فهرست مطالب

روش شناسی علوم انسانی - پیاپی 79 (تابستان 1393)

فصلنامه روش شناسی علوم انسانی
پیاپی 79 (تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/08
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مجید کافی، رضا اکبری صفحات 7-26
  • منصور شاه ولی، شبیر کرمی صفحات 27-46
    متناسب سازی تولید علم با نیازهای بخش های مختلف یک کشور از خصوصیات جهان امروز است که می تواند به پایداری آن کشور منجر شود. این کار تنها از طریق تبیین الگوی متناسب روش تحقیق امکان پذیر است. به همین دلیل، برای بررسی الگوی متعالی آموزش روش تحقیق، به منظور تولید علم و در راستای تحقق توسعه پایدار کشور، پژوهشی با روش ترکیبی انجام شد. جمعیت مورد مطالعه این تحقیق، دانش آموختگان مقطع دکتری ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه های شیراز و تهران هستند. نتایج تحقیق نشان داد که در هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی آموزش روش تحقیق به این دانش آموختگان، به عنوان محققان آینده کشور، نارسایی هایی وجود دارد. در این تحقیق به نتیجه گیری شد که رعایت 14 ویژگی در آموزش روش تحقیق برای تحقق توسعه پایدار امری ضرروی است؛ این ویژگی ها، که اجزای الگوی متعالی آموزش روش تحقیق را تشکلیل می دهند، در سه دسته هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی تدوین شده اند.
    کلیدواژگان: تولید علم، آموزش روش تحقیق، توسعه پایدار، تحقیق ترکیبی
  • قاسم زائری، علی راغب صفحات 47-69
    این مقاله به بررسی آراء جیامباتیستا ویکو در مورد ماهیت تاریخ و شیو درست دستیابی به شناخت از آن می پردازد. ویکو درصدد تاسیس نوعی «الهیات منطقی مدنی مشیت الهی» است و این مقاله با مراجعه به آثار اصلی او و نیز بهره گیری از آراء شارحانش نشان خواهد داد که او در محل برخورد دو امتداد نظری، یکی معرفت شناختی و دیگری هستی شناختی، در باب تاریخ قرار دارد. او معتقد است که «مشیت الهی» بر تاریخ حاکم است، اما لزوما انسان مسلوب الاختیار نیست، بلکه فعالانه و البته در درون طرح خداوند حاضر است و مشارکت دارد. نظریه مشهور او در باب تحول سه مرحله ای تاریخ، از «الهی» به «قهرمانی» و سپس به «مدنی» که بعدها مورد استفاد اگوست کنت قرار گرفت، محصول همین فکر است. از حیث روش شناختی نیز ویکو گزار «ساختن، معیار حقیقت است» را جایگزین اصل دکارتی «معیار حقیقت، وضوح و تمایز است» کرد، و بدین ترتیب، یقینی ترین علم را نه ریاضی، بلکه تاریخ می داند. از نظر ویکو ماهیت تاریخ، انسان ساخته است، بنابراین، وی در گرایشی آشکار به لاک روش درست شناخت تاریخ را بررسی ساخته های انسانی می داند و میان ساخته های انسانی نیز تولیدات فرهنگی مانند هنرها، اسطوره ها، افسانه ها، حکایات، اشعار و آنچه را که در تاریخ نگاری سنتی «خرافه» دانسته می شد، ارزشمند و مهم قلمداد می کند. استدلال ویکو در مورد تمایز میان شناخت از «طبیعت» و «تاریخ» به مبنای اولیه ای برای بحث های بعدی فیلسوفان نوکانتی بر سر «علوم انسانی» و تاریخی از علوم طبیعی بدل شد.
    کلیدواژگان: جیامباتیستا ویکو، تاریخ، دکارت، ارسطو، مشیت الهی، اسطوره
  • میثم خسروی، موسی اکرمی صفحات 71-88
    بازی به عنوان بخش مهمی از زندگی روزمره، هزاران سال در زندگی بشر تداوم داشته است، اما کمتر از هفتاد سال است که نظریه بازی به صورت جدی موضوع بررسی های نظری و صورت بندی های فنی قرار گرفته است. این مقاله، در نگرشی فلسفی، به عناصر بازی و نظریه بازی – که صورت بندی ریاضیاتی کنش های بازیگران در موقعیت های راهبردی است – می پردازد.
    ویتگنشتاین مدعی شد که عرضه تعریفی از بازی ممکن نیست. ما با بررسی اندیشه های ویتگنشتاین، به ارائه و ارزیابی دیدگاه های منتقدان او دربار بازی خواهیم پرداخت. سپس با اشاره به مولفه های شناختی بازی مانند نقش شاخص اطلاعات در بازی و حذف استراتژی های مسلط اکید، نشان می دهیم که در بررسی این دو موضوع مسئله ارائه ملاکی برای تعیین میزان معقولیت بازیگران رخ می نماید. پس از بیان پاسخ نظریه بازی تکاملی به این معضل، نقدهای وارد بر تفسیر تکاملی نیز بررسی خواهد شد.
