فهرست مطالب
فصلنامه مطالعات راهبردی
سال سوم شماره 1 (پیاپی 8، بهار و تابستان 1379)
- 368 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
- تاریخ انتشار: 1379/06/11
- تعداد عناوین: 14
-
صفحات 1-10تعریف امنیت از بعد سیاسی عبارت استاز داشتن استقلال رای و عدم دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور و اطمینان از آینده به طوری که کلیه کنشها و واکنشها قابل پیشبینی باشد و یا به عبارت دقیقتر میتوان امنیت را بیشتر یک مفهوم سلبی دانست؛ یعنی میتوان به وضعیتی اشاره کرد که در آنتخطی به حقوق عمومی وجود نداشته باشد و استقلال و آزادی رای محترم شمرده شود، که این را وضعیت امنیت و اطمینان مینامند.حال میتوان از زاویه سیاسی یا اقتصادی به امنیت توجه کرد. برای مثال، میدانیم که بخش مهمی از درآمدهای ارزی ایران وابسته به قیمت نفت است که قیمت آن خارج از اراده کشور ما بوده و براساس روند معاملات بازار جهانی تعیین میگردد. بنابراین میتوان ادعا کرد که ما از این حیث در یک وضعیت ناامن و یا عدم اطمینان بسر میبریم.
-
صفحات 29-42مولف در این نوشتار ضمن اشاره به ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مقوله ارتباط ایران و آمریکا، اظهار میدارد که این موضوع دارای مبانی فلسفی خاص خود نیز میباشد. نوع نگرش "شرق" و "غرب" به یکدیگر موضوع مهمی است که بهطور قطع در وجود یا عدم وجود رابطه ایران و آمریکا موثر است. به همین خاطر نویسنده با بررسی تاریخی سیر تعالی و زوال شرق و استیلای غرب، چنین نتیجه میگیرد که: غرب هماکنون دوره زوال خود را تجربه میکند و بنابراین شرقیان باید بدانند که در فضای تازهای قرار دارند. فضایی که دیگر در آن غربیان ضرورتا حاکم و شرقیان محکوم نیستند. عصر حاضر عصر شروع اعتلای تازهای برای شرق است و ما در چنین فضایی باید از رابطهمان با غرب سخن بگوییم. به عبارت دیگر ما باید خود را باور کنیم و سپس با اقتدار تمام در مقام پاسخگویی به سوال از وجود یا نوع رابطه با غرب و از آنجمله آمریکا، سخن بگوییم.کلیدواژگان: ایران، اسلام، غرب، آمریکا، سیاست خارجی، فلسفه سیاسی
-
صفحات 43-54به نظر دکتر امجد، برای درک ماهیت پرسش از رابطه ایران و آمریکا، لازم میآید تا نخست سیاست خارجی آمریکا و اصول حاکم بر آن را که در بستر دیدگاه واقعگرایی بنا شده است، مورد مطالعه قرار دهیم. برای همینمنظور سخنران ضمن تحلیل تاریخ گذشته روابط ایران و آمریکا نتیجه میگیرد که آمریکا همیشه براساس اصل منفعتجویی خود در ایران عمل کرده و در هر شرایطی، حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی خواستار آن بوده تا بنحوی بتواند، بدون پرداخت هزینههای سنگین نظامی، همچنان در ایران مطرح باشد. این روند در چارچوب الگوی تکقطبیای که میرفت بر جهان حاکم شود، شاید میتوانست جواب بدهد؛ اما هماکنون به نظر میرسد که اروپا به عنوان یک گزینه بدیل برای آمریکا مطرح است. بنابراین در بحث از رابطه ایران و آمریکا، نقش و جایگاه اروپا را به هیچوجه نباید نادیده گرفت. بدیهی است که ورود این عامل تازه نوع و الگوی رابطه را دستخوش تحول قرار خواهد داد.
-
صفحات 55-84
در این نوشتار، نویسنده نخست نگاهی دارد به فرهنگ سیاسی ایران و پس از تعریف و تحدید آن به بررسی ماهیت آن، بویژه در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی، میپردازد. نویسنده از رهگذر تحلیل محتوایی و تاریخی فرهنگ سیاسی ایران به این نتیجه میرسد که مردم ایران از نظر فرهنگی با دولتمردان و نظام سیاسی حاکم بر آمریکا و نه مردم آمریکا مخالفت دارند. این مخالفت نیز ریشه در عملکرد سابق دولت آمریکا در ایران دارد که نوعی نارضایتی را در بین مردم دامن زده است. بنابراین اصلاح آن عملکرد و زوال نارضایتی مزبور از مقدمات بحث رابطه ایران و آمریکا به شمار میرود.
