فهرست مطالب
فصلنامه مطالعات راهبردی
سال دوم شماره 1 (پیاپی 3، بهار 1378)
- ویژه فرهنگ و امنیت در جمهوری اسلامی ایران
- 280 صفحه، بهای روی جلد: 8,000ريال
- تاریخ انتشار: 1378/03/11
- تعداد عناوین: 6
-
حوزه ناامنی: مبانی فرهنگی مدیریت استراتژیک و امنیت داخلی در ایرانصفحات 19-56
در این نوشتار نویسنده ضمن شناسایی گفتمان مدرن از امنیت، برآنست تا از طریق تحلیل مبانی و مولفه های عمده دخیل در شکلگیری مدیریت راهبردی کشور، به طرح تیوریای ویژه جمهوری اسلامی ایران برای پیشبینی حوزههای ناامنی اجتماعی همت گمارد. برای این منظور ضمن تعریف سه مولفه منافع ملی، مصالح شرعی و علایق شخصی، به صور تعامل آنها پرداخته و در نهایت مبانی هریک از صور موردنظر را در فرهنگ سیاسی مردم و نخبگان ایرانی نشان داده است. تحلیل نظری مولف او را به آنجا رهنمون شده که از وجود تضاد در بین عناصر اصلی مدیریت راهبردی کشور، واگرایی مولفه های فوق و تلاش جهت تطبیق تحمیلی اصول دینی بر واقعیات خارجی - و یا بالعکس - به منزله مهمترین شاخصه های ناامنیزا در ایران یاد کند.
-
فرهنگ و انسجام اجتماعی در ایران : گذشته و حالصفحات 57-74در این مقاله مولف ضمن طرح کلیاتی درباره ارتباط فرهنگ با امنیت در قالب مفهوم بنیادین انسجام فرهنگی، به دو واقعیت به ظاهر متضارب اشاره مینماید. (1) وجود انسجام فرهنگی پیش شرط اولیه توسعه در حوزه های سیاسی واقتصادی به شمار میرود و از این حیث حفظ و صیانت از آن ضروری مینماید. (2) واقعیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی غالبا متحول بوده و در نتیجه با ایجاد فضا و شرایط تازه در مقام تقابل با انسجامهای پیشین برمیآیند و خواهان تغییر آنها میشوند. نتیجه آنکه مولف قایل به الگوی انسجام فرهنگی پویا با عنایت به ارزشهاواصول درونی شده که مطابق آن جامعه ایرانی به دلخواه خود و مطابق اصول اولیهاش اقدام به تاسیس نهادهای تازه برای پاسخگویی به نیازهای جدید جامعه مینماید و از طریق یک مدیریت فرهنگی قوی، سطح تازهای از انسجام فرهنگی را ایجاد مینماید، انسجامی که متحول بوده و در برهههای بعدی اصلاح خواهد شد. در همین زمینه مولف با سیر در تاریخ ایران و شناخت نهادهای سنتیای از قبیل مساجد، بازار و خانواده به نهادهای تازه تاسیسشدهای چون فرهنگسراها اشاره میکند و اینکه چگونه میتوان با ایجاد همگرایی لازم بین آنها - مثلا تنظیم کارکردهای فرهنگی مساجد و فرهنگسراها - به انسجام فرهنگی مناسبی ویژه عصر حاضر دست یافت.
-
راهبردهای اعتلای تمدن و فرهنگ اسلامی و تضمین امنیت فرهنگیصفحات 75-104
بحث از امنیت فرهنگی در ذیل موضوع امنیت ملی قرار دارد و یکی از مولفههای اصلی آن را تشکیل میدهد و تاکید بر عناصر "فرهنگی" و "ارزشی" امنیت ملی با تعاریف جدید عرضه شده از مصطلح اخیر هم تناسب دارد. البته تمدن و فرهنگ دینی و اسلامی و راهبردهای تضمین امنیت فرهنگی، ویژگیها و مولفه های متعددی دارد، اما در نوبت رشد تمدن و فرهنگ متعامل با دین و خلاقیت در علم و هنر بیش از هر چیز نیازمند ثبات و استقرار اجتماعی و امنیت و آسایش است. جامعه بالنده و ایمن، با تامین و امنیت خویش، خاستگاه و زادگاه تمدن و فرهنگ است و از سوی دیگر بالندگی و ترقی تمدنی و فرهنگی نیز ضامن حفظ ثبات و امنیت و اشاعه آن و رافع تنش و بیثباتی در حوزه ملی و بینالمللی قلمداد میگردد.
