فهرست مطالب

نشریه نثر پژوهی ادب فارسی
سال هفدهم شماره 35 (پاییز و زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/12/23
  • تعداد عناوین: 15
|
  • علمی - پژوهشی
  • حسین آقا حسینی، احسان رئیسی صفحه 1
    نخستین گام برای فهم معنی عبارات و ابیات در متون، پی بردن به معنی یا معانی صحیح و دقیق لغات و ترکیبات به کار رفته در آنها است. «دولت» یکی از این واژگان به شمار می رود که معمولا در معنای سعادت، بخت، حکومت، ظفر و اقبال و معانی ای از این دست در متون به کار رفته است. این واژه معانی دیگری نیز دارد که هم در متون عربی و هم در متون فارسی بازتاب یافته اما تا کنون مغفول مانده است. حتی معنای قاموسی این واژه نیز در برخی لغت نامه های فارسی ذکر نشده است.
    در این مقاله بعد از تبیین معانی گوناگون «دولت» در متون عربی و فارسی، تصحیح و شرح بیتی از حافظ بررسی و نقد شده و نیز بیان شده است که بی توجهی برخی مصححان و شارحان به کاربردهای گوناگون واژه دولت موجب راه یافتن خطاهایی در تصحیح یا شرح بیت مذکور شده است.
    دولت در متون فارسی در سه معنی به کار رفته است: الف) معنی قاموسی: دست به دست گشتن. ب) معانی مشهور مانند بخت و ظفر و... . ج) معانی دیگری که دقیقا متضاد معانی گروه دوم اند.
    کلیدواژگان: دولت، تصحیح، ترجمه قرآن، لغت نامه، شعر حافظ، دولت دور قمری
  • عباس علی آهنگر، محمد مطلبی، پریا رزمدیده صفحه 19
    پژوهش حاضر به بررسی فرآیند واژه سازی ترکیب در گونه زبانی رودبار جنوب (اسلام آباد) پرداخته است. رودباری از گونه های جنوب غربی استان کرمان است که در شهرستان های رودبار جنوب، کهنوج، منوجان، قلعه-گنج، جیرفت، عنبرآباد و همچنین برخی از مناطق استان هرمزگان رایج است و گونه های متنوعی دارد.از میان انواع فرآیندهای واژه سازی، فرآیند ترکیب در گونه زبانی رودباری1 از بیشترین بسامد برخوردار است. در این پژوهش واژه های مرکب را بر اساس مقوله اجزاء ساختاری واژه مرکب یا شیوه ترکیب آن ها (شقاقی: 1386) بررسی کرده ایم. در جمع آوری پیکره زبانی از روش کتابخانه ای-اسنادی واغلب مصاحبه با گویشوران (5 مرد و 5 زن) استفاده شده است. از مهم ترین نتایج این پژوهش می توان به سه مورد زیر اشاره کرد: 1- فعل مرکب،اسم مرکب،صفت مرکب،قیدمرکب وحرف مرکب ازجمله واژه های مرکب درگونهزبانی رودباری هستند. 2- واژه-های مرکب در گونه رودباری با توجه به مقوله دستوری اجزاء سازنده شان در دو گروه مرکب های فعلی و غیرفعلی قرار می گیرند. 3- ساختمان فعل مرکب در گونه رودباری نسبت به سایر واژه های مرکب نظیر اسم، صفت، قید و حرف از تنوع ساختاری بیشتری برخوردار است.
    کلیدواژگان: فرآیند واژه سازی، ترکیب، گونه زبانی رودبار جنوب
  • بهناز پیامنی صفحه 55
    توجه به نسخ خطی و تصحیح آنها با هدف احیای علوم و فنون گذشتگان یکی از دغدغه های ادیبان و نسخه شناسان است. این آثار و دست نوشته های گران بها که حاوی موضوعات گوناگون شاخه های مختلف علوم اند باید به عنوان اسناد کهن دانش های بشری مورد توجه ویژه قرار گیرند تا ارتباط علمی نزدیکی بین مردم در هر دوره با سطوح علمی در سابقه علمی ادبی و تاریخی دیارشان برقرار گردد. اهمیت چنین دانش هایی، نویسنده این پژوهش را بر آن داشت که ضمن معرفی یکی از رساله های خطی با موضوع عطر و عطرسازی به تصحیح آن نیز بپردازد. رساله خطی حاضر که «مجمره» نام دارد، تالیف محمد کریم بن ابراهیم کرمانی از رجال عصر قاجار است که ضمن بیان اهمیت عطر در روایات و احادیث ائمه معصومین(ع) به تاثیر عطر در سلامت روان انسان نیز پرداخته است؛ و طی یک مقدمه، هفت باب و خاتمه، شیوه های ساخت و ترکیب انواع عطر، ارکجه، غالیه، عبیر، شمامه، شند و... را با مهارت بازگو کرده است.
