL-6 increased significantly (P<0.05) at day 21 post-injury compared to the sham group.

    Conclusion

    Lesions in spinal pathways that contain afferent pain fibers appear to change the supraspinal levels of inflammatory mediators, including VPL, concentrations of TNF-α and IL-6 which are consistent with spinal injury related pain behavior. Cytokine production results in hyperexcitability of the thalamocortical neurons, a decrease in pain threshold, and persistent neuropathic pain after spinal injury.

    Keywords: Spinal cord injury, Central neuropathic pain, TNF, α IL, 6, Brain microdialysis