فهرست مطالب

دانشکده پزشکی اصفهان - پیاپی 112 (آذر 1389)

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 112 (آذر 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/09/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • بتول هاشمی بنی، شهناز رضوی، ابراهیم اسغندیاری، سعید کرباسی، محمد مردانی، فرزانه صادقی، محمدحسین نصراصفهانی، فاطمه نادعلی، حمید شفیع زاده صفحه 607
    مقدمه
    آسیب های مفاصل و از جمله استئوآرتریت، در همه ی جوامع شیوع فراوانی دارند. به علاوه، غضروف مفصلی توانایی بسیار محدودی در ترمیم آسیب ها دارد. روش های درمان مختلف مورد استفاده جهت ترمیم آسیب های غضروفی منجر به تشکیل بافت فیبروز، آپوپتوز و تخریب بیشتر غضروف می شوند. از این رو، طراحی بافت غضروفی از سلول های بنیادی ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر فاکتورهای رشد BMP-6 و TGF-β3 بر روند تمایز کندروژنیک سلول های بنیادی مشتق از چربی بر داربست آلژینات بود.
    روش ها
    بافت چربی زیر جلدی انسانی تحت تاثیر آنزیم کلاژناز تجزیه شد و سلول های بنیادی جهت القای کندروژنز بر داربست آلژینات در محیط کشت کندروژنیک تحت تاثیر فاکتورهای رشد TGF-β3 و BMP-6 به مدت سه هفته کشت داده شد. نمونه های حاصل از تمایز با روش های هیستولوژیکی، ایمینوهیستوشیمی و RT-PCR از نظر ویژگی های غضروف مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    فاکتورهای رشد TGF-β3 و BMP-6 موجب القای کندروژنز در سلول های بنیادی مشتق از چربی بر داربست آلژینات شد. مطالعات ایمینوهیستوشیمی وجود آگریکان و کلاژن نوع II را در ماتریکس خارج سلولی نشان داد. بررسی با روش RT-PCR نیز وجود فنوتیپ کندروسیتی را تحت تاثیر القای کنروژنیک توسط فاکتورهای رشد TGF-β3 و BMP-6 تایید کرد. همچنین وجود توام فاکتورهای رشد TGF-β3 و BMP-6 موجب افزایش بیان آگریکان در مقایسه با به کار گیری هر یک از این فاکتورها به تنهایی گردید.
    نتیجه گیری
    از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که فاکتورهای رشد BMP-6 و TGF-β3 در داربست آلژینات، هر یک به تنهایی به عنوان القا کننده غضروف سازی عمل می کنند و به کار گیری هر دو فاکتور با هم بیان آگریکان را افزایش می دهد.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی مشتق از چربی، آلژینات، مهندسی بافت غضروف، BMP، 6، TGF، β3
  • روشنک ابوترابی، محبوبه دیانی، مهدی نیکبخت دستگردی صفحه 621
    مقدمه
    روش های متفاوتی برای درمان ناباروری وجود دارد که از آن میان، تزریق درون رحمی اسپرم (IUI) قابل ذکر است. IUI به علت سادگی، هزینه ی پایین و غیر تهاجمی بودن، به عنوان استراتژی خط اول درمان زوج های نابارور انجام می شود. میزان موفقیت این روش درمانی وابسته به پارامترهای اصلی نمونه ی اسپرمی شامل غلظت اسپرم، درصد مورفولوژی طبیعی اسپرم و درصد تحرک در نمونه ی اسپرمی می باشد. هدف از این مطالعه، به دست آوردن میانگین پارامترهای اصلی اسپرمی در نمونه های کاندید IUI و نیز تعیین میزان حساسیت و اختصاصی بودن هر یک از آن ها در زوج های کاندید IUI بود.
    روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی در اسفند ماه سال 1386 در مرکز باروری و ناباروری شهید بهشتی اصفهان انجام شد. روش نمونه گیری ساده غیر احتمالی بود و طی آن، 66 نفر از افراد کاندید IUI از نظر آنالیز مایع Semen جهت پارامترهای اسپرمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار 12SPSS آنالیز شد.
    یافته ها
    پارامتر درصد مورفولوژی طبیعی اسپرم قبل (812/0 = AUC) و بعد (768/0 = AUC) از processing نسبت به سایر پارامترها دارای حساسیت و اختصاصی بودن بالاتری بوده، در پیش بینی نتایج روش درمانی IUI مؤثرتر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به متفاوت بودن میانگین مقادیر پارامترهای اسپرمی در مناطق جغرافیایی مختلف و این که نتایج حاصل در مورد میزان تاثیر هر یک از پارامترهای اسپرمی در موفقیت IUI در مطالعات مختلف، متفاوت می باشد، در هر منطقه باید مقادیر میانگین و میزان حساسیت و اختصاصی بودن این پارامترها مشخص گردد تا میزان موفقیت این روش درمانی افزایش یابد.
    کلیدواژگان: تراکم اسپرمی، مورفولوژی، تحرک
  • شهرزاد شهیدی، بهرام پاکزاد، مژگان مرتضوی، شیوا صیرفیان، مجتبی اکبری صفحه 632
    مقدمه
    پروتئینوری نقش اساسی در تشدید روند بیماری مزمن کلیه دارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر داروی پیوگلیتازون از خانواده تیازولیدین دیون ها بر کاهش پروتئینوری در بیماران کلیوی غیر دیابتی بود.
    روش ها