    کلیدواژگان: رساله، مجمره، عطر، عطرکشی، حاج محمدکریم خان بن ابراهیم کرمانی
  • بهجت سادات حجازی صفحه 81
    یکی از شاخص های سبکی پس از انقلاب اسلامی در قلمرو داستان نویسی، رواج رویکردها و شیوه هایی چون رئالیسم جادویی - آمیختگی واقعیت و خیال در متن داستان- است. برجسته ترین رمان سبک رئالیسم جادویی، «صد سال تنهایی» اثر گابریل گارسیا مارکز است. در ادبیات داستانی پیش از انقلاب، غلامحسین ساعدی نماینده این سبک است؛ زیرا بیشتر داستان های او با حال و هوای رئالیسم جادویی نوشته شده است.«من او» از رضا امیرخانی زیباترین رمانی است که به شیوه رئالیسم جادوئی نوشته شده است، با این تفاوت که او هنرمندانه با آفریدن یک دگردیسی در فضای این سبک ها، روح تازه ای به رمان خود می دمد. وی با جهت گیری های صحیح اعتقادی و رویکردی عرفان گرایانه، ساختارهای قانونمند رمان را در هم فرو می ریزد و طرحی نو و درخشان از آسمان اندیشه بر اهل قلم می افکند. در این رمان رئالیسم جادویی با زیرساختی عرفان گرایانه، متعالی تر از آثار پیش از خود، نمود پیدا می کند. چه تفاوت هایی میان این رمان و رمان هایی با این رویکرد، خلاقیت اندیشگی و هنری امیرخانی را در بازآفرینی شیوه های داستان نویسی نشان می دهد؟ در این نوشتار افزون بر نشانه های رئالیسم جادویی، در « من او » با مقایسه ای میان سه رمان با رویکرد رئالیسم جادویی، به این پرسش پاسخ داده خواهد شد.
    کلیدواژگان: رئالیسم جادوئی، صد سال تنهایی، عزاداران بیل، من او
  • حمیدرضا خوارزمی* صفحه 105
    مقاله حاضر با هدف شکافتن ریشه های اندیشه و جهان بینی ناصرخسرو در اصول فکری فلوطین نوشته شده است. ناصر خسرو از شاعران قرن پنجم ایران، چهره حکیم و شاعری را دارد که از هنر شعر و نوشتاری خود برای بیان عقاید مذهبی کمک گرفته است. استفاده از روش های کلامی برای بیان عقاید مذهبی، او را به سمت و سوی فلسفه کشانده و در این بین به مانند همنوعان ایرانی اسماعیلی خود، از افکار فلوطین تاثیر زیاد پذیرفته است. فلوطین به عنوان نماینده مهم مکتب نوافلاطونی، تحت تاثیر فلسفه یونان بخصوص افلاطون، راه تازه ای را در جهان حکمت و فلسفه گشود که مدت مدیدی افکار او از طرف اندیشمندان، مورد نظر بوده است. برای روشن شدن سرچشمه افکار ناصر خسرو، اندیشه های هستی شناسی اش، با افکار فلوطین مورد سنجش قرار گرفت که این اندیشه ها در سمت و سوی هستی شناسی و در مباحثی از قبیل خداوند، محورهای آفرینش، انسان و طبیعت پرداخته و معلوم شد که اندیشه های زیادی از ناصر خسرو با فلوطین همخوانی دارد. نوع پژوهش بنیادی است و بسیاری از اطلاعات مربوط به پژوهش، از طریق روش کتابخانه ای گردآوری شده و همه این موارد بعد از طبقه بندی، به صورت تحلیلی ارائه گردیده است .
