فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 159 (هفته سوم آذر 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/09/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نسرین سرشکی صفحه 1
    مقدمه
    برای جدا کردن لنفوسیت های TH17 از سایر لنفوسیت ها از مارکر های CD4 و IL-17 می توان استفاده نمود. بهترین روش برای شناسایی این سلول ها در خون محیطی روش فلوسایتومتری می باشد. در این مطالعه برای تعیین غلظت TH17 غلظت های مختلف مواد تحریک کننده و زمان انکوباسیون متفاوت را بررسی کردیم.
    روش ها
    در نمونه ی خون هپارینه یک داوطلب، لنفوسیت های با استفاده از فایکول جدا و سه غلظت متفاوت از سوسپانسیون سلولی در کنار سه غلظت متفاوت از PMA، یونومایسین و موننسین کشت داده شد (از هر غلظت سه سری) و در سه زمان متفاوت (6، 12 و 20 ساعت) در 37 درجه ی سانتی گراد تحت شرایط CO2 انکوبه شد.
    یافته ها
    درصد لنفوسیت های TH17 در سوسپانسیون سلولی 106 × 2 سلول بود که همراه با غلظت 150 نانوگرم در میلی لیتر PMA، 5/1 میکرومول یونومایسین و 500 نانوگرم در میلی لیتر موننسین کشت داده شده و 12 ساعت انکوبه شده بود، مشخص گردید.
    نتیجه گیری
    هر آزمایشگاهی باید با توجه به شرایط و دستگاه های موجود روش بهینه ی خود را تعیین کند.
    کلیدواژگان: لنفوسیت های TH17، یونومایسین، فوربول میریستات استات، موننسین
  • پرهام رئیسی، زهره عرب پور، مولود شبرنگ، بهمن رشیدی، حجت الله علایی، محمدرضا شریفی، محمود سلامی، غلامعلی حمیدی صفحه 2
    مقدمه
    با توجه به شیوع بیماری آلزایمر و اختلالات شدید یادگیری و حافظه در این بیماری و همچنین این که به تازگی مشخص شده است که اریتروپویتین (EPO) موجب بهبود عملکرد های شناختی می گردد و دارای اثرات نروپروتکتیو بارزی است، هدف این مطالعه بررسی اثر EPO بر یادگیری و حافظه در رات پس از آلزایمری کردن آن ها با تزریق استرپتوزوتوسین (STZ) به داخل بطن های طرفی مغز بود.
    روش ها
    جهت ایجاد مدل آلزایمری در رات ها داروی استرپتوزوتوسین به درون بطن های طرفی مغز تزریق گردید و دو هفته بعد جهت تایید القای اختلال یادگیری و حافظه، رات ها تحت آزمون یادگیری اجتنابی غیر فعال قرار گرفتند و سپس به مدت دو هفته اریتروپویتین به صورت یک روز در میان با دوز 5000 واحد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به آن ها تزریق شد و سپس به طور مجدد تحت مطالعه ی رفتاری قرار گرفتند.
    یافته ها
    تزریق داخل بطن های مغزی استرپتوزوتوسین موجب کاهش شدید تاخیر زمانی برای اولین ورود به اتاق تاریک در رات ها شد و تفاوت معنی داری میان گروه های شم و استرپتوزوتوسین وجود داشت. هر چند اریتروپویتین تاثیر معنی داری بر تاخیر زمانی برای اولین ورود به اتاق تاریک در گروه شم نداشت، ولی از آسیب های ناشی از تزریق داخل بطن های مغزی استرپتوزوتوسین جلوگیری کرد، به طوری که این شاخص افزایش معنی داری در گروه استرپتوزوتوسین- اریتروپویتین نسبت به گروه استرپتوزوتوسین داشت. بین گروه استرپتوزوتوسین- اریتروپویتین و گروه شم تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    این نتایج پیشنهاد کننده ی این موضوع است که ممکن است کاربرد اریتروپویتین بتواند به صورت چشم گیری در بهبود آسیب های یادگیری و حافظه در بیماری آلزایمر، موثر باشد.
    کلیدواژگان: آلزایمر، اریتروپویتین، استرپتوزوتوسین، یادگیری و حافظه
  • سید مصطفی موسوی، خلیل خیام باشی*، شهرام لنجان نژادیان، هادی مرادی صفحه 3
    مقدمه

