فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 122 (هفته دوم اسفند 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/12/10
  • تعداد عناوین: 14
|
  • سیده زهرا علامه، سپیده خدایی، مجید خزاعی صفحه 1717
    مقدمه
    فقدان یک روش مناسب جهت حفظ عملکرد تخمدان به خصوص در بیماران مبتلا به سرطان هنوز به عنوان یک مساله مهم مطرح می باشد. هدف این مطالعه، بررسی حفظ عملکرد هورمونی پس از اتوترانسپلانت تخمدان بدون پایه ی عروقی به ناحیه ی گردن در رت های ماده بود.
    روش ها
    31 رت ماده به طور تصادفی به سه گروه شم، تخمدان برداری و اتوترانسپلانت تقسیم شدند. در گروه تخمدان برداری پس از برش روی شکم، تخمدان ها برداشته شد. در گروه اتوترانسپلانت هر دو تخمدان به ناحیه ی قدام گردن مجاور روید ژوگولر چپ پیوند زده شد. نمونه های خونی روز اول (زمان صفر)، 7 و 21 بعد از جراحی جهت اندازه گیری FSH، LH و استرادیول گرفته شد.
    یافته ها
    در گروه تخمدان برداری و اتوترانسپلانت سطح سرمی استرادیول 7 روز پس از جراحی کاهش معنی داری یافت (05/0 > P)، اما پس از 21 روز در گروه اتوترانسپلانت افزایش معنی داری نسبت به روز 7 داشت. سطح سرمی FSH در گروه های تخمدان برداری و اتوترانسپلانت تا روز 7 پس از تخمدان برداری تغییری نکرد، اما پس از آن در گروه تخمدان برداری افزایش چشمگیری داشت (05/0 >P) در حالی که در گروه اتوترانسپلانت افزایش بسیار مختصری یافت و این افزایش بسیار کمتر از گروه تخمدان برداری بود. سطح سرمی LH در گروه تخمدان برداری و اتوترانسپلانت 7 و 21 روز پس از جراحی افزایش نشان داد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد پیوند تخمدان بدون پایه ی عروقی به ناحیه ی گردن سبب حفظ عملکرد هورمونی آن ها شده است، هر چند که اثبات این امر به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
    کلیدواژگان: اتوترانسپلانت، باروری، تخمدان، استروژن
  • سید علی کاظمی، معصومه صادقی*، سید محمد هاشمی، رامین حیدری، مژگان قاری پور، الهیار گلابچی، نضال صراف زادگان صفحه 1724
    مقدمه

    این مطالعه با هدف تعیین ارتباط شاخص Ankle Brachial Index (ABI)در مبتلایان به سندرم متابولیک در مقایسه با افراد غیرمبتلا طراحی شد.

    روش کار

    این مطالعه مقطعی قسمتی از مطالعه کوهورت اصفهان می باشد و در سال 1388 در دو گروه با و بدون Mets انجام گرفت. دور کمر، وزن، قد و فشار خون افراد اندازه گیری شد. شاخص ABI در حالت خوابیده توسط دستگاه اکو داپلر اندازه گیری شد و آزمایشات قند خون ناشتا و لیپید پروفایل نیز اندازه گیری شد. ارتباط بین فاکتورهای فوق با استفاده از رگرسیون لجستیک چندگانه تعیین گردید.

    نتایج

    از مجموع 264 نفر مورد مطالعه بطور کلی در افراد مبتلا به Mets، همچنین در مبتلایان به Mets بالای 60 سال و افراد مبتلا به Mets با سابقه ابتلا به فشارخون، میانگین ABI به طور معنی داری کمتر از افراد بدون Mets بود(001/0P<). در آنالیز رگرسیون چندگانه ارتباط معنی دار بین ABI پایین و پرفشاری خون نیز مشاهده می گردد (001/0P=).

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان میدهد اندازه گیری منظم ABI در مبتلایان به سندرم متابولیک در شناسایی زودرس آترواسکلروز این بیماران کمک می کند.

