فهرست مطالب

دانش کشاورزی - سال شانزدهم شماره 4 (پیاپی 64، 1385)

فصلنامه دانش کشاورزی
سال شانزدهم شماره 4 (پیاپی 64، 1385)

  • 196 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/04/10
  • تعداد عناوین: 17
|
  • محمدتقی ستاری، بهرام اسمعیل زاده، احمد فاخری فرد صفحه 1
    با توجه به ماهیت تصادفی جریان ورودی به مخزن یک سد، پیش بینی عملکرد آتی مخزن با هدف آبیاری از اهمیت فراوانی برخوردار است. شبیه سازی در واقع یک روش مدل سازی است که رفتار آتی سیستم را پیش بینی می کند. مدیران و تصمیم گیران نیز با استفاده از نتایج مدل های شبیه سازی و سناریوهای مطرح شده سیاست بهره برداری از مخازن را تعیین می کنند. سد ارسباران با حجم کل 25 میلیون متر مکعب جهت آبیاری 3200 هکتار از اراضی کشاورزی منطقه کلیبر احداث شده است. هدف تحقیق حاضر پبش بینی عملکرد مخزن سد و تعیین سیاست بهره برداری مناسب برای دوره های آتی بهره برداری بود. در این مطالعه جهت پیش بینی عملکرد مخزن با استفاده از داده های تاریخی جریان و روش مونت کارلو نسبت به شبیه سازی و تولید داده های تصادفی جریان ورودی به مخزن اقدام گردید. با استفاده از داده های حاصله پارامترهای مجهول مخزن (حجم ذخیره در مخزن، حجم بارش روس سطح دریاچه مخزن، حجم تبخیر از سطح دریاچه مخزن، حجم آب سریزی از مخزن) و سیاست بهره برداری آتی مخزن مشخص گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که در 15 درصد مواقع حجم ذخیره شده بیش از حجم کل مخزن بوده که این امر موجب به کار افتادن سرریز خواهد شد.
    کلیدواژگان: بهره برداری مخزن، شبیه سازی مونت کارلو، مدل سازی ریاضی
  • ابراهیم زارع، محمد شاکر، حمیدرضا خادم حمزه صفحه 13
    کلزا با شرایط آب و هوایی بسیاری از نقاط ایران سازگار است و به همین دلیل زراعت آن جهت تامین روغن خوراکی مورد نیاز کشور در حال توسعه است. در سال 1379 در یک آزمایش مزرعه ای روش برداشت دو مرحله ای کلزا، در چهار دامنه رطوبتی با روش برداشت مستقیم آن، از نظر متغیرهایی نظیر، مقدار عملکرد، میزان ریزش در هنگام برداشت، درصد شکستگی، نارسی و ناخالصی دانه و ظرفیت مزرعه ای در شهرستان مرودشت استان فارس مقایسه گردید. در این مطالعه از دو روش استفاده شد. در روش اول ابتدا محصول کلزا در چهار دامه رطوبتی دانه شامل 30 تا 35، 25 تا 30، 20 تا 25 و 15 تا 20 درصد با دست برداشت و سپس جهت کاهش رطوبت دانه به حدود 10 تا 12 درصد به مدت چند روز به صورت نواری در مزرعه نگه داشته شد و در مرحله بعد، نوارهای کلزا با استفاده از کمباین جمع آوری و خرمنکوبی شد. در برداشت مستقیم، در رطوبت دانه حدود 10 تا 12 درصد، محصول با استفاده از کمباین بطور مستقیم برداشت شد. آزمایش در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام و نتایج با استفاده از روش آنالیز واریانس تحلیل گردیده و میانگین تیمارها با آزمون دانکن با یکدیگر مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که از نظر عملکرد محصول بین تیمارهای مختلف، اختلاف معنی داری وجود ندارد. از نظر هزینه برداشت هیچ یک از تیمارهای مورد ارزیابی قابل رقابت با تیمار برداشت مستقیم نمی باشند. با توجه به نتایج، اگر در برداشت دو مرحله ای با رطوبت 15 تا 20 درصد دانه، خارج کردن محصول منجر به افزایش بیش از 25.8 درصد در عملکرد شود، می توان روش دو مرحله ای شامل بریدن و خارج نمودن محصول را توصیه نمود.
    کلیدواژگان: بررسی اقتصادی، ضایعات، کلزا، مرحله برداشت
  • رسول محمدرضایی، احسان شافعی صفحه 23
    با توجه به اهمیت اصلاح روش های سنتی و استفاده از فناوری های نوین در امر کشاورزی و نیاز به آموزش این فناوری ها به کشاورزان اثر دانش فنی کشاورزان بر تولید محصول انگور بطور موردی در روستای بالو شهرستان ارومیه در سال زراعی 1380-1379 بررسی شد. در این تحقیق اثر تجربه و ترویج و استفاده از روش کاشت کوردون بر تولید معنی دار و مثبت بود. ولی اثر سن، تحصیل و کشاورز بودن به عنوان شغل اولیه معنی دار نشد. این امر نشانگر سهم بیشتر دانش بومی در فرآیند تولید بوده و لزوم انتقال فناوری های نوین و روش های جدید را به کشاورزان مورد تاکید قرار می دهد.
    کلیدواژگان: انگور، ترویح، دانش فنی، رگرسیون
  • رضا رضایی، رسول جلیلی مرندی، قاسم حسنی صفحه 29
    یک آزمایش مقدماتی در سال 1383 با تعداد یازده تیمار پیوندی شامل پیوند اسکنه ای، اسکنه ای زیر خاکی، بارک (زیرپوستی)، زبانه ای، پیوند شکمی در سه زمان مختلف (بهاره، تابستانه و پاییزه)، پیوند وصله ای در سه زمان مختلف (بهاره، تابستانه و پاییزه) و پیوند قاشی در نهالستان ایستگاه تحقیقات کشاورزی کهریز صورت گرفت. آزمایش اصلی با همان تعداد تیمار در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 4 تکرار در یک نهالستان خصوصی واقع در ارومیه در سال 1384 اجرا گردید. براساس نتایج بدست آمده بین روش ها و زمانهای مختلف اختلاف معنی داری از نظر درصد گیرایی پیوند وجود داشت، به طوریکه بیشترین درصد گیرایی (93.3% و 83.75% در سال 1383 و 1384) مربوط به پیوند بارک یا زیر پوستی اجرا شده در اوایل اردیبهشت ماه بود. پیوند وصله ای بهاره در 1384 با حدود 60% و شکمی بهاره با تقریبا 40% موفقیت در گیرایی پیوند، در هر دو سال آزمایش در رتبه دوم قرار گرفتند. همچنین نتایج مطلوبی در هر دو سال، از پیوند اسکنه ای زیر خاکی (حدود 40%) به دست آمد. لیکن این میزان در پیوند اسکنه معمولی به حدود 20% کاهش یافت. در سایر پیوندها با وجود بالا بودن درصد سبز پیوندگاه دو هفته پس از عمل، گیرایی پایه و پیوندک موفقیت آمیز نبود. بر طبق نتایج، بهترین محدوده زمانی برای پیوند گردو از اوایل فروردین تا حداکثر اواسط اردیبهشت ماه بود. بنابراین، توصیه می شود پیوند گردو با دو روش پیوند زیرپوستی و وصله ای ترجیحا در اوایل بهار با ذخیره سازی پیوندک ها در سردخانه صورت گیرد.
