فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 125 (هفته اول فروردین 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/01/05
  • تعداد عناوین: 5
|
  • لیلا آزادبخت، مریم بحرینیان، احمد اسماعیل زاده صفحه 1
    مقدمه
    چاقی شکمی در مطالعات پیشین در ایران با استفاده از حدود مرزی تعیین شده توسط سازمان بهداشت جهانی تعیین شده و هیچ مطالعه ای از حدود مرزی پیشنهادی استفاده نکرده است. هدف از این مطالعه، تعیین عوامل مرتبط با ایجاد چاقی شکمی بر اساس حدود مرزی مطلوب در جمعیتی نماینده از زنان بود.
    روش ها
    در یک مطالعه ی مقطعی، ارزیابی دریافت های معمول غذایی 926 نفر از زنان 60-40 ساله توسط پرسش نامه ی نیمه کمی بسامد خوراک صورت گرفت. داده های دموگرافیک و تن سنجی مطابق پروتوکل های استاندارد جمع آوری و حدود مرزی پیشنهادی برای نسبت دور کمر به دور باسن (84/0 ≤ WHR یاWaist-to-Hip Ratio) جهت تعیین چاقی شکمی استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین نسبت دور کمر به دور باسن (WHR)، 06/0 ± 82/0 بود. احتمال چاقی شکمی در زنان کم تحرک (نسبت شانس: 11/2، فاصله ی اطمینان 95%: 53/2-40/1) بیشتر بود. افسردگی (نسبت شانس: 36/1، فاصله ی اطمینان 95%: 93/1-02/1)، استعمال دخانیات (نسبت شانس: 21/1، فاصله ی اطمینان 95%: 56/1-02/1) و بیکاری (نسبت شانس: 41/1، فاصله ی اطمینان 95%: 72/1-13/1) با چاقی شکمی مرتبط بود. همچنین تاهل (نسبت شانس: 31/1، فاصله ی اطمینان 95%: 82/1-10/1)، یا (نسبت شانس: 22/1، فاصله ی اطمینان 95%: 61/1-02/1)، دریافت ناکافی ویتامین C (نسبت شانس: 31/2، فاصله ی اطمینان 95%: 25/4-25/1) و دریافت کم کلسیم (نسبت شانس: 30/1، فاصله ی اطمینان 95%: 78/3-07/1) با تجمع چربی در ناحیه ی شکم همراه بود. ارتباط معکوسی بین مصرف لبنیات و چاقی شکمی دیده شد (05/0 > P؛ 2/0- = r).
    نتیجه گیری
    از آن جا که چاقی شکمی با افزایش سن، بیکاری، تاهل، زایمان و سبک نامطلوب زندگی نظیر کم تحرکی، استعمال دخانیات، افسردگی، دریافت ناکافی ویتامین C و کلسیم و دریافت بالای چربی ارتباط دارد، تعدیل شیوه ی زندگی جهت دست یابی به وضعیت سالم تر بدن باید مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سبک زندگی، چاقی شکمی، نسبت دور کمر به دور باسن، تغذیه
  • معصومه رشیدی، مجید غیاث، محمدحسین رامشت صفحه 13
    مقدمه
    بیماری قلبی عروقی یکی از شایع ترین بیماری ها در جهان است و انتظار می رود تا سال 2020 اصلی ترین علت مرگ و میر در جهان باشد. هدف از مطالعه ی حاضر، تهیه ی نقشه ی توزیع جغرافیایی میزان مرگ و میر با علل قلبی عروقی در شهرستان های استان اصفهان در فاصله ی سال های 1384 تا 1388 بود.
    روش ها
    در این مطالعه، آمار کلیه ی مرگ و میر ثبت شده در استان اصفهان در طی سال های 1384 تا 1388 تهیه شد. آمار جمع آوری شده برای محاسبه ی میزان های میرایی مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی و عروقی و تهیه ی نقشه های توزیع جغرافیایی مورد استفاده قرار گرفت. سپس با وارد کردن میزان مرگ و میر به تفکیک جنس (مرد و زن)، نقشه ی توزیع جغرافیایی مرگ و میر با علل قلبی عروقی ترسیم گردید.
    یافته ها
    میزان مرگ و میر با علل قلبی عروقی در شهرستان های اصلی و مرکزی استان بالاتر بود. میزان مرگ و میر در سطح استان در مردان بیشتر از زنان بود.
    نتیجه گیری
    الگوی مشاهده شده در شهرستان های اصلی و مرکزی، شاید به علت رژیم غذایی نامناسب، عدم تحرک، استفاده از فن آوری های نوین و آلودگی های محیطی از قبیل وجود برخی از عناصر ناشی از آلاینده های محیطی مانند وجود صنایع، رفت و آمد وسایل نقلیه و در نتیجه آلودگی هوا باشد که در شهرستان های اصلی استان شایع تر است. همچنین، به علت وجود مراکز دانشگاهی علوم پزشکی و امکانات بهداشتی بیشتر در شهرستان های اصلی استان مانند اصفهان، نجف آباد و برخوار و میمه نظام ثبت مرگ و میر و تشخیص علت مرگ در این شهرستان ها از دقت بیشتری در مقایسه با شهرستان های دیگر برخوردار است. تفاوت الگوی زنان و مردان می تواند ناشی از وراثت، هورمون های مردانه، برخی علل اجتماعی، افزایش چربی دور شکم در مردان، رفتارهای هیجانی و حتی در مواردی تهاجمی و خشن در مردان، عدم رعایت کنترل وزن در مردان نسبت به زنان و استعمال دخانیات در مردان باشد.
    کلیدواژگان: بیماری های قلبی عروقی، مرگ و میر، توزیع جغرافیایی، استان اصفهان
  • سید عباس طباطبایی، سید مظفر هاشمی، غلامرضا مهاجری، مجتبی احمدی نژاد، وحید گوهریان، محسن کلاهدوزان، سعید عباسی، ندا مقاره عابد، امیر حسین داورپناه جزی*، محمد عیدی صفحه 20
    مقدمه