    کلیدواژگان: ناصرخسرو، فلوطین، هستی شناسی، اندیشه
  • نجمه دری، احمد حاجبی صفحه 131
    یکی از جلوه گاه های فرهنگ عامه، اشعار محلی است. «حیدربابایه سلام» اثر شهریار و «یادتن» از صالح سنگبر ، دو منظومه ای هستند که به زبان و گویش محلی سروده شده اند. این دومنظومه، آینه تمام نمای فرهنگ عامه دو قوم ساکن در آذربایجان و بندرعباس هستند. هر دو سروده بازتاب رجعت حسرت بار شاعر به روزگار گذشته است.در این پژوهش تلاش می شود مولفه های نگاه نوستالژیک این دو شاعر به عناصر فرهنگی جامعه ای که در آن زیسته-اند، بررسی شود. به همین منظور، مفاهیم نوستالژیک دو منظومه، زیر دو عنوان کلی خاطره فردی و جمعی مورد تحلیل و مقایسه تطبیقی قرار گرفته است. بررسی این مقاله نشان می دهد با وجود آنکه هر دو شاعر از مولفه های نوستالژی بهره گرفته اند، اما میزان و اهداف کاربرد عناصر فرهنگ عامه در دو منظومه تفاوت هایی دارد.
    کلیدواژگان: فرهنگ عامه، نوستالژی، حیدربابا، یادتن
  • خدیجه رحیمی صادق صفحه 155
    یکی از داستان های شفاهی بازمانده از ادبیات کهن فارسی که صورت نوشتاری یافته است، داراب نامه مولانا محمد بیغمی است. این اثر، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب و داستانی حماسی- عشقی از قرن نهم هجری که از نمونه های ادبیات فولکلوریک به شمار می رود.
    از آنجا که قصه های عامیانه موقعیت های کهن، ساده و همگانی را توصیف می کنند، مورد توجه خاص روایت-شناسان و ساختارگرایان قرار گرفته اند و بررسی جنبه های مختلف ساختار داستانی آنها می تواند در شناخت ویژگی-های ساختاری روایت هایی از این دست سودمند باشد. از میان ساختارگرایان، روش تودوروف در بررسی روایت های اسطوره ای، در روشن کردن ساز و کار روایت و به طور خاص قصه ها، موفقیت چشمگیری یافته است. وی این نوع قصه ها را از جنبه های مختلف، از جمله وجوه روایتی مورد توجه قرار داده است. منظور تودوروف از وجوه روایتی قصه ها، جنبه های مختلف حاکم بر روابط میان شخصیت های قصه است.
    در این نوشته، ضمن برشمردن ویژگی های روایت اسطوره ای، داراب نامه به عنوان روایتی اسطوره ای از جنبه وجوه روایتی بررسی می شود و می کوشد تا با تکیه بر نظریه تودوروف به درک ارتباط متقابل شخصیت ها در داراب نامه دست یابد. پژوهش حاضر نشان می دهد که وجه غالب داستان داراب نامه، وجه اخباری است و پس از آن وجوه الزامی و تمنایی قرار می گیرد. وجه پیش بین و وجه شرطی نیز، هر یک به سه طریق در داراب نامه نمود می یابد که به خوبی بیانگر روابط و ارتباط حاکم بین شخصیت ها در این داستان است.
    کلیدواژگان: داراب نامه، نظریه تودوروف، روایت اسطوره ای، وجوه روایتی
  • حمیدرضا سلیمانیان صفحه 185
    خاستگاه تصوف را می توان از جهاتی به واکنش های صوفیان نسبت به جامعه مسلمین و تقابل با گروه هایی مربوط دانست. رویکرد بیش از حد جامعه مسلمین به شریعت و غفلت از دیگر زوایا و مراتب دین و دینداری که باعث پیدایش نظریه «شریعت، طریقت و حقیقت» شد. این نظریه گرچه نشان از رویکرد حداکثری دین عرفانی(تمامیت گرایی) در مقایسه با رویکرد حداقلی شریعت مداری است، همواره رعایت شرع و حفظ مقررات فقهی را تاکید می کند و وانهادن آن را به هیچ روی جایز نمی داند. با وجود این، قدر و منزلت مقام حقیقت (مقصد) را برتر از طریقت (راه وصول به مقصد) و شریعت (مبدا) می داند و توقف در آن را نیز توصیه نمی کند.
    مقاله حاضر ضمن تامل در واژه شریعت و چگونگی انقسام و تحولات معنایی آن در طول تاریخ اندیشه-های اسلامی، طرح دعاوی شریعت مداران و عارفان، در ادامه میزان پایبندی عارفان به مبانی شرع، در حوزه نظر و عمل، را بررسی می کند و آنگاه جایگاه شریعت و طریقت و حقیقت را از زبان بزرگان تصوف تبیین می کند.