    کلیدواژگان: انواع پیوند، پیوندگاه، گیرایی پیوند، نهالستان
  • تاثیر پلی آکریل آمید، پومیس و کاه بر روی فرایند نفوذ و هدایت هیدرولیژیکی تحت شرایط غرقابی و بارانی
    محمدرضا نیشابوری، نسرین صادقیان، علی اصغر جعفرزاده، محمود تورچی صفحه 39
    تشکیل سله منجر به ایجاد لایه متراکم و سخت در سطح خاک می شود و به طور معنی داری میزان نفوذ آب به خاک و سرعت جوانه زنی بذر را کاهش می دهد. روش های متفاوتی برای حل این مشکل پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات پلی آکریل آمید (PAM)، پومیس و کاه گندم به عنوان اصلاح کننده بر روی نفوذ آب به خاک تحت شرایط بارانی و غرقابی در آزمایشگاه است. برای انجام آزمایش ابتدا ستونهای خاک در لوله های پولیکا به قطر 15 و به طول های 15 و 25 سانتی متر آماده گردید. لوله های مذکور به طور یکنواخت با Db=1.4gcm-3 از یک خاک لوله شنی (Coarse loamy، mixed (Calcareous)، mesic، fluventic) پر شدند. پومیس به مقدار %1 و 3% و کاه معادل 2.1 و 5 تن در هکتار با لایه سطحی (5cm) خاک ستونها به خوبی مخلوط شدند. PAM به مقادیر 50 و 100 میلی متر در ساعت و یا غرقابی (با ایجاد 1cm ارتفاع آب در سطح خاک) آبیاری شدند. مقادیر نفوذ تجمعی (Ic) تا برقراری سرعت نفوذ ثابت اندازه گیری شد. هدایت هیدرولیکی سله (Kc) به روش هلالیا و لتی (1988) محاسبه گردید. اصلاح کننده ها صرف نظر از نوع و مقدار آنها و نیز روش آبیاری، Ic را از 8.5cm در تیمار شاهد بطور متوسط به 14.1cm در خاکهای تیمار شده افزایش دادند. PAM 50 میلی گرم در لیتر با 16.24cm بالاترین افزایش در Ic داشت. دو اصلاح کننده دیگر با تاثیر مشابه در Ic در مرتبه دوم قرار گرفتند. Ic در تیمارهای تحت آبیاری بارانی بیشتر از آبیاری غرقابی بود که ثمربخشی بالاتر اصلاح کننده ها را در آبیاری بارانی نسبت به غرقابی نشان داد. به جز تیمار پومیس 1% همه اصلاح کننده ها سرعت نفوذ نهایی را تقریبا به طور یکسان افزایش دادند. مقدار افزایش در مقایسه با تیمار شاهد در سطح احتمال 1% معنی دار گردید. تاثیر اصلاح کننده ها بر روی Kc همانند شدت نفوذ نهایی بود. 50PAM میلی گرم در لیتر Kc را از 44.2 به 88.9mmhr-1 افزایش داد که بیش از 100% می باشد. در این مورد نیز پومیس و کاه و کلش در مرتبه دوم قرار گرفتند. بطور کلی گر چه 50 PAM در لیتر بیشترین تاثیر در بهبود مشخصات نفوذ را داشت اما کاربرد آن از برخی جنبه ها مثل استمرار تاثیر و ریسک آلودگی خاک ناشی از تجمع و تجزیه PAM به اکریل آمید نیاز به بررسی دارد. از نظر فراهمی و هزینه مصرف و احتمالا دوام تاثیر، پومیس به عنوان یک اصلاح کننده مناسب می تواند مطرح باشد.
    کلیدواژگان: اصلاح کننده خاک، پلی آکریل آمید، پومیس، کاه و کلش، نفوذ، هدایت هیدرولیکی
  • مهرزاد الله قلی پور، محمد صالح محمدصالحی، ابوبکر جوهر علی، مجید نحوی، فریدون پاداشت، محمد تواضع، حسین مهرگان صفحه 51
    به منظور تعیین سازگاری و پایداری لاین های امیدبخش برنج، تعداد 8 لاین در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار در سه منطقه رشت، رودسر و طالش طی سال های 1380 الی 1382 مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این بررسی، خصوصیاتی شامل عملکرد دانه، تعداد خوشه، وزن صددانه، ارتفاع بوته، طول خوشه، روزهای تا 50 درصد گلدهی، میزان آمیلوز، دمای ژلاتینی شدن، میزان ثبات و قوام ژل و میزان تبدیل شلتوک به برنج سفید اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که لاین های مورد بررسی از نظر کلیه صفات به غیر از طول خوشه در منطقه رشت و میزان تبدیل شلتوک در منطقه رودسر در سال اول، دارای اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1% هستند. تجزیه واریانس مرکب نیز حاکی از آن بود که لاین های مورد مطالعه از نظر تمامی صفات دارای اختلاف معنی دار در سطح احتمال 1% می باشند. اثر مکان تنها برای وزن صددانه معنی دار گردید و بین مکان های مختلف از نظر سایر صفات اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. اثر متقابل ژنوتیپ × مکان برای هیچکدام از صفات معنی دار نبود و اثر متقابل سال × ژنوتیپ فقط برای تعداد خوشه، ارتفاع بوته و طول خوشه معنی دار بدست آمد. در عین حال اثر متقبال سه گانه ژنوتیپ × مکان × سال برای صفات مهمی مثل عملکرد دانه، وزن صددانه، ارتفاع بوته و طول خوشه معنی دار بود. لاین های 838، 837، 840 و 841 به ترتیب با میانگین عملکرد 5.944، 5.918، 5.876 و 5.854 تن در هکتار بیشترین عملکرد را در سه منطقه در طی سه سال داشتند. تجزیه پایداری عملکرد لاین ها نشان داد که سه لاین امیدبخش 838، 837، 840 و 841 به دلیل برخورداری از نوسانات کمتر در سال های مختلف، با دارا بودن ضریب تغییرات و میانگین مربعات درون مکانی کوچکتر و در عین حال با عملکرد بالا، پایدارترین لاین ها می باشند. با وجود این، دو لاین امیدبخش 840 و 841 جز لاین های با آمیلوز متوسط هستند و از این نظر شبیه ارقام محلی ایرانی می باشند و ازنظر طول دوره رشد جز ژنوتیپ های زودرس تا میان رس محسوب می گردند و نسبت به بیماری مهم بلاست مقاوم می باشند. بنابراین، این لاین ها می توانند به عنوان ارقام جدید برنج برای استان گیلان معرفی شوند.
    کلیدواژگان: اثر متقابل ژنوتیپ محیط، برنج، پایداری عملکرد، لاین امیدبخش
  • مهدی برادران فیروزآبادی، محمدرضا شکیبا، فرخ رحیمزاده خویی، سیدجلال طباطبایی، محمود تورچی صفحه 59
    انتقال مجدد منابع درونی از مهمترین مکانیسم های گیاهان زراعی است که تا حدودی به شرایط محیطی و مواد غذایی در دسترس وابسته است. از این در این پژوهش مصرف نیتروژن قبل از گلدهی و اعمال یک تنش خشکی کنترل شده در مرحله پر شدن دانه به عنوان راهکاری برای افزایش انتفال مجدد ذخایر کربوهیدارت های غیر ساختمانی به دانه مورد مطالعه قرار گرفت. دو رقم جو (Hordeum vulgare L.) به نامهای والفجر و ریحان طی دو آزمایش گلدانی و مزرعه ای تحت تاثیر سطوح نیتروژن و تنش خشکی در قالب طرح آزمایشی فاکتوریل اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی قرار گرفتند. سه سطح نیتروژن 60، 120 و 180 کیلوگرم در هکتار مقارن با ساقه دهی و سه سطح آبیاری کامل (بیش از 80% ظرفیت زراعی)، آبیاری در 65-55 درصد و 45-35 درصد ظرفیت زراعی خاک، 10 روز پس از گلدهی اعمال شدند. کنترل آب گلدان ها به روش وزنی و کنترل آب مزرعه با نمونه گیری از خاک و تعیین رطوبت آن صورت کارایی انتقال آن در برگ، غلاف، پدانکل، دو میانگره زیر پدانکل و میانگره های پایین ساقه بررسی شد و سهم ذخایر هر یک از این بخش ها در پر کردن دانه تعیین گردید. افزایش نیتروژن، میزان ذخایر کربوهیدراته قبل از گلدهی را در تمام بخش های مذکور افزایش داد، اما موجب کاهش مقدار ذخایر انتقال یافته از زمان گلدهی تا رسیدگی و نیز کاهش کارایی انتقال ذخایر گردید. با افزایش شدت تنش خشکی، میزان انتقال ذخایر از گلدهی تا رسیدگی افزایش یافت و انتقال مجدد با کارایی بیشتری انجام شد. در میان بخش های رویشی مورد مطالعه دو میانگره زیر پدانکل و دو میانگره پایین ساقه بیشترین کارایی را در انتقال کربوهیدرات ها داشتند و پس از جمع بندی نتایج و تعیین سهم هر بخش در پر کردن دانه، ذخایر کربوهیدرات غیر ساختمانی موجود در دو میانگره زیر پدانکل به عنوان مهمترین ذخایر در پر کردن دانه مشخص گردید. در قالب این پژوهش تفاوت چشمگیری میان دو رقم مورد مطالعه وجود نداشت.
