فهرست مطالب

فصلنامه روش شناسی علوم انسانی
پیاپی 53 (زمستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/10/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صفحه 5
  • حبیب ابراهیم پور، رضا نجاری صفحه 9
    نقص روش شناسی های موجود برای شناخت پدیده های اجتماعی و حتی پدیده های طبیعی نیازمند بازنگری در این روش ها و بسط آنها برای ایجاد گستره مناسب جهت شناخت هرچه بهتر پدیده ها است. یکی از زمینه های اساسی برای تکامل روش های مطالعات سازمانی توجه به مبانی فلسفی این روش هاست. بر این اساس و به جهت رفع این نقایص در علوم اجتماعی، به ویژه مطالعات سازمانی، ابتدا مبانی فلسفی چهار پارادایم مهم اثبات گرایی، تفسیرگرایی، انتقادی و واقع گرایی انتقادی شرح داده شده و در قالب هشت سوال کلیدی با یکدیگر مقایسه می گردد. و سپس تکثرگرایی روشی جهت شناخت هرچه بیش تر و عمیق تر پدید های اجتماعی و سازمانی پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: مبانی فلسفی، روش شناسی، پارادایم، اثبات گرایی، تفسیرگرایی، انتقادی، واقع گرایی انتقادی، تکثر گرایی
  • حسن دانایی فرد صفحه 35
    برای فهم بهتر مساله ی پژوهش و تبیین دقیق تر آن می توان داده های کمی و کیفی را با هم ترکیب کرد. استراتژی پژوهش ترکیبی بر ترکیب این دو نوع داده ها استوار است. در این مقاله، پس از مروری بر مبانی فلسفی پژوهش ترکیبی و نگاهی اجمالی بر استراتژی های کمی و کیفی، سه طرح پژوهشی ترکیبی، تبیینی و اکتشافی مطرح و گام های اساسی در انجام پژوهش ترکیبی به نحوی ساده ارایه خواهد شد.
    کلیدواژگان: پژوهش شیوه های ترکیبی، طرح پژوهشی تبیینی، طرح پژوهشی اکتشافی، طرح پژوهشی کثرت گرا
  • ابوالفضل گایینی صفحه 65
    بهره گیری از مدل مکانیکی و آشوب در فیزیک، دو رویکرد نظم گرا و ضدنظم گرا در مطالعات سازمانی را به همراه داشته است. سازمان نظم گرا، نظم را واقعیتی اصیل دانسته و درصدد است تا تئوری هایی برای ایجاد یا تقویت آن در سازمان خلق کند. در مقابل سازمان ضدنظم گرا، بی نظمی را واقعی قلمداد کرده و به دنبال آن است که تا تئوری های خود را بر این اصل بنا نماید. این مقاله تبیینی فلسفی از به کارگیری دو رویکرد مکانیکی و آشوب در مطالعات سازمانی ارائه می کند. در پایان تلاش شده تا با نگاه به فلسفه اسلامی امکان تولید تئوری دیگری از سازمان مورد بررسی قرار گیرد. نویسنده بر این باور است که تبیین طولی از سلسله مراتب هستی که در پی آن سلسله مراتبی از معرفت شکل می گیرد، نگرشی عمیق تر از نظم در جهان را ارائه می دهد و جایگاهی والا برای معنویت در مطالعات سازمانی مشخص می کند.
    کلیدواژگان: تئوری سازمان، رویکرد مکانیکی، رویکرد آشوب، هستی شناسی، معرفت شناسی، استعاره، مفهوم اعتباری، سلوک و معنویت
  • سیدمحمدحسین هاشمیان، علی اصغر پورعزت صفحه 85
    این مقاله ضمن تلاش برای تبیین برخی مبادی روش شناسانه علم مدیریت، می کوشد تا از طریق تفکیک میان دو جهان نظری و هرمنوتیکی، پارادایم های متفاوت روش شناسی در این دو ساحت را در حوزه علم مدیریت آشکار سازد. پس از آن این نوشتار با تکیه بر مبانی روش شناسی و معرفت شناسی ملاصدرا به معرفی ساحت سومی برای طرح بحث مبادی روش شناسی جدید، به منظور فهم سازمان و مدیریت می پردازد. بر این اساس، با رویکردی تطبیقی مبحث فهم و شناخت از منظر فلاسفه ی هرمنوتیکی و اسلامی مورد بحث قرار می گیرد. بدین منظور، نظریه ی اتحاد عاقل و معقول ملاصدرا به عنوان محور طرح مباحث شناخت شناسی اسلامی مدنظر قرار گرفته است. در پایان نیز پژوهشگران، استعاره را به عنوان قوی ترین ابزار متفکران جهان هرمنوتیکی در فرایندکسب و انتقال معنا مورد بحث قرار می دهند.