    سندرم درد کشککی- رانی شایع ترین اختلال مفصل زانو است که از هر 4 نفر مبتلا به درد زانو، یک نفر از این عارضه رنج می برد. هدف از مطالعه ی حاضر مقایسه ی تاثیرات کینزیوتیپ و تمرین قدرتی بر درد زانو و قدرت عضلات چهارسر رانی در افراد مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی بود.

    روش ها

    در این مطالعه، 31 بیمار مرد (سن 1 ± 25 سال، قد 15/6 ± 6/73 سانتی متر و وزن 1/7 ± 25/71 کیلوگرم) مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی از دانشجویان دانشگاه اصفهان به عنوان نمونه انتخاب و در سه گروه کینزیوتیپ، تمرین و کینزیوتیپ- تمرین قرار داده شدند. گروه ها به مدت 6 هفته تحت درمان قرار گرفتند. از آزمودنی ها قبل و بعد از سپری کردن دوره ی درمانی آزمون به عمل آمد. متغیرهای درد و قدرت ایزوکینتیک عضلات باز کننده ی زانو به ترتیب توسط شاخص مقیاس دیداری درد و دستگاه دینامومتر بایودکس اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس برای اندازه های تکرار شده در سطح 05/0 = α استفاده گردید.

    یافته ها

    پس از 6 هفته درمان، میانگین شاخص درد در گروه کینزیوتیپ و کینزیوتیپ- تمرین نسبت به پیش آزمون کاهش معنی داری نشان داد (05/0 > P). میانگین حداکثر گشتاور عضله ی چهارسر رانی فقط درگروه کینزیوتیپ- تمرین نسبت به پیش آزمون افزایش معنی داری را نشان داد (05/0 > P).

    نتیجه گیری

    تجزیه و تحلیل یافته های این تحقیق نشان داد که نوارپیچی در بیماران تاثیر معنی داری داشته است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که احتمال دارد، کینزیوتیپ باعث افزایش سطح تماس بین کشکک با ناودان استخوان ران شده، فشار را کاهش دهد که در نتیجه ی آن درد کاهش می یابد.

    کلیدواژگان: سندرم درد کشککی، رانی، نوار پیچی، تمرین قدرتی
  • علیرضا عندلیب، کامران مقدس، فرخنده شریفی، نفیسه اسمعیل، سید جواد هاشمی نیا، محمد موذنی صفحه 4
    مقدمه
    محیط تومور واجد سایتوکاین های گوناگون است که توسط سلول های توموری و سلول های ایمنی موجود در محیط تومور تولید می شوند. رشد و تکامل تومور به سایتوکاین های ترشح شده در محیط نیز بستگی دارد. سایتوکاین های اینترلوکین 4 (IL-4)، اینترفرون گاما (IFN-γ) و اینترلوکین 17 (IL-17) اثرات بسیار متفاوتی بر رشد سلول های توموری و پاسخ ایمنی علیه تومور اعمال می کنند. بنابراین مقایسه ی مقدار این سایتوکاین ها در زنان مبتلا به تومور بدخیم و خوش خیم پستان در این مطالعه مد نظر قرار گرفت.
    روش ها
    نمونه های بافت تومور، بافت مجاور تومور و سرم خون 29 بیمار مبتلا به تومور پستان مورد مطالعه قرار گرفت. 14 نفر دارای تومور بدخیم و 15 نفر دارای تومور خوش خیم تشخیص داده شدند. نمونه ها از بیماران واجد بیوپسی برای تشخیص بدخیمی پستان تهیه گردید. با استفاده از دستگاه هموژنایزر، محلولی همگن از بافت ها تهیه و مقدار سایتوکاین های IFN-γ، IL-4 و IL-17 در بافت توموری و بافت مجاور تومور و سرم خون بیماران به روش ELISA اندازه گیری شد.
    یافته ها
    مقادیر IL-4 برابر 2/15 ± 3/112، IL-17 برابر 3/2 ± 9/16 و IFN-γ برابر 8/3 ± 6/14 پیکوگرم در میلی لیتر در بافت تومور بدخیم محاسبه گردید. مقادیر IL-4 و IL-17 در نمونه های حاصل از بافت توموری، بافت مجاور تومور و سرم افراد مبتلا به تومور بدخیم نسبت به نمونه های مشابه در بیماران مبتلا به تومور خوش خیم افزایش معنی داری را نشان داد (05/0 > P). در این مطالعه بین غلظت IFN-γ در نمونه ی حاصل از بافت تومور بدخیم و بافت تومور خوش خیم اختلاف معنی داری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که افزایش سایتوکاین های IL-4 و IL17 یا عدم تغییر مقادیر IFN-γ ممکن است درروند تومور بدخیم پستان نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: سایتوکاین، اینترفرون گاما، اینترلوکین 4، اینترلوکین 17، تومور پستان
  • طیبه ظهرابی، احمد موحدیان*، زمزم پاک نهاد، سید محمد هاشمی جزی، محمدرضا مراثی صفحه 5
    مقدمه