    کلیدواژگان: انتقال مجدد، تنش خشکی، جو، کربوهیدرات غیر ساختمانی، نیتروژن
  • سدابه جهانبخش گده کهریز، قاسم کریم زاده، فردوس رستگار صفحه 73
    در این تحقیق اثر دمای بهاره سازی روی مقدار کمی و الگوهای الکتروفورزی پروتئین های محلول برگ گندم در یک ژنوتیپ بهاره (لاین 58، حساس به سرما) و یک ژنوتیپ پاییزه (بزوستایا، مقاوم به سرما) مورد بررسی قرار گرفت. گیاهچه های هر دو ژنوتیپ به مدت 14 روز در دمای 20 درجه سانتی گراد رشد داده شدند. نیمی از آنها برای القا تیمار سرمایی به دمای 4 درجه سانتی گراد به مدت 32 روز انتقال داده شدند و سپس تا روز 58 آزمایش به دمای 20 درجه سانتی گراد عودت داده شدند (تیمار سرمایی). نیم دیگر گیاهچه های باقی مانده در دمای معمولی 20 درجه سانتی گراد تا آخر آزمایش نگهداری شدند (تیمار شاهد). از روز 14 آزمایش هر 4 روز یک بار سه نمونه یک گرمی از برگ های هر دو ژنوتیپ در هر تیمار دمایی به طور تصادفی نمونه برداری به عمل آمد. پروتئین های کل محلول برگ استخراج شده و با استفاده از روش برادفورد و اسپکتروفتومتری تعیین غلظت گردید. تغییرات کمی پروتئین ها در قالب یک آزمایش فاکتوریل سه عاملی با طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. فاکتورهای عبارت از ژنوتیپ، تیمار دمایی و زمان نمونه برداری به ترتیب در 2، 2 و 12 سطح بود نتایج نشان داد که اثرات ساده و اثرات متقابل در سطح احتمال %0.1 معنی دار هستند. تجزیه های اضافی بین دو تیمار دمایی در هر ژنوتیپ نشان داد که کاهش 16 درجه سانتی گراد باعث تجمع سرما القایی پروتئین های محلول در ژنوتیپ پاییزه در مقایسه با شاهد شده است ولی چنین پاسخی در ژنوتیپ بهاره مشهود نبود. نتایج SDS-PAGE نشان داد که تولید پلی پپتیدهای جدید سرما القایی از 4 روز در معرض سرما شروع شد که شامل 7 نوع 40، 57، 66، 90، 100، 180 و 200 کیلودالتون در برگ های گیاهچه های هر دو ژنوتیپ (بجز پلی پپتید 40 کیلودالتون در ژنوتیپ بهاره) تولید گردید. از طرفی تولید پلی پپتید 23 کیلودالتونی در نتیجه تیمار سرما در ژنوتیپ بهاره متوقف گردید.
    کلیدواژگان: برادفورد، پروتئین برگ، سرما، گندم بهاره و پائیزه
  • فرانک روزبه، سید یعقوب صادقیان، مجید دهقانشعار، حسن زارع مایوان، حسین نادری منش صفحه 85
    آفات و بیماری های چغندرقند از عوامل مهم کاهش عملکرد و عیار قند محصول این گیاه هستند. گونه های وحشی چغندر بویژه گروه Procombentes بعلت دارا بودن ژن های مقاومت به آفات و بیماری های مهم مورد توجه به نژادگران قرار گرفته است و دو رگ گیری چغندرقند (Beta vulgaris L.) با گونه های این گروه یکی از مهم ترین روش های انتقال ژن و تهیه ارقام مقاوم می باشد. در این تحقیق جهت تهیه هیبریدهای بین گونه ای، تلاقی چغندرقند زراعی تتراپلوئید (توده 37RT) بعنوان والد مادری و دو گونه وحشی موجود در این گروه با نام های B. procumbens و B. webbiana بعنوان والد پدری انجام شد و گیاهان هیبرید به روش نجات جنین تهیه گردیدند. از نشانگرهای RAPD برای شناسایی والدین و هیبریدها استفاده شد. بدین منظور DNA ژنومی والدین و هیبریدها استخراج شده و با استفاده از آغازگرهای تصادفی OPX15 و OPX2 که اختصاصی گونه های وحشی این گروه می باشند، تکثیر شدند. در فراورده های PCR، حاصل از تکثیر با آغازگر OPX15، کلیه هیبریدها همگی دارای سه نوار مشترک با والدین بودند (دو نوار از گونه های وحشی و یک نوار از گونه زراعی). نوارهای با وزن مولکولی 0.7kb و 2.6kb بین والدین وحشی و هیبریدها و نوار 1.1kb بین والد زراعی و هیبریدها مشترک بود. در رابطه با آغازگر OPX2 نیز یک نوار با وزن مولکولی 0.6kb در والد زراعی و هیبریدها و یک نوار دیگر با وزن مولکولی 0.99kb در والد وحشی و هیبریدها بطور مشترک مشاهده گردید. همچنین یک نوار 1.9kb در والدین زراعی و وحشی و گیاهان هیبرید دیده شد. مطالعات مولکولی فوق الذکر موید آن است که گیاهان حاصل از تلاقی چغندرقند با خویشاوندان وحشی گروه Procumbentes از طریق نشانگرهای RAPD قابل شناسایی بوده و از آنجایی که این نشانگرها با ژن های مقاومت به نماتد چغندرقند همبستگی دارند، می توانند نقش موثری را در ردیابی ژن های مقاوم به بیماری ها در گونه های زراعی در برنامه های در نژادی چغندرقند داشته باشند.
