فهرست مطالب

روش شناسی علوم انسانی - پیاپی 78 (بهار 1393)

فصلنامه روش شناسی علوم انسانی
پیاپی 78 (بهار 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/02/31
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید محمدرضا امیری طهرانی زاده، عماد افروغ صفحه 7
    اغلب محققان دانشگاهی اقتصاد اسلامی در جهان، دانش آموختگان جریان اصلی علم اقتصاد هستند که تحت تاثیر فردگرایی روش شناختی است. از این رو فردگرایی روش شناختی آگاهانه یا ناآگاهانه در پژوهش های اقتصاد اسلامی تاثیرگذار بوده است. نظر به این که پرداختن به روش تحقیق بر خود تحقیق تقدم رتبی دارد، تامل درباره تناسب و امکان به کاربستن فردگرایی روش شناختی در مطالعات اقتصاد اسلامی از یک سو، و بررسی ظرفیت و قابلیت دیگر مکاتب روش شناسی برای حمل مفاهیم اقتصاد اسلامی ضروری است. این ضرورت برای تحقیقات اقتصاد اسلامی صورت گرفته در حوزه های علمیه نیز مطرح است. زیرا از سویی فقه شیعه به طور سنتی درباره احکام فردی بحث می کند، و از سوی دیگر شاهد حضور مفاهیم کلی و جمعی در آموزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام هستیم. از این رو کاوش درباره روش شناسی مناسبی که بتواند جایگاه و نسبت فرد و جامعه را رعایت کند، ضروت دارد. در این مقاله با توجه به قابلیت های رویکرد واقع گرایی انتقادی، میزان سازگاری آن با روش شناسی اقتصاد اسلامی شهید سید محمدباقر صدر، به روش تحلیلی نقد و ارزیابی می شود. مقاله درباره این مساله نتیجه گیری می کند که واقع گرایی انتقادی از این ظرفیت برخوردار است که مقولات روش شناختی شهید صدر هم چون اصول، کشف، روبنا و زیربنا، واقعی بودن، اخلاقی بودن، عقیده، مفهوم، و عاطفه را توجیه کند.
    کلیدواژگان: روش شناسی، هستی شناسی، اقتصاد اسلامی، شهید سید محمدباقر صدر، واقع گرایی انتقادی
  • مجتبی عبدخدایی صفحه 33
    محدودیتهای مطالعاتی در حوزه روابط بین الملل، برخی از اندیشمندان این قلمرو را به سوال پیرامون ماهیت علمی نظریه پردازی در این حوزه واداشته و این پرسش را فرارو نهاده است که معیار نظریه علمی روابط بین الملل چیست؟ و علمی بودن آن به چه معنا ممکن است؟ ایده اصلی این نوشتار بر این است که میزان در علمی بودن نظریه پردازی روابط بین الملل، توفیق نظریه ها در طراحی و ابداع نظام واره های انگاره ای و ترسیم مکانیسم هایی است که بتواند به سوالات اصلی این حوزه پاسخ دهد، وقایع این عرصه را تبیین کند و از سازگاری و انسجام درونی برخوردار باشد. آنچه این توانمندی تبیینی را می سازد، ابداع مفاهیم و انگاره هایی است که فهم پذیری روابط پدیده ها را به ارمغان می آورد و فهم پذیری نیز رکن اصلی تبیین است. هدف این نوشتار آن است که نشان دهد عدم توافق بر معیارهای روش شناسانه، مانع از جستجوی معیارهای مورد اتفاق پیرامون نظریه پردازی و به تبع آن امکان سنجی این مقوله نیست؛ زیرا اگر چنین اتفاق نظری هر چند بصورت نانوشته وجود نداشت، امکان گفتگوی علمی پدیدار نمی شد. این نوشتار با نقد نگاه دستوری به شاخصه های علمی نظریه و با تاکید بر اهمیت مباحث هستی شناسانه، نشان می دهد که معیار نظریه پردازی و ورود به عرصه رقابت نظریه ها، میزان توفیق نظریات در پاسخ به سوالات مطرح در این عرصه است. این نوشتار در پایان شاخصه هایی را بعنوان معیار نظریه پردازی علمی در حوزه روابط بین الملل سامان داده است.