    کلیدواژگان: عوامل خطر ساز قلبی عروقی، ایندکس ABI پایین، ایران
  • مهدی تذهیبی، حسین خلیلی طهماسبی، مریم عادلی، ناهید آبدار، لیلا لقمانی، مریم مقرون، اکرم پورشمس، سید محمدحسن امامی، احمد اسماعیل زاده صفحه 1733
    مقدمه
    در ایران هنوز مطالعه ای که نشان دهد که آیا الگوهای غذایی حاصل از تحلیل عاملی با خطر سرطان کولون مرتبط می باشد یا نه هنوز منتشر نشده است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف شناسایی الگوهای غذایی غالب با روش تحلیل عاملی و تعیین ارتباط آن با سرطان کولون در شهر اصفهان انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه ی مقطعی به طور کلی 96 نفر (48 نفر از افرادی که به تازگی تشخیص سرطان کولون برای آن ها داده شده بود با 48 نفر از افراد سالم) از افراد مراجعه کننده به کلینیک پورسینای حکیم شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند. دریافت های غذایی افراد با استفاده از یک پرسش نامه ی نیمه کمی بسامد خوراک برای یک سال ارزیابی گردید. وزن و قد طبق دستورالعمل های استاندارد اندازه گیری و سپس نمایه ی توده ی بدن محاسبه شد. جهت شناسایی الگوهای غذایی غالب از روش تحلیل عاملی استفاده شد.
    یافته ها
    با استفاده از روش تحلیل عاملی، چهار الگوی غذایی غالب در افراد مورد مطالعه شناسایی شد: الف) الگوی غذایی 1: این الگوی غذایی غنی از خشکبار، سبزی ها، حبوبات، میوه ها، ماهی، لبنیات و ادویه ها بود؛ ب) الگوی غذایی 2: در این الگوی غذایی مصرف خامه و سرشیر، نمک، کره پاستوریزه و روغن دنبه بالا بود ولی مصرف حبوبات، لبنیات و چای پایین بود؛ ج) الگوی غذایی 3: در این الگوی غذایی مصرف روغن حیوانی، چای و گوشت قرمز بالا بود و مصرف کره های گیاهی و روغن مایع کمتر بود؛ د) الگوی غذایی 4: در این الگوی غذایی مصرف روغن نباتی و روغن مایع بالا بود و مصرف روغن زیتون، لبنیات و کره ی گیاهی کمتر بود. قبل از تعدیل برای عوامل مخدوش کننده، هیچ گونه ارتباط معنی داری بین الگوهای غذایی غالب با خطر ابتلا به سرطان کولون مشاهده نگردید. پس از تعدیل برای سن، جنس، انرژی دریافتی و حتی BMI نیز چنین ارتباطی دیده نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه حاکی از عدم وجود ارتباط معنی دار بین الگوهای غذایی حاصل از تحلیل عاملی با سرطان کولون بود.
    کلیدواژگان: الگوهای غذایی، سرطان کولون، تحلیل عاملی
  • مجید غیاث، اسکندر صیدایی، احمد تقدیسی، رضا روز بهانی، پریناز پورصفا، حمید برقی، یوسف قنبری صفحه 1745
    مقدمه
    از آن جایی که در هر جامعه، کودکان و نوجوانان یکی از مهم ترین اقشار جامعه را تشکیل می دهند، بررسی بیماری های روانی می تواند از عواقب سوء در سطح خانواده، فرد و جامعه جلوگیری کند. اگر چه تغییرات جوی و آب و هوایی، خود به تنهایی مسبب بیماری نیستند اما عوارض ناشی از آن ها می تواند در بروز بیماری های مختلفی از جمله اختلالات روانی موثر باشد.
    پژوهش حاضر می کوشد از دیدگاه جغرافیای پزشکی، ارتباط جغرافیا و تغییرات آب و هوایی را با اختلالات روانی و رفتاری در کودکان 4 تا 7 ساله ی مناطق روستایی استان اصفهان بررسی نماید.
    روش ها
    در این تحقیق تحلیلی که به روش استقرایی انجام شد، با نمونه گیری تصادفی خوشه ایتعداد 500 نفر از کودکان در مناطق سردسیر (روستاهای سمیرم و فریدون شهر) و 500 نفر در مناطق گرمسیر (روستاهای نایین و اردستان) انتخاب شدند.
    اطلاعات از طریق مصاحبه ی پزشک دوره دیده ی بهداشت روان با کودکان و خانواده ی آن ها و نیز بررسی پرونده ی بهداشتی آنان که در مراکز بهداشتی محل زندگی آن ها موجود بود به دست آمد. بیماری ها و اختلالات مورد بررسی شامل افسردگی، عقب ماندگی ذهنی، اختلالات دو قطبی و برخی اختلالات رفتاری بود. اطلاعات پس از به دست آمدن و جمع آوری با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از کل جامعه ی آماری 85/12 درصد اختلالات رفتاری و روانی داشتند. همچنین در 02/10 درصد ناخن جویدن و 3/2 درصد لکنت زبان، 78/1 درصد شب ادراری، 7/2 درصد افسردگی و 2/7 درصد پرخاشگری مشاهده شده است. در این میان میزان ناخن جویدن در دختران بیشتر از پسران و میزان شب ادراری در پسران بیشتر از دختران بود (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    میزان اختلالات روانی در مناطق سردسیر بیشتر به صورت شب ادراری و افسردگی و در مناطق گرمسیر به صورت لکنت زبان و ناخن جویدن وجود داشت.
    کلیدواژگان: جغرافیای پزشکی، جغرافیای روستایی، اختلالات رفتاری، روانی
  • امین قانعی صفحه 1752
    مقدمه
