فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 152 (هفته چهارم مهر 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/09/01
  • تعداد عناوین: 5
|
  • سیمین همتی، آرمین سعیدی صفحه 1129
    مقدمه
    پرتو درمانی در بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان پستان در سیر درمان به کار می رود. با وجود کاهش بسیاری از عوارض درمان با بهبود تکنیک های پرتو درمانی، درماتیت حاد ناشی از اشعه همچنان در بخش قابل توجهی از بیماران آزارنده و گاه حتی باعث توقف های ناخواسته در دوره ی پرتو درمانی می شود. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر کورکومین (Curcumin) خوراکی در پیش گیری از بروز درماتیت حاد ناشی از اشعه بود.
    روش ها
    40 بیمار دریافت کننده ی پرتو درمانی (دوز بیش از 45 گری) به ناحیه ی پستان به علت سرطان پستان، به صورت دوسو کور در دو گروه مورد و شاهد (هرکدام 20 نفر) قرار گرفتند. بیماران دو گروه، از 2 روز قبل از شروع تا پایان پرتو درمانی، روزانه در سه نوبت، 4 عدد کپسول 500 میلی گرمی حاوی کورکومین یا دارونما را به صورت خوراکی مصرف کردند. در پایان هر هفته از پرتو درمانی، درجه ی درماتیت 2 گروه ثبت شد.
    یافته ها
    درجه ی درماتیت در هر دو گروه در طول مدت درمان در حال افزایش بود. میانگین درجه ی درماتیت در دو گروه در هفته ی 5 و 6 پرتو درمانی با یکدیگر اختلاف معنی دار داشت. عارضه ی دارویی عمده ای گزارش نشد. برتری گروه کورکومین نسبت به دارونما با سن بیماران، نوع جراحی، وضعیت گیرنده ی هورمونی و HER2/neu و انرژی اشعه به کار رفته ارتباطی نداشت.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد کورکومین خوراکی می تواند در کاهش درماتیت حاد ناشی از اشعه در بیماران تحت پرتو درمانی ناحیه ی پستان به علت سرطان پستان نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: پرتو درمانی، سرطان پستان، درماتیت حاد، کورکومین
  • آلاله قیصری، شقایق حق جوی جوانمرد، روح الله شیرزادی، مسعود امینی صفحه 1137
    مقدمه
    کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت نوع I (Insulin dependent diabetes mellitus یا IDDM) به شدت در معرض ابتلا به نفروپاتی دیابتی در سنین نوجوانی و بزرگ سالی هستند. درمان اختلال عملکرد اندوتلیوم در این بیماران می تواند باعث طول عمر آن ها گردد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اصلاح عملکرد اندوتلیوم در بیماران دچار نفروپاتی دیابتی پس از مصرف مهار کننده های گیرنده های آنژیوتانسین بود.
    روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی آینده نگر بود که در سال های 1389 و 1390 در شهر اصفهان انجام گرفت. در این مطالعه 32 بیمار مبتلا به IDDM که بیماری آن ها در سن کمتر از 15 سالگی آغاز شده بود و در دو نمونه ی ادرار، آلبومینوری اثبات شده داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. سطح شاخص های عملکرد اندوتلیوم شامل نیتریک اکسید (Nitric oxide یا NO)، VCAM (Vascular cell adhesion molecule) و Fetuin-A قبل و بعد از مصرف 1 ماهه ی والزارتان (مهار کننده ی گیرنده ی آنژیوتانسین) اندازه گیری شد. داده ها جمع آوری گردید و مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه 32 بیمار دیابتی نوع I مبتلا به نفروپاتی دیابتی با میانگین سنی 16/2 ± 66/24 سال بررسی شدند. 4/34 درصد افراد مورد مطالعه مرد بودند. میانگین Fetuin-A قبل از درمان 03/0 ± 36/0 و بعد از درمان به 02/0 ± 25/0 میلی گرم در دسی لیتر بود. میانگین NO قبل و بعد از درمان به ترتیب 02/0 ± 23/0 و 01/0± 29/0 میلی گرم در دسی لیتر بود. میانگین VCAM قبل از درمان 5/18 ± 1/251 نانوگرم در میلی لیتر و بعد از درمان 2/11 ± 5/211 نانوگرم در میلی لیتر بود.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج این مطالعه درمان دارویی با والزارتان و یا دیگر مهار کننده های گیرنده ی آنژیوتانسین می تواند در بهبود عملکرد اندوتلیوم موثر باشد. بنابراین توصیه می شود برای بهبود عملکرد اندوتلیوم از داروهای ضد گیرنده ی آنژیوتانسین استفاده شود.
    کلیدواژگان: والزارتان، اختلال عملکرد اندوتلیوم، مهار کننده های گیرنده ی آنژیوتانسین
  • محمدرضا مدرسی، جمال فقیهی نیا، سید حسین میرلوحی، فرهاد پژنگ صفحه 1142
    مقدمه
    برونشیولیت حاد یک بیماری فصلی شایع دستگاه تنفسی تحتانی در شیرخواران است. ویروس سنسیشیال تنفسی (Respiratory syncytial virus یا RSV) مسوول بیش از 50 درصد موارد آن می باشد. علایم بیماری شامل سرفه، ویز، افزایش تعداد تنفس و رتراکشن است. درمان آن اغلب حمایتی می باشد. مطالعه ی حاضر به بررسی میزان اثربخشی نبولایز سولفات منیزیم در درمان برونشیولیت حاد پرداخته است.
    روش ها
    مطالعه ی حاضر به صورت کارآزمایی بالینی دوسو کور بر روی 60 کودک که 2 ماه تا یک سال از ابتلای آن ها به برونشیولیت حاد می گذشت و در سال های 90-1389 در بیمارستان های الزهرا (س)، شریعتی و امین اصفهان بستری شده بودند، انجام گرفت. بیماران به صورت تصادفی به 2 دسته ی 30 تایی در 2 گروه A و B تقسیم شدند گروه A با سولفات منیزیم، اپی نفرین و نرمال سالین و گروه B با اپی نفرین و نرمال سالین درمان شدند. شدت علایم بیماری توسط میزان درجه ی حرارت (Tem)، تعداد تنفس (Respiratory rate یا RR)، تعداد نبض (Pulse rate یا PR) و اشباع اکسیژن (SPO2) و نیز درجه بندی RDAI (Respiratory distress assessment instrument) که بر اساس ویز و رتراکشن است، از بدو ورود تا 3 روز پس از درمان، بررسی شد. داده های جمع آوری شده توسط آزمون Student-t و Repeated measure ANOVA بین دو گروه مقایسه گردید.
    یافته ها
    مقادیر میانگین و انحراف معیار Tem، SPO2، PR، RR و RDAI در بدو مراجعه و در طول مدت بستری پس از تجویز دارو در گروه A و B اختلاف معنی داری نداشت، اما با از بین بردن اثر مخدوش کنندگی تفاوت بدو ورود RDAI در دو گروه با استفاده از آنالیز کوواریانس مشخص شد که RDAI روز 2 و 3 در گروه A به طور معنی داری کمتر از گروه B بود (01/0 > P).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، درمان با سولفات منیزیم تاثیری در بهبود علایم بروشیولیت حاد نداشت و تنها توانست به صورت تاخیری در روزهای دوم و سوم بستری از میزان RDAI بکاهد.
    کلیدواژگان: برونشیولیت حاد، سولفات منیزیم، اپی نفرین
  • حسن علی سلطانی، علیرضا جعفری * صفحه 1148
    مقدمه