    این کارآزمایی بالینی خود شاهد در کلینیک ویژه ی بیمارستان الزهرای (س) شهر اصفهان و چند کلینیک خصوصی نفرولوژی این شهر انجام گردید. 35 بیمار 18 سال به بالا با بیماری کلیوی غیر دیابتی و پروتئینوری بیش از 5/0گرم در 24 ساعت و همچنین شاخص توده ی بدنی (BMI) کمتر از 30 به این مطالعه وارد شدند. بیماران 15 میلی گرم پیوگلیتازون را به مدت چهار ماه دریافت کردند. پروتئین موجود در ادرار 24 ساعته، متغیر اصلی مورد سنجش بود که قبل از شروع درمان، پایان ماه دوم و ماه چهارم درمان و دو ماه پس از قطع دارو اندازه گیری شد؛ سایر متغیرهای ارزیابی شده شامل فشار خون، کراتینین، آنزیم های کبدی (ALT و AST)، FBS،BUN و GFR بود که در همان زمان ها اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    پس از افزودن 15 میلی گرم پیوگلیتازون به مدت چهار ماه به رژیم درمانی در بیماران، کاهش پروتئین ادرار 24 ساعته از 6/775 ± 6/1088 در ابتدای مطالعه در مقایسه با 2/406 ± 9/433 در پایان ماه چهارم درمان (82/0-49/0 CI95%:؛ 0001/0 > P) مشاهده گردید. در بررسی میانگین تغییرات سطح فشار خون، کراتینین، آنزیم های کبدی (ALT و AST)، FBS، BUN و GFR در طول مطالعه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (01/0 < P).
    نتیجه گیری
    با توجه به عوارض ناشی از دفع پروتئین از طریق کلیه ها و افت تدریجی عملکرد کلیه ها متعاقب آن، بر اساس یافته های حاصل از مطالعه ی حاضر، پیوگلیتازون می تواند به طور مؤثری منجر به کاهش پروتئینوری در بیماران کلیوی غیر دیابتی گردد.
    کلیدواژگان: پروتئینوری، پیوگلیتازون، بیماری کلیوی غیر دیابتی، داروهای پایین آورنده ی قند خون
  • الهه نوروزی، نادر بهرامی فر، سیدمحمود قاسم پوری صفحه 640
  • قاسم یادگارفر، طاهره علی نیا، رسول قره آغاجی اصل، تیمور الهیاری صفحه 645
    مقدمه
    استرس های شغلی یکی از ویژگی های رایج زندگی مدرن می باشد که رو به افزایش است. استرس شغلی تاثیرات بهداشتی مضری بر سیستم قلبی عروقی دارد. این مطالعه، اولین مطالعه ای است که در ایران با استفاده از مدل استاندارد جهانی «ناهماهنگی تلاش – پاداش» به سنجش استرس شغلی و پیامدهای آن بر روی عوامل خطر قلبی عروقی می پردازد. رابطه بین استرس شغلی با عوامل خطر قلبی عروقی شامل فشار خون بالا، سیگاری بودن، دیابت، بیش وزنی، هایپر کلسترومی، سطوح بالای لیپو پروتئین با دانسیته پائین و سطوح پائین لیپوپروتئین با دانسیته بالا و تریگلیسیرید بالا مورد ارزیابی قرار می گیرد.
    روش ها
    این مطالعه مقطعی در بین نمونه ای تصادفی از 109 نفر از پرسنل شاغل در پتروشیمی ارومیه اجرا شد. پرسشنامه مورد استفاده شامل اطلاعات زمینه ای، وضعیت مصرف سیگار، استرس شغلی و تاثیرپذیری منفی بود. برای اندازه گیری استرس شغلی از اخیرترین مدل سنجش استرس شغلی بنام «ناهماهنگی بین تلاش – پاداش» با دو مولفه ناهماهنگی بین تلاش - پاداش و تعهد کاری بالا استفاده گردید. بعد از تکمیل پرسشنامه ها در محل توسط شرکت کنندگان، نمونه ی خون از آنان گرفته شد تا عوامل خطر بیولوژیک تعیین شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون لجستیک چندگانه استفاده شد.
    نتایج
    شیوع کلی ناهماهنگی بین تلاش - پاداش و نیز تعهد کاری بالا بعنوان دو مولفه استرس شغلی به ترتیب برابر با 1/54 و 6/26 درصد بود. رابطه معنی داری بین ناهماهنگی بین تلاش - پاداش و سن (05/0P=)، تعداد فرزندان (024/0 P=) و نیز سطح تحصیلات (005/0= P) وجود داشت. خطر اضافی برای افراد دارای استرس براساس مولفه ناهماهنگی بین تلاش و پاداش برای ابتلا به فشار خون بالا 43%، سیگاری بودن 14%، ابتلا به دیابت 55%، ابتلا به تریگلیسیرید بالا 106%، ابتلا به کلسترول بالا 21% و LDL بالا 41% و HDLپائین 191% می باشد. تعیین سطوح استرس براساس سطوح مولفه تعهد کاری که در آن تعهد کاری کم بعنوان گروه مقایسه با تعهد کاری متوسط و تعهد کاری بالا مقایسه گردید، براورد کننده یک الگوی افزایشی برای خطر ابتلا به فشار خون بالا، بیش وزنی، دیابت و تری گلیسیرید بالا می باشد. روابط بدست امده از نظر آماری معنی دار نبودند.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد با افزایش استرس خطر ابتلا به برخی عوامل خطر قلبی عروقی افزایش می یابد اما این شواهد از نظر آماری معنی دار نبودند. لذا توصیه می شود که در یک مطالعه ی همگروهی آینده نگر، اثر استرس بر روی عوامل خطر قلبی عروقی بررسی شود.
    کلیدواژگان: استرس شغلی، عوامل خطر قلبی عروقی، ناهماهنگی بین تلاش، پاداش، تعهد کاری، پتروشیمی
  • حمیدرضا دهقانی دولت آبادی، پرهام رئیسی*، حمید عزیزی ملک آبادی، حجت الله علایی، علی اصغر پیله وریان صفحه 647
    مقدمه