    از جمله مشکلات شایع زنان میان سال و کهن سال Pelvic relaxation می باشد. تشخیص این تغییرات با بروز علایم به وسیله ی معاینه ی فیزیکی صورت می گیرد. مقاله های متعددی به نقش سونوگرافی Transvaginal و Perineal در تشخیص Pelvic floor muscle dysfunction تاکید داشته است. اما با توجه به معمول تر بودن سونوگرافی Trans abdominal به عنوان یک روش غیر تهاجمی، معمول و راحت، در صورت توانایی در تدوین روش سونوگرافی و ثبت معیارهایی برای تشخیص این تغییرات، این معیارها می تواند در گزارش معمول سونوگرافی های Trans abdominal ذکر شود و تشخیص زودهنگام و پی گیری آسان تر تغییرات در عملکرد و قدرت عضلات کف لگن را مورد توجه قرار دهد. هدف از انجام این مطالعه، تعیین ارزش سونوگرافی Trans abdominal در تشخیص Pelvic relaxation بود.
    روش ها
    این مطالعه ی مقطعی به صورت مورد شاهدی دو سو کور انجام شد. 100 نفر خانم بالاتر از 30 سال، که به درمانگاه اورولوژی بیمارستان نور اصفهان مراجعه کرده بودند، توسط ارولوژیست مورد معاینه قرار گرفتند و وجود یا عدم وجود پرولاپس آن ها را به دو گروه مورد و شاهد تقسیم کرد. سونوگرافیست بدون اطلاع از این که مراجعین از کدام گروهه ستند، موارد قرار گرفتن مثانه زیر سمفیز پوبیس و در صورت وجود اندازه ی آن، حجم ادرار در مثانه، حجم باقی مانده ی ادرار در مثانه پس از ادرار کردن، ضخامت دیواره ی مثانه و هیدرونفروز کلیه ها را مورد بررسی قرار داد. یافته های سونوگرافی با یافته های معاینه ی بالینی مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج با کمک آزمون های آماری 2χ و McNemar در نرم افزارهای آماری 15SPSS و Epi آنالیز شد.
    یافته ها
    در مقایسه ی یافته ی کیفی قیفی شدن (Funneling) بعد از مانور والسالوا با یافته های معاینه ی بالینی، حساسیت 3/91 درصد در Anterior vaginal wall prolapse (AVWP)، حساسیت 1/94 درصد در Posterior vaginal wall prolapse (PVWP) و حساسیت 100 درصد در Apical vaginal wall prolapse (Apical VWP) به دست آمد. در مقایسه ی یافته ی کیفی قرار گرفتن مثانه زیر سمفیز پوبیس با معاینه ی بالینی، حساسیت 6/82 در AVWP، حساسیت 1/94 درصد در PVWP و حساسیت 90 درصد در Apical VWP به دست آمد. در مقایسه ی یافته های کیفی حجم مثانه، ضخامت مثانه، حجم ادرار باقی مانده (PVR) و نسبت حجم ادرار باقی مانده به حجم مثانه با معاینات بالینی ارتباط معنی داری به دست نیامد. در مقایسه ی یافته کمی میزان قرار گرفتن مثانه زیر سمفیز پوبیس در مقایسه با معاینه ی بالینی نقطه ی برش (Cut off point) 4/7 میلی متر به دست آمد.
    نتیجه گیری
    برای ارزیابی شدت پرولاپس ارگان های داخل لگنی (POP) و به خصوص پرولاپس، از سونوگرافی شکمی (TAS) نیز می توان استفاده کرد. مشاهده ی قیفی شدن گردن مثانه (ابتدای پیشابراه) و نزول مثانه زیر سمفیز پوبیس با حساسیت نزدیک به 90 درصد قابل استفاده است و مشاهده ی آن ها به عنوان یک آزمون غربال گری در همگی بیمارانی که تحت سونوگرافی شکمی قرار می گیرند، ارزش تشخیصی از نظر وجود POP دارا می باشد
    کلیدواژگان: پرولاپس اعضای لگن، سونوگرافی شکمی، قیفی شدن
  • محمدهادی رفیعی، حمیدرضا آقایی صفحه 1759
    مقدمه
    بروز عفونت ادراری در بیماران بستری در بخش های مراقبت های ویژه یکی از مواردی است که لزوم مراقبت بیشتر از این بیماران را نشان می دهد. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی بروز عفونت ادراری در بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه طراحی شد.
    روش ها
    این مطالعه ی مقطعی بر روی بیمارانی که از اول فروردین 1378 تا اول تیرماه 1379 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان الزهرای (س) اصفهان بستری شدند، انجام شد. کلیه ی بیمارانی که در این مدت در بخش مراقبت های ویژه بستری بودند و بیش از 5 روز از سوندگذاری آن ها گذشته بود، وارد مطالعه شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس، مدت زمان بستری، مدت زمان سوندگذاری، نتیجه ی کشت ادرار و آنتی بیوگرام جمع آوری شد و تحت آنالیز فراوانی قرار گرفت.
    یافته ها
    به طور کلی 315 نفر مورد بررسی قرار گرفتند که 9/15 درصد آن ها کشت ادراری مثبت داشتند. نتایج نشان داد که با افزایش سن، طول مدت بستری و طول مدت سوندگذاری، فراوانی بروز عفونت ادراری نیز افزایش پیدا کرد و بیشترین عامل ایجاد کننده ی عفونت E-coli بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه می توان گفت که بهتر است انجام سوندگذاری در بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه با اندیکاسیون های واقعی انجام شود تا بروز عفونت ادراری کاهش پیدا کند.
    کلیدواژگان: کاتتر ادراری، عفونت ادراری، بخش مراقبت های ویژه
  • تورج روشن ضمیر، فاطمه قسامی، سیدعلی علوی، نوشین میرخشتی*، لیلا انصاری صفحه 1765
    مقدمه