    کلیدواژگان: چغندرقند، گونه های وحشی، نشانگرهای rapd، هیبرید بین گونه ای
  • رئوف سیدشریفی*، سلیم فرزانه، حبیب کشیری، عادل دباغ محمدی نسب صفحه 95

    به منظور بررسی رقابت و عملکرد ارقام سویا در کشت خالص و مخلوط، در سال زراعی 1381 آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با استفاده از رقم پا کوتاه پرشینگ و رقم پا بلند ویلیامز با شش سطح نسبت کاشت پرشینگ به ویلیامز: 0:100، 20:80، 40:60، 60:40، 80:20، 100:0، و سه سطح تراکم (40، 50 و 60 بوته در متر مربع) در سه تکرار در مزرعه ای واقع در 22 کیلومتری گرگان – ساری اجرا شد. مدل های رقابتی عکس عملکرد تک بوته در کشت های خالص با استفاده از معادله کایرا و در مخلوط با استفاده از بسط معادله شینوزوکی و کایرا و معادلات پیشنهادی وات کینسون مورد برازش قرار گرفتند. در کشت های خالص، عکس عملکرد تک بوته هر دو رقم با تراکم رابطه خطی داشت. نتایج حاصل از مدل های برازش شده نشان دادند که از نظر رقابتی هر بوته رقم ویلیامز معادل 1.2385 بوته رقم پرشینگ و هر بوته پرشینگ معادل 0.9 بوته ویلیامز است. علاوه بر آن، رقابت درون رقمی در رقم ویلیامز بیشتر از رقابت برون رقمی است، در صورتی که رقم پرشینگ، بیشتر تحت تاثیر رقابت برون رقمی قرار می گیرد. در ضمن، اختلاف عکس عملکرد تک بوته ویلیامز در کشت خالص و مخلوط بسیار ناچیز و در مورد پرشینگ بسیار چشمگیر است. این امر حاکی از این واقعیت است که رقم ویلیامز رقابتگر قوی تری نسبت به رقم پرشینگ است. بیشترین عملکرد در نسبت ردیفی 40:60 با تراکم 50 بوته در متر مربع حاصل شد (LER=1.21).

    کلیدواژگان: تراکم، رقابت، عملکرد دانه، کشت خالص، کشت مخلوط، سویا
  • علیرضا سیروس مهر، عادل دباغ محمدی نسب، عزیز جوانشیر، فرخ رحیم زاده خویی، محمد مقدم اصغر بنایی خسرقی، سیدحامد طباطباءوکیلی صفحه 103
    در راستای کشاورزی پایدار، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا شد. در این بررسی ارزن مرواریدی واریته نوتریفید (Pennisetum glaucum (L.) R.Br.) و ماشک زراعی (Vicia sativa L.) به صورت مخلوط ردیفی کاشته شدند. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها یک تراکم ثابت ارزن با میزان 15 کیلوگرم در هکتار و سه تراکم ماشک با 50، 70 و 90 کیلوگرم در هکتار و کلیه ترکیب های حاصل از دو گیاه را شامل شد. سیستم کشت مخلوط از نوع جایگزینی (با نسبت 1:1) بود. تیمار اول کشت مخلوط یعنی ارزن با سطح اول تراکم ماشک (113.8 بوته در متر مربع) بیشترین مقدار عملکرد نسبی کل را نسبت به بقیه تیمارها از خود نشان داد. بالاترین مقدار عملکرد نسبی (1.28) مربوط به ماشک در تراکم 50 کیلوگرم در هکتار بود. این امر نشان می دهد که ماشک در حالت کشت مخلوط عملکرد بیشتری را نسبت به کشت خالص تولید می کند. شاخص تعادل رقابتی ارزن بر روی ماشک در کلیه ترکیبات تیماری کوچکتر از صفر (منفی) بود و بنابراین ماشک نسبت به ارزن از لحاظ رقابتی برتری داشته است. براساس این معیار تیمار مربوط به تراکم زیاد ماشک، کمترین غالبیت و تیمار مربوط به تراکم کم ماشک دارای بیشترین غالبیت بود. مقدار شاخص غالبیت برای ارزن در کلیه تیمارها منفی بود. با افزایش تراکم ماشک، شدت مطلق رقابت آن افزایش و در نتیجه عملکرد تک بوته ماشک در کشت مخلوط، در مقایسه با حالت فاقد رقابت، کاهش یافت. بطور کلی، در کل دوره رشد از نظر درصد پوشش سبز، اختلاف چندانی بین سه ترکیب تراکمی کشت مخلوط مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: ارزن نوتریفید، تراکم، رقابت، عملکرد نسبی، کشت مخلوط، ماشک زراعی
  • سیدابوالقاسم محمدی*، محمد مقدم، سعید اهری زاد صفحه 115

    اسپرس به دلیل داشتن ریشه عمیق و مقاومت زیادتر به خشکی در مقایسه با یونجه، خوشخوراکی و عدم ایجاد نفخ در دامها یکی از گیاهان علوفه ای مهم در کشور بشمار می رود. تحقیق حاضر بعنوان یکی از گام های اولیه اصلاحی و به منظور ارزیابی 15 توده بومی اسپرس مورد کشت در مناطق مختلف استانهای آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در سه تراکم مختلف بوته (200، 400 و 600 بوته در متر مربع) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار طی 3 سال اجرا شد. نتایج نشان داد که در سال اول و سوم آزمایش تفاوت توده ها از نظر کلیه صفات مورد مطالعه، به غیر از نسبت برگ به ساقه در سال سوم، معنی دار بود. در حالیکه در سال دوم از نظر صفات ارتفاع بوته، وزن خشک 15 بوته و عملکرد علوفه خشک در واحد بوته تفاوت معنی دار بین توده ها مشاهده شد. توده های مورد مطالعه از نظر صفات اندازه گیری شده در میانگین سه سال تفاوت معنی دار داشتند. براساس مقایسه میانگین ها و رتبه بندی توده ها با استفاده از کلیه صفات در هر سال و میانگین سه سال، توده های اسکو و اربط اسکو بعنوان توده های مناسب شناسایی شدند. به ویژه، توده اسکو در هر سه سال آزمایش با بیشترین مقدار عملکرد علوفه خشک و اجزای عملکرد با اکثر توده ها تفاوت معنی دار نشان داد. توده بومی قره چمن علیرغم عملکرد پایین نسبت به دو توده قبلی، دارای کیفیت علوفه بالا بود که می تواند بعنوان منبعی مناسب در برنامه های اصلاحی استفاده شود.

    کلیدواژگان: اسپرس، تراکم بوته، تنوع ژنتیکی، توده بومی
  • بهرام میرشکاری، عادل دباغ محمدی نسب، علیرضا بیرون آرا صفحه 127
    به منظور تعیین دوره بحرانی کنترل تاج خروس ریشه قرمز در مزرعه لوبیا سبز، دو آزمایش در سال های 1383 و 1384 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز به صورت بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل دوره آلودگی به علف هرز در شش سطح 2، 4، 6، 8 و 10 هفته پس از سبز شدن و کل دوره رشد لوبیاسبز و دوره فقدان علف هرز در شش سطح 2، 4، 6، 8 و 10 هفته پس از سبز شدن و کل دوره رشد لوبیاسبز بودند. نتایج نشان داد که اختلاف بین سال ها از نظر کلیه صفات به جز ارتفاع ساقه در مرحله برداشت و عملکرد نیام در چین های اول و دوم معنی دار است. بین تیمارهای مختلف تداخل، از نظر صفات مورد مطالعه، اختلاف معنی دار مشاهده شد. رشد همزمان تاج خروس و لوبیاسبز در ماه اول دوره رشد و شروع رشد علف هرز از 10 هفته بعد از سبز شدن تاثیر معنی داری بر بیوماس هوایی گیاه زراعی نگذاشت. در هر دو سال بیشترین کاهش عملکرد به تیمار تداخل کامل علف هرز اختصاص داشت. دوره بحرانی یعنی فاصله زمانی بین حداکثر دوره آلودگی و حداقل دوران فقدان علف هرز تاج خروس با احتساب حداکثر 5 و 10 درصد افت عملکرد لوبیاسبز به ترتیب در 13 تا 60 و 19 تا 55 روز پس از سبز شدن لوبیا واقع شد.