کلیدواژگان: ایران، آمریکا، امنیت، اقتصاد، اسرائیل، فلسطین، سیاست خارجی، لبنان، افغانستان، کنترل تسلیحات، آسیای میانه -
صفحات 85-96مولف در این نوشتار بیان میدارد که اگرچه تصویر هر یک از دو کشور نزد دیگری بسیار زشت و غیرقابل تحمل است اما، دلایل کافیای وجود دارد که هر دو نسبت به گذشته اغماض نمایند. ادلهای که مولف برمیشمارد عموما منافع راهبردیای است که نصیب طرفین میشود. به همین خاطر است که دیپلماسی نیز نقش برجستهای یافته و پرداختن به گفتگوهای انتقادی میتواند گام موثری ارزیابی شود. براین اساس اگر چه روابط دو کشور در آینده نزدیک دوستانه نخواهد بود، اما مولف بر آن است که حرکتی در دو کشور به سوی یک توافق استراتژیک آغاز شده است. روندی که در حوزه های مختلف و بویژه اقتصادی قابل مشاهده است. در مجموع نویسنده بدون انکار کردن پیشینه عملکرد نامطلوب آمریکا در ایران، بر آن است تا ادلهای را برای ضرورت نادیده انگاشتن این سابقه ارایه دهد.کلیدواژگان: آسیای میانه، عراق، ایران، آمریکا، امنیت، اقتصاد، اسرائیل، فلسطین، سیاست خارجی، لبنان، افغانستان، کنترل تسلیحات
-
صفحات 140-157در این مقاله نویسنده ضمن بیان این مفروض که رسانهها با اعمال کارکرد نظارتی خود میتوانند تاثیرات امنیتی مثبت یا منفیای بر روی ثبات سیاسی کشور بگذارند، به تحلیل دو دهه از حکومت جمهوری اسلامی در ایران میپردازد.مولف با تفکیک سه دوره تثبیت، سازندگی و توسعه سیاسی از هم، الگوهای قبضمحور، یکسویه و بسط محور را چونان الگوهایی تحلیلی برای رابطه بین نظارت و ثبات، معرفی مینماید.در مجموع جامعه ایران نوعی رابطه منطقی را در زمینه کارکرد نظارتی رسانهها آزموده است که از قبضمحوری به بسطمحوری رسیده و از اینرو تحولات جاری قوامبخش و نه ضدامنیتی به حساب میآیند. مولف جهت تایید فرضیه خود ضمن ارایه تعریف و فرمولی برای ثبات سیاسی، به تحلیل شرایط جاری در قالب فرمول پیشنهادی همت گمارده و در پایان راهبردهایی را جهت احتراز از بروز اختلال در امنیت ملی کشور به واسطه عملکرد مطبوعات ارایه میدهد.کلیدواژگان: امنیت، ثبات، سیاست، اقتصاد، ایران، امام خمینی، هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی
-
صفحات 162-180در این نوشتار نویسنده برآن است که ضمن پرداختن به تعاریفی دقیق از مفاهیم ارتباط، مخاطب و امنیت ملی، به تشریح تاثیرات عمده ارتباطات (با در نظر گرفتن مخاطب) برروی مفهوم امنیت ملی بپردازد؛ تاثیری شگرف که در عصر پر قیل و قال ارتباطات، جهانی متفاوت از گذشته پدید آورده است.دنیایی که کنترل نظم و ایجاد امنیت در آن با توجه به این مهم از قواعدی گوناگون سود میجوید.همانطور که میدانیم از بارزترین مشخصههای سده بیست و یکم گستردگی وسایل ارتباط جمعی بوده و این مشخصه، شرایطی را پدید آورده است که در آن انسانها، در جهت تامین جوانب مختلف زندگی خود، در جستجوی فضایی امن میباشند تا در سایه چنین امنیتی به سوی توسعهای همهجانبه گام بردارند.حال خلق چنین امنیتی با توجه به خصوصیت بارز عصر حاضر، نیازمند قوانین و شیوههای خاص خود است که حاکمیتهای مختلف با تکیه بر آن همواره برای دستیابی به چنین امنیتی گام برمیدارند.در پایان این مقاله در صدد است تا با طرح چارچوبی کلی از تهدیدات امنیت در جمهوری اسلامی ایران، راهکارهای مناسبی را نیز مطرح سازد.کلیدواژگان: امنیت ملی، ارتباطات، ایران، افکار عمومی، توسعه، حاکمیت، سیاست، تبلیغات