    در میان عوارض دیررس مصدومین گاز خردل (SM)، مشکلات ریوی مانند برونشیت مزمن و فیبروز ریوی مهم ترین علت ناتوانی بلندمدت در بیماران می باشد. کلشی سین دارای اثرات ضد التهابی بوده و در فیبروز ریوی ناشی از سایر علل کاربرد داشته است. بر این اساس و با توجه به نقش استرس اکسیداتیو در پاتوژنز برونشیت مزمن و فیبروز ریوی، در این مطالعه به بررسی اثر درمانی کلشی سین در عوارض دیررس SM و نقش استرس اکسیداتیو در مکانیسم اثر آن در مدل حیوانی پرداختیم.

    روش ها

    یک ماه پس از مواجهه ی موش های سوری نر با SM، یک گروه شش تایی به عنوان گروه مداخله و یک گروه 6 تایی به عنوان شاهد مثبت انتخاب شد. پس از Sacrifice و نمونه گیری از موش ها، شاخص های التهاب و فیبروز ریوی و استرس اکسیداتیو در گروه مداخله با گروه شاهد مثبت مقایسه شد.

    یافته ها

    نتایج، نشان دهنده ی کاهش درصد فضای آلوئولی ریه و ویتامین C و کاتالاز سرمی و افزایش ارتشاح لنفوسیت ها و هیدروکسی پرولین بافتی و افزایش مقدار H2O2 سرمی در گروه شاهد مثبت در مقایسه با شاهد منفی بود. در گروه مداخله افزایش ویتامین C و کاتالاز سرمی و کاهش هیدروکسی پرولین بافتی و H2O2 سرمی نسبت به گروه شاهد مثبت مشاهده گردید. علاوه بر این، در سایر موارد تفاوت معنی داری به دست نیامد.

    نتیجه گیری

    کلشی سین به واسطه ی کاهش التهاب و استرس اکسیداتیو ناشی از گاز خردل می تواند در کاهش عوارض دیررس ریوی گاز خردل موثر باشد.

    کلیدواژگان: گاز خردل، استرس اکسیداتیو، کلشی سین، عوارض دیررس ریوی
  • حسن صالحی، مرضیه صالحی، محسن خویش اردستانی، فرزین خوروش*، کامیار مصطفوی زاده صفحه 1774
    مقدمه

    تهیه ی خون سالم از وظایف عمده ی سازمان های انتقال خون می باشد. در برخی از موارد سازمان های انتقال خون با اهدا کنندگانی مواجه می شوند که در شرایط غیرمعمول به این مرکز مراجعه می نمایند. همه ساله تعداد زیادی از شرکت کنندگان در مراسم مذهبی تاسوعا و عاشورا و سایر مناسبت ها اقدام به اهدای خون می نمایند که بررسی وضعیت سلامت خون در این شرایط از جهت تضمین سلامت خون از اهمیت خاصی برخوردار است. مطالعه ی حاضر با هدف تعیین میزان آلودگی خون های اهدایی در اهدا کنندگان داوطلب طی مراسم مذهبی تاسوعا و عاشورا در اصفهان و مقایسه ی آن با اهدا کنندگان مراجعه کننده به پایگاه انتقال خون طی ایام عادی طراحی و اجرا شد.

    روش ها

    در این مطالعه ی توصیفی- مقطعی گذشته نگر، خون 4808 نفر اهدا کننده (2635 نفر اهدا کننده در ایام عادی و 2173 نفر در مراسم مذهبی) از نظر شاخص های ویروسی HIV Ab، HCV Ab و HBS Ag و همچنین از نظر سابقه ی اعتیاد به مواد مخدر در دو گروه افراد اهدا اکننده در ایام عادی و افراد اهدا کننده در مراسم مذهبی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. روش نمونه گیری به صورت سرشماری و مطالعه ی آزمایشات انجام گرفته در مرکز انتقال خون اصفهان بود. در پایان، تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از تست 2χجهت مقایسه فراوانی ها بین دو گروه انجام شد.

    یافته ها

    در گروه اهدا کنندگان ایام عادی به ترتیب 16 مورد HBS Ag مثبت و 4 مورد HCV Ab مثبت وجود داشت در حالی که در اهدا کنندگان گروه مراسم مذهبی 4 مورد HBS Ag مثبت و 9 مورد HCV Ab مثبت وجود داشت و در هیچکدام از گروه ها موردی از HIV Ab مثبت به دست نیامد. شیوع HBs Ag در اهدا کنندگان خون حین مراسم مذهبی به طور معنی داری کمتر از اهدا کنندگان خون طی شرایط عادی بود (018/0 = P). میزان شیوع نشانگر HCV Ab در خون جمعیت اهدا کننده طی مراسم مذهبی نسبت به جمعیت اهدا کننده در شرایط عادی افزایش مختصر داشت ولی از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نبود (097/0 = P). از نظر سابقه ی اعتیاد به مواد مخدر در گروه اهدا کننده ی خون در شرایط عادی سابقه ی اعتیاد به مواد مخدر به نحو معنی داری کمتر بود (05/0 > P) که البته این اختلاف می تواند ناشی از عدم اخذ خون از افراد معتاد در سازمان های انتقال خون در شرایط عادی باشد. از لحاظ مقایسه ی مجموع نشانگرهای ویروسی HBs Ag، HIV Ab و HCV Ab در دو گروه اهدا کننده ی مذهبی و عادی، شیوع مجموع نشانگرها در مراسم مذهبی کمتر بود ولی از لحاظ آماری اختلاف معنی داری وجود نداشت (25/0 = P).