    ازوفاژکتومی درمان اصلی برای بدخیمی های مری و محل اتصال مری به معده است. نارسایی تنفسی پس از عمل و سایر مشکلات تنفسی مثل آتلکتازی و هیپوکسی شدید به دفعات متعدد پس از جراحی سرطان های مری رخ می دهد. چنین بیمارانی در اغلب موارد نیاز به مراقبت در ICU و تهویه ی مکانیکی دارند. هدف از این مطالعه، بررسی میانگین طول مدت تهویه ی مکانیکی و عوامل موثر بر آن حین برداشتن مری به روش ترانس هیاتال در سرطان های مری میانی و تحتانی بود.

    روش ها

    این مطالعه یک مطالعه ی Cross sectional تحلیلی بود و در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان روی اطلاعات پرونده ای مربوط به 70 بیمار مبتلا به سرطان قسمت میانی و دیستال مری که در بخش جراحی توراکس این بیمارستان در فاصله ی سال های 1385 تا 1386 تحت عمل جراحی ازوفاژکتومی به روش ترانس هیاتال قرار گرفته بودند، انجام شد. اطلاعات مربوط به سن، جنس، محل ضایعه، طول مدت تهویه ی مکانیکی، طول مدت جراحی، یافته های اسپیرومتری (FEV1)، کاهش وزن، وجود یا عدم وجود ترانسفیوژن و میزان آلبومین سرم هنگام بستری شدن از پرونده ی بیماران استخراج گردید. در نهایت تمامی داده ها با استفاده ازآزمون های t و 2χ توسط نرم افزار 16SPSS تحلیل گردید.

