فهرست مطالب

دانشکده پزشکی اصفهان - پیاپی 107 (تیر 1389)

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 107 (تیر 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/04/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مهرداد رشدی بنام، معصومه صادقی، حمید صانعی، رضا مشایخی، شهرام طاهری، امیر عطاپور، نضال صراف زادگان، محمد آرش رمضانی، محمدرضا اخباری، ایرج جعفری پور، فریبا ملکی، رضا مددی صفحه 225
    مقدمه
    چربی اضافی در بدن با افزایش ابتلا به بیماری های ایسکمیک قلبی همراه است. واسطه های سلولهای چربی مانند لپتین و آدیپونکتین به عنوان عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی شناخته شده اند. در این مطالعه ارتباط بین اندازه و تعداد سلولهای چربی، سطح لپتین و آدیپونکتین سرم را با ابتلا به بیماری های ایسکمیک قلب مورد بررسی قرار دادیم.
    روش کار
    در یک مطالعه مورد شاهدی موارد از بین بیمارانی که تحت آنژیوگرافی عروق کرونر قرار گرفتند و علایم انسداد عروق و ایسکمی داشتند انتخاب شدند. شاهدها نیز از بین بیمارانی که آنژیوگرافی شده اما علایمی دال بر ایسکمی نداشتند انتخاب شدند. سطح سرمی لپتین، آدیپونکتین و انسولین در آزمایشگاه مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان انجام شد. اندازه و تعداد سلولها چربی پس از بیوپسی در آزمایشگاه پاتولوژی به کمک تکنیکهای خاص و نرم افزار Image trial ارزیابی شد. سپس داده ها به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    دو گروه مورد مطالعه از نظر سن و جنس و تحصیلات و شغل با هم همسان بودند. هیچ اختلاف آماری معنی داری بین تعداد و اندازه سلولهای چربی بین دو گروه وجود نداشت. سطح سرمی لپتین و آدیپونکتین و انسولین نیز بین دو گروه اختلاف معنی داری نشان نداد. اما لپتین با چاقی شکمی(0.036=Pو 0.31=r) و شاخص توده بدنی (0.033=Pو 0.32=r) همبستگی معنی داری داشتند.
    بحث: لپتین و آدیپونکتین با چاقی و بروز بیماری های ایسکمیک قلبی ارتباط دارند و بعنوان عوامل خطر این بیماری ها معرفی شده اند، اما برای اثبات این موضوع در جمعیت ایرانی نیاز به مطالعات بیشتری است.
    کلیدواژگان: بیماریهای ایسکمیک قلبی، سلول چربی، لپتین، آدیپونکتین
  • ایرج کریمی، نازیلا کساییان، بهروز عطایی، کتایون طایری مریم زارع، لیلا آزادبخت صفحه 238
    مقدمه
    سوء تغذیه یکی از عوارض مهم و پیچیده ی عفونت Human Immonodeficiency Virus (HIV) می باشد؛ از این رو، توجه به دریافت های غذایی و وضعیت تغذیه ای مبتلایان به ایدز اهمیت می یابد. با توجه به کمبود اطلاعات در این زمینه در مبتلایان به ایدز در ایران، هدف از مطالعه ی حاضر ارزیابی وضعیت دریافت های غذایی و شاخص های تن سنجی در بیماران مبتلا به عفونت HIV در اصفهان بود.
    روش ها
    این مطالعه ی مقطعی بر روی 48 بیمار مبتلا به عفونت HIV انجام شد. شاخص های تن سنجی با استفاده از روش های استاندارد اندازه گیری شد و بررسی دریافت های غذایی بیماران با استفاده از پرسش نامه ی بسامد خوراک اعتبارسنجی شده ارزیابی گردید. دریافت های غذایی افراد با مقادیر توصیه شده ی روزانه (RDA)، مقادیر مصرفی روزانه ی گزارش شده از استان اصفهان و نیز یک گروه افراد سالم اصفهانی که از نظر شرایط دموگرافیک با بیماران مطابقت داشتند، مقایسه شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، میانگین شاخص توده ی بدنی در مردان 22 و در زنان 24 کیلوگرم بر متر مربع بود. میانگین دور بازو در زنان و مردان به ترتیب 29 و 28 سانتی متر و چربی بدن در زنان 31 و در مردان 21 درصد بود. در مورد ریزمغذی های دریافتی در گروه مردان مبتلا، کمبودی دیده نشد اما در گروه زنان مبتلا، در مورد فولات، ویتامین B12 (کوبالامین) و ویتامین E نسبت به مقادیر استاندارد Recommended Dietary Allowances (RDA) کمبود دیده شد. مقادیر دریافتی ویتامین B12 در مردان مبتلا و مقادیر انرژی دریافتی در زنان بیمار در مقایسه با مقادیر دریافتی گزارش شده از گروه افراد سالم اصفهانی کمتر بود.