    نتیجه گیری

    یافته های به دست آمده بیانگر این واقعیت است که دو گروه اهدا کننده از نظر سلامت خون با تکیه بر شاخص های ویروسی از سلامت یکسان برخوردار می باشند؛ بنابراین اشاعه ی فرهنگ اهدای خون حین مراسم مذهبی علاوه بر جنبه ی معنوی و اجتماعی از لحاظ سلامت خون اهدایی و قابلیت اجرای این طرح قابل تایید می باشد.

    کلیدواژگان: سلامت خون، اهدای خون، شاخص های ویروسی، هپاتیت، ایدز
  • فرهاد تدین، مهدی صباغ صفحه 1781
    مقدمه
    سنگ کلیه یک بیماری بسیار شایع می باشد که حدود 7-4 درصد مردم جهان به آن مبتلا هستند؛ میزان بروز سنگ کلیه در ایران از حداکثر میزان جهانی بیشتر است. انواع مختلفی از سنگ ها وجود دارد و جنس سنگ بسیار وابسته به عادات تغذیه ای جامعه می باشد. به طور کلی دانستن جنس سنگ کمک بسیاری در پیش گیری، درمان (به خصوص درمان دارویی) و تشخیص می کند و به پزشک این اجازه را می دهد که در هر یک از این زمینه ها به طور اختصاصی عمل کند. از این رو بر آن شدیم تا با بررسی فراوانی نسبی سنگ های کلیوی از نظر ترکیب سنگ در بیماران مراجعه کننده به سنگ شکن گامی در این زمینه برداریم.
    روش
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی در مرکز آموزشی درمانی نور اصفهان انجام شد. روش نمونه گیری آسان بود و حجم نمونه با در نظر گرفتن این که 10 درصد بیماران پس از سنگ شکن سنگ خود را دفن نمی کنند، 234 نفر محاسبه شد. داده های مطالعه در یک پرسش نامه ی دو قسمتی وارد شد. این اطلاعات به وسیله ی نرم افزار 15SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمون های آماری مورد استفاده شامل آزمون 2χ و آزمون دقیق فیشر (جهت مقایسه ی داده های کیفی) و آزمون Student-t (جهت مقایسه ی داده های کمی) بود.
    یافته ها
    در این مطالعه، سنگ های دفع شده از 234 نفر طور دقیق آنالیز شد. 25 نفر (7/10 درصد) دارای سنگ اگزالات کلسیم، 4 نفر (7/1 درصد) دارای سنگ فسفات کلسیم، 1 نفر (4/0 درصد) دارای سنگ اسید اوریک و 205 نفر (6/87 درصد) دارای سنگ مخلوط بودند. در 95 نفر (46 درصد) از افراد دارای سنگ مخلوط، جنس سنگ اگزالات کلسیم + فسفات کلسیم، در 34 نفر (17 درصد) اگزالات کلسیم + فسفات کلسیم + اسید اوریک، در 24 نفر (12 درصد) فسفات کلسیم + اسید اوریک، در 10 نفر (5 درصد) اگزالات کلسیم + اسید اوریک و در 9 نفر (4 درصد) اگزالات کلسیم + استرووایت بود.
    نتیجه گیری
    سنگ های مخلوط فراوانی بیشتری نسبت به سایر سنگ ها داشتند و با نگاه دقیق تر و آنالیز دقیق سنگ های کلیه متوجه این نکته شدیم که قسمت اعظم سنگ های مخلوط از سنگ کلسیمی تشکیل شده است؛ البته سنگ های اسید اوریکی و استرووایی (به طور خالص) نسبت به سایر مطالعات بسیار کمتر بود که علت، مناسب نبودن این نوع سنگ ها برای سنگ شکن می باشد؛ این سنگ ها اغلب تحت درمان دارویی قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: سنگ کلیه، سنگ فسفات کلسیم، سنگ اگزالات کلسیم، سنگ استرووایت، سنگ مخلوط، سنگ اسید اوریکی، سنگ سیستئینی
  • نظام الدین برجیس، احمدرضا اخوت، زهرا عبدیزدان*، محمد برجیس صفحه 1792
    مقدمه

    درمان صحیح و به موقع اوتیت میانی حاد می تواند از عوارض ناشی از بیماری جلوگیری کند. اساس درمان اوتیت میانی حاد تجویز آنتی بیوتیک است. از آن جایی که شیوع مقاومت میکروبی در مقابل آنتی بیوتیک ها در جوامع مختلف متفاوت است، در سال های اخیر تصمیم گیری پزشکان در امر درمان بر اساس نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده رو به افزایش است. این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه ی تحمل دارویی و نتایج درمانی ناشی از تجویز آموکسی سیلین و سفیکسیم در اوتیت میانی حاد انجام شد.

    روش ها

    در یک کارآزمایی بالینی، 200 کودک با سابقه ی 2 سال ابتلا به اوتیت میانی حاد شرکت داده شدند. نمونه ها به روش آسان تداومی انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده ی آموکسی سیلین و سفیکسیم تقسیم شدند. اطلاعات از طریق مصاحبه، مشاهده و تیمپانومتری جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.

    یافته ها

    فراوانی نشانه های مربوط به اوتیت میانی در دو گروه بعد از اتمام مصرف آنتی بیوتیک تفاوت معنی دار نداشت. به عبارت دیگر، فراوانی بهبودی کامل اوتیت میانی حاد در پایان درمان دارویی در دو گروه یکسان بود. از نظر تحمل دارویی در هیچکدام از کودکان مورد مطالعه، عارضه ای مشاهده نشد و تنها در گروه آموکسی سیلین یک کودک دچار اسهال خفیف گردید.

    نتیجه گیری

    اثربخشی و تحمل دارویی دو داروی آموکسی سیلین و سفیکسیم یکسان است و از آن جایی که سفیکسیم دارویی است که می تواند با تعداد دفعات کمتر در روز در مقایسه با آموکسی سیلین مصرف شود، می توان در مواردی که کودک با مصرف داروهای خوراکی ناسازگاری دارد، در اوتیت میانی حاد به جای آموکسی سیلین از سفیکسیم استفاده کرد.

