فهرست مطالب

مشکوه - پیاپی 113 (زمستان 1390)

فصلنامه مشکوه
پیاپی 113 (زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1391/01/19
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سید حسین حسینی صفحه 4
    این مقاله در سه بخش کلی به بررسی موضوع «الگوی ترغیب» می پردازد: «ضرورت انگیزش»، «اصول انگیزش» و «کیفیت انگیزش».
    در بخش اول به حساسیت ایجاد انگیزش به کار فعال در نظامهای اجتماعی اشاره می شود و در بخش دوم، اصولی که ضرورتا تعیین کننده روش ها هستند، مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه به چهار اصل: «پیوستگی نیروهای انسانی»، «جهت همبستگی نیروهای انسانی»، «هماهنگی فرد و جمع» و «هماهنگی انگیزه ها و انگیخته ها» اشاره شده است و نهایتا در بخش سوم از چگونگی انگیزش به عنوان رکن مهم الگوی ترغیب، در دو رتبه فکری و عملی سخن رفته است. در رتبه اول (تبیین نظام فکری) به کیفیت نظری انگیزش در نظام اجتماعی، تحت چهار عنوان «ترسیم اهداف و انتظارات»، «ترسیم مبانی و انگیزه ها»، «ترسیم وسایل و انگیخته ها» و «ترسیم روابط و عملکردها» پرداخته شده و در رتبه دوم (تحقق نظام عملی)، مسئله تحقق عملی نظام اجتماعی مطلوب مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: الگوی انگیزش کار، کار در اسلام، وجدان کار، اقتصاد اسلامی
  • روح الله زینلی صفحه 31
    حشر حیوانات یکی از مسائل مطرح در بحث معاد است. قرآن کریم با تشبیه حیوانات به انسان ها، حشر را برای آنها ثابت کرده است. از دیدگاه علامه طباطبایی شباهت حیوانات به انسان ها در برخورداری از شعور و گونه ای قدرت تعقل است و دلیل حشر آنها هم احقاق حقوق است. فخررازی به صورت تلویحی این شباهت را پذیرفته است، اما در مورد هدف حشر اظهار نظر مشخصی نکرده است. اثبات اختیار، تکلیف و حقوق خاص، از جمله پیامدهای پذیرش حشر حیوانات است.
    کلیدواژگان: حشر حیوانات، شباهت حیوان به انسان، هدف حشر، پیامدهای اثبات حشر حیوانات
  • مهدی بیات مختاری صفحه 50
    مرحوم کلینی در کتاب کافی با واسطه استادش محمد بن اسماعیل از ابن شاذان احادیث زیادی نقل کرده است؛ چنان که برخی تعداد آن را 831 خبر دانسته اند. محقق اردبیلی(م993ق)، استاد مرحوم کلینی را محمد بن اسماعیل بن بزیع دانسته و فاضل اردبیلی (م1101ق)، معتقد است مرحوم کلینی راوی از محمد بن اسماعیل برمکی است.
    در این مقاله با روش توصیفی و آماری هر دو رویکرد اشتباه به شمار آمده و اثبات شده که مرحوم کلینی از ابن بزیع با سه واسطه و دست کم با دو واسطه نقل می کند. اگر مقصود ابن بزیع باشد که در حیات امام جواد درگذشته، باید مرحوم کلینی معاصر امام رضا تا امام عصر باشد. در این فرض او به ملاقات ائمه نائل می شد و روایات را بدون واسطه و حداقل با یک واسطه نقل می کرد؛ چون علو سند و قلت واسطه، امری قابل توجه و مرغوب فیه می باشد. از طرفی، مرحوم کلینی یک طبقه پس از برمکی است و همیشه با واسطه «محمد بن جعفر اسدی»، به نقل از وی می پردازد. در این جستار با واکاوی قراین متعدد، این نظریه که استاد مرحوم کلینی، محمد بن اسماعیل بندقی نیشابوری است، تایید شده است.
    کلیدواژگان: محقق اردبیلی، فاضل اردبیلی، محمد بن اسماعیل بن بزیع، محمد بن اسماعیل برمکی، محمد بن اسماعیل بندقی
  • رویکرد سید قطب به مسیحیت / با تاکید بر آیات 29 تا 35 سوره توبه
    محمدحسین محمدپور صفحه 70
    سید قطب به دلیل رویکرد سیاسی - اجتماعی در تفسیر فی ظلال القرآن برای سوره هایی مانند مائده، انعام و توبه که به ساختار اجتماعی امت اسلامی و روابط مسلمانان با غیرمسلمانان می پردازند، اهمیتی ویژه قائل است. آیات 29 تا 35 سوره توبه به سبب لحن شدیدی که در قبال اهل کتاب به طور کلی و مسیحیان به صورت خاص دارند، در نظر سیدقطب از اهمیت بسزایی برخوردارند. سیدقطب هدف از نزول این هفت آیه را وضع دستورالعمل هایی مشخص برای روابط جامعه اسلامی با یهودیان و مسیحیان می داند و تفسیری در همین راستا و مطابق با آرمان های حرکت اسلامی به دست می دهد. اما دیدگاه های وی در برخی موارد در پرداختن به تاریخ مسیحیت و مخصوصا وجود فرقه های مسیحی در عربستان مقارن با ظهور اسلام و رابطه پیامبر با آنها و نیز شخصیت پولس و موضوع انجیل مطرح شده در قرآن کریم، قابل تامل است. در این مقاله با روش گزارش و تحلیل دیدگاه های سیدقطب مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: سیدقطب، فی ظلال القرآن، آیات 29 تا 35 سوره توبه، اهل کتاب، مسیحیت، عیسی
  • علی حسن بیگی صفحه 93
    باورهای اعتقادی یکی از اثر گذار ترین باور هایی است که در علوم اسلامی همچون رجال، تفسیر و تاریخ تاثیرش انکارناپذیر است. در این نوشتار تلاش شده است سه نکته تبیین شود:اولا تعریفی از باورهای اعتقادی ارائه گردد.