    کلیدواژگان: عرفان و تصوف، شریعت، طریقت، حقیقت
  • زهرا سید یزدی، قاسم سالاری، ناهید حاجی رضایی صفحه 205
    موسیقی یکی از اساسی ترین ارکان کلام شاعرانه است. به گونه ای که در بسیاری از تعاریف شعر فصل ممیز کلام شاعرانه از سخن غیر شاعرانه معرفی شده است. شهرت سعدی در غزل و گلستان و بوستان مانع دیده شدن دقیق و درست قصاید او بوده و از این حیث ضرورت مطالعه جنبه های گوناگون قصاید فارسی سعدی احساس می شود. مقاله حاضر در پاسخ به همین نیاز، مطالعه موسیقی قصاید سعدی با قصاید سه شاعر همروزگارش (سیف فرغانی، مجد همگر و رکن دعوی دار) را مد نظر قرار داده است. این مطالعه که به شیوه توصیفی و آماری صورت گرفته، نشان می دهد که قصاید سعدی از این جنبه خاص نسبت به سه شاعر همعصرش برتری قابل توجهی دارد و رمز ماندگاری سخن او را در این نوع ادبی باعث آمده است. همچنین بدین نتیجه می رسد که از جنبه موسیقی شعر، استفاده از زحافات بحر مجتث در میان آنها بیشتر از سایر بحور عروضی بوده است و از نظر موسیقی داخلی (درونی ) غالبا به انواع جناس، موازنه و تکرار توجه نشان داده و صرف نظر از تفاوتی که در به کار گیری ردیف در قصاید دارند، از جهت موسیقی معنوی بیشتر به تضاد و مراعات النظیر اقبال کرده اند.
    کلیدواژگان: موسیقی شعر، قصایدفارسی، سعدی، مجدهمگر، سیف فرغانی، رکن دعوی دار
  • عنایت الله شریف پور، محمد صادق بصیری، آرزو پوریزدانپناه کرمانی صفحه 241
    پیکارسک به نوعی روایت مشتمل بر یک سلسله قصص گوناگون گفته می شود که در گذار زندگی یک فرد رخ-می دهد. رمان پیکارسک از اجداد رمان امروزی به شمارمی آید. فن مقامه از نظر تکنیک داستان نویسی، بر ادبیات اروپا تاثیری گسترده و بازتابی گوناگون داشته است و از نظر فنی و سرشت واقع گرایانه، الهام بخش روایات پیکارسک اسپانیایی بوده است. این فن از طریق ادبیات اسپانیا به ادبیات دیگر ملل اروپا نفوذکرد. روایات پیکارسک از نظر فنی و تکنیک های داستان نویسی متاثر از مقامات عربی هستند. البته گروهی از منتقدان، این تاثیرگذاری و اثرپذیری را نفی کرده اند. اشتراکات ادب عیاری با روایات پیکارسک در زیرساخت و اسلوب نیز باعث به وجودآمدن احتمالات دیگری درباره خاستگاه پیکارسک شده است. تعیین خاستگاه پیکارسک پایان-دهنده اختلافات موجود در این زمینه است. این امر نگارندگان این سطور را بر آن داشت تا در جهت تعیین خاستگاه پیکارسک برآیند، چراکه با یک بررسی اجمالی مشخص می گردد که خاستگاه حقیقی پیکارسک را نباید در غرب و اسپانیا جست وجوکرد، بلکه سرآغاز آن را در شرق و آن هم نه در مقامات عربی، بلکه در ادب عیاری فارسی بایدجست. از این رو در این گفتار با روش تحلیلی توصیفی و شیوه سندکاوی و کتابخانه ای ، ابتدا خاستگاه پیکارسک در اروپا مورد بررسی قرارگرفته است، سپس درباره عوامل و دلایل تاریخی انتقال آن از شرق به غرب صبحت شده و در نهایت خاستگاه حقیقی آن تعیین شده است.