    کلیدواژگان: اوتیت میانی حاد، کودکان، آموکسی سیلین، سفیکسیم، اثر بخشی، تحمل دارویی
  • شهریار لقمانی، علیرضا بحری نجفی صفحه 1802
    مقدمه
    اصلاح بدشکلی های پوست بدن و صورت به وسیله ی توسعه دهنده ی بافتی یک روش نوین می باشد و تاکنون بررسی وسیع و جامعی در ایران بر روی نتایج این عمل جراحی انجام نشده است. این مطالعه برای اولین بار، به بررسی نتایج و عوارض این عمل جراحی از ابتدای کاربرد در اصفهان پرداخت و سعی در جمع آوری تمامی اطلاعات موجود نمود تا به تدریج به افزایش کارایی و بازدهی این روش درمانی و ارتقای کیفیت سال های زندگی بیماران کمک نماید.
    روش ها
    این مطالعه ی مقطعی به جمع آوری اطلاعات بیماران استفاده کننده از توسعه دهنده ی بافتی در بیمارستان های امام موسی کاظم (ع) و الزهرای (س) اصفهان از ابتدای سال 1373 تا نیمه ی اول سال 1386 پرداخته است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، چک لیست ساختار یافته و مراجعه به پرونده های بایگانی اعمال جراحی بیماران در بیمارستان و نیز مصاحبه ی تلفنی با خود بیماران بود.
    یافته ها
    میزان استفاده از توسعه دهنده به ترتیب در گروه سنی 19-15 سال 69 مورد (8/33 درصد)، 24-20 سال 54 مورد (4/26 درصد)، و 29-25 سال 38 مورد (6/18 درصد) بود. ازمجموع 135 بیمار، 75 نفر زن (6/55 درصد) بودند و از مجموع 208 مورد توسعه دهنده، 120 مورد (7/57 درصد) در زنان بود. از مجموع موارد بررسی شده، 34 درصد دچار عارضه (28 درصد عارضه ی عمده و 6 درصد عارضه ی جزئی) شده بودند. عفونت در 24 مورد (7/15 درصد)، بیرون زدگی در 31 مورد (3/20 درصد)، خرابی توسعه دهنده در 7 مورد (6/4 درصد) و عوارض جزئی در 8 مورد (2/5 درصد) رخ داده بود. بیشترین عارضه در اسکالپ و صورت، عفونت و بیرون زدگی، در پیشانی، عوارض جزئی، در گردن، تنه و اندام، بیرون زدگی، و در پستان، خرابی توسعه دهنده بود. بیشترین درصد ایجاد عفونت در هر محل به ترتیب شامل اسکالپ، 7 مورد (4/19 درصد)، گردن 29 مورد (7/17 درصد) و صورت 2 مورد (6/16 درصد) بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به تفاوت به نسبت قابل توجه بروز عوارض در گروه های سنی مختلف و در مرد و زن، همچنین با توجه به تفاوت بروز عوارض بر اساس دفعات اتساع توسعه دهنده در هفته، پیشنهاد می شود با اضافه نمودن اطلاعات بیماران سال های آینده، بررسی و تحلیل آماری جهت یافتن مناسب ترین سن، جنس و شیوه ی اتساع توسعه دهنده انجام شود.
    کلیدواژگان: توسعه دهنده ی بافتی، عوارض توسعه ی بافتی، جراحی ترمیمی، سوختگی، اصفهان
  • علیرضا دهقانی، علیرضا اشتری، هومن قطره سامانی صفحه 1808
    مقدمه
    با توجه به کاربرد اخیر پیوند پرده ی آمنیوتیک در جراحی های چشم، این مطالعه جهت بررسی کارآیی روش پیوند پرده ی آمنیوتیک پس از برداشتن ناخنک و مقایسه ی نتایج آن از نظر میزان عود و بروز عوارض با روش میتومایسین C انجام شد.
    روش ها
    در این کارآزمایی بالینی، 34 چشم از 34 بیمار مبتلا به ناخنک به وسیله ی خارج کردن ناخنک و پیوند پرده ی آمنیوتیک مورد درمان قرار گرفت و نتایج این روش با نتایج درمان 34 چشم از 34 بیمار که با روش استفاده از میتومایسین C درمان شده بود، مقایسه شد. بیماران به مدت 6 ماه از لحاظ عود پی گیری شدند.
    یافته ها
    میزان عود ناخنک در روش پیوند پرده ی آمنیوتیک 2 مورد و در گروه میتومایسین C، 8 مورد بود (045/0 = P). در بیماران گروه پیوند پرده ی آمنیوتیک هیچ مورد شکایت محسوسی طی 6 ماه مشاهده نشد. 2 مورد گرانولوم پیوژنیک و Thinning اسکلرا در گروه میتومایسین مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که پیوند پرده ی آمنیوتیک روش موثری در درمان ناخنک است و می تواند به عنوان روش ارجح برای درمان ناخنک به کار رود.
    کلیدواژگان: ناخنک، پیوند پرده ی آمنیوتیک، میتومایسین C
  • زیبا فرج زادگان، احمد رضا زمانی، محبوبه والیانی، الهام گلشاه صفحه 1814
    مقدمه
    مراقبت های دوران بارداری که در حال حاضر در کشور به اجرا در می آید، پاسخ گوی نیازهای مادران باردار نمی باشد؛ از طرفی میزان سزارین در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است. از این رو وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی برنامه ای تحت عنوان تسهیل زایمان فیزیولوژیک را به صورت Pilot study، در چند استان از جمله اصفهان به اجرا گذاشته است. در مطالعه ی حاضر بر آن شدیم تا با ارزشیابی این برنامه به نقاط ضعف و قوت آن دست یابیم تا در سطح استان و کشور به نحو بهینه به اجرا در آید.
    روش ها
    این مطالعه ی Program Evaluation در سال 1388 بر روی برنامه ی تسهیل زایمان فیزیولوژیک در اصفهان انجام گردید. بدین منظور از مدل ارزشیابی CDC آمریکا و به صورت 6 مرحله ای استفاده شد. در این بررسی، 150 زن باردار شرکت کننده در برنامه، 144تن از همسرانشان، 29 مامای مجری، 21 متخصص زنان و 8 رئیس بیمارستان حضور داشتند. جهت ارزشیابی شاخص های دستیابی به اهداف در هر 4 حیطه درون داد، فرآیند، برون داد و زمینه ی برنامه بر اساس چک لیست به دست آمده از نظرات ذی نفعان تعیین گردید. از طریق مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسش نامه، اطلاعات جمع آوری و با استفاده از 15SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    در ارزشیابی، موارد مهارت و دانش ماماها، محتوای آموزشی کلاس ها، کار تیمی پزشک و ماما، کیفیت آموزش های علمی و عملی، پی گیری ماما جهت بررسی روش زایمان، رضایت مندی مادر، افزایش میزان درخواست زایمان طبیعی، دیدگاه ذی نفعان به برنامه و فرهنگ سازی رتبه ی عالی، آمادگی بیمارستان ها برای زایمان فیزیولوژیک و نحوه ی زایمان رتبه ی متوسط و نقش رسانه ها و اطلاع رسانی رتبه ی ضعیف کسب نمود.
    نتیجه گیری
    برنامه از نظر محتوی قابل قبول است ولی از نظر محیط و زمینه ی اجرایی نیاز به تجدید نظر دارد.
    کلیدواژگان: زایمان فیزیولوژیک، تسهیل زایمان فیزیولوژیک، ارزشیابی CDC
  • گزارش مورد
  • منصور کریمی فر، مژگان کریمی فر، منصور ثالثی، هادی کریم زاده، زهرا سید بنکدار، پیمان متقی، علی محمد فاطمی صفحه 1820
    مقدمه
    بهجت یک بیماری مزمن با درگیری ارگان های متعدد است که با آفت های مکرر دهانی و تناسلی، ضایعات پوستی، درگیری چشمی، عصبی و گوارشی مشخص می شود. در این گزارش پاسخ سریع یک آفت بزرگ و دردناک تناسلی به پماد تاکرولیموس موضعی گزارش می شود.
    معرفی بیمار: بیمار دختر 24 ساله ای بود که با سابقه ی آفت های مکرر دهانی و تناسلی، درگیری چشمی، پسودوفولیکولیت در اندام های تحتانی و تست پاترژی مثبت تحت درمان با متوترکسات، آزاتیوپرین، پردنیزولون، فولیک اسید و کلسیم از 4 ماه قبل قرار گرفته بود. بیمار با وجود مصرف این داروها، در حدود 1 ماه قبل از مراجعه، دچار یک آفت دردناک ناحیه ی تناسلی به ابعاد 18 × 28 میلی متر شده بود که حتی در راه رفتن بیمار نیز تاثیر گذاشته بود. پس از تجویز پماد تاکرولیموس 1/0 درصد دو بار در روز، ضایعه ی تناسلی در عرض 20 روز بهبودی کامل پیدا نمود.
    کلیدواژگان: بیماری بهجت، آفت تناسلی، FK، 506
|
  • Seyedeh Zahra Alameh, Sepideh Khodaei, Majid Khazaei Page 1717
    Background
    Absence of method for preserving ovarian function, especially in patients with cancer, is still unsolved in reproductive medicine. The aim of this study was to evaluate the effect of ovarian autotransplantion without vascular pedicle on the region of the neck in female rats.•
    Methods
    31 female rats were divided into three groups: sham (n = 10), ovariectomized (OVx) (n = 10) and transplant (T) (n = 11). In T group, ovaries were removed and transplanted into the neck close to jugular vein. Blood samples were taken on day 0, 7 and 21 after surgery.•
    Finding
    Serum estradiol levels in OVx and T groups were decreased in day 7. The estradiol levels increased on day 21 in T group while in OVx group was decreased further. Serum FSH level in OVx group not in T group was significantly increased after day 7. Serum LH level on 7 and 21 days after surgery was increased in OVx and T groups.•
    Conclusion
    It seems that ovarian autotransplant to the region of the neck without vascular pedicle maintains hormone secretion; however, it needs more study to validate this method.
  • Seyed Ali Kazemi, Masoumeh Sadeghi, Seyed Mohammad Hashemi, Ramin Heidari, Mojgan Gharipour, Allahyar Golabchi, Nizal Sarrafzadegan Page 1724
    Background