    افزایش میزان مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی- عروقی (Cardio vascular disease یا CVD) به یک معضل اصلی سلامت عمومی تبدیل شده است، به گونه ای که هر سال میلیاردها دلار صرف درمان این گونه بیماری ها می شود. شواهد اپیدمیولوژیکی بسیاری وجود دارند که نشان می دهد آهن عامل مهمی در پیشرفت آتروسکلروز است. با این وجود مکانیسم تحریک آتروژنز توسط آهن هنوز مبهم می باشد؛ ولی اعتقاد بر این است که ممکن است نقش کاتالیتیک آهن در پراکسیداسیون لیپید عامل مهمی در تشکیل ضایعه آتروسکلروز باشد.

    روش ها

    سطح سرمی فریتین، ترانسفرین و نسبت تری گلیسرید به لیپوپروتئین با وزن سنگین (TG/HDL-c)، در 140 بیمار مذکر با سن بیشتر یا مساوی 45 سال که جهت انجام آنژیوگرافی مراجعه نموده بودند، اندازه گیری شد. افراد بر اساس نتیجه ی آنژیوگرافی خود به دوگروه مورد (با گرفتگی بیشتر و مساوی 75 درصد در حداقل یکی از عروق کرونر) و شاهد (با گرفتگی کمتر از 75 درصد) تقسیم شدند.

    یافته ها

    میانگین غلظت ذخایر آهن در گروه مورد نسبت به گروه شاهد، بالاتر بود. فریتین گروه مورد و شاهد به نرتیب 99 ± 8/129 و 75 ± 7/107 نانوگرم در میلی لیتر و ترانسفرین در دو گروه به ترتیب 9/53 ± 8/288 در مقابل 9/58 ± 285 میکروگرم در دسی لیتر بود. هر چند تفاوت این دو شاخص از نظر آماری معنی دار نبود اما با تعدیل مشخصات زمینه ای این تفاوت در مورد فریتین معنی دار گردید (05/0 > P). پس از طبقه بندی میزان فریتین در سه Quintile (126 Q1 ≤، 233 ≥ Q2 > 126،233 < Q3) و کنترل اثر مخدوش کننده ها، رابطه ی فریتین با تعداد عروق درگیر معنی دار نبود. همچنین نسبت TG/HDL-cدر گروه مورد بالاتر بود اما اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود، (05/0 < P).

    نتیجه گیری

    یافته های ما نشان داد که فریتین، هموگلوبین و TG/HDL-c می توانند شاخص های تشخیصی مهمی در میزان پیشرفت آترواسکلروز عروق کرونری باشند، اما از مقدار فریتین نمی توان به عنوان یک شاخص پیش آگهی در تعیین تعداد عروق درگیر استفاده نمود.