    کلیدواژگان: هرمنوتیک، استعاره، سازمان، اتحاد عاقل و معقول، هستی شناسی، روش شناسی، حرکت جوهری
  • سید مهدی الوانی، محمدحسین رحمتی صفحه 115
    این مقاله درصدد است تا در امتداد تفکر استعاره ای، استعاره جدیدی را با عنوان «سازمان به مثابه کانون طیف های متقاطع» ارایه نماید. همچون دیگر استعاره ها، این دیدگاه برای مطالعه کنندگان سازمان، این ذهنیت را ایجاد می نماید که با ماهیت این پدیده اجتماعی بهتر آشنا شوند. بدین منظور، ابتدا مفروضات و زیر بناهای علمی این استعاره بررسی شده است. زیربناهای علمی این استعاره شامل منطق ارسطویی (منطق دو ارزشی منفک از یکدیگر)، منطق بودایی (دو ارزشی در کنار یکدیگر) و منطق فازی می باشد. ضمن بررسی هر یک از این منطق ها، به مصادیق آنها در دنیای واقع و دنیای سازمان و مدیریت اشاره شده است. با استفاده از رویکردها و نگرش های فوق، نگرش طیفی ارایه شده و کاربردها، محدودیت ها و توصیه های مناسب جهت توسعه آن در مطالعات سازمان و مدیریت تشریح شده است.
    کلیدواژگان: استعاره، طیف، منطق فازی، منطق ارسطوئی، رویکرد استعاره ای، منطق بودائی
  • امیر حسین زاده، حسن عابدی جعفری صفحه 133
    امروزه مساله اخلاق یکی از ضرورت های اساسی در سازمان ها می باشد و پرداختن به آن در سازمان ها امری گریزناپذیر است. مطالعات اخلاق در دنیای مدیریت و سازمان ذیل عناوین مختلفی چون اخلاق مدیریت، اخلاق سازمانی، اخلاق کار و... انجام گرفته است و مطالعه ی مرزهای این دانش ها برای تفکیک گزاره های مطرح شده در هریک از آنها ضروری است. در این مقاله ابتدا از منظر فلسفی به موضوع علم پرداخته می شود؛ آنگاه عناوین مطالعات اخلاقی مرتبط با مدیریت و سازمان که عبارتند از: اخلاق کار، اخلاق حرفه ای، اخلاق سازمانی، اخلاق کسب و کار و اخلاق مدیریت، مطرح شده و با توجه به تعاریف صاحبنظران و کنکاش در مباحث آنها سعی می شود که مرز مشخصی بین این حوزه ها ترسیم گردد تا بتوان جایگاه گزاره های مطرح شده در این حوزه ها را شناسایی نمود.
    کلیدواژگان: اخلاق، اخلاق مدیریت، اخلاق سازمانی، اخلاق کسب و کار، اخلاق حرفه ای
  • علی نقی امیری صفحه 145
    با توجه به مطالعات گسترده ای که در زمینه مدیریت اسلامی صورت گرفته، و در عین حال، ملاحظه ی پراکندگی ها، تکرار، عدم قاعده مندی و فقدان الگو، مدل و تئوری جامع نسبت به مطالعات مدیریت اسلامی، رفع این مشکلات و انجام نوعی دسته بندی از ادبیات موجود ضروری به نظر می رسد. این مقاله بر آن است تا با مروری بر مباحث موجود و تلاش هایی که در رابطه با مدیریت اسلامی صورت گرفته، به بحث پیرامون رویکردهای غالب بپردازد. نگاه مقاله حاضر به مدیریت اسلامی، نگاهی رویکردی است. در راستای تبیین مفهوم مدیریت اسلامی، رویکردهای مختلفی وجود دارند، که یکی از مهم ترین آنها، رویکرد تجربی است. مبنای تحلیل این مقاله مبتنی بر همین رویکرد می باشد. در رویکرد تجربی، مدیریت موجود به عنوان یک واقعیت و یک اصل پذیرفته شده، مبنا قرار گرفته و سپس براساس موضوع، هدف، روش و یا به صور دیگر اقدام به تطبیق آن با متون و مفاهیم اسلامی شده و نتیجه ی آن به عنوان مدیریت اسلامی تلقی می شود.
    کلیدواژگان: رویکرد، علم، تجربه، دین، اسلام، مدیریت، علم دینی، مدیریت اسلامی