-
تهدیدهای فرامرزیو آسیب پذیریهای ملیصفحات 105-124
تحولات ژرف در عرصه فن آوری، مفهوم امنیت را نیز تحتتاثیر قرار داده و ضرورت توجه به تهدیدهای جدید را اجتناب ناپذیر ساخته است. این تهدیدها، بیشتر جنبه فراملی داشته و یک کشور به تنهایی قادر به مقابله با آنها نیست.نویسندگان این مقاله ضمن اشاره به تقسی بندی هایی از تهدیدهای جدید بر ضد امنیت ملی، بر این نکته اصرار دارند که ماهیت این تهدیدها، تقسیم سنتی تهدیدها به داخلی و خارجی را مخدوش نموده است و در نتیجه باید به گونهای نو به آنها نگریست؛ چه آنکه صرفنظر از پیامدهای منفی، آثار مثبتی نیز به همراه دارند. از این گذشته، اغلب تهدیدهای فراملی به دست دولتها مهارشدنی نیستند و ابزارهایی که بهطور سنتی برای دفاع در مقابل آنها به کار میرفت، نیز بیاثر میباشند. پیشنهاد نویسندگان برای مقابله موثر و جدی با اینگونه تهدیدات بر ضد امنیت ملی این است که طی سه مرحله بازیگران و پدیده های فراملی شناسایی و با آنان مقابله شود که این خود مستلزم عزم جامعه جهانی بر این مهم است.
-
کتمان علم بحثی در امنیت ملی و جریان آزاد اطلاعاتصفحات 125-154
در حالیکه کشفیات علمی و دستاوردهای نتایج تحقیقاتی بهدست آمده در طول تاریخ متعلق به تمام بشریت است و دستاوردهای علمی به دستآمده در هر نقطه جهان، بر کشفیات علمی و یافته های پیشینیان در سایر نقاط جهان استوار بوده است، طبیعی است که نتایج علمی، بی طرف و جدا از گرایش های سیاسی در جهان باشند و بالا بردن سطح آگاهی ها و رفاه و زدودن رنجها و محرومیت های همه انسانها را در تمامی اعصار هدف قرار دهند.متاسفانه فعالیتهای علمی در شرق و غرب جهان همواره آمیخته با سیاست بوده است و این تفکیک ناپذیری علم از سیاست را در روابط اقتصادی، سیاسی، نظامی و بی نالمللی، به ویژه در دوران بحرانی تاریخ شاهد بوده ایم. امروزه حاکمیت سیاستهای جهانی بر فعالیتهای علمی امری انکارناپذیر است و این اعمال سیاستها نیز غالبا به بهانه های ظاهرفریبی چون کمکها و همکاریهای علمی و فرهنگی و دفاع از آزادی و حقوق بشر صورت میگیرد. مقاله حاضر تلاشی هرچند ناچیز بر این روشنگری دارد.
-
برخورد فرهنگ (ارزیابی اهمیت جایگاه اندیشه ها در پژوهشهای مربوط به امنیت)صفحات 155-182
مایکل سی.دش در این مقاله به شکل مبسوطی اقدام به طرح و بررسی میزان اهمیت دیدگاه های فرهنگ محور در سطح روابط بین المللی برای نیل به امنیت مینماید.مولف ضمن اعتراف به اهمیت بسیار زیاد مباحث فرهنگی در عصر حاضر، در مقام مقایسه جایگاه نظریه های فرهنگی با نظریه های واقع گرایانه، به آنجا میرسد که واقعیات موجود از دوران جنگ سرد تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ما را از رها نمودن نظریه های واقع گرایانه به امید دستیافتن به نظریه هایی با کاربرد بیشتر - یعنی نظریه های فرهنگی - بازمیدارد.امواج سهگانه نظریه های فرهنگی که از قبل از دوره جنگ به وجود آمده اند و بر فضای فکری امروزین نیز حاکم هستند، در مصاف با واقعیات خارجی تنها موید یک معنا هستند و آن هم اینکه، این نظریات میتواند مکمل - و نه جانشینی برای - نظریه های واقع گرایانه باشند.این نتیجه گیری ناظر بر موج سوم نظریه های فرهنگی میباشد که از پس از جنگ سرد تا به امروز در کانون توجه اندیشمندان قرار داشته است و در ارتباط با دو موج سابق البته چندان صادق نمیباشد.