    کلیدواژگان: افت عملکرد، تاج خروس ریشه قرمز، دوره بحرانی، لوبیا سبز
  • اکبر یعقوبفر صفحه 137
    برای تعیین اثرات ژنوتیپ، سن و جنس بر مقدار انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری (AME) و تصحیح شده برای ازت (AMEn) مواد خوراکی (ذرت و پودر ماهی)، یک آزمایش فاکتوریل (23) بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. در این آزمایش از دو ژنوتیپ گوشتی (کرنیش) و تخمگذار (ردایلندرد) در سنین 4 و 8 هفتگی استفاده گردید. سطوح مواد خوراکی مورد استفاده در آزمایش برای پودر ماهی 4 و 8 درصد و برای دانه ذرت 40 و 80 درصد بود که با خوراک پایه خوراک پایه مخلوط و به صورت آزاد مورد استفاده قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که تفاوت معنی داری بین سطوح 40 و 80 درصد دانه ذرت و بین سطوح 4 و 8 درصد پودر ماهی برای انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری (AME) و تصحیح شده برای ازت (AMEn) مشاهده نمی شود (P>0.05). دو ژنوتیپ گوشتی و تخمگذار در سنین 4 و 8 هفتگی برای غلظت انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری (AME) و در سن 4 هفتگی برای انرژی قابل سوخت وساز تصحیح شده برای ازت (AMEn) دانه ذرت و پودر ماهی اختلاف معنی داری نشان دادند. مقدار انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری (AME) نسبت به انرژی قابل سوخت و ساز تصحیح شده برای ازت (AMEn) در دو ژنوتیپ گوشتی و تخمگذار متفاوت بود که می تواند بدلیل ابقای نیتروژن توسط جوجه های دو ژنوتیپ در سن 4 و 8 هفتگی باشد که با افزایش سن این نسبت کاهش می یابد. در این آزمایش جوجه مرغان ژنوتیپ تخمگذار نسبت به جوجه خروس ها از ژنوتیپ گوشتی (کرنیش) مقدار ازت بیشتری برای رشد در بدن به ویژه در سن هشت هفتگی ذخیره نمودند اما در ژنوتیپ تخمگذار (ردایلندرد) توان ذخیره نیتروژن در بدن برای جوجه خروسها اندکی بیشتر از جوجه مرغان بود.
    کلیدواژگان: انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و تصحیح شده برای ازت، ژئوتیپ، جنس، جوجه های گوشتی
  • محمد حاجی زاده، نعمت سخندان بشیر، غلامرضا نیکنام، شهرزاد نیکخواه صفحه 145
    یکی از عوامل بازدارنده واکنش زنجیره ای پلیمراز در ردیابی ویروس در درختان میوه، از جمله مو، وجود ترکیبات فنلی و پلی ساکاریدها در بافتهای آنها می باشد که از طرفی موجب تجزیه اسید نوکلئیک استخراج شده می شوند و از سوی دیگر از عمل آنزیم دی ان ای پلیمراز جلوگیری می کنند. در این بررسیف دو روش موسوم به فنل- کلروفرم و روش بدون فنل- کلروفرم، برای استخراج آران ای کل از درختچه های مو مشکوک به آلودگی با ویروس برگ بادبزنی مو (Grapevine fanleaf virus، GFLV) بکارگرفته شد. در مراحل بهینه سازی آرتی- پی سی آر، سنتز دی ان ای مکمل رشته اول با یکی از آغازگرهای اختصاصی (S2515، A3300) یا آغازگر Oligo d(T)16 انجام شد و متعاقب آن پی سی آر با دو جفت آغازگر اختصاصی CP 433V، CP 912C)) و (S2515، A3300)، روی نمونه شاهد و نمونه های جمع آوری شده که آر ان ای کل از آنها با دو روش مذکور استخراج شده بود، انجام گرفت. نتایج نشان داد که روش فنل- کلروفرم برای حذف مواد بازدارنده فنلی و پلی ساکاریدها در استخراج آر ان ای از درختچه مو مناسب نبوده است و این مواد در انجام PCR و عمل آنزیم ها اختلال ایجاد کرده اند اگر چه قطعات مورد انتظار از سلمه تره آلوده به GFLV افزایش داده شدند. با بکارگیری روش بدون فنل- کلروفرم و سپس آغازگر Oligo D(T)16 در مرحله سنتز دی ان ای مکمل رشته اول و آنگاه آغازگرهای S2515/A3300 یا CP433V/CP912C در مرحله PCR، قطعات دی ان ای مورد انتظار به ترتیب به طول حدود 810 یا 480 جفت باز از ژن پروتئین پوششی ویروس تکثیر شدند. بدین ترتیب شیوع ویروس برگ بادبزنی مو در استان های آذربایجان شرقی و اردبیل برای اولین بار محرز شد و زمینه برای شناسایی مولکولی جدایه های این ویروس فراهم گردید.
    کلیدواژگان: آران ای کل، بازدارنده، دی ان ای مکمل رشته اول، فنل، کلروفرم، واکنش زنجیره ای پلیمراز، ویروس برگ بادبزنی مو
  • یونس رضایی دانش، ابراهیم محمدی گل تپه صفحه 157
    در این مطالعه تاثیر دو قارچ کش بنومیل و کاربندازیم در کنترل بیماری کپک سبز تریکودرمایی در شرایط آزمایشگاهی و نیز سالن های پرورش مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی ابتدا اثر هر یک از قارچ کش ها در هفت سطح شامل شاهد و غلظت های 10، 25، 50، 100، 150 و 500 پی پی ام محیط کشت بر روی چهار گونه از قارچ تریکودرما مولد بیماری کپک سبز شامل گونه های Trichoderma harzianum Rifai، T. longibrachiatum Rifai، T. virens (Miller، Giddens & Foster) von Arx و Trichoderma sp. به صورت آزمایش فاکتوریل مورد بررسی قرار گرفت. رشد متوسط هر یک از گونه های قارچ تریکودرما پس از گذشت پنج روز در سه تکرار محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. این آزمایش به روش اختلاط قارچ کش با محیط کشت صورت پذیرفت. برای مقایسه اثر دو قارچ کش بر روی قارچ عامل بیماری از شاخص غلظت موثر 50 درصد (ED50) استفاده شد. نتایج این آزمایش نشان داد که درصدهای بازدارندگی رشد میسلیومی گونه های تریکودرما در این دو قارچ کش از روند نمودارهای پروبیتی که بایستی حالت سیگموئیدی شکل داشته باشد پیروی نمی کند. بین دو قارچ کش از نظر اثر بر گونه های تریکودرمان اختلاف معنی داری وجود داشت. بین گونه های قارچ تریکودرما نیز از نظر حساسیت و عکس العمل در مقابل غلظت های مختلف دو قارچ کش تفاوت آماری معنی داری دیده می شود. اثرات متقابل ناشی از اثر غلظت های مختلف هر قارچ کش بر گونه های تریکودرما نیز معنی دار بود. در کل قارچ کش کاربندازیم در مقایسه با بنومیل با توجه به میانگین درصد بازدارندگی بیشتر میسلیومی ارجحیت داشت. در بخش دیگر این مطالعه اثر دو قارچ کش در کنترل بیماری و اثر بر عملکرد قارچ خوراکی در شرایط سالن های پرورشی نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش هم نشان داد که کاربرد هر یک از قارچ کش ها بطور مجزا و مستقل در مقایسه با شاهد تفاوت معنی داری داشته و باعث افزایش عملکرد می شود. همچنین مشخص شد که میزان افزایش عملکرد به هنگام کاربرد قارچ کش کاربندازیم در مقایسه با بنومیل اندکی بیشتر است.
