فهرست مطالب

فصلنامه روش شناسی علوم انسانی
پیاپی 56 (پاییز 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/07/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علی شیروانی صفحه 9
    حکمت متعالیه ی صدر المتالهین همچنان مخالفانی دارد که آن را مکتبی التقاطی می دانند که آموزه های هستی شناختی را بدون تحفظ بر روش فلسفی، از حوزه های گوناگون معرفتی (فلسفه ی مشاء، فلسفه ی اشراق، عرفان، کلام و متون اسلامی) برگرفته و در ساختاری نامنسجم گردآورده است. این مقاله می کوشد با تکیه بر اظهارات صدر المتالهین، با روشی وصفی تحلیلی، ویژگی های منحصربه فرد روش شناختی حکمت متعالیه را که وجه متمایز آن از دیگر مکاتب هستی شناسی است، ارائه و نشان دهد که حکمت متعالیه، در عین بهره مندی از دستاوردهای حوزه های مختلف هستی شناسی در تمدن اسلامی، یک مکتب کاملا فلسفی و پای بند به روش فلسفی در اثبات و نفی گزاره های مورد نظر است.
    کلیدواژگان: حکمت متعالیه، ملاصدرا، فلسفه، عرفان، شهود، نقل، روش شناسی
  • محمد تقی ایمان، منیژه محمدیان صفحه 31
    نظریه ی بنیادی یکی از روش هایی است که در تحقیقات کیفی استفاده می شود و مبتنی بر رویکرد استقرایی است. این روش شناسی مستقل برای پدیده های غیر قابل اندازه گیری و فرایندی استفاده شده، ظرف تحلیل داده های کیفی نیز تلقی می شود. در این روش، پس از نمونه گیری نظری، جمع آوری داده ها و هم زمان با آنها، کدگذاری و تحلیل داده ها آغاز می شود. تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام می شود و تا اشباع نظری ادامه می یابد. در مرحله ی اشباع نظری، نظریه متکی بر داده ها ساخته می شود. معرفی این روش شناسی که در روان شناسی اجتماعی، مدیریت، بهداشت و جامعه شناسی کاربرد فراوان دارد و بیان قابلیت ها و مراحل انجام آن، از اهداف این مقاله است.
    کلیدواژگان: کتاب های درسی، محتوای برنامه ی درسی، تحلیل محتوا، تکنیک ها و روش های تحلیل محتوا
  • مجید صدوقی صفحه 55
    قضاوت درباره ی درستی فرایند پژوهش و کیفیت محصول نهایی، در پژوهش های کیفی، مستلزم معیارهای ارزیابی کاملا متفاوتی است. پژوهشگران کیفی به معیارهای ارزیابی آثار پژوهشگران کمی معترض اند و آنها را رد می کنند. پژوهشگران کیفی معیارهای بدیلی را تدوین کرده اند که با اهداف پژوهش آنان متناسب است. مقاله ی حاضر به کاوش در معیارهای بدیلی که برای پژوهشگران کیفی مطرح شده اند پرداخته، نشان می دهد که با وجود اختلاف نظرهای اساسی در انتخاب معیار مناسب برای ارزیابی پژوهش کیفی که بازتاب سرسپردگی پژوهشگران متفاوت به مبانی و روش های متفاوت است درباره ی اینکه پژوهش باید قابل اعتماد و قادر به نشان دادن دقت (در فرایند) و تناسب (در محصول نهایی) باشد، موافق است و در کل، برخی توافق ها و همپوشی ها بین این معیارها دیده می شوند. در نهایت، به بررسی این موضوع می پردازیم که چگونه پژوهشگران از بین این بدیل ها انتخاب می کنند و خواهیم دید که معیارهای انتخاب شده باید با ماهیت پژوهش (روش شناسی، اهداف و فرض های معرفت شناختی) سازگار باشند.
    کلیدواژگان: روش شناسی، پژوهش کیفی، ارزیابی، معیارهای بدیل ارزیابی
  • مصطفی تقوی صفحه 73
    در این مقاله ابتدا به مباحث مبنایی شناخت علم و فناوری پرداخته و با استفاده از رهیافتی فلسفی تحلیلی نشان داده شده که الگوی توسعه ی علم و فنا وری به دو دلیل عمده می تواند به صفت اسلامی ایرانی وصف شود. سپس بر مبنای این مقدمات استدلال می شود که نظام ملی نوآوری برای پوشش دادن به مفهوم الگوی اسلامی ایرانی توسعه ی علم و فناوری کافی نیست و به کار بردن مفهوم نظام سپهر/ زمینه می تواند تحلیل جامع تری در این زمینه به ارمغان بیاورد. در قسمت دوم مقاله، به اهمیت سیاست علمی در برابر روش تحقیق پرداخته شده و انگیزه ی عنایت به الگوی اسلامی ایرانی توسعه ی علم و فناوری مورد بحث قرار گرفته و راهبردهایی برای رسیدن به الگوی اسلامی ایرانی توسعه ی علم و فناوری ارایه شده است که استفاده از این راهبردها می تواند به تدریج الگوی مورد بحث را شکل دهد. ایده های اولیه ی این راهبردها در گفت وگو با صاحب نظران به دست آمده و سپس این ایده ها در جلسات متعدد ذهن انگیزی با حضور کارشناسان سیاست علم و فن آوری منقح، منسجم و هماهنگ شده است.