    This study was conducted to determine the relationship between metabolic syndrome and ankle to brachial index (ABI).

    Methods

    This study is a part of Isfahan Cohort study that was conducted in 2009 in 132 patients with and with ought metabolic syndrome. Waist circumference, weight, height, blood pressure and ABI were measured in decubites position by Echo Doppler. Glucose, total cholesterol, HDL, LDL cholesterol, HDL cholesterol and triglycerides were measured. The relationship between ABI and metabolic syndrome was assessed by logistic regression.

    Finding

    From 264 participants, in above 60 years old, in hypertensive patients, ABI was lower in patients with metabolic syndrome than patients without it. Our results showed that low ABI and hypertension had significant relationship in subjects with metabolic syndrome (P < 0.001).•

    Conclusion

    ABI was lower in subjects with metabolic syndrome. It was significantly related to hypertension in subjects with metabolic syndrome. Therefore measurement of ABI in patients with metabolic syndrome could be useful to determine subclinical atherosclerosis in them.

  • Mehdi Tazhibi, Hossein Khalil Tahmasebi, Maryam Adeli, Nahid Abdar, Leila Loghmani, Maryam Maghroun, Akram Pourshams, Mohammadhasan Emami, Ahmad Esmaillzadeh Page 1733
    Background
    No information is available indicating the association between major dietary patterns and risk of colon cancer in Iran. This study was performed to assess the relationship between major dietary patterns and risk of colon cancer in Isfahan, Iran.
    Methods
    In this cross-sectional study, 96 individuals (48 with newly-diagnosed colon cancer and 48 healthy people) attending Poursina Hakim clinic were included. Usual dietary intakes were assessed by the use of a semi-quantitative food frequency questionnaire for the last year. Weight and height were measured according to standard protocols and body mass index was calculated. Factor analysis was used to identify major dietary patterns.
    Finding
    Four major dietary patterns were identified; the first dietary pattern was greatly loaded with dried fruits, vegetables, legumes, fruits, fish, dairy and spices. The second dietary pattern contained higher amounts of cream, butter and animal fats while lower amounts of legumes, dairy and tea. The third dietary pattern was high in animal fats, tea and red meat and low in margarine and non-hydrogenated vegetable oils. The forth dietary pattern was greatly loaded with hydrogenated and non-hydrogenated vegetable oil and had lower amounts of olive, dairy and margarine. No significant association was found between major dietary patterns and risk of colon cancer before adjustment for confounders. After control for age, gender, total energy intake and even body mass index, no association was found, too.
    Conclusion
    It is concluded that major dietary patterns in this population are not associated with the risk of colon cancer.
  • Majid Ghias, Eskandar Seidaiy, Ahmad Taghdicy, Reza Rozbahani, Parinaz Poorsafa, Hamid Barghi, Usef Ghanbari Page 1745
    Background
    In any society, children and adolescents are the most important part; so the study of psychological diseases can prevent some of side effects that even can exposure individuals, family and society in difficulties in future. In this level, the weather changes in different regions can make a huge impact on psychological heath level of individuals specially children. Although, geographical and weather changes not only the cause of disease, its side effects can perform different kinds of disease in children. It is obvious that the impact of geography put on individual and society, which directly and indirectly depends on huge growth and society development, get rid of geography power, is possible. Some of these psychological disorders are nail biting, dyslexia, nacturia, depression, and aggressiveness.
    Methods
    This numeric and quantitative study assesed children lived in cold climate regions consist of rurals of Semirom and Freidon shahr and warm climate regions consist of rurals of Naeen and Ardestan in Isfahan province, Iran in 2009.
    Finding
    In all groups of children, 12.85% had psychological and behavioral disorders; 0.02% had nail biting, 2.3% had dyslexia, 1.78% had nacturia, 2.7% had depression, and 7.2% had aggressive behaviors. Nail biting was more in girls than boys. The presence of nacturia in boys was higher P < 0.05).
    Conclusion
    The most prevalent psychological disorder in cold climate was nacturia and in warm climate anxiety and nail biting were the most prevalent disordes.
  • Amin Ghanei Page 1752
    Background
    Clinical measurement of pelvic floor muscle activity commonly involves techniques that are both physically and psychologically invasive; this study investigated transabdominal application of ultrasound to establish the validity and reliability of ultrasound measures in contrast with physical exam.
    Methods
    One hundred more than 30 years old women were examed with urologist and were evaluated to have any kind of prolapsed; then the sonographer blindly imaged the patients and then the sonographic findings were compared with physical findings.
    Finding
    Funneling after Valsalva maneuver with 90% sensitivity and bladder under symphysis with 80% sensitivity were valid criteria for diagnosis of cystocele.
    Conclusion
    Transabdominal ultrasonography of pelvic can diagnose cystocele especially in moderate and severe grades.
  • Mohammad Hadi Rafiei, Hamidreza Aghaii] Page 1759
    Background
    High urinary tract infection incidence in hospitalized patients in intensive care unit (ICU) indicates the necessity of more care for these patients. This study was done to investigate the frequency of urinary tract infection in ICU patients.
    Methods
    In this a cross-sectional study, all the patients hospitalized from March 2009 to June 2010 in AlZahra hospital, Isfahan, were enrolled. Information about age, sex, duration of hospitalization, duration of catheterization, and urine culture result and antibiogram were collected and analyzed under frequency tests.
    Finding
    From overall 315 patients, 15.9% had a positive urine culture. The results showed that with increasing age, duration of hospitalization, and duration of catheterization, frequency of urinary tract infections also increased; E-coli was the most common cause of this infection.
    Conclusion
    Considering these results, we can say that it is better to do catheterization in ICU patients with real indications to reduce urinary tract infections.
  • Turaj Roshan Zamir, Sayyed Ali Alavi, Fattemeh Ghassami, Nooshin Mirkheshti, Leila Ansari Page 1765
    Background

    Among late complications of sulfur mustard gas, respiratory problems, especially chronic bronchitis and pulmonary fibrosis, are the greatest causes of long-term disability. Colchicine has anti-inflammatory effects and also indication of its usage in pulmonary fibrosis. According to these and note to the effect of oxidative stress in pathogenesis of chronic bronchitis and pulmonary fibrosis, the therapeutic effects of Cochicine and the role of oxidative stress in its mechanism was studied.

    Methods

    One group of mice that had inhaled sulfur mustard one month ego was treated by colchicine. After sacrificing and sampling, biochemical indeces of chronic inflammation and pulmonary fibrosis of experimental group was compared with positive and negative control groups.

    Finding

    A significant decrease was seen in alveolar space percentage, serum vitamin C, and catalase and an increase was seen in hydroxylproline concentration, lymphocyte infiltration, and serum H2O2 in positive control group in comparison with negative control. Vitamin C and catalase increase and hydroxylproline concentration, lymphocyte infiltration and serum H2O2 decrease in experimental group in comparison with positive control group were obtained.

    Conclusion

    Colchicine has therapeutic effects on delayed lung complications of sulfur mustard gas injury and diminishing the oxidative stress can be one of mechanisms of this drugs.

  • Hassan Salehi, Marzieh Salehi, Mohsen Khish Ardestani, Farzin Khorvash, Kamyar Mostafavi Zadeh Page 1774
    Background

    This stydy aimed to compare the blood safety according to viral makers of hepatitis B and C and AIDS, on the blood donors within the religious ceremonies and routine conditions.

    Methods

    In this retrospective research, 4808 blood samples of two groups of donors, routine donors and the religious ceremony donors, was evaluated for HBsAg, HIV Ab, and HCV Ab viral markers.

    Finding

    The HBs Ag prevalence in the religious ceremony donors significantly was less than the routine conditions, but there was no statistical different in HCV Ab prevalence. Also there was not any report of positive HIV antibody and there was no significant different between the two groups of donors in summation of HIV Ab, HCV Ab and HBs Ag markers.

    Conclusion

    The two groups of this study, routine conditions donors and religious ceremonic donors, had same conditions in safety of blood.

  • Farhad Tadayyon, Mehdi Sabbagh Page 1781
    Background
    kidney stone is a very common disease with the prevalence of 4-7% in the world. The rate of this disease in Iran is more than maximum amount through other countries. There are variety renal stones which different factors and conditions have a hand in formation of each kind of them. Type of stone is so many impressed by diet and nutritional habits. So it is important to analysis the composition of renal stone in different nations to prevent the formation of stone or to stop its enlargement. Also, the first choice for diagnosing renal stone is the most sensitive method; so knowing about the kind of prevalent stones will help to save time and costs. This study aimed to find relative frequency of kidney stones considering their composition in patients referred to lithotripsy wards.
    Methods
    This cross-sectional study was done in Noor hospital, Isfahan. Data was gathered in a two-part questionnaire. The first part about complementary information was filled by researcher via face to face interview at hospital. After two weeks, the second part was filled by calling patients and asking them whether the stone was exerted or not. When the stone was exerted, the patients were asked to give the stone to laboratory for analysis. If the stone had not been exerted the patient were followed until three months later. The number of subjects estimated by statistical formula was 200 but 240 patients was studied because in some of them, the stone might be not exerted. The data were analyzed by SPSS using chi-square and Student-t tests.
    Conclusion
    In this study, the exerted stone of 234 patients were exactly analyzed. The relative frequency of renal stone in men was more that women. The most popular age of renal stone was 3rd to 5th decade of life. 25 patients (10.7%) had Ca oxalate stone, 4 (1.7%) had Ca phosphate stone, 1 (0.4%) had uric acid stone, and 205 patients (87.6%) had mixed stone. From patients with mixed stone, 95 (46%) had Ca oxalate + Ca phosphate stone, 34 (17%) had Ca oxalate + Ca phosphate + uric acid stone, 24 (12%) had Ca oxalate + uric acid stone, 10 (5%) had Ca phosphate + uric acid stone, and 9 patients (4%) had Ca oxalate + struvite stone. There was no relationship between sex or age of patient and the type of stone and the prevalence of each kind of stones was similar in both sexes.
    Discussion
    Generally, this study indicated that the most popular type of kidney stone in our population is mixed type. The most frequent portion of mixed stones was made by Ca. But, the frequency of uric acid and strovite stones was less in this study comparing with other surveys; the reason may be as this type of stone is not appropriate to be treated by lithotripsy and they usually are managed by medical treatment.
  • Nezamodin Berjis, Ahmadreza Okhovat, Zahra Abdeyazdan, Mohammad Berjis Page 1792
    Background

    Proper and on time treatment of acute otitis media could prevent complications. Antibiotic therapy has the principal role in treatment. In recent years, modalities of treatment are increasingly become evidence based. This study was done to determine and compare the efficacy and therapeutic tolerance of amoxicillin and cefixime in children with acute otitis media.