    نتیجه گیری
    زنان و مردان مبتلا به عفونت HIV گرچه در محدوده ی وزن طبیعی قرار داشتند و شاخص توده ی بدنی آن ها طبیعی بود، ولی درصد چربی بدنشان زیادتر از مقادیر استاندارد و در عوض میزان توده ی بدون چربی کمتر از مقادیر استاندارد بود. کمبود دریافت برخی از ریزمغذی ها ضرورت اجرای مداخلات تغذیه ای در این گروه هدف را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: ایدز، تغذیه، تن سنجی، وزن، دریافت غذایی
  • بررسی ارزشیابی استقرار و نگهداری سیستم مدیریت سلامت (HSE) در مدارس و رتبه بندی و اعطای ستاره به مدارس کشور
    میر مسیح مسلمی عقیلی، احمد جنیدی جعفری، حسن ضیاء الدینی صفحه 248
    مقدمه
    منابع محدود سبب عدم تعادل منابع بین جنبه های آموزشی و سلامتی در مدارس ایران گردیده است؛ استفاده از ابزاری مؤثر، سبب بهره گیری مناسب از منابع محدود موجود به منظور ارتقای سطح سلامت در کنار سطح آموزش در مدارس خواهد شد. یک سیستم مدیریت طراحی شده در زمینه ی سلامت در مدارس می تواند دارای یک ابزار مناسب ارزیابی با رویکرد رتبه بندی به منظور ایجاد انگیزه ی فزاینده در مدیران مدارس جهت ارتقای سطح سلامت در داخل مدارس باشد؛ بدیهی است این سیستم، که زیرساخت ابزار مورد نظر خواهد بود زمانی کارآمد و مؤثر می باشد که همکاری های درون و بین بخشی به طور مناسبی برقرار گردد.
    روش ها
    این پژوهش توسط یک چک لیست 81 پرسشی در 60 مدرسه در محدوده ی دانشگاه های علوم پزشکی در پنج استان ایران با همکاری مشترک وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت آموزش و پرورش انجام شد.
    یافته ها
    فقط 2/48 درصد از مدارس پایلوت دارای کلاس هایی با فضای مناسب حدود 4 متر مکعب به ازای هر دانش آموز در کلاس بودند. از طرفی تنها در 4/21 درصد مدارس از میز و صندلی های مناسب استفاده می شد. نیز 6/69 درصد از مدارس فاقد راه خروج اضطراری مناسب جهت استفاده در مواقع اضطراری بودند. پس از استقرار سیستم مدیریت سلامت (HSE) در مدارس پایلوت، ارتقای رتبه و ستاره های سلامت مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به محدودیت ها و مشکلات ایمنی و بهداشت در داخل مدارس، می توان با استقرار و نگهداری صحیح و اثربخش سیستم مدیریت سلامت (HSE) و رتبه بندی و اعطای ستاره به مدارس کشور، به یک زیرساخت مناسب و ابزار ارزیابی و کنترل دائمی مدارس از نظر مسائل مرتبط با ایمنی و بهداشت دست یافت. امید است با اجرای این طرح که با همکاری مشترک وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و آموزش و پرورش در سطح ملی در حال اجراست، شاهد ارتقای مناسبی در سلامت مدارس (HSR) در کنار ایجاد عدالت اجتماعی و جلب مشارکت تمامی گروه های مرتبط، به خصوص دانش آموزان و اولیای آن ها باشیم.
    کلیدواژگان: ایمنی، بهداشت، مدیریت، سیستم، مدارس، _ HSE
  • سیدمحمود حسینی، رضا کرمی، زهرا غلام نژاد، عفت خوشنود صفحه 259
  • علی مومنی شهرزاد شهیدی، شیوا صیرفیان، شهرام طاهری، سلیمان خیری صفحه 271
    مقدمه
    نفروپاتی دیابتی شایع ترین علت نارسایی انتهایی کلیه (ESRD) است. در ایجاد نفروپاتی دیابتی علاوه بر عواملی چون آنژیوتانسین II، سیتوکین ها و فاکتورهای رشد عروقی (VEGF)، اسید اوریک نیز ممکن است نقش داشته باشد. بنابراین، عوامل کاهش دهنده ی اسید اوریک سرم ممکن است در درمان نفروپاتی دیابتی مؤثر باشد.
    روش ها
    در یک مطالعه ی مورد-شاهد و دوسوکور، 40 بیمار مبتلا به دیابت تیپ دو و نفروپاتی به دو گروه 20 تایی تقسیم شدند. به شرط آن که حداقل mg 500 پروتئین در ادرار 24 ساعته داشته باشند و کراتینین سرم آنان کمتر از mg/dl 3 باشد. در بیماران گروه مورد، روزانه mg 100 آلوپورینول و گروه شاهد دارونما تجویز شد. در هر دو گروه، داروهای ضد فشار خون بالا و داروهای محافظت کننده ی کلیه (مهار کننده های آنزیم مبدل آنژیوتانسین و مهار کننده های گیرنده ی آنژیوتانسین) با دوز قبل ادامه یافت و در طول مطالعه تغییر نکرد.
