فهرست مطالب

المپیک - سال هفدهم شماره 4 (پیاپی 48، زمستان 1388)

فصلنامه المپیک
سال هفدهم شماره 4 (پیاپی 48، زمستان 1388)

  • 160 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1389/01/10
  • تعداد عناوین: 13
|
  • وحید ذوالاکتاف، ناهید مروی، بهزاد احمدی، سید محمد مرندی، ولگا هوسپیان صفحات 7-17
    هدف این تحقیق عبارت است از بررسی روایی برآورد max2VO دانش آموزان سالم از طریق آزمون هشت ضلعی هوازی (AOT). 80 پسر و 102 دختر به صورت لایه ای هدفدار بر اساس ملاک سن انتخاب شدند و در دو آزمون AOT و آزمون معیار به فاصله یک هفته شرکت کردند. آزمودنی ها در قالب هشت گروه سنی 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، و17 سال و در هر گروه حداقل 10 پسر و 10 دختر انتخاب شدند. اطلاعات آزمون معیار از طریق دستگاه تحلیل گازی به طور مستقیم از دویدن روی تردمیل به دست آمد. تحلیل های آماری از طریق رگرسیون چند عاملی انجام شد. میانگین (انحراف معیار±) وزن، قد، ضربان بیشینه، max2VO، و BMI پسران به ترتیب برابر 17±55 کیلوگرم، 15±163سانتی متر، 8±201 ضربان در دقیقه، 6±38 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه، و 84/3±19/20 کیلوگرم بر مترمربع به دست آمد. این اندازه ها در دختران به ترتیب برابر 10±46 کیلوگرم، 9±156 سانتی متر، 9±199 ضربان در دقیقه، 4±34 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه، و 95/2±60/18کیلوگرم بر مترمربع به دست آمد. نتایج نشان داد که در دختران همبستگی سن با max2VO نسبی معنادار نیست، ولی در پسران این رابطه معنادار بود (01/0. (P ≤با افزایش BMIدر هر دو گروه، در max2VO و ضربان قلب بیشینه تمرین کاهش نسبی مشاهده شد. فرمول های تخمین max2VO از طریق آزمون میدانی AOT و پروتکل آزمایشگاهی روی تردمیل در دختران و پسران تولید شد. در مقایسه با تحقیقات مشابه، فرمول های به دست آمده توجیه علمی داشت و برآوردها از دقت کافی برخوردار است. با توجه به بالا بودن ضریب تعیین فرمول ها (حداقل 45% و حداکثر 65%) و خطای استاندارد برآورد آن ها (حداقل 97/2 و حداکثر 78/3 میلی لیتر در دقیقه) می توان به مقادیر max2VO برآورد شده از طریق فرمول های مختلف برآمده از تحقیق اطمینان نسبی کرد. البته باید در نظر داشت که به طور کلی، ضرایب تعیین فرمول های برآورد max2VO نوجوانان از بزرگسالان کمتر است.
    کلیدواژگان: آزمون هشت ضلعی هوازی (AOT)، برآورد VO2max، حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، دانش آموزان دختر و پسر
  • مهرداد محرم زاده، میرحسن سیدعامری، فریده اسدی صفحات 19-27
    هدف این پژوهش عبارت است از بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانایی در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است و به شیوه میدانی انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه مشخصات فردی، پرسش نامه فرهنگ سازمانی دارای پایایی 84/0α=، و پرسش نامه مدیریت دانایی دارای پایایی 93/0α= استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی کارکنان مرد و زن ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی به تعداد 156 نفر بود. نمونه آماری در این پژوهش برابر با جامعه آماری تحت بررسی است که به دلیل عدم برگشت چند پرسش نامه، تعداد نهایی نمونه آماری برابر 146 نفر شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. پاسخ دهندگان وضعیت فرهنگ سازمانی و مدیریت دانایی در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی را متوسط ارزیابی کردند. نتایج یافته ها حاکی از آن است که بین فرهنگ سازمانی و مؤلفه های آن (حمایت مدیریت، تعلق سازمانی، خلاقیت فردی، سازش با پدیده تعارض، و سبک رهبری) با استقرار مدیریت دانایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0 < P). ارتباط بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانایی مبین آن است که مدیریت دانایی زمانی به طور موفقیت آمیز در سازمان اجرا می شود که از قبل زمینه فرهنگی مناسب با این نظام بسترسازی شده باشد، چرا که هدایت دانایی موجود در سازمان امری مردمی و تابعی از فرهنگ کارکنان سازمان است. لذا، سازمان ها باید برای اجرای موفق مدیریت دانایی، فرهنگ متناسب با آن را ایجاد و بر اساس آن عمل کنند.