    کلیدواژگان: نظریه پردازی، نظریه روابط بین الملل، نظریه علمی، هستی شناسی تولید علم، سیاست بین الملل، رئالیسم انتقادی
  • یاسر باقری صفحه 65
    بیش از نیم قرن است که پیرامون همکاری و ناهمکاری ایرانیان با ادعاهای به شدت مغایری مواجه ایم که هیچ یک قصد کرنش در برابر دیگری را ندارد. مساله اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه های مغایر موجود پیرامون همکاری و ناهمکاری ایرانیان از منظر روش شناختی و توضیح علل مغایرت دیدگاه ها از روزن روش شناختی است.
    روش انجام این پژوهش، از نوع کیفی و اسنادی و به طور خاص به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بوده است. جمعیت آماری این پژوهش شامل همه پژوهش هایی است که در آن پیرامون وضعیت همکاری در جامعه ایران اظهارنظر شده است. اگرچه اختلاف دیدگاه ها براساس آرای مارکس، مانهایم، تریگ و... می تواند ناشی از جایگاه اجتماعی اقتصادی و منافع صاحب نظران باشد، در این پژوهش به دلیل تمرکز بر متون موجود، به بازتاب آن ها در شیوه انجام پژوهش و نحوه دستیابی به دیدگاه در چارچوب متون خود صاحب نظران بسنده شده است.
    برمبنای یافته های پژوهش دو گزاره نظری، به عنوان عوامل اساسی برای توضیح این مغایرت ها، از منظر روش شناختی، آشکار می شود: «ضعف در روش انجام پژوهش» و «نبود جامعه علمی نقاد».
    کلیدواژگان: دی یاه، مغایرت، همکاری، ناهمکاری، جامع علمی، مشارهت، روششداسی، لمتون
  • کیوان الستی، حسین شیخ رضایی صفحه 93
    در دیدگاه غالب در مورد دلالت واژه ها فرض بر این است که اگر مرجع سمانتیکی یک واژه نوع طبیعی، در مراسم نامگذاری خاصی تثبیت شده باشد، این واژه (تا زمانی که به انگیزه واحدی به کار گرفته شود) همیشه و در هر شرایطی به همان مرجع ارجاع خواهد داد. با این حال در سالهای اخیر شواهدی ارائه شده است، مبنی بر این که واژه های دقیقی که امروز به کار می بریم، در آینده کاربردی قابل پیش بینی نخواهند داشت و کاربرد آنها تا حد زیادی وابسته به اتفاقات و شرایط آینده خواهند بود. اگر این طور باشد مرجع سمانتیکی آنها نیز تحت تاثیر این گونه اتفاقات تصادفی ممکن است به اشکال متفاوتی ظاهر شوند. گری ابز، جوزف لاپورت و هنری جکمن، هر کدام به طور جداگانه (و با رویکرد مجزایی) تلاش کرده اند این پدیده را بررسی و در قالب فرض های ابتدایی در مورد دلالت واژه ها بگنجانند. در این مقاله راه حل مجزایی ارائه می شود و نشان داده می شود که دیدگاه های مطرح شده هر کدام می تواند تعبیر جداگانه ای از این رویکرد جایگزین باشند. برای این منظور پس از شرح مساله، دیدگاه های افراد نامبرده بررسی شده و در انتها از دیدگاه جایگزین دفاع خواهد شد.