    کلیدواژگان: تعریف بازی، ویژگی های بازی ساز، سود، سقف معقولیت بازیگران، نظریه بازی تکاملی
  • آرش موسوی، علی کرمانشاه صفحات 89-110
    رویکرد نظام های نوآوری در دو دهه پایانی قرن بیستم به نحوی آگاهانه و هدفمند برای رقابت با نگاه سنتی اقتصاددانان نئوکلاسیک به موضوعاتی همچون نوآوری، توسعه اقتصادی و رقابت پذیری اقتصادی نضج پیدا کرد. چهارچوب مفهومی نظام نوآوری با وجود انتشار و نفوذ سریع و خیره کننده خود در مجامع آکادمیک و محافل سیاست گذارانه در سطوح ملی و بین المللی هنوز نتوانسته است، جایگاه تثبیت شده رقیب نئوکلاسیک خود را متزلزل سازد و آن را از میدان خارج کند. در مقاله حاضر رقابت معرفتی میان این دو نحله تحقیقاتی با یک رویکرد معرفت شناختی تحلیل می شود. بدین منظور، وزن هر یک از این سنت های تحقیقاتی را در نسبت با هر یک از اعضای یک مجموعه سه تایی از معیارهای عام داوری در علم (توافق با مشاهدات، سادگی، قیاس تشبیه) مشخص می کنیم و نشان می دهیم که چرا این دو رویکرد رقیب دوشادوش یکدیگر در صحنه اقتصاد نوآوری باقی مانده اند.
    کلیدواژگان: اقتصاد نوآوری، نظام های نوآوری، استنباط بهترین تبیین، معیار های ارزیابی، فلسفه علوم اجتماعی
  • حسن بلند صفحات 111-136
    به رغم گذشت 150 سال از آغاز برنامه اندازه گیری خصیصه های روانی و افزایش کاربست ها و اعتبار آن، هنوز نسبت به امکان پذیری اندازه گیری روان شناختی تردیدهای تغافل ناپذیری وجود دارد. بخش عمده ای از این تردیدها را می توان با مفهوم تاریخی «ایراد کمیت»، که هنوز هم در دو وجه هستی شناختی و معرفت شناختی، اعتبار و کارآیی خود را حفظ کرده اند، توضیح داد. بر مبنای ایراد هستی شناختی کمیت، کمیت پذیری از ویژگی های جسم است و نمی توان آن را به روان که از لحاظ هستی شناختی به حیطه ی متفاوتی تعلق دارد، تعمیم داد. مسئله پژوهش حاضر بازشناسی تلاش دنبال کنندگان «برنامه روان شناسی علمی» عموما و اندازه گیری روان شناختی، خصوصا برای چالش با این ایراد است. شگفت آنکه در نهایت جویندگان عینیت، چه بسا بی آنکه بدانند ناچار شدند تا یکی از مهم ترین نظام های فراوری عینیت در علم، یعنی اندازه گیری، را بر بنیاد «ذهن گرایی» استوار کنند،: بررسی تحلیلی پیشینه و مبانی اندازه گیری روانی و تحلیل انتقادی نوشتارگان مرتبط با آن آشکار می کند که یعنی اگر چه اتکاء به «نظریه همسانی» به عنوان شکلی از اشکال «یگانه انگاری ماده گرایانه» راه حلی هستی شناختی است که عموما علم گرایان در «عالم نظر» پیشنهاد کرده اند و می کنند، اما آنچه واقعا و «در عمل» بنیاد هستی شناختی اندازه گیری روان شناختی را تشکیل می دهد، «یگانه انگاری ذهن گرایانه ای» است که از طریق رویکرد «عملیات گرایی»، به گونه ای نه چندان آشکار و هشیارانه، به روان شناسی و علوم اجتماعی وارد شده است.
    کلیدواژگان: اندازه گیری روان شناختی، ایراد کمیت، نظریه همسانی، یگانه انگاری، ذهن گرایی، عملیات گرایی
  • علیرضا منصوری صفحات 137-152
    کتاب رویکرد تجربی از آثار متاخر ون فراسن است که در آن هم بیان جدیدی از تجربه گرایی ارائه می کند و هم به تبیین نسبت آن با علم و دین می پردازد. رویکرد تجربی ون فراسن، که وجه بارز آن نگرشی منفی به متافیزیک است، قرار است در کنار معرفت شناسی جدید وی با عنوان اراده گرایی، که یک رویکرد غیرجزمی به عقلانیت است، دیدگاهی منسجم را نتیجه دهد. هدف مقاله حاضر این است که نشان دهد،این انسجام پایدار نیست؛ زیرا روایت جدید ون فراسن از تجربه گرایی هنوز گرفتار رگه هایی از جزم گرایی است که تلاش برای رهایی از آن، باعث نزدیک شدن وی به رویکرد عقلانیت نقاد می شود، اما در این صورت مواجهه وی را با متافیزیک تحت تاثیر قرار خواهد داد. در پایان، ضمن بیان مواردی از تاریخ علم بر این نکته تاکید خواهد شد که تجربه گرایی نباید هویت خود را با ضدیت با متافیزیک گره بزند.
    کلیدواژگان: موجه گرایی، تجربه گرایی، عقلانیت، عقلانیت نقاد، ون فراسن، متافیزیک