    یافته ها

    میانگین سنی بیماران 81/11 ± 71/60 سال و 3/64 درصد بیماران را مردان تشکیل می دادند. از نظر پاتولوژی 43 نفر (4/61 درصد) SCC و 26 نفر (1/37 درصد) آدنوکارسینوم داشتند. در کل 4/41 درصد بیماران دچار عارضه و 1/7 درصد از بیماران دچار مرگ در 30 روز اول شدند. 15 بیمار (4/21 درصد) پس از عمل نیاز به ونتیلاسیون مکانیکی با میانگین 34/1 روز پیدا کردند. میانگین زمان ونتیلاسیون مکانیکی با پارگی پلور حین عمل، نیاز به ترانسفیوژن حین عمل، لیک آناستوموز، نوع پاتولوژی،ایجاد تنگی پس از عمل و ایجاد امپیم رابطه ی معنی داری نداشته است. در حالی که این میانگین در بیمارانی که طی 30 روز پس از عمل فوت کرده بودند، بیمارانی که پس از عمل نیاز به لوله گذاری داخل تراشه داشته، بیمارانی که قبل از عمل آلبومین کمتر از gr/dl 5/3 داشته اند و بیمارانی که FEV1 کمتر از 2 لیتر داشته اند، به طور معنی داری بیشتر از بقیه بود. از بین متغیرهای کمی این مطالعه، تنها میزان FEV1 قبل از عمل با میانگین زمان ونتیلاسیون مکانیکی رابطه ی معنی داری داشته است.

    نتیجه گیری

    با توجه به این که در این مطالعه مشخص شد، آلبومین پایین سرم (که نمایانگر سوء تغذیه ی زمینه ای است) و FEV1 کمتر از 2 لیتر با ونتیلاسیون مکانیکی طولانی مدت (و در پی آن مرگ و میر بالاتر) رابطه ی معنی دار دارد، به نظر می رسد اصلاح وضعیت تغذیه ای بیمار و بهبود بخشیدن به عملکرد ریوی می تواند طول مدت تهویه ی مکانیکی را کوتاه تر کند و شاید از میزان مرگ و میر متعاقب ازوفاژکتومی بکاهد.