    از جمله مشکلات حین بیهوشی در عمل جراحی چشم بروز رفلکس چشمی- قلبی می باشد که در اثر فشار به کره ی چشم یا تحت کشش قرار گرفتن ساختمان های اطراف چشم رخ می دهد. این رفلکس در بیشتر مواقع به صورت برادیکاردی خود را نشان می دهد، ولی در بعضی مواقع می تواند به صورت آریتمی های دیگر که می تواند تهدید کننده ی جان بیمار و یا حتی ایست کامل قلبی بروز کند. هدف از اجرای این مطالعه، ارزیابی تاثیر عمق بیهوشی با استفاده از پروپوفول بر رفلکس چشمی- قلبی بر اساس بی اسپکترال ایندکس در جراحی استرابیسم کودکان و نوجوانان بود.

    روش ها

    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دوسو کور بود که در بیماران 2 تا 18 ساله ی مبتلا به استرابیسم که جهت عمل جراحی اصلاح استرابیسم به اتاق عمل بیمارستان فیض مراجعه کرده بودند، انجام شد. بیماران بر حسب ورود به اتاق عمل به صورت تصادفی در 3 گروه قرار گرفتند. گروه ها بر اساس عمق بیهوشی تقسیم شدند. در گروه I، Bis(Bispectral index) 4 ± 40، گروه II 4 ± 50 و گروه III 4 ± 60 بود. برای مقایسه ی میانگین متغیرهای کمی بین سه گروه از آزمون One way ANOVA و برای مقایسه ی فراوانی متغیرهای کیفی بین سه گروه از 2χ استفاده شد.