    بیماری آلزایمر یکی از شایع ترین بیماری های نورودژنراتیو مغز می باشد که در آن نورون ها، به ویژه در نواحی مرتبط با اعمال شناختی، مورد تخریب می گیرند. یکی از عواملی که در پاتوژنز بیماری آلزایمر نقش موثری بازی می کند، استرس اکسیداتیو است که یک عدم تعادل بین رادیکال های آزاد و سیستم آنتی اکسیدان می باشد. کوآنزیم Q10، به عنوان یک آنتی اکسیدان بسیار قوی، در مکانیسم های تولید انرژی داخل سلولی و جلوگیری از پراکسیداسیون لیپیدهای غشایی نقش دارد و اثرات مطلوب آن در بیماری آلزایمر مشخص شده است. با توجه به این که اسید فولیک یکی از پیش سازهای مهم برای سنتز Q10 در سلول بوده، مشخص شده است که میزان آن در خون مبتلایان به آلزایمر کاهش چشمگیری می یابد، در این تحقیق اثر تجویز اسید فولیک بر یادگیری و حافظه ی اجتنابی غیر فعال در رت مورد بررسی قرار گرفت.

    روش ها

    تعداد 30 سر رت نر از نژاد ویستار با وزن تقریبی 50 ± 300 گرم در سه گروه ده تایی شم، آلزایمری و آلزایمری + اسید فولیک تقسیم شدند. جهت ایجاد مدل آلزایمری در رت، داروی استرپتوزوتوسین به درون بطن های مغزی تزریق گردید و پس از آن به مدت 21 روز رت های آلزایمری تحت درمان با اسید فولیک با دوز mg/kg 4 به صورت تزریق داخل صفاقی قرار گرفتند. جهت ارزیابی یادگیری و حافظه در رت ها از آزمون رفتار یادگیری اجتنابی غیر فعال استفاده شد.

