فهرست مطالب

فصلنامه روش شناسی علوم انسانی
پیاپی 42 (بهار 1384)

  • بهای روی جلد: 500ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/03/27
  • تعداد عناوین: 9
|
  • سخن آغازین
  • جایگاه و ضرورت فلسفه تاریخ
    سیدمحمدتقی موحد ابطحی صفحه 4
  • مقالات
  • محمدعلی علیپور صفحه 9
    در این مقاله، ابتدا دو معنای متفاوت تاریخ از یکدیگر تفکیک شده است. اول به معنا و مفهوم «دانش تاریخ» و دیگری به معنا و مفهوم «حادثه ی تاریخی» یا «موضوع علم تاریخ». مطلب مورد بحث این مقاله فقط دانش تاریخ است و درباره ی موضوع علم تاریخ اصلا سخنی به میان نیامده است.
    پس از ارائه ی نظرات استاد مطهری، هگل و شیلینگ درباره ی «انواع دانش تاریخ» و تفکیک و تجمیع آنها، این دانش به پنج نوع تقسیم شده است:1. تاریخ نقلی; 2. تاریخ تحلیلی; 3. تاریخ علمی; 4. فلسفه ی نظری تاریخ; 5. فلسفه ی علم تاریخ.
    سپس تعریف، سابقه و ویژگی های تاریخ تحلیلی مورد بحث قرار گرفته و پس از بیان سه مطلب اساسی درباره ی «تاریخ علمی»، امکان تاریخ علمی به مفهوم «علم تجربی» مردود شناخته شده است.
    در مورد فلسفه ی نظری تاریخ، سابقه و مسائل اساسی آن مطرح و دلایل کارل پوپر برای ابطال آن و نفی آینده ی معلوم تاریخ، ذکر و نقد و به این نتیجه ختم شده است که مخالفان فلسفه ی نظری تاریخ با نفی «آینده ی معلوم تاریخ» و ادعای اثبات «آینده ی نامعلوم تاریخ»، خود به نوعی فلسفه ی نظری تاریخ رسیده اند.
    کلیدواژگان: دانش تاریخ، تاریخ نقلی، تاریخ تحلیلی، تاریخ علمی، فلسفه ی نظری تاریخ، فلسفه ی علم تاریخ
  • سیدضیاءالدین میرمحمدی* صفحه 35
    پژوهش های فلسفی تاریخ با توجه به کاربرد متفاوت واژه ی تاریخ، به دو شاخه ی متفاوت معرفتی (معرفت درجه اول و درجه دوم) تقسیم می شود. معرفت درجه اول فلسفه ی نظری یا جوهری تاریخ، و معرفت درجه ی دوم فلسفه ی تحلیلی یا انتقادی یا فلسفه ی علم تاریخ است. مقاله ی حاضر درصدد بررسی تمایز موضوعی، روش شناسی و غایت شناسی این دو شاخه ی فلسفه ی تاریخ است. خلط و آمیختن احکام و گزاره های این دو معرفت متمایز، باعث عدم تمییز موضوع، روش و غایت آن دو خواهد شد. در پایان تعدادی از پژوهش های فلسفه ی تاریخ به لحاظ ساختار شکلی و محتوایی مورد بررسی قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: تاریخ، علم تاریخ، فلسفه ی تاریخ، فلسفه ی نظری یا جوهری تاریخ، فلسفه ی علم یا تحلیلی تاریخ
  • مجید کافی* صفحه 48
    یکی از پدیده های علمی در نیمه ی دوم قرن بیستم، ظهور مطالعات میان رشته ای در محافل علمی است. مطالعات میان رشته ای علی رغم کارآمدی بالا در راستای پیشرفت علم، مسائل و مشکلاتی را برای دانشمندان به همراه داشته است. اختلاف در تصدی این مطالعات از جمله ی این مسائل و مشکلات است. این مشکل در مورد مطالعات میان رشته ای تاریخ و جامعه شناسی نیز وجود دارد.
    در این مقاله پس از ارائه ی تعریفی از جامعه شناسی تاریخی، راه حلی برای رفع این مشکل پیشنهاد شده است. براساس این راه حل، چنانچه جامعه شناس برای فهم پدیده های اجتماعی زمان خود، به بررسی تاریخ پدیده ها و مسائل اجتماعی بپردازد، «جامعه شناسی تاریخی» شکل می گیرد; اما اگر مورخ برای فهم بهتر وقایع تاریخی از نظریه های اجتماعی استفاده کند، «همکاری تاریخ و نظریه های اجتماعی» شکل خواهد گرفت. طبق این بیان، جامعه شناسی تاریخی مطالعه ی جامعه و پدیده های اجتماعی و دگرگونی های آنها در بستر زمان بوده و بر این باور است که ساختارهای اجتماعی کنونی و شیوه های جدید کنش متقابل اجتماعی را نمی توان بدون یک چشم انداز تاریخی مورد بررسی قرار داد; اما در همکاری تاریخ و جامعه شناسی، هدف مطالعه ی وقایع تاریخی است و از آن جا که تاریخ از علوم مصرف کننده است، می توان با استفاده از نظریه های جامعه شناسی، گذشته را به نحوی تفسیر کرد که گذشتگان نمی توانستند.
    کلیدواژگان: جامعه شناسی تاریخی، همکاری تاریخ و نظریه ی اجتماعی، جامعه شناسی تاریخی کلان، جامعه شناسی تاریخی خرد، جامعه شناسی ایستا، جامعه شناسی پویا
  • سیدکاظم سیدباقری صفحه 70
    در این نوشته تلاش بر آن است تا به برخی از مولفه های فلسفه ی تاریخ در اندیشه ی ابن خلدون و اساس کار وی، یعنی تغییر روش «نقالی تاریخی» به «نقادی تاریخی»، پرداخته شود. از آن جا که این تکاپو بدون خردورزی چندان معنا ندارد، سعی بر آن است تا زوایای پیدا و پنهان کتاب مقدمه از نظرگاه خردگرایی مورد پژوهش قرار گیرد. پس از تبیین مفاهیم نوشته، با توجه به آن که کلیدواژه ی عقلانیت، در گذر زمان، دگرگونی هایی اساسی به خود دیده است، نسبت سنجی میان مفهوم جدید و سنتی آن امری بایسته به نظر می آمد; لذا از سویی به بحث «تعامل یا تضاد عقل و دین» و از سویی دیگر، به بحث «عقلانیت ابزارانگار یا غایت مدار» پرداخته می شود که در واقع می تواند تا حد مطلوبی، بیان کننده ی تفاوت نگرشی میان دو نگره ی مذکور باشد.
    در پایان نیز به برخی از مولفه های فلسفه ی تاریخ ابن خلدون از جمله: نقادی تاریخی، واقع گرایی، علت شناسی و باطن شناسی رویدادها و تحلیل قیاسی اشاره گردیده است.
    کلیدواژگان: فلسفه ی تاریخ، عقلانیت، نقادی تاریخی، واقع گرایی، علت شناسی رویدادها و تحلیل قیاسی
  • ترجمه
  • پیتر ونورون ترجمه: دکتر سیدعلی اصغر سلطانی صفحه 97
  • هادی تیمومی، مهران اسماعیلی صفحه 114
  • کتاب شناسی
  • کتاب شناسی فلسفه ی تاریخ
    صفحه 135
  • خلاصه مقالات
  • خلاصه مقالات به عربی
    سیدعباس حسینی صفحه 143