    کلیدواژگان: پیکارسک، مقامات، ادب عیاری، خاستگاه، اسلوب و ساختار
  • فاطمه علوی، شیرین پورابراهیم، مریم سادات غیاثیان، مصطفی گیلانی صفحه 265
    این مقاله در پی آن است که ویژگی سبکی گذرایی وتفسیر انتقادی زاویه دید را در داستان کوتاه «مردی که برنگشت»، بر اساس الگوی سیمپسون (1993) بررسی نماید. نگارندگان این مقاله در پی پاسخ به پرسش های زیرند: 1- راوی بیشتر از کدام الگوهای گذرایی برای روایت این داستان بهره جسته و2- از منظر زبان شناسی انتقادی استفاده از الگوهای خاص گذرایی چه تفسیرهایی را از زاویه دید راوی و شخصیت ها در این داستان ممکن می سازد. نگارندگان بر اساس روش توصیفی-تحلیلی، تک تک جملات داستان را بر اساس نوع فرایند و نقش شرکت کنندگان تجزیه و تحلیل کردند. پس از بررسی ها مشخص شد که فرایند مادی با 257 بار تکرار فرایند غالب متن است و پس از آن فرایندهای ذهنی با 61 بار، فرایند رابطه ای با 59 بار و فرایند کلامی با 22 بار تکرار، قرار داشتند. به همین دلیل راوی چارچوب کنشگرانه ای خلق کرده تا تلاش فراوان زن برای پیدا کردن شوهرش را رمزگذاری کرده باشد. همچنین مشخص شد که شخصیت اصلی (محترم) علی رغم تلاش جان-فرسایش، با راهبرد گفتمانی حذف کنشگر 49 بار مواجه شده و حذف چنین کنشگری از منظر زبان شناسی انتقادی حذف زن، وابسته کردن زن و نادیده گرفتن تلاش ها و رنج های زنان در یک جامعه مردسالار است.
    کلیدواژگان: روایت، گذرایی، زبان شناسی انتقادی، سبک شناسی، زاویه دید
  • مسعود فروزنده، امین بنی طالبی صفحه 291
    بخش عمده ای از سرشت یک سبک را نوع گزینش واژه ها می سازد و بسیاری، سبک را هنر «واژه گزینی» می دانند و در کار شناخت سبک، بیش از هر چیزی چشم بر واژه ها دوخته اند. بنابراین هر واژه در گزینش شاعرانه از دو جنبه مورد توجه قرار می گیرد: از جهت ساختار آوایی و از جهت انتقال و القای معانی. هدف از پژوهش حاضر، از یک سو بررسی واژه از دیدگاه محتوایی و معنایی و چگونگی ارتباط و پیوستگی میان لفظ و معنا در منظومه ویس و رامین است و از سوی دیگر بررسی میزان اهمیت واژه در القای ایدئولوژی و نگرش فخرالدین اسعد گرگانی در این منظومه است. روش پژوهش در این مقاله، کتابخانه-ای و توصیفی است و در پایان، نموداری تحلیلی از موضوع های مورد بررسی، آورده شده است. نتیجه، بیانگر این است که پیوستگی ژرف و مستحکمی میان انتخاب واژه ها و تلقی شاعر وجود دارد که نشان دهنده نگرش ویژه فخر الدین اسعدگرگانی در به کارگیری دایره واژگانی خود است.
    کلیدواژگان: ایدئولوژیک، واژه های حسی و انتزاعی، واژه های متضاد و مترادف، واژه، های عام و خاص، ویس و رامین
  • فاطمه کاسی، محمدصادق بصیری صفحه 315
    صادق چوبک یکی از نویسندگان معاصر ایران است که اغلب از او به عنوان نویسنده ناتورالیست یاد می شود. او به همراه نشان دادن واقعیت در آثارش از طنز نیز بهره برده است. نگارندگان بر آن نیستند تا رد طنز را در آثارش جست وجو کنند، بلکه هدفشان آن است که جلوه های نقیضه را در دو اثر متفاوت از دیگر آثارش نمایان سازند که اتفاقا همراه با طنز است. نقیضه را می توان شگردی در میان انواع شیوه های طنزپردازی پرخاشگرانه دانست که در گونه های متنوع ادبی نمایان می شود. داستان «پریزاد و پریمان» داستانی افسانه ای است و «مشی و مشیانه» به شکل نمایش نامه در سه سن در انتهای کتاب «سنگ صبور» چوبک آمده است. در هر دو اثر، چوبک با آشنایی زدایی از مفاهیم اسطوره ای، به نقیضه سازی روی آورده است. هدف نگارندگان در این مقاله این است که نشان دهند نقیضه در دو اثر نویسنده چگونه خود نمایی کرده است. ازمیان آثار چوبک، این دو داستان از نظر جلوه های نقیضه بسیاربرجسته به نظر می رسیدند از آنجا که این دو داستان ظرفیت های متنوعی برای خوانش در اختیار قرار می-دادند، پس ازتعریف نقیضه و ویژگی های آن، به شیوه تحلیلی جایگاه آن را در نظریه های ادبی چون فرمالیسم، ساختارگرایی، ساخت شکنی و همچنین منطق گفت و گویی بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که از منظر نظریه فرمالیستی، نقیضه در این دو داستان به آشنایی زدایی از مفاهیم اسطوره ای چون آفرینش انسان اولیه و فرجام جهان می پردازد. از دیدگاه ساختگرایان، نقیضه یکی از انواع بینامتنیت یعنی زبرمتنیت است. نقیضه نوعی زبرمتن است که در رابطه ای نیتمند، بازیگوشانه و هجوآمیز با زیرمتن قرار می گیرد. از دیدگاه پساساختگرایان نقیضه در این دو اثر، باعث نقص و از هم گسیختن ساختارهای اولیه آن (اصل متون زرتشتی) می شود. نقیضه از دیدگاه باختین نیز با منطق گفت وگویی ارتباط برقرار می کند که در آن زبان ها و سبک هایی گوناگون نهفته است. در هر دو اثر دو دیدگاه ناهمساز وجود دارند که در تقابل با همدیگرند.