    یافته ها
    در هر گروه، 9 مرد و 11 زن وجود داشت. تفاوت قابل توجهی بین سن، شاخص توده ی بدنی (BMI)، مدت دیابت، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، FBS، BUN، Cr، K سرم و حجم ادرار بیماران 2 گروه وجود نداشت (05/0 < P). پروتئین ادرار 24 ساعته در گروه مورد در ابندای مطالعه 1047 ± 1756و پس از چهار ماه 767 ± 1011 بود و اسید اوریک سرم در ابتدای مطالعه 21/1 ± 91/5 و پس از 4 ماه 79/0 ± 3/5 بود که به طور قابل ملاحظه ای نسبت به گروه شاهد کمتر بود (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    آلوپورینول با دوز پایین (mg 100 روزانه) باعث کاهش پروتئینوری بیماران پس از 4 ماه مصرف شد که احتمال می رود با مکانیسم کاهش اسید اوریک سرم بوده است. بنابراین آلوپورینول ممکن است به عنوان یک درمان کمکی، ارزان و کم عارضه در بیماران با نفروپاتی دیابتی مفید باشد.
    کلیدواژگان: نفروپاتی دیابتی، اسید اوریک، آلوپورینول، پروتئینوری
  • غلامرضا مهاجری، منصور صفایی، رضا اشراقی سامانی، روح الله سبحانی صفحه 279
    مقدمه
    سندرم روده ی کوتاه (Short Bowel Syndrome) به باقی ماندن کم تر از 200 سانتی متر از روده ی باریک در یک فرد بالغ اطلاق می شود. تغذیه ی کامل وریدی (TPN)، به عنوان تنها درمان رایج، هزینه و عوارض زیادی مثل Sepsis ناشی از کاتتر دارد. تا کنون درمان قطعی این بیماری مشخص نشده است و روش های جراحی به کار رفته با عوارض زیادی از قبیل انسداد روده همراه بوده و کارایی آن ها نیز مشخص نشده است. با کاشت سلول های مخاطی ایلئوم در محیط کولون و رشد آن شاید بتوان سطح جزئی روده باریک را افزایش داده، به عنوان یک روش درمانی جدید علاوه بر نجات جان این بیماران، وابستگی به TPN را مرتفع ساخت.
    روش ها
    در یک مطالعه ی تجربی که در مرکز تحقیقات دندان پزشکی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1387 انجام شد، 8 گربه انتخاب شدند و تحت لاپاراتومی قرار گرفتند؛ قسمتی از مخاط ایلئوم به صورت وصله ی مخاطی (Mucosal patch) جدا و قسمتی از مخاط کولون (صعودی) برداشته شد و وصله ی مخاطی ایلئوم به جای آن در بستر زیر مخاط قرار گرفت. پس از 14 روز، گربه بار دیگر لاپاراتومی شده، همان قسمت از کولون برداشته شد و جهت بررسی رشد سلول های مخاطی ایلئوم به آزمایشگاه بیمارستان الزهرا (س) ارسال گردید و در بررسی میکروسکوپی ساختار طبیعی مخاط ایلئوم کاشته شده در مخاط کولون مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    در بررسی 8 نمونه ی کولون گربه در همه ی نمونه ها وصله ی مخاطی در کولون سالم رؤیت شد (100 درصد). در بررسی میکروسکوپی، در 7 مورد ساختار مخاطی کولون دیده شد (5/87 درصد) و در 1 نمونه ساختار مخاطی ایلئوم رؤیت شد (5/12 درصد).
    نتیجه گیری
    با توجه به حفظ ساختار مخاطی طبیعی روده ی باریک در 5/12 درصد موارد، احتمال رشد سلول های مخاطی روده ی باریک در بستر کولون وجود دارد و شاید بتوان با انجام مطالعات حیوانی با حجم نمونه ی بیشتر به این هدف دست یافت و از آن به عنوان یک روش جدید در درمان بیماران مبتلا به سندرم روده ی کوتاه بهره گرفت.
    کلیدواژگان: سندرم روده ی کوتاه، تغذیه کامل وریدی، پیوند سلولی، بافت مخاطی، ایلئوم، کولون
  • منصوره آزاده، روحا کسری کرمانشاهی، پریچهر غلیانی، محمدرضا زرگر زاده صفحه 287
    مقدمه
    پلاک میکروبی عمده ترین عامل ایجاد کننده ی بیماری های شایع دهان مانند پوسیدگی دندان و بیماری های لثه و بافت های پریودنتال می باشد که یکی از شایع ترین آن ها ژنژویت است؛ ژنژویت یک بیماری التهابی مخرب می باشد که حذف پلاک میکروبی هدف اصلی درمان آن است. در این مطالعه شناسایی باکتری های ناحیه ی بیمار و درصد هر یک و تاثیر انواع آنتی بیوتیک های بتا لاکتام بر روی باکتری های شناسایی شده مورد نظر بود.