    کلیدواژگان: آنژیوگرافی، فریتین، TG، HDL، c، بیماری شریان کرونری
  • سیدعلی موسوی، محمدرضا نجفی، حشمت الله ویس کرمی، علی مهرابی کوشکی صفحه 6
  • محمدباقر توکلی، کیوان جباری، سلمان جعفری، سید محمد هاشمی، مجتبی اکبری صفحه 8
|
  • Nasrin Sereshki Page 1
    Background
    CD4 and IL-17 markers can be used for separating TH17 lymphocytes from the population of CD4+ lymphocytes. The best technique for detecting TH17 cells in peripheral blood is flow cytometry in which the cells need to first be activated by phorbol 12-myristate 13-acetate (PMA) and ionomycin. Moreover, monensin is used in order to prevent interleukin 17 (IL-17) secretion out of cells.
    Methods
    Peripheral blood mononuclear cells (PBMC) were separated from freshly isolated heparinized venous blood by centrifugation on a Ficoll-Hypaque (Lymphopreb, Sigma, USA) density gradient. Cell suspension was prepared in three concentrations and cultured with three concentrations of PMA, ionomycin and monensin (each concentration was prepared in three series). Then these were incubated for 6, 12, and 20 hours.
    Findings
    The percentage of TH17 cells was detected by culture of 2 × 106 cells/ml of peripheral blood mononuclear cells with 150 ng/ml of phorbol 12-myristate 13-acetate, 1.5 μM of ionomycin, and 500 ng/ml of monensin and incubation at 37oC in a humidified and 5% CO2 atmosphere for 12 hours.
    Conclusion
    Optimum procedures have to be determined based on the instruments and conditions of each laboratory.
  • Parham Reisi, Zohreh Arabpoor, Molood Shabrang, Bahman Rashidi, Hojjatallah Alaei, Mohammad Reza Sharifi, Mahmood Salami, Gholamali Hamidi Page 2
    Background
    Alzheimer’s disease is a prevalent disease resulting in learning and memory impairments. Recently, erythropoietin (EPO) has been demonstrated to improve cognitive functions and to have neuroprotective effects. This study aimed to evaluate the effects of erythropoietin on learning and memory in rats after intracerebroventricular (ICV) injection of streptozotocin (STZ), a well defined model for Alzheimer’s disease.
    Methods
    To produce Alzheimer’s disease model in rats, STZ was infused in lateral ventricles of the brain. Two weeks later, the rats were tested by passive avoidance learning test to confirm the induction of learning and memory impairments. They then received EPO (5000 IU/kg) once every two days for two weeks. Finally, behavioral tests were conducted again.
    Findings
    A reduction in time delay for the first entrance of rats to dark chamber as a result of ICV-STZ was found; i.e. there was a significant deference between the sham and the ICV-STZ groups. Although EPO did not have any significant effects on time delay for the first entrance to dark chamber in the sham group, it prevented impairments resulting from ICV-STZ. In fact, the index significantly increased in the STZ-EPO group compared to the STZ group. However, there was not a significant difference between the STZ-EPO and sham groups.
    Conclusion
    The present results suggest use of EPO to probably cause significant improvements of learning and memory defects in Alzheimer’s patients.
  • Seyyed Mostafa Mousavi, Khalil Khayambashi, Shahram Lenjan Nejadian, Hadi Moradi Page 3
    Background

    Patellofemoral pain syndrome (PFPS) is the most prevalent knee disorder. In fact, one in every four knee patients suffers from this syndrom. The purpose of the present study was to compare the effects of kinesiotape and strength training on knee pain and quadriceps strength in people with patellofemoral pain syndrome.