    کلیدواژگان: ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی، فرهنگ سازمانی، مدیریت دانایی
  • جواد فولادیان، مهدی سهرابی، سید رضاعطارزاده حسینی، علیرضا فارسی صفحات 29-39
    هدف از پژوهش حاضر عبارت است از تعیین ارتباط انگیزه مشارکت ورزشی با سوگیری ورزشی دانشجویان ورزشکار دانشگاه فردوسی مشهد. نمونه ها عبارت بودند از 417 دانشجوی واجد شرایط (215 دانشجوی پسر و 202 دانشجوی دختر) از دانشجویان دختر و پسر شرکت کننده در مسابقات ورزشی دانشجویی سال تحصیلی 86- 1385. ملاک انتخاب برای حضور در مسابقات ورزشی دانشجویی، حداقل یک سال سابقه ورزشی و دو جلسه تمرین منظم در هفته در نظر گرفته شد. روش تحقیق نیمه تجربی و همبستگی و طرح تحقیق از نوع علی– مقایسه ای (پس رویدادی) بود. اطلاعات با پرسش نامه انگیزه مشارکت ورزشی (PMQ) گیل و همکاران (1983) و پرسشنامه سوگیری ورزشی (SOQ) گیل و دیتر (1988) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. نتایج نشان داد بین مؤلفه های سوگیری ورزشی (رقابت طلبی، میل به پیروزی، و هدف گرایی) و مؤلفه های انگیزه مشارکت ورزشی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد بین انگیزه مشارکت ورزشی دانشجویان ورزشکار دختر و پسر و دانشجویان ورزشکار رشته های ورزشی انفرادی و گروهی تفاوت معناداری وجود دارد، به گونه ای که ورزشکاران پسر (044/0P =) و ورزشکاران رشته های گروهی از انگیزه مشارکت ورزشی بیشتری برخوردار بودند (011/0P=). در نهایت، نتایج نشان داد بین انگیزه مشارکت ورزشی دانشجویان ورزشکار رشته های تحصیلی تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی تفاوت معنادار وجود ندارد (117/0P =).
    کلیدواژگان: انگیزه مشارکت ورزشی، دانشجویان ورزشکار، سوگیری ورزشی
  • اباذر شیرازی، حمید رجبی، حمید آقاعلی نژاد صفحات 41-53
    هدف این تحقیق عبارت است از سنجش روایی متغیرهای فیزیولوژیکی آزمون بی هوازی دوی سرعت (RAST) با توجه به آزمون وینگیت. 25 بازیکن تیم ملی فوتسال مردان با سن 24/3±21/23 سال، BMI 1±35/23 کیلوگرم بر مترمربع، و چربی بدن 84/1±93/12 درصد آزمون های وینگیت 30 ثانیه و RAST را برای برآورد شاخص های توان بی هوازی (اوج، حداقل، میانگین توان بی هوازی، و شاخص خستگی) به فاصله چهار روز از یکدیگر اجرا کردند. همچنین، تغییرات ضربان قلب و لاکتات خون بلافاصله، 30 ثانیه، و 2 دقیقه پس از دو آزمون با ضربان سنج پولار و دستگاه لاکتومتر تعیین شد. روایی هم زمان متغیرهای آزمون RAST در برابر آزمون وینگیت با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و t ستیودنت در گروه های هم بسته تعیین شد. یافته های تحقیق نشان داد بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان بی هوازی دو آزمون همبستگی متوسط و معناداری وجود دارد (5/0=r 01/0 > P، 52/0=r 01/0 > P، 49/0=r 01/0 > P) ولی بین شاخص خستگی دو آزمون همبستگی معناداری مشاهده نشد (15/0=r). میزان لاکتات خون بلافاصله، 30 ثانیه، و 2 دقیقه (16/0=r، 08/0 =r، 12/0 =r)، همچنین ضربان قلب بلافاصله و 30 ثانیه پس از دو آزمون همبستگی معناداری نداشتند (35/0 =r، 22/0 =r). اما ضربان قلب 2 دقیقه پس از دو آزمون همبستگی معناداری داشتند (39/0 =r 01/0 > P). هر چند اختلاف معناداری بین شاخص های اوج، حداقل، و میانگین توان بی هوازی، شاخص خستگی، و ضربان قلب بلافاصله و 30 ثانیه پس از دو آزمون مشاهده شد (05/0 > P)، اما عدم وجود اختلاف معنادار بین لاکتات خون زمان های منتخب پس از دو آزمون نشان دهنده میزان فشار فیزیولوژیکی تقریبا مشابه در این دو آزمون است. با توجه به یافته های تحقیق می توان از آزمون RAST نیز که ویژگی بیشتری با رشته فوتسال دارد، برای تمرین و برآورد توان بی هوازی بازیکنان فوتسال استفاده کرد اما با توجه به تفاوت های موجود نمی توان کاملا آن را جایگزین آزمون وینگیت کرد.