    ثانیا قلمرو تاثیرگذاری باورهای اعتقادی در حوزه تاریخ مشخص شود.
    ثالثا مواردی از تاثیرگذاری ها ذکر گردیده، تا روشن شود که تا زمانی که باورهای اعتقادی به درستی بررسی نگردد ما شاهد نتایج هر چند منفی آن در حوزه تاریخ هستیم. ضمنا ذکر نمونه ها به پژوهشگر این نکته را گوشزد می کند که در نقد و تحلیل گزارش هایی که محور آن شخصیت های مقد س هستند، جانب احتیاط را نگه دارد.
    کلیدواژگان: باورهای کلامی، تاریخ، گزارش ها، تاثیرگذاری
  • رضا نقدی صفحه 109
    سادات موسوی از نسل حمزه بن موسی الکاظم از جمله ساداتی هستند که از قرن چهارم وارد مشهد شدند و اداره امور حرم و نقابت سادات را بر عهده گرفتند. آنان تا اواخر عصر تیموری این مهم را عهده دار بودند. در این زمان به تدریج جای آنان را سادات رضوی، نسلی از موسی مبرقع، فرزند امام جواد گرفتند، تا اینکه شاه تهماسب اول صفوی در تشکیلات حرم تغییراتی داد و متولیانی از سوی خود در حرم گمارد. سادات موسوی اگر چه به عنوان متولی انتخاب نشدند، ولی همچنان در تشکیلات حرم، مشاغلی را در دست داشتند. در این مقاله سعی شده که شجره سادات موسوی مشهد بازسازی و نقش هر یک از آنان در تشکیلات حرم مطهر روشن شود.
    کلیدواژگان: حرم مطهر امام رضا، سادات موسوی، مشهد، تشکیلات حرم رضوی
  • ابوالفضل حسن آبادی صفحه 129
    یکی از نمادهای مشروطه در ایران شکل گیری انجمن ها می باشد و غالبا در بررسی ها نگاه به انجمن های سیاسی معطوف می گردد تا انواع دیگر آنها؛ مانند انجمن های خیریه و مذهبی. انجمن ذکر حسینی در زمره انجمن های مذهبی شکل گرفته در شهر مشهد در دوره مشروطه می باشد که کارکردهای آنها از جهات گوناگونی قابل بررسی است. در این مقاله ابتدا نظامنامه انجمن آورده شده و در ادامه بر اساس اطلاعات حاصل از آن و دیگر منابع، به ارزیابی مطالب پرداخته می شود. در این ارزیابی فصول آورده شده جداگانه بررسی گردیده، با معیارهایی مانند پایگاه اعضا، مهرها و مشاغل، مورد تحلیل قرار خواهند گرفت.
    کلیدواژگان: انجمن های مذهبی، مشروطه، نظامنامه، ذکرحسینی
  • صفحه 140
    اولین باری است که به برکت دعوت برادر عزیز و بزرگوارم حضرت آقای الهی خراسانی توفیق پیدا می کنم عرایضی را در این موسسه پژوهشی بسیار ارزنده و کارا تقدیم کنم، لازم می دانم از همکاری هایی که ایشان در طول تاریخ دارالحدیث با ما داشته اند صمیمانه تشکر کنم. امیدواریم این سلسله نشست ها زمینه خوبی برای بهره گیری بیشتر از اماکن زیارتی و بقاع متبرکه باشد.
|
  • Dr. Sayyid Ḥusayn ḤusaynĪ Page 4
    Necessity, principles, and quality of motivation, are three main parts of this writing. In the first part, the issue of creating motivation for active work in social systems is touched upon; in the second part, the principles for determining methods and procedures are taken into consideration. In this part, four principles are briefly elaborated, which include: interrelation of human forces; conformity of the individual and the crowd; conformity of the motives and the motivated; and the direction of the association of human forces. The third part deals with the function of motivation in two intellectual and practical domains. In the first domain (explanation of intellectual system), the theoretical quality of motivation in the social system is dealt with under four headings of “delineation of goals and expectations”, “delineation of principles and motivations”, “delineation of means and the motivated”, and “delineation of relations and functions”. In the second domain (actualization of practical system), the practical and objective actualization of a desirable social system is further reviewed.