    یافته ها

    در این مطالعه 3 گروه 25 نفره از کودکانی که تحت عمل جراحی استرابیسم قرار گرفته بودند، مطالعه شدند. در گروه I و II 40 درصد پسر و 60 درصد دختر و در گروه III 52 درصد پسر و 48 درصد دختر بودند. بروز رفلکس چشمی- قلبی در سه گروه مورد مطالعه متغیر و بین 20 درصد در گروه I تا 60 درصد در گروه III متغیر بود. آزمون One way ANOVA نشان داد که تفاوت میانگین ضربان قلب بین گروه اول و دوم معنی دار نبود (05/0 < P)، اما بین گروه اول و سوم و بین گروه دوم و سوم معنی دار بود (05/0 > P). به علاوه میانگین فشار خون سیستولیک بین سه گروه تفاوت معنی داری نداشت. در گروه I در 20 درصد موارد، در گروه II در 28 درصد موارد و در گروه III در 60 درصد موارد عارضه رخ داده بود. آزمون 2χ نشان داد بروز آریتمی و نیاز به دارو برای رفع آریتمی در سه گروه یکسان نبود (05/0 < P)، اما بروز تهوع و استفراغ در سه گروه یکسان بود.

    نتیجه گیری

    بروز رفلکس چشمی- قلبی در حین انجام اعمال جراحی چشم بین 30 تا 90 درصد است. نتایج مطالعه ی ما نشان داد که این میزان در سه گروه مورد مطالعه متغیر و بین 20 درصد در گروه I تا 60 درصد در گروه III متغیر بود. همچنین نتایج مطالعه ی ما نشان داد در گروه I و II رفلکس چشمی- قلبی به طور معنی داری کمتر از گروه III بود.

    کلیدواژگان: رفلکس چشمی، قلبی، عوارض، استرابیسم، جراحی ترمیمی، پروپوفول، بی اسپکترال ایندکس
  • سید محمد آرش تقوی، محمد هاتف خرمی صفحه 1155
    مقدمه
    پیش گیری ثانویه به صورت تشخیص زودرس در بیماری هایی مانند سرطان مثانه، نقش بسزایی در پاسخ به درمان و یا کاهش عوارض بیماری دارد. بنابراین در این پژوهش فاصله ی زمانی بین شروع علایم تا تشخیص قطعی و عوامل موثر بر آن را به منظور ارائه ی راهبردی جهت کوتاه تر شدن این زمان مورد بررسی و تحلیل قرار دادیم.
    روش ها
    در این مطالعه 82 بیمار مبتلا به سرطان مثانه بررسی شدند.
    یافته ها
    میانگین فاصله ی زمانی بین شروع علایم تا تشخیص قطعی بیماری 8/3 ماه بود. میانگین تاخیر بیماران در مراجعه به پزشک پس از شروع علایم، 76/2 و میانگین تاخیر پزشک عمومی در ارجاع بیمار به متخصص اورولوژی 98/0 ماه بود.
    نتیجه گیری
    مطالعه ی حاضر نشان داد که تاخیر بیماران در مراجعه به پزشک و تعلل پزشکان عمومی در ارجاع به موقع بیماران دو عامل اصلی تاخیر در تشخیص بود. این امر نشان دهنده ی لزوم اطلاع رسانی عمومی در راستای مراجعه ی زود هنگام بیماران پس از شروع علایم و بهبود آموزش پزشکان عمومی است.
    کلیدواژگان: سرطان مثانه، تشخیص زودرس
|
  • Simin Hemati, Armin Saeedi Page 1129
    Background
    Acute radiation induced dermatitis, has a history as long as breast radiotherapy. Although new techniques have reduced the onset of dermatitis in breast radiotherapy patients, no standard protocol exists for its prophylaxis. This study has evaluated “Curcumin” for prophylaxis of radiation induced dermatitis.
    Methods
    40 breast radiotherapy candidates randomly put in two equal groups, received oral capsules (four 500 mg capsules, 3 times a day) filled with Curcumin or Placebo from 2 days before to the last day of radiotherapy 6 weeks course. Dermatitis degree recorded in weekly visits.
    Findings
    A faster increasing in mean degree of dermatitis was seen in placebo group. The difference was statistically significant in last two weeks of radiotherapy. No considerable side effect was reported. Patients’ age, type of surgery, hormone receptor and HER2/neu status, did not affect curcumin group superiority in degree of radiation induced dermatitis.
    Conclusion
    Oral curcumin is effective in prophylaxis of radiation induced dermatitis in breast cancer radiation.
  • Alaleh Gheisari, Shaghayegh Haghjooy Javanmard, Rouhollah Shirzadi, Masoud Amini Page 1137
    Background
    Children and teenager with diabetes type I (IDDM or Insulin dependent diabetes mellitus) are strongly at risk for diabetic nephropathy in adolescents and adulthood. Treatment of endothelial dysfunction can increase the longevity of these patients. The aim of this study was to evaluate the effect of angiotensin receptor blockers (ARBs or Angiotensin receptor blockers) in endothelial dysfunction indices in patients with diabetic nephropathy.
    Methods
    This prospective clinical trial study was conducted between 2010 and 2011 in Isfahan, Iran. 32 patients with diabetic nephropathy that their microalbuminuria has been proved in two urine samples were enrolled in the study. All of the studied patients were treated with valsartan (an ARBs medication) for one month. The level of nitric oxide (NO), vascular cell adhesion molecule (VCAM) and Fetuin-A was measured before and after the treatment period.
    Findings
    The mean age of patients was 24.66 ± 2.16 years. 34.4% of petients were men. Before the intervention, the level of Fetuin-A was o.36 ± 0.03 mg/dl and after intervention it declined to 0.25 ± 0.02 mg/dl. The mean level of NO before and after the intervention was respectively 0.23 ± 0.01 and 0.29 ± 0.01 mg/dl. The level of VCAM was 0.251 ± 18.5 ng/ml before the intervention and 211.5 ± 11.2 ng/ml after it.
    Conclusion
    The evidence of this showed that the Valsartan medication or other angiotensin receptor inhibitors can be effective can improve endothelial function. Therefore, it is recommended to improve endothelial function of drugs used angiotensin.
  • Mohammad Reza Modaresi, Jamal Faghihinia, Sayed Hossein Mirlohi, Farhad Pajhang Page 1142
    Background
    Acute Bronchiolitis is a common seasonal lower respiratory disease in infants. Syncytial respiratory virus is responsible for more than 50 percent of bronchiolitis events. The treatment is usually supportive. This study was done to examine the efficacy of nebulizer magnesium sulfate in the treatment of acute bronchiolitis.
    Methods
    This study was a double blind clinical trial in which 60 patients admitted with acute bronchiolitis in Alzahra, Amin and Shariati hospitals in Isfahan, Iran during 2010 and 2011 were studied. Patients were randomly divided into two groups, A and B. Group A were treated by magnesium sulfate, epinephrine and normal saline and group B were treated only by epinephrine and normal saline. Severity of symptoms was investigated by measuring the temperature, SPO2, pulse rate (PR), respiratory rate (RR) and respiratory distress assessment instrument (RDAI) index, at the beginning of stuy to 3 days after treatment by follow-up questionnaires. Data were analyzed by Student t-test and repeated measure ANOVA.
    Findings
    The mean of temperature, SPO2, PR, RR and RDAI at admission and during hospital stay was not significantly different between two groups. After removing the confounding effect of different arrival, RDAI in second and third days in group A was significantly less than group B (P < 0.01).
    Conclusion
    According to this study, treatment with magnesium sulfate has no effect on symptoms of acute bronchiolitis. Magnesium sulfate can reduce RDAI only in the second and third days of hospitalization.
  • Hassan Ali Soltani, Alireza Jafari Page 1148
    Background