    کلیدواژگان: چوبک، باختین، فرمالیسم، ساختارگرایی، پساساختارگرایی، نقیضه
  • شمس الدین نجمی صفحه 343
    ایرانیان باستان در دوران حکومت شاهان پیشدادی و کیانی بر دین مهرپرستی بودند. یکی از رسوم مذهبی آنان در آن زمان قربانی گوسفند، شتر و اسب بود. ایرانیان مهرپرست، در نخستین روز فروردین، تشریفات باشکوهی انجام می دادند و گوشت قربانی را میان شرکت کنندگان قسمت می کردند. در این آیین، خون قربانی سهم ایزد مهر و دیگر ایزدان آسمانی بود؛ از این رو خون قربانی را به آسمان می افشاندند. در اساطیر ایرانی، پس از آن که جمشید رهبری ایرانیان را بر عهده گرفت و شراب را کشف کرد، جرعه فشانی را جانشین خون قربانی کرد؛ به-گونه ای که هنگام نوشیدن شراب باید اندکی از آن را به سمت آسمان و زمین که جایگاه خدایان مختلف می-دانستند، بیفشانند.
    این مقاله در پی آن است که نشان دهد ریختن جرعه های شراب بر خاک در رسم ایرانیان بعد از اسلام، ریشه در عقاید مذهبی باقی مانده از ایرانیان و مهرپرستان زمان پیشدادیان و کیانیان دارد.
    کلیدواژگان: جرعه، شراب، جرعه افشاندن، کاس کریمان، رسم باستانی
  • عباسعلی وفایی، مهدی رضا کمالی بانیانی صفحه 363
    بارزترین و فعال ترین ویژگی شاعران در زمان سرودن شعر، مسئله تداعی است. تداعی فرایندی است که به صورت غیر ارادی در ذهن ظاهر می شود و میان خاطرات و تصاویر ارتباط برقرار می کند. در جریان سیال ذهن، تداعی ارتباطی است که در ورای تک گویی ها و سیلان های ذهنی به ظاهر پراکنده وجود دارد و ارتباط خاطرات، تصاویر و افکار را میان لایه های مختلف ذهن میسر می سازد. هر چه قدر باریک بینی و تیز بینی شاعران در سرودن اشعار بیشتر باشد، میزان تداعی هایی که از طریق تصویر، واژگان، صنایع بدیعی و... برایشان روی می دهد، افزون تر خواهد بود. با توجه به اینکه شاعران طرز تازه، هماره به دنبال مضامین و مفاهیم بیگانه بوده اند، ازین رو با تلفیق تمامی تصاویر، مفاهیم و خاطرات در ذهن خود، بسیار از تداعی و شاخصه های آن سود جسته اند. در مقاله حاضر به شناخت تداعی، چگونگی ارتباط آن با تخیل شعری، شناخت فنون ادبی مرتبط با آن، پیوند تداعی با اشعار سبک هندی و در نهایت به بررسی فنون ادبی مورد نظر در اشعار صائب تبریزی و چگونگی استفاده شاعر از آنان پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: صائب، اشعار، تداعی، جریان سیال ذهن