    کلیدواژگان: بنومیل، قارچ خوراکی دکمه ای، قارچ کش ها، کاربندازیم، کپک سبز، گونه های تریکودرما
  • اصغر محمودی، محمود امید، علی آقا گل زاده، علی محمد برقعی صفحه 167
    در این تحقیق الگوریتم جداسازی صوتی مبتنی بر شبکه عصبی مصنوعی (ANN) برای چهار رقم پسته صادراتی ایران به نام های کله قوچی، اکبری، بادامی، احمدآقایی ارایه شده است. تعداد 3200 پسته، از هر رقم 800 عدد، مورد آزمایش قرار گرفت و خصوصیات ارقام از تجزیه و تحلیل سیگنال دریافتی در حوزه زمان و فرکانس و کاربرد روش آماری تحزیه به مولفه های اصلی (PCA) استخراج شد. در مجموع 40 ویژگی از ارقام پسته ها انتخاب گردید که پس از نرمال شدن به عنوان بردار ورودی به ANN داده شد. بردار خروجی شبکه شامل 4 نرون برای دسته بندی ارقام مورد بررسی بود. چندین مدل مختلف ANN هر کدام با عداد نرون های مختلف در لایه پنهان برای تعیین ساختار مورد نظر آموزش داده شدند. تعداد نرون های لایه پنهان پس از آزمون های متعدد نظیر حداقل رسانی میانگین مربعات خطا (MSE) و ضریب همبستگی (r)، 12 نرون انتخاب گردید. مدل ANN با ساختار 4-12-40 برای جداسازی ارقام انتخاب گردید. میزان جداسازی صحیح برای چهاررقم پسته کله قوچی، اکبری، بادامی، و احمدآقایی برای ساختار بهینه به ترتیب 96.97، 97.64، 96.36 و 99.10 درصد و MSE آنها به ترتیب 0.0141، 0.0270، 0.0193 و 0.0123 شد. میانگین وزنی دقت کلی سیستم برای هر 4 رقم 97.51 درصد بدست آمد.
    کلیدواژگان: ارقام پسته، تجزیه و مولفه های اصلی، شبکه عصبی مصنوعی، صوت، طبقه بندی
|
  • M.T. Sattari, B. Esmailzadeh, A. Fakheri-Fard Page 1
    The stochastic property of inflow to the reservoir system makes the forecast of operation rules in reservoirs to have great importance for irrigation of farmlands. The aim of simulation technique is to develop a mathematical model to predict a behavior of reservoir system in future operation periods. Decision makers make a good management for system operation by application of different scenarios. Aras Baran reservoir with 25MMC active volume was constructed for the purpose of irrigating the 3200 ha of Keleyber farmlands. In this research Monte Carlo technique was applied to generate the synthetic inflows by the use of local historical data for the purpose of system behavior prediction. Using the generated data the decision variables (Reservoir storage, precipitation, evaporation and spill) were determined and operation policy of reservoir was identified. The results show that in the 15 percent of times storage volume in the reservoir greater than form reservoir total capacity and therfore excess water will spills.
  • E. Zare, M. Shaker, H.R. Khadem Hamzeh Page 13
    Canola is compatible with climatic condition of many regions in Iran, and for this reason its cultivation is developing to provide the needs of edible oil. In the field experiment, two stage harvesting at different grain moisture and one-stage harvesting were compared with regard to grain yield, losses, percentage of breakage, immaturity and impurity of kernels and field capacity in Marvdasht county in Fars province. This experiment was carried out by two methods. In the first method canola was harvested by hand at four grain moisture ranges (15-20,20-25, 25-30 and 30- 35%) and maintained in the field for a few days and picked up at about 10-12% grain moisture by combine. In direct harvesting, canola was harvested by combine at 10-12% grain moisture. The treatments were arranged in a randomized complete block design with four replications and their means were compared by Duncan’s multiple range test. The results showed that, there was no significant difference between treatments for grain yield. Direct harvesting had the lowest cost than other treatments, but economic analysis showed that two -stage harvesting method at 15-20% grain moisture can be recommnded if yield increases 25.8%, under the situation when canola is harvested and taken out from the field.
  • R. Mohammad Rezaie, E. Shafei Page 23
    With regard to the importance of reforms in traditional agricultural methods, usage of modern technologies and need of training farmers, modern techniques, the effect of farmers’ technical knowledge on grape production in Baloo village of Urmia in 2000 - 2001 was investigated as a case study. It was found that experience, training, and use of cordon method had significant and positive effects on amount of production. But variables like age, education and being farmer as a main job, did not have significant effects. This indicates that share of traditional knowledge is more than other variables in the production process and the importance of training farmers by modern technologies was therefore, suggested.
  • R. Rezaee, R. Jalili Marandi, G. Hasani Page 29
    Considering present problems in the production of grafted walnut trees and the role of them in the production of uniform and quality nuts, this experiment was conducted with 11 different grafting methods and times including: cleft, earth up cleft, bark, tongue, shield budding at three times (spring, summer and fall), patch budding (spring, summer and fall) and chip budding. Treatments were arranged in a randomized complete block design with four replications in 2005. Also a preliminary experiment was conducted with the abovementioned treatments systematically in 2004. Results showed that there was a significant difference among treatments on the grafting percentage. The highest grafting percentage (93.3% and 83.75%) obtained from the bark grafting operated at early May of 2004 and 2005, respectively. In the second rank, spring patch budding and earth up cleft grafting resulted in the 60% and 40 % grafting percentage, respectively. However, grafting success in the case of ordinary cleft grafting in both years was about 20%. In other methods and times of grafting the union of scion and rootstocks did not occurred successfully, although the graft union two weeks after operation was green. In conclusion the suitable time of grafting was limited to the early spring. Therefor, it could be recommended to propagate walnut by bark grafting and spring patch budding provided that scions has been stored at refrigerator.
  • Effects of Polyacrylamide, Pumice and Straw on Infiltration and Hydraulic Conductivity under Sprinkler and Flooded Conditions
    M.R. Neyshabouri, N. Sadegian, A.A. Jafarzadeh, M. Tourchi Page 39
    Crust formation leads to development of a dense and hard layer on soil surface which effectively retards water intake and enhances erosion. Various remedies have been proposed to overcome this difficulty. The purpose of this study was to examine the effects of polyacrylamide (PAM), pumice and wheat straw, used as amendments, on soil infiltration and hydraulic conductivity under sprinkler and flooded conditions simulated for soil columns at laboratory. The soil columns were prepared by evenly packing (Db=1.4 grcm-3) of soil (Coarse loamy, mixed (calcareous), mesic fluventic) in PVC tubes with 15 and 25 cm long and 15 cm diameter. Pumice at the rates of %1 and %3 and wheat straw equivalent to 2.1 and 5 tonha-1 were well mixed with 0-5cm layer of the soil in the apprporiate columns. PAM was dissolved (50 and 100 mgl-1) in tap water of EC=0.5 mS/cm and SAR=2.2 and was applied to the soil surface equivalent to 20mm depth, 24 hr before exerting irrigation treatments. The columns were irrigated either by rainfall simulator(100 mmhr-1) or by continuous flooding of soil surface with 1 cm head of water. Infiltration volumes were measured every 5 min. until steady state intake was realized. The soil surface then allowed to eventually dry out and to crust. Crust hydraulic conductivity then were measured using the method of Helalia and Letey (1988). Irrespective of kind and application rates, amendments significantly increased cumulative infiltration (Ic) from 8.5cm in untreated soil to 14.1cm averaged over the two watering methods. PAM 50 mgl-1 led to highest Ic of 16.24 cm; it was increased about 100% comparing to the control. Increase in Ic was more pronounced under sprinkling than flooding. Except pumice %1, all amendments elevated steady infiltration rate about equally and significantly (P<.01) comparing to the untreated soil. Crust hydraulic conductivity (Kc) behaved similar to steady infiltration rates. PAM 50 mgl-1 raised Kc from 44.2 in the control to 88.9 mmhr-1 which was an increase of more than %100. Eventhough PAM indicated greater improvement in soil infiltrability and hydraulic conductivity, but the duration of its effectiveness and the risk of soil pollution from PAM accumulation and its break down to acrylamide may be questionable and needs investigation. From the availability and economic aspects pumice seems a suitable soil amendment.
