فهرست مطالب

فصلنامه روش شناسی علوم انسانی
پیاپی 54 (بهار 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/01/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صفحه 5
  • حجت الاسلام احمد واعظی صفحه 9
    دیدگاه استقلال دو حوزه ی علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این دو حوزه ی معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصه های غیر اختصاصی دین تاکید ورزد. استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی می دانند. در این دیدگاه عقل، همگام با قران و سنت، تامین کننده ی معرفت دینی است و از این رو، معرفت عقلانی و دانش علمی از قلمرو معرفت دینی بیرون نبوده و هرگز در مقابل دین قرار نمی گیرد. در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار می گیرد، نه در برابر دین. از این رو، از این منظر، علم یکسره دینی شده و چیزی به نام علم غیر دینی وجود نخواهد داشت.
    این مقاله بر آن است تا ضمن برشمردن ارکان، مبادی و پیش فرض های این نظریه، به کارکرد آن در تصویر علم دینی و اسلامی کردن علوم بپردازد.
  • محمدتقی ایمان صفحه 25
    اگرچه بالاترین سطح معرفت از انسان، معرفت فلسفی اوست، ولی انسان به عنوان یک واقعیت اجتماعی زمانی قابل درک تجربی است که معرفت فلسفی بتواند به سطح پارادایمی و پس از آن به سطح معرفت علمی نازل گردد. در این بین پارادایم، مجموعه گفتارهای منطقی است که در ارتباط بین الاذهانی اندیشمندانی مورد پذیرش جامعه علمی قرار می گیرد و به سوالات اساسی درباره پیش فرض های هستی شناختی، معرفت شناختی، روش شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی علم پاسخ می دهد.
    در این مقاله ضمن معرفی پارادایم های غالب در علوم انسانی (اثبات گرایی، تفسیری و انتقادی)، سعی می شود تا پاسخ این سه پارادایم به سوالات انسان شناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. آشنایی با تلقی پارادایم های غالب علوم انسانی درباره ماهیت انسان می تواند زمینه ساز نقد نظریه های لیبرالیستی، انتقادی، امانیستی و ارایه و گسترش درک مشترک از ماهیت انسان در پارادایم الهی باشد. این امر مقدمه ای برای نظریه پردازی در عرصه علوم انسانی و اجتماعی دینی، به منظور توصیف و تبیین بهتر و کارآمدتر رویدادهای انسانی و اجتماعی است.
  • شهلا باقری صفحه 47
    علوم انسانی در حیطه موضوعی خود، فهم معمای انسان، تشخیص مسایل و ارایه طرحی برای رفع گرفتاری انسان را بر عهده دارند. علم شناسی معاصر نشان می دهد که علم، پدیده ای فرهنگی و انسانی و حاوی پیام های ارزشی است.
    در این مقاله پس از طرح مساله ی بحران در علوم انسانی و اجتماعی معاصر، به ضرورت سامان بخشیدن به حرکتی جدید در این عرصه پرداخته و گسترش راه مطالعات انتقادی را نقطه عزیمت مطلوبی برای بومی سازی علوم اجتماعی معرفی کرده است. این مقاله، به طرح برخی نکات عمده انتقادی از دیدگاه های مختلف در مبانی و مبادی علم مدرن پرداخته، از لزوم نظریه پردازی و تولید علوم انسانی و اجتماعی بومی یاد کرده، لوازم و خطوط عمده چنین ضرورتی را ترسیم کرده و در انتها، در دو سطح سخت افزاری و نرم افزاری به ارایه پیشنهادات در دو حوزه صف و ستاد دانشگاه ها و وزارت علوم، تحقیقات، فناوری پرداخته است.
  • رضا منصوری صفحه 67
    مفهوم رایج علم و دانش در ایران و کشورهای اسلامی از مفهوم نوین علم در جهان صنعتی متمایز شده است. بر این مبنا در این مقاله، توضیح داده می شود که چرا کشورهای اسلامی هنوز مفهوم نوین علم را نپذیرفته و در این زمینه توسعه نیافته اند. در این مقاله این عدم پذیرش و توسعه نیافتگی علمی همراه با مصداق های رایج توضیح داده شده است. در ادامه بر اساس تلقی های مختلف از علم به معرفی علم دینی پرداخته و ضمن مفهوم علم دینی تفکیک علم دینی تخصیصی و علم دینی انحصاری توضیح داده می شود، چرا علم دینی تخصیصی مطلوب و علم دینی انحصاری مذموم است.
  • علیرضا منصوری صفحه 87
    این مقاله شامل ملاحظاتی انتقادی در مورد دیدگاه رایجی است که مدعی است، از طریق در نظر گرفتن شکافی عمیق بین علم سنتی و نوین می تواند تبیینی از توسعه نیافتگی ارایه دهد. این ملاحظات انتقادی شامل روان شناسی گرایی، معضلات تاریخ نگاری، تلقی پوزیتیویستی از علم و التزام آن به نوعی تکنوکراسی است. در این مقاله به بررسی این مساله که چگونه ترکیبی از این معضلات موجب ارایه ی یک تبیین نامناسب و ناموجه از رابطه ی علم، سنت و توسعه می شود، پرداخته می شود.
  • هادی صمدی صفحه 115
    نوشته حاضر دارای پنج بخش است. در بخش اول به تعریف نظریه و اهمیت آن در علم و فلسفه ی علم اشاره می شود. بخش دوم، پس از ذکر چند مثال از نظریه ها و قوانین علمی به تفاوت های آنها اشاره می کند.
    در بخش سوم به رویکرد تجربه گرایان منطقی نسبت به نظریه های علمی که رویکرد سنتی خوانده می شوند، می پردازد. بر اساس این رویکرد نظریه های علمی هویت های زبانی اند، که مورد بررسی قرار می گیرند. بخش چهارم به بحث واقع گرایی و ابزارگرایی در دیدگاه سنتی پرداخته و در بخش آخر، برخی از نقدهایی که به دیدگاه سنتی وارد شده، بیان می شود.
  • آرش موسوی صفحه 141
    مقاله حاضر دو هدف عمده را تعقیب می کند. اول ارایه یک معرفی مختصر و سهل الوصول از آن شاخه هایی از قلمرو علم پژوهی که شناخت وجوه متنوع پدیدار پیچیده علم و مدیریت عالمانه آن را ممکن می سازند. در وهله دوم بر مفهوم اصالت علمی متمرکز می گردد و تلاش می کند، با توجه بر چارچوب های مفهومی فراهم آمده در مرحله پیشین، به ارایه تحلیلی از اصالت در تولیدات علمی و عوامل موثر بر کم و کیف آن بپردازد. هم چنین راه های تبیین میزان اصالت علمی موجود در یک نظام علمی را مورد بررسی قرار داده و در نهایت، به ارایه پیشنهاداتی در باب تمهیدات سیاست گذاری موثر برای افزایش خلاقیت و اصالت در تولیدات علمی می پردازد.