    یافته ها

    تزریق داخل بطن های مغزی استرپتوزوتوسین موجب آسیب شدید یادگیری و حافظه در رت ها شد و کاربرد اسید فولیک از این آسیب جلوگیری کرد.

    نتیجه گیری

    اطلاعات به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که احتمال دارد اسید فولیک منجر به درمان ضایعات شناختی در بیماری آلزایمر شود.

    کلیدواژگان: آلزایمر، اسید فولیک، استرپتوزوتوسین، یادگیری، حافظه
  • بهمن رشیدی، جعفر سلیمانی راد، لیلا روشنگر صفحه 656
    مقدمه
    همزمانی تکامل آندومتریوم و رویان، پیش نیازی ضروری برای لانه گزینی موفق است. پروژسترون و داروهای دیگر، تکامل همزمانی رویان بلافاصله قبل از لانه گزینی را از طریق آندومتریوم مادری حمایت می کنند. هدف از این مطالعه، ارزیابی خصوصیات و تغییرات مورفولوژیک و مورفومتریک آندومتریوم موش های تحریک شده برای تخمک گذاری به دنبال تزریق پروژسترون و سیلدنافیل سیترات بود.
    روش ها
    تعداد 40 سر موش ماده ی بالغ به چهار گروه شاهد، گنادوتروپین، گنادوتروپین + پروژسترون و گنادوتروپین + سیلدنافیل سیترات تقسیم شدند. به هر سه گروه مورد آزمایش ابتدا HMG و سپس HCG به میزان I.U 5/7 تزریق شد؛ سپس هر دو موش ماده با یک موش نر برای جفت گیری در یک قفس قرار داده شدند. در دو گروه آخر به ترتیب، mg/mouse 1 پروژسترون و mg/kg 3 سیلدنافیل سیترات به فواصل 24، 48 و 72 ساعت پس از تزریق HMGتزریق گردید. 96 ساعت بعد، موش ها در همه ی گروه ها قربانی شده، نمونه های رحمی آن ها تحت پاساژ بافتی قرار گرفت و برای مطالعه با میکروسکوپ نوری آماده گردید.
    یافته ها
    بر اساس بررسی با میکروسکوپ نوری، ارتفاع سلول های اپی تلیال غددی در گروه شاهد 54/1 ± 66/11 و در گروه گنادوتروپین 77/0 10/11 میکرومتر بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت. ارتفاع این سلول ها در گروه گنادوتروپین + پروژسترون و گنادوتروپین + سیلدنافیل سیترات به ترتیب 30/1 06/11 و 22/1 37/11میکرومتر بود که با گروه شاهد و گنادوتروپین تفاوت معنی داری را نشان نمی داد. در نهایت هیچ کدام از گروه ها با هم اختلاف معنی داری نداشتند (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    القای تخمدان و به دنبال آن پروژسترون و سیلدنافیل سیترات نتوانست تغییری در شاخص های مورفومتریک سلول های اپی تلیوم غددی رحم موش های تحریک شده برای تخمک گذاری ایجاد کند.
    کلیدواژگان: لانه گزینی، پروژسترون، سیلدنافیل سیترات، آندومتریوم
  • سعید صادقی، فرامرز سهرابی، علی دلاور، احمد برجعلی، غلامرضا صادقی صفحه 661
    مقدمه
    مطالعه ی حاضر با هدف تعیین اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی توام با درمان استاندارد داروی ضد افسردگی بر شدت افسردگی، نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله با استرس گروهی در زنان مطلقه طراحی گردید.
    روش ها
    این کارآزمایی بالینی تصادفی، در سال 1378 با مشارکت 60 زن مطلقه انجام گرفت؛ با اجرای مقیاس های افسردگی بک، نگرش ناکارآمد وایزمن و مهارت مقابله با استرس اندلر و پارکر آزمودنی ها از نظر سه متغیر پیامد یعنی شدت افسردگی، نگرش ناکارآمد و مهارت مقابله با استرس با مؤلفه های تکلیف مداری، هیجان مداری و اجتناب مداری در مرحله ی پایه، یک ماه پس از مداخله، 8 هفته بعد از اتمام دوره و پس از سه ماه پی گیری انجام شد. تحلیل داده های خام به استفاده از 11SPSS و اجرای آزمون های توصیفی و استنباطی از جمله آنالیز کوواریانس تکرار مقادیر صورت گرفت.
    یافته ها
    وجود تعامل معنی دار بین زمان و نوع مداخله برای کلیه ی متغیرهای پی آمد دیده شد. در گروه تجربی، با گذشت زمان از شدت افسردگی، نگرش ناکارآمد، شیوه های هیجان مداری و اجتناب مداری کاسته شد و روش تکلیف مداری افزایش یافت. این تغییرات برای دو گروه غیرتجربی آن چنان محسوس نبود. بالاترین میزان اثر مداخله به ترتیب در کاهش شدت افسردگی (71/0)، رفتار اجتنابی (67/0)، نگرش ناکارآمد (65/0)، افزایش مهارت تکلیف مداری (56/0) و کاهش هیجان مداری (21/0) بود.
    نتیجه گیری
    مشاهدات حاضر مؤید تاثیر درمان افسردگی به روش تلفیقی داروی ضد افسردگی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی است. با علم به شیوع بالای افسردگی و تبعات طلاق، پزشکان عمومی و روان پزشکان با الهام از مهارت های شناخت درمانی می توانند در کمک به این بیماران مؤثر باشند.