    کلیدواژگان: اسم عام، محمول، مرجع سمانتیکی، بیرونی گرایی سمانتیکی، ماهیت متافیزیکی یک نوع، ماهیت سمانتیکی یک نوع
  • رهبر اشنویی محمودزاده صفحه 119
    مرتضی مردی ها در کتاب فضیلت عدم قطعیت در علم شناخت اجتماع به دفاع از آرای علم شناختی تامس کوهن می پردازد و با نقل قول از جی. سی.پسرون مبنی بر این که فضای کنونی علوم اجتماعی یک فضای غیر پوپری است، به نقد آرای علم شناختی کارل پوپر می پردازد. در این مقاله آرای مردی ها از دو جهت نقد می شود: الف. نشان داده می شود مردی ها اگرچه به نقد و نفی رویکرد پوپر می پردازد، اما آنچه خود به عنوان روش درست و مناسب برای استدلال و تحلیل در حوزه علوم اجتماعی معرفی می کند، حتی اگر برگرفته از آرای پوپر نباشد، دست کم هم سو با نظریات پوپر و ناهماهنگ با آرای کوهن است. ب. استدلال می شود که پروژه دفاع از عقلانیتکه بخشی از پروژه ای است که مردی ها آن را دنبال می کند، با اتخاذ رهیافت سنجش ناپذیری که کوهن مدافع و مروج آن بود، عملا عقیم می ماند و به پروژه ای ضد خود تبدیل می شود.
    کلیدواژگان: علوم اجتماعی، استدلال طبیعی، تحلیل موقعیت، عقلانیت، کارل پوپر، تامس کوهن
  • فرهاد رهبر، امیرعلی سیف الدین، امیرحسین رهبر صفحه 135
    هر یک از مکاتب اقصادی بر جهان بینی خاصی متکی هستند و هر جهان بینی ای، سازوکارهای علی خاصی را برای توجیه تغییرات اجتماعی و اقتصادی مفروض می دارد و بر آن مبنا دستوراتی صادر می کند. این مقاله در ابتدا با استفاده از رویکرد چند سطحی و با تکیه بر پیشرفت های اخیر در نظریه ی پیچیدگی، بین هستی شناسی دو جریان ارتودکس و هترودکس اقتصادی در باب طبیعت گذارهای اجتماعی و اقتصادی داوری و مصالحه ایجاد می کند. در گام بعدی بر مبنای نظرات اسلام شناسان برجسته ی مکتب جعفری اثنی عشری، در باب حرکت، تحول و تطور سیستم های اجتماعی- اقتصادی و کلان تاریخ، بر غنای چارچوب های رایج افزوده و آنها را مناسب کاربندی در مقوله ی نوظهور اقتصاد مقاومتی می کند. رویکرد این نوشتار، تطبیقی، تحلیلی و بدیهه گرایی است.
    در نهایت با طرح یک موردکاوی تاریخی، اجمالا شایستگی چارچوب هستی شناسانه به دست آمده را در ارائه توجی هات مناسب از حقیقت بیرونی به بوته ی آزمایش می گذارد.
    کلیدواژگان: آینده پژوهی، فلسفه ی تاریخ، کلان تاریخ، اقتصاد نئوکلاسیک، اقتصاد تکاملی، اقتصاد مقاومتی
  • حسن بلند، حیدر دوست کافی صفحه 163
    استفاده از مبانی و روش های روان سنجی برای اندازه گیری شناخت ها، رفتارها، هیجان ها، تجربه ها و پدیده های دینی، روندی است که در شاخه های علوم مرتبط با «مطالعه علمی دین» از قبیل روان شناسی و جامعه شناسی دین رایج است. پیش فرض ناگفته و کمابیش بررسی ناشده این روند، همسان انگاشتن خصیصه های روانی و خصیصه های منحصر به حیات دینی –خصیصه های روحی- است. در این گزارش، ضمن اشاره به شواهدی دال بر ناهمسانی خصیصه های روانی و خصیصه های روحی یا تردید معقول در همسان انگاشتن آنها، چارچوب کلی پژوهشی معرفی می شود: کمی سازی دین ورزی برای محقق شدن باید بر دو چالش گذار از تن به روان و گذار از روان به روح چیره شود و برای نیل به این مقصود از تاسیس یا تکیه بر بنیادهای چهارگانه هستی شناختی و معرفت شناختی ناگزیر است. در این مقاله چالش گذار از تن به روان که در مساله دیرینه تن و روان ریشه دارد و به گونه ای روشمند و بسامان در ثنویت دکارتی صورتبندی شد و از طریق ایراد کمیت به یکی از مهمترین موانع تحقق اندازه گیری روانی بدل گشت، مورد بحث قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: کمی سازی دین ورزی، اندازه گیری روان شناختی، مساله تن، روان، ثنویت دکارتی، روان سنجی
|
  • Page 7
    Complexity theory refers to study of adaptive complex systems. We cannot explain and understanding of theses system by contemporary paradigms that based on linear equations. The current methods in social science have not power of researching any kind of these systems. We can study public policy as a complexes system for complexity science. in this paper, we exploring adaptive complex systems, their characteristics and justify implications of these systems for public policy making
    Keywords: complex system, complexity science, chaos theory, public policy, Government
  • Page 65
    The gold of this research is a knowledge more about the conflict of the viewpoints about Iranian cooperation and non-cooperation, by the methodological view. The method is qualitative (an inductive approach) and documentary. Over a half century, there have been some conflicted claims about cooperation and non-cooperation and all emphasize their selves are right. The principle problem is study on conflicted views about Iranian cooperation and non-cooperation, by the methodological view. The population includes all researches about cooperation state in Iran. Although differentiation in views, according to Marx, Manheim, Trigg and…, are may related to scientists’ economic-social statues and benefits, we only concentrate on scientists’ books and articles, reflections of their benefits on them and how they have done research and found their views and results. The results show two theoretical prepositions as principal effects that explain the conflicts, by methodological: “weakness in method” and “lack of critical scientific society”.