    کلیدواژگان: سرطان مری، ازوفاژکتومی ترانس هیاتال، ونتیلاسیون مکانیکی
  • فاطمه حسن زاده، ایرج کاظمی، رویا کلیشادی صفحه 28
    مقدمه
    سندرم متابولیک، به مجموعه ای از اختلالات متابولیک اطلاق می شود که با افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع دوم و بیماری های قلبی- عروقی همراه است. افزایش رو به رشد روند چاقی در کودکان به دلیل تغییر شیوه های زندگی و نیز شیوع بالای این سندرم در میان کودکان چاق ایرانی، موجب گردیده است تا این سندرم به یکی از مشکلات با اهمیت در این گروه سنی تبدیل گردد. مطالعات زیادی در بررسی ارتباط اجزای سندرم متابولیک با فاکتورهای خونی و محیطی در میان کودکان چاق انجام پذیرفته است. اما بررسی ارتباط اجزای این سندرم و تعداد گلبول های خونی در جامعه ی کودکان ایرانی محدود است. با توجه به شمارشی بودن نوع متغیر تعداد گلبول های خونی استفاده از روش های معمول آماری در مدل بندی های بالینی به نتایج نادرستی می انجامد. در این مقاله، با معرفی مدل های مناسب آماری برای داده های شمارشی مانند مدل پواسن تعمیم یافته، به مدل بندی اجزای سندرم متابولیک بر روی تعداد گلبول های خونی، می پردازیم.
    روش ها
    در این مطالعه ی مقطعی که بر روی 292 کودک و نوجوان گروه سنی 6 تا 12 ساله ی چاق مراجعه کننده به درمانگاه اطفال وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام پذیرفته است، اطلاعات مربوط به اجزای سندرم متابولیک با بررسی فاکتورهای خونی و متغیرهای رشد این گروه سنی تعیین شد و ارتباط آن ها با تعداد گلبول های خون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج آماری مدل پواسن تعمیم یافته به عنوان بهترین مدل برازش یافته از میان مدل های متناسب با داده های شمارشی، نشان داد دو عامل نسبت تری گلیسرید به HDL-C و شاخص توده ی بدنی با تعداد گلبول های سفید و متغیرهای کلسترول به HDL-C، تری گلیسرید به HDL-C و LDL-C به HDL-C دارای ارتباط معنی دار با تعداد گلبول های قرمز خون بودند.
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه ی حاضر حاکی از اثر برخی از اجزای سندرم متابولیک بر تعداد گلبول های خونی بود.
    کلیدواژگان: سندرم متابولیک، تعداد گلبول های خون، داده های شمارشی، مدل پواسن تعمیم یافته
  • گزارش مورد
  • نیره نوری، نرگس نوری، مریم صدقی صفحه 36
    مقدمه
    در این گزارش یک زوج به ظاهر سالم با نسبت غریبه معرفی می شوند که به علت سابقه ی یک مورد سقط و فوت یک دختر 3 ساله دارای ناهنجاری های مادرزادی جهت مشاوره ی ژنتیک مراجعه نمودند.
    معرفی بیمار: پس از ترسیم شجره ی فامیلی متوجه شدیم که مادر آقا ازدواج غریبه داشته و دارای سابقه ی 3 بار سقط و 2 بار تولد نوزاد زنده که در زیر 1 ماهگی فوت کرده اند، بوده است. اکنون دو فرزند پسر دیگر به غیر از پروباند داشت که از لحاظ مورفولوژی به طور کامل با پروباند تفاوت داشتند. آنالیز کروموزومی برای خانم و آقا بر روی نمونه ی خون محیطی و بر اساس تکنیک GC-Banding انجام گرفت. آنالیز کروموزومی خانم طبیعی بود اما نتیجه ی آزمایش آقا وارونگی پری سنتریک کروموزوم شماره ی 9 [Inv (9) (p11-q13)] را نشان داد. سپس آنالیز کروموزومی برای مادر آقا انجام شد که او نیز حامل همین نوترکیبی بود. با وجود ضرورت، بررسی کروموزومی در سایر اعضای خانواده به دلیل عدم همکاری مراجع امکان پذیر نشد.
    نتیجه گیری
    وارونگی پری سنتریک کروموزوم شماره ی 9 [Inv (9)] یک نوترکیبی شایع کروموزومی است که متخصصان ژنتیک آن را نوعی واریاسیون طبیعی با شیوع 1 تا 3 درصد در جمعیت می دانند. اما با وجود تقسیم بندی این نوترکیبی به عنوان یک اختلال کوچک کروموزومی یا عدم همراهی آن با فنوتیپ غیر طبیعی در ناقلین، بسیاری از گزارش ها مبنی بر ارتباط آن با کاهش باروری، سقط مکرر، افزایش شانس اختلالات کروموزومی مادرزادی و مرگ داخل رحمی جنین در افراد ناقل می باشد. باید به این نکته توجه کرد که در این منطقه، ژن های بسیار مهمی واقع شده اند که در گامتوژنز، ارگانوژنز و متابولیسم نقش کلیدی دارند؛ همچنین، در صورت وجود وارونگی پری سنتریک در زمان میوز در روند جفت شدن کروموزوم های همولوگ اختلال ایجاد می شود و با ایجاد گامت غیر طبیعی می توان باعث اختلال در باروری و سقط شود.
    کلیدواژگان: وارونگی کروموزوم 9، سقط مکرر، مرگ و میر نوزادی، اختلالات کروموزومی
|
  • Leila Azadbakht, Maryam Bahreinian, Ahmad Esmaillzadeh Page 1
    Background