    کلیدواژگان: طلاق، افسردگی در زنان، نگرش ناکار آمد، مهارت مقابله با استرس، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، دارو درمانی
|
  • Batool Hashemibeni, Shahnaz Razavi, Ebrahim Esfandiary, Saeed Karbasi, Mohammad Mardani, Farzane Sadeghi, Mohammadhosein Nasre Esfahani, Fatemeh Nadali, Hamid Shafiezade Page 607
    Objective
    Cartilage damages and disease such as osteoarthritis are rather worldwide problem of many people. Current treatment methods for cartilage tissue injuries lead to formation of fibrous tissue, apoptosis, and further cartilage degeneration. Therefore engineering of cartilage tissue with adult stem cells is considered necessary. The aim of this study revolution of TGF-β3 and BMP-6 on ADSCs chondrogenic induction in alginate scaffold.
    Materials And Methods
    Stem cells were isolated from adipose tissue and digested with collagenase typeIA. The isolated cells were treated with chondrogenic medium supplemented with TGF-β3 and BMP-6 on alginate scaffold then harvested after 3 weeks. Histological staining was used for evaluation the presence of proteoglycan with Alcian blue. Immunohistochemical method was performed for assessment of cartilage–specific type II collagen and aggrecan. Also in order to confirm our results, we managed RT-PCR technique.
    Results
    Our results revealed that chondrogenesis of ADSCs on alginate scaffold induced by TGF-β3 and BMP-6growth factors. Histological and immunohistochemical methods were shown deposition of typical cartilage extracellular matrix components such as type II collagen and aggrecan in constructs. RT-PCR analysis of cartilage matrix genes, also confirmed the induction of the chondrocytic phenotype upon stimulation with TGF-β3 and BMP-6.
    Conclusion
    It can be concluded that TGF-β3 and BMP-6 promote chondrogenesis of ADSC in 3-D and both growth factors effected better than each only.
  • Roshanak Aboutorabi, Mahbobeh Dayani, Mehdi Nikbakht Dastgerdi Page 621
    There are several Techniques to manage sub fertility IUI is on first step treatment strategy due to its simplicity and low costing and also it is non invasive. The out come of IUI is dependent on main semen parameters; sperm concentration, percentage of normal morphology and percentage of motility. The aim of this study was evaluating the effects of main parameters on outcome of IUI technique in couples who referring to ُُShahid Beheshti Infertility center.
    Methods
    This study is a descriptive analytic one and performed in Shahid Beheshti Infertility center in 1386 Simple sampling was the method in sample gathering. Semen samples from 66couples who were candidate for IUI treatment method were studied in two steps. Fresh semen samples and the processed semen samples the data were evaluated by SPSS
  • Shahrzad Shahidi, Bahram Pakzad, Mozhgan Mortazavi, Shiva Seirafian, Mojtaba Akbari, Abdolamir Atarpour, Alireza Shaygan Nezhad Page 632
    Aims
    Proteinuria has independent deleterious effects on the progression of chronic renal disease. The objective of this study was to determine whether the addition of Pioglitazone, would reduce proteinuria in patients with nondiabetic renal disease already.
    Methods
    This was a Self-controlled Clinical Trial study conducted in a Hospital and few private clinics of Nephrology. Forty four nondiabetic patients, aged 18 and over, who had renal disease and stable proteinuria over 0.5 g in 24 h and had body mass index (BMI) lower than 30, were enrolled in the study. patients received 15 mg of Pioglitazone for 4 months. The primary end point was urine protein excretion, which was measured prior to the study, at the end of 2 and 4 months during treatment and 2 months after cessation of the active drug. Secondary end points included systolic blood pressure, creatinine, urea, ALT, AST, FBS, BUN and GFR levels.