    کلیدواژگان: آزمون وینگیت، آزمون RAST، توان بی هوازی، فوتسال، لاکتات، نخبه
  • شهرام سهیلی، علی گایینی عباس، رحمان سوری صفحات 51-61
    هدف پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه تاثیر تمرین مقاومتی بر شاخص های التهابی سیستمیک در مردان مسن. به همین منظور 20 مرد داوطلب سالم با دامنه سنی 60 تا 70 سال انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای، به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه با 50 تا 65% یک تکرار بیشینه بود. قبل و بعد از 8 هفته تمرین از همه آزمودنی ها در حالت ناشتا خون گیری (5 سی سی) به عمل آمد. با استفاده از آزمون آماری t مستقل و هم بسته نشان داده شد تمرین مقاومتی سبب کاهش معنادار CRP سرم و فیبرینوژن پلاسما در مردان مسن می شود (05/0P<). بنابراین، می توان گفت انجام تمرین های مقاومتی سبب کاهش شاخص های التهابی و احتمالا کاهش خطر حوادث قلبی- عروقی بعدی در مردان مسن می شود.
    کلیدواژگان: تمرین مقاومتی، شاخص التهابی، مرد مسن
  • نبی شمسایی، هادی عبدی، رامین بلوچی صفحات 63-72
    هدف تحقیق حاضر عبارت است از بررسی وضعیت باشگاه های خصوصی شهر ایلام و نیز تحلیل ویژگی های اشتغال در این باشگاه ها. در این تحقیق ضمن توصیف ویژگی های اشتغال، رابطه بین متوسط شهریه دریافتی و تعداد مراجعان و شاغلان و نیز ارتباط بین سرمایه گذاری اولیه، درآمد خالص باشگاه، و تعداد شاغلان بررسی شد. بدین منظور تمام باشگاه های ورزشی بخش خصوصی شهر ایلام (36=n) بررسی شدند (روش تمام شماری). برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. داده های آماری با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد در این باشگاه ها در مجموع 83 شغل در ورزش های مختلف و با عناوین مختلف ایجاد شده است. همچنین، مشخص شد بین میزان شهریه و تعداد مراجعان (353/0 r=، 052/0P=) و شاغلان (261/0 r=، 156/0P=) ارتباطی وجود ندارد؛ بین تعداد شاغلان و تعداد مراجعان ارتباط معناداری وجود دارد (543/0 r=، 002/0P=)؛ بین تعداد شاغلان و سرمایه گذاری اولیه باشگاه ها ارتباط مثبتی وجود دارد اما این ارتباط معنادار نیست (081/0 r=، 666/0P=)؛ همچنین، بین تعداد شاغلان و درآمد خالص باشگاه (027/-0 r=، 884/0P=) ارتباط منفی ناچیزی وجود دارد.