    Previous studies in Iran used the World Health Organization (WHO) cut-off points to determine visceral obesity and no studies used the suggested cut-off points. This study was performed to investigate the correlates of central obesity based on the optimal cut-off values in a representative population of women.•
    Methods
    In a cross-sectional study of 926 women aged 40-60 years, usual dietary intakes were assessed by means of a semi quantative food frequency questionnaire. Demographic data and anthropometric indices were collected according to standard protocols. The suggested cut-off points for waist-to-hip ratio (WHR ≥ 0.84) were used to determine the correlates of visceral obesity. The components of dietary intakes were determined by factor analysis.•
    Finding
    Mean WHR was 0.82 ± 0.06. There was a higher tendency for central obesity among less active women (odds ratio: 2.11; 95% confidence interval: 1.40-2.53). Depression (1.36; 1.02-1.93), smoking (1.21; 1.02-1.56), and unemployment (1.41; 1.13-1.72) were correlated with central adiposity. Marriage (1.31; 1.10-1.82), menopause (1.22; 1.02-1.61), low vitamin C intake (2.31; 1.25-4.25), and low calcium intake (1.30; 1.07-3.78) were also associated with central fat accumulation. We found an inverse relationship between dairy consumption and central obesity (r = -0.2, P < 0.05).•
    Conclusion
    Since adverse fat accumulation is associated with increasing age, unemployment, marriage, parity and poor lifestyle factors like inactivity, smoking, depression, low intake of vitamin C and calcium, and high fat consumption, lifestyle modifications should be encouraged to achieve a healthier body shape.
  • Masoomeh Rashidi, Majid Ghias, Mohammad Hosein Ramesht Page 13
    Background
    Cardiovascular disease is one of the most prevalent diseases in the world and it is expected to be the main cause of death by 2020. The aim of this study was providing geographical distribution map of the rate of death caused by cardiovascular diseases in the cities of Isfahan province, Iran, during 2005 to 2009.•
    Methods
    The rate of all the deaths in Isfahan province within 2005 to 2009 was provided. The collected data was used to find out the rate of deaths due to cardiovascular diseases and preparing geographical distribution maps. Then, by putting down the death rates for different sexes (men and women), the geographical distribution map for deaths with regards to cardiovascular diseases was drawn.•
    Finding
    Death rates due to cardiovascular problems were higher in main and central cities of the province. Death rate was higher in men than women.•
    Conclusion
    The observed model main and central cities is probably due to unsuitable diet, lack of motion, using new technologies and environmental pollutions including existence of some elements due to environmental pollutants such as industries, transportations of vehicles and air pollution, which are more prevalent in the main cities of the province. Also, due to existence of medical university centers and more health facilities in the main cities of the province, such as Isfahan, Najafabad, Borkhar and Maymeh, the registration system for deaths and diagnosing the causes of deaths are more accurate than other cities and towns of the province. The difference between two sexes could be due to in heritage, male hormones, some social factors, increasing fat around abdomen in men, exciting or even offensive behaviors in men, ignoring weight increase in men as compared to women and smoking.
  • Sayed Abbas Tabatabai, Sayed Mozafar Hashemi, Gholam Reza Mohajeri, Mojtaba Ahmadinejad, Vahid Goharian, Mohsen Kolahdouzan, Saeed Abbasi, Neda Mogharehabed, Amir Hossein Davarpanah Jazi, Mohammad Eidi Page 20