    Findings
    Lower urine protein excretion 1088.6±775.6 mg/24h in prior to the study vs 433.9±406.2 mg/24h at the end of 4th month) P0. 01).
    Conclusion
    The results of this study showed that Pioglitazone, can reduce proteinuria in patients with nondiabetic renal disease.
  • Elaheh Norouzi, Nader Bahramifar, Sayed Mahmoud Ghasempouri Page 640
    Background
    The aim of this study was to determine concentration of lead in the milk of women living in the vicinity of a metal smelter area and the effect of age mothers, parous, birth weight, height, and infant head circumference on the concentration of lead in human milk.
    Methods
    Five ml of 27 colostrum samples from healthy women collected on the 4th postpartum day. After digestion of sample under pressure with of nitric acid and perchloric acid, concentration of lead in samples was determined by graphite furnace atomic absorption spectrometry.
    Findings
    The mean level of lead in milk nuliparous and multiparous women was 70.64 and 23.73 µg/l respectively. The mean level of lead in milk in women aged ≤ 24 and > 24 years were 68.10 and 22.86 µg/l respectively. The mean level of lead in milk in women of newborns with weighing < 2950 and ≥ 2950 g were 49.59 and 43.70 µg/l respectively. The mean level of lead in milk women of newborns with height of ≤ 49 and > 49 cm were 49.80 and 45.21 µg/l respectively. Also. The mean level of lead in milk in women of newborns with head circumferenceing < 35 and ≥ 35 cm were 27.43 and 62.33 µg/l respectively.
    Conclusion
    There was significant difference in mean level of lead in mother's milk in difference group of age and parous; also there was negative correlation between lead concentration with age of mothers and parous. There was no significant difference and no correlation in mean level of lead in mother's milk in difference groups of birth weight, height, and head circumference.
  • Ghasem Yadegarfar, Tahere Alinia, Rasool Gharaaghaji Asl, Teimur Allahyari, Reza Sheikhbagloo Page 645
    Background
    Stress at work is an increasing common feature of modern life. Job stress has adverse health effects on cardiovascular system. This study is the first study which has used effort - reward imbalance model (ERI) to measure Job stress in an Iranian group of workers to assess adverse effects of job stress on cardiovascular risk factors. The aim of this study was to examine relationship between job stress and cardiovascular risk factors including high blood pressure, overweight, smoking, diabetes, hypercholesterolemia, high level of triglyceride and Low density lipoprotein and low level of high density lipoprotein.
    Methods
    This cross- sectional study was conducted among 109 randomly selected employees of Urmia petrochemical company. A self-administrated questionnaire included demographic characteristics, smoking status, work stress and negative affectivity was used to collect data. job stress was assessed by most recent model of measuring stress, ERI model which included effort - reward imbalance and overcommitment. Blood sample was also taken in order to determine biological risk factors. Multiple logistic regression applied to the data to evaluate the effect of Job stress on cardiovascular risk factors.
    Findings
    Overall prevalence of ERI and high overcommitement were 54.1% and 26.6% respectively. There was a significant relationship between ERI and age (P=0.05), number of children
  • Hamid Reza Dehghani Dolatabadi, Parham Reisi, Hamid Reza Azizi Malekabadi, Hojjatallah Alaei, Ali Asghar Pilehvarian Page 647
    Aim