    کلیدواژگان: اشتغال، ایلام، باشگاه خصوصی، شهریه
  • اصغر توفیقی، حمیدآقاعلی نژاد، زهیر محمدحسن، فاطمه کیوانی، علی قاسمی صفحات 73-82
    هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر تمرین استقامتی پیوسته بر میزان 4IL-، IFN-، و نسبت +8CD/+4CD در موش های مبتلا به تومور سرطان سینه. بدین منظور 80 سر موش بالب سی ماده (4 تا 5 هفته با میانگین وزنی54/167/17 گرم) خریداری و به شکل تصادفی در چهار گروه 20تایی ورزش- تومور- ورزش، ورزش- تومور- استراحت، استراحت- تومور- ورزش، استراحت- تومور- استراحت تقسیم شدند. تمرین استقامتی قبل از ایجاد تومور به شکل پیوسته و با شدت سبک تا متوسط به مدت هشت هفته روی دستگاه نوارگردان موش اجرا شد. این تمرینات در دو هفته اول با شدت 50 درصد max2VO و به مدت 20 دقیقه شروع شد و در نهایت در هفته هشتم به 75 درصد max2VO و مدت زمان 60 دقیقه در هر جلسه تمرینی رسید. تمرین استقامتی بعد از ایجاد تومور نیز به شکل پیوسته و با شدت سبک (50 درصد max2VO) به مدت20 دقیقه تا چهار هفته روی دستگاه نوارگردان موش اجرا شد. بعد از اتمام تمرینات و جداسازی طحال موش، تست الایزا برای سنجش میزان 4IL- و IFN- سرم و تست فلوسایتومتری برای سنجش نسبت +8CD/+4CD انجام شد. نتایج آماری نشان داد میزان تولید 4IL- به شکل معناداری در گونه های توموری به دنبال انجام ورزش استقامتی پیوسته کاهش یافت (05/0P<). با این حال میزان تغییرات IFN- و نسبت +8CD/+4CD به دنبال انجام ورزش استقامتی به لحاظ آماری معنادار نبود (05/0P>). طبق یافته های پژوهش حاضر در گونه های توموری، اجرای ورزش استقامتی پیوسته در کاهش عوامل التهابی توده سرطانی مؤثر است ولی به تنهایی قادر نیست اعمال افکتوری لنفوسیت های T را بهبود بخشد.
    کلیدواژگان: تمرین استقامتی پیوسته، تومور سرطان سینه، موش بالب سی ماده، CD4+، CD8+، IFN، γ، IL، 4
  • علی عباسی، حیدر صادقی، مهدی خالقی تازجی، سید حسین حسینی مهر صفحات 83-91
    هدف مطالعه حاضر عبارت است از بررسی تفاوت های جنسیتی در میزان حداکثر نیروی عمودی عکس العمل زمین(VGRF) و میزان بار (ROL) در حرکت پرش- فرود. 44 دانشجوی ورزشکار سالم رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی، شامل 22 مرد (وزن 22/3±89/75 کیلوگرم، قد 52/4±84/177 سانتی متر، و سن 3±24 سال) و 22 زن (وزن 85/2±17/64 کیلوگرم، قد 58/5±20/164 سانتی متر، و سن 2±22سال) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها حرکت پرش- فرود را روی صفحه نیرو انجام دادند. حداکثر VGRF و میزان بار آزمودنی ها با استفاده از اطلاعات نیروهای عکس العمل زمین در حین فرود محاسبه شد. به منظور مقایسه این پارامترها بین دو گروه از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره با سطح معناداری 05/0≥α استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره تفاوت معناداری را در میزان بار بین زنان و مردان نشان داد (05/0≥P و 372/0=Wilks Lambda و 627/5 = 41و1F). میزان بار در زنان 85/15 درصد بیشتر از مردان بود (30/113±10/479 در زنان و 50/98±20/403 در مردان)، اما تفاوت حداکثر VGRF در بین دو گروه معنادار نبود (05/0

    کلیدواژگان: تفاوت های جنسیتی، حرکت پرش، فرود، نیروی عمودی عکس العمل زمین، میزان بار
  • حمزه اکبری، بختیار ترتیبیان، رامین امیرساسان صفحات 93-102