    The effect of the anesthetic depth as assessed by bispectral index (BIS) on oculo-cardiac reflex (OCR) during strabismus surgery was controversial. This study was done for determination of Influence of the anesthetic depth on the inhibition of the OCR during propofol anesthesia for pediatrics strabismus surgery.

    Methods

    75 patients (aged 2-18 years) undergoing strabismus surgery were randomly allocated to one of three groups (25 for each) according to target BIS value of 40, 50 and 60. The propofol concentration was adjusted towards target BIS. The incidence of OCR and the lowest heart rate were recorded in relation to the propofol concentration. The data collected in a check list and then analyzed by χ2 test and one-way ANOVA test by SPSS18.

    Findings

    There is no significant difference between three groups for age and sex (P > 0.05). The incidence of OCR was higher in group with BIS-60 (60%) than in group with BIS-40 (20%) and BIS-50 (28%) (P < 0.001). The propofol concentration was not significantly different between three groups (P > 0.05).

    Conclusion

    We confirme that OCR is relevant to the depth of anaesthesia. It seems that between 40–50 BIS value is adequate for the inhibition of OCR. The results suggest that BIS may be a valuable tool during propofol anaesthesia for strabismus surgery in children.

  • Seyed Mohammad Arash Taghavi, Mohammad Hatef Khorami Page 1155
    Background
    Secondary prevention, as defined by early diagnosis, has very important role in response to treatment and reduction of complication of bladder cancer. In this study we sought to investigate the interval between onset of symptoms and definite diagnosis and their related factors.
    Methods
    This study was done on 82 patients extracted from cancer registry.
    Findings
    Mean interval between onset of symptoms and definite diagnosis was 3.8 months. Mean delay from onset of symptoms to first medical visit was 2.76 months and mean GPs delay in making a patient refer to urologist was 0.98 months.
    Conclusion
    The present study revealed patient's late referral to physicians and general physician's delay in referring the patients as two major factors in delayed diagnosis. This finding emphasizes the importance of public information provision about early referral after the onset of symptoms, as well as promoted education for general physicians.