-
صفحات 184-195در این مقاله، نویسنده به بررسی دو مفهوم یادگیری و آموزش پنهان پرداخته است.با پذیرش این پیشفرض که حجمی از التهابات اجتماعی و فردی در حیات کنونی جامعه ایران، به یادگیریهایی بازمیگردد که موضوع وقوف آگاهی کنشگران نیست؛ برخی دادههای کمی موجود مورد بررسی قرار گرفتهاند تا وجود آموزشها و یادگیری پنهان در جامعه ایران مورد آزمون قرار گیرد.نویسنده جهت تایید فرضیه اولیه خود به بررسی موردی عملکرد تلویزیون در جمهوری اسلامی ایران پرداخته است و با بهرهگیری از دادههای موجود در ارتباط با بعضی از مجموعههای تلویزیونی که در ایران به نمایش درآمدهاند، نشان میدهد که این سریالها چگونه در دیالوگ بازیگران، صحنهآرایی فضا و.مطالبی را نهفته دارند که بیننده ناخودآگاه آنها را جذب و به عمل میگذارد.توجه جدی به مضمون برنامههای تلویزیونی و عطف توجه به آموزشهای پنهانی که این رسانه میتواند داشته باشد؛ پیشنهاد موکد نویسنده را شکل میدهد.کلیدواژگان: رسانه، آموزش، ایران، مخاطب
-
صفحات 198-218پرسش اصلی مولف در این نوشتار آن است که "در صورت شکلگیری دولتهای رانتیر، آیا چنین ساختی قادر به پرورش نیروهای اجماعی بدیل و انتقال مسالمتآمیز قدرت خواهد بود یا خیر؟" نظر به منفی بودن پاسخ پرسش فوق، مولف به تحلیل عملکرد دولت رانتیر در ایران پرداخته و چنین نتیجه گرفته است که، بیتوجهی به مقوله مهم "عدالت اجتماعی" و همچنین عدم پاسخگویی دولت به نیازمندیهای ملت، ریشه در خصلت رانتیر بودن دولت در ایران داشته، که نمود بارز آن را میتوان در دوره پهلوی مشاهده کرد.مجموع دو ملاحظه فوق، به اولویت یافتن مقوله امنیت نزد دولتهای حاکم منجر شده و اینکه گردش قدرت معمولا با حوادث ناخوشایندی همراه بوده که تماما حکایت از آسیبپذیری امنیت در ساختار دولتهای رانتیر دارد.نویسنده در پایان ضمن تایید فرضیه فرد به ارایه راهکارهایی جهت تقویت ضریب امنیتی کشور میپردازد که عمدتا ناظر بر فاصله گرفتن از الگوی "دولت رانتیر" میباشد.کلیدواژگان: دولت، رانت، پهلوی، امنیت، امام خمینی، هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی
-
صفحات 222-241مولف در این مقاله به رابطه بین ثبات سیاسی و امنیت اقتصادی اشاره دارد و اینکه، وجود ثبات سیاسی مقدمه ضروری و لازم برای نیل به امنیت اقتصادی میباشد.برای تبیین این ارتباط و کاربردی نمودن آن، مولف از اصطلاح "ریسک ملی" استفاده مینماید که چهارگونه ریسک (سیاسی، سیاستگذاری اقتصادی، ساختار اقتصادی و نقدینگی) را شامل میشود.تحلیل آمارهای مربوط به شاخصهای چهارگانه فوق در گستره جهانی حکایت از بالا بودن رقم ریسک ملی در جمهوری اسلامی ایران دارد که این به نوبه خود دلالت بر کاهش ضریب امنیت اقتصادی دارد.مولف در پایان به ارایه راهکارهایی همت میگمارد که گمان میرود بتوانند در کاهش ریسک ملی موثر باشند.محور اصلی این راهکارها را که ریشه در بحث "ریسک ملی" دارند، اتخاذ سیاستهایی در حوزه سیاست و اقتصاد شامل میشود که به نحوی به حاکمیت قانون، اصلاح نظام نقدینگی و گردش سرمایه در کشور و بالاخره نوع اعمال حاکمیت، منجر میشود.کلیدواژگان: ایران، امنیت، ثبات، سیاست، اقتصاد، فرهنگ
-