  • M. Allah Gholipour Mohammadsalehi, A.J. Ali, M. Nahvi, F. Padasht, M. Tavazo, H. Mehrgan Page 51
    Adaptability and stability of eight promising rice lines (genotypes) were determined by conducting a randomized complete blocks design with four replications at three locations (Rasht, Roudsar and Talesh) and in three consecutive years (2001-2003). The agro-morphological traits such as grain yield, panicle number, 100-grain weight, plant height, panicle length, days to 50% flowering and grain quality characters such as amylose content, gelatinization temperature, gel consistency and milling recovery were measured adopting standard methods. Analysis of variance based on each location revealed that the cultivars were significantly different for all the observed traits. However, for panicle length (in Rasht) and milling recovery (in Roudsar) the differences were not statistically significant. Combined analysis over three locations and years revealed highly significant differences for all characters among the eight genotypes studied. The differences of locations were significant only for hundred grain weight. Highly significant F were observed for genotype × location × year interactions for traits such as grain yield, 100 grain weight, plant height and panicle length. Overall, mean yield comparison over three locations and three years showed that the lines 837, 838, 840, and 841 were the highest yielding among genotypes ranging from 5.85 to 5.94 t/ha. Stability analysis revealed that the cultivars 838, 840 and 841 are the most stable genotypes, showing lower coefficient of variation and also within location mean square. However, lines 840 and 841 having superior grain quality are comparable with Iranian traditional land races and are recommended for immediate release in Giulan province. These two stable high yielding cultivars are also resistant to blast disease.
  • M. Baradaran, M.R. Shakiba, F. Rahimzade Khoei, S.J. Tabatabaei, M. Toorchi Page 59
    Remobilization of internal resources is an important mechanism enabling plants to be partly independent of environmental conditions and external nutrient availability. Therefore, in this study the enhancement of nonstructural carbohydrate remobilization of two barley (Hordeum vulgare L.) cultivars, Walfajr and Reihan, was assessed by pre-anthesis nitrogen usage and a controlled drought stress during grain filling stage. The experiment was conducted as factorial split plot based on randomized complete blocks in both pot and field experiments. Three levels of nitrogen 60, 120 and 180 kgha-1) and three irrigation levels (>80, 55-65 and 35-45 percent of field capacity) were applied at heading and 10 days after anthesis respectively. Soil water was controlled by pot weighing and determination of soil moisture, in pot and field experiments, respectively. Maximum nonstructural carbohydrate (NSC) at anthesis, NSC residue at maturity, NSC translocation, and NSC translocation efficiency measured in leaf, sheath, peduncle, two internodes under peduncle, and stem base. Then, the contribution of these parts to grain filling was determined. Pre anthesis carbohydrate reserves were increased in the high nitrogen condition, but NSC reserves translocation, and translocation efficiency from anthesis to maturity were decreased. In severe soil drying condition, NSC reserves translocation and remobilization efficiency were increased. Two internodes under peduncle and stem base had greatest carbohydrate translocation efficiency. Evaluation of each part indicated that NSC reserves in two internodes under peduncle had the highest contribution to grain filling. No considerable differences were observed between the two cultivars (Walfajr and Reihan).
  • S. Jahanbakhsh-Ghodehkahriz, G. Karimzadeh, F. Rastegar Page 73
    This investigation was accomplished to study the quantitative and qualitative changes of leaf total soluble protein amounts in a spring (Line 518; cold sensitive) and a winter (Bezostaya; cold tolerant) genotypes of common wheat (Triticum aestivum L.) exposed to a period of a vernalization temperature (4°C). Seedlings were grown in a controlled growth chamber for 14 days at 20°C and then transferred to 4°C for 32 days before returning them to 20°C (cold treatment), or else they were maintained continuously at 20°C (control treatment). Over the experimental period day 14-58, plants were randomly sampled at 4-day intervals for total leaf fresh weight (3 ´ 1 g) measurements. Total leaf soluble proteins were extracted and their concentration was either determined by a colorimetric method using Bradford assay, or size-fractionated on SDS-PAGE. The protein quantity data were analyzed using a factorial experiment on the basis of completely randomized design in three replications. Genotype, temperature treatment and sampling time with 2, 2 and 12 levels, respectively were considered as the factors. The analysis of variance showed that the main effects and their interactions were highly significant (P<0.001). Additional statistical analysis showed that a drop of 16°C caused obvious cold-induced accumulation of proteins during the low temperature treatment in the winter wheat but not in the spring wheat. The results of SDS-PAGE showed that new cold-induced polypeptides were started producing on 4 days following 4°C. The most detected cold-induced polypeptides were 40, 57, 66, 90, 100, 180, and 200 kDa expressing in the leaves of both wheat genotypes (except 40 kDa for spring wheat). A polypeptide of 23 kDa was tailed off in the spring genotype under cold stress.
  • F. Rouzbeh, S.Y. Sadeghian, M. Dehghan Shoar, M. Zare Mayvan, H. Naderi Manesh Page 85
    Sugar beet pests and diseases are the main factors decreasing root yield and sugar content. Sugar beet wild relatives especially section Procombentes have some resistance genes against pests and diseases, and therefore are important in sugar beet breeding programs. Interspecific hybridization between B. vulgaris and these wild relatives is a routine approach to obtain resistant varieties. In this research, interspecific hybridization was carried out between a tetraploid B. vulgaris as female and two species of Procumbentes section as male parents. Embryo rescue technique was used to develop hybrid plants. RAPD markers were used to identify the hybrids. Genomic DNA extracted from parents and hybrids and followed by PCR reactions using random primers OPX15 and OPX2. The sequences of these two primers are recognized to be specific for the Procumbentes genomes. The results showed that there are some bands to identify real hybrids. These hybrids had three common bands with their parents in PCR reactions products with OPX15 primer. Two bands (700 bp and 2600bp) came from Procumbentes and one band (1100bp) from B. vulgaris. PCR product of OPX2 primer showed that hybrids have two common bands (600bp and 990bp) with cultivated and wild parents, respectively. A third band (1900bp) was common in all parents and hybrids. Molecular studies showed that hybrid plants have similar bands to both wild and cultivated species and, therefore, are interspecific hybrids. This indicates that this technique can be useful to identify different species within beet germplasm and their inter-specific hybrids.
  • R. Seyed Sharifi, S. Farzaneh, H. Kashiri, A. Dabbaghmohammadi Nasab Page 95

    In order to investigate the competition effect and yield of two soybean cultivars in pure stand and intercropping systems, a factorial experiment based on randomized complete block design with three replications was conducted in field, 22 kilometers from Gorgon-Sari in 2002. Factors were: soybean cultivars Pershing and Williams with three densities (40, 50 and 60 plants m-2) and six levels of planting patterns of Pershing-Williams(0:100, 20:80, 40:60, 60:40, 80:20, 100:0). The competition models of reverse productivity for Willims and Pershing in pure stand was Cayera equation and for intercropping were Shenozoki and Cayera equations. The reverse productivity of single plant in pure stand in both cultivars had a linear relationship with plant density. The results showed that productivity of Williams single plant was equal to 1.2385 of Pershing and the single plant productivity of Pershing was equal to 0.9212 of Willims. The intracultivar competition in Willims was more than intercultivar competition, while in Pershing it was vice versa. The differences between inverse productivity of single plant of Williams in pure cultivation and intercropping was very low. But in Pershing this difference was relatively high, which shows that Willims cultivar is more competitive than Pershing. The highest yield was obtained at the ratio of 40:60 with 50 plantsm-2 and land equivalent ratio of 1.21.