    روش ها
    در مطالعه ی توصیفی- تحلیلی و تجربی، 100 بیمار مراجعه کننده به بخش بیماری های دهان دانشکده ی دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1383-1382 مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از پروب پریودنتال از پلاک موجود در ناحیه ی سرویکال دندان های قدامی مبتلا به ژنژویت نمونه برداری و نمونه ها به محیط کشت بلاد آگار و شوکولات آگار انتقال داده شد. در کل 361 باکتری مورد مطالعه قرار گرفت که با آزمون های بیوشیمیایی شناسایی شدند و با روش کربی بایر سویه ی استرپتوکوکوس سنگوئیس نسبت به یازده نوع آنتی بیوتیک تعیین حساسیت شد و وجود اختلاف بین میانگین قطر هاله ی عدم رشد نمونه های مورد آزمایش با سویه های استاندارد معین گردید.
    یافته ها
    از تعداد کل 361 باکتری، گونه ی استرپتوکوکوس شناسایی شده 204 عدد و درصد آن 98/55 درصد بود؛ از این درصد، استرپتوکوکوس سنگوئیس 4/26 درصد را به خود اختصاص داد. بیش از 70 درصد سویه های استرپتوکوکوس سنگوئیس به آموکسی‎سیلین و کوآموکسی‎کلاو، سفالکسین، تتراسیکلین، آمپی سیلین، کلوکساسیلین، وانکومایسین، پنی سیلین، تتراسیکلین و اریترومایسین حساس بودند ولی بهکلیندامایسین 1 درصد سویه ها حساسیت نشان دادند.
    نتیجه گیری
    پلاک میکروبی عامل ایجاد بسیاری از بیماری های شایع دهان مانند ژنژویت می باشد. حذف ژنژویت با روش های دندان پزشکی و استفاده از آنتی بیوتیک ها در کنار این روش ها، درمان موفق تری را باعث می شود. پیشنهاد می شود از آنتی بیوتیک های بتالاکتام (کوآموکسی کلاو و آموکسی سیلین)، به خاطر حساسیت بالای باکتری استرپتوکوکوس سنگوئیس به آن ها، در دهان شویه های استاندارد استفاده شود.
    کلیدواژگان: ژنژیویت استرپتوکوکوس سنگوئیس، آنتی بیوتیک های بتالاکتام
  • مقاله مروری
  • رضا باقریان سرارودی، علیرضا عندلیب صفحه 293
    نقش عوامل روان شناختی به عنوان ریسک فاکتورهای سندرم های کرونری حاد به خوبی تایید شده است. همچنین در حالی که شواهد پژوهشی تاثیر عوامل روان شناختی بر سیستم ایمنی را نشان می دهد، نقش این سیستم در سیر بیماری عروق کرونر و تظاهرات بالینی آن تایید شده است. به نظر می رسد بخشی از رابطه ی عوامل روان شناختی و سندرم های عروق کرونر به نقش میانجی سیستم ایمنی مربوط می شود. هدف این مطالعه ی مروری، توصیف فرایند های سایکونوروایمونولوژیکی است که در پیشرفت بیماری کرونری دخالت دارد؛ همین طور نشان داده خواهد شد که استقرار بیماری کرونری تظاهرات بالینی مکانیسم های پاتوفیزیولوژیک دخیل در رابطه ی بین ریسک فاکتورهای روان شناختی، پارامترهای سیستم ایمنی و سندرم های کرونری حاد می باشد.
    ریسک فاکتورهای روان شناختی بیماری عروق کرونر را می توان در سه طبقه ی اصلی در نظر گرفت. ریسک فاکتورهای مزمن روان شناختی که می تواند در مراحل اولیه ی بیماری دخالت داشته باشد، عوامل دوره ای که نقش آن ها در انتقال پلاک آترواسکروتیک پایدار به ناپایدار قابل توجه است و عوامل آشکار سازنده ی حاد روان شناختی که می تواند به ایجاد ایسکمی میوکاردیال و پارگی پلاک کمک نماید. در این مطالعه راه های سایکونوروایمونولوژیکی تاثیر هر سه نوع ریسک فاکتورهای روان شناختی در سندرم های حاد قلبی توصیف شده است
    کلیدواژگان: سایکونوروایمونولوژی، بیماری عروق کرونر، ریسک فاکتور روان شناختی، پاتوفیزیولوژی، میانجی