    Methods

    Thirty one male patients with patellofemoral pain syndrome, with a mean age of 25 ± 1 year, a mean height of 173.6 ± 6.15 cm, and a mean weight of 71.25 ± 7.1 kg, were randomly assigned into three groups of kinesiotape, exercise, and combined kinesiotape-exercise. All groups underwent six weeks of intervention. Pre- and post-tests were administered. A visual analogue scale and the Biodex isokinetic dynamometer were used to measure pain and strength of the knee muscles, respectively. Repeated measures analysis of variance (ANOVA) was used to analyze the data. The significance level was considered as α = 0.05.

    Findings

    After six weeks of intervention, significant pain reductions were observed in the kinesiotape, and combined kinesiotape-exercise groups (P 0.05). However, mean of maximum quadriceps muscle torque improved significantly only in the combined kinesiotape-exercise group (P 0.05).

    Conclusion

    The results of the present study showed that taping significantly reduced pain. It could be concluded that using kinesiotape increased the contact surface between patella and intercondylar groove and decreased pressure which in turn improved pain.

  • Alireza Andalib, Kamran Moghaddas, Farkhondeh Sharifi, Nafiseh Esmaeil, Seyed Javad Hasheminia, Mohammad Moazeni Page 4
    Background
    Tumor environment consists of various cells and cytokines. The cytokines are widely produced in the environment by tumor and immune cells. Tumor growth and development depends on the cytokines secreted in this environment. Cytokines have either pro-or anti-inflammatory activity as well as immunesurvilance stability which influence tumor progression in microenvironment.
    Methods
    From 29 patients with breast cancer, 14 patients with malignant and 15 with benign tumors were considered. Specimens were collected from patients who were operated for breast cancer. Obtained tissues were kept at -80°C and then were prepared by homogenizer device. IFN-γ, IL-4 and IL-17 were measured in tumor tissue, adjacent tumor tissue, and patients’ serum using ELISA technique.
    Findings
    The concentration of IL-4, IL-17, and IFN-γ were 112.3 ± 15.2, 16.9 ± 2.3, and 14.6 ± 3.8 pg/ml in malignant tissues, respectively. The concentration of IL-4 and IL-17 in tumor tissue, adjacent tumor tissue, and serum of patients with malignant tumors were higher than those with benign tumors.
    Conclusion
    Our data indicates that elevated IL-4 and IL-17, but not IFN-γ, in tumor microenvironment may affect the malignancy progression.
  • Tayebeh Zohrabi, Ahmad Movahedian, Zamzam Paknahad, Sayed Mohammad Hashemi Jazi, Mohammad Reza Maracy Page 5
    Background

    The morbidity and mortality associated with coronary artery diseases (CVD) make it a main public health problem and every year billions of Dollars are spent on treating such disease. There are many epidemiological evidences indicate that iron is an essential factor in the development of atherosclerosis. However, the mechanisms stimulating atherogenesis by iron is still unclear; but it is believed that the likely catalytic role of iron in lipid peroxidation could be an important factor in formation of atherosclerosis lesion.

    Methods

    Serum level of ferritin, transferring and TG/HDL-C ratio were measured in a total of 140 male patients (age ≥ 45 years) who referred to have a diagnostic coronary angiography. Subjects were divided into two groups according to their angiographic results (case group with ≥ 75% and control group < 75% stenosis in one of the coronary arteries).

    Findings

    Mean iron stores concentration were higher in cases (ferritin: 129.8 ± 99 vs 107.7 ± 75 ng/ml and transferrin: 288.8 ± 53.9 vs 285 ± 58.9 µg/dl); however these differences were not statistically significant, but after adjusting basic characteristics, the difference for ferritin was significant (P < 0.05). By grouping ferritin levels in 3 quintile (Q1 ≤ 126, 126 < Q2 ≤ 233, and Q3 > 233) and control of confounding factors, the relationship of ferritin and the number of involved vessels was not significant. Although, the ratio of TG/HDL-C in the case group was higher than controls, but the difference was not statistically significant (P < 0.05).

    Conclusion

    Our findings showed that ferritin, hemoglobin, and TG/HDL-C ratio can be important diagnostic indicators of coronary atherosclerosis progression. But applying the level of ferritin, as a prognostic indicator, in determining the number of involved vessels may be unreliable.