  • A.R. Sirousmehr, A. Dabbaghmohammadi Nassab, A. Javanshir, F. Rahimzadeh Khoei, M. Moghaddam, A. Banai Khasraghi, H. Tabataba Vakili Page 103
    In order to evaluate the competition in common vetch and pearl millet (nutrifid variety) intercropping, an experiment based on randomized complete block design with three replications was carried out in the Research Field of Faculty of Agriculture, University of Tabriz. Treatments included a plant density of the millet (15 kg seed/ha) and three plant denstities of vetch 50, 70 and 90 kg seeds/ha) and three combinations of the two crops. The millet with low density of vetch showed highest relative yield total. The relative crowding coefficient and aggressivity of millet on vetch at all treatments were negative. Vetch was dominant to millet. The competition index of vetch increased with increasing of vetch density. Therefore, the millet and vetch yield per plant drastically decreased as compared to isolated single plants.
  • S.A. Mohammadi, M. Moghaddam, S. Aharizad Page 115

    Sainfoin with deep root, high level of drought tolerance, digestibility and lack of bloating is one of the important forage crops in Iran. The present study was designed to assess the 15 sainfoin landraces cultivating in east and west Azarbijan provinces in three plant densities (200, 400 and 600 plants/m2). The trial was carried out as factorial using complete block design with three replications during three years. There were significant genotypic differences for all of the studied characters in the first and third years of experiment except for leaf to stem ratio which was not significant in the third year. Whereas in the second year, significant differences among landraces were observed only for plant height, dry weight of 15 plants and dry forage yield per plant. Combined analysis of variance revealed significant differences among genotypes for all of the characters. Mean comparisons and ranking of landraces based on mean of all characters in each year and combined over three years, indicated that Osko and Arbat Osko landraces are the genotypes with high production potential. Particularly, the Osko landrace with high dry forage yield and someyield components showed significant differences with other landraces in all of the three years. Gharechaman landrace in spite of having low yield as compared to the two above mentioned landraces, can be used as a valuable genetic resource in breeding programs due to high forage quality.

  • B. Mirshekari, A. Dabbaghmohammadi Nasab, A.R. Biroonara Page 127
    In order to determine the critical period of redroot pigweed control in green bean, two experiments were conducted in experimental field of Islamic Azad University of Tabriz, Iran, during 2004 and 2005. The experimental design was randomized complete block design with three replications. The treatments included weed infested and weed-free conditions in the same periods. In the both years, in weed-infested experiment, redroot pigweed was seeded immediately after green bean planting and removed after 0, 2, 4, 6, 8, 10 and 14 weeks after green bean emergence (WAE). In weed-free experiment, redroot pigweed was transplanted in green bean plots at 0, 2, 4, 6, 8, 10 and 14 WAE. Results indicated that years had significant effects on all of the traits except pod yield at the first and second harvesting time. All measured traits were affected by different interference regimes, significantly. The early 4 weeks redroot pigweed infestation and weed-free until 10 WAE didn,t decrease green bean above ground biomass. At boths years, the highest yield loss obtained in the full season weed infestation condition. The critical period of redroot pigweed control based on 5 and 10% green bean yield loss were determined as 13 to 60 and 19 to 55 days after emergence, respectively.
  • A. Yaghobfar Page 137
    The effect of genotype, age and sex on the apparent metabolizable energy (AME) and nitrogencorrected AME (AMEn) was studied using male and female chickens of two different genotypes (RIR and Cornish) in 4 and 8 weeks of age. The experiment was carried out for the purpose of better understanding the effect of age and sex of both genotypes on dietary AME and AMEn of corn and fish meal feedstuffs. The results indicated that the different levels of corn (40 and 80 %) and fish meal (4 and 8 %), feedstuffs were not significantly different for metabolizable energy (P>0.05). The effect of different genotypes on the metabolizable energy values obtained for the feed ingredients (corn and fish meal) were not significantly different (P>0.05). This study showed that female chicks may be able to mobilize or retend nitrogen (FN+UN) more than male birds of Cornish (meat type) and RIR (layer type) strains.
  • M. Hajie Zadeh, N. Sokhandan Bashir, G. R. Niknam, S. Nikkhah Page 145
    One of the inhibitors of polymerase chain reaction (PCR) in detecting fruit tree viruses including grapevine viruses is the presence of phenolic compounds and polysaccarides in the plant tissue. These inhibitors degrade the extracted nucleic acid and inactivate polymerases during PCR reaction. In this study, two protocols were examined to extract total RNA from the grapevines suspected to be infected by Grapevine fanleaf virus (GFLV). One protocol was based on phenol chloroform extraction but the other did not use such solvents. In optimization of the RT-PCR reaction, synthesis of first strand cDNA was initially performed by either a virus-specific primer (S2515 or 3300) or oligo d(T)16 and subsequently PCR was undertaken with two primer sets CP433V/ CP91 C or S2515/A3300. RT-PCR on phenol-chloroform extracted RNA did not result in any amplification from grapevine samples although the expected DNA fragments were amplified from GFLVinfected Chenopodium quinoa plants. Presumably, the phenol-based protocol was not able to remove the preventive substances from the extraction and they inhibited the RT-PCR reaction. However, RT with oligo d(T)16 on the RNA which was prepared without using phenol or chloroform from the grapevines and subsequent PCR with CP433V/ CP912C or S2515/ 3300 resulted in amplification of the expected 480- or 810- bp DNA fragment, respectively. This study, for the first time, revealed the extent of GFLV distribution in vineyards of East Azarbaijan and Ardabil provinces in north-west of Iran plus providing ground for molecular characterization of the virus isolates.
  • Y.R. Danesh, E. Mohammadi Goltapeh Page 157
    The effects of two fungicides, benomyl and carbendazim, on control of Trichoderma green mould disease of white button mushroom were investigated. Six concentrations of each fungicides were tested on four Trichoderma species including T. harzianum, T. longibrachiatum, T. virens and Trichoderma sp. The concentrations were 10, 25, 50, 100, 150 and 500 ppm. Mean growth of each species of Trichoderma was measured after five days. This study was conducted as food poisoning method and the inhibition percent of Trichoderma species mycelial growth was measured, using the Vincent (1947) equation. ED50 index was used to compare the effect of two fungicides on disease causing agent. After measuring the inhibition percent of Trichoderma mycelial growth, probit analysis was done. The results showed that the inhibition of mycelial growth of Trichoderma species by these fungicides did not have sigmoid curve. There was significant difference between two fungicides for their effect on Trichoderma species. Also there was significant differences among the Trichoderma species in sensitivity to different concentrations of these fungicides. Based on the results, it can be concluded that the carbendazim is more effective than Benomyl. The sensitivity of each Trichoderma species against the fungicides were estimated. The effects of these fungicides on controlling green mould and mushroom yield also were studied. The use of each fungicide increased the yield as compared to control. Furthermore, carbendazim increased the yield more than benomyl.
  • A. Mahmoudi, M. Omid, A. Aghagolzadeh, A. M. Borghayee Page 167
    In this study an algorithm, based on artificial neural networks (ANNs), for classifying four different varieties of Iranian pistachio nuts, Kaleghouchi (Ka), Akbari (Ak), Badami (Ba) and Ahmadagaee (Ah) is presented. To develop the ANN models a total of 3200 pistachio sound signals, 800 samples for each variety, were recorded. Features of pistachio nut varieties were extracted from analysis of sound signal in both time and frequency domains by means of fast fourier transform (FFT), power spectral density (PSD) and principal component analysis (PCA) methods. Altogether forty features were selected as input vector to ANN models. Network output vector consisted of four neurons for classification of varieties. In developing the ANN models, several ANN architectures, each having different numbers of neurons in hidden layer, were evaluated. The optimal model was selected after several evaluations based on minimizing the mean square error (MSE), correct separation rate (CSR), and correlation coefficient (r). Selected ANN for classification was of 40-12-4 configuration. CSR of the proposed ANN model for four pistachio varieties, Ka, Ak, Ba, and Ah were 96.97%, 97.64%, 96.36%, and 99.10%, respectively. Net weight average of system accuracy was found to be 97.51 %.