    Alzheimer’s disease is one of the most prevalent brain neurodegenerative diseases, in which neurons are destroyed especially in related areas to cognitive activities. One of the factors that play an effective role in pathogenesis of Alzheimer’s disease is oxidative stress that is an imbalance between free radicals and antioxidant system. Co-enzyme Q10, as a very powerful antioxidant, has role in energy producing mechanisms inside the cell and in preventing of peroxidation of membrane lipid; and its positive effects on Alzheimer’s disease has been demonstrated. According to the fact that folic acid is one of the precursors for synthesis of Q10 in the cell, and it has been demonstrated that its blood levels are decreased in Alzheimer’s disease, this study aimed to evaluate effects of folic acid on passive avoidance learning and memory in rats.

    Materials And Methods

    30 male wistar rats (300±50g) were divided in three groups (n=10): sham, Alzheimer and Alzheimer+folic acid. For Alzheimer induction, streptozotocin (STZ) was injected intracerebroventricular (icv) and after that rats received folic acid daily (4 mg/kg, i.p.) for 21 days. To assess learning and memory in rats, the passive avoidance learning test was performed.

    Results

    Results showed that icv-STZ impairs severely learning and memory in rats and folic acid can prevent these impairments.

    Conclusions

    Data shows that folic acid is probably helpful in alleviating cognitive impairments in Alzheimer’s disease

  • Bahman Rashidi, Jafar Soleimani Rad, Leila Roshangar Page 656
    Background
    Synchronous development of embryo and endometrium is an essential prerequisite for successful implantation. Progesterone and other drugs help to maintain synchronous development of preimplantation embryo through its action on maternal uterus. The aim of this study was to assessment the changes in morphology and morphometrical characteristics of endometrium after injections of progesterone and sildenafil citrate in superovulated mice.
    Methods
    Forty adult female mice were divided into 4 groups as: control, gonadotropin, gonadotropin + progesterone and gonadotropin + sildenafil citrate. In all 3 experimental groups the mice received 7.5 I.U HMG and later HCG. Then every two female mice with one male mouse put in one cage for mating. In two groups (from 3 experimental groups) 1mg/mouse progesterone and 3mg/kg sildenafil citrate administrated in 24, 48, 72 hours interval, after HMG injection. Ninty six hours after HMG injection, the mice in 4 groups were sacrificed, and their uterine specimens were prepared for light microscopic studies.
    Findings
    In control group the height of glandular epithelium cells were 11.66±1.54µm. In gonadotropin group, the heights of the cells were 11.10±0.77 µm which were not significantly different than those in control group. In gonadotropin + progesterone and gonadotropin + sildenafil citrate groups the height of the cells were 11.06±1.30 µm and 11.37±1.22 µm respectively which were no significantly (P
  • Saeed Sadeghi, Faramarz Sohrabi, Ali Delavar, Ahmad Borjaali, Gholam Reza Ghassemi Page 661
    Background
    Psychological aftermaths of divorce are well documented. This study determined the effect size of standard drug therapy along with mindfulness based cognitive group therapy (MBCT) on psychological aftermaths of divorced women with depression.
    Methods
    This randomized clinical trial was counseling services of the Divorce Counseling Centre, affiliated to Welfare Organization, Isfahan, Iran. The experimental group comprised of 30 members received standard antidepressant along with MBCT, while the non experimental group I and II each one was comprised of 15 individuals, the former received simple standard antidepressant and the later one was subject to non standard antidepressant therapy. Psychiatric assessment was done by a psychiatrist, using Structured Clinical Interview for DSM-IV Axis I Disorders (SCID-I) before intervention and on three month of follow-up. Independent evaluators assessed the participants’ for severity of depression, negative thoughts, and coping ability, using Beck Depression Inventory-II (BDI-II), Dysfunction Attitude Scale (DAS), and Coping Ability Scale CISS at baseline, one month after intervention, 8 weeks of intervention, and after 3 months follow-up. Data were analyzed using SPSS11 and running ANOVA with Bonferroni test, and ANCOVA with repeated measures.
    Findings
    As compared to pure standard and non standard antidepressant treatment methods, the combined treatment modality provided more promising results in lowering the subjects’ depression, favorable attitudes, and better problem solving ability. In order of importance, the significant effect size for the combined method was 0.71 for severity of depression, 0.67 for avoidance, 0.65 for dysfunction attitude, 0.56 for self determination, and 0.21 for emotionalism.
    Conclusion
    Significantly desirable changes observed in the therapeutic across various phases of intervention for outcome variables are attributed to the supremacy of MBCT and reinforce earlier observations. In view of high prevalence of divorce and its psychological aftermaths, non organic intervention modalities are not only more economical but also can enhance clients’ compliance in seeking early and long lasting treatment.