    هدف پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه تاثیر مکمل ال کارنیتین بر سطوح ال کارنیتین آزاد، سایتوکین التهابی (6IL-)، و CRP متعاقب یک دوره تمرینات فزاینده شنا در دانشجویان پسر شناگر. بدین منظور 19 دانشجوی داوطلب شناگر دانشگاه ارومیه با میانگین سن 2/1±12/22 سال، وزن 2/7±1/72 کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 1/3±2/50 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10نفر) و کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها مدت 6 هفته تمرینات فزاینده شنا (2000-3500 متر در روز، سه روز در هفته) انجام دادند؛ گروه تجربی (مکمل) روزانه 1000 میلی گرم مکمل ال کارنیتین خوراکی به مدت 6 هفته و گروه کنترل (دارونما) در مدت مشابه دارونما (نشاسته) مصرف کردند. نمونه های خونی به منظور بررسی سطوح ال کارنیتین آزاد، 6IL-، و CRP سرم قبل از شروع دوره و در پایان هفته ششم بعد از فعالیت جمع آوری شدند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری داده ها که با آزمون t مستقل و وابسته انجام گرفت، نشان داد در گروه مکمل در پایان هفته ششم غلظت ال کارنیتین آزاد سرم نسبت به سطوح اولیه 27 درصد افزایش (01/0P≤) یافت که در مقایسه با گروه دارونما معنادار بود (001/0P≤). در گروه مکمل غلظت 6IL- و CRP سرم در پایان دوره نسبت به مقادیر قبل از شروع تمرینات تغییرات معناداری نداشت، ولی در گروه دارونما افزایش معناداری مشاهده شد. افزایش غلظت 6IL- و CRP در پایان هفته ششم در گروه دارونما در مقایسه با گروه مکمل از لحاظ آماری معنادار بود (02/0P≤ و 001/0P≤). به نظر می رسد مصرف مکمل ال کارنیتین باعث کاهش پروتئین های التهابی 6IL- و CRP سرم در شناگران می شود. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که مکمل کارنیتین عملکرد سیستم ایمنی و ضد اکسایشی ورزشکاران را بهبود می بخشد.
    کلیدواژگان: ال کارنیتین، التهاب، سایتوکین های التهابی، CRP و شناگران
  • اکرم جعفری، عباس قنبری نیاکی، محمدرضا مرادی چالشتری، رزیتا فتحی صفحات 103-112
    ابستاتین پپتیدی مؤثر بر تعادل انرژی است که در سال 2005 شناسایی شد و تحقیقات زیادی روی آن انجام نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی سطوح ابستاتین پلاسما و معده در پاسخ به یک دوره تمرین استقامتی در موش های صحرایی نژاد ویستار است. 14 موش (12-14هفته ای، 235–250 گرمی) به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه تجربی با سرعت 25 متر در دقیقه، به مدت 60 دقیقه، 5 روز در هفته و برای 6 هفته روی نوارگردان دویدند. سپس معده، کبد، و پلاسمای آن ها جدا شد و سطوح ابستاتین، ATP، و گلیکوژن به روش آنزیم لینک ایمنواسی اندازه گیری شد. از آزمون های t مستقل و t وابسته برای بررسی تفاوت میانگین های متغیرهای وابسته در گروه های تجربی و کنترل و در هر گروه استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح ابستاتین معده به طور معناداری در گروه تجربی کمتر از گروه کنترل است. گلیکوژن کبد به طور معناداری در گروه تجربی بیشتر بود (05/0>P). سطوح ابستاتین پلاسما و ATP معده بین گروه ها تفاوتی نداشت. یافته ها نشان داد تمرین استقامتی باعث کاهش ابستاتین معده می شود که این امر با افزایش گلیکوژن کبد در موش های گروه تجربی همراه بود. ورزش ممکن است از طریق بهبود سطح انرژی در تعدیل ابستاتین معده نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: ابستاتین، تمرین استقامتی، موش های صحرایی نژاد ویستار
  • فرهاد رحمانی نیا، حمید محبی، محمد عزیزی صفحات 113-122
    هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر ریتم شبانه روزی بر پاسخ کورتیزول و انرژی مصرفی مردان چاق و لاغر. 12 دانشجوی پسر غیرورزشکار در دو گروه چاق (6n=؛ شاخص توده بدن 2kg/m8/1±08/31؛ حداکثر اکسیژن مصرفی ml/kg/min9/3±45/35) و لاغر (6n=؛ شاخص توده بدن 2kg/m3/1±2/18؛ حداکثر اکسیژن مصرفی ml/kg/min3±86/45) آزمودنی های این تحقیق بودند. از t-student برای مقایسه متغیرها در دو گروه چاق و لاغر، و از ANOVA با اندازه گیری مکرر برای ارزیابی کورتیزول و انرژی مصرفی در حالت استراحت و وهله های مختلف بعد از فعالیت در سطح (05/0P<) استفاده شد. آزمون دویدن روی نوارگردان شامل 30 دقیقه دویدن با شدت max2Vo65% بود، که پس از 8 ساعت ناشتایی در ساعات 8 صبح و 6 بعد ازظهر انجام شد. نتایج نشان داد بین سطح پایه کورتیزول دو گروه تفاوتی وجود ندارد، در حالی که غلظت کورتیزول گروه چاق بلافاصله، 15، و 30 دقیقه بعد از فعالیت بالاتر از گروه لاغر بود (05/0P<). در هر دو گروه میانگین انرژی مصرفی و اکسیژن مصرفی در 30 دقیقه فعالیت در عصر بالاتر از صبح بود (05/0P<). بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد افراد چاق هنگام فعالیت انرژی مصرفی بیشتر و سطح کورتیزول بالاتری نسبت به افراد لاغر دارند. همچنین، ریتم شبانه روزی بر میزان انرژی مصرفی و اکسیژن مصرفی تاثیر دارد و در عصرها مصرف انرژی به طور معناداری بیشتر از صبح هاست. لذا، در برنامه های کاهش وزن می توان آن را لحاظ کرد.
    کلیدواژگان: انرژی مصرفی، چاق و لاغر، ریتم شبانه روزی، کورتیزول
  • فرزاد ناظم، بابک صمدیان صفحات 123-134
    پژوهش حاضر اثر مصرف mg/kg 6 کافئین برتوان بی هوازی،آنزیم LDH، و یون کلسیم پلاسمای فوتبالیست های جوان را هنگام اجرای فعالیت بیشینه و متناوب ارگومتری (پرایس) بررسی می کند. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری آن 380 فوتبالیست جوان شرکت کننده در مسابقات قهرمانی باشگاه های شهر همدان بودند. از بین آن ها 22 نفر با میانگین سنی 15- 17 سال و میانگین های وزن 2/7±5/62 کیلوگرم و قد 3/5±171 سانتی متر به روش تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه همسان تجربی و گواه جای گرفتند. سپس، اندازه گیری های آنتروپومتری و برآورد حجم عضلات بدن انجام شد. هر دو گروه تجربی و گواه آزمون های تخمین شدت کار استورر دیویس و برنامه وینگیت را اجرا کردند. مقدار مجاز مصرف کافئین و پلاسیبو (نشاسته) mg/kg 6 یک ساعت قبل از اجرای پروتکل پرایس بود. این پروتکل ظرف 30 دقیقه با 10 تکرار 3 دقیقه ای روی ارگومتر مدل تنتوری اجرا شد. بلافاصله پس از اتمام آزمون از افراد خون گیری به عمل آمد و دوباره غلظت آنزیم LDH و یون کلسیم پلاسما به روش های استاندارد اندازه گیری شدند. ارزش توان بی هوازی مطلق و نسبی گروه تجربی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت (05/0> P). همچنین، بین میانگین یون کلسیم دو گروه کنترل و تجربی پس از اجرای پروتکل پرایس اختلاف معناداری به دست آمد (05/0> P) ولی غلظت آنزیم LDH در دو گروه اختلاف معناداری نداشت (05/0P>). یافته ها نشان داد احتمالا مصرف mg/kg 6 کافئین قبل از فعالیت شدید و متناوب ارگومتری باعث افزایش معنادار یون کلسیم می شود و بدین ترتیب احتمالا افزایش توان بی هوازی فوتبالیست ها طی فعالیت بیشینه و متناوب پرایس را در پی دارد
    کلیدواژگان: آنزیم LDH، پروتکل پرایس، توان بی هوازی، فوتبال، کافئین، Ca+2