  • RŪḤullāh ZainalĪ Page 31
    The animals’ resurrection is one of the issues brought up while discussing about Resurrection. Likening animals to human beings, the Holy Qur’ān has proved their resurrection. From the viewpoint of ‘Allāma Ṭabāṭabā’ī, the similarity of animals to human beings is in their enjoyment of consciousness (shu‘ūr) and a kind of reasoning power; and the reason behind their resurrection is petition of rights. Fakhr Rīzī has implicitly accepted this similarity; however, he has not made any specific comment about the purpose of the animals’ resurrection. Proof of free will, obligation, and special rights is among the outcomes of accepting animals’ resurrection.
  • Dr. MahdĪ Bayāt MukhtārĪ Page 50
    The late Kulaynī, in his Al-Kāfī, has profusely related ḥadīth through his master, Muḥammad b. Ismā‘īl b. Shādhān, to the extent that some have counted them to be 831 traditions. Muḥaqqiq Ardabīlī (d. 993/1585) has regarded Muḥammad b. Ismā‘īl b. Bazī‘ as Kulaynī’s master and Fāḍil Ardabīlī (d. 1101/) believes that Kulaynī has narrated ḥadīth from Muḥammad b. Ismā‘īl Barmakī.In this article, both approaches have been refuted with a descriptive-statistical method and proved that Kulaynī has related ḥadīth from Ibn Bazī‘ through three or at least two intermediaries. If it is meant to be the Ibn Bazī‘ who died in the lifetime of Imam al-Jawād (A.S.), then the late Kulaynī must have been contemporary to Imam al-Riḍā (A.S.) up to Imam al-Mahdī (A.S.). With this assumption, he had managed to meet the Imams (A.S.) in person and narrated the traditions directly or at least through one intermediary from them, since the sublimity of sanad and small number of intermediaries are intended-for and desirable. Nevertheless, Kulaynī was from a generation after Barmakī and always related ḥadīth from him through Muḥammad b. Ja‘far Asadī. Delving into various evidences, the present article seeks to confirm the view that the late Kulaynī’s master had been Muḥammad b. Ismā‘īl Bandaqī Nayshābūrī.
  • MuḤammad Ḥusayn MuḤammadpŪr Page 70
    In his Fī Ẓilāl al-Qur’ān, Sayyid Quṭb gives special importance to such Sūras as al-Mā’ida, al-An‘ām, al-Tawba, which deal with the social structure of Islamic community and the relationship between the Muslims and non-Muslims. The verses 29 to 35 of Sūrat al-Tawba are of special importance because of its strong tone towards People of the Book in general and the Christians in particular. He knows the purpose for the Revelation of these seven verses to be devising specified instructions for the relation of the Islamic community with the Jews and Christians and presents an interpretation in this respect. Nevertheless, his viewpoints dealing with the history of Christianity, especially the existence of Christian denominations in Arabia simultaneous with the advent of Islam and the Prophet’s relationship with them as well as the character of Paul and the issue of Gospel as brought up in the Holy Qur’ān, are worth deliberation. Using report-analysis method, the present article seeks to bring up Sayyid Quṭb’s viewpoints in this respect.
  • AlĪ Ḥasan BaygĪ Page 93
    The impact of people’s ideological beliefs in analyzing such issues as rijāl (science dealing with transmitters of ḥadīth), exegesis, and history is undeniable. In this article, it is tried to clarify three issues: First, a definition of the ideological beliefs is to be presented.Second, the domains and efficacy of the ideological beliefs in the field of history should be delineated.Third, some examples of efficacy have been pointed out to clarify that so long as in analyzing historical issues the ideological beliefs of the historians are not properly examined, we would be witnessing consequences, however negative they may be, in the field of history. Meanwhile, mentioning the examples would remind the researcher to be cautious in criticizing and analyzing the reports, which revolve around the sacred characters.
  • RiḌā NaqdĪ Page 109
    Family descendants of Imam Mūsā al-Kāẓim (A.S.) through the progeny of Hamza b. Nūsā al-Kaẓim (A.S.) are among the Sādāt who entered Mashhad since fourth/tenth century and undertook the management of the Holy Shrine and the chieftainship of the Sādāt. They kept this important position toward the latter days of Timurid period. At this period, Sādāt Raḍawī, i.e. the progeny of Mūsā Mubarqa‘, son of Imam al-Jawād (A.S.) gradually began to replace the former, until the Safavid Shāh Tahmāsb I made some alterations in the Holy Shrine’s establishments and appointed some custodians there on his behalf. Although not appointed as custodians, Sādāt Raḍawī continued to hold positions in the Holy Shrine’s administration. This article tries to reconstruct the genealogy of Sādāt Raḍawī (descendants of Imam al-Riḍā – A.S.) and clarify the role of each one of them in the Holy Shrine’s establishment.