    Methods

    In a randomized clinical trial, 200 more than 2 years children with acute otitis media were enrolled by simple convenient method. They were randomly divided in two groups, treated with amoxicillin or cefixime. Data were gathered by interview, observation, and tympanometery testand were analyzed via SPSS software.

    Finding

    The frequency of signs of acute otitis media after completing of drug therapy was not significantly different between the two groups. In the other words, the cure rate in two groups was equal. In regard to drug tolerance, there was not any significant adverse drug reaction in two groups but, only one patient among the amoxicillin group suffered from mild diarrhea.

    Conclusion

    Based on findings of the study, we can say that both drugs have the same efficacy and tolerability. So in children have difficulty with oral drugs coping, an alternative antibiotic with longer duration of half life such as cefixime can be the first line drug for treatment of acute otitis media.

  • Shahriar Loghmani, Alireza Bahri Najafi Page 1802
    Background
    Tissue expansion has developed as a routine procedure in plastic surgery in the past two decades. Also, tissue expander has become a useful adjuvant in pediatric burn reconstruction. As any other surgical endeavor, tissue expansion has its own disadvantages and potential complications. Our study was the first comprehensive study in Iran about tissue expansion.
    Methods
    All patients underwent tissue expansion surgery in Imam Musa Kazem burn hospital and Alzahra hospital, Isfahan, Iran from 1995 to 2007 for reconstructive purposis were reviewd retrospectively. 208 expanders were placed in 135 patients. Data were gathered from medical and operative reports and through interviewin the patients. Each patient was studied with respect to indication for the procedure, location, shape and volume of expander, previous expansion if any concomitant expansion, and complications.
    Finding
    75 patients (55.6%) were women and 60 (44.4%) were men. The most common indications for tissue expansion were burn sequelae (80%), trauma scar (12.8%), and congenital abnormalities (6.6%) respectively. The age of patients ranged from 4-47 years (mean of 21.96 ± 7.2 years). Rectangular expanders were used in 52.4% of cases, round expanders in 13.4%, and crescend in 2%. The volume of expanders ranged from 30 ml to 1200 ml and the most common volume were 200-299 ml (47%). Period of tissue expander remaining in body were 312 days in breast and 78 days in forehead. Complications were seen in 34.2%; the most common complications were expander expousure (59.6%), infection (46.1%), and bad function of expander (13.5%) respectively.
    Conclusion
    However, although afflicated with abread range of possible complications, the tissue expansion procedure remain a valuable and reliable technique for the reconstruction of burn patients suffering from extensive scarring. Knowledge of the frequency of complications, and precise instruction of the medical stuff as well as detailed and continious education of patients may help to further increase the efficacy of tissue expansion process.
  • Alireza Dehghani, Alireza Ashtari, Hooman Ghatreh Samani Page 1808
    Background
    Due to recent application of amniotic membrane graft in the eye surgeries, this study was done to investigate the efficacy and safety of amniotic membrane graft as an adjunctive therapy after removing primary pterygium and to compare its clinical outcomes with topical mitomycin C.
    Methods
    In this clinical trail, 34 eyes of 34 patients with primary pterygium were treated with excision followed by amniotic membrane graft. The result was compared with 34 eyes of 34 patients receiving topical mitomycin C. The patients were followed for 6 months for recurrence.
    Finding
    There were two recurrences (5.9%) in the amniotic membrane graft group and eight recurrences (23.6%) in the topical mitomycin C group. There was significant difference in recurrence rate among two groups (P = 0.045). No major complications occurred in the amniotic membrane graft group. Two cases of pyogenic granoloma and thinning sclera occurred in the topical mitomycin C group.
    Conclusion
    This study showed that amniotic membrane graft was an effective method in treatment of primary pterygium and can be considered as a preferred grafting procedure for primary pterygium.
  • Ziba Farajzadegan, Ahmad Reza Zamani, Mahboobeh Valiani, Elham Golshah Page 1814
    Background
    Current ante natal care in Iran is not sufficient to meet the needs of pregnant women; at the same time, the caesarian section procedures are fairly common in the country. Therefore Ministry of Health and Education offered “Facility of physiologic delivery program” as pilot study in several provinces including Isfahan. In this study, we would like to evaluate the strength and weakness of this program in order to improve the national operation.
    Methods
    In this study we performed a program evaluation on operation of Facility of physiologic delivery program in Isfahan in 2009. To achieve this, we used the American CDC evaluation program in 6 levels. In this study, a sample of 150 pregnant women, 144 of their husbands, 29 midwives, 21 gynecologist, and 8 hospital mangers participated. The indicators in 4 areas of in-put, process, out-put, and context were received based on ideas stack-holders checklist. The data were gathered through observation interviews and questioners. We has been analyzed and interpreted with SPSS15.
    Finding
    The midwifes’ skills and knowledge, course’s educational content, physicians and midwife teamwork, scientific and practical education, midwife follow-up with pregnant women, mother’s satisfaction, increasing in request of normal vaginal delivery, stakeholders opinion of the program, and public acceptance of the program received excellent ranking, hospital readiness for normal vaginal delivery and type of delivery received intermediate ranking, and media role in informing public received low ranking.
    Conclusion
    In general, our evaluation indicates that the program is successful and with some correction can be implemented in national level.
  • Mansoor Karimifar, Mozhgan Karimifar, Mansour Salesi, Hadi Karimzadeh, Zahra Sayed Bonakdar, Peyman Mottaghi, Ali Mohammad Fatemi Page 1820
    Background
    Behcet's disease is a chronic, complex multisystemic disease characterized clinically by oral and genital aphthae, cutaneous lesions, and ophthalmic and gastrointestinal manifestations. Case report: We describe a 24-year-old woman with recurrent oral and genital aphthae, ophthalmic lesions, pseudofolliculitis lesions in skin of lower limbs, and positive result on pathergy testing. She was treated with methotrexate, azathioprine, prednisolone, folic acid and calcium. Despite using these drugs from 4 months ago, she also was complaining from a genital aphthae (2.8 × 18 mm in diameter) from 30 days before admission affected on gaiting. After using of topical FK-506, genial aphthae resolved after 20 days.