    Keywords: Views, conflict, cooperation, non, cooperation, scientific society, participation
  • Page 93
    It is generally agreed that if the semantic reference of a common name has been successfully fixed in a baptism then the term will refer to the same reference in all possible worlds. But in recent years, Garry Ebbs presented evidence against the idea of sameness of extension across time. According to him, the usage of a common name will not stay stable in future. If it is so then the semantic reference of these terms may be related to accidental events in future. Joseph LaPorte and Henry Jackman independently tried to examine the case and make it compatible with the received view of semantic references. In this essay an alternative approach shall be offered which other approaches can be interpreted as its different manifestations. For this purpose firstly we describe the problem, secondly we summarize the philosophers’ accounts and finally a new solution is offered
    Keywords: Common names, predicates, semantic reference, semantic externalism, metaphysical essence, semantic essence
  • Page 135
    Every economic is based upon a specific ontology. Every ontological framework has its own causal mechanism to justify socio-economic changes and give the proper recommendation. The article at first based on the multi-level approach and the recent developments in the complexity theory is going to judge and reconcile between the Orthodox and Heterodox economics about the nature of the socio-economic transitions. In the next step the research has improved the current approaches and made them suitable to undertake in the new-born concept of Resistance Economy, based upon the famous Islamic Shiite scholar's teachings concerning movement, change and evolution of the socio-economic systems and of the mega-history. The article has a comparative, analytical and adhocracy approach. As a result it examines the sufficiency of the recently found ontological view to justify appropriately the external reality by Presentation of a historical case study
    Keywords: Future studies, philosophy of history, macrohistory, neoclassical Economics, Evolutionary Economics, Resistance Economy
  • Page 163
    Using psychometric concepts and methods for measuring religious cognitions, emotions, behaviors, experiences and phenomena is a common trend in academic disciplines that are assumed to study religion scientifically such as psychology and sociology of religion. This trend is based on an unstated and more or less, unverified pre-assumption that psychological attributes and spiritual attributes, both belong to the same category and do not differ from each other. Some evidences against this pre-assumption were discussed and the basic thesis of the main research, which this article is a report of its first section, was introduced: the quantification of religiosity can not be viewed conceptually as a valid scientific endeavor unless it overcome two fundamental challenges, the mind-body challenge and the spirit-mind one, by assuming four ontological/epistemological stances. The basic challenge for measuring psychological attributes is to filling the gap between two ontologically different entities, i.e. body and mind. This challenge has its roots in the long-standing body-mind problem and its most influential formulation was known as Cartesian dualism that somehow entered the scene of debates on psychological measurement in late 19th century as the Quantity Objection. This basic challenge, i.e. the transition from body to mind, was the main focus of discussion in this article.
    Keywords: quantification of religiosity, psychological measurement, mind, body problem, Cartesian dualism, psychometry