    Background

    Esophagenctomy is the principle treatment for esophageal and gastroesophageal junction malignancies. Postoperative respiratory failure and other respiratory problems like athelectasis and severe hypoxia occur frequently after esophageal cancer surgeries. Such patients mostly need ICU care and mechanical ventilation. The aim of present study was to evaluate mean duration of mechanical ventilation and its predictor factors during esophageal resection in middle and distal esophageal cancers.•

    Methods

    This cross sectional analytic study performed in Al Zahra hospital, Isfahan on medical records of 70 patients with middle and distal esophageal cancer operated by transhiatal method in Department of Thoracic Surgery. Patient’s age, sex, tumor location, duration of mechanical ventilation, duration of operation, spirometry findings (FEV1), weight loss, need for transfusion, and serum albumin level on admission extracted from medical charts. Finally all data were analyzed by SPSS16 using chi-square and t tests.•

    Finding

    Patient’s mean age was 60.71 ± 11.81 years and 64.3% of them were men. Pathologically, 43 patients (61.4%) and 26 patients (37.1%) were diagnosed by SCC and adenocarcinoma respectively. Totally frequency of complications were 41.4%, and 7.1% of subjects were died within first 30 days. 15 patients (21.4%) were mechanically ventilated after surgery with mean duration of 1.34 day. Mean duration of mechanical ventilation showed no association with intraoperative pleural rapture, intraoperative blood transfusion, anastomosis leakage, type of pathology, postoperative anastomotic stricture, and empyema. However mean duration of mechanical ventilation were significantly higher in died patients within 30 days after surgery, reintubated subjects, patients with serum albumin level of less than 3.5 g/dl, and patients with less than 2 liter FEV1. Among quantitative variables, only FEV1 were associated with mean duration of mechanical ventilation.•

    Conclusion

    As our data showed hypoalbuminemia (which reflects subsequent malnutrition) and less than 2 liter FEV1 is correlates with prolonged mechanical ventilation (and probably more mortality) it is recommended to improve nutritional condition as well as pulmonary function preoperatively to shortened duration of mechanical ventilation and prohibit mortality rate.

  • Fatemeh Hassanzadeh, Iraj Kazemi, Roya Kelishadi Page 28
    Background
    The metabolic syndrome is characterized by a group of metabolic risk factors at increased risk of coronary heart disease and type 2 diabetes. Obese children with metabolic syndrome have at least three of these risk factors. Since the lifestyle changed resulting in the obesity of Iranian children, this syndrome became one of the important concerns in these age groups. There have been many researches on the relationship between this syndrome and number of blood cells in children. However, it was not considered in Iran to some extent. Since the number of blood cells is a counting variable, using traditional statistical methods ends up with erroneous inferences. In this paper, the generalized Poisson model was used to identify the effect of metabolic syndrome on the number of (red and white) blood cells.•
    Methods
    292 obese children in the age group of 6 to 12 years old participated in the children Hospital of Isfahan Medical University for this cross-sectional Study. Metabolic syndrome characteristics were analyzed considering coronary and growth parameters.•
    Finding
    Generalized Poisson model, as the best fitting model on the count data, showed that the following two factors, BMI and ratio between triglyceride and HDL-C, significantly affect the number of white blood cells; the ratio between cholesterol and HDL-C, the ratio between triglyceride and HDL-C and the ratio between LDL-C and HDL-C had a significant effect on the number of red blood cells.•
    Conclusion
    This study shows that some of the characteristics of metabolic syndrome affect the number of blood cells.
  • Nayereh Nouri, Narges Nouri, Maryam Sedghi Page 36
    Background
    In this article, we report a non consanguineous normal couple that had a history of one abortion and a death of 3 years old daughter.•Case report: After genetic counseling and drawing the familial pedigree, we found that man's mother had history of 3 abortions and 2 death of newborns in her non consanguineous marriage. The man has two normal brothers with completely different morphology, body mass index, and facial features from the proband. Chromosomal study with GC-Banding method on proband's whole blood samples show a pericentric inversion of chromosome 9, [Inv (9) (p11-q13)], in the man but the woman had normal karyotype. Then chromosomal analysis was performed for man's mother and she was carrier of this rearrangement such as her son too. Because of non cooperation of other family members, the chromosomal study on other members of family was not possible. •
    Conclusion
    Pericentric inversion of chromosome 9 [Inv (9) (p11-q13)] is one of the frequent chromosomal rearrangements which is consider to be a normal variant with prevalence of 1-3% in population. Although it seems not to correlate with abnormal phenotypes, there have been many controversial reports indicating that it may lead to abnormal clinical conditions such as infertility, congenital heart disease, still birth and dysmorphic features in carriers due to important genes exist in this region that have key rols in gametogenesis, organogenesis and metabolism. In addition, pericentric inversions cause derangement in mating pf homologue chromosomes in meiosis lead to production of abnormal gametes.