    کلیدواژگان: نظام ملی نوآوری، الگوی اسلامی، ایرانی توسعه ی علم و فنآوری، علم و فنآوری اسلامی، ایرانی، نظام سپهر، زمینه، راهبرد های تحقق الگو
  • سید مهدی الوانی، سید محمدحسین هاشمیان صفحه 99
    این مقاله ضمن مرور مهم ترین آموزه های شکل گیری خط مشی در پارادایم مدرنیسم، با بهره گیری از روش ساختارشکنی ژاک دریدا به بازسازی این دانش، در زمینه ی آموزه های پست مدرنیسم می پردازد. بر این اساس، در بخش نخست، آموزه های کلیدی مدرنیسم، در قالب بحث از عینیت گرایی، عقلانیت، توسعه و وحدت گرایی و تاثیر آن در شکل گیری خط مشی مرور می شوند. در بخش دوم، ضمن معرفی آموزه های مختلف پست مدرنیسم، نظریات شکل گیری خط مشی در پارادایم پست مدرن بازسازی می شوند. این مقاله ادعا نمی کند که بر خلاف مشی متفکران پست مدرن، به بازسازی دانش تدوین خط مشی پست مدرن، در قالب یک فراروایت می پردازد؛ بلکه صرفا، در مقام تبیین و نقد نظریات مدرن سیاست گذاری در زمینه ای جدید است.
    کلیدواژگان: مدرنیسم کلاسیک، مدرنیسم انتقادی، پست مدرنیسم، شکل گیری خط مشی، ساختارشکنی و عقلانیت ستیزی
  • سید محمد تقی موحد ابطحی صفحه 123
    نظریه ی کارکردگرایی یکی از چند نظریه ی کلاسیک در جامعه شناسی است که چارچوب روش شناختی آن را امیل دورکیم پایه گذاری کرده و گستره ی آن از فرانسه، به کل اروپا و آمریکا بسط یافته است. این مقاله ابتدا به بازسازی، نقد و بررسی ساختار منطقی تبیین کارکردی پرداخته، سپس تفاوت این نظریه را با تبیین های غایت شناسانه، فایده گرایی و پراگماتیسم بیان می کند. ابهام در واژگان کلیدی این نظریه (وضعیت بهنجار، کارکرد و نظام اجتماعی)، نقد ناپذیری، ماهیت غیر تاریخی و ناتوانی آن در تبیین مناسب برخی از پدیده های اجتماعی از جمله نقدهای واردشده بر این دیدگاه هستند که در این مقاله بحث و بررسی شده اند. در پایان پیشنهاد شده است که در هنگام استفاده از تبیین کارکردی، به مشکلات روش شناختی آن و چگونگی تاثیرپذیری مطالعات اجتماعی از این مشکلات توجه شود.
    کلیدواژگان: کارکردگرایی، روش شناسی، پوزتیویسم، کل گرایی، تبیین غایت شناسانه، فایده گرایی، پرگماتیسم، امیل دورکیم
  • عبدالرضا علیزاده صفحه 147
    کار جامعه شناسی حقوق مطالعه ی جامعه شناختی و علمی هستی اجتماعی حقوق (نظم/ نظام) است. جامعه شناسی معرفت به مطالعه ی مسئله تعین اجتماعی معرفت می پردازد تا نشان دهد که کدام بخش از معرفت های بشری (صورت، محتوا یا هر دو بخش)، چگونه با تاثیر از عوامل اجتماعی مادی و بیرونی ایجاد شده، تحول می یابد. در این مقاله، با استفاده از مفاهیم و دیدگاه های جامعه شناختی به مطالعه و طبقه بندی معرفت های حقوقی پرداخته، چهار دسته از معرفت های حقوقی (قانون گذارانه، دادرسانه، اندیشمندانه و تعلیمی) را معرفی کرده ایم. در این بررسی، لزوم ابتنای معرفت های حقوقی قانون گذارانه بر معرفت های دینی و نیز سرعت و سهولت تحول معرفت های حقوقی و نقش کلیدی معرفت های حقوقی دادرسانه، در چارچوب تحلیل جامعه شناختی ارائه شده اند.
    کلیدواژگان: معرفت حقوقی، معرفت دینی، معرفت فلسفی، معرفت سیاسی، معرفت علمی، معرفت روزمره، معرفت حقوقی قانون گذارانه، معرفت حقوقی دادرسانه، معرفت حقوقی تعلیمی، معرفت حقوقی اندیشمندانه