صفحات 244-268مولف در این نوشتار ضمن ارایه یک بحث تاریخی منسجم و جامع از نحوه ظهور و قدرتیابی گروه موسوم به طالبان در افغانستان، به بررسی آثار امنیتی ناشی از پیروزی این گروه در افغانستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، پرداخته است.مولف با تهدید فرض کردن طالبان برای ایران، به تفکیک از تهدیدات "امنیتی - نظامی" (شامل: همسویی طالبان با آمریکا، ایجاد بحران هیدروپلتیک و بروز احتمالی مناقشه در مرزهای خاوری ایران، تولید و صدور انبوه مواد مخدر، استقرار سازمان مجاهدین خلق و دیگر معارضان انقلاب اسلامی در افغانستان)، تهدیدات اقتصادی (شامل: همسویی طالبان با منافع اقتصادی آمریکا در منطقه، همسویی طالبان با منافع اقتصادی پاکستان در منطقه، همسویی طالبان با منافع اقتصادی عربستان سعودی در منطقه) و بالاخره تهدیدات سیاسی - ایدیولوژیک (شامل مخدوشسازی چهره انقلاب اسلامی و اسلام، خنثیسازی استراتژی تنشزدایی ایران، سیاست پاکسازی دینی - قومی طالبان)، سخن گفته است.کلیدواژگان: ایران، امنیت، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، طالبان، سیاست خارجی، آمریکا، پاکستان، قومیت
-
صفحات 272-282برای دادن تعریفی از واژه "شورش" در بحثهای جامعهشناختی، دو مفهوم کلیدی وجود دارد که عبارتند از جنبش اجتماعی 1 و ستیز اجتماعی. 2 بحثی که ما در این جا بدان خواهیم پرداخت، بیشتر در مورد شورشهای شهری است که در چند سال اخیر شاهد مواردی از آن بودهایم.با بروز اولین مورد از این شورشها من به برخی از مسوولان پیشنهاد دادم که شورشهای شهری در قالب یک پروژه تحقیقاتی به بررسی درآید.اما متاسفانه این طرح به مرحله اجرا درنیامد، که ممکن بود در صورت اجرای آن طرح، این امکان فراهم آید که تیوریهای مطابق با شرایط موجود ساخته و پرداخته شوند.بنابراین در این سخنرانی سعی خواهم کرد کلیات این طرح را با شما مطرح سازم.
-
صفحات 279-282مسایل امنیتی یک کشور به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشود که این دو را نمیتوان جدای از یکدیگر دانست.با این همه، میتوان گفت که منظر امنیت داخلی غالبا متوجه مرزهای داخلی کشور است و بیشتر تهدیداتی را بررسی میکند که میتواند امنیت را در داخل مرزهای کشور به خطر اندازد. در اینجا کوشش خواهد شد تا برخی از موارد تهدیدکننده امنیت داخلی که منشعب از نوع تقسیمات کشوری است، مورد دقت نظر قرار گیرد.
-
صفحات 283-291علل افول تمدن ایرانی دو عامل را میتوان در بروز ضعف و سستی و افول تدریجی تمدن ایرانی دخیل دانست: نخست آن که این حوزه تمدنی سیر تکاملی خود را به صورت هماهنگ و همهجانبه در هر سه ضلع تشکیلدهنده یک تمدن - که عبارتند از علم قدرت و ثروت - ادامه نداده و به صورت یک سیستم و نظام منسجم درنیامد.از سوی دیگر، سیاست کشورگشایی قدرتهای اروپایی - به ویژه امپراتوری انگلیس - در قرن 19نیز در تحلیل بردن هر چه بیشتر این تمدن نقش خاصی را ایفا کرد.انگلستان برای جلوگیری از خطر همراهی ایران با روسیه و فرانسه - به منظور دسترسی ایشان به هندوستان - مناطقی مانند هرات، قندهار و کابل را حریم امنیتی خود اعلام کرده و با دامن زدن به اختلافات قومی، مذهب و ..کلیت این حوزه تمدنی را دچار تشتت و پریشانی ساخت.اینک، هر جزء از آن حوزه تمدنی تبدیل به یک واحد جغرافیایی مستقل تحت عنوان Nation-Stateشده است، اما اشتراکات تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی میان این مناطق همچنان به قوت خود باقیست.